مقدمه
بنیانگذار جمهوری اسلامی ،ایران همواره از مسجد به عنوان سنگر یاد میکردند و می فرمودند:
« محراب محل حرب است». به کاربردن عبارت سنگر برای مساجد نشان دهنده جایگاه عظیم و رفیع این پایگاه الهی است.
سنگر به این معناست که در اصل، مساجد حفظ کننده تمامی آثار دین و حافظ میراث ائمه معصومین(علیه السلام) است. در این راستا امامخمینی(ره) با استفاده از این نکته مهم، تمام انسان های غیرمسلمان و مسلمان را از جایگاه مساجد، به ظلمستیزی و مظلومپناهی دعوت میکنند و محراب، محل حرب بودن را به معنای واقعی به نمایش میگذارد.
محراب مسجد ،محل مبارزه انسانها با شیطان درون و برون است. در واقع محراب مهم ترین جایگاهی است که میتوان با تکیه زدن به آن با وحدت رویه در زیر یک چتر، هم به عبادت و هم به مبارزه، دشمن پرداخت.
امامخمینی(ره) به عنوان احیاگر مساجد به معنای واقعی آن است. امام(ره) انقلاب خود را از مساجد آغاز کرد و استمرار بخشید. در واقع با چنین حرکت عظیمی توانست نقش مساجد را در جهان اسلام احیا کند.
شناخت صحیح امام(ره) از جایگاه و امکانات مساجد به ایشان امکان داد تا با استفاده از این پایگاه الهی و اعتقادی، همه افراد را با سلیقه های مختلف در یک مکان واحد جمع کند و از نیروی عظیم در مقابله با ظلمستیزی و مظلومپناهی بهره بگیرد.
با توجه به نقش معیشتی، نظامی و اقتصادی مساجد در دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی، می توان گفت دشمنان در اوایل انقلاب با روشهای مختلف راه معیشتی مردم را بسته بودند، اما امام(ره) با تدبیر و تفکر از طریق مساجد کالاهای مورد نیاز را در اختیار مردم جامعه قرار داد.
در برنامه ترور افراد هم، مساجد با تشکیل بسیج به این حرکت تداوم بخشیدند.
بهترین نیروی پرورشیافته در کشور، از دل مساجد بیرون آمدهاند و مساجد امروز با امکانات پیشرفته میتوانند به تربیت نیروهای تازه نفس و تأثیرگذار بپردازند. کمرنگ بودن بعضی از ائمه جماعات در مساجد کشور باعث تأسف است. بهطوری که مشغولیتهای اداری و چند شغله بودن ائمه جماعات موجب شده است تا نتوانیم به نحو احسن از پتانسیل موجود در مساجد بهرهمند شویم.
ما موظفیم که در جامعه امروز به آسیبشناسی بپردازیم تا دشمنان به فرهنگ جامعه آسیب نرسانند. در این راستا پس از آسیبشناسی با حضور اساتید فن و علمای دینی آگاه نسل جوان جامعه را با آموزههای دینی آشنا کنیم.
مسجد یک خانه است اما مدیران بسیار دارد. اگر متولیان مساجد در ایفای نقش خود موازی کاری را کنار بگذارند و هر کدام با وظیفه مشخص به کار خود ادامه دهند، بسیاری از مشکلات موجود در مساجد برطرف میشود.
نسل جوان جامعه تشنه معارف اصیل دینی هستند. اگر ائمه جماعات و امنای مساجد به بیان حقایق انقلاب و دین بپردازند، نیازهای جوانان را درک کرده و شناسایی کنند، به راحتی میتوانند افکار و دیدگاههای امام را از جایگاه مساجد به نسل جدید انتقال دهند.
بخش اول: شیوه های جذب جوانان در مساجد
عواطف جوشان، آرمانخواهی، شور و نشاط و زیباطلبی، فضای زندگی جوان را پر کرده است. از سوی دیگر مسجد به عنوان مهمترین کانون مذهبی، زیبایی خود را دارد. صدای رسای موذن، محراب جذاب و معنویت مسجد، هر صاحب دلی را به خود جلب مینماید. سخن بر سر این است که چگونه میتوان میان جوانی و مسجد و به بیان دیگر، میان دو زیبایی، پیوند و یگانگی آفرید.
پرسش جدی این است که در نسلی که به دلیل «زیباجویی» نمیتواند از کنار زیبایی روح (مسجد و نماز) ساده بگذرد، چرا اقبال و استقبال و نشاط برای برپایی نماز در مسجد نمیبینیم؟ باید بگوییم روح حقیقی مسجد که همه زیبایی ها را در خود دارد، هنوز در معرض دید جوانان قرار نگرفته است. روش های جذاب در ایجاد گرایش به کار گرفته نشده و با گذشت بیست سال از پیروزی انقلاب، کانون های دینی و به ویژه مساجد، متناسب با نیازهای دینی نسل نوجوان و جوان قدم برنداشتند. اما متأسفانه ما عادت کردهایم که در ناکامیهای خود بلافاصله مخاطب را متهم کنیم و به تبرئه خویش بپردازیم.
در این پاسخ سعی شده است راههای جذب جوانان به مسجد مورد بررسی قرار گیرد و عوامل و زمینههای آسیبزایی که سبب فاصله گرفتن نسل جوان از مسجد و بیرغبتی نسبت به حضور فعال و پرشور آنان میگردد؛ شناسایی شود.
مسجد، بیگمان به عنوان سنگری که از آغاز بنای آن تاکنون دارای نقش فرهنگی و آموزشی و تربیتی بوده است، نمیتواند در خصوص نسل جوان و پرسشگر، ساکت و بیبرنامه باشد و از آن طرف، جوان آرمانخواه و زیباطلب که تشنه مذهب و عواطف دینی است، نمی تواند نسبت به این مکان مقدس بیتوجه باشد، اما تمهیداتی لازم است تا بین این دو، تعامل و پیوندی مستحکم ایجاد نماید.
برای جذب جوانان به مساجد و نماز جماعت و شرکت در سایر برنامههای فرهنگی مساجد، شیوه ها و عواملی وجود دارد که به برخی از آن ها اشاره می شود:
الف) امام جماعت
امام جماعت در هر مسجد، عاملی مهم در پیشرفت و ترقی مسجد به شمار می رود و چنانچه دارای شرایط لازم باشد، تأثیری بسزا در تحولات مثبت در جوانان و در نتیجه گرایش آنان به مساجد خواهد داشت. این شرایط از این قرار است:
شناخت امام جماعت از مسجد، مؤمنان محل و نمازگزاران و غیره، از جمله اموری است که در عملکرد وی نقش مهمی دارد. خصوصیات و اوضاع خاص هر محل و اهالی آن باعث می شود که وی تصمیم مقتضی اتخاذ کند و در راه اجرای آن گام بردارد که ثابت بودن امام جماعت در مسجد محل، این مسئله را عملی می سازد.
