Masjedpajoh.ir
Masjedpajoh.ir
Masjedpajoh.ir
بازشناسی ظرفیت ها و کارکردهای مسجد در تحکیم نظام خانواده
دو شنبه, 26 خرداد 1399

چکیده

هنگامی‌ که پیامبر اعظم (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) به مدینه‌ی منوره مهاجرت کردند، در نخستین اقدام‌های خود و با کمک مهاجران و انصار مسجد قبا را ساختند. این اقدام نشان می‌دهد که مسجد مهم‌ترین بنا و بستری است که رسالت آسمانی پیامبر را زمینی و محقق می‌کند. پس از ساخت این مسجد، پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) وارد شهر یثرب شدند و مسجدالنبی را ساختند که دومین مسجد دنیای اسلام بود. ایشان مسجدالنبی را پایگاه عبادت، خودسازی، تزکیه، پرورش، دیگرسازی، گردهمایی، مرکز مشورت و تصمیم‌گیری‌های خرد و کلان، محل رسیدگی به وضع مسلمانان، جایگاه مدیریت سیاسی و اجتماعی، پایگاه تنظیم رابطه‌های ملی و بین‌المللی و اتاق مدیریت جنگ و صلح قرار دادند. در سنت پیامبر اعظم (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) مسجد مدرسه‌ای بوده است برای دادن آموزش موضوع‌های متنوع به نومسلمانان و نیز پایگاه عملیاتی‌کردن آموزه‌های دینی و تحقق رسالت الهی پیامبر. ازآن‌پس، این دو مسجد الگوی مسجدهای کوچک و بزرگی در گوشه‌گوشه‌ی دنیای اسلام شدند.

در این نوشتار کوشیده‌ایم تا نخست کارکردهای مسجد را در قرآن، سیره‌ی پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) و امامان معصوم (علیهم‌السلام) بازشناسی کنیم و سپس نقش سازنده و جهت‌دهنده‌ی آن را در تحکیم نظام خانواده برجسته کنیم. آموزه‌های دینی پیوند جدی و عمیق خانه و مسجد را ازجمله پیش‌نیازهای تعالی و ارتقای دین‌باوری و التزام عملی شهروندان هر جامعه‌ی اسلامی و پرورش بهینه‌ی مسلمانان می‌داند. در فرهنگ اسلام، مسجد همانند خانه‌‌ی دوم و پناهگاهی است که هر مسلمان بخش عمده‌ای از زندگی خود را در آن می‌گذراند. از جنبه‌های دیگری که در این نوشتار به آن پرداخته‌ایم نقش‌هایی است که مسجد در تحکیم خانواده ایفا می‌کند و اقدام‌هایی که خانواده‌ها، درراستای کشاندن اعضای خود به خانه‌ی دوم، باید انجام دهند.

کلیدواژه‌ها: مسجد، خانه، خانواده، الگوی تربیت و آموزش در مسجد، کارکردهای مسجد و خانواده‌ی نمونه، تعامل مسجد و خانواده.

 

درآمد

اگر درمقام روانشناسی مسلمان و کارشناس تعلیم‌وتربیت اسلامی به مسأله‌ی نقش مسجد در تحکیم خانواده بپردازیم، گامی کوچک برداشته‌ایم برای بازکردن دریچه‌ی پژوهش دراین‌باره و هموارکردن راه پژوهش‌های برتر و کامل‌تر درباب نقش مسجدها در ارتقای زندگی خانوادگی مسلمانان ایران و دیگر کشورهای اسلامی. این امید باعث شد تا من و همسرم، سرکار خانم یوسفی، مقاله‌ای دراین‌باره بنویسیم. درنتیجه، کار را با جستجوی منبع‌ها و داده‌های مفید شروع کردیم. نخست، سراغ منبع‌های اینترنتی رفتیم و به مقاله‌ی جالبی برخوردیم که درست عنوان مقاله‌ی ما را دنبال می‌کرد؛ مقاله‌ای از کشور سنگاپور با عنوان «راهنمایی برای دستیابی به مسجدی که بتواند دوست مهربانی برای خانواده باشد»[1].

 

مفهوم‌شناسی مسجد

واژه‌ی مسجد از باب «سجد، یسجد» مصدر میمی یا اسم زمان ‌و مکان است و بر وزن مشرق و مغرب و به‌معنی سجده‌گاه است.[2] در قرآن و تمدن اسلامی، مسجد به مکانی گفته می‌شود که عبادتگاه مؤمنان است. ازآن‌روی به عبادتگاه مسلمانان مسجد می‌گویند که سر به سجده‌نهادن نمود اوج فروتنی و کرنش دربرابر خداوند است. ازاین‌رو، در اسلام محل عبادت را مسجد نامیده‌اند.

در روایت‌های اسلامی، همه‌ی زمین مسجد و سجده‌گاه انسان است. رسول اکرم (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمودند: «جُعِلَتْ  لِیَ  الْأَرْضُ  مَسْجِداً وَ طَهُوراً»[3]، زمین برای من سجده‌گاه، پاک و پاک‌کننده قرار داده شد. قاضی عیاض گفته است: «مسجدبودن کل زمین از خصایص امت مسلمان است؛ زیرا امت‌های پیشین جز در مکانی که یقین به طهارت و پاکی آن داشتند، نمی‌توانستند نماز بگزارند، اما امت مسلمان در همه‌ی نقاط زمین می‌تواند نماز بگزارد؛ جز در مکانی که به نجاست و ناپاکی آن یقین و جزم داشته باشد»[4].

در برخی دیگر از روایت‌ها، مسجد خانه‌ی دوم مسلمانان و تثبیت‌کننده‌‌ی فرهنگ جمع‌گرایی و پرهیز از خودمحوری بیان شده است. در تاریخ معماری اسلامی، گلدسته‌ها بخش اجتناب‌ناپذیر همه‌ی مسجدها هستند. در اسلام، گذشته از خانه و خانواده که پناهگاه و آرامبخش مسلمانان است، آنان روزانه چند بار، با اذان، به مسجد فراخوانده می‌شوند.  اذان و اقامه‌ی نماز نشان می‌دهد که در اسلام اساس عبادت، به‌ویژه نماز، برپایه‌ی جمع‌گرایی است و بنده باید هنگام رازونیاز نیز خود را میان جمع ببیند؛ بنابراین هرگونه فردگرایی از نظر قرآن و اسلام مردود است.[5] واژه‌ها، ضمیرها و فعل‌های به‌کاررفته در سوره‌ی حمد نیز که در نمازهای روزانه تکرار می‌شود، به‌طورضمنی، پنهان و غیرمستقیم مسلمانان را به جمع‌گرایی و پرستش جمعی فرا می‌خواند.

نخستین مسجد در اسلام

مسجد قُبا نخستین مسجد جهان اسلام است که بیرون شهر مدینه قرار دارد. نخستین سنگ‌های این مسجد را حضرت محمد (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) پس از مهاجرت از مکه به مدینه بنا گذاشتند. قبا نام قریه‌ای در نزدیکی مدینه بود. پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) این مسجد را در سال اول هجری و به پیشنهاد عمار یاسر یا به تقاضای ساکنان محل در قبا بنا کردند. گفته می‌شود که حضرت خود کار می‌کرد و خشت‌ها را به دوش می‌کشید.[6] خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرمایند: «لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَی التَّقْوی مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجَالُ یُحِبُّونَ أنْ یَتَطَهَّرُوا وَاللهُ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ»،[7] مسجدی که از آغاز بر پایه‌ی تقوا بنا شده است، سزاوارتر است که در آن نماز بگزاری.

مسجد در قرآن

کلمه‌ی مسجد حدود 28 بار در قرآن ذکر شده است؛ 22 بار به‌صورت مفرد (مسجد) و 6 بار به‌صورت جمع (مساجد). در 22موردی که مفرد آمده است، 15موردش مقید به قید «الحرام» است که مراد همان مسجد معروف و مقدس مسجدالحرام در مکه است. یک مورد دیگر «الاقصی» است که مراد از آن نخستین قبله‌گاه مسلمانان، مسجدالاقصی، است در بیت‌المقدس. مورد دیگر مقید به قید «اضطرار» و مقصود همان مسجد معروف ضرار است که به‌دست منافقان، در مدینه، ساخته شده بود. 5 مورد دیگر نیز بدون قید آمده است. درمورد کلمه‌ی «مسجدها» نیز سه مورد مقید به قید «الله» و سه مورد دیگر به‌طورمطلق بیان شده است.[8]

برای ما مسلمانان، مهم‌ترین معیار در ارزش‌گذاری مسجدها توصیف‌ها و شاخص‌گذاری‌هایی قرآن کریم است. شاید از خود بپرسیم که چگونه مسجد به مسجدی قرآنی و موردقبول خدای متعال تبدیل می‌شود؟ یکی از پاسخ‌ها این است که بنیانگذاران، اداره‌کنندگان، خدمتگزاران و نمازگزارانِ مسجد - در یک کلام «اهل مسجد» - نقش مهمی در شایستگی و صلاح مسجد دارند. اگر به تاریخ بنای نخستین مسجد نگاهی داشته باشیم، می‌فهمیم که بنای این مسجد در مقطعی از زمان رسالت پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) شکل گرفت که ایشان با مشرکان مبارزه می‌کردند و درراستای تداوم این مبارزه‌ی تاریخی و در بدو ورود به مدینه، جهت استمراربخشی به مبارزه با مشرکان، این مکان مقدس را بنا نهادند. بنابراین، ساختار و شالوده‌ی مسجد در دوران مبارزاتی پیامبر اسلام (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) شکل گرفت و به مرکزی برای جهاد علیه کفار تبدیل شد.

قرآن کریم در چند آیه ما را به این مطلب رهنمون می‌کند. خداوند متعال به‌شدت مشرکان و غیرمؤمنان را از دخالت در امور مسجد بر حذر می‌دارد و می‌فرماید: «ما کانَ لِلْمُشْرِکِینَ أَنْ یَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ شاهِدِینَ عَلی أَنْفُسِهِمْ بِالْکُفْرِ»[9]، مشرکانی که (با گفتار و کردار) به کفر خویش گواهی می‌دهند، حقّ دخالت در امور مسجدها را ندارند. خداوند متعال عمارت و اداره‌ی مسجد را فقط در اختیار مؤمنانی قرار می‌دهد که شرایطی ویژه داشته باشند و می‌فرماید: «إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَی الزَّکوةَ وَ لَمْ یَخْشَ إِلاَّ اللَّهَ»[10]، مسجدهای خدا را فقط کسانی آباد می‌کنند که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده باشند و نماز بخوانند و زکات بدهند و جز از خدا نترسند. از مجموع دو آیه نتیجه می‌گیریم که اداره‌کنندگان مسجد باید این ویژگی‌ها را داشته باشند:

  1. به خداوند و روز آخرت ایمان داشته باشند؛
  2. نماز بخوانند که درواقع به‌معنای انجام‌دادن همه‌ی واجبات عبادی است؛
  3. زکات بپردازند که نشانه‌ی عمل به وظیفه‌های اقتصادی است؛
  4. به خداوند توجه کامل داشته باشند به‌گونه‌ای که در کارها فقط خداوند را درنظر داشته باشد.

