یکی از اجتماعات دینی که هر فرد مسلمان با آن هر روز سر و کار دارد مسجد و برگزاری نماز جماعت آن است. در آیات و روایات متعددی به حضور در جماعت مساجد سفارش اکید شده و بهره ها و ثوابهایی بر آن مترتب گشته است؛ مثلاً در آیه 43 سوره ی مبارکه بقره اشاره به بحث جماعت شده است؛ «وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ ارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعینَ» و یا در روایتی، لقمان به فرزندش می فرماید:
«وَ صَلِّ فِی جَمَاعَةٍ وَ لَوْ عَلَى رَأْسِ زُج»[2]
ای پسرم نمازت را با جماعت بخوان هر چند بر سر نیزه باشد.
و بر ترک آن نیز عقوبت مترتب شده است[3] و علاوه بر این موارد، برای رفتن به مسجد و ماندن در آن ثوابهائی نقل شده است؛ مانند این روایت از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم):
«مَنْ مَشَى إِلَى مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدِ اللَّهِ فَلَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ خَطَاهَا حَتَّى یَرْجِعَ إِلَى مَنْزِلِهِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ مُحِیَ عَنْهُ عَشْرُ سَیِّئَاتٍ وَ رُفِعَ لَهُ عَشْرُ دَرَجَاتٍ»[4]
هر کس به سوی مسجدی از مساجد خدا روانه شود، برای هر گاهی که بر می دارد، ده حسنه برای او نوشته شده و ده گناه از او آمرزیده و ده درجه بردرجاتش افزوده می شود.
وهمچنین این سخن پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) که به اباذر فرمودند:
«یَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّ اللَّهَ یُعْطِیکَ مَا دُمْتَ جَالِساً فِی الْمَسْجِدِ بِکُلِّ نَفَسٍ تَنَفَّسْتَ فِیهِ دَرَجَةً فِی الْجَنَّةِ وَ تُصَلِّی عَلَیْکَ الْمَلَائِکَةُ وَ یُکْتَبُ لَکَ بِکُلِّ نَفَسٍ تَنَفَّسْتَ فِیهِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ یُمْحَى عَنْکَ عَشْرُ سَیِّئَات»[5]
ای اباذر خداوند متعال تا وقتی که در مسجد نشسته ای در مقابل هر نفسی که می کشی درجهای در بهشت به تو عطا می کند و فرشتگان بر تو درود می فرستند و در برابر هر نفس، ده پاداش به تو عطا و ده گناه از تو محو می شود.
حال در این جا سؤالی پیش می آید، که علت این سفارش مؤکد بر نماز جاعت در مساجد برای چیست؟! چرا اسلام حتی عبادی ترین عمل مثل نماز را به جماعت گره زده است؟! و چرا شارع مقدس برای فرار از جماعت مجازات تعیین نموده است؟!.
شاید بتوان برای پاسخ به این سؤالات به این روایت امام حسن مجتبی (علیه السلام) اشاره نمود؛
«مَنْ أَدَامَ الِاخْتِلَافَ إِلَى الْمَسْجِدِ أَصَابَ إِحْدَى ثَمَانٍ آیَةً مُحْکَمَةً وَ أَخاً مُسْتَفَاداً وَ عِلْماً مُسْتَطْرَفاً وَ رَحْمَةً مُنْتَظَرَةً وَ کَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَى الْهُدَى أَوْ تَرُدُّهُ عَنْ رَدًى وَ تَرْکَ الذُّنُوبِ حَیَاءً أَوْ خَشْیَةً»[6]
کسی که همواره به مسجد رفت وآمد کند یکی از این هشت فائده به او خواهد رسید:
با توجه به این روایت و از آنجائی که فلسفه ی وجودی مسجد برای ایجاد جماعت است، شاید مهمترین این فوائد، مسئله دوری از انحراف و جرم باشد.
مسجد از حیث احکام، آداب، مکان و حالات موجود در آن به گونه ای است که بر روح و جسم فرد اثر فوق العاده ای می گذارد که باعث آرامش روحی فرد می شود که این خود علت اساسی در پیشگیری از جرم تلقی می شود.
