اولین پرستشگاه در تاریخ انبیاء
خانه کعبه و اطراف آن که به مسجدالحرام نامبردار است، مکان پرستش خداوند یگانه از آغاز هبوط[1] حضرت آدم علیه السلام بر زمین است. گفتهاند خانه کعبه پس از دو هزار و دویست و چهل و دو سال پس از هبوط و در عصر حضرت نوح علیه السلام که طوفان و طغیان آب سراسر جهان را فرا گرفت و تمام زمین به زیر آب فرو رفت[2]؛ گرچه خانه کعبه به زیر آب نرفت و غرق نشد و به همین مناسبت به آن «بیتالعتیق»[3] نیز می گویند؛ ولی آسیبهای فراوانی به آن وارد شد. تا اینکه حضرت ابراهیم علیه السلام با همکاری فرزندش در پنجم ذیالقعده سال سه هزار و چهارصدوبیست و نه بعد از هبوط حضرت آدم علیه السلام چیدن پی دیوار کعبه را آغاز کردند و در بیست و هفتم ذیالقعده همان سال ترمیم و تجدید آن را پایان دادند.[4] و سپس حجرالاسود را که از سنگهای بهشت است به دیوار آن نصب کردند.[5]
ساختمان کعبه به شکل مکعب مستطیل و دارای چهار رکن است مجموعه چهار رکن را ارکان کعبه می گویند. نخستین بار حضرت اسماعیل علیه السلام پردهای بر کعبه کشید و بعدها قریش نیز چنین کردند و پردهداری منصبی ویژه و مهم برای آنان محسوب می شد.[6] این بنای شریف بخشهای دیگری هم دارد که عبارت است از:
ملتزم: قسمتی از دیوار و پائین دیوار کعبه که در یک سوی آن حجرالاسود و در سوی دیگرش در کعبه قرار دارد. که مردم در آن قسمت می ایستند و به دیوار می چسبند و دعا می خوانند.[7]
با بنای اولین پرستشگاه انبیاء در مکه معظمه مرتبهای از رشد و تکامل انسان به سوی خداوند متعال آغاز شد و همه انبیاءالهی پس از مبعوث شدن خانه هایی برای عبادت و بندگی و تزکیه و تعلیم بندگان او فراهم نمودند تا پایگاه هایی برای تجمع مؤمنین و بالندگی و شکوفایی وجود آن ها در حرکت به سوی خداوند باشد و آنها را از مکر و فریب دشمنانشان در عرصه های مختلف حیات حفظ و پاسداری نماید.
هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و شکلگیری مساجد در صدر اسلام
با پیشرفت سریع اسلام در شهر یثرب مقدمات هجرت رسول خدا و مسلمانان مکه بدان شهر فراهم شد.
نفوذ اسلام در شهر یثرب فرج و گشایش بزرگی برای پیامبر و مسلمانان بود و او به مسلمانان دستور داد هر یک از شما که تحمل آزار اینان را ندارد به نزد برادران خود که در شهر یثرب هستند، برود. روز به روز بر تعداد مهاجرین افزوده می شد و تدریجاً مکه از مسلمانان خالی می گردید. مشرکین خود به فکر نابودی رهبر نهضت مقدس یعنی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم افتادند که از هر تیره و قبیلهای از قبایل و تیره های عرب حتی از بنیهاشم یک مرد را انتخاب کنند و هر کدام شمشیری به دست بگیرند و یک مرتبه بر او بتازند و همگی بر او شمشیر بزنند و در قتل او شرکت جویند و بدین ترتیب خون او در می ان قبایل عرب پراکنده خواهد شد و بنیهاشم نیز که خود در قتل او شرکت داشتهاند نمیتوانند مطالبه خونش را بکنند و به ناچار به گرفتن خونبها راضی می شوند. از آن سو جبرئیل بر پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شد و توطئه مشرکین را در ضمن آیه: (وَ إِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذینَ کَفَرُوا لِیُثْبِتُوکَ أَوْ یَقْتُلُوکَ أَوْ یُخْرِجُوکَ وَ یَمْکُرُونَ وَ یَمْکُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرین)[12] (به خاطر بیاور) هنگامى را که کافران نقشه مىکشیدند که تو را به زندان بیفکنند، یا به قتل برسانند، و یا (از مکّه) خارج سازند آنها چاره مىاندیشیدند (و نقشه مىکشیدند)، و خداوند هم تدبیر مىکرد و خدا بهترین چاره جویان و تدبیرکنندگان است. به اطلاع آن حضرت رسانید.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم تصمیم گرفت همان شب از مکه خارج شود. پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم به فرمان خدا، علی را در بستر خود گذاشت.[13] پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به همراه ابوبکر سه روز در غار ثور ماند. یأس مشرکین از یافتن محمد صلی الله علیه و آله و سلم سبب شد که راه ها امن شود و از غار بیرون آمده و به سوی مدینه حرکت کند... تا این که به جایی به نام «قبا» رسید. این منطقه به دلیل واقع شدن در جنوب شهر مدینه اولین محلی بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به آن وارد شد و چند روزی را در آن جا به سر برد تا آن که حضرت علی علیه السلام و برخی دیگر از اعضای خانوادهاش به ایشان پیوستند، آنگاه همگی راهی یثرب شدند. در سه یا چهار روزی که رسول صلی الله علیه و آله وسلم در قبا بود، مسجدی در این ناحیه بنا فرمود و دیوارهایی گرد آن کشید. بنا به نقل روایات بسیار مسجد قبا مصداق آیه: (لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فیه)[14] آن مسجدى که از روز نخست بر پایه تقوا بنا شده، شایستهتر است که در آن (به عبادت) بایستى، می باشد. به دلیل نزول همین آیه در شأن مسجد قبا در آن زمان مسجد قبا را به نام «مسجدالتقوی» می شناختند. هم چنین در ادامه آیه مذکور نقل شده که می فرماید: (فیهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ أَنْ یَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرینَ)[15] در آن، مردانى هستند که دوست مىدارند پاکیزه باشند و خداوند پاکیزگان را دوست دارد، در شأن نمازگزاران مسجد قبا نازل شده است. بدین ترتیب مسجد قبا نخستین مسجدی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آن را بنا کرده است. آن حضرت درباره نماز خواندن در مسجد قبا فرمود: «کسی که خود را در خانهاش تطهیر کند، آنگاه به مسجد قبا درآید و دو رکعت نماز بخواند ثواب یک عمره را برده است.»
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در ادامه مسیر از قبا به یثرب، در می ان قبیله بنی سالم، برای نخستین بار نماز جمعه را اقامه کرد و همین مسأله سبب شد تا محل نماز خواندن ایشان به عنوان «مسجدالجمعه» شناخته شود. نامهای دیگر آن مسجد عاتکه و مسجدالوادی (وادی رانونا) است.