خداوند متعال هنگام مدح و ستایش مسجد قبا نخست از بنیانگذار آن تمجید می‌کند و می‌فرماید:
«لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَی التَّقْوی مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِیهِ»[11]، سزاوارتر است در مسجدی نماز بگزاری که از آغاز برپایه‌ی تقوا بنا شده باشد». قرآن کریم به‌روشنی به ما می‌فهماند که تقوا و اخلاس مؤسّسان مسجد قبا آن را درخور مدح و ستایش کرده است.

فرهنگ اسلامی و آداب حضور در مسجد

در فرهنگ اسلامی، حضور و مشارکت در مسجد آداب‌ورسوم ویژه‌ای دارد. پیام پنهان آداب‌ورسوم این است که ارتباط مسلمانان با مسجد می‌تواند مطلوب یا مردود و مفید یا زیان‌آور باشد. جالب است که قرآن کریم مسلمانان را با واژه‌های مسجد ضرار و مسجد خراب نیز آشنا می‌کند. این هشدار نشان می‌دهد که حضور و ارتباط با مسجد باید با آموزه‌های تربیتی اسلام مفید و آبادگر هماهنگ باشد.

همان‌طور‌که گفته شد، خداوند در آیه‌ی 17 سوره‌ی توبه مشرکان را از آبادکردن مسجد منع کرده است و آنان را سزاوار چنین کاری ندانسته است و در آیه‌ی 18 همان سوره ویژگی‌های آبادگران مسجد را بیان کرده است. تأکید قرآن بر وجود شرط‌هایی خاص برای آبادکنندگان مسجد دو جنبه‌ی فردی و اجتماعی دارد. اهمیت شرط‌ها ازنظر فردی این است که آبادکردن مسجد بدون ویژگی‌هایی که بیان شد عملی بی‌روح و پیکری بی‌جان است که در بارگاه ربوبی بی‌ارزش و بی‌ثمر است. اهمیت شرط‌ها ازنظر اجتماعی نیز این است که مسجد نقش‌های مهم اجتماعی دارد و آبادکنندگان آن باید انسان‌های صالح و برگزیده‌ای باشند تا مسجد نقش حیاتی خویش را درست ایفا کند. به‌دیگرسخن، باید بیشتر به افرادی اهمیت بدهیم که اهل مسجد و پاسداران و حافظان آن هستن، نه به ساخت مسجد. قران مجید در آیه‌ی 114 سوره‌ی بقره کسانی را ستمکار می‌داند که از نزدیک‌شدن و واردشدن مردم به مسجدهای خدا و از استفاده‌ی آن‌ها از این مکان مقدس جلوگیری می‌کنند. خداوند می‌فرماید: «وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَاجِدَ اللّهِ أَن یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِی خَرَابِهَا أُوْلَئِکَ مَا کَانَ لَهُمْ أَن یَدْخُلُوهَا إِلاَّ خَآئِفِینَ لهُمْ فِی الدُّنْیَا خِزْیٌ وَلَهُمْ فِی الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ»، و کیست ستمکارتر از آنکه مردم را از ذکر نام خدا در مسجدها منع کند و در خرابی آن اهتمام و کوشش ورزد، چنین گروهی را نشاید که در مسجدهای مسلمانان درآیند، جزآنکه ترسناک و بیمناک باشند، نصیب این گروه در دنیا ذلت و خواری است و در آخرت عذابی بسیار سخت.

قرآن برای رفتن به مسجد نیز آدابی بیان کرده است؛ ازجمله در آیه‌ی 31 سوره‌ی اعراف: «یَا بَنِی آدَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وکُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِی»، ای فرزندان آدم زیورهای خود را در مقام عبادت به خود برگیرید و از نعمت‌های خدا بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خدا مسرفان را دوست ندارد. بی‌شک مراد از زینت فقط آراستگی ظاهری نیست، بلکه آراسته‌شدن به فضائل معنوی است؛ مانند اخلاص، یاد خدا و حقیقت بندگی.قلب انسان باید مسجدی باشد آراسته به طهارت و پاکی و به‌دوراز شرک، ریا و اعتقادهای نادرست. مسجد پایگاهی برای عبادت و پرستش است و به‌دلیل اهمیت و فضیلتش خداوند مسجد را از آن خویش می‌داند. خداوند در آیه‌ی 18 سوره‌ی جن می‌فرماید: «وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا»، و مسجدها مخصوص خدا است؛ پس نباید احدی را همراه با خدا پرستش کنید.

پیـامبـر گـرامـی اسلام (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) در خلال وصایای خود به ابوذر فرموده است: «یَا أَبَاذَرٍّ الْکَلِمَةُ الطَّیِّبَةُ صَدَقَةٌ وَ کُلُ  خُطْوَةٍ تَخْطُوهَا إِلَى الصَّلَاةِ صَدَقَةٌ یَا أَبَا ذَرٍّ مَنْ أَجَابَ دَاعِیَ اللَّهِ وَ أَحْسَنَ عِمَارَةَ مَسَاجِدِ اللَّهِ کَانَ ثَوَابُهُ مِنَ اللَّهِ الْجَنَّةَ فَقُلْتُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ کَیْفَ یُعْمَرُ مَسَاجِدُ اللَّهِ قَالَ لَا یُرْفَعُ فِیهَا الْأَصْوَاتُ وَ لَا یُخَاضُ فِیهَا بِالْبَاطِلِ وَ لَا یُشْتَرَى فِیهَا وَ لَا یُبَاعُ فَاتْرُکِ اللَّغْوَ مَا دُمْتَ فِیهَا فَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَلَا تَلُومَنَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِلَّا نَفْسَکَ»[12]، ای ابـوذر! سخـن نیکو نوعی صدقه است و هر قدمی که برای رفتـن به نماز برمی‌داری صدقه است. ای ابـوذر! کسی که دعوت الهی را بپذیرد و مسجدهای خدا را نیکو و آباد نگه دارد، ثـواب و پـاداشش بهشت است. ابـوذر پرسید: ای رسول خدا! چگونه مسجدها آباد می‌شود؟ رسول خدا (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمودند: آبادکردن مسجـد به ایـن است که در آنجا صـداها بلند نشـود، گفت‌وگـوهای باطل و بیهوده نشود، از خـریـدوفروش خـودداری شـود و از سخنان بیهوده پـرهیز شود و اگـر ایـن امر را رعایت نکـردی، در روز قیـامت کسـی جز خـودت را ملامت و سـرزنـش نکن.

حضـرت علـی (علیه‌السلام) درایـن‌بـاره فـرموده‌اند: «یَأْتِی فِی آخِرِ الزَّمَانِ نَاسٌ یَأْتُونَ الْمَسَاجِدَ فَیَقْعُدُونَ فِیهَا حَلَقاً ذِکْرُهُمُ الدُّنْیَا وَ حُبُّ الدُّنْیَا لَا تُجَالِسُوهُمْ  فَلَیْسَ  لِلَّهِ  فِیهِمْ  حَاجَةٌ»،[13] در آخـر زمان مردمی می‌آیند که در مسجـدها حضـور پیدا می‌کنند و جلسه تشکیل می‌دهند؛ اما از دنیا و دوستـی آن سخـن می‌گویند، شما با چنیـن افرادی همنشینـی نکنید؛ زیرا خـداونـد کاری به آن‌ها ندارد.[14]

مسجد ضرار و مسجد خراب

ازنظر قرآن هر مسجدی ارزش و قداست ندارد؛ برای مثال خداوند در آیه‌ی 107 سوره‌ی توبه به مسجد ضرار اشاره می‌کند. دوازده منافق حسود به سرکردگی ابوعامر مسجدی مقابل مسجد قبا بنا می‌کنند؛ با انگیزه‌ی ضرررساندن. آن‌ها به بهانه‌ی اینکه بیماران و پیرمردان توانایی حضور در مسجد قبا را ندارند، مسجدی در مدینه می‌سازند که به مسجد ضرار معروف شد. قرآن درباره‌ی مسجد قبا صحبت کرده است؛ اما با اشاره و نه با تصریح. خداوند در آیه‌ی 108 سوره‌ی توبه می‌فرماید: «لاَ تَقُمْ فِیهِ أَبَدًا لَّمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَن یَتَطَهَّرُواْ وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ»، تو ای رسول ما! هرگز در مسجد آن‌ها قدم مگذار (مسجد مزار)؛ همانا سزاوارتر است در مسجد (قبا) اقامه‌ی نماز کنی که بنیانش بر‌پایه‌ی تقوای محکم بنا گردیده است. در این مسجد مردان پاکی هستند که مشتاق تهذیب نفوس خودند و خدا مردان پاک مهذب را دوست می‌دارد.

بیشتر مفسران عقیده دارند که مراد از مسجد، در این آیه، مسجد قبا است و خداوند در ادامه‌ی آیه به خصوصیت‌های مسجد قبا اشاره می‌کند که درواقع بیانگر علت قداست آن است. قرآن در آیه‌ی 109 سوره‌ی توبه به‌زیبایی و رسایی تفاوت مسجد قبا و ضرار را بیان می‌کند: «أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْیَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللّهِ وَرِضْوَانٍ خَیْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْیَانَهُ عَلَىَ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِی نَارِ جَهَنَّمَ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ»، آیا کسى که بنیاد [کار] خود را بر پایه‌ی تقوا و خشنودى خدا نهاده بهتر است  یا کسى که بناى خود را بر لب پرتگاهى مشرف به سقوط پى ریزى کرده است و با آن در آتش دوزخ فرو مى افتد؛ خدا گروه بیدادگران را هدایت نمى کند. بنابراین، مسجد باید براساس تقوا و رضایت الهی بنا شود و دراساس، از منظر قرآن، آنچه قابلیت عروج به درگاه الهی را دارد تقوا و صاحبان آن است؛ یعنی انسان‌های تقواپیشه، نه ظاهر عملشان.[15]

کارکردهای مسجد در طول تاریخ[16]

برپایه‌ی کریمه‌های قرآنی و برخی از روایت‌ها مسجد قدمتی به‌اندازه‌ی خلقت آدم (علیه‌السلام) و تاریخچه‌ای به‌درازای تاریخ انسان‌های نخستین دارد؛ زیرا عبادت و مسجد همواره با انسان بوده است. در مکتب قرآنی، نخستین خانه‌ی پرستش به‌دست آدم (علیه‌السلام) ساخته شد. کعبه نزد همه‌ی مذهب‌های الهی، حتی مشرکان و بت‌پرستان، محترم و عظیم بوده است. قرآن مجید می‌فرماید: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِی»[17] نخستین خانه‌ای که برای (پرستش) مردم قرار داده شد، همان است که در سرزمین مکه است و پربرکت و مایه‌ی هدایت جهانیان است.[18]

 الف) کارکردهای تربیتی مسجد

1-مسجد و تربیت عبادی

عبادت و رازونیاز با خداوند نیاز واقعی و فطری هر انسان است و مکمّل یا حتی مقوّم شخصیّت او. گرچه عبادت در هر مکانی این نیاز روحی را به‌طورنسبی تأمین می‌کند؛ ولی این نیاز در مسجد و عبادتگاه بهتر و کامل‌تر تأمین می‌شود. براین‌اساس، انسان بنا به فطرت خویش معبد و مسجد را دوست دارد و بدان عشق می‌ورزد؛ تاریخ نیز به درستیِ این سخن گواهی می‌دهد. پژوهش‌های تاریخی نشان می‌دهد که معبد با انسان همراه و همزاد بوده است. ازهمین‌رو، معصومان (علیهم‌السلام) مسجد را آشیانه و پناهگاه مؤمن برشمرده‌اند؛ پناهگاهی که انسان از دغدغه و اضطراب فاصله می‌گیرد و به آرامش می‌رسد.