2. توانایی علمی
از عواملی که میتواند در جذابیت امام جماعت مؤثر باشد، توانایی و اندوختههای علمی اوست، چرا که ممکن است سؤالی از طرف جوانان در حیطه تخصصی او مطرح شود تا او با استفاده از معلومات خود در زمینههای مختلف از جمله جامعهشناسی و روانشناسی جوانان پاسخ دهد. طبیعتاً قدرت علمی روحانی مسجد باعث اطمینان و اعتماد مردم به خصوص جوانان میشود و آنان نیز همواره سعی میکنند که در مواقع لزوم با او ارتباط برقرار سازند و با اطمینان خاطر و طیب نفس با وی معاشر باشند و از کمالات و معلومات او بهرهمند شوند.
3. نظم
امام جماعت ضرورت دارد که در کلیه کارهای مربوط به مسجد نظم و انضباط را مراعات کند، به موقع به مسجد بیاید، نماز را اقامه کند و اوقات سخنرانی و ارشاد مردم را تنظیم و با توجه به حال حضّار، مطالب خود را بیان کند و از ذکر مطالب اضافی و اطاله کلام خودداری ورزد.
4. بیان ساده و شیوا
مطالبی که امام جماعت بیان می کند، باید حتیالمقدور ساده و شیوا باشد و از تلفظ کلمات و جملات عجیب و غریب و نامأنوس بپرهیزد؛ چرا که عمده مخاطبان وی بیسواد، کمسواد و ناآشنا به کلمات تخصصی هستند، در غیر این صورت با توجه به روحیه جوانان و کمظرفیت بودن آنان، خستگی و کسالت بر آنها عارض میشود.
5. ابتکار و خلاقیت
بعضی از وعاظ هنگام سخنرانی آموختههای علمی خود را به همان گونه که فرا گرفتهاند، بیان میکنند، در حالی که میتوانند با ذکر مثالها و حکایتهای تاریخی، مطالب و کلمات قصار، شوخطبعی و داستانهای شیرین را با رعایت نکات روانشناسی جوانان به گونهای زیبا و جذابتر عرضه کنند.
6. دوستی با جوانان و نوجوانان
امام جماعت مسجد میتواند با کنار گذاشتن بعضی از محدودیتهای کاذب یا غیرضروری، بین خود و جوانان، آنها را به خود نزدیک کند؛ به قدر معقول با آنان صحبت کند، احوال آنها را در حالت عادی و غیرعادی جویا شود و حتیالمقدور در همنشینیها و مجالستها همراه آنان باشد و از فرصتهای مناسب به منظور بیان مقصود استفاده کند، در حالی که بعضی از روحانیون با اتخاذ تدابیر نامناسب و حالتهای عالمانه به خود گرفتن، سنگین و رنگین حرکت کردن بیحد، همکلام نشدن با دیگران خصوصاً جوانان و …، بین خود و جوانان فاصله میاندازند.
7. احترام و تواضع
همیشه با احترام به دیگران و داشتن تواضع در مقابل همنوعان، نوعی ارادت قلبی دیگران را در حق خود فراهم میکنیم، حال اگر تواضع و احترام از جانب روحانی و رهبر معنوی؛ آن هم با جوانان که دارای قلبی پاک و جویای صحبت هستند، صورت گیرد، قطعاً موفقیتهای چشمگیری به دست خواهد آمد؛ این روش از جمله روشهای تبلیغ عملی است که در تاریخ صدر اسلام بهخصوص در وصف پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) نقل شده است و نتایج بسیار خوبی هم در بر داشته است.
8. آراستگی ظاهری
روحانی و رهبر معنوی در اجتماع باید در قالب الگو و نمونه خوبیها مطرح شود؛ بنابراین امام جماعت باید به بهترین وجه ممکن لباس بپوشد، تمیز باشد، محاسن مرتب داشته باشد و از عطر استفاده کند. مواظب نظافت دهان و دندان و احیاناً بوی بد دهان خود باشد و در مجموع مسأله نظافت ظاهری را فراموش نکند.
9. توانایی جسمی
در برگزاری نماز جماعت و سخنرانیها لازم است مسائلی نظیر وقت دیگران و کهولت سن حاضران مراعات شود. حال اگر امام جماعت سن بالایی داشته باشد، طبیعتاً نماز طولانی میشود و ممکن است مأمومین خسته شوند.
10. دارا بودن دانش لازم
اگر امام جماعت فقط به یک سری اطلاعات علمی دست یافته باشد، انتقال آن به روش معمولی و بیان ساده آن مطالب ممکن نیست و با توفیق کمتری همراه است، بنابراین ضروری است از علوم دیگر نظیر روانشناسی جوانان و نوجوانان استفاده شود.
11. درک موقعیت سنی جوانان
موقعیت سنی جوانان و نیازها و روحیات آنان در این سنین باید مورد توجه قرار گیرد، لازم نیست همیشه از آنان بخواهیم در کلیه مراسم ادعیه و زیارات، شرکت و گریه و زاری را پیشه کنند، زیرا جوانان و نوجوانان در کنار این مسائل معنوی نیاز به تفریحات سالم و ورزش و آموختن دانش روز دارند. تحرک و انرژی زیاد از خصوصیات این دوران است و جوانان به تنوع بیشتری نیازمندند.
12. تهیه امکانات مالی
امام جماعت میتواند با نظارت کامل و سر و سامان دادن به امور مالی مسجد و تخصیص بودجههای لازم در راه جذب جوانان، به این مهم دست یابد.
ب) مسجد
خود مسجد و ویژگیهای آن نیز می تواند عامل جذابی به منظور گرایش جوانان و نوجوانان به مسجد باشد، این ویژگیها و خصوصیات عبارتند از:
مسؤولان ذیربط در عصر کنونی باید در احداث مساجد تا حد زیادی مداخله کنند، انتخاب محل احداث، نقشه مورد نظر، امکانات و فضای سبز آن و غیره باید حساب شده و از روی اصول باشد. احداث مسجد در کوچه و پس کوچهها و با مساحت کم و بدون دیگر امکانات، سوت و کور است و رغبتی در دل جوانان و ناآشنایان به مسجد ایجاد نخواهد کرد.