در مسیر عبور حضرت از قبا تا مدینه رؤسای قبایلی که خانه ها شان سر راه آن حضرت بود همگی از خانه های خود بیرون آمدند و چون پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به محله آنان وارد می شد تقاضا می کردند که در محله آنان فرود آید و منزل کند ولی حضرت در پاسخ آن فرمودند:«جلوی شتر را باز کنید و او را رها کنید و به حال خود بگذارید که او مأمور است یعنی هر کجا او فرود آمد و زانو زد من همانجا فرود خواهم آمد»
تا این که به محله بنی مالک بن نجار ـ همان جایی که اکنون مسجدالنبی قرار دارد ـ رسید، شتر آن حضرت زانو زد و خوابید پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم پرسید: «این زمین از کیست؟» عرض کردند: «این جا متعلق به دو فرزند یتیم «عمرو» که نامشان سهل و سهیل است، می باشد و پس از مذاکره با سرپرست آن دو که شخصی به نام معاذبن عفراء بود، آن جا را از او خریداری و مسجد مدینه را در همانجا بنا کردند و در اطراف آن نیز اتاقهایی برای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و همسران آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم ساختند.
«مساحت اولیه مسجد 1050 متر بوده است. نخستین بار به دستور حضرت در سال هفتم هجری پس از فتح قلعه های خیبر، مسجد توسعه یافت و مساحت آن به 1800متر بالغ گشت. در سال 1 علیه السلام هجری به دستور عمر بن خطاب مقداری دیگر بر آن افزوده شد. در سال 29 هجری عثمان دستور داد مسجد را با سنگ و گچ تجدید بنا نمایند و محرابی دیگر بر آن بیفزایند، همچنین برخی از خلفا مانند مروان بن حکم، عبدالملک مروان، ولید بن عبدالملک اموی و مهدی و مأمون عباسی در توسعه و تعمیر بنای مسجد اقداماتی به عمل آوردند.»[16]
به هرحال از آن تاریخ به بعد مساجد بسیاری در عهد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و پس از وی تا قرن دوم در مدینه و اطراف آن بنا شد که عموماً موقعیت تاریخی دارد و حادثه یا حوادث مهم و قابل توجهی در آن رخ داده است. برخی از آنها عبارتند از:
باتوجه به این که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با گروندگان به اسلام اقامه نماز جماعت را بر آنها شرط می نمود و اجرای این شرط مستلزم تأسیس مسجد بود، لذا پس از رحلت آن حضرت نیز همراه با گسترش اسلام و گرایش روزافزون مردمان سایر ممالک به اسلام، مسجدسازی نیز توسعه یافت و گاهی این مساجد بر ویرانه های معابد در کشورهای فتح شده ساخته می شد.[17]
از جمله مساجد مهم که در سده اول و دوم هجری قمری ساخته شد می توان از: مسجد جامع کوفه (1 علیه السلام هق)، مسجد جامع قسطاط که به جامع عمر معروف است (21 ه ق)، مسجد جامع بصره(14 ه ق)، مسجد جامع فیروزان (50 ه ق)، مسجد اموی دمشق (88 تا 9 صلی الله علیه و آله و سلم ه ق)، مسجد جامع زیتونه در تونس (114 ه ق)، مسجد جامع منصور در بغداد (14 صلی الله علیه و آله و سلم ه ق)، مسجد جامع اعظم در قرطبه (1علیه السلام0 ه ق)، مسجد جامع ابن طولون ( 2صلی الله علیه و آله وسلم5 ه ق) و مسجد جامعالازهر (3صلی الله علیه و آله وسلم1 ه ق)، نام برد. برخی از مورخان شمار مساجد قاهره را تا 3 صلی الله علیه و آله و سلم هزار، مساجد اسکندریه را تا 12 هزار و بغداد را تا 3 هزار در قرنهای 5 تا صلی الله علیه و آله و سلم هجری قمری متذکر شدهاند.
طبق گفته یعقوبی، در قرن سوم هجری قمری تعداد مساجد در بغداد سه هزار باب بوده است و همین مطلب را یاقوت حموی می گوید. اگر چه ممکن است ارقام آمده در تعداد مساجد کمی اغراقآمیز باشد ولی به هر حال نشان دهنده فراوانی مساجد در این شهرهاست.[18]
ورود اسلام به ایران و ساخت مساجد
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم همیشه در سخنان و آموزه های خود بنا کردن مسجد را تبلیغ کرده و به آن تشویق می فرمود و از آن به عنوان کاری مهم و در خور ستایش خالق و دریافت پاداشهای فراوان یاد می نمود، به عنوان نمونه به سخنان زیر می توان اشاره کرد.
به همین دلیل ساخت مساجد در مدینه و اطراف آن، به موازات گسترش اسلام و ازدیاد گروندگان به آنرو به افزایش گذاشت، بالاخص این که مساجد مسلمین مانند معابد آیینهای دیگر صرفاً محل عبادت و اعمال فردی نبود بلکه بسیاری از شؤون آموزشی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و نظامی در آن متمرکز گردیده و به انجام می رسید. شهید مطهری در این باره می گوید: «... در مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم رسماً حلقه های درس تشکیل می شد و در آن حلقه به بحث و گفتگو درباره مسایل اسلامی و تعلیم و تعلم پرداخته می شد...»[22]
بعدها که دامنه فتوحات اسلامی گسترش یافت مسجدهای بزرگ و باشکوهی ساخته شد و یکی از استفاده های مهمی که از آنها شد تشکیل جلسات درس متعدد در آنها بود. معاویه ابن ابی سفیان نقل می کند: «زمانی که وارد مسجد نبوی شدم حلقه درسی را دیدم که در آن مردم با توجه کامل نشسته بودند و آن حلقه درس حضرت اباعبداللهالحسین علیه السلام بود که جمع چنان محو سخنان و بحث علمی او شده بودند که گویا پرندهای برسرشان نشسته بود و آنان از ترس این که پرواز کند حرکت نمیکردند، همه با توجه کامل برای فهم و درک بهتر به سخنان حسین علیه السلام گوش می کردند.[23]
سرتوماس آرنولد می نویسد:
«مسجد تنها یک عبادتگاه نبود، بلکه مرکزی بوده است برای حیات سیاسی، اجتماعی، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سفیران را در مسجد به حضور می پذیرفت، شئون دولت را از مسجد اداره می کرد و برای مردم در امور سیاسی و دینی از فراز منبر پیام می فرستاد.»
خلفای بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز سفرا را در مسجد به حضور می پذیرفتند و قراردادهای مهم دولتی و بینالمللی در ارتباط با مصالح عمومی در مسجد منعقد می شد.[24]
در زمان حکومت عمر که از سال 13 تا 23 هجری قمری مطابق با صلی الله علیه و آله وسلم34 تا صلی الله علیه و آله وسلم44 می لادی به طول انجامید سپاه اسلام ابتدا سرزمین حیره را در عراق متصرف شد و پس از شکست ارتش ایران در جنگ قادسیه و نهاوند مرکز حکومت ساسانی را که در آن زمان یزدگرد سوم پادشاه آن بود، در عراق تصرف نموده و به دنبال آن مناطق غربی و مرکزی ایران و تا سال 99 هجری قمری تقریباً تمام قلمرو ایران را تحت سیطره خود گرفتند.