در فرهنگ اسلام، نام مسجد یادآور بندگی در پیشگاه خداوند متعال است. مسجد یعنی جایگاه سجده و سجده اوج عبادت و بندگی انسان دربرابر خداست؛ همان‌طورکه امام سجاد (علیه‌السلام) فرموده‌اند: «السُّجودُ مُنتَهَی العِبَادَة مِن بَنی آدَمَ».[19] درحقیقت، با‌اینکه در آیین پاک محمّدی (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) همه‌ی خاک زمین مسجد است - جُعِلَت لِیَ الاَرضُ مَسْجِداً... -؛ ولی برترین و اصیل‌ترین محفل برای عبادت و تقرّب‌جستن به خداوند متعال مسجد است. ازاین‌رو، در قرآن کریم بر جنبه‌های عبادی مسجد بیش‌از هر بُعد دیگر آن تأکید شده است. مسجد جایگاه عبادت و پرستش خالصانه‌ی خداوند است: «وَ اَنَّ الْمَساجِدَ لِلّهِ فَلا تَدْعُو مَعَ اللَّهِ أَحَداً». [20] در گفتار معصومان (علیهم السلام) ـ که مترجمان قرآن هستند ـ نیز بر این بُعد مسجد بسیار تأکید شده است.

برپایه‌ی حدیثی قدسی از پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله)، خداوند مسجد را زیارتگاه خویش برشمرده است. ایشان می‌فرمایند: «اَلا طُوبَی لِعَبْدٍ تَوَضَّأ فِی بِیْتِهِِ ثُمَّ زارَنی فِی بَیْتی»[21]، خوشا به حال بنده‌ای که در خانه‌ی خویش وضو بگیرد، آنگاه مرا در خانه‌ام زیارت کند. این زیارت، اُنس و قُرب درسایه‌ی عبادت خالصانه‌ی مؤمنان در مسجد فراهم می‌آید. انوار تابناک این پرسش پاک و بی‌آلایش برای عرش‌نشینان پرتوافکنی می‌کند؛ آن‌سان که ستارگان آسمان برای ما خاک‌نشینان نورافشانی می‌کنند: «اِنَّ بُیُوتی فی الأرْضِ المَساجِدُ تُضِیءُ لِأهْلِ السَّماء کَمَا تُضِیءُ النُّجُومُ لِاَهْلِ الاَرْضِ»[22].[23] حضور در مسجد و عبادت در خانه‌ی خدا، افزون‌بر توفیقی بزرگ و کمالی ارزشمند، توفیق‌هایی روحی دیگری نیز در پی دارد؛ ازجمله: رحمت خاصّ خداوند، آمرزش الهی، بهشت برین و همنشینی و همدمی با فرشتگان الهی.

2-مسجد و تربیت اخلاقی

مسجد مکانی است برای تمرین خلق‌وخوی پسندیده‌ی انسانی، محلی مناسب برای عملی‌کردن ارزش‌های والای اخلاقی و رفتاری در بعد‌های گوناگون زندگی و همچنین پس از خودسازی فردی و اجتماعی، سکویی پروازی است به ملکوت؛ زیرا خداوند می‌فرماید: «فیه رجالٌ یُحِبُّونَ أن یَتَطَهَّرُوا»[24]. در مسجدی که براساس تقوا و پارسایی تأسیس شده باشد، مردم دوست دارند پاکیزه باشند و خداوند نیز پاکیزگان را دوست دارد. بااینکه گناه‌های دینی و اخلاقی در همه‌جا نکوهیده و زشت است، اما در مسجد زشتی دوچندان می‌یابد؛ پس مؤمن باید تلاش بیشتری کند تا در مسجد به گناه آلوده نشود، سخنان ظالمانه بر زبان نیاورد، به آبروی دیگران تجاوز نکند، غیبت نکند، سخنان لغو و بی‌فایده را کنار نهد و از گفت‌وگوهایی که بوی دنیاپرستی می‌دهد پرهیز کند.

درحقیقت، تلاش برای انجام‌ندادن این کارها خود تمرینی برای انجام‌دادن کارهای خیر و دوری از بدی‌هاست. همان‌گونه‌که حاجی با احرام‌بستن دوری از دنیا و گناه را تمرین می‌کند، نمازگزار با گفتن تکبیر در آزمون بریدن از خلق و پیوستن به خالق شرکت می‌کند. اثرهای سازنده و تربیتی حضور در مسجد رفته‌رفته به دیگر اعمال مؤمن سرایت می‌کند؛ زیرا حضور در مسجد، حضور در خانه‌ی خداست و به‌طورطبیعی کسی که با خانه‌ی خدا اُنس دارد تلاش می‌کند در خارج از مسجد نیز عملکردی متناسب و همگون با حضور در مسجد داشته باشد. نقش تربیتی زمانی مؤثرتر خواهد بود که مؤمن به یاد آورد در مسجد باید علاوه‌بر زینت‌های مادی، آراستگی‌های معنوی نیز داشته باشد، همچون صدق، صفا و خلوص. او باید فرمان «خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ»[25] را با عمل پاسخ گوید؛ درغیراین‌صورت پروردگار او را به خانه‌ی خود راه نمی‌دهد و اولیای بزرگ خدا نیز دست رد به سینه‌اش خواهند زد.

3-مسجد و تربیت اجتماعی

از جنبه‌های دیگر  تربیتی مسجد نقش مؤثّر آن در پیوند دلدادگان خود با انسان‌های صالح و برگزیده است. از دید آگاهان مسائل تربیتی، نقش دوست خوب در سعادت انسان بسیار ممتاز است. مسجد میان مؤمنان و نخبگان و صالحان جامعه پیوند ایجاد می‌کند و با این کار بستری مناسب برای پرورش و تربیت روحی آن‌ها فراهم می‌کند. کسی که با خوبان در ارتباط باشد، دست‌کم از سر حیا از برادران دینی خود راه انحراف را در پیش نمی‌گیرد؛ حتی اگر به درجه‌ای از تکامل نرسیده باشد که به‌سبب ترس از خداوند به گناه دست نزند.

در مکتب تربیتی اسلام و بسیاری از مکتب‌های تربیتی دیگر «انزواطلبی» و «جمع‌گریزی» اختلالی روانی شناخته می‌شود؛ درحالی‌که اجتماعی‌بودن ـ در حد معقول ـ نشانه‌ی سلامت روان انسان و تعادل فکری اوست. مسجد با فراخوانی پیوسته‌ی مسلمانان به جمع روح جمع‌گرایی، انعطاف و نظم‌پذیری را در آنان تقویت می‌کند و درون‌گرایی افراطی و بیگانگی از جمع را از آنان می‌زداید. اگر خانواده‌های مسلمان در مسجد به هم پیوند بخورند بستر مناسبی برای همیاری‌های جمعی آنان فراهم می‌شود.

4-مسجد و کارکردهای روان‌شناختی

مسجد می‌تواند گرد ملال و اندوه را از چهره و جان مسلمان بزداید و «افسردگی» وی را برطرف کند که اختلالی روانی. مسجد نشاط را به فرد مسلمان هدیه می‌کند که نشانه‌ی سلامت و تکامل روحی است. خانواده‌های مسجدی، در تعامل‌های خود، مشکلات و سختی‌های زندگی را در جمع دیگر خانواده‌ها بیان می‌کنند و تخلیه‌ی عاطفی می‌شوند و همچنین حس پذیرفتگی در جمع آن‌ها را از احساس تنهایی، زمین‌گیرشدن و واماندگی نجات می‌دهد. حتی اگر خانواده‌ها نتوانند برای یکدیگر گره‌ای بگشایند، احساس همدردی و صفایی که در جمع یکدیگر پیدا می‌کنند انگیزه‌ی تلاش دوباره و مبارزه‌ با مشکلات را در آن‌ها تقویت می‌کند.

امام صادق (علیه السلام) به مسلمانان سفارش کرده‌اند که هنگام رویارویی با مشکلات و اندوه‌های دنیوی به نماز و مسجد پناه ببرند. راز این سفارش روشن است: آن‌گاه که مؤمن وارد مسجد می‌شود، در فضایی آکنده از طهارت، سادگی و عاری از پیرایه‌های مادی قرار می‌گیرد؛ اما انباشته از جلوه‌های معنوی و الهی. ازاین‌گذشته، هم‌صحبتی با مسجدیان نه‌تنها گرفتاری و پریشانی مسلمان را تخلیه می‌کند، بلکه وی را از موهبت همیاری فکری و عملی آن‌ها بهرمند می‌کند؛ آن هم مسجدیانی که خود را دربرابر گرفتاری‌های دیگران مسئول می‌دانند.

مسجد به‌طورمعمول جایگاه طرح مشکلات و نارسایی‌های اجتماعی است. به‌طورطبیعی، حضور در چنین مکانی روح تعهّد و دردمندی را در فرد می‌دمد. پرورش این خوی پسندیده در اشخاص نوعی مبارزه با روح بی‌تعهّدی و بی‌تفاوتی است؛ روحیه‌ای که هرگاه در افراد جامعه ـ به‌ویژه نسل جوان ـ پیدا شود، آسیب‌های اساسی بر پیکر آن اجتماع وارد خواهد شد. مسجد همچنین بستری است برای تقویت روح تعهد، دردآشنایی و میل به همیاری که از شاخص‌های فرهنگ اجتماعی اسلام است. یکی از زمینه‌هایی که فرهنگ مسئولیت و همیاری را در مسلمانان رواج می‌دهد، حضور خانوادگی در مسجد است. پیامبر اعظم (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) فرموده‌اند: همگی شما مسلمانان دربرابر هم مسئول هستید و تکلیف دارید. شوهران دربرابر خانم‌ها، کارفرمایان دربرابر کارمندان، حاکمان دربرابر شهروندان، پدران و مادران دربرابر فرزندان و خانواده‌ها دربرابر همسایگان مسئول هستند. در مسجد نیازها، کاستی‌ها، چالش‌ها، فرصت‌ها و تهدیدها برجسته و توصیف می‌شود و خانواده‌ها می‌توانند برای همدیگر پشتیبان باشند. 

ب) کارکردهای آموزشی مسجد

از همان آغاز گسترش اسلام، خط و کتابت در مسجد آموزش داده می‌شد و این امر موجب بروز اشکال در فعالیت‌های عبادی نمی‌شد. شاید بتوان گفت که کارکردهای آموزشی و فرهنگی مسجد، پس از کارکردهای تربیتی و به‌ویژه تربیت عبادی، سرآمد دیگر کارکردهای مسجد است. درحقیقت، بنای مسجد قبا و مسجد النّبی در مدینه‌ی منوره که مسجدهای نمونه‌ی اسلام هستند فقط با هدف تأسیس عبادتگاه نبوده است؛ بلکه با هدف عبادت، اسلامی‌سازی جامعه و آموزش‌وپرورش مسلمانان بوده است.

