چکیده:
مساجد بعنوان پایگاه اجتماعی اسلام، همواره کانون جذب تربیت دینی جوانان بوده و مورد توجه مردم و مربیان دینی و مذهبی قرار گرفتهاند. تحولات روز افزون دنیای مدرن، تهاجم فرهنگی در عصر جهانی شدن از سویی و تربیت دینی جوانان به عنوان یکی از اصلیترین دغدغههای عالمان تربیتی و فرهیختگان دینی مسلمان از سویی دیگر، اهمیت و ارزندگی مساجد را در تربیت دینی بیش از پیش روشن میسازد.
از آن جا که به گفتهی حمیدی(1387) جوانی گامگاه بالندگی شناختی و ارزشی و دورهی برهانپردازیهای ارزش بنیاد است. براین اساس، مطالعهی کنونی میکوشد با تعریفی از تربیت دینی و بررسی نقش مساجد در اسلام بدین پرسش پاسخ گوید که مساجد چگونه میتوانند در ایجاد ارزشها و تربیت دینی جوانان امروزی نقش داشته باشند؟ پاسخ به پرسش مذکور این است که متولیان مساجد با آشنایی به ویژگیهای تربیت دینی و به کارگیری راهکارهای تربیتی میتوانند از مساجد به عنوان مکانی مناسب برای تربیت دینی استفاده کنند و از طریق برپایی اجتماعات عبادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و آموزشی به تربیت دینی جوانان بپردازند.
واژگان کلیدی: مسجد، تربیت، دین، تربیت دینی.
مقدمه:
تربیت دینی جوانان همیشه یکی از موضوعات مورد توجه در تمام جوامع بوده است، هر چند ممکن است که در مورد ارزشهای مورد نظر و گستره آنها و چگونگی ارائه و انتقال آنها به نسلهای بعدی دیدگاههای متفاوتی وجود داشته باشد. اما در چند دههی اخیر و با توسعهی تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی و جهانی شدن، اهمیت گسترش فرهنگ دینی بومی در مدارس و مساجد مورد توجه متخصصان حوزههای علوم تربیتی و نخبگان دینی قرار گرفته است. شاید در مورد اهمیت تربیت دینی و پرداختن به آن در مدارس مطالعات زیادی صورت گرفته باشد اما باید گفت که پرداختن به نقش مساجد در احیای فرهنگ دینی نیز از ارزندگی و بایستگی لازم برخوردار است. مسجد یکی از مهمترین مراکز گردهمایی مسلمانان است که در تمامی جوامع اسلامی بهوفور یافت میشود. فراوانی مساجد و شأن دینی آنها پتانسیل فرهنگی قابل ملاحظهای در اختیار جوامع مسلمان قرار داده است که چشمپوشی از آن لطمههای جبرانناپذیری بر پیکرهی جامعه وارد مینماید. ازسوی دیگر، تربیت دینی جوانان یکی از دغدغههای مهم فرهنگی هر جامعهی مسلمان، دولتهای آنها و نخبگان دینی آنان میباشد. زیرا تربیت دینی آحاد جامعه قوامبخش فرهنگ، سیاست، اقتصاد و امنیت آن جامعه است. از این رو، مطالعهی کنونی میکوشد پیوند میان مسجد و تربیت دینی را بیابد و پتانسیلهای مسجد در عرصهی تربیت دینی را بیان نماید. بنابراین، بهدنبال پاسخ این پرسش است که "مساجد چگونه میتوانند در تربیت دینی جوانان نقش داشته باشند؟
در این راستا، نخست از مفهومشناسی "مسجد" و "تربیت دینی" آغاز میکنیم. سپس، نقش مساجد در اسلام و در پایان نقش مسجد در تربیت دینی را یادآور میشویم.
