Masjedpajoh.ir
Masjedpajoh.ir
Masjedpajoh.ir
مدیریت و ساماندهى مساجد
دو شنبه, 26 خرداد 1399

 چکیده

همه ادیان و اقوام و ملل معبد و عبادتگاهى دارند که از تقدس و احترام خاص در بین آنان برخوردار است. از نظر قرآن و روایات، نخستین معبدى که در روى زمین براى مردم بنا شده. خانه ى خدا، کعبه معظمه است. «اِنّ اوّل بَیتٍ وُضِعَ للنّاسِ للذى بِبَکةَ مبارکا و هدىً لِلْعالمین».[1]

    و در فرهنگ اسلامى مسجد به عنوان معبد و جایگاه ویژه ى عبادت و خانه هاى خدا در روى زمین معرفى شده و خدمتگزارى مساجد برعهده اولیاى خدا و بندگان صالح و شایسته قرار داده شده است.

     با توجه به اینکه کارکردهاى مسجد در بُعد معنوى و عبادى خلاصه نمى شود؛ بل از صدر اسلام کارکردهاى گوناگون آموزشى، فرهنگى، سیاسى، اجتماعى، اقتصادى و نظامى داشته است، لذا در طول تاریخ کفار و مشرکان و مستکبران و همه ى کسانى که منافع آنها با معابد دینى سازگارى نداشت به مخالفت و مبارزه با مراکز دینى، از جمله مساجد بر آمدند که در قرآن به نمونه هایى از آن اشاره شده است.

     خدمات مساجد سراسر کشور برانقلاب و انقلابیون، چه در آستانه ى انقلاب، چه بعد از پیروزى انقلاب و چه در هشت سال دفاع مقدس و چه دوران سازندگى بر کسى پوشیده نیست. اما آیا نظام اسلامى و انقلابیون دین خود را به مساجد ادا کرده اند؟ بسى جاى تأمل دارد. ضرورت ساماندهى و مدیریت بر 000،57 مساجد و طیف وسیع ائمه ى جماعت و متولیان امور مساجد بر همه دلسوزان نظام امرى روشن و واضح است.

 

پیش گفتار

در فرهنگ دینى نام مسجد یادآور بندگى و کرنش در پیشگاه خداوند متعال است، مسجد یعنى جایگاه سجده و سجده اوجِ عبادت وبندگى انسان است؛

      «السجود منتهى العباده من بنى آدم».[2]

         اگرچه براساس فرمایش نبى مکرم اسلام همه گستره زمین، مسجد است.

      «جعلت لى الارض مسجدا».[3]

         ولى در میان همه ى ادیان و اقوام و ملل مکان هایى تعبیه شده که از تقدس و اهمیتى ویژه برخوردار و محل عبادت آنهاست. این معابد در ادیان توحیدى به عنوان صوامع و بیع و صلوات و مساجد از آنها یاد شده است.

  «و لولا دفع اللّه  الناس بعضهم لبعض لهدمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد».[4]

    «اگر خداوند ظلم و تجاوز بعضى از مردم را به وسیله بعضى دیگر دفع نکند، صومعه ها و کنیسه ها و کلیساها و مساجد ویران مى گردد».

          در فرهنگ اسلام برترین و اصیل ترین محفل براى عبادت و تقرب جویى به خداوند متعال مساجد است که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود:

      «افضل البقاع المساجد».[5]

         خداوند متعال هم در قرآن کریم فرمود:

      «و مساجد یذکر فیها اسم اللّه  کثیرا».[6]

         مسجد جایگاه ذکر و یاد خداوند است و در جاى دیگر به عنوان پایگاه عروج انسان از
خاک به افلاک معرفى شده است:

      «سبحان الذى اسرى بعبده لیلاً من المسجد الحرام الى المسجد الاقصى».[7]

     «پاک و منزه است آن خدایى که بنده اش را شبانه از مسجد الحرام به مسجد الاقصى سیر داد».

          و در جوامع روایى نیز، مسجد محل جلوس انبیا: «المساجد مجالس الانبیاء»[8] و خانه هر انسان مؤمن: «المسجد بیت کل مؤمن»[9] معرفى شده است.

         مساجد در طول تاریخ علاوه بر کارکرد عبادى، کارکردهاى دیگرى هم در زمینه هاى سیاسى، اجتماعى، فرهنگى و نظامى داشته است.

          تعیین جایگاه واقعى مساجد، موجب افزایش کارآیى آن در تقویت و تثبیت و بسط زیرساخت هاى فرهنگ اصیل اسلامى خواهد شد.

          در میان ده ها کتاب و مقاله و تحقیق، که در موضوعات گوناگون مسجد به رشته تحریر در آمده آن چنان که شایسته ى مکان و منزلت و جایگاه آن باشد کار بایسته اى صورت نپذیرفته است.

          از دست اندرکاران گرامیداشت هفته ى جهانى مساجد که فرصتى دیگر براى سخن گفتن پیرامون مسجد، این خانه آشنا و غریب فراهم آورده اند تقدیر و تشکر مى گردد. امید است این اقدام خداپسندانه پیامدهایى سازنده در راستاى آبادانى و عمران هرچه بیشتر مساجد در ابعاد گوناگون معنوى و فرهنگى و سیاسى و اجتماعى و اقتصادى در پى داشته باشد.

          این نوشتار که با عنوان «مدیریت و ساماندهى مساجد» تحریر یافته تقدیم آن ستاد شده و امید است مشمول آیه ى «انما یعمر مساجد اللّه  من امن باللّه  و الیوم الاخر»[10] و از خدمتگزاران خانه ى خدا محسوب و مقبول درگاه صاحب خانه واقع گردد.

 

جایگاه مسجد

              «اِنَّ اَوَّل بَیْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لِلَذّى بِبَکَةَ مُبارکا وَ هُدىً لِلْعالَمین».[11]

            «نخستین خانه اى که در روى زمین براى مردم ساخته شد همان خانه خداست که پر برکت و موجب هدایت جهانیان است».