آموزش‌های اسلامی با دعوت پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله)، نخستین مربی و معلم مسلمانان، و از مسجد آغاز شد که درواقع پایگاه تعلیماتی مسلمانان بود. مسجد که در عصر نبوت و دوره‌ی خلفای راشدین بنای بسیار ساده‌ای داشت، مجمع نومسلمانانی شد که برای آشنایی با آموزه‌های اسلامی و حل‌وفصل مسائل جدید در آن رفت‌و‌آمد می‌کردند. اقامه‌ی نماز، استماع سخنان پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) در باب آیه‌های قرآن، تبلیغ دین و ابلاغ احکام شرع،‌ اعلان جنگ و جهاد و صلح،‌ آموزش مهارت‌های زندگی، تقسیم غنایم جنگی، ارسال نامه‌ها، تشییع‌جنازه و مسائلی از این قبیل در مسجد انجام می‌شد که بیشتر آن‌ها با هجرت رسول خدا (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) به مدینه آغاز شد. درواقع، «مسجد» کهن‌ترین دانشگاه اسلامی و اساسی‌ترین پایگاه تعلیم در تاریخ اسلام است.

1-مسجد نخستین مرکز آموزشی و مدرسه‌ی دینی

به شهادت مورّخان، محققّان و حتی خاورشناسان بنای مسجد قبا و مسجد النبی درواقع پی‌ریزی مدرسه‌ی اسلامی بزرگی بوده است. مسلمانان و شهروندان کشورهای اسلامی، از آغاز اسلام تا چند قرن پس از آن، با پدیده‌ای به نام مدرسه آشنا نبودند. ازاین‌رو، محقّقان و مورّخان پذیرفته‌اند که پیش از پیدایش مدرسه، مسجد نخستین و یگانه مرکز مهم آموزشی ـ فرهنگی در کشورهای اسلامی بوده است. هرچند برخی محقّقان از جایگاه‌های آموزشی دیگری نیز نام برده‌اند؛ مانند مکتب‌های خانگی، دارالقرّاء‌ها و دارالحکمه‌ها.

شاید خوانندگان عزیز از این موضوع تعجب کنند که روزگاری میان فقیهان بحث بوده است که آیا با وجود مسجد تأسیس مدرسه جایز است یا نه! گرچه طرح این مسئله، در فضای کنونی، برای ما شگفت‌انگیز است؛ ولی در دورانی که مسجد یگانه پایگاه آموزشی بوده است و ناگاه سخن از مدرسه به میان آمده است، دست‌کم طرح آن دور از ذهن نبوده است. البته فقیهان شیعه و سنّی هیچ‌گاه احداث مدرسه را منع نکرده‌اند؛ آنان همواره گسترش مدرسه‌ها را تأیید می‌کردند و برخی از آنان نیز مدرسه‌های مهمی بنا کردند. غرض فقط تأکید بر این واقعیت بود که روزگاری مسجد یگانه پایگاه مهم آموزشی در کشورهای اسلامی بوده است. شروع این حرکت نیز ـ همان‌گونه‌که گفته شد ـ بنای مسجد النّبی بوده است.

محتوا و سبک آموزش در نخستین مسجدها

پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) در مسجد خویش آیه‌های قرآنی، احکام و معارف دینی و حتی مسائل تاریخی را آموزش می‌داد. مطلب‌هایی که در این جلسه‌ها ارائه می‌شد، با توان فکری شنوندگان متناسب بود. فاصله‌ی زمانی این جلسه‌ها باعث خستگی و ملال شنوندگان نمی‌شد. عبدالله‌بن‌مسعود گفته است: «پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) جلسه‌های سخنرانی را همه‌روزه برگزار نمی‌کرد؛ زیرا بیم آن داشت که شنوندگان خسته شوند».

شواهد نشان می‌دهد که این جلسه‌ها پس از برخی نمازها بیشتر برگزار می‌شد؛ مانند نماز صبح و شام که شمار بیشتری از مردم در مسجد حضور می‌یافتند و شورونشاط فراوانی در حفظ و ثبت سخنان رسول خدا (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) میان شنوندگان وجود داشت. افرادی که به دلیلی توفیق حضور در این جلسه‌ها را نمی‌یافتند، به دیگران سفارش می‌کردند تا گفته‌های ایشان را کلمه‌به‌کلمه ثبت و حفظ کنند و در فرصت مناسب برای آنان بازگو کنند.

علاوه‌بر جلسه‌های رسمی سخنرانی، جلسه‌های آموزشی و پرسش‌وپاسخ نیز در مسجد پیامبر تشکیل می‌شد. در این جلسه‌ها فقط یک نفر سخن نمی‌گفت؛ بلکه همه با هم گفتگو می‌کردند. حضرت بیشتر وقت‌ها، پس‌از نماز صبح تا طلوع آفتاب، در مسجد می‌ماند. بخشی از این وقت صرف پاسخگویی به پرسش‌های دینی و حتی تعبیر خواب مسلمانان می‌شد. پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) برای تازه‌مسلمانان نیز ـ که به‌طبع به آموزش‌هایی ویژه نیاز داشتند ـ جلسه‌هایی جداگانه تشکیل می‌دادند. گاه در حضور آن حضرت مسابقه‌ی شعر و سخنرانی برپا می‌شد و پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) جایزه‌ی برگزیدگان را به آنان اهدا می‌کردند.

در غیاب آن حضرت و هنگامی‌که در جبهه‌های جنگ حضور می‌یافتند، فعالیت‌های آموزشی تعطیل نمی‌شد؛ بلکه کسانی چون عبدالله بن امّ مکتوم و عبدالله بن رواحه اداره‌ی امور مسجد را برعهده می‌گرفتند. جلسه‌های آموزشی نیز در نبود آن حضرت ادامه می‌یافت؛ زیرا استاد و مدرس کلاس‌های آموزشی مسجد النّبی فقط پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) نبود. افراد دیگر نیز که صلاحیت علمی داشتند جلسه‌ها را اداره می‌کردند

عبدالله بن رواحه که چهره‌ای علمی بود، جلسه‌های توحید، معاد و مسائل اعتقادی را اداره می‌کرد. پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) گاه مانند شنونده و تماشاگر گفت‌وشنودهای علمی را نظاره و هدایت می‌کرد. آن حضرت درباره‌ی چنین مجالس می‌فرمود: «کم نشستن در چنین مجالسی را بر نشستن در جلسه‌های دعا و نیایش ـ که در گوشه‌ی دیگر مسجد برپا بود ـ ترجیح می‌دهم؛ زیرا من برای آموزش و تعلیم مردم به پیامبری مبعوث شده‌ام».

امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نیز درحالی‌که یک پله پایین‌تر از جایگاه پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) می‌نشست گاه برای مردم سخن می‌گفت. پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) کوشش می‌کرد تا دامنه‌ی این تلاش‌ها به دیگر مسجدها نیز کشیده شود. برپایه‌ی شواهد تاریخی، مسجد قبا نیز نشاط علمی و فعالیت‌های فرهنگی داشته است. به‌دلیل موقعیت خاص سیاسی، حضور علمی امام باقر و امام صادق (علیهما‌السلام) در مسجد النّبی بیشتر از دیگر امامان بود. شاگردان آن دو امام بزرگوار نیز جلسه‌های علمی داشتند؛ همچون ابان بن تغلب، مُعاذ بن مسلم، حمران بن اعین و زرارة بن اعین. همه‌ی این‌ها به ما می‌فهماند که مسجد برای همیشه جایگاه آموزش و فراگیری معارف اسلامی است.

گفتنی است که میان همه‌ی بحث‌ها و علوم دینی، پرداختن به علوم قرآنی در مسجد اهمیتی ویژه دارد؛ زیرا قرآن و مسجد پیوندی خاص با یکدیگر دارند. پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) دراین‌باره فرموده است: «اِنّما نُصِبَتِ المَساجِدُ لِلقُرآن»[26]،  مسجدها را برای (خواندن و فهمیدن) قرآن بنا کرده‌اند» و «مَن اَحَبَّ القُرآنَ فَلیُحِبَّ المَساجِدَ»[27]، دوستدار قرآن، دوستدار مسجد نیز هست.

پیوند مسجد و کتابخانه

مطالعه‌ی تاریخ مسجد نشان می‌دهد که مسجد و کتابخانه همواره همراه بوده‌اند. از همان آغاز که قرآن به‌صورت مکتوب درآمد، مسلمانان قرآن‌های دست‌نویس را به مسجد اهدا یا وقف می‌کردند. با افزایش شمار کتاب‌ها، کتابخانه‌های مساجد نیز رشدی فزاینده یافت. بعدها کتابخانه‌ها از مسجدها جدا شدند و نهادهای اسلامی مستقلی به‌وجود آوردند. کتابخانه‌ها نقش بزرگی در شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی داشتند.

ج) کارکردهای سیاسی و اجتماعی مسجد

·مسجد بستری برای تجربه‌ی مردم‌سالاری دینی

یکی از ویژگی‌های مسجد این است که برخلاف دیگر معبدها و مرکزهای دینی با مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه ارتباط دارد و نهادی مؤثر است. مسجد کانون رایزنی و مشورت است؛ مشورت و مراجعه به آرای عموی در مسائل اجتماعی نیز نقشی بسزا در تکامل جامعه دارد. تبادل آرا در مسائل اجتماعی رشد و شکوفایی به ارمغان می‌آورد. مسجد در جایگاه اصیل خویش محل رایزنی‌های سیاسی ـ اجتماعی است. خداوند متعال به پیامبر خویش فرمان داده بود تا در کارهای مهم با مردم مشورت کند و مسجد پایگاهی برای عمل به این دستور بود. ازاین‌رو، نویسندگانی که مسجد را «مجلس شورای مسلمانان» نام نهاده‌اند، سخنی گزاف نگفته‌اند.

رسم مسلمانان در زمان پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) این بود که هرگاه حادثه‌ای مهم رخ می‌داد، جارچی ندا می‌کرد: «الصلاة جامعة»؛ یعنی برای نماز در مسجد جمع شوید. شواهد گویایی نشان می‌دهد که مسلمانان حتی برای مشورت درباره‌ی مسائل نظامی در مسجد جمع می‌شدند؛ درنتیجه می‌توان گفت: مسجدی که نمازگزاران آن با مسائل مهم اجتماعی ـ سیاسی رابطه‌ی فعال دارند و در آنجا پیرامون مسائل مهم جامعه رایزنی و تبادل آرا می‌کنند، به مسجد نمونه نزدیک‌تر است. گفتگو پیرامون مشکلات اجتماعی و چاره‌اندیشی برای رفع آن‌ها هنگامی به نتیجه می‌رسد که اقدام‌های عملی نیز در پی داشته باشد. مسجد پایگاه عمومی مسلمانان و محل حضور قشرها و خانواده‌های گوناگون است. ازاین‌رو، مسجد جایگاه مناسبی برای تعاون اجتماعی مسلمانان و مشارکت آنان درراستای رفع نارسایی‌های اجتماعی و خانوادگی است.