مفهومشناسی مسجد و تربیت:
مسجد واژهای است عربی و اسم مکان از ریشهی ثلاثی مجرد "سجد". معنای لغوی آن سجدهگاه و عبادتگاه است و در اصطلاح به مکان معینی که برای اقامهی نماز وقف شده، اطلاق میشود. در فرهنگ دینى، نام «مسجد» یادآور بندگى و کرنش در پیشگاه خداوند متعال است مسجد یعنى، جایگاه سجده، و سجده اوج عبادت و بندگى انسان براى خداست; «السجودُ منتهىَ العبادةِ مِن بَنی آدم»( بحارالانوار، ج 82). در حقیقت، برترین و اصیلترین محل براى عبادت و تقربّ جستن به خداوند متعال مسجد است. بنابراین، در قرآن کریم بر جنبههاى عبادى مسجد بیش از هر بعد دیگرى تکیه شده است.مسجد جایگاه عبادت و پرستش خالصانه خداوند است; «و اَنَّ المساجدَ لِلّهِ فَلاَ تَدعُوا مَعَ اللَّهِ اَحداً» (جن، 18) مسجد جایگاه زمزمه و نجواى صادقانه با معبود است; «وَ اَقیمُوا وُجوهَکُم عِندَ کُلِّ مَسجد وَادعُوهُ مُخلصینَ لَهُ الدّینَ» (حج،4) مسجد پایگاه عروج انسان از خاک به افلاک است; «سُبحانَ الّذی اَسرى بِعبدهِ لیلاً مِن المسجدِ الحرامِ اِلىَ المسجدِ الاَقصى.»(اسرا،1).
و اما شناخت مفهوم «تربیت دینى» منوط به شناخت معناى دو کلمه «تربیت» و «دین» است از اینرو، لازم است به معانى این دو واژه نیز اشاره شود ریشهی لغوی تربیت، واژهی "ربو" به معنای زیادشدن و افزایش است؛ از این رو، معنای لغوی واژهی تربیت[1] به معنی رشد و نمو و برتر نهادن، زیاد کردن، پروردن، بزرگ داشتن و ارزنده ساختن و به عبارتی مهیا نمودن زمینهی افزایش پرورش است. تربیت در اصطلاح عبارتست از: فراهم آوردن زمینهها و عوامل به فعلیت رسانیدن یا شکوفا نمودن استعدادهای انسان در مسیر رشد و تکامل اختیاری او به سوی اهداف مطلوب.
در زبان انگلیسی واژة education را معادل تربیت قرار دادهاند. امروزه education چهار معنای عمده دارد که برخی از این معانی، در زبان فارسی کاربرد نداشته، اما پس از ترجمه، استعمال شده و بار معنایی جدیدی گرفتهاند. این چهار معنای عمده به گفتهی شکوهی(1382) عبارتند از: 1. تربیت به معنی مؤسسه و نهاد آموزشی؛ 2. تربیت به معنای محتوا و برنامهی آموزشی؛ 3. تربیت به معنای عمل و جریانی که در حیات انسانی بهچشم میخورد؛ 4. تربیت به معنای محصول و نتیجهی تربیت. تربیت به معنای سوم، فرآیندی پیچیده و دارای جنبههای گوناگون است. و میتوان گفت تربیت به این معنا یعنی تاثیری که نسلهای بزرگسال بر نسلهایی که هنوز برای زندگی اجتماعی نرسیده و پخته نیست میگذارد(شکوهی،1382).
مفهوم دین و تربیت دینی:
در آیهی27 سوره روم چنین آمده است «لَیس الدین الا سنة الحَیاة و السَبیل اَلتى یجِب عَلى الاِنسان ان یسلکها حتى یسعد فى حیاته فلا غایة للانسان یَتبعها الالسعادة»، دین جز قانون زندگى و راهى که انسان باید براى رسیدن به سعادت بپیماید، نیست و هدف نهایى انسان همان رسیدن به سعادت است. واژه دین از مفاهیمى است که همواره در میدان آراء و نظرات گوناگون صاحبنظران قرار داشته و توافق مشترک درباره آن وجود ندارد. به صورتی که حتی عدهاى از محققان آن را قابل تعریف مىدانند چرا که قدمت دین به درازای عمر انسان بوده و در شکلهای گوناگون، از ابتدایی ترین صورت تا صورت متعالی و جامع، در جوامع گوناگون تبلور یافته است.