          ظاهر اطلاق آیه این است که خانه ى خدا نخستین معبد جهانى و پرستشگاه عمومى از زمان آدم ابوالبشر تاکنون بوده و مایه ى برکت و هدایت براى همگان قرار داده شده است.

          نخستین عمل نبى مکرم اسلامى، بعد از هجرت به مدینه نیز ساخت مسجد بوده و این دلیل بر آن است که در فرهنگ دینى و حکومت اسلامى مسجد جنبه محورى دارد و سایر مسائل باید در حول مسجد شکل بگیرد.

          خداوند متعال همه مساجد را به عنوان خانه هاى خویش در روى زمین معرفى فرموده است.

           «ان بیوتى فى الارض المساجد».[12]

        «خانه هاى من در روى زمین مساجد هستند».

          «و ان المساجد للّه ».[13]

      «مساجد از آن خداست».

          از طرف دیگر مساجد را به عنوان محل ملاقات خود قرار داده است.

      «الا طوبى لعبد توضأ فى بیته ثم زارنى فى بیتى».[14]

       «خوشا به حال بنده اى که در خانه اش وضو بگیرد و مرا در مسجد زیارت کند».

          لذا امام حسین علیه السلام فرمود:

      «اهل المسجد زوار اللّه ».[15]

     «اهل مسجد زائران خدا هستند».

          از آنجا که طراح و بیانگذار مساجد خود خداوند است، لذا، تطهیر و تعمیر و خادمى آن را برعهده انبیا و اولیاى خود قرار داده است:

      «و عهدنا الى ابراهیم و اسماعیل ان طهرا بیتى للطائفین و العاکفین و الرکع السجود».[16]

         چون که خانه ى خداست خادمان نیز باید از اولیاى خدا باشند، لذا یکى از پیامبران اولوالعزم شیخ الانبیا ابراهیم خلیل الرّحمان به همراه فرزندش اسماعیل مأمور این کار مقدس شدند و هدف این مأموریت این بود که خانه ى خدا براى مهمانان و حضور بندگان از هر جهت آماده شود و خدمت به خانه خدا و مسجد کارى ابراهیمى و مأموریت الهى به شمار آید.

          در طول تاریخ، زمانى ابراهیم و اسماعیل و زکریا و پیامبران دیگر خادم مساجد بودند و مادر حضرت مریم نیز قبل از تولد فرزندش، نذر مى کند که فرزندش خادم مسجد گردد.

      «اذ قالت أمرأة عمران رَبِّ انى نذرت لک ما فى بطنى محررا فتقبل منى».[17]

      «همسر عمران گفت: پروردگارا، آنچه را در رحم دارم براى تو نذر کردم که براى خدمت به خانه ى تو آزاد باشد، پس از من قبول فرما».

          لذا خدمت به خانه ى خدا آنقدر ارزش دارد که اولیاى خدا، عزیزان خود را قبل از تولد براى آن کار نذر کنند و از خداوند هم بخواهند آن را قبول فرماید.

          در همین راستا خداوند متعال خاتم النبیین حضرت محمد صلى الله علیه و آله را مأمور خدمتگزارى به مسجد خود قرار داد.

          قال الباقر علیه السلام:

         «اوحى اللّه  الى نبیه ان طهر مسجدک».[18]

         امام باقر علیه السلام فرمود:

          «خداوند پیامبرش را وحى کرد تا مسجد النبى را تطهیر کند».

          و در مرحله ى بعد خدمتگزارى مساجد را به مؤمنان و بندگان صالح سپرد.

               «انما یعمر مساجد اللّه  من امن باللّه  و الیوم الآخر و اقام الصلوه و اتى الزکوه و لم یخش الاّ اللّه ».[19]

            «مساجد خدا را فقط کسانى باید آباد کنند که به خدا و روز قیامت ایمان
      دارند و نماز را به پا مى دارند و زکات مى پردازند و جز از خدا نمى ترسند».

      مساجد پایگاه مهم عبادى و اجتماعى مسلمانان و خانه ى خداست، لذا متولیان آن باید صالح و پاک باشند، یعنى هم درد دین داشته باشند و هم درد محرومان (اتى الزکوه) و هم شجاع باشند (لم یخش الا اللّه ) و از آنجا که خدمت به مسجد کار ابراهیمى و محمدى صلى الله علیه و آله و بندگان صالح خداست، لذا فرمود مشرکان حق خدمتگزارى به آستان مقدس مساجد را ندارند:

            «ما کان للمشرکین ان یعمروا مساجد اللّه ».[20]

         با نگاهى گذرا به تاریخ اسلام در مى یابیم که على رغم گذشت چندین قرن از ساخت نخستین مسجد، همچنان شأن و تقدس معنوى مساجد حفظ شده و در طول تاریخ جایگاه خود را از دست نداده است و به عنوان مقدس ترین و مهم ترین و عظیم ترین پایگاه دینى و مهم ترین سنگر اسلام محسوب مى شود و بزرگترین نقش را در تقویت و تثبیت و توسعه ى زیر ساخت هاى فرهنگ اسلامى داشته و همواره دژ پولادین و استوار در مقابل هجمه هاى فرهنگى دشمنان اسلامى بوده است. اگر تاکنون از اسلام، اسم و رسمى باقى مانده و اگر از مسلمانى نشانى در دست است، همه و همه از برکات این مراکز نور، نشأت گرفته است.

          مساجد به سبب ارزش هاى والایى که داشته و دارد توجه بسیارى از دانشمندان غربى و بیگانه را نیز به خود جلب کرده است.