امام رضا (علیه السلام)، در گفتاری نورانی، یکی از فایده‌های سازنده‌ی نماز جماعت را ـ که به‌طورمعمول در مسجد برپا می‌شود ـ همیاری مسلمانان بر «بِرّ و تقوا» برشمرده است. این سخن باب علمی است که صدها باب علم دیگر را برای انسان می‌گشاید. کارهایی مانند جمع‌آوری کمک برای نیازمندان، پرداخت وام، اعطای خدمات درمانی، اقدام‌هایی برای تسهیل ازدواج جوانان، کارگاه‌های مهارت خانواده، برنامه‌ریزی برای عیادت بیماران و اموری از این دست همگی از مصداق‌های تعاون بر «برّ و تقوا» است. در سایه‌ی برنامه‌ریزی صحیح، به‌ویژه در مسائل خانواده، می‌توان کارهای خیر را به‌خوبی در مسجد انجام داد. البته پرداختن بدین امور باید به‌گونه‌ای باشد که به شأن، آبرو، کرامت، عزت و حدود الهی جداسازی زنان و مردان آسیبی وارد نکند.

د) کارکرد ارزشی مسجد

مسجد در جایگاه اصیل خود بستری برای ارزش‌آفرینی و ارزش‌گزاری است و توجه مسلمانان را به ارزش‌های فراموش‌شده جلب می‌کند. در مسجد تفاوت نیازمند و ثروتمند، رئیس و زیردست، فرمانده و سرباز، امتیازهای مادی و ظاهری کنار گذاشته می‌شود و همه دوش‌به‌دوش هم در یک صف نماز می‌خوانند. در مسجد فقط ارزش‌های حقیقی برجسته می‌شود و محترم است؛ همچون تقوا و جهاد. بر‌پایه‌ی فقه اسلامی، شایسته است کسانی در صف اول نماز جماعت بایستند که فضیلت‌هایی چون علم، تقوا، ایثار و جهاد داشته باشند. این امر خود نوعی ارزش‌گزاری و ترویج ارزش‌های اصیل است. خانواده‌ها، به‌ویژه دختران و پسران، با دیدن این صحنه‌ها و تجربه‌ی برخوردهای ارزشی به‌طورمستقیم و غیرمستقیم با آموزه‌های ارزشی اسلام آشنا می‌شوند و به آن خو می‌گیرند.

در مسجد پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) گاه شخصی یافت می‌شد که نه‌تنها از جهاد و ایثار بویی نبرده بود، بلکه از راه‌های گوناگون نفاق و دودستگی را در جامعه ترویج می‌داد و با پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) رودررو می‌شد؛ بااین‌حال باز انتظار جایگاهی والا در مسجد داشت. مسلمانان این افراد را از مسجد طرد می‌کردند؛ زیرا با الهام از رهنمودهای پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله)، آموخته بودند که مکان‌های حساس مسجد از آن مسلمانان مؤمن، متعهد و ایثارگر است. آری مسجد خانه‌ی دفاع از ارزش‌ها و مسجدیان نگاهبانان ارزش‌های اسلامی هستند. مختصر اینکه یکی از شاخص‌های مسجد نمونه میزان نقشی است که در احیا و تثبیت ارزش‌های اسلامی و پاسداری از آن‌ها ایفا می‌کند.

مسجد و خانواده

چنانچه در بندهای قبلی گفتیم، در آیه‌ها و روایت‌ها برای مسجد کارکردهای گوناگونی بیان شده است. به فراخور اهمیت و جایگاهی که جنبه‌های گوناگون زندگی آدمی در فرهنگ اسلام دارد، مسجد سرمایه‌گذاری آموزشی و تربیتی متناسبی فراهم می‌آورد. خانواده قداست و منزلت خاصی در دین اسلام دارد؛ تاآنجاکه بنا و نهادی را قابل مقایسه با آن نمی‌داند. تعبیرهایی که در قرآن و روایت‌ها درباره‌ی خانواده به‌کار رفته است، به‌خوبی این ادعا را ثابت می‌کند. خدای سبحان در آیه‌ی 21 سوره‌ی نساء ازدواج را «میثاق غلیظ» یا پیمان محکم می‌نامد که موجب تشکیل خانواده می‌شود. در آیه‌ی 72 سوره‌ی نحل خانواده را «نعمت الهی» می‌نامد. همچنین رسول گرامی اسلام (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) خانواده را محبوب‌ترین و عزیزترین بنا نزد خدای سبحان توصیف می‌کند و می‌فرماید: «مَا بُنِیَ فِی الْإِسْلَامِ بِنَاءٌ أَحَبُّ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَعَزُّ مِنَ التَّزْوِیجِ»[28].

بنا به باور مسجدشناسان و کارشناسان تعلیم‌وتربیت خانواده، مسجد جایگاه مناسبی برای ارائه‌ی آموزش‌های بهینه‌سازی خانواده است؛ زیرا گوهر اصلی خانواده‌ی اسلامی از عشق زن و شوهر به همدیگر مایه می‌گیرد و خداوند می‌فرماید: «وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»[29]، ازجمله نشانه‌های خداوند این است که از جنس خود شما همسرانی برایتان آفرید که در کنارشان بیارامید و میانتان مهر و رحمت قرار داد. بی‌تردید این عشق زمینی از عشق به پروردگار جدا نیست. پیوند آسمان و زمین، در چارچوب خانواده، جلوه‌های معیشتی دیگری هم دارد. برای مثال، تلاش نان‌آور خانواده برای اداره‌ی خانواده و تدارک نیازهای اعضای آن در فرهنگ اسلامی جهاد در راه خدا است: «الکادُ لِعَیالِهَ کَالمُجاهِدُ فیِ سَبِیلِ الله»،[30] تلاشگر و نان‌آور خانواده همانند جهادگر در جبهه‌ی نبرد است. ازاین‌رو، هرگاه فردی برای خانه و خانواده‌اش تلاش کند و بخواهد رفاه و خوشی را برای آن‌ها به ارمغان آورد، به گفته‌‌ی پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) درراستای عبادت و بندگی خدا گام برداشته است. به گمان من، برای فهم نقش مسجد در تحکیم نظام خانواده، بهتر است نخست دریابیم که خانواده چه کارکردهایی دارد و پس‌ازآن کاوش کنیم که مسجد تا چه اندازه می‌تواند در تسهیل و هموارسازی این کارکردها مؤثر باشد.

کارشناسان امور خانواده بر این باورند که خانواده به‌طورمعمول سه کارکرد اساسی دارد:

1- ارضای نیازهای جنسی، عاطفی و روان‌شناختی زن و شوهر؛

2- تداوم نسل انسانی در قالب زادوولدهای؛

3- پرورش روح همگرایی و هموارسازی مهارت جامعه‌پذیری و اجتماعی‌شدن فرزندان.

آموزه‌های اجتماعی اسلام که به‌طورمعمول در فضای مسجد و به مسجدیان داده می‌شود، مسلمانان را برای ایفای نقش بهتر در سه کارکردی که گفته شد، به‌ویژه مهارت جامعه‌پذیری و اجتماعی‌سازی، آماده می‌کند. زن و شوهر در حریم خانواده به بهترین شکل نیازهای عاطفی و جنسی یکدیگر را برآورده می‌کنند و این نهاد عامل مهمی در حفظ سلامت اخلاقی افراد و جوامع است. حمایت روانی زن و مرد از یکدیگر که ناشی از برقراری پیوندهای عاشقانه است، بیش از هر رابطه‌ی انسانی دیگر مهم بوده است. در اسلام، ازدواج قراردادی است که به‌صورت‌طبیعی و با کمترین هزینه نسل انسان را تداوم می‌بخشد. خدای متعال در آیه‌ی 72 سوره‌ی نحل می‌فرماید: «وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَزْواجِکُمْ بَنینَ وَ حَفَدَةً...»، خداوند از جنس شما همسرانی برایتان قرار داد و از این همسران برایتان فرزندان و نوادگانی قرار داد... . پیام ضمنی دیگر این آیه پیدایش و تداوم نسل آدمی در پرتوی ازدواج است. پرورش اجتماعی فرزندان نیز که با عواطف مثبت والدین و در چارچوب خانواده به بهترین شکل صورت می‌گیرد، از مهم‌ترین کارکردهای خانواده است. البته روابط عاشقانه و مناسب (اخلاقی و قانونی) میان اعضای خانواده، شرط اساسی ایفای این سه کارکرد است. بی‌تردید، اگر این روابط کاهش یابد یا خشنودکننده نباشد، کارکردهای خانواده تضعیف خواهد شد.[31]

·کارکردهای جنسیتی مسجد

در فرهنگ اجتماعی اسلام، حضور زنان و مردان مسلمان در صحنه‌هایی تشویق شده است که برای خیر جامعه‌ی اسلامی باشد؛ برای مثال و به‌ویژه در مسجد. فلسفه‌ی چنین ترغیبی این است که برای هر دو قشر برکت‌های گوناگونی به‌بار می‌آورد. به‌علاوه، در اسلام وظیفه و مسئولیت‌های فردی و اجتماعی با عنصر جنسیت مرزبندی نمی‌شود. دین اسلام، از آن جهت که بشر را با دید جمعی می‌نگرد، زن و مرد جامعه را موظف می‌داند؛ چنان‌که قرآن کریم مؤمنان راستین را چنین معرفی می‌کند: «انَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا کَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّى یَسْتَأْذِنُوهُ...»[32]. مؤمنان راستین کسانی هستند که هم ازنظر عقیده به خدا و پیامبرش معتقدند و هم ازنظر درک مسائل اجتماعی و هوش جمعی جامعه را خوب می‌شناسند و همواره در مسائل جمعی حضور دارند و منزوی نیستند. امر جامع همان مسائل جمعی نظام است؛ برای مثال نمازجمعه، تظاهرات علیه طاغوت و استکبار، حضور در انتخابات، تأیید رهبری و مسئولان اسلامی، امربه‌معروف عمومی و نهی‌از‌منکر جمعی و صدها نمونه‌ی دیگر از این دست. این نموداری از وظیفه‌ی جمعی افراد جامعه است که قرآن ترسیم می‌کند و در این بخش میان زن و مرد تفاوتی وجود ندارد.[33] همان‌گونه‌که گفتیم، مسجد از زمان پیامبر اعظم (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) یکی از بسترهای مهم برای کارهای اجتماعی و رشد و ارتقای فردی بوده است و آیه‌ای که گفتیم ایفای این نقش را هم بر دوش زنان و هم بر عهده‌ی مردان  می‌گذارد.