2. نظافت
تمیزی و پاک بودن از جمله عواملی به شمار می رود که باعث گرویدن جوانان به مسجد میشود، بنابراین مسؤولان مسجد باید در خصوص غبارروبی، نظافت دستشوییها، ایجاد امکانات بهداشتی نظیر صابون، مایع ضد عفونی کننده، آب گرم در زمستانها و شستوشوی مرتب و منظم محیط دستشوییها و به کار بردن خوشبو کنندههای مناسب از ضروریات مساجد است.
3. وسایل صوتی، گرمازا و سرما زا
کسانی که گاهی به مناسبتی به مسجد راه می یابند، چنانچه با مسائل ناخوشایندی از قبیل نامناسب بودن صدای بلندگوها و سرد یا گرم بودن بیش از حد مسجد روبرو شوند، تنفر در قلب آنان پدید میآید و سابقه ذهنی منفی در اذهان ایشان باقی میگذارد، همچنین تنظیم نور کافی در خود مسجد از اهم مسائل است.
4. تصمیم گیری متمرکز
مؤمنان و نمازگزاران و مسؤولان مربوط میتوانند به منظور تنظیم برنامه و امور مساجد و جلوگیری از پراکندگی و تعدد تصمیمگیریها، با انتخاب شماری از افراد جوان و متعهد و تا حد امکان متخصص، همچنین ریشسفیدان با نظارت امام جماعت در قالب هیئت امنا، امور مساجد را با صلابت و برنامهریزی منسجم اداره کنند.
5. ایجاد امکانات فرهنگی ورزشی
مسؤولان و گردانندگان مساجد میتوانند با تهیه و تخصیص امکانات فرهنگی از قبیل: کتابخانه، سالن مطالعه، تشکیل گروههای تواشیح، سرود، همخوانی قرآن و تشکیل جلسات آموزش قرآن در دورههای گوناگون، کلاسهای تقویتی رایگان و کلاس های آموزشی دیگر، باعث جذب جوانان به مساجد شوند، در کنار این مسائل، تهیه امکانات ورزشی مرتبط با مسجد تا جایی که حرمت آن به طور کامل محفوظ بماند نیز، میتواند در شمار عوامل جذبکننده محسوب شود.
6. استفاده از افراد خوش صدا
بسیاری از اوقات میبینیم در مساجد از قاریان قرآن و مؤذنهای مسن و افراد بد صدا استفاده می شود که انسان به هنگام شنیدن صدای آنان ناگزیر باید گوش خود را بگیرد. طبیعی است که این موضوع باعث دفع جوانان از مساجد میشود.
ج) هیئت امنای مساجد
پیشبرد امور مسجد و آبادانی آن، هم به لحاظ معنوی و هم به لحاظ مادی، اشتراک مساعی و همت والای اعضای هیئتامنا را میطلبد، آنان می توانند با همفکری و همدلی، از عهده این وظیفه شرعی و داوطلبانه به خوبی برآیند و ذخیرهای برای آخرت خود بردارند. خصوصیات ضروری که میباید این افراد داشته باشند، به قرار زیر است:
اعضای هیئت امنای مسجد میباید در ادای وظایف خود جدیت داشته باشند و مصمم حرکت کنند، در غیر این صورت اختلال در امور مسجد پیش میآید.
2. تقسیم کار
به نظر میرسد که امور مسجد میباید به تناسب سن، تخصص، علاقه و دیگر عوامل شخصی اعضای آن هیئت، تقسیم شود تا فشار کار بر دوش فرد یا افراد معینی نباشد، از طرف دیگر این اعضا میتوانند از افراد غیر عضو که علاقه به کار دارند، کمک بجویند تا در تسریع کار مؤثر باشند. مراعات مجموعه امور یاد شده باعث بروز حرکتی منسجم در امور مساجد میشود که برای افراد مرتبط با مسجد و بهخصوص جوانان دلپذیر خواهد بود.
3. علاقه به کار
افرادی که در قالب عضو این هیئت به کار مشغول میشوند، باید در برابر مسؤولیت پذیرفته شده علاقه داشته باشند و از نیت غیر تقرب الی الله پرهیز کنند تا بتوانند بدون هیچگونه دلسردی فعالیت کنند.
4. تأمین بودجه
پیشرفت و بهبود کیفیت فعالیتهای مساجد تا حد زیادی بستگی به مسائل مالی دارد. اعضای گرداننده مساجد باید در این خصوص فکر اساسی کنند و مخارج متفاوت مسجد را در نظر بگیرند و به تناسب آن بودجه لازم را جذب کنند و از طرفی به مخارج معمولی مسجد از قبیل آب و برق و گاز اکتفا نکنند و هزینهی جذب جوانان را نیز به صورت مسألهای مهم محسوب دارند و در ردیف هزینه های خود بگنجانند و از طرف دیگر به روش سنتی جمع آوری پول در مسجد اکتفا نکنند، بلکه با کمک گرفتن از افراد متمکن و خیّر، جمعآوری منظم ماهیانه وجوهات نقدی از منازل و عرضه قبض، در نظر گرفتن منابع درآمد از قبیل خرید مغازه و اجاره دادن آن، مشارکتهای اقتصادی و غیره، مشکلات مالی مسجد را رفع کنند.
5. توجیه جوانان و نوجوانان
بیان حرمت و احترام مسجد میتواند جنبه معنوی آن را تقویت کند و این ذهنیت را که صرفاً مسجد به مجلس ختم و امثال آن منحصر است، محو کند. این جلسات به صورت رسمی و غیر رسمی و همچنین به شکل فردی یا جمعی میتواند در موقع مناسبی انجام شود.
6. اهتمام به مسئله جوانان و نوجوانان
توجه کردن به جوانان و سرمایهگذاری برای آنها نیز از امور مهمی است که سرپرستان و گردانندگان مسجد باید به آن عنایت داشته باشند. گرداندن مسجد و اداره امور آن نباید به شکل سنتی باشد، یعنی به شکلی که گاهی اوقات مشاهده میشود، بیشتر کودکان و نوجوانان را به دلیل شلوغ کردن، حرف زدن و غیره از مسجد بیرون میکنند، یا نسبت به آنان بدرفتاری میشود، باید توجه داشته باشیم که این نوع برخورد با آنها سابقه بدی در اذهانشان باقی میگذارد.