پس ارتش اسلام از سال 13 تا 99 هجری قمری در نقاط مختلف ایران حضور داشتند و در این مدت یقیناً مساجد بسیاری تأسیس نمودند و چنان که گفتیم روش لشکر اسلام و مسلمین این بود که در هر کجا وارد می شدند یا مدتی اقامت می کردند، برای خود و همراهانشان مسجد و محل عبادت بنا می کردند. البته گذشت زمان از مساجد آن دوره جز معدودی از مساجد سده اول هجری، چیزی باقی نگذاشته است ولی بنا به دلایل ذکر شده اولین مساجد را در قلمرو ایران آن زمان، لشکر اسلام پس از ورود به این مناطق بناگذاری کرده است. آقای دکتر عبدالحسین زرینکوب در شرح چگونگی فتح مدائن در سالهای بین 13 تا 15 هجری قمری می نویسد:
«... بدین گونه بود که تیسفون و دیگر شهرهای مدائن[25] با کاخهای شاهنشاهی و گنجهای گرانچهارصد ساله خاندان ساسانی به دست اعراب افتاد... از آن قصرهای افسانهآمیز جز ویرانی هیچ چیز بر جای نماند. سعد [سعد ابنابیوقاص فرمانده سپاه اسلام] فرمان داد تا در کهندز[26] تیسفون مسجدی بسازند و از آن پس درین شهر بزرگی که قرنها مرکز موبدان و کانون ثنویت زرتشتی بود به جای آتشگاه و باژ و برسم،[27]جز بانگ اذان و صدای قرآن چیزی شنیده نمیشد و دیگر هرگز در آن جا رسم و آیین مغان تجدید نشد. اندک اندک شهر نیز از اهمیت افتاد و با رونق یافتن بصره و واسط و کوفه، از مدائن و آن عظمت و حشمت دیرینهاش جز شهری کوچک و بیاهمیت نماند... »[28]
در پایان تعدادی از قدیمترین مساجد بر جای مانده در ایران در سده های اول به بعد را ذیلاً ملاحظه می نمایید:
1ـ مسجد جامع اسیر واقع در مرکز بخش اسیر از شهرستان مهر استان فارس مربوط به سال 90 هجری قمری .آقای دکتر اکبر اجرایی در این باره می نویسد:
«... مسجد جامع اسیر واقع در مرکز بخش اسیر از شهرستان مهر از جمله مساجدی است که بنابر اسناد معتبر همچون فارسنامه ناصری و جغرافیا و اسامی دهات کشور و... در سال 90 هجری قمری ساخته شده است. مسلماً تا قبل از ساخت مسجد جامع اسیر نیز مساجدی در استان فارس ساخته شده است...»[29]
2ـ مساجد و مسجد جامع بخارا، در کتاب تاریخ بخارا که در قرن چهارم تألیف گردیده و در قرن ششم هجری قمری ترجمه و بازنویسی شده چنین آمده:
«... از بعد رنج بسیار اسلام آشکار کرد و مسلمانی اندر دل ایشان بنشاند... و مسجدها بنا کرد و آثار کفر و رسم گبری برداشت... و مسجد جامع بنا کرد و مردمان را فرمود تا نماز آدینه آوردند تا اهل بخارا را ایزدتعالی ثواب این خیر ذخیره آخرت او کند. قتیبه ابن مسلم مسجد جامع بنا کرد اندر حصار بخارا به سال 94. مر اهل بخارا را فرمود تا هر آدینه در آن جا جمع شدندی، چنان که هر آدینه منادی فرمودی: هر که به نماز آدینه حاضر شود دو درم بدهم. و مردمان بخارا به اول اسلام در نماز قرآن به پارسی خواندندی و عربی نتوانستندی آموختن. و چون وقت رکوع شدی، مردی بود که در پس ایشان بانگ زدی: «بکنیتان کنیت» و چون سجده خواستندی کردن بانگ کردی: «نگونبان کنیت...» [30]
3ـ مسجد آدینه سیستان، سیستان فرمانداری بنام عبدالرحمن سمره در قرن اول هجری داشت، در سیستان مسجد آدینهای ساخت و محراب آن را به حسن بصری بنهاد... حسن بصری به مسجد آدینه اندر نشست و مردمان بر او علم خواندند. [31]
4ـ مسجد فهرج یزد، مسجد فهرج اولین مسجدی است که در قرن اول هجری در زمان سعید بن عثمان از خشت ساخته شد. نمای خارجی مسجد اندود گل، کاهگل و ریگ است و دارای حیاط محدودی است.[32]
5 ـ مسجد شهر شوش، پروفسور گیرشمن در شهر شوش آثاری از یک مسجد خشتی با پیهای آجری و اضلاعی به طول صلی الله علیه و آله وسلم5/55 و عرض 25/45 متر را یافته که دارای طرحی شبستانی است. او باتوجه به سکهای که در آن جا کشف شد، این مسجد را متعلق به اواخر قرن اول هجری و جزء اولین مساجد ایران می داند.[33]
6. مسجد تاریخانه دامغان، این مسجد دارای نقشهای مستطیل شکل و مرکب از یک حیاط مرکزی مربع شکل و شبستانی در سمت قبله و رواقهایی در اضلاع دیگر می باشد طاقهای آن گهوارهای است و قوس طاقهای رواقهای آن بر دیوار واقع در پشت آنها عمود است...[34]
7. مسجد یزدخواست، یکی از کهنترین مساجد چهارطاقی است که یا متعلق به اوایل اسلام و یا به نظر برخی از محققین متعلق به دوره ساسانی است.[35]
8ـ مسجد دره شهر در استان ایلام، سرپرست عملیات کاوش شهر سیمره گفت: «قدمت این مسجد مربوط به دوران حکومت خلفای عباسی و سال 133 هجری قمری است. شهر تاریخی سیمره مربوط به دوران ساسانی و اسلامی بوده و در کنار شهر کنونی دره شهر در 135 کیلومتری ایلام است. این شهر که در دوران حیات خود یکی از شهرهای مهم و آباد ایران بوده در نیمه دوم قرن چهارم هجری قمری بر اثر زمین لرزه تخریب شده است.[36]
9ـ مسجد جامع اصفهان، این مسجد در زمان خلافت منصور عباسی (13 صلی الله علیه و آله و سلم تا 158 هجری قمری) بنا گردید ولی از قدیمترین آثار به دست آمده در این مسجد نشان از ساخت آن روی یک آتشکده ساسانی دارد.[37]
تهران قدیم و جدید و مساجد آن
این شهر فراخ و گسترده و پرجمعیت که در جلگه وسیعی واقع و در دامنه جنوبی البرز قرار گرفته است و امروز آن را به عنوان مرکز جمهوری اسلامی می شناسیم، با چندین می لیون جمعیت، می لیونها خانه و وسایل نقلیه عمومی و شخصی و هزاران خیابان و کوچه و معبر قدیم و جدید و... در سده های گذشته یکی از روستاهای ری و بخشی از ولایات مرکزی ایران بوده که اصطلاحاً آنها را عراق عجم خواندهاند. پس از ویرانی شهرری و انهدام بسیاری از آبادیهای پر رونق این شهر باستانی به دست مغولان در قرن هفتم هجری قمری، تهران که طبعاً از موقعیت ممتازتری برخوردار بود، بیش از دیگر آبادیهای ری مورد توجه و در معرض توسعه و آبادانی قرار گرفت، بالاخص آن که کشاورزی شهر و حومه های آن نظیر دولاب و دوربست (طرشت) نیز قابل ملاحظه و مدنظر بود. هنگامی که تهران روستایی بیش نبود، آب و هوایی بهتر از شهرری ولی محصولاتی همانند آن شهر داشت.