·برکت‌های برآمده از حضور زنان در مسجد

برپایه‌ی مفاد برخی از روایت‌ها، هنگامی‌که زن وارد مسجد می‌شود، درست مانند مرد آرامش می‌یابد و در این مورد تفاوتی میان زن و مرد نیست. همه‌ی ما می‌دانیم که از نظر فرهنگی مسجد بهترین مرکز برای فراگیری مسائل و آموزه‌های دینی است. مسجد روح نماز را زنده می‌کند، میان مؤمنان الفت و محبت پدید می‌آورد و آن‌ها را به هم نزدیک می‌کند. مسجد بهترین جایی است که همه‌ی افراد جامعه - از هر جنس، با هر سن و سطح سواد - می‌توانند مسائل مذهبی را فراگیرند. بی‌تردید همه‌ی زنان به مدرسه نمی‌روند و ازطرفی تجربه ثابت کرده است که زنان به سخنرانی‌های رادیو و تلویزیون چندان اهمیت نمی‌دهند یا کم اهمیت می‌دهند؛ پس باید در جایی با وظیفه‌های دینی خود آشنا شوند. حضور در مسجد زن را آماده می‌کند تا به روایت‌ها گوش دهد و آداب و سنن دینی را بیاموزد.

ازنظر اجتماعی و سیاسی نیز امروزه حضور زنان در اجتماع و امور فرهنگی مشتی به دهان یاوه‌گویان و منحرفان از اسلام است؛ منحرفانی که شعار آزادی و تساوی حقوق زن و مرد سر می‌دهند و اسلام را متهم می‌کنند به تحقیر زن. تشویق زنان به حضور در اجتماع‌ها، مسجدها و نمازهای جمعه نشان می‌دهد که اسلام با آزادی آن‌ها مخالف نیست؛ بلکه مهم این است که حریم‌ها حفظ شود. البته این بدان معنا نیست که اسلام زن را شبیه مرد می‌داند. اگرچه زنان و مردان در طبیعت و جنسیت با هم فرق دارند؛ اما در انسانیت مساوی‌اند و ارزش زن از مرد کمتر نیست.

نه‌تنها امروزه حضور زن در صحنه‌ی سیاسی مؤثر است، بلکه در صدر اسلام نیز چنین بوده است. داستان سوده، دختر عماربن‌اسک همدانی، و زن‌های دیگری که در کتاب‌ها نقل شده است، بر درستی این سخن گواهی می‌دهد. قرآن همچنین یادآوری می‌کند که سه زن موسی را از کشته‌شدن نجات دادند و او را پرورش دادند: مادر موسی، خواهر موسی و زن فرعون. این سه زن با وضعیت سیاسی زمان خود مبارزه کردند تا موسی پرورش یافت. زنان نیز مانند مردان در تلاش و کوشش هستند. خداوند می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَى رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ»[34]. این خطاب به انسانیت است. سرانجام انسان به لقاء الله می‌رسد؛ حال یا لقای جلال یا لقای جمال؛ بی‌تردید زن و مرد در این راه همتای یکدیگرند.[35]

جدایی جنسیتی در مسجدها

در حدیثی از پیامبر اسلام (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) چنین نقل شده‌است: کنیزان خدا را از مسجدها باز ندارید؛ درحالی‌که خانه‌هایشان برایشان بهتر است.[36] ایشان به زنان اجازه‌ی رفتن به مسجد می‌دادند و زنان او نیز برای نمازها به مسجد می‌رفتند؛ بااین‌حال ایشان دستور دادند محل زنان از مردان جدا باشد و ورودی زنان نیز از در مردان مجزا باشد.[37] همچنین، پیامبر اسلام (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) دستور دادند تا پس از نماز نخست زن‌ها و بعد مردها بیرون بروند[38] و زنان در صف‌های عقب نماز جماعت بنشنینند.[39] عُمَر زنان را از حضور در مسجدها منع کرد؛[40] اما در دوره‌ی خلافت عثمان و امام علی(علیه‌السلام) زنان دوباره اجازه‌ی حضور در مسجدها را پیدا کردند. با گسترش قلمرو خلافت اسلامی از ورود زنان به مسجدها جلوگیری شد. امام غزالی در احیاءالعلوم نوشته است: درست آن است که فقط زالان را به مسجد راه بدهند.[41]  در دوره‌های جدید، زنان اجازه‌ی حضور در مسجد را دارند؛ هرچند بخش مردان و زنان با پرده‌ای از هم جدا می‌شود یا بخش زنان در قسمت بالایی قرار دارد. بااین‌حال، در برخی از مسجدهای کشورهای اسلامی، ازجمله مالزی و عربستان، هنوز زنان حق ورود ندارند.[42]

برپایه‌ی برخی از روایت‌ها و احکام فقهی، نقش چشمگیری به حضور زنان داده‌اند و در برخی روایت‌ها نیز از حضور آنان نهی شده است و مسجدِ زنان را خانه‌ی آنان دانسته‌اند. باید توجه داشته باشیم که این روایت‌ها نمی‌خواهد رفت‌و‌آمد زنان را منع کند؛ بلکه همان‌گونه که بسیاری از فقیهان فرموده‌اند، مقصود این روایت‌ها تأکید بر لزوم مرزبندی میان زنان و مردان در روابط اجتماعی و رعایت حجاب و پاکدامنی آنان است. بی‌تردید، زنان بخش عظیمی از جامعه را تشکیل می‌دهند؛ حضور آنان در مسجد فرصت مناسبی است برای بهره‌گیری معنوی از این جایگاه مقدس، آشنایی با معارف اسلامی و ارتقای دینی و معنوی شخصیتشان. برخی از زنان فقط با حضور در مسجد می‌توانند راه کمال را بیاموزند و به ارتقاء معنوی برسند.

مسجد و آغاز شکل‌گیری خانواده (عقد نکاح)

ازجمله کارکردهای مهم مسجد، درراستای تحکیم خانواده، تشویق مسلمانان به همسرگزینی، ازدواج، پیشنهاد همسر مناسب، فرخوانی برای مراسم ازدواج، خواندن خطبه و صیغه‌ی عقد است. داستان خطبه‌خوانی و اجرای عقد نکاح حضرت علی (علیه‌السلام) و فاطمه (سلام‌الله‌علیها) و نیز فراخوانی مراسم ازدواج ایشان شنیدنی است.[43] علی (علیه‌السلام) می‌فرماید که رسول خدا (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) به من فرمود: ای علی! برای اهل خود طعام بافضیلتی تدارک ببین؛ گوشت و نان از سوی ما و خرما و روغن از سوی تو تهیه شود؛ سپس فرمود: ای علی! برو و هر‌که را خواستی دعوت کن. من به مسجد آمدم و آن‌جا مملو از صحابه بود؛ اما شرم کردم گروهی را دعوت کنم و جمعی را واگذارم. ازاین‌رو، ندا دادم: مردم! به ولیمه‌ی فاطمه (سلام‌الله‌علیها) بشتابید و مردم پذیرفتند. من از کثرت مردم و کمبود طعام شرم کردم. پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) متوجه ماجرا شد و فرمود: علی جان! من برای برکت‌یافتن ولیمه‌ی تو دعا می‌کنم.[44]

مسجد و تداوم خانواده (تنظیم رابطه‌ها، برطرف‌کردن اختلاف‌ها)

در زمان پیامبر اکرم (صل‌الله‌علیه‌و‌آله)، مسجد حامی خانواده‌های مسلمان بود؛ به‌ویژه خانواده‌های رزمندگان و ایثارگران. ایشان گاه با اصحاب خود، بعد خروج از مسجد، نزد خانواده‌های شهیدان، جانبازان و بیماران می‌رفت. اگر مهاجر یا انصاری به مسجد نمی‌آمد، پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) سراغش را می‌گرفت و اگر نیامدنش به مسجد طول می‌کشید، با اصحاب به دیدن او و خانواده‌اش می‌رفتند. ازجمله منش‌های آموزنده‌ی پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) این بود که میان اصحاب خود از آنان دلجویی می‌کرد و آنان را در حل مشکلات همراهی می‌کرد.[45]  اصحاب - هم مهاجران و هم انصار - هرازگاهی از قوت و ضعف همسران و فرزندان خود در مسجد نکته‌هایی درمیان می‌گذاشتند و پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) به تناسب آن‌ها در آموزش و تربیت اصحاب می‌کوشیدند؛ برای نمونه مردی به محضر رسول خدا (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) آمد و گفت: «یا رسول‌الله! من همسری دارم که هرگاه وارد خانه می‌شوم، به استقبالم می‌آید و چون می‌خواهم از منزل بیرون روم، مرا بدرقه می‌کند. هرگاه مرا اندوهگین ببیند، می‌گوید: چه چیز تو را اندوهگین کرده؟ اگر برای مخارج زندگی ناراحتی، مطمئن باش که دیگری (خداوند) عهده‌دار آن است و اگر برای آخرت [و گرفتاری‌های قبر و قیامت] غصه می‌خوری، خداوند اندوهت را زیاد کند (و باید چنین باشی). رسول خدا (صل‌الله‌علیه‌و‌آله)  فرمودند: خداوند روی زمین کارگزارانی دارد و این زن یکی از آن‌هاست. برای او نصف پاداش شهید محسوب می‌شود».[46]  

تربیت خانوادگی و میل به حضور جوانان و نوجوانان در مسجد

برخی از راهکارهای تقویت ارتباط جوانان با مسجدها:[47] هرجا سخن از مسائل تربیتی است اولین و مهم‌ترین پایگاهی که باید بدان توجه کرد، خانواده است؛ زیرا منش، شخصیت و بسیاری از رفتارهای ما در خانواده شکل می‌گیرد. نقش خانواده در تربیت کودک آن‌چنان چشمگیر و مهم است که گروهی از روان‌شناسان معتقدند شخصیت بچه‌ها در پنج سال اول زندگی شکل می‌گیرد و همه‌ی مشکلات رفتاری و شخصیتی آنان نیز به این دوره برمی‌گردد.

یکی از جنبه‌های مهم یادگیری، یادگیری مشاهده‌ای است. بنا به این نظریه، ما انسان‌ها با دیدن رفتار دیگران یاد می‌گیریم که چگونه عمل کنیم. فرزندانمان نیز با دیدن رفتارهای ما یاد می‌گیرند کارهای خاصی انجام دهند. بنابراین، به گفته‌ی پیاژه تقلید رفتار والدین در دوران پیش عملیاتی (۷-۲ سالگی) در محیط خانه به‌وضوح دیده می‌شود.[48] برای مثال، دختر با انداختن چادر بر سر، نمازخواندن مادر را تقلید می‌کند.  بنابراین، والدین با تشویق مناسب می‌توانند نوعی نگرش مثبت به مسجد و نماز در ذهن کودک ایجاد کنند؛ برای مثال لبخند مادر و گفتن جمله‌های شیرین به کودک به‌نوعی مبین تأیید این حرکت است. بنا به نظریه‌ی برخی روان‌شناسان رفتارگرا، تقویت در تثبیت و شکل‌گیری رفتار بسیار مؤثر است. مسئله‌ی مهم دیگر در تربیت انسان الگوپذیری است و ما انسان‌ها به الگو نیازمندیم. در خانواده، پدر و مادر می‌توانند بهترین الگوی بچه‌ها باشند و اگر چنین شود، در شکل‌گیری رفتار آن‌ها بسیار مؤثر خواهد بود. بچه‌هایی که شاهد حرکت سپند‌گونه‌ی والدین هنگام نماز هستند، به‌طورقطع به این نکته توجه بیشتری خواهند داشت. البته هرچه رابطه‌ی عاطفی بهتری با فرزندان داشته باشیم، آن‌ها بیشتر تأثیر می‌گیرند. هرچند پند و نصیحت هم اثرهایی دارد؛ اما رفتار الگویی مؤثرتر است. شاید بر همین اساس گفته‌اند که صدای عمل بلندتر است.

