چکیده
مسجد، پایگاه، کانون و مرکز فعالیت هاست. فعالیت ها می تواند صورت های متعدد: آموزشی، سیاسی، علمی، نظامی ورزشی، اقتصادی و... داشته باشند که از جمله این فعالیت ها، فعالیت فرهنگی است. فعالیت فرهنگی به تناسب مرکز تدوین و اجرایی آن، متفاوت است، مثلاً فعالیت فرهنگی در مساجد، متناسب با این مرکز، پیشینه دینی داشته و در جهت تربیت و هدایت افراد گام بر می دارد.
هر کانون یا مرکز وقتی موفق است که از مدیریت خوب و مؤثری برخوردار باشد تا بتواند فعالیت های مسجد را مدیریت کند. در قرآن 26 آیه پیرامون مسجد و 2 آیه درباره مساجد آمده است که از مجموع این آیات، مدیریت مسجد با ویژگی های منحصر به فردش، استنباط و استخراج می گردد. مقاله حاضر، مدیریت فرهنگی مسجد را که یکی از مهمترین فعالیت های مسجد است، مورد بررسی قرار داده است.
کلید واژه: مسجد، ویژگیها، مدیریت فرهنگی.
مقدمه
مسجد اگرچه، در اصل برای عبادت ساخته شده و سجده گاه مسلمانان برای خضوع و فروتنی به صورت های انفرادی و جماعت – در برابر ذات اقدس الهی به حساب می آید، ولی نگرش اسلام به مسجد تنها نگرش به جایگاهی برای عبادت و اقامه نماز جماعت نیست، بلکه مسجد در اسلام از زمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) همواره به عنوان یک پایگاه دینی و در برخی زمان ها، به عنوان پایگاه حکومت، نقش آفرین بوده است. پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) از مسجد به عنوان کانونی برای تعلیم و تربیت و هدایت امور اسلام بهره می بردند و مسجد، مرکز حکومت و نیز مرجع فکری و محل بحث و تبادل اندیشه بوده است.
در عصر پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) و خلفا، مسجد مرکز آموزشهای قرآن، حدیث، فقه، لغت و دیگر علوم بوده و بیشترین مساجد در ابتدای تاریخ اسلامی، مراکز نهضت های علمی و فرهنگی محسوب می شده اند؛ مثلاً مسلمانان تهیدست در صفّه و سکوی مسجدالنبی در مدینه به کسب دانش می پرداختند.
مسجد، قرن ها آموزشگاه مهم مسلمانان و جایگاهی برای فراگیری علوم و آموزش های گوناگونی بود که جامعه اسلامی به آن نیاز داشت. پس از رحلت پیامبراعظم(صلی الله علیه و آله وسلم) نیز، مسجد از نظر علمی و فرهنگی موقعیت ویژه ای یافت و در سطوح گوناگون مورد استفاده دانشجویان و پژوهشگران قرار گرفت.
حضرت امام خمینی (ره) فرموده اند: «مساجد سنگر است، سنگرها را حفظ کنید» که به طور حتم منظور از این سنگر، یک سنگر عقیدتی و فرهنگی است. مسجد باید خوراک فکری متناسب با همه اقشار جامعه را تأمین کند. مسجد مهمترین جایگاه مدیریت فرهنگی، دینی و تربیتی نظام جمهوری اسلامی ایران است. مخاطب شناسی، روش شناسی تربیتی و رعایت ظرفیت های زمانی و حوصله مخاطبین و مدیریت فرهنگی از جمله مهمترین مواردی است که باید به آنها توجه شود. رسیدن به این اهداف و مقاصد، ممکن نیست مگر در سایه مدیریت و سیاست صحیح و درست اداره مسجد در تمام ابعاد به خصوص در بعد فرهنگی و دینی که در دوره حیات پیامبراسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) و ائمه معصومین(علیهم السلام) به بهترین نحو انجام می گرفت. برای استمرار آن مدیریت رسالی و وکلایی بی نظیر، باید ویژگیهای آن را فراگرفت و تا حد امکان، تحقق بخشید. به امید عینیت یافتن اهداف و آرمان های بلند مسجد الهی در جامعه دینی و انسانی ما.
روش و سیره متداول در تاریخ اسلام و مسلمین
در دوران عظمت اسلام، تمام زندگی شهر در مسجد جریان داشت؛ زیرا اسلام تمایزی میان مقدس و نامقدس نمی شناسد و هر عملی در برابر خداوند انجام می شود، بنابراین هر عملی که توأم با تقوی باشد، یک بعد قدسی دارد و نماز درنگی است در سلسله گوناگون، درنگی که به سایر لحظات معنی می دهد. بنابراین نماز از بقیه اعمال جدا نیست.[1]
تعلیم و تربیت و آموزش احکام دین در مسجد صورت می گرفت و پیامبرخدا(صلی الله علیه و آله وسلم) در مسجد آیات قرآن را برای مردم تلاوت می کرد.
ابن عباس در مسجد می نشست و تفسیر قرآن یاد می داد و شاگردانی مانند نافع بن ازرق در جلسات تفسیری او شرکت می کردند.[2] حسن بصری در مسجد به تدریس مسائل کلامی می پرداخت. قصه جدا شدن یکی از شاگردانش به نام واصل بن عطا، از حلقه درسی او و پیدایش فرقه معتزله معروف است.[3]
مسجد کوفه شاهد سخنان و خطبه های پربار و انسان ساز و حیات بخش امیرالمؤمنین (علیه السلام) بود که در بیان معارف بلند توحیدی، شاهکارهای ماندگاری هستند.
در مسجد جامع قاهره که عمروبن عاص پیش از سال 249 آن را بنا کرد، بیش از چهل حلقه درسی دایر بود و زاویه هایی داشت که شخصیت های بزرگ و معروف در آن تدریس می کردند و به نام آنها شهرت یافته بود؛ مانند زاویه امام شافعی، زاویه صاحبیّه و زاویه مجدیه و بعضی از آنها موقوفاتی هم داشت.[4] «آدام متز» در کتاب «تمدن اسلامی» در قرن چهارم، می نویسد: «در زمان مقدسی در همان مسجد (مسجد جامع قاهره) صد و بیست حلقه درسی شبانه دایر بود.»[5]
مسجد جامع منصور در بغداد ، مرکز تدریس علوم گوناگون بود و از چنان اهمیتی برخوردار بود که نقل می کنند:
«ابراهیم بن محمد نفطویه یکی از فقهای بزرگ بغداد پنجاه سال به یک ستون مسجد جامع منصور تکیه می زد و تدریس می کرد و جایش را عوض نکرد و همچنین خطیب بغدادی که به گفته یاقوت حموی، وقتی به مکه رفت، بر اساس روایتی از پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)، سه جرعه از آب زمزم نوشید به نیت برآمدن سه حاجت که یکی از آنها تدریس در مسجد جامع منصور بود.»[6]
مسجد الازهر مصر در عهد خلفای فاطمی، مرکز مهم فرهنگی و مجمع علمی دانشمندان، به ویژه فقهای شیعه به شمار می رفت و هرچند در ابتدای امر مسجدی ساده بود، اما بعدها به صورت دانشگاهی بزرگ درآمد که دانشجویان و طالبان علم از اطراف و اکناف جهان اسلام به آنجا روی می آوردند.[7]
مسجد قرویین فارس، در نیمه قرن سوم هجری تأسیس شد و سپس به یکی از مراکز مهم فرهنگی و علمی درآمد، فارغ التحصیلان این مسجد با تبحّری که در علوم و فنون مختلف داشتند به سرزمین های اسلامی سرازیر شدند.