ظاهراً کهنترین کتابی که در آن از تهران یاد شده، کتاب «آثارالبلاد» نوشته زکریا پسر محمود نوه محمد قزوینی است[38] که در سال صلی الله علیه و آله وسلمصلی الله علیه و آله وسلم1 هجری قمری نگارش یافته است وی می نویسد:
«تهران روستای بزرگی از دهات ری است که باغها و بستانهای زیاد و درختان می وه بسیار دارد و ساکنان تهران در سردابهایی زندگی می کنند که به لانه مورچگان می ماند و هنگامی که دشمن بدانها روی می آورد،در آن خانه های زیرزمینی پنهان می شوند. دشمن چند روزی آنها را در محاصره می گیرد و چون نومید می شود باز می گردد. اهالی تهران بیشتر اوقات نسبت به پادشاه زمان نافرمانند و برای ضبط ایشان تدبیری جز مدارا کارگر نیست. تهران دوازده محله دارد که هر یک با دیگری در جنگ و ستیز است... اهالی تهران با گاو کشت و زرع نمیکنند زیرا می ترسند که به هنگام نافرمانی و خیانت، گاوهای ایشان ضبط گردد..»
از تعداد جمعیت تهران و ابنیه و مساجد آن زمان اطلاع دقیقی در دست نیست ولی همانگونه که گذشت تهران قریه بزرگی بوده و خانه های قابل توجهی داشته در نتیجه جمعیت آن نیز نسبت به زمان خود چشمگیر بوده و با توجه به مسلمان بودن آنها وجود مسجدهایی در این محله های دوازده گانه و یا پیش از آن کاملاً متصور است. حتی قبل از سال صلی الله علیه و آله وسلم00 هجری قمری نیز آباد بودن تهران و داشتن باغات و می وه های فراوان آن مورد توجه تاریخنویسان بوده است. برای اثبات این مطلب به خبر و گزارش زیر توجه نمایید:
«به دنبال گود برداری غیرقانونی در محوطه مسجد جامع بازار تهران سفالینه هایی تاریخی کشف شد که به گفته برخی از کارشناسان قدمت آن به 1000 سال پیش می رسد... حسین قرهخانی کارشناس سازمان می راث فرهنگی و گردشگری استان تهران ضمن تردید به هزار ساله بودن سفالینه ها گفت: محلی که در حال حاضر این مسجد تاریخی قرار دارد نخستین هسته شکلگیری بافت تاریخی تهران به شمار می رود و کشف آثار دیرینه در آن غیرواقعی و دور از ذهن نیست.»[39]
«مسجد جامع عتیق (واقع در پانزده خرداد، کوچه نوروزخان، بازار مسجد جامع» به گفتهای اولین مسجد جامع تهران است که به دلایلی آن را به دوران قبل از اسلام نسبت می دهند، زیرا از شواهد چنین بر می آید که شبستان ضلع شرقی آن، معروف به چهل ستون، آتشکده زرتشتیان بوده که در حال حاضر بسته است. تاریخ احداث بنا مشخص نیست و قدیمیترین سند موجود در این زمینه نقشهای است که در سال 12علیه السلام5 ه ق توسط یک فرانسوی بنام کرشیش تهیه شده است. در کتاب مرآت البلدان تاریخ ساخت اولین قسمت بنا به سال 10علیه السلام2 ه ق در عهد شاه عباس دوم صفوی بر می گردد...»[40]
ساخت مسجد بر روی آتشکده ها و معابد زرتشتیان از بدو ورود اسلام به ایران و پذیرش آن از طرف مردم و در نتیجه متروک ماندن آن مکانها و بنای مسجد به جای آن از جمله سوابق قطعی و روشن تاریخ سده اول و دوم هجری قمری است.
از زمان برپایی حکومت صفویه در ایران تا برپایی حکومت قاجاریه چه تعداد مسجد در تهران ساخته شده و در کجاها قرار گرفته اطلاع دقیقی در دست نیست ولی ساخت مسجد در همه دورانها و در همه سلسله هایی که بر ایران حکومت کردهاند امری مسلم و قطعی تلقی می شود، حتی سلسله های حاکمان قبل از صفویه نیز چه به خاطر توسعه شهرهای محل استقرار و حکومت خود و چه برای رضایتمندی مردمانی که تحت حاکمیت آنها در می آمدند اقدام به تأسیس بناها اعم از مذهبی و غیر آن می نمودند که مساجد نیز جزء آن به شمار است.
شهرهای دیگر نیز از این اقدامات خالی نبوده است بالاخص این که تهران در زمان صفویه مورد توجه آنها بوده و به خاطر نزدیکی به حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام محل تردد شاهان این سلسله بوده و چنان که گذشت برای خود در تهران کاخ و بناهایی احداث نمودند که یقیناً در این احداثها مساجد نیز از این مسئله مستثنی نبودند، به علاوه این که شاهان صفویه خود را پرچمدار نشر و ترویج تشیع در ایران می شمردند، از طرفی رونق سه بقعه سیداسماعیل، امام زاده یحیی و امام زاده زید و آثار به دست آمده در آنها نشان می دهد که تشیع پیش از صفویه در تهران رواج داشته و از قراین بر می آید که قدیمترین محلات شهر تا صفویه، از یک طرف نواحی مجاور بقعه سیداسماعیل تا حوالی بازار آهنگران در جنوب شرقی شهر قدیم در محله چال می دان، و از طرف دیگر بین بقعه های سیداسماعیل و امامزاده یحیی در قسمت شرقی شهر قدیم در محله عودلاجان بوده و زیارتگاه چهل تن و کوچه آن در بازار بین بقعه سیداسماعیل و سه راه آهنگران، قدیمتر از عهد صفوی می باشد.
امین احمد رازی در کتاب خود هفت اقلیم که در سال 1002 هق نگارش آن را پایان برده طهران را شهر خوانده و در همین زمان در تهران مساجدی هم ساخته شد و به دستور خواهر شاه طهماسب صفوی، حمام و مدرسه و تکیه بزرگی در آن جا ساختند که به تکیه خانم شهرت یافت.[41]
آقامحمدخان قاجار سرسلسله قاجاریه پس از تصرف تهران آن را به عنوان پایتخت انتخاب کرد و در 11 جمادی الاولی 1200 ه ق برتخت پادشاهی جلوس کرد و به نام او سکه زدند و خطبه خواندند. در سال 1212 فتحعلی شاه (حکومت از سال 1212 تا 1250) برادرزاده آقامحمدخان جانشین وی شد. اعتمادالسلطنه از قول ژاک موریه نماینده سفارت انگلیس که در 1222 (مطابق با 180 علیه السلام می لادی) با فتحعلی شاه ملاقات کرده بود نوشته که « ... تنها بنای شایان توجه این شهر مسجد شاه است که ناتمام است و غیر آن شش مسجد کوچک در تهران هست. تهران سه یا چهار مدرسه بزرگ بیشتر ندارد و ظاهراً 150 کاروانسرا و 150 حمام دارد... هم زمان با تکمیل کار کاخها و احداث کاخهای جدید در زمان فتحعلی شاه، بناهایی نیز با کارکرد دینی احداث می شد که از آن جمله است: مسجد شاه یا مسجد سلطانی (مسجد امام خمینی1 کنونی) که تاریخ بنای آن 1299 ه ق ضبط شده است. این مسجد در خیابان پانزده خرداد فعلی جنب بازار تهران واقع گردیده و از بناهای ارزشمند قاجاریه است. از دیگر آثار این دوره در تهران مسجد ـ مدرسه فخریه یا مروی است که در 1229 تا 1231 ساخته شده است. این بناها را حاج محمدحسین خان مروی ملقب به فخرالدوله به همراه املاک و قنوات و مستغلات آن در فتحعلی شاه وقف کرده است. علاوه بر افزایش مستغلات، بر اثر تغییر کاربری اراضی موقوفه محمدحسین خان مروی به کاربری تجاری، متولیان در سده سیزدهم و چهاردهم رقبات (املاک و مستغلات) فراوان دیگری را وقف مسجد ـ مدرسه مروی کردند. این موارد نشاندهنده توجه به سرمایهگذاری در امور معنوی در آن دوره است.»