از آنجائی که دولت های مختلف از گذشته تا به حال به مسئله پیشگیری از جرم پرداخته اند تا به این پرسش اساسی پاسخ گویند، که چه عاملی انسان را بسوی جرم سوق می دهد؟؛ لذا در دهه اخیر علم نوین جرم شناسی[8] که شاخه ای از علم حقوق است، پا به عرصه گذاشته تا پاسخگوی این سؤال مهم باشد.
در پاسخ به این که علل اساسی وقوع جرم چیست؟ جوابهای متعددی بیان شده که هر کدام از آنها به عنوان یک دیدگاه جداگانه مطرح شده است که دارای طرفدارانی نیز در بین علماء جرم شناسی می باشد.
با توجه به مطالبی که در مسئله علل وقوع جرم در ستور اخیر گذشت، اگر با دقت به احکام جاری در مسجد، آداب و کیفیات اعمال در آن نظاره شود، قطعاً ملاحظه خواهد شد که این عمل دینی(حضور در نماز جماعت در مسجد آن هم بصورت مداوم) تمام عللی که سبب وقوع جرم است و مکاتب مختلف غربی به آن اشاره نموده اند را مداوا خواهد نمود.
در بخش نخست این مقاله به احکام جاری در مسجد، آداب و کیفیات اعمال که مؤثر در پیشگیری از جرم هستند، پرداخته می شود و در بخش دیگر به عواملی همچون مکان، نوع ساختمان مسجد با کتیبه های آن و رنگ های به کار رفته در آن که در جلوگیری از جرم، مؤثر است، پرداخته می شود.
بخش اول: احکام و آداب مربوط به مسجد و پیشگیری از جرم
مبحث اول: مسجد و تربیت کودک[9]
بر اساس دو آیه «یا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ»[10] و آیه ی «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا»[11] کودکان را از همان اوان کودکی باید وارد مساجد نمود[12] تا سبب تعلیم و تربیت دینی آنها فراهم گردد، زیرا علت وقوع بعضی از جرائم را باید در همان انحرافات افراد، در دوران کودکی جستجو نمود. لذا در تعالیم اسلامی به ضرورت ادب در دوران کودکی اشاره شده است حضرت امام علی (علیه السلام) در نامه اش به امام حسن (علیه السلام) می نویسد: در تربیت تو شتاب کردم پیش از آن که دل تو سخت شود و عقل تو به چیز دیگری مشغول شود[13]و در جایی دیگر تربیت خوب، توسط والدین را یکی از حقوق فرزند بر می شمرد[14].
در مکتب اثبات گرائی روانی نیز به همین امر مهم پرداخته شده است که علت وقوع جرم، همان انحرافات فرد در دوران طفولیت است و رابطه مستقیمی با آن انحرافات دارد[15].
فروید که یکی از طرفداران این تفکر است، انسان را به «نهاد» و«من» و «منِ برتر» تقسیم می کند و می گوید: که «نهاد» به دنبال کامجوئی و خوشی است و «من» نهاد را به سوی لذت سوق می دهد و «منِ برتر» آن دو را کنترل می کند.
حال اگر «منِ برتر» نتواند به دلیل اختلال، وظیفه اش را انجام دهد در این صورت شخص مرتکب جرم خواهد شد. فروید می گوید: شکل گیری این منِ برتر در دوران کودکی است و در واقع او معتتقد است که «بچگی پدر انسان است»[16]؛ لذا اگر کودک همانگونه که در اسلام سفارش شده در همان سنین تربیت شود در آینده از انحراف او پیش گیری خواهد شد.
مبحث دوم: مسجد و ایجاد فرهنگ دینی و پرورش تمایلات دین مدارانه
یکی از احکامی که مربوط به مسجد است بحث دوری جستن از داد و ستد[17] و مظاهر دنیوی است تا به تدریج دنیا گرائی و حبّ آن از دل بیرون شود آنچه مسلم است این حبّ دنیا است که سبب الاسباب جرائم و گناهان است[18].
همین امر سبب می شود که در نظر شخص دنیا و ما فیها تنزل یابد و شخص از این که خودش را به هر سختی بیاندازد تا به مالِ دنیا برسد، باز می دارد.