مسجد قرطبه، اروپاییان را به خود جذب کرد و آنان را برای تحصیل دانش و کسب آگاهی بیشتر از اسلام، به سوی خود کشید و عده زیادی از فقیهان، دانشمندان، شاعران، ادیبان، فلاسفه و مترجمان آثار، از آن مساجد فارغ التحصیل شدند.[8]
حوزه علمیه نجف اشرف که به دست توانمند شیخ محمد بن حسن طوسی(ره) پایه گذاری شد، در مسجد یا مساجد کنار حرم حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) قرار گرفته است. این مرکز با سابقه ای هزار ساله تاکنون فقها و دانشمندان برجسته ای به جامعه بشری تحویل داده که به اقرار و اعتراف برخی حقوقدانان معاصر و صاحب اثر، نظریه بعضی از فقهای فارغ التحصیل آن حوزه مقدس بر نظریه مشهورترین دانشمندان و حقوقدانان مغرب زمین در زمینه حقوق تطبیقی رجحان داشته و از عمق و دقت بیشتری برخوردار است.
همچنین علمای بزرگ و فقهای نامدار جهان تشیع، سال های متمادی و به طور مستمر، مساجد اطراف حرم مقدس امام رضا(علیه السلام) و حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)را مرکز تدریس خود قرار داده اند.
همین سیاست در سایر مساجد جهان اسلام به خصوص در کشور عزیز ما ایران اسلامی استمرار دارد و منبر مسجد، حکم کرسی دروس دینی و الهیات را دارد که عالمان دینی و ائمه جماعات بر فراز آن، قوانین الهی، شرح وظایف و تکالیف بندگی، اخلاق، تفسیر و ... را به مردم تعلیم می دهند. همه اینها بیانگر این واقعیت است که مساجد از مدیریت خوبی برخوردار بوده است و تلاش مستمر می نماید تا اهداف پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) و ائمه معصومین(صلی الله علیه و آله وسلم) تحقق یابد.
همچنین این جایگاه رفیع مساجد در جهان اسلام بود که موجب شد تا استعمارگران و بدخواهان و سلطه جویان بر کشورهای اسلامی، برای اینکه به آمال و آرزوهای پلید خود برسند و چراغ پرفروغ و همیشه روشن اسلام را خاموش کنند، مهمترین مرکز علمی و فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جهان اسلام، یعنی مساجد را هدف قرار دادند و با اجرای سیاست های موذیانه و اعمال شیوه های استعماری خود و گماردن نوکران بومی، وضع مساجد را دگرگون ساختند تا جایی که سال ها شاهد بودیم که مسجد به صورت محلی برای برگزاری نمازهای پنجگانه و تشکیل مجالس عزا و ترحیم درآمد و رفته رفته از وجود نمازگزاران اندیشمند و انقلابی خالی شد. امید است تا با همت دست اندرکاران و سیاست گذاران امور مساجد، مساجد ما به جایگاه اصیل خود برگردد.
مقاله حاضر در صدد پاسخ به این سؤال است که مدیریت فرهنگی مسجد چه ویژگی هایی باید داشته باشد تا با اعمال این مدیریت بتواند فلسفه واقعی مسجد و اهداف بلند پیامبر بزرگوار اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) در پایه گذاری مسجد تا حد توانش همچنان تحقق بخشد.
یکی از مهمترین ویژگی های یک مسجد تأثیر گذار، برخورداری از مدیریت مطلوب در اداره مسجد و فعالیت های مرتبط به آن است. مدیریت فرهنگی، علمی و دینی افراد در مسجد نه تنها کمتر از اداره یک واحد اداری یا تجاری نیست، بلکه به مراتب پیچیده تر است، زیرا یک مدیر فرهنگی با اهداف، موضوعات و نتایج پیچیده ای مواجه است که شناخت، برنامه ریزی، سازماندهی، کنترل و ارزیابی آن نیاز به تلاش و مطالعه فراوان دارد. بنا به تعریف علمی؛ مدیریت، علم برنامه ریزی، سازماندهی، نظارت و بهره گیری مناسب از ابزار و منابع برای رسیدن به اهداف پیش بینی شده است.[9]
بنابراین مساجد، مدیریتی را می طلبد که با در نظر گرفتن شرایط مکانی و زمانی، مدیریتی اصولی و اساسی را اعمال کنند و با به کار بردن امکانات و در نظر گرفتن نیازها و روحیات گروه های سنی مختلف و با شناخت دقیق و هدفمند، برنامه های فرهنگی، تبلیغی، علمی و تربیتی را تدوین و بر اجرای آنها نظارت داشته باشند. بنابراین مدیریت مسجد باید امور زیر را مورد توجه قرار دهد:
از دیدگاه اسلام، برنامه ریزی دارای فایده های زیادی است که به چند نمونه آن اشاره می گردد:
1-1- موجب ثبات و دوام سیاست هاست.
امام علی(علیه السلام) فرمود:
«امارات الدول انشاء الحیل»[10]
بقای دولت ها بستگی به برنامه ریزی و چاره اندیشی در امور دارد.
2-1- بهترین ابزار برای نیل به هدف
امام علی(علیه السلام) فرمود:
«التلطف فی الحیلة اجدی من الوسیلة»[11]
دقت و ظرافت در برنامه ریزی از مهمترین و جدی ترین وسیله ها و امکانات است.
3-1- باعث کاهش اشتباهات
امام علی(علیه السلام) فرمود:
«التدبیر قبل العمل یومنک من الندم»[12]
تدبر و برنامه ریزی قبل از کار، تو را از پشیمان شدن ایمن می دارد.
4-1- کمال کارها در سایه برنامه ریزی
امام باقر(علیه السلام) فرمود:
«الکمال کل الکمال: التفقه فی الدین، و الصبر علی النائبة و تقدیر المعیشة»[13]
آگاهی در دین، صبر در مقابل حوادث و مصائب و اندازه گیری و برنامه داشتن در امور زندگی، تمام کمال به حساب می آید.
5-1- نشاندهنده اندیشه ورزی است.
امام علی(علیه السلام) فرمود:
«اعقل الناس، انظر هم فی العواقب»[14]
داناترین مردم کسی است که آینده را بهتر ببیند.
6-1- مدیر در برنامه ریزی مراحل زیر را طی کرده و به اهداف مطلوب دست می یابد.
هدف گذاری، تجزیه و تحلیل و ارزیابی محیط، شناسایی راهکارها، ارزیابی راهکارها، انتخاب بهترین راهکار، اجرای برنامه و کنترل و ارزشیابی نتایج.[15]
2. سازماندهی
در سازماندهی فواید زیر مورد توجه قرار می گیرد:
1-2- مشخص کردن وظایف و مأموریت محوّله
2-2- ایجاد یک محیط هماهنگ
3-2- تقسیم امور، به طوری که در تقسیم امور، زنجیره یا سلسله مراتب رعایت شود.