          «هگل» فیلسوف آلمانى مى نویسد:

      «در اسلامبول روزى به مسجد رفتم از سادگى و صلابت مسجد شگفت زده شدم و حال خوش و جذبه اى شور انگیز در خود احساس کردم».[21]

         «ژزف ارنست رنان» نویسنده، و فیلسوف فرانسوى مى نویسد:

      «برخلاف سخنان ناروایى که درباره ى اسلام و عرب شنیده بودم، هرگاه وارد یکى از مساجد مسلمانان مى شدم صحنه هاى دلپذیر و جذابى  مى دیدم که به خود مى لرزیدم و افسوس مى خوردم که چرا مسلمان  نیستم».[22]

         «ویل دورانت» مؤرخ مشهور مى نویسد:

      «چه خوش آهنگى است صداى مؤذن در گوش مسلمانان  و غیرمسلمانان که این جان هاى محبوس در پیکر خاکى را از فراز هزاران  مساجد دعوت مى کند به سوى بخشنده زندگى و عقل، توجه کنند و به جان،  با او پیوند گیرند».[23]

         سرانجام «شیخ الرئیس ابو على سینا» مى گوید:

      «هر زمان برایم مشکل علمى پیش مى آمد و از حل آن عاجز مى ماندم  به مسجد شهر مى رفتم تا گره از مشکلم باز شود پس از اداى دو رکعت نماز  راه حل مشکل برایم آسان مى شد و به آنچه مى خواستم مى رسیدم».[24]

 

کارکردهاى مسجد

بدون شک اقامه ى نماز و سایر عبادت منحصر به مکانى خاص نیست، بل مى توان در هر مکانى انجام داد. آنچه باعث شد که برگزارى نماز به صورت جمعى و جماعتى در مساجد مورد تأکید فراوان قرار گیرد، اهداف بهتر و والاترى است که دین مبین اسلام آن را تعقیب مى کند.

          مساجد در طول تاریخ اسلام نه فقط محل عبادت و مناجات، بل پایگاه تصمیم گیرى مهم سیاسى، اقتصادى، نظامى و مرکز نشر معارف دینى و کانون تربیت انسان هاى متعهد و جایگاه حل معضلات امت اسلامى و محور وحدت مسلمانان و پشتوانه محکم براى حکومت اسلامى بوده است؛ به عبارت دیگر مساجد به عنوان کانون فعالیت هاى فرهنگى، سیاسى، اجتماعى اقتصادى، قضایى و آموزشى محسوب مى شده است.

          از آغاز اسلام تا چند قرن بعد، از مساجد به عنوان مدرسه آموزشى استفاده مى کردند و با پدیده اى به نام مدرسه روبرو نبودند و مشهور این است که از سال 459 هجرى قمرى نخستین مدرسه را نظام الملک توسى وزیر آلب ارسلان سلجوقى در بغداد بنا کرده است. به هرصورت تاریخ تأسیس مدرسه هر وقت باشد محققان و مؤرخان پذیرفته اند که پیش از پیدایى مدرسه، مسجد یگانه مرکز مهم آموزشى در کشور اسلامى بوده است و در حقیقت مدرسه فرزند مسجد به شمار مى آید.

          قدر مسلم پیش از پیدایى مدرسه، مسجد یگانه مرکز مهم آموزشى، فرهنگى، سیاسى، اجتماعى و قضایى در کشور اسلامى بوده و بعضى از نویسندگان، مسجد را مجلس شوراى مسلمانان نام نهاده اند.[25]

         در حقیقت بناى مسجد النبى که مسجد نمونه ى اسلام است فقط تأسیس یک عبادتگاه نبود، بل به شهادت مؤرخان و محققان و حتى خاورشناسان، پى ریزى یک مدرسه بزرگ اسلامى بود.

          «جرجى زیدان» نویسنده مسیحى عرب مى نویسد:

      «همان طورى که مسجدهاى مسلمانان، مرکز اجتماع و پناهگاه غریبان  و بیماران است، این مراکز مهد تعلیم و تربیت نیز بوده است. در کوچک ترین  مسجد، کودکان را آموزش مى دهند و مسجدهاى بزرگ گاهى به اندازه ى  دانشگاه هاى اروپا ارزش و اهمیت دارند».[26]

         مقام معظم رهبرى فرمودند:

      «نظام مسجد نه فقط در زمان ما و نه فقط در کشور عزیز اسلامى بل در  نقاط گوناگون عالم و در طول تاریخ، منشأ آثار و نهضت هاى بزرگ و حرکات  اسلامى شده است».[27]

         هر مسجد داراى کارکردهایى نظیر کارکردهاى عبادى، آموزشى، فرهنگى، تبلیغى، علمى، سیاسى، اجتماعى، قضایى، نظامى و رسانه اى، هنرى ورزشى و غیره است. هر قدر این فعالیت ها و کارکردها از تنوع بیشترى برخوردار گردد، مسلما از زمینه ى جذابیت و اقبال بیشترى از سوى طبقات گوناگون جامعه خصوصا جوانان مواجه و نتیجه آن افزایش دین باورى در سطح جامعه خواهد شد.

          تقسیم بندى کارکردها به اصلى و فرعى و توضیح هر یک نیاز به مقاله اى دیگر دارد، به هر صورت جایگاه و نقش برجسته ى مساجد در صدر اسلام و در طول تاریخ بر کسى پوشیده نیست.

 

مستکبران و مساجد

با توجه به توانمندى هاى مساجد و فعالیت و کارکردهاى وسیع و گسترده ى آن که از آغاز پیدایى آن تاکنون منشأ تحولات و خدمات فراوان و مرکز سازماندهى و برنامه ریزى امور مسلمین بوده است، دشمنان مساجد و معابد و مستکبران و زورمندان و هر کس که کارکردهاى مساجد با منافع آنان در تضاد بوده و هست، سعى و تلاش داشته و دارند که در راستاى از بین بردن یا کاهش نقش مساجد به عنوان برنامه اى اساسى و هدف استراتژیک، اخلال کنند.

          اِعمال فشار سیاسى، فرهنگى، اقتصادى و نظامى از سوى کشورهاى غربى خصوصا اِمریکا بر مساجد به بهانه ى واهى تهدیدهاى تروریستى حاکى از نگرانى آنها از کارکردهاى اجتماعى مساجد است. آنان مى خواهند همان بلایى را که بر سر کلیسا آوردند بر سر مساجد بیاورند و در نتیجه کارکرد مساجد را خلاصه در مسائل عبادى و فردى نمایند.