مسجد جامع تهران که ذکری از آن در صفحات پیش آمد، در سال 10علیه السلام2 احداث شده و از آثار دوره شاه عباس دوم (حکومت از 1052 تا 10علیه السلام علیه السلام ه ق) است که در سال 1252 شیخ رضا آن را مرمت کرد. بعدها شبستان بزرگ و شبستان گرمخانه آن ساخته شد. پس از چندی حاج می رزا مسیح تهرانی، شبستان چهلستون را در مشرق مسجد بنا کرد. درباره تاریخ بنای این شبستان، اعتمادالسلطنه نوشته است که به گفته بعضی تاریخ این بنا در 1202 است، ولی به گفته آیتالله حسن سعید تهرانی (متوفی 13علیه السلام5 ش)، امام جماعت مسجد جامع در شبستان مذکور، تاریخ بنای آن 122 صلی الله علیه و آله و سلم است. تاریخ مرمت آن نیز براساس کتیبه سر در شبستان 1240 است. گلدسته چوبی قدیمی شبستان بزرگ احتمالاً متعلق به قاجار است. به دلیل نزدیکی مسجد جامع به مسجد امام، فاصله بین آن دو راـ که بازار است ـ بینالحرمین (بازار بینالحرمین) می گویند. از دیگر مساجد فتحعلی شاه قاجار، مسجد سید عزیزالله واقع در محله بازار قدیم نزدیک چارسوق کوچک است که کاشی کاریهای زیبایی دارد. به نوشته سرویلیام اوزلی، مستشرق انگلیسی در 122 صلی الله علیه و آله و سلم (مطابق 1811 می لادی)، تهران با جمعیتی معادل چهل تا شصت هزارتن، سی مسجد و مدرسه و سیصد حمام عمومی و شش دروازه داشت. زینالعابدین شیروانی در ریاضالسیاحه ذکر کرده است. «... هم زمان با احداث مساجد، حوزه های علمیه نیز تشکیل می شد، به طوری که از آن پس تهران یکی از مراکز و حوزه های معتبر علمی با شخصیتهای برجسته دینی شد.»[42]
بعد از فتحعلی شاه، ایران شاهد پادشاهی افراد زیر از خاندان قاجار بود: محمدشاه، ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه، محمدعلی شاه، احمدشاه.[43]
از زمان سلطنت محمدشاه در سال 1250 ه .ق تا سقوط قاجاریه در سال 1344 ه ق رشد چندانی در ساخت و توسعه مساجد کشور دیده نمیشود ولی تعدادی مسجد از جمله: مسجد مشیرالسلطنه، مسجد شاهزاده در گذر وزیر دفتر، مسجد چال حصار که بعداً به خاطر بازسازی اردبیلیهای مقیم تهران به مسجد اردبیلیها شهرت یافت، مدرسه و مسجد سراج الملک در خیابان چراغ گاز، امیرکبیر کنونی، مسجد امینالسلطان در ابتدای خیابان فردوسی و مسجد و مدرسه سپهسالار در خیابان سرچشمه که اکنون به مدرسه شهید مطهری نام بردار است، ساخته و مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
آمارهای ارائه شده از این دوران مؤید این مطلب است؛ مثلاً نشان می دهد که در رمضان سال 131علیه السلامه ق
192علیه السلام5 خانه،48 مسجد، 35 مدرسه،43 تکیه، 1علیه السلام0 خبازخانه، 190 گرمابه عمومی، 130 یخچال، 1علیه السلام0 اصطبل، 4 علیه السلام مسجد وجود داشته است.
از دوره احمدشاه تا پایان حکومت رضاشاه را می توان دوره فترت و مهجوریت مساجد نام نهاد زیرا علاوه بر تهی شدن از آبادانی ظاهری از آبادی باطنی که عبارت است از حضور فعال مؤمنین در آن و فعالیت در جهت نشر و گسترش اسلام و مقابله با دشمنان دین و تشریک مساعی در حل معضلات اجتماعی و سیاسی جامعه، خالی گردیده و یا آثار کمی در آن به چشم می خورد، در پایان و زوال حکومت قاجاریه اوضاع اجتماعی و سیاسی و بی لیاقتی احمدشاه و.... علت عمده این وضع بود و پس از روی کارآمدن رضاخان، دیکتاتوری مطلق وی و درگیری شدید با مظاهر دینی و اسلامی و علمای مدافع آن و قلع و قمع و تبعید و حبس آنها دلیل آن بود.
رضاخان از سال 1304 اقدام به تغییر لباس مردان به سبک و سیاق لباس اروپائیان نمود و در این باره نهایت شدت و حدّت را خرج داد و از سال 130 علیه السلام کشف حجاب زنان را در دستور کار خود قرار داد و از سال 1313 در نشر آن جدیت نمود و در 1 علیه السلام دی 1314 اعلان رسمی کشف حجاب نمود. یکی از بزرگترین این جنایات به لحاظ وسعت و ابعاد و بازتاب آن کشتار مردم در مسجد گوهر شاد و در جوار حرم مطهر حضرت امام رضا علیه السلام در تاریخ 20 لغایت 22 تیر 1314 بود که به دستور رضاخان و عاملیت استاندار و فرمانده لشکر وقت آن استان به وقوع پیوست و طی آن عده کثیری از مردم متدین و بی گناه مشهد به خاک و خون غلتیدند، علما دستگیر و شکنجه و عدهای تبعید و زندانی شدند.