تئوری فرصت که یکی از دیدگاههای نظریه فشار[19] (( strain theory است براین نظر است که انسان دارای یک سری تمایلات مادی است که یا به آنها دست می یابد و کامروا می شود و یا به آنها نمی رسد که در این صورت شخص یا منزوی میشود یا برای رسیدن به آنها راه میانبر را انتخاب کرده و دست به جرم می زند[20]. در حالی که اهالی مسجد این رویکرد را اشتباه انگاشته و بر این باورند که تمایلات انسانی منحصر در امیال مادی نیست، بلکه یکی سری امیالی وجود دارد که بر گروه اول برتری دارند مانند تمایلات معنوی در تمام ابعاد آن مثلاً در بعد اجتماعی مثل ایثار و یا در بعد فرهنگی مثل تعبد و دینداری[21] و... ؛ بنابراین این خود یک نوع فرهنگ است که شخص اهل مسجد آن را بر می گزیند و یک انتخاب دینی انجام می دهد و دست به عمل نا مشروع نمی زند، بر خلاف دو دیدگاه یادگیری و معاشرتهای تدریجی که از زیر مجموعه های نظره فشار محسوب می شوند.
علاوه بر موارد مذکور شرکت در نماز جماعت خود حالتی از فرمانبری مأموم از امام جماعت است؛ مثل اینکه او نباید پیش از امام به رکوع یا سجده برود، همین امر خود عامل تربیتی است که شخص را منقاد به احکام می نماید که حال تعبد و قانون مداری را در شخص نهادینه می نماید و جلوی خود سری و کبر را می گیرد[22].
مبحث سوم: مسجد و جلوگیری از حس رها شدگی
یکی از عللی که در جوامع مهاجر پذیر باعث رشد جرائم شده است، «حس رها شدگی» که افراد گرفتار آن می شوند؛ یعنی شخص احساس داشتن آبرو و حیثیت نمی کنند. در حالی که مسجد به انسان هویت، شخصیت و حیثیت می دهد و شخص مهاجر در صورتی که اهل مسجد باشد بلافاصله از این حس، رهائی خواهد یافت و حتی الگوی جامعه خویش نیز خواهد شد.
در روایتی از امام صادق (علیه السلام)آمده است که:
«لَا یَأْتِی الْمَسْجِدَ مِنْ کُلِّ قَبِیلَةٍ إِلَّا وَافِدُهَا وَ مِنْ کُلِّ أَهْلِ بَیْتٍ إِلَّا نَجِیبُهَا یَا فَضْلُ لَا یَرْجِعُ صَاحِبُ الْمَسْجِد»[23]
ای فضل از هر جمعی تنها آنان که ( در فضائل ) از همه برترند و به منزله ی الگو برای گروه خود هستند، به مسجد می آیند.
مبحث چهارم: مسجد و ایجاد خوش نامی[24]
یکی از دیدگاه های موجود در جرم شناسی نظریه برچسب زنی است، این نظریه این مطلب را بیان می کند که وقتی جامعه برچسبِ بد نامی[25] به فرد می زند، شخص پنداری از خود پیدا می کند که به آن برچسب مجرمانه گفته می شود و همین امر است که سبب می شود که شخص، دست به انجام جرمی بزند؛ لذا در آموزه های دینی سفارش به دوری از مواضع تهمت شده است[26].
اما وقتی شخصی کراراً در مسجد حضور می یابد قطعاً نیک نامی را برای خودش به ارمغان خواهد آورد که در این باره پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)فرمودند:
«إِذَا رَأَیْتُمُ الرَّجُلَ یَعْتَادُ الْمَسَاجِدَ فَاشْهَدُوا لَهُ بِالْإِیمَانِ لِأَنَّ اللَّهَ یَقُولُ إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّه»[27]
هنگامی که دیدید شخصی به رفت و آمد به مسجد مداومت می کند وی را مؤمن بخوانید؛ زیرا خداوند می فرماید: تنها مؤمنان هستند که مساجد الهی را آباد می کنند... و این نام نیکی را که خداوند از شخص در میان مردم رواج می دهد بهتر از اموالی است که که دیگران بدست می آورند[28].