          خداوند متعال هم در قرآن به این دسته از مخالفت ها و توطئه ها اشاره فرموده است:

      «و من اظلم ممن منع مساجد اللّه  ان یذکر فیها اسمه و سعى  فى خرابها».[28]

     «چه کسى ستمکارتر از کسانى که نگذاشتند نام خدا در مساجد الهى  برده شود و سعى در ویرانى آنها دارند».

          بررسى شأن نزول ها نشان مى دهد که روى سخن در آیه به هر سه گروه یهود، نصارى و مشرکان است، بنابر آنچه از شأن نزول ها و برخى روایات به دست مى آید، آیه درباره کسانى نازل شده که درصدد تخریب مساجد برآمده بودند و در طول تاریخ، تخریب مساجد و یا جلوگیرى از رونق آن، بارها به دست افراد منحرف و طاغوت ها صورت گرفته است، از تخریب بیت المقدس و آتش زدن تورات به دست مسیحیان تا ممانعت و مخالفت قریش نشانه هایى از همین تلاش هاى مذبوحانه است.

          امروزه نیز از یک سو تخریب مساجد باقى مانده از صدر اسلام با عنوان مبارزه با شرک در مکه و مدینه و ویرانى مساجد تاریخى، همانند مساجد بابرى در هند که نشانگر قدمت مسلمانان در شبه قاره هند است، و برخورد با مساجد در کشورهاى غربى را به چشم مى بینیم. اینها همه حکایت از روحیه ى کفرآلود طاغوت ها و جاهلانى دارد که از یاد و نام خداوند که در مراکز توحیدى طنین انداز مى شود وحشت دارند.[29]

         بدون شک مفهوم آیه، مفهومى گسترده و وسیع است و به زمان و مکانى معین محدود نمى شود؛ بل حکم آن در همه قرون و اعصار جریان دارد.

          توجه به این نکته هم لازم است که جلوگیرى از ورود به مسجد و کوشش در تخریب آن فقط به این نیست که ساختمان آن را ویران سازند؛ بل هر عملى که نتیجه آن تخریب مساجد و از رونق افتادن آن باشد نیز مشمول همین حکم است، همچنان که منظور از عمران و آبادى در آیه مبارکه، «انما یعمر مساجد اللّه». فقط به ساختمان نیست؛ بل مهم ترین عمران مساجد است چونکه دشمن از در و دیوار مسجد نمى ترسد، ترس او زنده شدن نام خدا و بیدارى مسلمین و رونق دیندارى در جامعه است.

          مطلب دیگر این که: خداوند متعال تعطیلى و تخریب مساجد و جلوگیرى از فعالیت آنها را بزرگترین ظلم و ستم معرفى کرده است چون که نتیجه اى جز سوق دادن مردم به بى دینى نخواهد داشت یعنى ظلم فرهنگى بزرگترین ظلم است و از آنجا که مساجد سنگر مبارزه با کفر و شرک و الحاد و نفاق است، لذا دشمنان اسلام همواره سعى در خرابى آنها را داشته و دارند. همان طور که حضرت امام خمینى قدس سره فرمود:

      «اگر این مساجد قوى باشند ترس از فانتوم ها نداشته باشید، ترس از  امریکا نداشته باشید، آن روز باید ترس داشت که به اسلام پشت کنید  به مساجد پشت کنید».[30]

         خداوند متعال در سوره ى مبارکه حج مهم ترین برنامه ى دشمن را نابودى مراکز دینى برشمرد.

      «و لولا دفع اللّه  الناس بعضهم لبعض لهدمت صوامع و بیع  و صلوات و مساجد یذکر فیها اسم اللّه  کثیرا».[31]

     «اگرخداوند ازمؤمنان دفاع نکند و ظلم و تجاوز بعضى از مردم را بوسیله  بعضى دیگر دفع نکند، صومعه ها و کنیسه ها و کلیساها و مساجدى که نام  خداوند در آنها بسیار برده مى شود، ویران مى گردد».

          اگر افراد با ایمان و غیور دست روى دست بگذارند و تماشاچى فعالیت هاى ویرانگرانه ى طاغوت ها و مستکبران باشند و آنان میدان را خالى ببینند، اثرى از مساجد و مراکز عبادى نخواهند گذارد، چون که معابد، جاى بیدارى و محراب، میدان مبارزه و جنگ است و مسجد در برابر خودکامگان سنگر و مزاحم منافع نامشروع آنان است، لذا به هر قیمتى بتوانند، در هدم و محو آن مى کوشند.

          امام خمینى قدس سره فرمود:

      «مسجد سنگر است این سنگر را حفظ کنید، مساجد بهترین  سنگرهاست».[32]

         نکته شایان توجه در آیه ى شریفه این است که از جمله موارد مجوز جهاد، که خداوند متعال براى مسلمانان صادر کرده است، دفاع از مراکز و معابد دینى است که در این موارد سکوت روا نیست. آنچه مهم است دفاع از حریم مساجد است، خواه با جنگ و اهداى خون باشد خواه با قلم و بیان، مهم هوشیارى و بیدارى مسلمین است.

          مطلب دیگرى که در قرآن تأکید شده، این است که دشمنان براى تحقق بخشیدن به نقشه هاى شوم خود درصدد استفاده ى از ابزارى از مساجد بر مى آیند:

      «والذین اتخذوا مسجدا ضرارا و کفرا و تفریقا بین المؤمنین  و ارصادا لمن حارب اللّه  و رسوله من قبل و لتحلفن ان اردنا الا الحسنى  و اللّه  یشهد انهم لکاذبون و لا تقم فیه ابدا».[33]

     «گروه دیگر کسانى هستند که مسجدى را براى ضربه زدن به اسلام  و به منظور ترویج کفر و تفرقه افکنى میان مؤمنان و کمینگاه و پایگاه  دشمنان ساخته و همواره سوگند مى خورند که قصد خیر دارند، حال آنکه  خداوند گواهى مى دهد که آنان دروغگو هستند، اى پیامبر! هرگز در آن  مسجد به نماز نایست».