4-2- دستیابی به اصل وحدت مدیریت
3. هدایت و رهبری
مدیریت موفق، مدیری است که توان هدایت مجموعه تحت سرپرستی خود و مهارت های لازم را برای مدیریت در رهبری داشته باشد و این مهارت ها به سه قسم تقسیم می شوند:
مهارت فنی که ناشی از دانش، تجربه و تخصص فرد در کار مربوطه می باشد.
مهارت ادراکی که به توانایی و قدرت مدیر در تشخیص درست و مسائل اصلی امور در سطح کلان مربوط می شود.
مهارت انسانی، به معنی توانایی و قدرت در کار کردن با مردم و انجام کار به وسیله آنان و برای آنان.
مدیریت فرهنگی مسجد باید توجه داشته باشد که در مدیریت و هدایت، از سبک هایی که دل ها را به خود جذب می کند استفاده نماید. یعنی از میان سبک های مدیریت؛ سبک اقتدارگرا، سبک دیپلماتیک، سبک مشارکتی، و سبک بوروکراتیک، سبک مشارکتی را برگزیند، زیرا در این سبک مدیر دیگران را در چگونگی انجام کار، تصمیم گیری ها و سیاست گزاری ها دخالت می دهد و از افکار دیگران در جهت بازدهی بیشتر کار و بالارفتن سطح بهره وری استفاده می کند و متکی به دستور دادن یک جانبه از موضع قدرت و اقتدار نیست.[16]
4. نظارت و کنترل
کنترل عبارتست از فرایند ارزیابی اقدامات انجام شده در تناسب با برنامه ها و اهداف تعیین شده جهت تشخیص احتمالی انحرافات و اصلاح آن.
در مدیریت مسجد، کنترل و نظارت در حد بسیار عالی باید انجام بگیرد زیرا در صورت عدم توجه ممکن است انحرافی در برنامه های فرهنگی و دینی مسجد به وجود آید که جبران آن بسیار سنگین و دشوار است.
5. شناخت موانع و آسیبها در تصمیمگیری
یعنی به شناسایی و چاره جویی موانعی بپردازد که کارها را سست می کنند و یا به تأخیر می اندازند، به خصوص عوامل فشار و یا مزاحم.
6. مشاوره
مشورت دارای فایده های زیادی است که از میان آنها فواید زیر جلوه خاصی دارد:
1-6- ایجاد احساس شخصیت و مسؤولیت در اعضا
احساس شخصیت و مسئولیت پذیری در افراد پشتوانه عظیمی است که انگیزه آنها را در انجام امور محلولّه برای موفقیت، مضاعف می سازد و پشتوانه عظیمی برای تحقق اهداف و موفقیت برنامه هاست. در این باره ا امام علی(علیه السلام) می فرماید:
«لامظاهرة اوثق من المشاورة»[17]
هیچ پشتوانه ای مثل مشورت نیست.
2-6- شناخت مواضع خطا و اشتباهات
امام علی(علیه السلام) می فرماید:
«من استقبل وجوه الاراء عرف مواقع الخطاء»[18]
کسی که از نظرات دیگران استقبال کند، موارد خطایش را خواهد شناخت.
3-6- ایجاد انس و الفت بین اعضا
قرآن کریم در آیه 159 سوره آل عمران، مشورت و نرم خویی پیامبر را عامل الفت مردم به ایشان می داند و بدون آن، هر گونه الفت و نزدیکی را غیر ممکن می شمارد.
زیرا این امر توفیق بیشتری در تحقق اهداف موردنظر به دنبال دارد.
البته در تفویض اختیار، باید شایستگی ها، مهارت و تسلط افراد مورد توجه قرار گیرد.
تمام کارها و فعالیت هایی که انسان انجام می دهد، یا برای جذب خوشی ها و یا برای فرار از ناخوشی هاست. مدیر موفق کسی است که این دو ملاک را با انگیزه های جاذب و شورانگیز در میان افراد تحقق بخشد.
این کار را می توان با افتتاح حساب قرض الحسنه توسط نمازگزاران و با کمک افراد خیّر انجام داد و هدف از تأسیس آن، دستگیری از نیازمندان آبرومند و کمک به تشکیل زندگی اولیه جوانان مسجدی و تعریف واقعی از صندوق قرض الحسنه براساس سنّت نبوی و ائمه معصومین(علیهم السلام) است.
خلاقیت برای بقای هر سازمانی لازم است، در غیر این صورت به تدریج مجبور به تعطیل و یا تغییر سیستم می شود. یکی از مشکلاتی که باعث شده است مساجد رونق خود را از دست بدهند، نبودن خلاقیت و نوآوری و اجرای برنامه های تکراری است.[19]
با توجه به مواردی که ذکر شد، ائمه جماعات باید خود، مدیریت این مجموعه فرهنگی(مساجد) را در دست بگیرند و اولین برنامه ریز این واحد مهم فرهنگی باشند تا بتوانند مساجد را، هم به منظور تقویت بنیه دینی و مذهبی و هم به منظور بهره مندی از مسائل سیاسی، اجتماعی، علمی، تربیتی و ارتقای میزان آگاهی اقشار مختلف مردم مهیّا سازند.
یعنی بداند که در جایگاه انبیا و اولیای الهی نشسته است و برای تکامل انسان ها گام بر می دارد و همچنین وظیفه و مسؤولیت خود را به عنوان امانت الهی و وسیله عزتمندی و سرمایه شکوفایی و رشد و کمال خویش و افراد تحت تعلیمات خود بداند.
1-12مسلح به سلاح علم باشند. ابوذر(ره)می گوید:
«امام، شفیع تو نزد خداوند است بنابراین شفیع خود را انسان نادان و یا فاسق قرار نده.»[20]
2-12 قدرت تبیین و تشریح مفاهیم و موضوعات متناسب با زمان و آرمان های جوان امروز را داشته باشد و از فنون سخنوری برخوردار باشد، به طوری که در بیان هنجارها و فضایل، از میان مخاطبین و یا افرادی که محبوب آنها هستند، مصداق معرفی کند و در بیان ناهنجارها، به افراد یا فردی که مورد علاقه مخاطب یا مخاطبین او است، اشاره نکند بلکه در قالب کلی و عمومی بیان نموده و انگشت روی اوصاف بدون موصوف بگذارد.
3-12آنچه می گوید قبلاً عمل کرده باشد وگرنه اثربخش نخواهد بود و به جای جذب، دفع می کند. قرآن کریم اینگونه افراد را بی خرد می داند:
«اتأمرون الناس بالبر و تنسون انفسکم و انتم تتلون الکتاب افلا تعقلون.»[21]
4-12 ضمن پرهیز از اصطلاحات غامض و خسته کننده، با برخورداری از تنوع در گفتار و کلام، حد اعتدال را پیش گیرد.
پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله وسلم) در مقام آموزش و هدایت افراد می فرماید:
«در مرحله هدایت، میانه روی را پیش گیرید»
و سپس فرمود:
«هرکس در مقام آموزش و ارشاد راه تند را در پیش گیرد، دین را مغلوب کرده و ضربه زده است.»[22]
بنابراین باید توجه داشت که همه نوجوانان و جوانان در محیط و خانواده های مذهبی تربیت نشده اند و حتی اگر هم چنین باشد، دارای روحیات و علایق مذهبی متفاوتی هستند. مربی با تجربه کسی است که با هر فرد، مطابق تفاوت های فردی وی برخورد می کند.