7. استفاده از تخصص های گوناگون
برای رفع مشکلات روزمره مساجد و تقلیل هزینهای آن میتوان از افرادی که در شغلهای گوناگون مهارت دارند، استفاده کرد و در مواقع لزوم از آنها کمک گرفت.به کارگیری این تخصصها، هم در زمینه امور فنی و حرفه ای و اقتصادی و هم در امور فرهنگی و غیر مادی خواهد بود. البته در این جا منظور این نیست که همه این کارها رایگان انجام گیرد، بلکه هدف این است که در حد توان در کم کردن مخارج مسجد تلاش شود.
د)سایر عوامل
در این زمینه میتوان به عوامل دیگری اشاره کرد که انتخاب عنوان و دسته بندی آنها چندان ضروری به نظر نمیرسد. این موارد را می توان به شکل زیر بیان کرد:
بسیار اتفاق میافتد که جوانان و نوجوانانی که تجربه لازم را ندارند، از عظمت و فلسفه قرائت ادعیه و زیارات می پرسند، سؤالات این است که چرا یک سری عبارات را به زبان عربی می خوانیم، در حالی که نمیدانیم مخاطب ما کیست، یا اگر اجمالاً میدانیم مخاطبمان خداوند است، نمیدانیم که به او چه میگوییم، یا چه چیزی از او درخواست میکنیم،بنابراین برای رفع این شبهه و ابهام حتیالمقدور بههمراه دعاها، ترجمه آنها را نیز به زبان روان و خالی از هرگونه پیچیدگی بیان کنیم تا ارتباط بین خواننده و دعا و مخاطب او، یعنی خداوند را محکمتر کنیم.
2. آشنا کردن جوانان به فلسفه اعمال عبادی
آن چه باعث شده است که خداوند تبارک و تعالی از زبان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) و ائمه هدی(علیه السلام) برگزاری نمازها را به جماعت توصیه فرماید، بسیار والاست، چرا که جماعت یکی از مظاهر عظمت مسلمین و اتحاد و یگانگی آنهاست، اما این فلسفه جماعت تاحدودی در میان مردم، غریب و ناآشناست، چه بسا آشنایی جوانان با این مفاهیم عظیم و درک فیض معنوی آن، علاقمندی مضاعف در آنها ایجاد کند.
3. اخلاق و رفتار نمازگزاران
متأسفانه برخورد بعضی از نمازگزاران با نوجوانان در مسجد به گونهای است که آنها را از هرچه مسجد و مسجدی است، متنفر میسازد، چرا که طریقه برخورد با آنها را نمیدانند و همیشه با خشونت و عصبانیت، قصد تنظیم برنامه مساجد و برقراری انضباط را دارند، در حالی که مطمئناً شیوههای دیگری از قبیل مسؤولیت دادن و ایجاد شخصیت، بزرگمنشی و مراعات شخصیت آنان، میتواند در جذب ایشان به مساجد بسیار مؤثر باشد.
4. جذب از طریق دوستان
بسیاری از نمازگزاران که در سنین جوانی و نوجوانی قرار دارند، میتوانند مبلّغ عملی مسجد و نماز جماعت باشند و با بیان لذایذ معنوی، همسالان خود را به این امر ترغیب و تشویق کنند، چرا که جوانان در موقع ورود به مسجد، اعمال خویش را ارزیابی میکنند و با دیدن همتایان خود در مسجد در تصمیم خود مصممتر میشوند.
5. انعکاس فعالیت ها
فعالیتهای مسجد باید در بین مردم منعکس شود تا از آن مطلع شوند. این اطلاع و آگاهی از فعالیتهای گوناگون باعث تشویق و دلگرمی مردم میشود و نظم امور مسجد را نمایان میسازد.
6. رفع مشکلات
اگر مردم به ویژه جوانان و نوجوانان بدانند که بعضی از مشکلاتشان در مسجد رفع میشود، طبیعتاً به مسجد روی میآورند، مثلاً اگر کلاسهای رفع اشکال و تدریس خصوصی به شکل آسان در مسجد تشکیل شود با توجه به وضع مالی بعضی از افراد به شکل مثبتی جلوه میکند.
7. خادم
مسئله خادم از جمله مشکلات عمده مساجد است، همان طور که میدانیم اگر خدّام مساجد از افراد کهنسال و بازنشسته باشند، بنابراین این گونه اشخاص روحیه برخورد با تمام طبقات اجتماع را ندارند و از آن جا که خستگی روحی و پیری در اعصاب و روان انسان تأثیر میگذارد، شایستگی لازم را برای اداره مسجد ندارند و باعث گریز جوانان و نوجوانان از مسجد میشوند؛ پس باید خادمان مسجد از افراد جوانتر باشند تا اشکالات یاد شده پیش نیاید. لازمه جذب این افراد نیز تأمین مسائل اقتصادی و امنیتی آنها است، چرا که آنان باید زندگی معمولی خود را بگذرانند و در برخورد با افراد نامنظم و بیتربیت و گاهی هم زورگو، تأمین جانی و مالی داشته باشند و با خیال آسوده به ادای وظیفه خود بپردازند.
مهم ترین عوامل ایجاد پیوند میان مسجد و جوان
خانواده به عنوان نخستین کانون تعلیم و تربیت، نقش عمدهای در برقراری ارتباط جوان با مساجد دارد. بسیاری از کارهای ناپسند تا به صورت عادت درنیاید، در اجتماع انجام نمیگیرد. امام علی(علیه السلام) یکی از روشهای تربیتی را عادت میداند که از آن به عنوان طبیعت دوم یاد می کند و میفرماید:«عود نفسک فعل المکارم و تحمَل اعباء المغارم تشرف» نفس خود را به امور نیک عادت دهید تا شرافت یابید،و «نفسک و تعمر اخرک و یکثر حامدوک» و آخرت خود را آباد کنید و ستایش کنندگان را افزایش دهید.
بر این اساس اسلام سفارش میکند، که فرزندان را از کودکی به نماز و روزه عادت دهید تا تقلید به فرایض در بزرگسالی بر آنان دشوار نگردد.