          دشمن ممکن است در نقاب مسجد و به عنوان کمک به بیماران و معذورین از مساجد استفاده ى ابزارى کند و بتخانه و کانون تفرقه و نفاق در چهره مسجد ساخته شود و موافقت ابتدایى پیامبر را هم بگیرند، ولى فرشته وحى نازل شد و پرده از نیّات شوم آنان برداشت و به پیامبرش فرمان داد که نه فقط نباید در آنجا نماز بخوانى، بل تخریب آن را در دستور کار خود قرار دهى. از این رو داستان مسجد ضرار درسى بزرگ براى عموم مسلمانان در همه اعصار است که مسجد هرگز نباید مورد استفاده ى ابزارى واقع شود و دشمنان اسلام از ابزار استعمارى (مذهب برضدّ مذهب) براى تحقق اهداف شیطانى خود استفاده کنند.

 

مساجد و انقلاب اسلامى

الف) خدمت مساجد به انقلاب

خدمات شایان توجه مساجد چه در آستانه ى انقلاب ـ که به عنوان پایگاه هاى عظیم انقلاب در ساماندهى راهپیمایى و تظاهرات و سازماندهى نیروهاى انقلاب و روشنگرى ائمه جماعات و اطلاع رسانى به موقع که یک نمونه بارز آن تحصن علما و روحانیت مبارز از جمله آیه اللّه  شهید مطهرى قدس سره و دیگران در مسجد دانشگاه بوده است ـ برکسى پوشیده نیست.

          بعد از پیروزى انقلاب هم با توجه به فروپاشى نظام شاهنشاهى، تقریبا همه چیز در مساجد انجام مى گرفت و کمیته هاى انقلاب از دل مساجد جوشید و خدماتى شایان به انقلاب نمود.

          در دوران هشت سال دفاع مقدس، هم در قسمت اعزام نیرو، و هم پشتیبانى، و هم برگزارى مجالس دعا و بزرگداشت شهدا خدمات فراوانى در مسجد صورت گرفته است. در زمان سازندگى و امداد رسانى به مردم آسیب دیده، نظیر زلزله و سیل و بازسازى مناطق جنگى و برگزارى انتخابات نیز مساجد نقشى اصلى داشته و در یک کلمه مساجد پایگاه اصلى انقلاب بوده و هستند.

 

ب) خدمت انقلاب و انقلابیون و مسؤولان به مساجد

سؤال اساسى این است که آیا انقلاب و انقلابیون و مسؤولان که از مساجد برخاسته و از صندوق مساجد رأى گرفته اند، چقدر به مساجد خدمت کرده اند؟

          آیا پس از ربع قرن پیروزى انقلاب اسلامى و توسعه و پیشرفت در محورهاى گوناگون کشور چنین احساس نمى شود که پایگاه اصلى انقلاب یعنى مساجد مورد غفلت و فراموشى قرار گرفته است؟ نظام اسلامى و قواى سه گانه و کارگزاران نظام چقدر حق مساجد را ادا کرده اند؟ با آنکه مساجد برخلاف کلیسا همزاد با حکومت است و خدمات فراوان به حکومت اسلامى نموده است، باید اعتراف کرد که على رغم پیشرفت هاى مهم در بخش هاى دیگر نظام، در بخش فرهنگ مربوط به مساجد بى مهرى شده است.

          آرى براى تأمین آب و برق نوددرصد روستاها برنامه ریزى شد اما براى نوددرصد روستاى فاقد امام جماعت فکرى نشده است. براى بهداشت روستاها با احداث خانه بهداشت، چاره اندیشى گردیده اما براى بهداشت روح و روان کارى صورت نگرفته است.

          براى نظارت بر هتل ها و اماکن عمومى برنامه ریزى شد، اما براى هشتاد هزار مسجد و حسینیه هیچ گونه تدبیرى به عمل نیامده است.

          براى ساخت و ساز بیمارستان ها، سینماها، دانشگاه ها، پارک ها و دیگر مراکز عمومى سیاستگزارى و درصد سرانه پیش بینى گردید، اما براى ساخت و ساز مساجد و اماکن مذهبى بویژه در شهرک هاى جدید التأسیس تدبیرى اتخاذ نگردیده است.

          براى تأمین تخصص هاى مورد نیاز جامعه که مربوط به جنبه هاى مادى انسان است، چندین نوع دانشگاه و دانشکده تأسیس و صدها رشته در زمینه ى آب و خاک و هوا و راه و معدن و ماهى و دام و دانه ده ها مرکز تربیت مدرس و تکنسین و حقوقدان، ماما و پرستار، نقاش و گرافیست و جز آن به وجود آمده است، اما براى تربیت امام جماعت و مبلغ دینى و خدام و هیئت امناى مساجد برنامه ریزى نشده است.

          دولت براى نظارت بر چند هزار هتل و اماکن عمومى برنامه ریزى و بودجه گذاشت، اما هشتاد هزار مسجد و حسینیه را به حال خود رها نموده است.