مبحث پنجم: مسجد و تقویت حس برابری
یکی از حالاتی که در نماز جماعت وجود دارد حالت برابری است؛ به این معنی که در صفوف نماز و در نشستن در داخل مسجد هیچ شخصی بر دیگری برتری ندارد و فرقی بین غنی و فقیر و بین حاکم و محکوم نیست و... .
حال چنین شخصی وقتی، هیچ تفاوتی را بین خودش و دیگران حس نمی کند، در خواهد یافت که در اسلام هیچ تبعیضی وجود ندارد و تنها برتری تقواست که آن هم امری درونی است و در جامعه بشری یک امر درونی در حقوق بین شهروندان تأثیری ندارد و همه در برابر قانون مساوی هستند؛ بنابراین این شخص همین امر را در تمام امور زندگی بشر تسرّی خواهد داد و در خواهد یافت در اسلام بین حاکم و محکوم در رسیدگی قضائی[29] هیچ فرقی نیست و برابری در اجرای عدالت[30] وجود دارد، همین حس موجب می شود شخص دچار پرخاشگری و کجروی[31] نشود.
در دیدگاه جرم شناسی مارکسیستی، علت وقوع جرم، ساختار جامعه است که توسط طبقه حاکمان شکل می گیرد و عده ای بیچاره از طبقه محکوم، بر چسب مجرمیت می خورند؛ لذا قائل شدند که باید تدبیری اندیشیده شود که محکومان برابر حاکمان باشند[32].
البته جرم شناسی فمنیستی نیز به همین اختلاف و نا برابری اشاره دارد ولی با این فرق که این نابرابری بین دو جنس مذکر و مؤنث وجود دارد، که با توجه به آنچه ذکر شد این نابرابری نیز مرتفع خواهد بود.
مبحث ششم: مسجد و تشویق به جمع گرائی
همان طوری که در مقدمه بحث گذشت، مسجد از ابتدای تشکیل آن در صدر اسلام برای ایجاد اجتماعات و ترویج هنجارهای متکی بر ارزشهای دینی بنا نهاده شده است و خود این امر افراد را نسبت به پیوندهای اجتماعی ترغیب می نماید و این خود بر اساس نظریه جرم شناسی جمهوری خواهی[33] باعث پیشگیری از جرم خواهد شد[34] .
برای اثبات این مدعی می توان به همان روایاتی که در باب تشویق شرکت در جماعت و مسجد و سرزنش دوری از جماعت، اشاره نمود از قبیل این روایت از امام صادق (علیه السلام)که فرمودند:
«إِنَّ أُنَاساً کَانُوا عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ص أَبْطَئُوا عَنِ الصَّلَاةِ فِی الْمَسْجِدِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَیُوشِکُ قَوْمٌ یَدَعُونَ الصَّلَاةَ فِی الْمَسْجِدِ أَنْ نَأْمُرَ بِحَطَبٍ فَیُوضَعَ عَلَى أَبْوَابِهِمْ فَتُوقَدَ عَلَیْهِمْ نَارٌ فَتُحْرَقَ عَلَیْهِمْ بُیُوتُهُمْ»[35]؛
در زمان رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) برخی از مردم نسبت به رفتن به مسجد و شرکت در نماز کوتاهی می کردند ایشان فرمودند: نزدیک است دستور دهیم خانه های کسانی که، نمازِ در مسجد را ترک می کنند، بر سرشان بسوزانیم.
مبحث هفتم: مسجد و تقویت نظم پذیری
یکی از مسائلی که سبب و انگیزه وقوع جرم را فراهم می کند، بحث بی نظمی است؛ یعنی اگر شخصی وارد محیطی شود که فاقد نظم است، این امر او را نیز ترغیب به بی نظمی می کند. شما تصور کنید که دانش آموزی در حال خوردن ساندویچ وارد کلاسی می شود که تکه های کاغذ در آن ریخته شده است همین امر باعث می شود که این دانش آموز نیز کاغذ ساندویچش را به کف کلاس پرت نماید، در صورتی که این وضع بر کلاس حکفرما نبود، احتمال بیشتری وجود داشت که این دانش آموز زباله-اش را به زمین نیاندازد.