5-12آموزش نباید موجب تفویت و تضعیف و یا نادیده گرفتن ابعاد دیگر انسان شود، مثلاً غرایز انسانی نادیده گرفته شود، بلکه باید مطابق موازین شرعی و الهی بوده و فطرت های بشری را با تعدیل غرایز در مدار خودشان به حرکت بی وقفه وا دارد. بنابراین هر کسی نمی تواند در این دریای عمیق و بی کران، غواصی کند و آموزش دینی و تربیتی را عهده دار گردد.
کـسی مـرد تـمام است کز تمامی کـند بــا خــواجــگی کـار غلامــی
بـقـایــی یـابـــد او بعـد از فنا باز رود زانـــجام ره دیـگر بــه آغــــاز[23]
6-12 معلم و مربی، خود باید اهل دل باشد و با دل سخن بگوید زیرا که سخن ناشی از دل، اخلاص دارد و لاجرم بر دل نشیند.
یـک دل و دلــدار داری در صراط راه های دیگر است و دیوها اندر کمین
سیر آفاق چه باشد ار نداری انفسی با حضور دل چه می خواهی ز تعفیر جبین
گـر دل گـرفــتی نــور حضـورش بــاید کـه می شـد خــورشید خــاور[24]
اگر دل، نور حضور را به خود گیرد، مانند خورشید فروزان خاور نورانی می شود.
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد به زیر آن درختی رو که او گل های تر دارد[25]
در حقیقت این بیت، هم معلم را اشاره دارد که باید اهل دل باشد و هم به طالب و متعلّمین می گوید که باید از اهل دل شنید. خلاصه اینکه، معلمان و مربیان دینی و تربیتی، در گفتار و کردارشان نشان دهند که: «انّی ارید بکم لله» هستند.
7-12 با زبان نرم برخورد نمایید: «اذهبا الی فرعون فقولا له قولاً لیّنا»
سخن نرم، جاذبه دارد و دل ها را به خود جلب می کند و معلم را در تحقق هدفش یاری می کند.
8-12دعاگوی مردم باشد
عموم مؤمنین، به خصوص مؤمنین نمازگزار و به خصوص، نمازگزاران بیمار را دعا کند. به طوری که دعا کردن او را بشنوند و احساس کنند.
9-12 رعایت اختصار
یعنی در هنگام سخنرانی، کوتاه سخن بگوید اما مغزدار و جاذب باشد، به طوری که در شنوندگان تشنگی ایجاد کند.
10-12 مخاطبین را از ابعاد مختلف بشناسد.
11-12 لذت های معنوی و راه های سوق به معنویات را به درستی تبیین کند.
راه های سوق به معنویات عبارتست از: بیان حقایق و باطن عالم وجود، تبیین فطرت پاک خداجوی، اشاره به لذت های معنوی و نتایج آن و ذکر داستان هایی از عبادیات و معنویات سلف صالح و نیز ذکر و توضیح جاذبه های نماز و آثار بی بدیل آن.
12-12 در مسائل سیاسی و در صحنه های انتخاباتی موضع گیری خاص نداشته باشد.
13-12 حضور فعال در صحنه های مختلف
حضور فعال در صحنه های اجتماعی و مشارکتی و اقتصادی، به خصوص در کمک رسانی به نیازمندان مسجدی.
14-12 دارای زندگی بی آلایش و در حد متعارف باشد.
15-12 مردم داری
یعنی خود را در غم و شادی مردم شریک بداند. (البته آن موارد شرعی مدنظر است.)
1-15-12مصادیق مردم داری در معارف اسلامی
احسان زمینه ساز محبت و جذب دل هاست؛ «الانسان عبدالاحسان»: انسان بنده احسان است، «بالاحسان تملیک القلوب»[26] با احسان قلب ها تسخیر می شود.
به حسن خلق توان کرد صید اهل نظر به آب و دانه بگیرید مرغ دانا را[27]
امام علی(علیه السلام) فرمود:
«البشاشة حبالة، المودة»
گشاده رویی، دام دوستی است.[28]
امام علی(علیه السلام) فرمود:
«اول عوض الحلیم من حلمه ان الناس انصاره علی الجاهل»
نخستین دستاورد بردبار از بردباری خود، پشتیبانی مردمان از او در برابر نادان است.
امام علی(علیه السلام) فرمود:
«الحلم رأس الریاسة»
سرآمد ویژگی های ریاست، بردباری است.
امام علی(علیه السلام) فرمود:
«العسر یفسد الاخلاق»[29]
سخت گیری، اخلاق را تباه می سازد.
امام علی(علیه السلام) فرمود:
«الرفق یسیر الصحاب و یسهل شدید الاسباب»
رفق، دشواری ها را آسان می سازد و سبب های سخت را سهل می کند.[30]
امام علی(علیه السلام) فرمود:
«قلوب الرجال و حشیه فمن تالفها اقبلت علیه»[31]
و «التوددّ نصف العقل»[32]
باید توجه داشت که اوقات مردم، امانت است و باید در حفظ این امانت کوشا بود.
یعنی خود را به بی خبری زدن. این ویژگی اخلاقی اگر به جا و به موقع به کار گرفته شود، طرف مقابل را در حوزه جاذبه محبت و بزرگواری انسان قرار می دهد.
امام صادق(علیه السلام) می فرماید:
«صلاح حال التعایش و التعاشر ملأ مکیال ثلثاء فطنه و ثلثه تغافل»
صلاح زندگی با مردم همچون پیمانه پری است که دو سوم آن فهم و آگاهی و یک سوم آن چشمپوشی است.[33]
یک مدیر موفق، باید از منبع نیروی انسانی و ابزارها و وسایلی که با کمک آنها می توان به مسجد و مرکز فرهنگی رونق بخشید و توجه مردم به خصوص نسل جوان را با آنها جلب کرد، به نحو مطلوب و شیوه های نو بهره ببرد.
2. ایجاد واحدهای آموزشی
مانند ایجاد گروه ها و کمیته های علمی، پژوهشی، تخصصی و… در این رابطه بسیج و پایگاه مقاومت نقش ممتازی دارد.
3. ایجاد خلاقیت
مدیر و معلمی موفق است که قدرت ارائه فکر نو و اندیشه جدید و طرح برنامههای جذاب و جالب را داشته باشد. در غیر این صورت، نیروی جوان از برنامه های تکراری گریزان و در نتیجه جذب مراکزی می شود که برای او از راه های مختلف و شبکه های ماهواره ای و رایانه ای، جاذبه کاذب ایجاد می کند.
4. انگیزه
انگیزه، یکی از مؤثرترین عوامل جذب است که از دیدگاه عالمان دینی، صورت های مختلف دارد، مانند: انگیزه پنداری، انگیزه مادی و انگیزه معنوی.[34]
معلم و مربی، با لحاظ کردن مناسبات و ملاحظات افراد، از صورت های ذکر شده بهره برده و آنگاه آن انگیزه ای که دارای قوی ترین قدرت و عمیق ترین تأثیرات و از تداوم برخوردار است و روح و روان انسان را هنگام کمبودها، ناکامی ها و یأس و ناامیدی، از تزلزل و بحران حفظ می کند، یعنی انگیزه معنوی، در میان متعلّمین خود ایجاد کند.