2. ایجاد ارتباط عاطفی بین مدرسه و مسجد
مدرسه به عنوان خانه دوم میتواند پل ارتباطی بین جوان و مسجد باشد. جوانان ما بیشتر اوقات خود را با محیط مدرسه و با تماس و گفتوگو با مربیان میگذرانند و بدیهی است که گفتار و کردار آنان تأثیر بیشتری دارد. از این فرصت باید استفاده کرد و تفکیک ناخواسته میان تعلیم و تربیت را از بین برد. مراکز آموزشی نباید تنها دغدغه خود را آموزش و تدریس بدانند. متأسفانه امروز در مراکز آموزشی دو مقدمه آموزش و پرورش از یکدیگر جدا شده و افراد خاصی خود را موظف به تربیت دینی نوجوانان و جوانان میدانند. از این رو در مدارسی که نماز جماعت اقامه میشود در نمازخانه فقط مربیان پرورشی و معلمان دینی حضور مییابند و دیگر معلمان حضور کمرنگ دارند. آیا معلمان ریاضی، انگلیسی، ورزش، فارسی و غیره در قبال تربیت دینی دانشآموزان وظیفه ندارند؟ اگر معلم ریاضی در کنار دانشآموزان در نماز جماعت حضور یابد، قطعاً اثر او به مراتب بیش از مربیان پرورشی خواهد بود. از سوی دیگر متصدیان امور مساجد باید رابطه خود را با مدرسه تقویت نمایند.
اگر در جشن مدرسه، شیرینی به شکل بستهبندی شده به نام مسجد به دانشآموزان داده شود چه تأثیری خواهد داشت؟ از این راه میتوان موانع میان مسجد و مدرسه را از پیشرو برداشت و تعادل طرفینی برقرار کرد.
3. یجاد ارتباط عاطفی بین مسجد و جوان
جوان، موجودی است عاطفی، زود رنج و شکننده. اگر با جوانان با صداقت و احترام برخورد شود، به سهولت می توان در این دوره از حیات در عمق دل و صفای قلب او نفوذ کرد. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) توصیه فرموده اند: «علیکم بالشبان خیراً فانهم ارق افئده ان الله بعثنی بشیراً و نذیراً محالفنی الشبان و خالفنی الشیوخ» بر شما باد به جوانان که قلب آنان رقیقتر و آماده پذیرش خیر است. وقتی خداوند مرا برای انذار و بشارت مردم مبعوث کرد، سالخورده ها با من مخالفت کردند اما جوانان با من پیمان بستند.
لازم نیست شعائر دینی و تکالیف شرعی را بر جوانان تحمیل کرد؛ که این کار عکسالعمل منفی دارد. بلکه کافی است کانون مذهبی را به صورت جذاب، عرضه نمود و فضای صمیمی و خوشایندی را فراهم کرد و در کنار هدایت بر همدلی تأکید ورزید. برای توفیق در ارتباط بین مسجد و جوان باید به همدلی برسیم. وقتی جوان احساس کند تنها از او گوش انتظار داریم، چیزی به نام پذیرش اتفاق نمیافتد. ما معمولاً در نصیحت کردن قهرمانیم اما در همدلی واقعاً کم می آوریم و به همین دلیل پلهای ارتباط را میشکنیم.
بخش دوم: راهکارهای همدلی با جوانان
همدلی نیازمند چند مسأله است:
واقعیت این است که دوره جوانی اقتضائات خاص خود را دارد. جوانان به دلیل ناپختگی، کم تجربهگی، احساسات شدید و مشکلات بلوغ، به طور طبیعی خطاپذیرند و از طرفی روحیه استقلال طلبی و ستیزهجویی زمینه چالشها و تضادها را در میان این قشر و بزرگترها به وجود می آورد. نحوه برخورد با مسائل جوانان بسیار ظریف و حساس میباشد، بسیاری از دستاندرکاران کانونهای دینی و مساجد، بدون توجه کافی به واقعیات دوران نوجوانی و جوانی و مشکلات ویژه آنان، اقدام به واکنشهای تند و افراطی میکنند و چه بسا یک یا دو برخورد ناسنجیده و ناصواب برای همیشه جوانان را از مساجد و عرصه تربیت دینی دور میگرداند.
استاد مطهری داستانی را نقل میکند که گویای این حقیقت است: «شخصی که به مسجد میآمد و نماز جماعتش ترک نمیشد، توسط یکی از مقدسین مورد عتاب قرار میگیرد که اگر مسلمانی، چرا ریشت را این طور کردهای؟ او از همانجا سجاده را برمیدارد و میگوید این مسجد و این نماز جماعت و این دین و مذهب مال خودتان و رفت که رفت».
آنانکه منادیان و ناشران فرهنگ نمازند، باید راههای ارتباط با جوانان را شناسایی کنند و از روشهای کارآمد استفاده نمایند و خود را جای جوان بگذارند و توقع بیش از حد از او نداشته باشند. خوشبختانه دین واقعبین اسلام، به نکات دقیقی پرداخته که بسیار کارگشاست. وقتی امام علی(علیه السلام) با خدمتکارش قنب،ر برای خرید لباس به بازار رفتند و دو پیراهن دو درهمی و سه درهمی خریداری نمودند، امام(علیه السلام) پیراهن سه درهمی را به قنبر دادند. قنبر گفت: «شما به آن سزاوارتری، چون شما بالای منبر می روی و خطبه می خوانی. امام علیه السلام در پاسخ فرمود:«انت شاب و لک شره الشباب» تو جوان هستی و میل جوانی داری.
درحدیث فوق، امام(علیه السلام) این درس را به همگان داده است که جوان را درک کنند و روحیه او را درنظر بگیرند.
2. انعطاف پذیری
همدلی بدون انعطافپذیری ممکن نیست. جوان به حکم جوان بودن در معرض خطا و لغزش است. از این رو امام علی(علیه السلام) میفرماید: «جهل الشباب معذور و علیه محقور» نادانی جوان، غیرقابل ملامت و علم او محدود و اندک است.
خداوند به پیامبر رحمتش می فرماید :«ولو کنت فظاً غلیظ القلب لا نفضوا من حولک» اگر سختدل و ترشروی بودی، همه از تو پراکنده میشدند.
مسؤولان مساجد باید با تحمل و بردباری و انعطافپذیری، با جوانان بزرگوارانه برخورد کنند و چون پدری دلسوز، دست نوازش برسر فرزندان خود بکشند و ارتباط عاطفی خود را بر ارتباط دستوری و خشک مقدم دارند. روان شناسان معتقدند؛ نخستین امری که بر اثر پیوندهای معنوی یا معنایی و دوستی میشکفد، محبت است و محبت در ابتدای امر مستقل و فراگیر است.
3. جوان گرایی
معمولاً جوان از جوان بهتر و زودتر میپذیرد. در دو جوان به دلیل نزدیک بودن جهان احساسی و عاطفی و روحی، تفهیم و تفاهم سریعتر اتفاق میافتد. در حال حاضر ائمه جماعات بسیاری از مساجد، کهنسالاند و با دنیای جوان بیگانهاند، هر چند در این میان، پیران خوش اندیش و جواندل وجود دارند که توانایی فوق العادهای در جذب جوانان دارند، اما باید به یک جوانگرایی در مساجد برسیم.