علاّمه طباطبائی(1372) دین را به روش یا سنّت اجتماعی تعریف می کند؛ از جمله:«دین راه زندگی است که آدمی در دنیا به ناچار آن را می پیماید.». آیت الله جوادی آملی(1372)، دین را مجموعة عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی میداند که برای ادارة جامعه انسانی و پرورش انسانها ضروری است.
دین برای آدمی موهبتی است که او را به یک فلسفهی حیات مسلح میکند و نیازها و خواستههای بنیادین روانی، به ویژه نیاز به عشق و جاودانگی را تحقق میبخشد. باورهای دینی همواره در طی تاریخ بشر با او همراه بودهاند و در هیچ دوره و زمانی بشر بدون اعتقادات دینی نبوده است(شریفی و همکاران،1385).
با لحاظ تعاریف تربیت و دین، تربیت دینی عبارتست از: فرآیندی دو سویه میان مربی و متربی که طی آن مربی با بهرهگیری از مجموعهی باورها، قوانین و آموزههای دینی میکوشد تا شرایطی فراهم سازد که متربی آزادانه در جهت رشد و شکوفایی استعدادهای خود گام برداشته، به سوی هدفهای مطلوب دینی رهنمون شود و براساس اهداف و ارزشهای دینی تربیت گردد به عبارتی دیگر مىتوان گفت: «تربیت دینى» فرایندى است که از طریق اعطاى بینش، التزام قلبى و عملى به فرد هماهنگ با فطرت و به دور از جبر و فشار، به منظور نیل به سعادت دنیوى و اخروى انجام مىگیرد.. به اعتقاد کار[2](1998) تربیت دینی در فرد تغییر نگرش ایجاد میکند و نگرش او را نسبت به خودش، هستی، هدف نهایی و ماورای طبیعت تغییر میدهد و رفتارهای او را جهت میدهد. دانستن دین و آموزههای دینی با تربیت دینی برابر نیست، بلکه تنها زمانی که آموزههای دینی سبب نگرش شده و در فرد چشمانداز شناختی ایجاد کنند تربیت دینی نام میگیرند(کار،1998). به عبارتی تربیت دینی، تربیت بر اساس آموزههای دینی است که به دینداری پایان میپذیرد و شکوفایی دینی را در بردارد. هدف از تربیت دینی، ایجاد، تقویت و پرورش روح تقوا و هدایت پذیری است.(پورعلی فرد،1382)
نقش و اهمیت مسجد در اسلام
همانطور که گفته شد در آیات قرآن به نقش عبادی مسجد بیشتر اشاره شده است. مسجد زمینه عبادت پر حضور و خالصانه را فراهم مینماید تا مؤمنان در آن جا با پرداختن به نماز و ذکر و دعا، زنگار غفلت از دل و جان بشویند و با خداوند متعال انس بگیرند. ابعاد تربیتى مسجد به گونهاى با ابعاد عبادى آن مرتبط است; زیرا عبادت پرورش دهنده روح و روان آدمى بوده و پاسخ به آن در واقع، پاسخ به یک نیاز طبیعى و مهم اوست. کسى که نیازهاى جسمى و روانى خود را به طور منطقى پاسخ گوید شخصیتى متعادل مىیابد.عبادت و راز و نیاز با خداوند نیاز واقعى و فطرى هر انسان و پرورش دهندهی شخصیت اوست. گرچه عبادت در هر مکانى این نیاز روحى را به طور نسبى تأمین مىکند، ولى این نیاز در مسجد و عبادتگاه بهتر و کاملتر تأمین مىشود. بر این پایه، انسان بنا به فطرت خویش، معبد و مسجد را دوست مىدارد و بدان عشق مىورزد.پژوهشهاى تاریخى نشان مى دهد که معبد با انسان هم راه و هم زاد بوده است. از این رو، ائمه در سخنان خویش، مسجد را آشیانه و پناهگاه مؤمن بر شمرده اند(وسائل الشیعه، ج 5). پناهگاهى که انسان در آن از دغدغه و اضطراب فاصله مى گیرد و به آرامش و سکون دست مى یابد. امام صادق(علیه السلام) به مسلمانان سفارش مى کند که هنگام رویارویى با مشکلات و اندوههاى دنیوى، به نماز و مسجد پناه ببرند. به این روى، از یک نگاه، جنبههاى عبادى مسجد را مى توان در شمار نقش تربیتى آن نیز به شمار آورد.