5. شرکت دادن جوانان و نوجوانان درمسؤولیتها با هدف جذب دیگر جوانان
در مساجد هر نوجوان و جوانی می تواند با توجه به علایق و توانایی هایی که دارد، اجرای کاری را عهده دار شود و رابطه مناسب با دیگر افراد هم سن و سال خود برقرار نمایند و آنها را به مسجد و مراکز دینی و تربیتی جذب نمایند.
6. اجرای مسابقات
مانند مسابقات علمی، ورزشی، هنری و رزمی(با همکاری پایگاه مقاومت بسیج مسجد)، برای جوانان و نوجوانان جاذبه برانگیز است و در تحقق اهداف مسجد، نقش مؤثری دارد.
پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) در این باره می فرمایند:
«اذا صلی احدکم بالناس فلیخفّّف فانّ منهم الضعیف و الکبیر و ذالحاجه و اذا صلّی لنفسه فلیطول ماشاء»[35]
هرگاه فردی از شما امام جماعت شد، باید نماز را کوتاه کند و به حداقل اکتفا نماید چون در میان اقتداکنندگان، انسان های ضعیف و سالخورده و مریض و نوجوان و افراد دارای مشکلات(مغازه دار، مسافر ... ) هستند، بسیارند و هر زمان برای خودت به تنهایی نماز می خوانی به هر میزان مایل هستی طول بده.
اقامه نماز در اول وقت به منظور دو جهت است اصلی است؛ اول، اهمیت برگزاری نماز در اول وقت به دلیل تأسّی و اقتدا به ائمه معصومین(علیهم السلام)، دوم، رعایت حال مردم و ارزش گذاری به وقت آنان.
3. ایجاد مکانهای جذاب برای جوانان و نوجوانان[36]
یعنی بسترسازی و فضاسازی مطلوب به عمل آید تا زمینه حضور جوانان و نوجوانان، اعم از زن و مرد را در مسجد ایجاد کند. مثلاً، اگر کانون های فعالی در کنار مسجد ایجاد شود و به کارهای فرهنگی، هنری، تفریحی و ورزشی بپردازد و امکانات لازم چون کتاب های مناسب با ذوق و سن افراد و کتابخانه مناسب و سایت های اینترنتی علمی و تربیتی و متصدیان خوش برخورد، فراهم آید، امکان جذب و جلب آنها به مسجد وجود خواهد داشت.
4. راههای اصلاح و مؤثرترین آن را بشناسد
علّامه طباطبایی در تفسیر کبیر المیزان، راه های اصلاح و تربیت را سه طریق می داند:
1. از راه توجه دادن به منافع و آثار دنیوی. مثلاً هر کسی راست بگوید، در میان مردم و جامعه از اعتبار و ارزش برخوردار است و ...
2. از راه توجه دادن به منافع و آثار اخروی، (همچنین توجه دادن به ضرر و زیان آخرت)
3. از مختصات قرآن است و در هیچ یک از کتب آسمانی و تعلیمات انبیا نیامده است و آن، این است که انسان را از نظر روحی و علمی طوری تربیت کنند و چنان علوم و معارف را در وجود او بپرورانند که با وجود آن، موضوعی برای رذایل و زشتی ها باقی نمی ماند. مثلاً کسی که ریا می کند و برای غیر خدا کاری انجام می دهد، یکی از دو علت بیشتر ندارد؛ یا می خواهد از این راه کسب وجه و عزتی در نظر طرف بکند و یا از قدرت او می ترسد، چنین کسی وقتی متوجه می شود که قرآن می فرماید: «انّ العزّه لله جمیعاً»[37] و «انّ القوه لله جمیعاً»[38] و به راستی به این دو حقیقت ایمان راسخ داشته باشد و بداند که عزت و قدرت فقط مال خداست، چنین کسی موضوعی برای ریا و ظاهرسازی در او باقی نمی ماند، نه به کسی امید دارد و نه از کسی می ترسد.
5 .مخاطب شناسی
مخاطبین در این مقاله، نمازگزاران و همه اقشار جامعه که به نوعی در برنامههای مساجد شرکت میکنند، میباشند، به اعتبارات مختلف(حالات، روحیات، ویژگیهای فردی و اجتماعی)دارای اقسام و دستههایی هستند که باید مورد توجه قرار گیرد:
الف) تقسیم مخاطبین به اعتبار مقتضای حال
حال متکلم نسبت به مخاطب باید حال طبیب نسبت به مریض باشد، همان طوری که لازم است که طبیب اول، بیماری مریض را تشخیص داده و بعد، او را به داروهای مناسب معالجه کند، همچنین متکلم، اول باید حال مخاطب را بشناسد و بعد سخن را به نحوی که مناسب با حال اوست بیان نماید. یعنی کلام را به قدر نیاز او ادا نماید، نه زاید باشد تا اطناب، خسته کننده گردد و نه ناقص باشد تا ایجاز مخلّ صورت گیرد.[39]
بنابراین، مخاطب به اعتبار مقتضای حالش به سه دسته تقسیم می شود:
دسته اول: مخاطب خالی الذهن
مقصود از خالی الذهن، مخاطبی را گویند که در صفحه و لوح ذهن او هیچگونه شک و تردید نقش نبسته است. اینها، افرادی هستند که آمادگی زیادی دارند و دل های آنها آماده پذیرش حقایق و معارف الهی است. این دسته از مخاطبین، بعضاً، اگر به راه انحراف کشیده شده یا بشوند، معلول قصور و غفلت و یا عامل فشار است که ناخودآگاه به خطا و انحراف کشیده می شوند.
دسته دوم، مخاطبین مردّد و دارای شک و تردید
معمولاً، روش کاربردی برای این دسته، روش قیاسی و فلسفی و کلامی است. اما به نظر می آید، هر روشی که شخص مردّد را از تردید و شک بیرون کند، مطلوب است و کاربرد دارد و متکلم باید کلامش را با روش های مناسب طوری ادا کند که مخاطب را از شک و تردید بیرون آورد.
دسته سوم، مخاطبین منکر
افراد منکر از دو حال خارج نیستند: اینکه در اثر جهل و غفلت به انکار موضوعی می پردازند، که داروی آنها علم و معرفت است و همین که به واقعیت علم پیدا کنند، دست از انحراف و انکار و لجاجت می کشند. اما گاهی، انکار آنها ناشی از غرض و مرض بوده و اصرار بر انکار می ورزند و واقعیات را انکار می کنند، در این صورت باید بین معاند و غیر معاند فرق گذاشت تا هم ظلمی انجام نشود و هم دیگران سوء استفاده نکنند. معاند که در حقیقت، بنفسه یا مع الواسطه، با طرح و نقشه، فاعل مختار تهاجمات فرهنگی و غیره است، باید به عنوان یک عنصر خطرناک از مجموعه نیروهای مسجد رانده شوند و به قانون سپرده شود. بنابراین، معلم و مربی که با اینگونه افراد سرکار دارد، باید توجه داشته باشد که در مأموریت خود، برای تحقق امر تعلیم و تربیت، کاری نکند که مخاطبین بگریزند.
ب) تقسیم مخاطبین به اعتبار ذوق و حالات روحی و روانی
1. برخی از مخاطبین ذوق شعری دارند، بنابراین تشکیل کانون یا مجمع شعر برای پیشبرد اهداف مطلوب است.
2. بعضی از مخاطبین ذوق هنر آوازخوانی دارند و از صوت و صدای خود، خصوصاً در حضور دیگران لذت می برند.