با ذکر این مثال می توان پی برد، شاید بعضی از دستورات وارده در رابطه با مساجد، مثلاً نظافت مساجد[36]، نهی از ورود به مسجد با دهان بد بو[37] و نهی از آب دهان انداختن در مساجد و ... برای اشاره به همین امر باشد؛ مثلاً حضرت علی (علیه السلام)در رابطه با آب دهان ریختن در مساجد می فرمایند:
«مَنْ وَقَّرَ الْمَسْجِدَ مِنْ نُخَامَةٍ لَقِیَ اللَّهَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ضَاحِکاً قَدْ أُعْطِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ وَ إِنَّ الْمَسْجِدَ لَیَلْتَوِی عِنْدَ النُّخَامَةِ کَالْتِوَاءِ أَحَدِکُمْ بِالْخَیْزَرَانِ إِذَا وَقَعَ بِهِ»[38]
کسی که به احترام مسجد از انداختن اخلاط در آن خودداری کند در روز قیامت با سرور و شادمانی در حالی که نامه اعمالش را در دست راستش دارد خداوند متعال را ملاقات می کند، و کسی که در مسجد خِلط می اندازد مسجد (از نفرت) به خود می پیچد، همان طور که اگر کسی شما را با چوب خیزران بزند از شدت درد به خود می پیچید.
بخش دوم: آثار عوامل محیطی در پیشگیری از جرم
حضرت علی (علیه السلام)در رابطه «تأثیر عوامل محیطی در رفتار و اثر پذیری انسان»[39] در بخشی از خطبه 13 می فرماید:
«بِلَادُکُمْ أَنْتَنُ بِلَادِ اللَّهِ تُرْبَةً وَ أَبْعَدُهَا مِنَ السَّمَاءِ بِهَا تِسْعَةُ أَعْشَارِ الشَّرِّ الْمُحْتَبَسُ فِیهَا بِذَنْبِه»[40]
خاک شهر شما بد بوترین خاک هاست، از همه جا به آب نزدیک تر و از آسمان دورتر است و نه دهم شر و فساد در پناه شهر شما نهفته است، هر کسی که در شهر شما باشد گرفتار گناه می شود.
یک محقق ژاپنی با انتشار یافتههای تحقیقات خود مدعی شد که مولکولهای آب نسبت به مفاهیم انسانی تأثیر پذیرند. نظریه این محقق ژاپنی که تاکنون از سوی مؤسسات علمی فیزیکی و زیستشناسی مورد تأیید قرار گرفته است، مبتنی بر بررسی نمونههای فراوانی از کریستالهای منجمد شده آب و مقایسه آن با یکدیگر است.
دکتر ایموتو در کنار بطری آبی صدا زده است که: «دوست دارم»، و سپس آب را منجمد کرده و مولکول آب را زیر میکروسکوپ بررسی نموده و مشاهده کرده است که مولکول آب بسیار شکل منظم و زیبائی به خود گرفته است. بعد در کنار بطری آب دیگری صدا زده است که : دوست ندارم، مولکول آب بسیار شکل نامنظمی به خود گرفته است، این موضوع در تمام مجامع علمی دنیا مورد بررسی قرار گرفته و تأیید شده است.
در پی انتشار گزارش تأثیرپذیری مولکولهای آب از موسیقی و مفاهیم معنوی، مشخص شد که یک دختر ایرانی هم با پیگری این سوژه، به یافتههای جدید و جالب توجهی دست یافته است حمیده بیطرف، با بررسی تأثیر صداها و کلمات بر بلورهای موادی همچون آب، قلع و نبات به نتایج جدیدی دست یافته و با ارائه آنها در جشنواره جوان خوارزمی برنده شده است.
این پروژه به بررسی تأثیر انواع صدا و نوشته بر ریزساختار و درشت ساختار مواد پرداخته و ضمن اشاره به اثر عوامل مذکور بر ساختار مواد در حالت مایع، تأثیر آن را در ساختار حالت جامد مواد مختلف مانند یخ، آلیاژ قلع، جیوه، نبات و سولفات مس نشان میدهد. دانهبندی مواد وقتی در حالت مایع در معرض صدای دلنشین، موسیقی آرام و نوشته با مفاهیم خوب قرار میگیرد، حالت منظم و در مقابل صدای ناهنجار، موسیقی تند یا نوشته با مفاهیم بد حالت نامنظم و در معرض آهنگ مذهبی (صوت قرآن) و نوشتههای مذهبی منظمترین حالت خود را به دست میآورد.