          باید پرسید رسالت نظام مقدس جمهورى اسلامى با توجه به مکتبى بودن نظام در قبال مساجد و مسجدیون و تعمیق باورهاى دینى و تربیت ائمه جماعات و پشتیبانى از مساجد و نظارت بر آنها چیست؟

          از جمله نقاط قوت ایران اسلامى، برخوردارى از 57000 مسجد است که اگر متراژ آنها به طور متوسط پانصد متر باشد، قریب به سى میلیون متر مربع فضاى مناسب در کشور مى شود که متأسفانه به علت نبود برنامه ریزى جامع و فقدان توجه مناسب، بهره ى بسیار محدودى از این اماکن برده مى شود، تعدادى از مساجد تعطیل یا نیمه فعال است و از ظرفیت موجود مساجد استفاده ى بهینه نمى شود. آیا واقعا جاى تأسف نیست که ترکیه لائیک که نصف وسعت ایران و کمتر از جمعیت ایران است، در مسجدسازى حرف آخر را بزند و 90/000 مسجد داشته باشد و دولت براى مساجد آب و برق رایگان بدهد، مثل آب و برق فرهنگسراها و پارک ها در ایران... آیا مى توان پذیرفت که نظام جمهورى اسلامى، هم از جهت کمّى و هم کیفى پایین تر از آن کشور باشد، حال آنکه ایران اسلامى به عنوان ام القراى جهان اسلام علاوه بر ساماندهى مساجد در داخل باید از وجود امکان بالقوه ساماندهى مساجد به عنوان ساختار جهانى امت اسلامى استفاده کند و با بهره بردارى از امکانات مادى و معنوى مساجد جهان اسلامى براى برقرارى وحدت بیشتر مسلمین بسیج نماید.

          اگر مسجد را به عنوان اولین نهاد اجتماعى شکل گرفته در زمان صدر اسلام به شمار آوریم، لازمه ى استمرار این نهاد، مدیریت بر آن است و نقش مدیریت در افزایش بهره ورى بر کسى پوشیده نیست، چون تأثیر مدیریت صحیح در ارتقا و انحطاط امرى روشن و بدیهى است. چه بسا ملت هایى از نظر امکانات مادى در زمینه هاى دیگر هیچ کمبودى نداشته اند، ولى به سبب داشتن برنامه ى منسجم و نبود مدیریت در انحطاط قرار دارند، اما در مقابل ملت هایى بودند که با ساماندهى و بسیج نیروها، از کمترین امکانات، بزرگترین افتخارات را به دست آوردند.

          آیا مساجد این شایستگى را ندارند که به صورت سراسرى مدیریت و ساماندهى شوند؟

 

ابهامات

          ـ وظیفه ى حکومت در برابر مساجد چیست؟

          ـ وظیفه ى مردم در برابر مساجد چیست؟

          ـ اهداف و انتظارات از مساجد چیست؟

          ـ کارکردهاى اصلى و فرعى مساجد چیست؟

          ـ وظایف متولیان مساجد (امام جماعت، هیئت امنا، خادم، متولیان فرهنگى) چیست؟

          ـ ارکان مساجد اعم از ساخت و ساز و نیروى انسانى و آورده هاى مساجد چگونه باید باشد؟

          ـ مساجد چگونه باید اداره شود؟

          ـ ساماندهى و برنامه ریزى مساجد بر عهده ى کیست؟

          ـ آیا بر مساجد کشور عملاً مدیریت مى شود؟

          ـ آیا از ظرفیت موجود مساجد استفاده مى شود؟

          ـ آیا بانک اطلاعات مساجد راه اندازى شده است؟

          ـ آیا بین ائمه جماعت احیانا تضاد و درگیرى بروز نکرده و یکپارچگى و وحدت حاکم است؟

          ـ آیا برنامه هاى موجود مساجد پاسخگوى نیاز نسل امروز است؟

 

          ـ آیا اولویت هاى فرهنگى، تبلیغى مساجد در هر زمان و شرایط مشخص مى گردد؟

          ـ آیا متولیان مساجد نیاز به آموزش ندارند؟

          ـ آیا ائمه ى جماعات مساجد نیاز به دوره هاى آموزشى مدیریت فرهنگى، مدیریت ارتباطات، روان شناسى، برنامه ریزى و جلسه دارى و غیره ندارند؟

          ـ آیا ظرفیت ها و زمینه هاى کم نظیر مساجد استفاده بهینه مى شود؟

          ـ ائمه ى جماعات براساس چه معیارى انتخاب و اعزام مى شوند؟

          ـ آیا سطح بندى ائمه جماعات صورت گرفته است؟

          ـ آیا بانک اطلاعات و شناسنامه جامع مساجد کشور تهیه شده است؟

          ـ و سرانجام آیا وضع موجود مساجد در ساخت و ساز، فعالیت هاى معنوى و کارکردهاى آموزشى، اجتماعى، سیاسى و اقتصادى، وضعیت عوامل اجرائى و بهداشتى وغیره مطلوب است؟!

 

خلأها و مشکلات

1 ـ اختلاف دیدگاه

نخستین و شاید مهم ترین مشکل، اختلاف دیدگاه در بین مسؤولان در باره ى مقوله فرهنگ، از جمله امور مساجد است. آیا امور دینى باید جنبه ى بررسى مردمى داشته باشد و مداخله و ورود دولت در امور مساجد به مصلحت نیست، یا در نظام اسلامى حداقل وظیفه ى دولت و حکومت اسلامى سیاستگذارى، برنامه ریزى، هماهنگى، پشتیبانى، نظارت بر مساجد هست. به تعبیر دیگر مسئله ى دین و فرهنگ، مسئله اساسى نظام است یا فرعى و حاشیه اى؟

          واقعیت این است که از مجموعه گفتار و عملکرد بسیارى از مسؤولان و برنامه ریزان در برنامه هاى اول، دوم و سوم توسعه به دست مى آید که فرهنگ یک جایگاه فرعى و حاشیه اى دارد، حال آنکه حضرت امام خمینى قدس سره فرمودند:

      «فرهنگ بالاترین مسئله نظام است».

          و مقام معظم رهبرى مدظله العالى نیز اساسى ترین مسئله را فرهنگ و بدترین خطر را، هجوم فرهنگى معرفى نمودند.

          منظور از حمایت دولت، تسلط کامل دولت بر امور دینى نیست؛ بل سؤال این است که اصولاًً رسالت حکومت اسلامى با توجه به مکتبى بودن نظام در قبال گسترش دین و تعمیق باورهاى دینى و تربیت و هدایت جامعه چیست؟ اگر رسالت مشخص شد آن وقتى ایفاى نقش حکومت مى تواند در قالب هاى سیاستگذارى، برنامه ریزى، پشتیبانى، هدایت، نظارت و هماهنگى بروز و ظهور پیدا کند.