جلوگیری از مجالس وعظ و خطابه و سخنرانی و روضه و عزاداری برای اباعبدالله الحسین علیه السلام در مساجد و تکایا از جمله اقدامات رضاشاه بود و دلیلی که برای توجیه آن می آوردند مبارزه با خرافات و موهومات بود...[44]
دشمنی سرسختانه رژیم پهلوی با روحانیت از زمان به قدرت رسیدن رضاخان تا سقوط محمدرضا پهلوی از آن مسایلی است که نیاز به بررسی همه جانبه و عمیق دارد. از زمان سلطنت رضاخان، لحظهای از محدود کردن، سرکوب نمودن و قتل و تبعید آنها و تخریب و نابودی مساجد یا بی اثر کردن و از خاصیت انداختن آنها فروگذار نکرد. محمد شریفرازی در تشریح وضع روحانیون و پایگاه های آنها یعنی مساجد و مدارس دینی در زمان حکومت رضاخان می نویسد:
«زمان آیتالله حائری [مؤسس حوزه علمیه قم] بیشباهت به زمان بنیامیه و حکومت حجاجبنیوسف ثقفی نبوده، چنانچه در آن زمان شیعیان آل علی علیه السلام خوار و محکوم به اعدام بودند در زمان رضاشاه که معاصر با مرحوم آیتالله حائری1 بوده، نیز مؤمنین و پیروان آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم ذلیل و زبون بودند... چه مقدار از شیعیان فداکار و گویندگان نامی اسلام را چون آیتاللهحاجآقانورالله اصفهانی و برادرش حاج آقا جمال و حجتالاسلام بافقی و حاج آقا حسین قمی و علمای عالی قدر اسلام را تبعید و یا مسموم و مقتول و یا خانهنشین نموده و از مساجد و پستهای دینی ساقط و ممنوع کردند.هر کس حرفی می زد کلمه حقی می گفت زبانش را از دهانش بیرون آورده و او را خفه می کردند... مسجدخراب کردند، جلوی نماز جماعت را گرفتند، مردم را از رفتن به مسجد و... منع کردند... اذان گفتن و قرآن خواندن و عزاداری نمودن بر امام حسین علیه السلام را ممنوع کردند. از پستوی خانه ها روضه خوانها و وعاظ و مستمعین را به دادگاه می بردند و پرونده می ساختند و محکوم به زندان و جریمه می کردند... دولتیها تصمیم و جدیتشان در به هم زدن حوزه علمیه و این عده محدود و معدود اهل علم بود و حقاً هم کوتاهی نکردند، آنچه را که نکردند توانایی و قدرت آن را نداشتند والامضایقه از مقدور خود ننمودند.»
منتهی با خروج رضاشاه از ایران و ایجاد آزادی نسبی که به واسطه هرج و مرج ناشی از جنگ جهانی دوم ایجاد شده بود و انتشار انواع وا قسام نشریاتی که به علت دیکتاتوری و اختناق رضاشاهی مجال چاپ و نشر نمییافتند و بالا رفتن سواد و درک عمومی از اوضاع و حوادث و بروز روحانیت بیدار و آگاه و... محمدرضا هیچگاه نتوانست، پایگاه های مبارزه یعنی مساجد را قلع و قمع نماید و صدای حقطلبی و عدالتخواهی از این خانه های خدا تا پیروزی انقلاب اسلامی جاری و ساری بود، اگر چه که بسیاری از روحانیون و مردم مؤمن و متدین این مملکت بهای آن را با جان و مال خود پرداختند. به عنوان نمونه؛ آیتالله شاهآبادی نیز با بیحرمتی مأموران رژیم به مسجد، به شدت برخورد کرد. وی به مأمورانی که با کفش به مسجد وارد شده بودند تا او را دستگیر کنند، پرخاش کرده بود و چنان این عمل قاطع و کوبنده بوده که همگی آنها ترسیدند و از مسجد بیرون رفتند.
به دنبال دخالت رژیم در مساجد بود که فدائیان اسلام تصمیم گرفتند تا علیه بیحجابی در مساجد به مبارزه برخیزند. آنان برنامه خود را از مسجد شاه و بازار آغاز کردند. بر روی پردهای که در جلوی خان مسجد سلطانی [مسجد شاه، مسجد امام فعلی] نصب شده بود، نوشته بودند: «ورود زنان بیحجاب به مسجد سلطانی اکیداً ممنوع است»
واقعه دیگری را که مرحوم حجتالاسلام فلسفی نقل می کند مربوط به سال 132 علیه السلام است و آن ماجرای تخریب بنا و مسجد مادر شاه است که با دخالت آیتالله بروجردی و وساطت ایشان فیصله یافت و در نتیجه مسجد ارک به جای آن ساخته شد. این امر یکی از بزرگترین بیحرمتیها به مساجد در زمان رضاشاه و محمدرضا پهلوی بود که خوشبختانه از چشم تیزبین علمای آن دوران مخفی نماند.
یکی دیگر از وقایعی که در تحریک احساسات ضدشاهنشاهی مردم و انقلابیون مؤثر بود، بلکه خود به عنوان نقطه عطف در شروع و جوشش مبارزات مسجد و اهل مسجد شد، برگزاری مراسم جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی در سال 1350 بود. رژیم می دانست که مساجد بهترین محل برای ابراز این احساسات و مخالفتها و بهترین مکان برای روشنگری و رسوایی او می تواند باشد، لذا پیش از آغاز جشنها اقدام به دستگیری روحانیون، روشنفکران و دانشگاهیانی که احتمال عکسالعمل آنها را می داد، نمود.[45]
از جمله وقایع مهم در زمان حکومت محمدرضا پهلوی و حرکت انقلابی مساجد می توان از فوت مرحوم دکتر علی شریعتی، حاج مصطفی خمینی و درج مقاله توهینآمیز در روزنامه اطلاعات و اعتراض گسترده روحانیون و مردم متدین و مبارز قم و واقعه کشتار 19 دی 135 صلی الله علیه و آله و سلم و برگزاری چهلم شهدای قم در تبریز در تاریخ 29 بهمن 135 صلی الله علیه و آله و سلم و تکرار جنایت رژیم و ادامه زنجیره برگزاری مراسم چهلم و همهگیر شدن شعله های انقلاب در سراسر کشور و پیروزی شکوهمند آن در 22 بهمن 135 علیه السلام یاد کرد.