از کارهای مثبتی که والدین می‌توانند انجام دهند، بردن فرزندان به نماز جماعت و سایر مراسم‌های مذهبی است. چنین کاری مزیت‌های بسیاری دارد؛ ازجمله گرایش مثبت به مسجد و مناسک دینی، تقویت اعتمادبه‌نفس و عزت‌نفس و همچنین ارتقای ارتباط‌های اجتماعی. البته شایسته است که حضور فرزندان در مسجدها و مراسم‌های مذهبی با بار عاطفی مثبت همراه باشد و خاطره‌های خوشایندی در ذهن آنان ثبت کند

دراین‌بین، توجه به فضای مسجد نیز در ترغیب جوانان به نماز بسیار مؤثر است و جا دارد به نکته‌هایی مهم دراین‌باره توجه کنیم:

۱-  ازآنجاکه گرایش به زیبایی و پاکیزگی در ذات انسان است، با تمیزنگه‌داشتن و آراستن فضای درونی و برونی مسجد می‌توان کودکان و جوانان را به مسجد جلب کرد.

۲- امام جماعت مسجد نقشی مهم در ترغیب جوانان به‌سوی مسجد و مراسم‌های معنوی دارد. روحانی مسجد ضمن توجه به آراستگی و پاکیزگی ظاهر خویش، باید با روان‌شناسی نوجوان و جوان آشنا باشد تا بتواند ارتباط بهتر و مؤثرتری با آنان برقرار کند. روحانی‌ای که نیاز جوان و نوجوان را به‌خوبی بشناسد، بهتر می‌تواند او را در دوره‌های بحرانی و پرتلاطم راهنمایی کند؛ بنابراین او برای مشورت بهتر به روحانی اعتماد می‌کند.

۳- برنامه‌های مسجد در مناسبت‌های مختلف باید برانگیزاننده باشد؛ زیرا فضای نورانی مسجد نقش مهمی در جذب جوانان دارد. بنابراین، استفاده از افراد هنرمند، خوش‌سلیقه و جوان‌پسند برای آذین محراب مسجد بسیار مهم است. همچنین، بهتر است در مراسم معنوی از فکر و سلیقه‌ی جوانان و حتی از خود آنان برای آراستن فضای درونی و برونی مسجد استفاده شود.

جوان دنبال حقیقت است و اگر موقعیت را به‌خوبی فراهم کنیم، دل آماده‌ی آن‌ها پذیرا خواهد بود. درغیراین‌صورت، هم دربرابر ازدست‌رفتن این سرمایه‌های عظیم پاسخگو هستیم و هم دشمن با برنامه‌های هدفمند و حساب‌شده در تباه‌کردن و جذب آنان از ما پیشی می‌گیرد. چنانچه می‌دانیم، ایجاد هر رفتاری نیاز به زمینه دارد؛ ارتباط جوانان با مسجد نیز از این قاعده مستثنا نیست. همچون بسیاری رفتارهای دیگر، زیرساخت‌های چنین رفتاری باید در خانواده پی‌ریزی شود و والدین با الگوبودن و تقویت گرایش به‌سمت مسجد و نماز این رفتار را در فرزندان نهادینه کنند. به فضای ظاهری و روانی مسجد نیز باید توجه کرد تا جوانان گرایش بیشتری به مسجد و نماز جماعت پیدا کنند.

مسجد خانواده

از نگاه اینجانب، در جامعه‌ی اسلامی، خانواده‌های محله زیر‌مجموعه‌ی مسجد همان محله هستند. منش مسلمانان و دین‌مداران، در طول تاریخ، این بوده است که بانیان حکومتی و مردمی در همه‌ی شهرها و روستاها و به فراخور تراکم جمعیت مسجد می‌ساختند. این مسجدها نه‌تنها محل عبادت، اعتکاف، نمازهای جمعه و جماعت بود بلکه مرکزی برای یادگیری، مشورت، مشاوره‌گیری و دادگاه خانواده بود. از زمان‌های گذشته، افراد ضعیف و کسانی که مشکل‌های شخصی و اجتماعی داشتند به مسجد مراجعه می‌کردند. در سیره‌ی حضرت رسول اکرم (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) می‌بینیم که مؤمنان برای رفع نیازشان به حضرت روی می‌آوردند و آن حضرت نیز با بذل مساعدت‌های لازم نیاز آنان را تا حد امکان برطرف می‌کردند. به‌این‌ترتیب، مسجد محل ارتباط مستقیم رهبر و مردم بود.[49]

خانواده‌ی مسجد

از نگاه من، خانواده‌ی مسجد همه‌ی خانواده‌هایی هستند که در مسجد رفت‌و‌آمد دارند و با هم در ارتباط معنوی و عاطفی قرار می‌گیرند. این خانواده‌ها همانند خانواده‌های فامیل یار، همراه و همدرد هم هستند و یکدیگر را در سختی‌های زندگی همراهی می‌کنند. مسجد درجایگاه پایگاه معنوی و دینی می‌تواند خانواده‌ها را در چارچوب دین و ایمان به هم نزدیک کند و ثبات و امنیت را برایشان به ارمغان آورد. خانواده‌ی مسجد همچنین شامل خانواده‌هایی می شود که از سوی مسجدیان محل مورد تفقد و سرکشی قرار می‌گیرند و به برکت مؤمنان مسجد گرد اندوه و پریشانی از چهره‌شان برداشته می‌شود. داستان اصحاب صفه الگوی جالبی است برای کمک و همراهی آبرومندانه‌ی نیازمندان محل. اصحاب صفه کسانی بودند که در زمان پیامبر اعظم (صل‌الله‌علیه‌و‌آله)، در محل خاصی از مسجد النبی و در پناه مسلمانان، زندگی می‌کردند. در مسجد النبی صفه یا ایوانچه‌ای ساخته شده بود که مهاجران بی‌سرپناه در آنجا زندگی می‌کردند و به «اصحاب صُفه» معروف شدند. پیش‌ازآنکه مکان قبله از بیت المقدس به کعبه تغییر کند، محراب رسول خدا (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) در شمال مسجد بود. پس‌از دستور پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله) برای تغییر قبله، آن قسمت را مسقف کردند و مکانی شد برای استراحت و سکونت مسلمانان مهاجر و بی‌پناه که در توسعه‌ی مسجد در سال هفتم هجری داخل مسجد قرار گرفت. آنچه امروزه به صفه معروف است، روزگاری «دکة الاغوات» و جایگاه خواجه‌های حرم بوده است که وظیفه‌ی حراست و خدمتگزاری حرم را داشتند.[50]

خانواده‌ی مسجد همچنین می‌تواند الگوی تازه‌ای از همگرایی و پیوند چند مسجد در شهر یا استان باشد. مسجدهایی که با برنامه‌ریزی میان‌مسجدی و با همیاری همدیگر طرح‌های امدادرسانی و هدایت کلان انجام می‌دهند. این الگو چند مسجد را در طرح و برنامه‌ای مبارک به هم پیوند می‌زند. از نگاه اینجانب، مهندسی فرهنگی و دینی در سطح کشور یا در سطح استان‌ها نیازمند راه‌اندازی طرح خانواده‌های مسجد است.

 

ختامه‌ی مسک

جمع‌بندی و پیشنهادها

براساس آنچه بررسی کردیم، برای بهینه‌سازی رابطه‌ی مسجد و خانواده، بهتر است نخست کارکردهای مسجد و خانواده‌ی بهنجار و نمونه در فرهنگ اسلامی بازشناسی، برجسته، تبیین و فرهنگ‌سازی شود. سپس، راهکارهای تعامل بهینه‌ی این دو خانه‌ی خصوصی و عمومی ردیابی و کشف شود. از این رهگذر می‌توانیم از نعمت بزرگ حضور مسلمانان در مسجد برای تحکیم خانواده و بهینه‌سازی رابطه‌ی میان اعضای آن به‌نفع ارتقای معنوی و اجتماعی سبک زندگی اسلامی بهره بگیریم. به گمان ما نقش مسجد و برکت‌های الهی آن، در تحکیم نظام خانواده، نعمت ناشناخته و گم‌شده‌ای است و شناخت آن می‌تواند جامعه‌های اسلامی را در بستر رشد و تکاپوی معنوی و الهی قرار دهد.

دستاورد روشن ما از این پژوهش این است که تحکیم خانواده، از راه مسجد، در گرو شناسایی و جدی‌گرفتن دو طرح مهم و جالب «مسجد خانواده» و «خانواده‌ی مسجد» است. طرح مسجد خانواده به این معنی است که اگر هر خانواد‌ه‌ی اسلامی در پی یک مسجد خانواده باشد و همانند پزشک خانواده‌ی خود را زیر چتر حمایت مسجد قرار دهد، خانواده‌ها از ثبات، صفا و رفاه بیشتری بهرمند خواهند شد. خانواده‌ی مسجد هم به‌معنای پیوندزدن خانواده‌های مسجدی – پشتیبانی‌کننده و پشتیبانی‌شونده - و مسجدهای محل است؛ همان‌طور که در این نوشتار توضیح دادیم. تعامل مسجد نمونه و خانواده‌ی بهنجار اسلامی پیش‌نیازها و ابزارهای ویژه‌ای دارد که برخی از آن‌ها را بیان می‌کنیم:

  1. اطمینان از داشتن امام جماعتی که دانش، تقوا، تعهد، دلسوزی، روزآمدبودن، سلامت و آراستگی بدنی و ظاهری داشته باشد.
  2. حضور شورای علمی و هیئت امنای مسجد که ترکیبی از مسجدیان کارآزموده، باتجربه، جوان و کارآمد است.
  3. حضور اتاق فکر خانواده در مسجدها[51] که درباره‌ی موضوع‌ها و محورهای زندگی خانواده و چالش‌های پیش رو گفتمان می‌کنند.
  4. حضور کمیته‌های علمی و تخصصی درون هر مسجد، به‌ویژه کمیته‌ی مشاوره و مهارت زندگی.
  5. راه‌اندازی صندوق مهر خانواده برای کمک‌رسانی‌های مالی و اعطای قرض‌الحسنه برای کمک به زندگی، ازدواج، بیماری، ایجاد شغل، تحصیل و مانند آن.
  6. کمیته‌ی آموزش‌وپرورش مسجد برای برنامه‌ریزی موضوع‌های گوناگون، به‌ویژه تربیت دینی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و جنسی.
  7. تأسیس شورای حکمیت و دادگاه خانواده‌ی مسجد برای رویارویی با چالش‌ها و اختلاف‌های خانوادگی، متشکل از ریش‌سفیدان و معتمدان محل.
  8. راه‌اندازی درمانگاه‌ها، کلینیک‌های تخصصی و بیمارستان‌های عمومی و تخصصی وابسته به مسجد.
  9. تشکیل و راه‌اندازی کتابخانه‌های عمومی و تخصصی مسجد، نمایشگاه‌های کتاب و نرم‌افزار‌ها.
  10. تأسیس سالن و زمین ورزش مسجد و تشکیل تیم‌های ورزشی، به‌ویژه برای جوانان و نوجوانان.
  11. تأسیس استخر شنای مسجد برای برادران و خواهران.
  12. تأسیس کمیته‌ی اردوهای تفریحی، زیارتی، علمی و بین‌المللی مسجد.
  13. تشکیل کمیته‌ی هنر؛ مانند سینما، تئاتر، موسیقی، آواز، خطاطی، طراحی، نقاشی و ترویج هنرهای اصیل اسلامی.
  14. ترویج و تشویق رابطه‌ی خوشه‌ای و شبکه‌ای مسجدها برای تبادل اطلاعات و تجربه‌ها (طرح خانواده‌ی مسجد).
  15. طراحی و برنامه‌ریزی برای نشست‌های سالانه‌ی امامان جمعه و جماعت؛ با هدف آسیب‌شناسی خانواده‌های مسجدی و برنامه‌ریزی برای دوره‌ها و کارگاه‌های آموزشی مهارت زندگی خانواده‌ها.
  16. برنامه‌ریزی برای جمعه‌بازارهای هدایت‌شده که بتواند کالاها و وسایل مورد نیاز خانواده‌های مسجدی و زیرمجموعه‌ی وابسته به مسجد را با کیفیت خوب و قیمت مناسب عرضه کند.