بعضی از جوانان، عدم امکان ارتباط با امام جماعت سالمند را دلیل اجتناب از نماز جماعت و عدم حضور در مساجد میدانند و به تجربه دیده شده مساجدی که امام جماعت جوان و پرشوری دارد، در جذب جوانان موفقتر بودهاند.
در این رابطه لازم است تحولی در سیستم مدیریتی مساجد به وقوع بپیوندد و فرهنگ جوان گرایی در اداره مساجد نهادینه گردد و جوانان در کنار سالمندان در هیئت امنای مساجد راه یابند.
4. زیبا سازی مساجد
یکی از راههای استحکام پیوند جوانان با مساجد، زیبا ساختن مساجد و کانونهای دینی است. مساجد از همان سردر تا درون مسجد(صحن، محراب، فضا، دیوارها و...) باید آراسته و پیراسته و جوانپسند باشد و از جاذبههای هنری و علمی در پیشانی مسجد استفاده شود. پاکیزهگی، طراوت و زیبایی مسجد، در جذب جوانان بسیار مؤثر است. بعضی از دانشآموزان، بوی بد، فضای تنگ نمازخانه، فرشها و موکتهای آلوده را باعث بیرغبتی به نماز میدانند.
5. فعال کردن مساجد
برای حضور جوانان در مساجد لازم است، مساجد را از انحصار به نماز خارج کرد. جوان عنصری فعال و پرشور است و به دنبال کانونی فراگیر و خودجوش میباشد. مطالعه عصر نبوی نشان میدهد که مسجد، پایگاه تصمیمگیری اجتماعی، سیاسی، عبادی و فرهنگی بوده است. در این صورت مسجد یک مجتمع میباشد که جوانان را با سلایق مختلف در خود جمع کرده است. اگر در دوران دفاع مقدس ما شاهد حضور چشمگیر جوانان در مساجد بودیم، یکی از دلایل آن، فعال بودن در زمینه های عبادی، نظامی و فرهنگی بوده است.
قرآن کریم با کاربرد هنر در القا و تغییر افکار اشاره کرده و میفرماید: «سامری دشمن موسی(علیه السلام) ، با زر و زیور گوسالهای ساخت که صدایی شگفت داشت و آن را خدای موسی معرفی کرد و به این صورت پیروان موسی را به انحراف کشاند».
چرا ما برای هدایت مردم از شیوههای هنری مثل فیلم، تئاتر، نقاشی، گرافیک، مسابقه و... استفاده نکنیم؟
6. بهبود شیوه های پیام رسانی دینی
متأسفانه در روشهای تبلیغی و جذب جوانان، بیشتر از روشهای کلیشهای و تکراری و به صورت مستقیم استفاده میکنیم و همین امر در بیعلاقگی و گریز جوانان از نماز جماعت مؤثر بده است.
در برخی تحقیقات به ویژه تحقیقاتی که در آموزش و پرورش انجام پذیرفته است، یکی از دلایل گریز دانشآموزان از نماز جماعت، سخنرانیهای طولانی و تکراری مطرح شده است. ما هنر سخن گفتن با جوانان را به خوبی نمیدانیم و یا رعایت نمیکنیم. پرگویی، مکررگویی و ارتباط مستقیم، آمرانه و دستوری باعث دلزدگی و نفرت و دینگریزی جوانان میشود. در یک نظرسنجی از دانشآموزان که در مورد منابع کسب اطلاعات درباره زندگی امام علی(علیه السلام) صورت گرفته است، معلوم گردید که سریال امام علی(علیه السلام) که از تلویزیون پخش شد، بالاترین نمره (4/35)، ولی سخنان روحانیون کمترین نمره(2/43) را به خود اختصاص داده است. این موضوع، نگرش منفی جوانان نسبت به روش متعارف تبلیغ دینی را میرساند و ثابت می کند که دانشآموزان به طور کلی، حوصله و علاقه کمتری برای شنیدن سخنان یا خواندن مطالب دارند.
ما در عصر ابتکارات و خلاقیتها به سر میبریم. هر روز شیوههای جدید اطلاعرسانی و تبلیغاتی ابداع میشود، ولی آیا شیوههای پیامرسانی در عرصه دین و معارف دینی، شیوههای کارآمد و به روز است؟ بیشک منبر و وعظ و خطابه یکی از شیوههای اصیل و مؤثر تبلیغ دینی است، ولی آیا این روش در همه جا و برای همه اقشار جامعه مفید است؟ آیا ائمه جماعات مساجد به غیر از سخنرانی، روش دیگری را آزمودهاند؟ با توجه به تجارب سودمند مبلغان در سالهای اخیر در به کارگیری از گفتوگوی مستقیم دو نفری و به اصطلاح، تبلیغ چهره به چهره و رفیق شدن و اظهار همدردی کردن با نسل جوان، وقت آن نرسیده که در سطح وسیع از این تجربه ارزشمند استفاده گردد و ائمه جماعات مساجد با اتخاذ روش ابتکاری خود، مجالس را در خانهها به صورت پرسش و پاسخ و هدایت غیرمستقیم برگزار نمایند. یکی از رموز موفقیت روحانیون در جبهههای حق علیه باطل در سالهای دفاع مقدس، در همین امر نهفته است. روحانی با رزمندگان نشست و برخاست داشت، در کنار آنان غذا میخورد، استراحت میکرد، در غم و شادی های آنان شریک بود و از میهن اسلامی دفاع مینمود و در وقت نماز، به عبادت میپرداخت. از این رو رزمندگان به محض شنیدن صدای اذان با رغبت و عشق به نمازخانهها روی میآوردند و ندای وحدت سر میدادند.
7. عمل گرایی
روابط جوان با مسجد تا حد زیادی بستگی به نوع برخورد و رفتار امام جماعت و الگوهای جامعه دارد.
روحیه جوانان حساس و شکننده است.هماهنگ نبودن گفتار وعمل در جامعه، زمینه گریز جوانان را فراهم میکند. آنها کمتر میتوانند به تحلیل عمیق بپردازند، از این رو زود قضاوت و حکم صادر میکنند. توصیههای کلامی در صورتی که با رعایت نکات روانشناختی انجام گیرد، تأثیر بسزا خواهد داشت ولی عدم هماهنگی میان قول و فعل، پند و اندرز مربیان را بیاعتبار می کند.
امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «هرگاه شخص عالم به مقتضای علم خویش عمل نکند، اثر موعظهاش ،همچون آب باران بر روی سنگ صاف از قلب های مردم محو خواهد شد».
امام علی(علیه السلام) نیز میفرماید: کسی که خود را پیشوای مردم قرار میدهد، پیش از آن که به آموزش دیگران بپردازد، باید خود را آموزش دهد و نیز باید تربیت کردار او بر تربیت گفتارش پیشی داشته باشد.
استاد مطهری می گوید: «این خود یک غفلت و اشتباه بزرگی است، امروز در اجتماع ما که برای گفتن و نوشتن و خطابه و مقاله بیش از اندازه ارزش قائلیم و بیش از اندازه انتظار داریم، در حقیقت از زبان، اعجاز میخواهیم».
سعدیا گر چه سخندان و مصالح گویی
به عمل کار برآید به سخندانی نیست
فرزندان ما بیش از آن که به گفتار ما نظر افکنند، اعمال ما را زیر نظر میگیرند که گفتهاند: «بچههای ما آن گونه میشوند که ما هستیم، نه آنگونه که میخواهیم باشیم».
یکی از پیامدهای تضاد در گفتار و رفتار مبلغان دینی و متصدیان امور مساجد، ایجاد تنفر در بین جوانان است. در روانشناسی ثابت شده است که بخش زیادی از یادگیری انسان از راه چشم صورت میگیرد. استاد مطهری میگوید: «هیچ چیز بشر را بیشتر از عمل، تحت تأثیر قرار نمیدهد. شما میبینید مردم از انبیا و اولیا زیاد پیروی میکنند ولی از حکما و فلاسفه آنقدر پیروی نمیکنند، چرا؟ برای این که فلاسفه فقط می گویند، فقط مکتب دارند، فقط تئوری میدهند … ولی انبیا و اولیا تنها تئوری و فرضیه ندارند، عمل هم دارند. آن چه میگویند، اول عمل میکنند. حتی اینطور نیست که اول بگویند، بعد عمل کنند. اول عمل می کنند بعد می گویند. وقتی انسان بعد از آن که خودش عمل کرد و بعد گفت، آن گفته اثرش چندین برابر است».
بسیار اتفاق افتاده وقتی از جوانان میپرسیم چرا به مسجد نمیروی؟ ممکن است در جواب گفته شود که فلان مسجدی نماز جماعتش ترک نمیشود ولی در عمل فلان کار را انجام میدهد. او انتظار چنین رفتاری را از الگوهای جامعه ندارد، از اینرو نسبت به همه چیز بدبین و بیاعتماد میشود.
در شرایطی که جوان به الگوگرایی و همانندسازی توجه خاص دارد، باید رویکرد تازهای به این مقوله ارزشمند صورت گیرد و الگوهای متناسب با فرهنگ دینی به شکل جوان معرفی گردد و در دو بخش، سخت افزاری و نرم افزاری شکل و محتوای مساجد، تغییر اساسی به وجود آید تا در تعامل جوان و مساجد، شاهد خیزشی همه جانبه باشیم.
8. پاسخ گویی به پرسش های دینی جوانان
یکی از راههای استحکام پیوند میان مسجد و جوان، رفع نیاز فکری و معنوی جوانان میباشد. جوانان ذهن خلاق و جستوجو گری دارند و همواره به دنبال کشف حقیقت و حل مسائل و پاسخگویی به شبهاتاند. علاوه بر آن، امروز شبهه افکنی در حوزه فرهنگی دینی، یکی از پرخطرترین جلوههای تهاجمفرهنگی در عرصه تربیت دینی است. این شبهات به قول استاد مطهری؛ گذرگاه خوبی هستند اما عدم پاسخگویی به آنها موجب تزلزل در عقاید و اندیشه های دینی آنان میگردد و پایههای تربیت دینی را سست میگرداند. جوان اگر احساس کند که مسجد محلی برای پاسخ گویی به سؤالات اوست و در آن شخصیت ارزشمند و فرهیختهای است که درد او را درک می کند، خواه ناخواه به سمت و سوی او متمایل میگردد و دیگران را نیز با خود همراه میسازد. استاد مطهری میگوید: «ما امروز از این نسل گله داریم که چرا با قرآن آشنا نیست؟ چرا در مدرسه ها قرآن یاد نمیگیرند؟ حتی به دانشگاه هم که میروند از خواندن قرآن عاجزند، البته جای تأسف است که اینطور است اما باید از خودمان بپرسیم ما تاکنون چه اقدامی در این راه کردهایم؟ آیا با همین فقه و شرعیات و قرآن که در مدارس است، توقع داریم نسل جوان با قرآن آشنایی کامل داشته باشد؟ قرآن از مؤمنان میخواهد که سخنانشان محکم و استوار باشد: «قولوا قولاً سدیداً».
این نکته در تربیت دینی و جذب جوانان بسیار مهم و حیاتی است که سخنان مربی باید همچون سدی محکم جلوی امواج مختلف مقاوم باشد.
9. پیوند مسجد با زندگی جوان
اگر مساجد از خاصیت تک بعدی(معنویگرایی) به سوی چند بعدی شدن سوق داده شود و اقدام عملی در جهت نیازهای فردی و اجتماعی نسل جوان بردارد، قطعاً در جذب جوانان موفق خواهد بود.
وجود برخی مشکلات، زمینه ساز انحراف و بیرغبتی به دین یا کانون های دینی است. بیکاری، عدم ازدواج و تأمین معیشتی، زمینه دینگریزی و سستی نسل جوان را فراهم میسازد. از جوانی که در آتش غریزه جنسی میسوزد و بر اثر بیکاری و عدم امید به آینده، سر از یأس و ناامیدی در میآورد و مأمنی برای حل مشکلات خود نمییابد، چگونه انتظار رغبت به نماز و دینمداری از او میتوان داشت. دین خردگرا و حکمتمدار اسلام در کنار مسائل معنوی بر مسائل مادی و اقتصادی نیز تأکید میکند و فقر را مایه کفر معرفی میکند، چنانکه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) است فرمود: «کاد الفقر إن یکون کفراً». رهبران دینی و الگوهای جامعه باید خود را با مشکلات جوانان درگیر کنند و در حد امکان در حل آن بکوشند تا از این طریق پیوند عاطفی برقرار گردد. مردم دل به کسی میدهند و خانه دل را حریم کسانی میسازند که با درد و رنج آنان آشنا و با غمهایشان محرم و در راه خدمت به آنها کوشا باشند.