طبق بررسی های انجام شده بر روی نتایج آزمایشات مربوط به نوشته می توان به این نتیجه رسید که احساسات شخص نویسنده، عامل انتقال این تأثیرات بوده و نتایج این آزمایش به استنادات قرآنی بسیار نزدیک است.
مواد، در حالت مایع تحت تأثیر موسیقی و نیز عقاید و احساسات اشخاصی که با آنها سر و کار دارند بوده و به عبارتی تحت تأثیر صداها و محیط اطراف خود هستند؛ لذا از بررسی شکل ساختار مواد می توان به سرگذشت آنها پی برد. ساختار مواد، بسته به نوع صدا، مفهوم نوشته و یا احساسات فرد نویسنده می تواند تغییر کند. مواد موجود در دنیا دارای شعور ذاتی بوده و این موضوع در آیات متعددی از قرآن کریم تأیید شده است[41].
با توجه به پژوهش های انجام شده در این رابطه آیا می توان تأثیر مسجد را که در آن هر آنی صدای قرآن، اذان شنیده میشود، بر انسان منکر شد؟. شاید بتوان گفت: درروایاتی که برای نشستن در مسجد فضیلتی ذکر شده است اشاره به همین امر دارد. حضرت علی (علیه السلام)در این رابطه می فرمایند:
«الْجَلْسَةُ فِی الْجَامِعِ خَیْرٌ لِی مِنَ الْجَلْسَةِ فِی الْجَنَّةِ»[42]
نشستن در مسجد برای من بهتر است از نشستن در بهشت
و یا در روایاتی که بحث از نوشتن «آیة الکرسی» در دیوار مسجد، آمده است[43]، بخاطر همین امر باشد.
حضور مداوم در مساجد باعث ریشه کن شدن فساد و پدید آمدن جامعه ای برتر و عاری از هر گونه جرم خواهد شد.
در بسیاری از کتب و مقالات و اجلاسیه های سالانه نماز به بحث از تأثیر نماز در سالم سازی اجتماع اشاره شده است[44]، اما می توان با مباحثی که به آنها پرداخته شد، این نتیجه را بدست آورد که اگر نماز در مساجد برگزار شود بطور یقین، مشاهده خواهد شد که بیش از پیش جرم و بزهکاری از جامعه رخت خواهد بست.
وفَّقکم الله و ایانا
منابع
پی نوشت ها:
[1] - استاد حوزه علمیه قم، محقق و پژوهشگر در حوزه مطالعات فقهی و حقوقی
[2] - کافی ج : 8 ص : 348- بحار الانوار، ج 13، ص 423- چنین روایتی از رسول اکرم نیز نقل شده است ؛ و عن الرسول (ص) الصلوة جماعة ولو علی رأس زج- سفینة البحار،ج 1،ص 177
[3] - ثواب الاعمال و عقاب الاعمال ـ باب عقاب من ترک الجماعة و الجمعة
[4] - ثواب الاعمال و عقاب الاعمال ، ص 259
[5] -وسائل الشیعة، ج3، ص 86 - مجموعةورام ج : 2 ص : 61
[6] - تحف العقول، ص 235 و روی عنه ع فی قصار هذه المعانی ...