در تمام این مبارزات نقش مساجد، نقش اساسی و بنیانی بوده و تجمعها، تظاهرات، هماهنگیها، چاپ و پخش اعلامیه ها ، بیداری و روشنگری نسبت به توطئه های استعمار و رژیم وابسته به آن... از مساجد آغاز و در مساجد به انجام می رسید. امام خمینی; رهبر کبیر انقلاب اسلامی در این باره می فرماید:
«... مسجد یک سنگر اسلامی است و محراب محل جنگ است، حرب است، این را می خواهند از دست شما بگیرند... اینها از مسجد بد دیدند، خصوصاً در این دو سه سال اخیر. در این دو سه سال اخیر، مسجد یک محلی بود که مردم را به نهضت و به قیام بر ضد ظلم تهییج می کرد. اینها می خواهند این سنگر را بگیرند... شیاطین دنبال این هستند که این اسلام را بشکنند، شیاطین آنچه که از اسلام دیدند از هیچی ندیدند... ما باید و نسلهای آتیه باید متوجه باشند که این اسلام را حفظش کنند، در زیر پرچم اسلام مجتمع شوند و اسلام همه چیز دارد؛ اسلام هم دنیا دارد، هم آخرت دارد، اسلام همه بُعدها را نظر به آن دارد.»[46]
«... مساجد در انقلاب اسلامی ایران، مرکز انقلاب و مرکز آشنایی مردم با اسلام و وظایف شرعی آنان در جهت پاسداری از ارزشهای والای اسلام بوده است. مسجد محلی است که از آن باید امور اداره بشود. این مساجد بوده که این پیروزی را برای ملت ما درست کرد. این مراکز حساسی است که ملت باید به آن توجه داشته باشند. این طور نباشد که خیال کنیم حالا دیگر ما پیروز شدیم، دیگر مسجد می خواهیم چه کنیم؟ پیروزی ما برای اداره مسجد است.»[47]
«شما باید هوشیار باشید که مسجدهایتان و محرابهایتان و منبرهایتان را حفظ کنید و بیشتر از سابق. شمایی که این معجزه را از مسجد دیدید، حالا باید بروید دنبال این مرکز معجزه، نه رها کنید او را.»[48]
مقام معظم رهبری نیز در این مورد فرمود:
«علت این که این انقلاب مبارک در ایران اسلامی پیروز شد، یکی از علل این پیروزی و سهولت این پیروزی لااقل این بود، مردم به مسجد اقبال پیدا کردند، جوانها مساجد را پر کردند، علمای اعلام مساجد را به عنوان یک مرکزی برای تعلیم، برای تربیت، برای روشنگری افکار و اذهان مورد استفاده قرار دادند و مسجد شد مرکزی برای حرکت، برای آگاهی، برای نهضت، برای افشای اسرار زمامداران فاسد و خودفروخته رژیم طاغوت، در مشروطیت هم همین جور بوده است، در دوره ملی شدن صنعت نفت هم تا حدودی همین جور بود، در زمان انقلاب هم که این به احد اعلی رسید... مسجد نه فقط در زمان ما و نه فقط در کشور عزیز اسلامی ما، بلکه در نقاط مختلف عالم و در طول تاریخ، منشأ آثار بزرگ و نهضتهای بزرگ و حرکات اسلامی بزرگ شده است.»[49]
این تأثیر شگفتانگیز مساجد در به وجود آوردن انقلاب و هدایت و رهبری آن تا رسیدن به سرمنزل مقصود از دید اندیشمندان خارج از کشور نیز پنهان نمانده و با صراحت به آن اعتراف دارند. مارسل بوازار در کتاب خود می نویسد:
«مسجد عامل نیرومندی در همبستگی و اتحاد مسلمانان جهان است و اهمیت اجتماعی و فرهنگی آن را از این بابت نمیتوان نادیده گرفت. مخصوصاً در روزگار معاصر که مسلمانان شور و حرارت صدر اسلام را دگرباره از خود نشان می دهند. مساجد به صورت مراکز تربیت روحانی و پایگاه جنبش امت مسلمانان نسبت به ستمگران و سلطهجویان درآمده است. اندکاندک مساجد موقعیت سالهای نخستین ظهور اسلام را به دست آوردهاند.گردهمایی جمعه مخصوصاً در سالهای اخیر و در ممالک آزاد شده اسلام که به سوی پیشرفت اقتصادی و حاکمیت سیاسی می روند، کارآیی بسیار داشته است. در این سالها علیرغم تفرقه و پراکندگی سیاسی مردم و گروههای مسلمانان ناخشنود از حکومتهای فاسد، در درون همین مساجد طرح و قیام عمومی و مبارزه علیه ستمگران را ریخته و تزلزلی در ارکان فرمانروایی دست نشاندگان استعمار غرب پدید آوردهاند کاری که احزاب و گروههای سیاسی مخالف در ممالک غرب از انجام آن هنوز ناتوانند.»[50]
معجزه انقلاب اسلامی ایران موجب شد تا مردم بار دیگر به آنچه آنها را به خویشتن خویش آشنا و مأنوس می کند و فرهنگ اصیل آنها را حیات دوباره بخشیده و استعدادهای سرکوب شده سالیان گذشته را شکوفا می کند و آنها را به دین نجات بخش اسلام راهنمایی و هدایت می کند، روآورند و این پایگاه های عظیم الهی و خانه های سراسر نور و شکوه را تعظیم و تکریم نموده و آن را از خمود و جمود رهایی بخشیده و خارج نمایند.
از جهت کارکرد نیز مساجد کشور پس از پیروزی انقلاب به جایگاه واقعی خود بیش از پیش نزدیک شده و پایگاه های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، نظامی گردیدند که فعالیتهای عظیم و گسترده در طول هشت سال دفاع مقدس در آن نشانگر گوشهای از این کارکردهای اساسی است.
[1]- سوره بقره آیه 38.
[2]- سوره هود آیه 27 تا 48
[3] - سوره حج آیه 29 و 33، عتیق به معنی چیزی است که مالک آن نمیشوند، خانه کعبه را بیتالعتیق گفتهاند چون در جریان طوفان نوح از غرق شدن در امان مانده، چون قدیمی است و اولین خانه در روی زمین است. (کتاب العین، خلیلبن احمد فراهیدی، جلد اول صفحه 146، لسان العرب، محمدبن مکرمبن منظور، جلد 10 صفحه 234، مجمعالبحرین، فخرالدین بن محمد طریحی، جلد 5 صفحه 210)
[4] - سوره ابراهیم آیه 36 و 37.
[5] - ـ این سنگ مقدس پیش از اسلام و پس از آن همواره مورد اعتنا و توجه کامل بوده و در حقیقت در شمار عناصر اصلی کعبه است. به لحاظ همین تقدس پیامبر اسلام (ص) پس از فتح مکه این سنگ را نگه داشت و دیگر سنگهایی را که به شکل بت ساخته شده بود از بین برد. دست کشیدن و بوسیدن آن جزء اعمال حج است.
[6] - مراجعه کنید به دایرهالمعارف تشیع، احمد صدر حاج سیدجوادی و دیگران، جلد 3، تهران 1368 تا 1371
[7] - در روایتی آمده است که حضرت محمد (صلیالله علیه و آله) صورت و دستهای خود را روی این قسمت دیوار قرار میداد. همچنین حضرت فرمود: «ملتزم محلی است که دعا در آن جا پذیرفته میشود و بندهای نیست که در آن جا خدا را بخواند و خداوند دعایش را اجابت نکند.» یکی از کارهایی که در این جا انجام میشود آن است که بنده دست را بر دیوار این بخش گذاشته و به گناهان خود اعتراف کند. امام صادق7 فرمود: «هیچ بندهای در این جا اعتراف به گناهانش نمیکند و طلب استغفار نمینماید جز آن که خداوند او را میبخشد. (بحارالانوار، علامه مجلسی جلد 71 صفحه 327، الکافی، شیخ کلینی، جلد 4 صفحه 410)
[8] - وسائلالشیعه، شیخ حر عاملی، جلد 13 صفحه 345
[9] - من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، جلد 2، صفحه 209، بحارالانوار، علامه مجلسی جلد 96 صفحه 230
[10] - از امام صادق7 نقل شده است که فرمود: «حجر، خانه اسماعیل و محل دفن هاجر و اسماعیل است» در برخی از روایات آمده است که پیامبران زیادی در این محل دفن شدهاند. (الکافی، شیخ کلینی، جلد 4 صفحه 410)
[11] - حجاج بعد از طواف واجب میبایست در پشت مقام ابراهیم (علیه السلام) دو رکعت نماز طواف به جای آورند. نماز طواف نساء نیز پشت مقام ابراهیم خوانده میشود. در قرآن کریم دستور نماز در مقام ابراهیم در سوره بقره آیه 125 آمده است. و خداوند متعال آن را جزء نشانهها (معجزات) شمرده است. (سوره آ ل عمران آیه 97)
[12] - سوره انفال، آیه 30
[13]- آیه 207 سوره بقره در شأن حضرت علی7 و جریان لیلهالمبیت نازل شده است خداوند متعال در آیه مذکور میفرماید: «و از مردم کسانی هستند که جان خود را برای به دست آوردن خوشنودی خدا میفروشند و خداوند به بندگان مهربان است.» در روایت آمده که وقتی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) جریان را به علی7 گفت به او فرمود: «تو امشب باید در بستر من بخوابی تا من از شهر مکه خارج شوم» تنها سؤالی که علی (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) کرد این بود که پرسید: «اگر من این کار را بکنم جان شما سالم میماند؟» رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «آری»، علی (علیه السلام) سخنی دیگر نگفت و لبخندی زد و به دنبال انجام مأموریت رفت. جریان لیلهالمبیت را اکثر کتابهای تاریخی اهل سنت و شیعه در وقایع سال سیزدهم بعثت با طول و تفصیل و یا اجمال آوردهاند.