متولّیان امور مساجد باید کاری کنند که این لذت های معنوی و الهی تبدیل گردد و ذوق آوازخوانی، در جهت تکامل سوق پیدا کند و باید روش هایی را به کار برد که در تحقق اهداف مسجد تأثیر بیشتری دارد و به نظر می آید که از جمله، روش های مؤثّر، تشکیل کانون یا مجمع قاریان قرآن و مدّاحان اهل بیت(علیهم السلام) است.
باید توجه داشت که در زمان اجرای برنامه قرائت قرآن و یا مدّاحی، از همه امکانات صوتی مسجد به کار گرفته شود. این کار موجب می شود که ذوق آوازخوانی جوانان و نوجوانان، ارضا یا تعدیل شده و جذب مراکز کنسرت و موسیقی مبتذل نشوند.
3. تعدادی از مخاطبین هستند که ذوق هنرهای نمایشی دارند
برای فرهنگ پذیر کردن این گروه باید از زبان نمایش و تئاتر مطلوب بهره برد. بنابراین تشکیل کانون تئاتر و نمایش های دینی و مذهبی توصیه شده و از جمله عوامل مؤثر در تحقق اهداف مسجد محسوب می شود.
4. گروهی از مخاطبین هستند که ذوق فلسفی و کلامی و به خصوص کلام جدید دارند و مایل هستند حقایق کلامی را با زبان روز بفهمند.
5. برخی از مخاطبین هستند که فهم پذیری آنها نسبت به حقایق دینی با زبان قصه صورت می گیرد. این افراد در وهله اول، کودکان مسجدی هستند(بین 3 تا 13 سال) و در وهله دوم، بی سوادان سالمند هستند. پس باید در بیان قصه و موضوع آن دقت لازم به عمل آید.
6. گروهی از مخاطبین هستند که با اردوهای زیارتی و آموزشی، دین ورز و معارف پذیر می شوند. بنابراین تشکیل کانون اردو با دست اندرکاری جوانان مسجد توصیه می شود.
ج) تقسیم مخاطبین به اعتبار شرایط سنی و خواسته ها و آرمان ها
کودکان (از سنین 2 تا 12 سال)
نوجوانان (از سنین 12 تا 18)
جوانان (از سنین 18 تا 35)
میانسالان و بالاتر
هر یک از این گروه ها، ویژگی ها، خواسته ها و آرمان هایی دارند که بیان همه آنها در این مقاله نمی گنجد، اما از آنجایی که، جوانان و نوجوانان مخاطبان اصلی برنامه ها و فعالیت های علمی و تربیتی مساجد هستند، بنابراین با لحاظ کردن مقتضیات زمان و مکان، مهمترین ویژگی های جوان و نوجوان امروز را ذکر می کنیم تا با ملاحظه این ویژگی ها، مدیران، متولّیان و مربیان مساجد برنامه ریزی نموده و انشاءالله توفیقاتی کسب نمایند.
ویژگی های تربیتی نوجوانان
اولین مرحله نوجوانی، گذر از دوران بحران است. در این مرحله، هر چه در زندگی گذشته نوجوان رخ داده است، در وضع فعلی او اثر می گذارد و اتفاقات و تربیت این مرحله نیز در وضع زندگی آینده اش تأثیرات پایداری خواهد داشت.[40]
در زمانی که نوجوان به سرعت با تغییرات جسمانی مواجه می شود، اجتماع از او می خواهد که مستقل و مسئولیت پذیر باشد، درس های خود را به خوبی مطالعه کند، تکلیف های اسلامی را انجام دهد ... و با توجه به موارد ذکر شده، اهمیت مسجد به منزله محیطی تربیت کننده نمایان می شود.
در این مرحله نوجوان می خواهد از ویژگی های دوران کودکی فاصله بگیرد و در جنبه های گوناگون به استقلال برسد. باید توجه داشت که برخی از رفتارهای نوجوان که در نظر والدین و یا مربیان آنها ناپسند می آید، اقتضای سن نوجوانی است؛ به علاوه اختلاف سنی بین نوجوان و والدین با مربیان، ناسازگاری را افزایش می دهد.[41]
در این مرحله نوجوان مایل است خود را فردی مستقل معرفی کند و ویژگی های دوره کودکی خود را کنار گذارد، برای این منظور نوجوان شروع به انتقاد از والدین و اطرافیان می کند که در کودکی مورد پذیرش و احترام وی بوده اند. در برخی موارد نوجوان عیب های والدین و بزرگترها را چندبرابر جلوه می دهد و نقاط منفی در نظر او بیشتر جلوه می کند. محبت ها و رسیدگی های والدین را مداخله و می داند. اینها همه نشان دهنده خصیصه نوگرایی نوجوان است.[42]
در مرحله رشد عقلانی، نوجوان این قابلیت را پیدا می کند که درباره گذشته و آینده مسائل ممکن و مجرد، بهتر بیندیشد. به این ترتیب افکار نوجوان دیگر صرفاً به آنچه می بیند و واقعیات ملموس محدود نیست. او می تواند به طور منطقی و منظم به بررسی موضوعات و مسایل انتزاعی بپردازد. موضوعاتی که نوجوانان درباره آنها فکر می کنند و عقاید خود را بر اساس آنها شکل می دهند، طیف وسیعی از مسائل اخلاقی، مذهبی، سیاسی، علمی و غیره را شامل می شود.[43]
بنابراین اگر روح نوجوان با مطالب انحرافی و اشتباهات و شبهات عقیدتی تغذیه گردد، به همان صورت هویت او شکل می گیرد و جبران آن بسیار دشوار است. پس بر مربیان و معلمان امور دینی و تربیتی لازم است که به این ویژگی توجه و عنایت خاص داشته باشند.
در نوجوانی، یک خودمیان بینی به وجود می آید که مرحله ای گذرا در رشد شناختی نوجوان است. یکی از آثار این پدیده رفتارهای جلف و با هدف جلب توجه و خودنمایی است که در برابر جنس مخالف بیشتر دیده می شود. بسیاری از نوجوانان که وضع ظاهری، رفتار و کلام جلف و نسنجیده ای دارند، می خواهند به این طریق خود را مطرح کنند و توانایی خود را با هویتی منفی نشان دهند. موضوع دیگر، احساس جلب توجه بودن است. نوجوانان احساس می کنند ظاهر و رفتارشان مورد توجه و بررسی دیگران است.[44]
بنابراین باید توجه داشت که نوع پوشش، حرف زدن و رفتار نوجوانان در مرحله آغازین تعلیم و تربیت مورد انتقاد قرار نگیرد. همانطور که از روایات اسلامی به دست می آید، تعلیم و تربیت امر تدریجی است و به مرور زمان می توان منفی ها و ناهنجارها را از افراد دور کرد.
ویژگی های تربیتی جوان امروز
1. بسیاری از جوانان امروزی از تعلیم مستقیم امور تربیتی و اخلاقی متنفرند، به خصوص که اگر خودشان مشخصاً مورد اشاره گوینده باشند. در اینگونه از موارد باید از زبان و روش قرآن استفاده کرد. قرآن کریم غالباً در نکوهش و مدح اشاره تصریحی ندارد و معمولاً دارندگان صفت زشت را نکوهش و صفت نیک را مدح می کند. مانند: «ویل لکل همزه لمزه - ویل للمصطففین - ویل للمکذبین ...»