          2 ـ روشن نبودن استراتژى نظام در بخش فرهنگ دینى؛

          3 ـ فقدان سیاست کلى و کلان مساجد؛

          4 ـ فقدان سیاست هاى برنامه اى و اجرایى مساجد؛

          5 ـ فقدان برنامه جامع و دراز مدت براى ساماندهى مساجد؛

          6 ـ نداشتن متولى خاص کشورى براى ساماندهى مساجد؛

          7 ـ فقدان بانک اطلاعات مساجد؛

          8 ـ نبود شاخص در بخش فرهنگ دینى؛

          9 ـ تفکیک نکردن وظایف متولیان فرهنگى در امور مساجد؛

          10 ـ تناسب نداشتن بافت نیروهاى انسانى مساجد با برنامه ها و نیازها؛

          11 ـ فقدان لوازم کافى مساجد؛

          12 ـ فقدان جاذبه در برنامه هاى مساجد؛

          13 ـ فقدان کنترل و نظارت بر امور مساجد؛

          و...  .

 

چه باید کرد؟ (پیشنهادها)

اگر مسجد در زمان صدر اسلام کارکردهایى گوناگون؛ اعم از معنوى، فرهنگى، سیاسى، آموزش، اجتماعى، اقتصادى، نظامى و غیره داشته است، ضرورت سازماندهى مساجد و برنامه ریزى جامع درازمدت براى افزایش نقش و تأثیرگذارى مساجد در همه زمینه ها، و تولید هماهنگى بین مساجد بر کسى پوشیده نیست. نظام اگر خواستار بقاى و اسلامیت خود است، باید بخشى از توان و امکانات خود را صرف امور مساجد مى کند. چطور براى هر کارى مدیریت و برنامه ریزى و براى هر چیزى آموزش لازم است، اما براى مساجد لازم نیست؟!

          با توجه به برخوردارى از 57000 مسجد و بهره مندى از ائمه جماعات مساجد، ادارات و مراکز آموزشى درسراسر کشور که در هر روز با اقشار گوناگون جامعه به طور مستقیم در ارتباط هستند، اگر مساجد کشور ساماندهى شوند و ارتباط بین مساجد برقرار شود و متولیان مساجد دوره هاى لازم را ببینند، به عظیم ترین قدرت تبدیل خواهند شد.

          در عصرى که پیشرفت فناورى ارتباطات، جهان را به صورت دهکده اى کوچک در آورده، هر جامعه یا فرد مى تواند از اوضاع یکدیگر به طور کامل مطلع گردد و استفاده از ابزار نوین و مدرن و شیوه هاى آن و بهره گیرى از دانش روان شناسى سلاح کار آمدى است که دشمن براى رسیدن به اهداف شوم و شیطانى خود استفاده مى کند، براى استفاده ى مساجد از این فناورى نوین چه برنامه ریزى شده است؟

          با توجه به هجوم پیوسته و سازمان یافته و سرمایه گذارى عظیم دشمنان در جهت تخریب معتقدات مردم، به ویژه نسل جوان، ضرورت ساماندهى جامع و برنامه ریزى همه جانبه براى استفاده ى بهینه و کامل از همه مساجد و زمینه هاى مربوط بیش از گذشته براى همه ى دلسوزان روشن و واضح شده است.

          حضور برنامه ریزى تبلیغى دشمن در همه عرصه ها و حضور نداشتن، بل حضور فعالانه بر ضد مسجدیان در چند سال اخیر و برنامه ریزى برخى مدیران نظام، موجب موفقیت نسبى دشمنان شده و چهره ى نورانى اسلام و نظام جمهورى اسلامى را مشوه و ناکار آمد جلوه داده است. در جهان معاصر دین و اندیشه هاى دینى مورد هجوم وسیع قرار گرفته و شبهاتى گسترده پیرامون اصل دین، خدا، قیامت، امامت، حکومت اسلامى، مهدویت و جز آن مطرح شده و مى شود که در طول شش سال گذشته به اندازه همه 14000 سال قبل به دین اسلام حمله شده و مى شود که به طور متوسط هر روز سه شبهه القا شده است.[34] براى مقابله با این تهدیدها و شبهات چگونه از فرصت ها و امکانات و زمینه هاى موجود مساجد استفاده شده است؟ چه سازماندهى براى این امور انجام گرفته است؟ پاسخ منفى از وضع نابسامان فرهنگى دین در جامعه به آسانى به دست مى آید که چه بسا فرصت ها به هدر رفته و یا احیانا تبدیل به تهدید شده است. چه باید کرد تا از وضع موجود با استفاده از این اماکن دینى و زمینه هاى موجود به وضع مطلوب دست یافت؟

          اگر آگاهى ائمه جماعات به تحصیلات مخاطب، آداب و رسوم، مفاسد اخلاقى، تعداد معتادان، میزان آگاهى دینى مردم، شبهات مطرح در منطقه، تعداد هیئت ها و نیروهاى مذهبى، پیروان ادیان و مذهبى و به عبارت دیگر شناخت فرهنگ محل تبلیغ، ضرورى است تا کاستى ها و نیازمندى هاى مخاطبان مشخص و براى تأمین آن برنامه ریزى گردد، چه کسى یا ارگانى باید این اطلاعات را تهیه و در اختیار ائمه جماعات قرار دهد.

          باید اذعان کرد مساجد در ابعاد گوناگون از سیاستگذارى در ساخت و سازها تا ساماندهى و برنامه ریزى و تهیه ى نظام آموزش متولیان و فعالیت هاى فرهنگى تبلیغى و کارکردهاى مساجد و تأمین نیازمندیهاى آن، همه و همه نیاز به اهتمام جدى و همه جانبه مسؤولان نظام و متولیان امور فرهنگى کشور دارد.