[14] - سوره توبه، آیه 108.
[15] - سوره توبه، آیه 108
[16] - پرستشگاه در عهد سنت و تجدد، مقاله مسجدین اعظمین، محمدتقی فاضل میبدی، صفحه 44 و 45، نشر سرایی سال 1381.
[17] - مسجد پایگاه توحید و تقوی، ابوالقاسم رزاقی، حزب جمهوری اسلامی، سال 1362، صفحه 102 تا 106
[18] - جایگاه مساجد در فرهنگ اسلامی، زیر نظر حجتالاسلام علی رضایی، صفحه 117، مؤسسه فرهنگی ثقلین، خرداد 1382.
[19] - وسائلالشیعه، شیخ حر عاملی، جلد سوم صفحه 577.
[20] - بحارالانوار، علامه مجلسی، جلد 83 صفحه 364.
[21] - نهج الفصاحه، ترجمه ابوالقاسم پاینده، حدیث 1730 صفحه 366 و حدیث 906 صفحه 183.
[22] - خدمات متقابل اسلام و ایران، استاد شهید مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، صفحه 51.
[23] - پیشین به نقل از مسند فاطمه بنتالحسین (علیهمالسلام)، سیدعلیرضا سیدکباری، صفحه 59، انتشارات زائر قم سال 1376.
[24] - پرستشگاه در عهد سنت و تجدد، صفحه 111 به نقل از کتاب نقش فرهنگ آفرین مسجد، دکتر حسنابراهیم حسن، ترجمه سیدابراهیم سیدعلوی.
[25] - مداین تا آن زمان پایتخت ایران به شمار میآمد. در آن روزگار به زبان سریانی گفته میشد: «مدیناثا» یعنی شهرها، مجموعه هفت شهر بود نزدیک به هم و در دو جانب دجله که آنها را «ما حوزه و ماحوزه ملکا» میخواندند. حصارهای بلند برگرد مجموعه این شهرها کشیده بودند و دروازههای استوار در آنها تعبیه کرده بودند. این حصارها و دروازهها در پایان روزگار ساسانیان بارها تجدید و ترمیم گشته بود. از این چند شهر تیسفون در مشرق دجله واقع بود.» (تاریخ ایران بعد از اسلام، تألیف دکتر عبدالحسین زرینکوب، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، سال 1363، صفحه 327و 328)
[26]- ـ کهندزیاکهندژ، به معنی شهر و قلعه کهن است. قلعه قدیم، حصار کهن، غالب شهرهای ایران در قدیم کهن دژی داشتهاند. (لغت نامه دهخدا، علیاکبر دهخدا)
[27]- باژ: خاموشیی باشد که مغان در وقت بدن شستن و چیزی خوردن بعد از زمزمه اختیار کنند. کلیه دعاهای مختصر را که زردشتیان آهسته بر زبان میرانند. سروش باژ از داعیه زرتشتی است. بَرسَم: از کلمه برسمن اوستایی و مشتق از برز به معنی بالش ونمو و مراد از رسم برسم گرفتن که در ایران قدیم بسیار است و دعاخواندن و اظهار سپاس کردن است نعمتهای خداوند را از نباتات که مایه تغدیه است. باژ: دعاهای مختصر که زرتشتیان آهسته بر زبان رانند و برسم دستههای بریده درخت که به هنگام غذا خوردن به دست گیرند و در مجموع، علامت اظهار ستایش بود از نعمتهای خداوند. (همان)
[28]- تاریخ ایران بعد از اسلام، تألیف دکتر عبدالحسین زرین کوب، صفحه 330 تا 332.
[29]- سایت: asir. parsiblog.com
[30]- ـ کتاب تاریخ بخارا تألیف ابوبکر نرشخی، نقل از سایت: www.irantarikh.com
[31]- مسجد پایگاه توحید و تقوی، ابوالقاسم رزاقی، صفحه 25.
[32]- مجله مسجد شماره 37 و 38، مقاله زمرشیدی باعنوان: سیری در نماسازی مساجد در ادوار اسلامی، اردیبهشت و خرداد سال 1377، صفحه 65.
[33]- روند شکلگیری شهر و مراکز مذهبی در ایران، حسین سلطانزاده، صفحه 191 و 192.
[34]- همان، صفحه 192.
[35]- همان، صفحه 196.
[36]- سایت تبیان: www. TEBYAN.NET. به تاریخ 19/1/1383
[37]- روزنامه همشهری شماره 3803 مورخ 27/6/1384
[38] - زکریابن محمدبن محمود القزوینی از دانشمندان قرن ششم هجری (متولد 600 هجری ـ 582 شمسی ـ 1203 میلادی) در علوم طبیعی و سیاسی و تاریخ و جغرافیای آن زمان و فن شعر و شاعری و خوشنویسی یگانه زمان خود بوده و اثر معروف او به نام «آثارالبلاد و اخبارالعباد» است. (تهران در گذرگاه تاریخ ایران، ح .م زاوش، صفحه 23)
[39] - روزنامه ابتکار، شماره 909، تاریخ 24/2/1384
[40] - ـ سایت کتاب اول، www.Ketabeavval.ir
[41] - دانشنامه جهان اسلام، جلد 8، صفحه 720، زیرنظر غلامعلی حداد عادل، بنیاد دایرهالمعارف اسلامی، چاپ اول، سال 1383.
[42] - تاریخ مردم ایران، تألیف دکتر عبدالحسین زرینکوب، جلد دوم، صفحه 722 تا 724.
[43] - لغتنامه دهخدا، علیاکبر دهخدا، ذیل کلمه قاجاریه.
[44] - تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، صفحه 375 و 376، 313 و 314.
[45] - مسجد و انقلاب اسلامی، رضا شریفپور، صفحه 57 و 58.
[46] - صحیفه امام، جلد 13، صفحه 361، 362 و 366.
[47] - صحیفه نور، جلد 12، صفحه 330 و 334.
[48] - همان، جلد 13، صفحه 19.
[49] - سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ 19/10/1375، مجله مسجد، شماره 69، مرداد و شهریور 1382، صفحه 9، مرکز رسیدگی به امور مساجد.
[50] - آیین مسجد، محمدعلی موظف رستمی، جلد دوم، صفحه 59، به نقل از کتاب: اسلام در جهان امروز نوشته مارسل بوازار، ترجمه محسن مؤیدی، صفحه 101 و 102.