2. جوان عصر حاضر از رمز و راز و از پرده گویی و از طریق ایما و کنایه بیشتر لذت می برد. بدین جهت در تماشای فیلم ها و خواندن کتاب ها بیشتر دقت می کند تا بر زوایای پنهان آن پی ببرد.
قرآن کتابی است که در خود رمز و رازهای فراوان دارد. وقتی این کتاب مقدس برای جوان امروزی که از رازها و رمزها لذت می برد معرفی شود، طبیعتاً هر کسی که با زبان قرآنی با او حرف بزند می پذیرد.
3. جوان امروز واقع گرا است. پس باید برای او از واقعیت ها گفت و هیچ کتابی به مانند قرآن و عترت از واقعیت برخوردار نیستند.
4. جوان قرن 21، اهل شبهه است. بنابراین وقتی شبهه جا باز می کند که شبهه کننده، موضوع مورد شبهه را بشناسد و بر رموز آن آگاه گردد. در این صورت واقعیت برای او ماندگار خواهد بود. به همین خاطر است که می گویند: «ذکر الیشیء مبهماً ثم مفسّرا اوقع فی النفوس»[45]
5. جوان امروز عدالتخواه و در پی آزادی است.
6. جوان عصر حاضر، امور تعبّدی محض را قبول نمی کند و به دنبال فلسفه و چراها می گردد. زبان قرآن پاسخگوی این ویژگی جوان امروزی است زیرا قرآن هیچگاه انسان ها را به تعبد محض دعوت نکرده است و تأکید دارد: «ادع الناس بالحکمه و الموعظه الحسنه و جادلهم هی احسن.»
7. جوان امروز به برکت پیشرفت فناوری قدرت تخیّل زیادی پیدا کرده است.
8. جوان امروزی می خواهد چون کارآگاهان، از قراین و شواهد خیلی دور، واقعیت را بیابد.
زبان قرآن به این ویژگی جوان نیز پاسخگوست. قرآن کریم نشانه های خیلی دور از اشیا را بیان کرده است. مثلاً در بیش از 1400 سال قبل به پدیده لقاح درختان، وجود اتم، مرکزیت خورشید و ... اشاره کرده است. بنابراین اگر قرآن و عترت به درستی معرفی شوند و پاسخ های جوان امروزی از قرآن و عترت به او داده شود، او دین را با تمام وجود می پذیرد.
مدیریت فرهنگی و تربیتی مسجد باید روش های موجود را در این حوزه ها بشناسد و مؤثرترین آنها را متناسب با مقتضیات حال مخاطب، جهت پیشبرد اهداف خود به کار بندد. ما در اینجا سه روش عقلانی، عرفانی و هنری را مورد توجه قرار می دهیم:
1. روش استدلالی و عقلانی
1در روش استدلالی و فلسفی که در واقع برای تنظیم و تبیین گزاره های دینی و پاسخ به شبهات مورد استفاده قرار می گیرد، سه نکته قابل ذکر است:
نکته اول: اگر پذیرفتیم که اهداف به کارگیری شیوه استدلالی، تعقل و فلسفه جهت آموزش دین، تنسیق گزاره های دینی، تبیین آنها و پاسخگویی به شبهات است، در این صورت نباید با اعمال این روش به دنبال تولید ایمان، افزایش تقوی و آدم سازی بود. بنابراین نباید از کسی که با این روش دین، آموزش و معارف شناسی می کند، توقع داشت که نماز شب بخواند. با این روش سه هدف دنبال می شود: اول، اینکه فرد مردد، منکر و یا نامؤمن، مؤمن گردد. دوم، اینکه فرد مؤمن ایمانش تقویت و دو چندان شود و سوم اینکه ایمان شخص مؤمن کاهش نیافته، سست و متزلزل نگردد.
نکته دوم: این روش، مخاطبین خاصی دارد و شامل عامه مردم نمی شود، اگر به تاریخ کلام و فلسفه نگاه کنیم، خواهیم دید که اینگونه مسایل، مباحث، اندیشه ها و روش ها، مخاطبین محدود داشته و تنها عده ای از اهل ذوق و یا نخبگان را شامل می شده است. بنابراین، متولیان این امر، از تعمیم مباحث عقلی و فلسفی به سطح عمومی باید پرهیز نمایند.
نکته سوم: در پاسخ به شبهات به روش عقلی و فلسفی، باید به این نکته توجه شود که شبهه و سؤال متناسب با هر دوره ای متفاوت است، لذا بخشی از تلاش متولی این امر باید این باشد که شبهه ها و سؤالات را اول، از منابع اصلی،دوم، فعالانه (نه منفعلانه) و سوم متناسب با سطح شبهه، شناسایی کرده و با استفاده از منابع اصیل دینی و استدلال های استوار عقلی پاسخ دهد.[46]
2. روش عرفانی
در نگاه عرفانی، عارفان به گونه ای کاملاً مستقل و متمایز، دین و معارف را آموزش داده و می دهند. این آموزش اشکال مختلفی داشته و دارد؛ گاهی غیررسمی گاهی عملی، و در برخی موارد نظری و گاهی هم به صورت ادیبانه بود و بسیار مؤثر و با نفوذ بوده و هست. دلیل آن، این است که عرفان، محبت و انس با دل و جان آدمی ارتباط دارد و آنچه در رابطه با درون و قلب انسان شکل گیرد، تأثیرش بیشتر است.
در روش عرفانی دو نکته باید مدّنظر باشد: اول اینکه چون امروزه نحله ها و اندیشه های بسیار متنوع، اما غیر دینی مثل عرفان بودا، عرفان چینی، شینتو و عرفان سرخ پوستی رواج یافته است، بنابراین از یک سو احساس نیاز به عرصه عرفان ناب اسلامی فزونی یافته است و از سوی دیگر، ورود در این مسیر، قدم گذاردن بر لب دره ای عمیق است پس باید احتیاط کرد. نکته دوم اینکه در عرفان اسلامی در کنار حرف های بلند و نورانی، سخنان آلوده هم کم نیست، لذا باید در تشکیل سخنرانی ها و جلسات عرفانی دقت کرد، تا عرفان ناب را با پالایش درونی به دست آورد.[47]
3. روش هنری
روش هنری، قالب های مختلفی دارد و می توان برای آن نمونه های مختلفی بیان کرد که از جمله آنها، زبان قصه و رمان است. این شیوه در قرآن بسیار مورد توجه قرار گرفته است و بیش از 70 قصه در قرآن آمده است و 27 قصه مربوط به انبیای الهی است و تعداد آیات مربوط به قصص 1500 آیه است.
در اهمیت زبان قصه و رمان در روش هنری، می توان نمونه هایی را به عنوان شاهد ذکر کرد:
شاهد اول؛ قرآن کریم است که به ما می گوید: مسایل اعتقادی را می توان محسوس نمود و در قالب مقوله های هنری به مخاطبین عرضه داشت و این دقیقاً همان کاری است که امروزه بیگانه ها انجام می دهند. آثار افرادی همچون راسل، سارتر، بکت، کوندرا، اونامونو، کوئیلو و ده ها نویسنده دیگر بهترین شاهد این مدعاست. کارتون هایی نظیر «دوقلوهای افسانه ای»، «پینوکیو» و «ای کیوسان» حاصل یک فرهنگ و تمدن اند. دوقلوها به مخاطب این اندیشه را القا می کند که اتحاد دو ناهم جنس و تمرکز آنان قدرت می آورد و این خلاصه تفکر بودا است. کارتون «پینوکیو» یک دوره سیر و سلوک و عرفان مسیحیت است و کارتون «ای کیوسان» تداعی کننده عرفان یوگا است.[48]
شاهد دوم؛ بخش مهمی از روایات ائمه معصومین(علیهم السلام) است که در این رابطه به تفسیر آیات 13 تا 16 سوره «فصّلت» مراجعه شود.