این راهکارها برخی از روش‌های روشن، تجربه‌شده و مؤثری است که می‌تواند نقش مسجدها را در تحکیم نظام خانواده‌ها و نقش خانواده‌ها را در رونق‌بخشیدن به مسجدها ارتقا بخشد. دستیابی به این راهکارها در گرو مهندسی فرهنگی رابطه‌ی مسجد و خانواده است. دفتر نظارت بر مسجدها با برنامه‌ریزی و طراحی‌های خرد و کلان خود می‌تواند امامان جماعت، کارگزاران و هیئت‌های امنا را درراستای رسیدن به مسجد نمونه یاری دهد. این مهم در گرو داشتن طرح توسعه و ارتقای سالیانه و چندسالانه است و همچنین نیازمند برگزاری  نشست‌ها و راه‌اندازی دوره‌های آموزشی و کارگاه‌های مهارت‌آموزی برای مدیران و کارگزاران مسجد است.    

فهرست منبع‌ها

منبع‌های فارسی و عربی

ابوداود السجستانی الازدی، سلیمان بن اشعث، سنن ابی داود، دارالجیل، بیروت، بی تا.

بینش اسلامی و پدیده‌های جغرافیایی، ص 42.

الحر العاملی، محمد ابن الحسن، وسائل الشیعه، ج 5، برگرفته از لوح فشرده‌ی جامع الاحادیث، نور 2، قم، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.

زرکشی، محمد بن عبدالله، اعلام المساجد باحکام المساجد، قاهره، ص27، 1410 ه ق.

الشیخ الصدوق، من لایحضره الفقیه، ج 1، برگرفته از لوح فشرده‌ی جامع الاحادیث، نور 2، قم، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.

غزالی، ابوحامد محمد. احیاء علوم الدین، دارالفکر، عمان، چ 2، 1412ه.

قطب الدین، الراوندی، الدعوات (سلوه الحزین)، برگرفته از لوح فشرده‌ی جامع الاحادیث، نور 2، قم، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.

الکلینی، محمد ابن یعقوب، الکافی، ج 3، برگرفته از لوح فشرده‌ی جامع الاحادیث، نور 2، قم، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.

لسان العرب، واژه «مسجد»، برگرفته از لوح فشرده‌ی جامع الاحادیث، نور 2، قم، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.

مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 3  و 43، بر گرفته از لوح فشرده‌ی نور، قم، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، بی تا.

محدث نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، برگرفته از لوح فشرده‌ی جامع الاحادیث، نور 2، قم، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.

مکارم شیرازی، ناصر (مترجم)،  قرآن مجید با ترجمه‌ی فارسی، قم، دار القرآن الکریم (دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی)، 1376.

مالکبنانس،‌ موطأ، دارالکتاب العربی، بیروت، بی تا.

میرزا حسین المحدث النوری، مستدرک الوسائل، ج 3 و 14، برگرفته از لوح فشرده‌ی جامع الاحادیث، نور 2، قم، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.

النیسابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، دارالجیل، بیروت، 1426ه.

ورام ابن ابی فراس، مجموعه‌ی ورام، ج 1، برگرفته از لوح فشرده‌ی جامع الاحادیث، نور 2، قم، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.

منبع‌های اینترنتی

منابع انگلیسی

guide on becoming a family-friendly mosque”. this article could be ordered by writing to ms dayang istiaisyah, executive, mosque programmes strategic unit, dayang@muis.gov.sg.

آشنایی با مسجد النبی مدینه، پایگاه اینترنتی باقرالعلوم (ع).

تحکیم بنیان خانواده از منظر اهـل بیت، روزنامه‌ی اطلاعات، بانک مقالات فارسی.

تقدسی نیا، خسرو، «مسجد، زنان و آداب حضور»، ماهنامه‌ی پیام زن، شماره‌ی 77، مرداد 77، برگرفته از شبکه‌ی اطلاع‌رسانی امام صادق علیه السلام.

جدایی جنسیتی در مساجد، ویکی‌پدیا؛ دانشنامه‌ی آزاد.

سالاری فر، محمدرضا. «راه‌های تحکیم خانواده در فرآیند جهانی‌شدن»، فصلنامه‌ی حوراء، شماره 19.

صادق پور، قاسم، «حضور زن در مسجد»، پایگاه اینترنتی حوزه. hawzah.net.

مجتبی زاده، محمد، «مراحل تحول روانی از دید پیاژه»، سایت باشگاه اندیشه، 14 خرداد 1387، به نقل از http://www.motarjem-mm.blogfa.com

مسجد در قرآن، سایت تبیان.

مسجد قبا در ویکی‌پدیا، دانشنامه‌ی آزاد.

مکارم، ناصر و جمعی از فضلا، کتاب الکترونیکی تفسیر نمونه، ج 1، برگرفته از سایت لهوف، محبان حضرت مهدی.

موسوی، سیدکاظم،  روزنامه‌ی کیهان ( www.kayhannews.ir )،  ۲۳ آذر ۱۳۸۸.

میرنژاد، مریم، «جایگاه مسجد در قرآن و روایات»، سایت مؤسسه‌ی فرهنگی جام طهور. 

نوبهار، رحیم، «ویژگی‌های مسجد نمونه»، سایت اندیشه‌ی قم.

 

پی نوشت ها:


"guide on becoming a family-friendly mosque", ms dayang istiaisyah, executive, mosque programmes strategic unit. [1]

 [2]  لسان العرب، واژه‌ی مسجد، برگرفته از لوح فشرده‌ی جامع الاحادیث،  نور 2، قم، مرکز کامپیوتری علوم اسلامی.

[3] الشیخ الصدوق، من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 111.

[4]  زرکشی، محمد بن عبدالله، اعلام المساجد باحکام المساجد، ص27، قاهره، 1410 هـ ق.

[5]  تفسیر نمونه، ج1، ص 44.

[6]  مسجد قبا در ویکی‌پدیا، دانشنامه‌ی آزاد.

[7] التوبه، 108

[8] سایت کتابخانه‌ی طهور، مقاله‌ی «مسجد»، مریم میرنژاد. (گفتنی است که این محقق در مقاله‌ی خود از ابوالقاسم رزّاقی، «مسجد پایگاه توحید وتقوی»، ص 12و 13 و نیز بهاء‌الدین خرمشاهی، «دانش‌نامه‌ی قرآن و قرآن» کمک گرفته است.)

[9] التوبه، 17

[10] التوبه، 18

[11] التوبه، 108

[12] مکارم‌الاخلاق، ص 467.

[13] ورام ابن ابی فراس، مجموعه‌ی ورام، ج 1، ص 69.

[14] همان, ص493.

[15] میرنژاد، مریم، «جایگاه مسجد در قرآن و روایات»، سایت موسسه‌ی فرهنگی جام طهور. 

[16]در بخش توصیف و تبیین کارکردهای  مسجد از مقاله‌ی «مسجد نمونه» جناب آقای رحیم نوبهار بهره‌ برده‌ایم.

[17] آل عمران، 96

[18] سایت تبیان، مقاله‌ی «مسجد در قرآن».

[19] قطب الدین الراوندی، الدعوات (سلوه الحزین)، ص 33.

[20] الجن، 18

[21] وسائل الشیعه، ج 1، ص 381 و المحاسن، ج 1، ص 47.

[22] همان.

[23] برگرفته از مقاله‌ی رحیم نوبهار، «مسجد نمونه»، ص10.

[24] التوبه، 108

[25] الاعراف، 31

[26] محمد ابن یعقوب الکلینی، الکافی، ج3، ص 369.

[27] میرزا حسین المحدث النوری، مستدرک الوسائل، ج 3، ص 355.

[28] مستدرک الوسائل، ج 14، ص 152 و بحارالانوار، ج 100، ص 222.

[29] الروم، 21

[30] شرح أصول الکافی (صدرا) / ج 1 / 433 / 400

[31] محمدرضا سالاری فر، «راه‌های تحکیم خانواده در فرآیند جهانی‌شدن»، فصلنامه‌ی حوراء، شماره‌ی 19.

[32] النور، 62

[33] خسرو تقدسی نیا، «مسجد، زنان و آداب حضور»، ماهنامه‌ی پیام زن، شماره‌ی 77، مرداد 77، برگرفته از شبکه‌ی اطلاع‌رسانی امام صادق علیه السلام.

[34]- الانشقاق، 6

[35] قاسم صادق پور، «حضور زن در مسجد»، پایگاه اینترنتی حوزه. hawzah.net.

[36] صحیح بخاری، ۲،۱۳،۲۳.

[37] سنن ابوداوود، ج ۱، ص ۱۰۹، حدیث ۲۱۲۳۴.

[38] سنن ابوداوود، ج ۲، ص ۶۵۸، حدیث ۱۸۴۲.

[39] صحیح مسلم، ۲،۴۶،۷۳.

[40] موطأ، ابن مالک، ص ۳۴۹.

[41] احیاءالعلوم، ج ۲، ص ۱۶۲.

[42] «جدایی جنسیتی در مساجد»، ویکی‌پدیا؛ دانشنامه‌ی آزاد.

[43] مجلسی، بحار الانوار، ج 43، ص 129 و 130.

[44] مجلسی، بحار الانوار، ج 3، ص 94.

[45] مجلسی، بحار الانوار، ج 39، ص 116.

[46] - «تحکیم بنیان خانواده ازمنظر اهـل بیت»، رونامه‌ی اطلاعات، بانک مقالات فارسی.

[47] - سیدکاظم موسوی، روزنامه‌ی کیهان ( www.kayhannews.ir )، ۲۳ آذر ۱۳۸۸.

[48] محمد مجتبی زاده، «مراحل تحول روانی از دید پیاژه»، سایت - باشگاه اندیشه، 14 خرداد 1387، به‌نقل‌از http://www.motarjem-mm.blogfa.com

[49] بینش اسلامی و پدیده‌های جغرافیایی، ص 42.

[50] «آشنایی با مسجد النبی مدینه»، پایگاه اینترنتی همشهری.

[51] family thinking thanks

ثبت دیدگاه