مسجد با ایجاد آشنایى و پیوند میان مؤمن با نخبگان و صالحان جامعه، بسترى مناسب براى پرورش و تربیت روحى، اجتماعى وى فراهم مىکند. در مکتب تربیتى اسلام و بسیارى از مکتبهاى تربیتى دیگر، «انزواطلبى» و «جمع گریزى» بیمارى روحى شناخته مى شود، در حالى که اجتماعى بودن و جمع گرایى ـ در حد معقول آن ـ نشانه سلامت روح و روان انسان و تعادل فکرى او به حساب مى آید. مسجد با فراخوانى پیوسته مسلمانان به جمع، روح جمعگرایى، انعطاف و نظم پذیرى را در آنان تقویت مىکند. افزون بر آنچه گذشت، مسجد معمولاً جایگاه طرح مشکلات و مباحث اجتماعى است و به طور طبیعى، با حضور در چنین مکانى روح تعهد و دردمندى در فرد ایجاد مىشود. آنچه اکنون به عنوان «معبددر دیگر ادیان مطرح است، ارتباطى عمیق و ریشه دار با جامعه و مسائل اجتماعى ندارد. اما مسجد در ارتباط با مسائل اساسى و بنیادین جامعه، نهادى مؤثر و داراى جایگاه است. مسجد کانون رایزنى و مشورت است. خداوند متعال پیامبر خویش را فرمان داده تا در کارهاى مهم، با مردم مشورت کند: «و شَاوِرهم فِى الامرِ.» (آل عمران، 159) مسجد، پایگاهى است که رسیدن به این مهم را عملى مى سازد. شواهدگویایى نشان مى دهد که مسلمانان حتى در خصوص مسائل نظامى نیز در مسجد به مشورت مى پرداختند. امام خمینى(رحمه الله) در گفتارى، این نقش مسجد را مورد تأکید قرار داده، مى فرماید: « مسجدالحرام و مساجد دیگر در زمان رسول اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) مرکز جنگها و سیاستها و مرکز امور اجتماعى و سیاسى بوده; این طور نبوده است در مسجد پیامبر، همان مسائل عبادى نماز و روزه باشد، مسائل سیاسى اش بیش تر بوده. اسلام مى خواهد که مردم آگاهانه براى مصالح مسلمین در آن جا فعالیت کنند.»( صحیفه نور، ج 18)
مسجد پایگاه عمومى مسلمانان و محل حضور قشرهاى گوناگون است. از این رو جایگاه مناسبى است براى تعاون اجتماعى مسلمانان و مشارکت آنان در رفع نارسایىهاى اجتماعى است. مسجد در جایگاه اصیل خود، یک الگوى ارزشگذارى است، ارزشهاى فراموش شده در مسجد مطرح مى شود. در مسجد پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)، گاهى کسانى یافت مى شدند که نه تنها از جهاد و ایثار بویى نبرده بودند، بلکه از راههاى گوناگون، نفاق و دودستگى را در جامعه ترویج مى نمودند و عملاً با پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) به رویارویى مى پرداختند. اما با این حال، انتظار داشتند در مسجد جایگاهى والا داشته باشند. امین الاسلام طبرسى در تفسیر خود، مى نویسد: عده اى از «مؤلفة قلوبهم» نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) آمدند و درخواست کردند در بالاى مجلس بنشیند و فقیران و خرقه پوشان مانند سلمان، ابوذر، صهیب، عمّار و خبّاب را از خود دور کند تا آنها خود در کنار پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) باشند; زیرا حضور این افراد و مجالست آنها با رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)، مانع از شرکت ایشان در محضر پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) و همنشینى با حضرت مى گردید. با مطرح شدن این درخواست، آیه 28 سوره کهف نازل گردید: «وَ اصبِر نَفسکَ مَع الّذینَ یَدعُونَ رَبَّهُمِ بالغدّوةِ و العَشىِّ یُریدونَ وَجهَهُ وَلاتَعدُ عَیناکَ عَنهم تُریدُ زینةَ الحیوةِ الدّنیا و لاتُطِعٌ مَن اَغفلنا قلبَهُ عَن ذِکرِنا و اتَّبعَ هَویهُ و کانَ اَمرُه فُرُطاً»; شکیبا ساز خویش را با آنان که پروردگار خود را صبح گاهان و شبان گاهان مى خوانند و رضاى او را مى طلبند و یک لحظه از آنان چشم مپوش که به زینتهاى دنیا مایل شوى و هرگز از آنان که دلهایشان را از یاد خود غافل کردیم و تابع هواى نفس شدند و به تبه کارى پرداختند، متابعت مکن(تفسیر مجمع البیان، ج 6، ص 465).مسجد هرچند یک واحد اجتماعى کوچک، ولى نماد یک جامعه اسلامى و نمونه عینى حاکمیت ارزشهاى اسلامى است. بنابراین، تحقق ارزشهایى از قبیل تقوا، علم، جهاد، برادرى، مساوات و عدالت باید از مسجد آغاز شود.