در این راستا پیشنهاد میشود، در مساجد ستاد رفع مشکلات جوانان تأسیس گردد و معتمدین محل از اهل مسجد در ساماندهی معیشت جوانان، کاریابی، آسانسازی ازدواج و ... مشارکت نمایند.
پس بیاییم در نگرش و روش خود به دو مقوله ارزشمند مسجد و جوان تجدیدنظر نماییم و بین ایندو، علقهای ناگسستنی برقرار سازیم.
بخش سوم: حضور زنان در مساجد
با توجه به نقش سازنده زنان در تحکیم بخشی خانواده، سلامت جامعه در گرو حضور فعال زنان در مساجد است.
پیش از ظهور اسلام، در جوامع عرب و غیرعرب برای زنان هیچ شخصیتی قایل نبودند. در واقع زنان جامعه از بیشتر حقوق اجتماعی محروم بودند و شخصیت زن یک وجود تبعی بود.
با توجه به این که در حال حاضر زنان نیمی از جامعه را تشکیل می دهند، بدیهی است نقش آنان در عرصههای مختلف خدماتی، اجتماعی، تعلیم و تربیت و به خصوص در تحکیم بخشی کانون خانواده قابل توجه است.
توجه به این نکته حایز اهمیت است که اگر حضور زنان در جامعه درست هدایت نشود، کنترل شده نباشد و در حدود موازین و شئون اسلامی نباشد، پیامدهای ناگوار به همراه دارد.
حضور زنان بعد از ظهور اسلام چشمگیر بوده است که با مطالعه تاریخ میتوان این حضور را دریافت. تولد اسلام با حضور زن در عرصه جامعه بهخصوص پایگاه دینی مساجد همراه بوده است.
با وجود این که حضرت خدیجه(سلام الله علیها) از تمکن مالی خوبی برخوردار بودند، اما همواره در کنار پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) در همه عرصههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی حضور داشتند. نقش این زن در محاصره اقتصادی شعب ابیطالب نشاندهنده حضور فعال ایشان در تمامی عرصههاست.
اولین نماز جماعت به امامت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) با حضور یک زن و یک مرد در مسجد النبی، شهادت سمیه در کنار همسرش عمار به عنوان اولین شهیده زن قابل انکار نیست. تمامی این ماجراها بیان کننده نقش و جایگاه زنان در جامعه بعد از ظهور اسلام بوده است، به طوری که ما میبینیم در نخستین هجرت مسلمانان به حبشه و در دومین هجرت به این مکان تعدادی از هجرتکنندگان زنان بودهاند.
وقتی زنان جامعه برای نماز جماعت و فراگیری معارف، احکام و اخلاق و اقامه نماز در مسجد حضور پیدا میکردند، هیچگاه شاهد نبودیم که پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) سخنی مبنی بر منع حضور بانوان و عدم رضایت آنان در مساجد و عرصههای اجتماعی بیان کرده باشند، که عدم وجود سخن از رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) در این زمینه، خود بهترین گواه بر استحباب حضور زنان در عرصههای مختلف زندگی است.
بیشتر مساجد مکه و مدینه به دلیل تحت فشار بودن افکار عمومی به طوری ساخته میشد که محل حضور مردان باشد و زنان نتوانند از این مکان مقدس استفاده کنند. اما به برکت انقلاب اسلامی مسلمانان بیدار شدند و شرایط تغییر پیدا کرده است. کسانی که از حضور زنان در جامعه ممانعت میکنند، هیچ وجه شرعی ندارند.
زمانی که عدهای از زنان به حضور پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) رسیدند و گفتند؛ شما به مردان مطالبی میگویید که ما از شنیدن آن محرومیم، پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) دستور دادند کسانی که علاقمند به شنیدن سخنان ایشان هستند، در محلی جمع شوند که آن حضرت شخصاًٌ به ایشان مطالب مورد نیاز زندگی و احکام اسلامی را بیان کنند. این امر نشان دهنده آن است که رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) به ارتقای فکری و آشنایی زنان با مسائل دینی اهمیت میدادند.
در جریان مباهله که آیات قرآن نیز بر آن نازل شد، حضور یک زن آن هم حضرت زهرا(س) سند زندهای به حقانیت اسلام و اهل بیت(علیه السلام) است که حضور زنان در عرصههای اجتماعی را نشان میدهد.
واگذاری سرزمین فدک به حضرت زهرا(س) نشاندهنده آن است که یک زن می تواند در اجتماع استقلال مالی داشته باشد و پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) عملاً با انجام این کار جایگاه زن در جامعه را معرفی کرد.
درقرآن سوره«نساء» به نام زن نازل شده است، که در این سوره بیش از 200 آیه درخصوص احکام و حقوق زنان وارد شده است. مرحله اول دختر بودن، مرحله دوم همسر بودن، مرحله سوم احکام و حقوق مادران و بالاخره خداوند در همه مراحل زندگی یک زن سخن گفته است.
در پاسخ به این سؤال که حضور زن در عرصههای مختلف بهخصوص در مساجد چه اهمیتی دارد، باید گفت؛ حضور زنان در این اماکن موجب ارتقای آگاهی آنان میشود. زمانی که زنان جامعه با وظایف خود آشنا شده و شناخت لازم از اختیارات خود پیدا کنند، بهتر به ایفای نقش مناسب و زیبنده خود میپردازند.
تا زمانی که شخصی به حقوق خود آشنا نباشد و تکالیف خود را نداند، به هیچ عنوان نمیتواند در جامعه خود تأثیرگذار شود.
حضور زنان در مساجد موجب ارتقای سطح آگاهی زنان چه از لحاظ حقوقی و چه از لحاظ اجتماعی میشود و این امر موجب میشود تا خانوادهها از یک استحکام خوبی برخوردار شوند و زنان آثار تربیتی خود را به نحو احسن در خانواده ایفا کنند.
سلامت جامعه در گرو حضور زنان در مساجد است به طوری که اگر ما میخواهیم در جامعه ای بیمه و سلامت خانواده تضمین شود، باید حضور زنان در مساجد را پررنگ تر کنیم و از راه مساجد، سطح آگاهی آنان را ارتقا بخشیم.
فعالبودن مساجد درخصوص فعالیتهای خواهران، عامل جذب زنان بهمساجد میباشد به طوری که حضور زنان در برخی از بخشهای جامعه ضروری است، چون اگر زنان در آن بخش حضور پیدا نکنند، تولید مفسده میشود از اینرو زنان نقش تأثیرگذاری در جامعه ایفا میکنند.
فهرست منابع