          براین اساس این موارد جهت ساماندهى امور ساماندهى پیشنهاد مى گردد:

          1 ـ تشکیل سازمان رسیدگى به امور مساجد کشور؛

          2 ـ تدوین تشکیلات قوى و ساختار جامع و مناسب با ماموریت هاى مساجد؛

          3 ـ تشکیل شوراى طرح و برنامه ریزى قوى و کار آمد با حضور کارشناسان خبره ى حوزه و دانشگاه؛

          4 ـ تعیین استراتژى، اهداف و سیاست هاى اجرایى و برنامه اى مسجد؛

          5 ـ تدوین طرح و برنامه دراز مدت، میان مدت و کوتاه مدت؛

          6 ـ تغییر نگرش مسؤولان به مساجد؛

          7 ـ تهیه ى طرح ساماندهى مساجد کشور؛

          8 ـ تهیه ى طرح ساماندهى ائمه ى جماعات کشور؛

          9 ـ تهیه ى بانک اطلاعات مساجد کشور؛

          10 ـ تدوین نظام آموزش متولیان مساجد؛

          11 ـ برنامه ریزى جهت بهینه سازى نیروى انسانى مساجد؛

          12 ـ تعیین دقیق وظایف حکومت در قبال مساجد؛

          13 ـ تدوین شرح وظایف متولیان امور مساجد؛

          14 ـ تأمین اعتبار مورد نیاز مساجد؛

          15 ـ تجهیز مساجد به امکانات مورد نیاز روز؛

          16 ـ برنامه ریزى جهت گسترش ائمه ى جماعات در روستا؛

          17 ـ برنامه ریزى جهت تأمین خانه ى عالم جهت استقرار ائمه جماعات مساجد؛

          18 ـ برنامه ریزى جهت برقرارى وحدت و یکپارچگى ائمه جماعات مساجد؛

          19 ـ تدوین طرح نظارت و کنترل بر مساجد؛

          20 ـ تهیه نقشه و معمارى مساجد؛

          21 ـ تدوین آئین نامه ى مسجد محورى در جغرافیاى شهر و شهرک ها؛

          22 ـ پى گیرى تصویب قانون هاى مورد نیاز مساجد؛

          23 ـ اقدام به پژوهش هاى لازم در زمینه ى نیازسنجى مخاطبان، تهیه ى پیام هاى مناسب در سطوح گوناگون، آسیب شناسى دینى جامعه به منظور طرح راهکارهاى پیشگیرى، شناخت اشکال و ابعاد هجوم فرهنگى و تعیین راه هاى مقابله با آن، بررسى شبهات دینى و دادن پاسخ لازم براى استفاده ى ائمه ى جماعات مساجد و جز آن.

          آیا نباید پرسید که چه کسى یا چه ارگانى در کشور مسئول ساماندهى و پى گیرى این امور است؟

فهرست منابع

ـ قرآن کریم.

ـ آیه اللّه  مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران 1370 ش .

ـ محسن قرائتى، تفسیر نور، مرکز فرهنگى درس هایى از قرآن، تهران 1379 ش .

ـ محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، مؤسسه الوفاء، بیروت 1404 ه ق .

ـ مرحوم حرّ عاملى، وسائل الشیعه، انتشارات المکتبه الاسلامیه، تهران 1401ه ق.

ـ میرزا حسین نورى، مستدرک الوسائل، مؤسسه آل البیت:، بیروت 1409 ه ق .

ـ حسام الدین هندى، کنزل العمال، مؤسسه الرساله، بیروت 1409 ه ق .

ـ امام خمینى1، صحیفه نور، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (ره)،  تهران 1378 ش .

ـ محمد على موظف رستمى، آئین مسجد، انتشارات گویه، تهران 1382 ش .

ـ حسین دیلمى، هزار و یک نکته درباره نماز، نمایندگى ولى فقیه در بسیج ادارات، تهران 1376 ش .

 

پی نوشت ها:


[1]  .  آل عمران /  96  .

[2]  .  بحارالانوار:  ج 12 ، ص 164 .

[3]  .  وسائل الشیعه: ج 3 ، ص 423 .

[4]  .  حج  /  40  .

[5]  .  کنزالعمال: ج 7 ، ص 652 .

[6]  .  حج  /  40  .

[7]  .  اسراء  /  10  .

[8]  .  مستدرک الوسائل: ج     ، ص 651 .

[9]  .  کنزالعمال: ج 7 ، ص 650  .

[10]  .  توبه  /  18  .

[11]  .  آل عمران  /  96  .

[12]  .  وسائل الشیعه:  ج 1 ، ص 268 .

[13]  .  جن  /  18  .

[14]  .  وسائل الشیعه:  ج 1 ، ص 268  .

[15]  .  آئین مسجد:  ج 1 ، ص 165  .

[16]  .  بقره  /  125  .

[17]  .  آل عمران  /  35  .

[18]  .  وسائل الشیعه:  ج 1 ، ص 484  .

[19]  .  توبه  /  18  .

[20]  .  توبه  /  17  .

[21]  .  هزار و یک نکته در باره نماز: ص 97  .

[22]  .  همان: ص 97 و 262 .

[23]  .  همان: ص 33 .

[24]  .  همان: ص 262 .

[25]  .  تاریخ آموزش در اسلام احد شبلى:  ص 217 و 100  .

[26]  .  هزار و یک نکته در باره نماز: ص 97  .

[27]  .  16/10/1375  .

[28]  .  بقره  /  114  .

[29]  .  تفسیر نور:  ج 1 ، ص 185  .

[30]  .  صحیفه نور:  ج 13 ، ص 21  .

[31]  .  حج  /  40  .

[32]  .  صحیفه نور:  ج 20 ، ص 328  .

[33]  .  توبه  /  107 و 108 .

[34]  .  روزنامه کیهان 17/4/1381 .

ثبت دیدگاه