[7] - crime
[8] - science of criminology
[9] - child- rearing
[10] - اعراف/31
[11] - کهف/ 46
[12] - در برخی از روایات اسلامی، دستور داده شده است تا از آوردن کودکان به مسجد اجتناب شود:«جنّبوا مساجدکم صبیانکم»؛ از آوردن کودکان به مسجد اجتناب کنید.در اینکه نهی وارده عمومیت دارد و شامل همه ی کودکان می شود یا خیر، بسیاری از فقهاء با توجه به روایت، حکم به کراهت کرده اند ولی شهید ثانی در مسالک و روض الجنان در تفسیر و توجیه این روایت می نویسد: سزاوار است که مقصود از کودک، کودکانی باشد که اطمینان به پاک بودن آنها نیست و ممکن است مسجد را آوده کنند. اما کودکانی که به تمیزی و طهارت آنان مطمئن هستیم مستحب است که آنان را برای نماز در مسجد تمرین دهند و راه دادن آنها به مسجد کراهتی ندارد. صاحب جواهر (ره) علاوه بر توجیه مذکور، اضافه می کند: حضور کودکان در مسجد همراه با بازی های خاص آن دوران بوده و این با عظمت و کرامت مسجد منافات دارد و یا موجب اذیت نمازگزاران می شود. از این رو، حکم به کراهت اولی است. بنابراین، نهی رسیده برای کودکانی است که ممکن است مسجد را نجس و یا برای دیگر مؤمنان ایجاد مزاحمت نمایند، ولی کودکانی را که دارای درک وشعور هستند باید با مسجد مأنوس کرد و بذر محبت و انس با خانه ی خدا را در دل های آنان کاشت.ـ فرهنگ مسجد، دفتر مطالعات و پژوهشهای مرکز رسیدگی به امور مساجد،قم،1385
[13] - نهج البلاغة، نامه 31/22
[14] - همان، حکمت 399
[15] - وایت،رابرت/ هینز،فیونا، جرم و جرم شناسی، علی سلیمی ، قم، مؤسسه حوزه و دانشگاه، 1383، ص 117
[16] - دکتر قماشی، جزوه درسی، دانشگاه مفید
[17] - قال الصادق (ع) : جنبوا مساجدکم البیع و الشراء- وسائل الشیعه، ج3، ص 507
[18] - عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَةٍ حُبُّ الدُّنْیَا- اصول کافی، باب حب الدنیا، ج2، ص 365
[19] - وایت،رابرت/ هینز،فیونا، جرم و جرم شناسی، علی سلیمی ، قم، مؤسسه حوزه و دانشگاه، 1383، ص 137
[20] - دکتر قماشی، جزوه درسی، دانشگاه مفید
[21] - religious conviction
[22] - فرض الله ... والصلوة تنزیهاً عن الکبر - نهج البلاغة، حکمت 252
[23] - وسائل الشیعة، ج 3، ص 477
[24] - respectable
[25] - stigma(tisation)
[26] - «من وضع نفسه مواضع التهمة فلا یلومن من اساء به الظن»- نهج البلاغة، محمد دشتی، قم، انتشارات پارسیان،1379، حکمت 159
[27] - مستدرک الوسائل، ج 3، ص 362- عوالی اللآلی ج : 2 ص : 32
[28] - و لسان صدق یجعله الله للمرء فی الناس خیرٌ له من المال یرثه غیره- نهج البلاغة، محمد دشتی، قم، انتشارات پارسیان،1379، خطبه 23/9
[29] - equal jastice
[30] - equality under the law
[31] - deviance
[32] - جرم و جرم شناسی، ص211
[33] - republican theory
[34] - جرم و جرم شناسی، ص 363
[35] - تهذیب الأحکام ج : 3 ص : 25- وسائل الشیعة، ج 3، ص 478- صحیح بخاری، ج 1، ص 422
[36] - قال رسول الله (ص): من کنس المسجد یوم الخمیس و لیلة الجمعة فاخرج من التراب ما یذر فی العین غفر الله له ؛ کسی که مسجد را در این دو روز نظافت نماید وبه اندازه سرمه ای که در چشم کشیده میشود غبار مسجد را برگیرد، خداوند او را می آمرزد- وسائل الشیعه،ج 1، ص 345.
[37] - قال علی (ع): من أکل شیاً من المؤذیات ریحها فلایقربن المسجد- وسائل الشیعه،ج 3، ص 502
[38] - بحار الانوار، ج 80،ص381
[39] - اشاره به علم اکولوژی (Ecohoqy)
[40]- نهج البلاغة، خطبه 13/5،6،7
[41] - منبع: سایت بازتاب
[42] - بحار الانوار، ج80،ص 362
[43] -وسائل الشیعة، ج 5، ص 6312
[44] - راشدی،حسن، نماز شناسی، تهران، ستاد اقامه ی نماز، 1378، ص 217