از دیگر جنبههایى که به نقش مسجد در زمینههاى اجتماعى و سیاسى مربوط مى شود، نقشى است که این نهاد مقدس در گسترش عدالت در ابعاد گوناگون آن و مبارزه با ظلم و بى عدالتى ایفا مى کند. از هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) مسجد را بنا نهادند، همواره آنان که مورد تعدى و ستم قرار مى گرفتند به مسجد پناه مى آوردند و داد مظلومان از ظالمان در مسجد ستانده مى شد. قضاوتهاى امیرالمؤمنین(علیه السلام)در «دکّة القضاء» مسجد کوفه در امتداد همین نقش مسجد بوده است.در بعد عدالت اجتماعى نیز مسجد همواره کانون مبارزه با ستم و بى عدالتى بوده است. در دوران انقلاب اسلامى، مردم ایران علیه نظام ستم شاهى، جلوههایى از نقش مسجد را در بعد ستم ستیزى، آشکارا مشاهده کردند، تا آن جا که مى توان انقلاب اسلامى ایران را «فرزند مسجد» برشمرد. از دیگر نقشهاى اجتماعى و سیاسى مسجد، مى توان کارکرد مسجد را در پرورش نیروهاى متعهدى دانست که حکومت اسلامى به آنها نیاز دارد; زیرا مسجد بار هدایت فکرى و تربیتى نیروهاى جامعه را بر دوش دارد. در سایه رفت و آمد به مسجد، خلق و خوىها و آداب و منشهاى افراد تا حدّ زیادى هویدا مى شود. این شناسایى در روابط افراد با یکدیگر سازنده و مؤثر است. حاکمیت اسلامى نیز مى تواند از این رهگذر، نیروهاى متعهد و مورد نیاز خود را بشناسد. مسجد بستر مناسبى براى تحقق امر به معروف و نهى از منکر مى باشد، زیرا مرکز حضور و تجمع نیروهاى برگزیده است; «لاَیأتی المسجدُ مِن کُلِّ قبیلة اِلاّ وافدُها و مِن کلِّ اهلِ بیت الاّ نَجیبُها»( علل الشرایع، ج2). مسجد پایگاه جوان مردانى است که در برابر تعرضّ به مقدسات دینى برمیآشوبند و عرصه را بر متجاوزان به حریم دین تنگ مىکنند. مسجد جایگاه گرد آمدن فرزندان مکتب است; آنان که با یک دست قرآن و با دستى دیگر سلاح برگرفته اند. این حضور نشان قدرت و عزت اسلام و مسلمانان است و سبب مى شود تا خیره سران نتوانند به حریم دین تجاوز کنند(وسائل الشیعه، ج 5)
از سوى دیگر، در سایه تجمع و انسجامى که مؤمنان در مسجد مى یابند، مى توان بهترین گردهمایی مردمى را براى مبارزه با منکرات و مفاسد اجتماعى پىریزى نمود. جامعهاى که در راه تحقق ارزشهاى اسلامى گام برمى دارد هیچ گاه از دستبرد و تجاوز دشمنان دین ایمن نمى ماند. «و لا یَزالونَ یُقاتلونَکم حتّى یَردُّوکم عَن دینِکم» (بقره،217) کافران همواره با شما مىجنگند تا آن گاه که شما را از دینتان برگردانند. همچنین در جهاد اسلامى، رسیدن به پیروزى همواره در گرو برخوردارى از نیروهاى رزمنده، مؤمن، معتقد و مکتبى است. مسجد در این زمینه، نقشى حیاتى ایفا مى کند، زیرا در حقیقت، رزمندگان مدافع اسلام، پرورش یافتگان مساجدند. دست پرورده مسجد گاه چنان به بار مى نشیند که حتى مربیان خود را نیز دچار شگفتى مىکند.