شاهد سوم؛ فرهنگ اسلامی ایرانی: در این فرهنگ قصه گویی، نقالی ها، پرده خوانی ها و تعزیه گویی ها و ... نمونه هایی از این فرهنگ است که خاستگاهی جز دین و قرآن ندارد.
شاهد چهارم؛ شاهد کارهای ادبی ایران اسلامی است، مانند شاهنامه، افسانه های مثنوی، حکایات گلستان و بوستان ، داستان های کلیله و دمنه و نمونه های دیگر.
شاهد پنجم؛ اینکه اهتمام به قصه تا بدان حد بود که حتی سرآمد نوابغ و فیلسوفان یعنی ابن سینا، عاقبت به این روش روی می آورد و قصه «سلامان و آبسال» و نیز «رساله الطیر» را می نگارد.
شاهد ششم؛ اینکه بسیاری از متفکران و اندیشمندان و کارشناسان دریافته بودند که بهترین، آسان ترین و سودمندترین شیوه تعلیم و تربیت، روش تمثیل است.
خلاصه کلام اینکه، هنر به دلیل داشتن قالب ها و زبان های متعدد، چیزی نیست که عده ای او را نطلبند، بلکه به مزاج و ذوق هر کسی متناسب است. پس یکی از عالیترین ابزار و روش تعلیم و تربیت، روش هنری است.
تبلیغات مطلوب نیاز به مدیریت خلّاق و صاحب هنر دارد، نقش تبلیغات و اینکه یکی از عناصر مهم در تأثیرگذاری تعلیم و تربیت است بر کسی پوشیده نیست. مانند فضا سازی معنوی در درون و بیرون مسجد، اعلام برنامه ها و فعالیت های مسجد از طریق تراکت، بروشور، تهیه و تنظیم هفته نامه یا ماهنامه با حجم مناسب با هدف اطلاع رسانی و آموزش و شکوفایی استعدادهای نوجوانان و جوانان مسجد است.
نتیجه
با توجه به دلایل ذکر شده که دلالت می کنند بر اینکه مسجد در نگرش شارع اسلام، کانون تعلیم و تربیت و فعالیت های دینی و فرهنگی است، این سؤال مطرح می شود که چگونه می توان چراغ این کانون را برای همیشه روشن نگه داشت و افراد زیادی در پرتو نورافشانی های آن بهره برده و همواره مجذوب آن شوند؟ این سؤالی است که موضوع این مقاله را تشکیل می دهد. و آن اینکه تحقق یک چنین آرمان مقدس در مکانی که قداست آن به بیت الله بودن است، عوامل و عناصر مؤثری را می طلبد که در صورت تحقق آن عناصر با تمام ویژگی هایی که در این مقاله آمده است، رسیدن مسجد به اهداف مقدسش عینیّت پیدا می کند که از جمله یکی از مهمترین عناصر، عنصر مدیریت فرهنگی مسجد است. این مدیریت در صورتی توفیق می یابد که دارای ویژگی هایی باشد که در غیر این صورت نه تنها قادر نیست مسجد را در مسیر اهداف عالیه و مقاصد الهی اش رهنمون سازد، بلکه نتیجه عکس می دهد؛ یعنی چه بسا موجب انحراف خواهد شد و اهداف مسجد ضرار را دنبال خواهد کرد.
فهرست منابع
پی نوشت ها:
[1] - روژه گارودی، مسجد آئینه اسلام، انتشارات ژگوار، به نقل از سایت خبرگزاری مهر
[2] - ذهبی – التفسیر و المفسرون ج 1 ص 75.
[3] - بغدادی – الفرق بین الفرق ص 74.
[4] - مقریزی، الخطط ج 2 ص 246.
[5] - آدام متز – تمدن اسلامی در قرن چهارم (ترجمه فارسی) ج 1 ص 207
[6] - یاقوت حموی، معجم الادیاء ج 1 ص 246.
[7] - آدام متز، همو.
[8] - تلمسسانی، نفح الطیب ج 2 ص 79.
[9] - احمدی، مسعود، مدیریت اسلامی، انتشارات نشر ویرایش، چاپ اول 1383، ص 46.
[10] - میزان الحکمه ج 2 ص 550.
[11] - همان.
[12] - تقوی ، سید رضا، نگرشی بر مدیریت اسلامی. انتشارات سازمان تبلیغات چاپ 7، 1372، ص 177.
[13] - بحارالانوار ج 78 ص 176.
[14] - نبوی – محمدحسن، مدیریت اسلامی، انتشارات دفتر تبلیغات قم، چاپ 5 سال 1378 ص 67.
[15] - احمدی، مسعود- همان، ص 154.
[16] - احمدی، مسعود، همان. ص 172.
[17] - نورالثقلین: ج 4 ص 584.
[18] - غررالحکم، ج 2، فصل 15، ص 303.
[19] - ابوالقاسمی، محمدجواد، امام و مأموم در جلوه گاه حضور چاپ اول سال 1378 ص 121.
[20] - وسایل الشیعه، باب الحدیث 2
[21] - بقره آیه 44.
[22] - سایت خبرگذاری مهر – توصیه هایی برای رفتار با نوجوانان و جوانان در مساجد
[23] - گلشن راز – شیخ محمود شبستری.
[24] - علامه حسن حسن زاده آملی، دلنامه و خداینامه، گرد آورنده مجتبی آوریده.
[25] - دیوان شمس ج 2 ص 22.
[26] - غررالحکم ج 7 صص 70- 69. (3) نهج البلاغه، حکمت 6.
[27] - . محمد جواد ابوالقاسمی، همان ص 91. (4) همان، حکمت 206.
[28] - نهج البلاغه، حکمت 6 .
[29] - غرورالحکم ج 7 ص 311.
[30] - شرح غرورالحکم ج 2 ص 45.
[31] - حکمت 50
[32] - حکمت 143.
[33] - محمدجواد ابوالقاسمی، همان. ص 102.
[34] - آبت اللّه مکارم شیرازی، فرماندهی در اسلام. فصل سوم، انتشارات هدف صص 70 تا 75
[35] - محمد جواد ابوالقاسمی، همان ص 69.
[36] - محمد جواد ایوالقاسمی، همان ص 126.
[37] - سوره یونس آیه 65.
[38] - بقره آیه 165.
[39] - ناشر، عبدالحسین (حسام العلماء) دررالادب، انتشارات هجرت ص 22.
[40] - سایت خبرگزاری مهر، مقاله مسجد
[41] - همان
[42] - همان
[43] - همان
[44] - همان
[45] - ادبیات عرب، کتاب جامع المقدمات، کتاب هدایه.
[46] - فعالی، محمد تقی مقاله سه رویکرد در آموزش دین، نشریه معارف، فروردین 1381. معاونت اساتید و دروس معارف اسلامی.
[47] - همان
[48] - همان