در اسلام، مسجد جایگاهى به وسعت یک مکتب جامع و زنده و متناسب با هدفها و آرمانهاى یک رسالت جهانى و ظرفیتى فراگیر و به فراخى تمامى انسانها و همه بشریت دارد. اسلام نظامى است که بر پایه ایمان به وحدانیت خداوند عزّوجل بنا نهاده شده و مسلمانان امّتى واحدند که نظام اسلامى آنها را بر اساس یک سوگند مشترک گرد هم آورده است. به این روى، مى توان گفت مسجد مرکز اسلام و خانه مسلمانان است و رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم)صاحب دعوت اسلامى و روشن کننده مشعل این وحدت. او اولین کسى است که مسجد را با یک چهارچوب سیاسى، اجتماعى و فکرى بنا نمود و آن را مقر خویش قرار داد تا مردم به زیارتش مشرف شوند و درباره دین و دنیاى خویش از وى سؤال کنند.
دین اسلام تنها آیین نجاتبخش و سعادتآفرین بشر است که در همه جنبههاى زندگى، اعم از اعتقادى، اجتماعى، سیاسى، فرهنگى، اخلاقى و اقتصادى، برنامههاى جامع و کاملى تنظیم نموده و همه را براى آموختن این درسها زیر چتر تعلیم و تربیت خود قرار مىدهد. از این رو، پیش از هر چیز، به کانونى پر جاذبه نیاز است که بتواند همه اقشار را به خود جذب نماید و در خود جاى دهد. بر این اساس، پیامبر گرامى اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) در نخستین فرصتى که در راه دعوت به اسلام به دست آورد، به تأسیس مسجد به عنوان یک پایگاه مهم اجتماعى و تربیتى اسلام اقدام نمود و به تعلیم و تربیت مسلمانان پرداخت. پس از ورود به مدینه نیز اولین اقدام پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) ساختن مسجد مدینه بود که قرنهاست پایگاه مقدس اجتماعى و تربیتى مسلمانان مى باشد. بر این اساس، هر روز که از عمر اسلام مى گذرد و این دین آسمانى در دلهاى شایسته و پاک نفوذ بیش ترى پیدا مى کند، بر تعداد مساجد افزوده مى شود. این موضوع بیش تر به این دلیل است که کلیه معارف و مظاهر اسلامى از مسجد سرچشمه مى گیرد و در دنیاى اسلام گسترش پیدا مى کند.
مساجد نهادهاى اساسى آموزش در زمینههاى قرآن، احکام، اخلاق و علومى مانند کلام و فقه بوده اند. در پیوند با همین نقش آموزشى، به تدریج، مساجد عهده دار کتابخانههاى عظیم و پر رونقى شدند که در برخى از شهرهاى ایران امروز نیز وجود دارد.مساجد محل پرورش استادان بزرگى بودند که بعدها خود از علما و مدرسان بنام اسلام گردیدند. طى قرنها، که تمدن اسلامى سیر نزولى خود را طى مى کرد، مساجد دیگر به عنوان یک نهاد اسلامى، نقشها و کارکردهاى مذکور را ایفا نمى کرد. با توجه به تحولاتى که در اروپا رخ داده بود و در آن کلیسا صرفاً نقش عبادى داشت، در بازتاب این تحول فکرى بر جوامع اسلامى، در کشورهاى اسلامى نیز تا حدودی مساجد را از نقش اصلى خود دور کرد و تنها به یک بعد آن، که عبادت بود، بیشتر توجه شد.
نقش مسجد و اهمیت آن در تربیت دینی
در دنیایی که هدف و فلسفه زندگی، گم شده و پذیرش حیات پوچ و بیهوده، زمینه ساز پی آمدهای نامطلوبی است که به صورتهای گوناگون در زمینههای فردی و اجتماعی بروز میکند، تنها دین و تربیت دینی است که عامل هدایت انسان در مسیر زندگی میشود. افراد بسیاری از شکاف بین نسلها، دینگریزی جوانان، بحران هویت دینی و... سخن میگویند. اما بیان این سخنان و حساسیتها و ایجاد یاس و ناامیدی کافی نیست و باید بیشتر از گذشته به اهتمام و جدیت در تربیت دینی درست و چارهاندیشی دست زد. بایستی فضاهای مساعد برای پرورش حس دینی اقشار مختلف جامعه به ویژه جوانان را مورد تحلیل قرار داد تا زمینهی مطلوب تربیت دینی فراهم شود. یکی از این فضاها مسجد است. تربیت دینی تنها بوسیلهی مدرسه صورت نمیگیرد در هر جامعه نهادها و موسسات مختلف دینی نیز متولی چنین امر خطیری هستند که از آن جمله به موسسات و کانونهای مذهبی و مساجد نیز میتوان اشاره کرد. نقش مسجد در میان محافل دینی برجسته است زیرا در چنین مکانی صحنههای حقیقی دین آشکار شده، وابستگی و گرایش انسانها به مرزهای عقیدتی تذکر داده میشود(جعفرینژاد،1383)
مساجد پایگاههای تبلیغ دین و جایگاه دینداران است و همانطور که پیش از این نیز گفته شد یکی از نقشهای کلیدی مساجد تبلیغ احکام دین و پرورش انسانهای مسلمان و معتقد به شریعت اسلام است تمامی ادیان مکانی را برای نشر دیدگاههای خود دارند در اســلام این وظیفـه بسیار حساس علاوه بر مدارس برعهده مساجد نیز میباشد. بنابراین نمیتوانیم از تربیت دینی صحبت کنیم مگر اینکه به جــایگاه مساجد و کانونهای مذهبی اشاره کرده باشیم و شاید بیجهت نباشد اگر بگوییم بار عظیمی از تربیت دینی جوانان جامعه را مساجد برعهده میگیرد و به مقصد میرساند.
تکیه بر پایگاه مساجد بدلیل نقش تاریخی این پایگاه در زمینه تعلیم و تربیت از یک سو و جنبه دیـنی و مذهبی آن که مطابق با فطرت انسانها است ازسوی دیگر حائز اهمیت میباشد. مساجد به سبب پایین بودن هزینههای آنها، بازدهی بالا، مقبولیت عمومی و فضای معنویشان مناسبترین مکان برای تربیت دینیاند و حضور فعال نخبگان فرهنگی و عالمان دینی در مساجد و مدیریت منطقی و کارآمدی آنها میتواند نقش مساجد را در تربیت دینی جامعه برجسته و شکوفا کند.
برخی از ویژگیهای تربیت دینی که نخبگان دینی و متولیان تربیتی در مساجد باید از آنها آگاهی داشته باشند به نظر نگارنده عبارتند از:
تحقق ویژگیهای گفته شده برای تربیت دینی نیازمند بسترسازی و برنامهریزی آموزشی در مساجد است که این برنامهها دارای برتریهای تربیتی منحصر به فرد است. مزایای تربیتی برنامهها و نشستهای آموزشی مسجد برای دانشآموزان از نظر نگارنده به عنوان کارشناس علوم تربیتی به شرح زیر است:
برای بهبود عملکرد مسجد و جـذب هر چه بیشتر کودکان و نوجوانان و جوانان به مساجد به برخی راهکارهای عملی میشود:
نتیجهگیری:
با توجه به اهمیت دورهی جوانی در رشد ارزشها و برهانپردازیهای ارزشبنیاد، مراکز مذهبی به خصوص مساجد نقش ارزندهای در زمینه تعلیم و تربیت دینی جوانان در دنیای اسلام دارند در این میان نقش مساجد را نمیتوان در تربیت دینی جوانان ایرانی نادیده گرفت.. اما درک نقش مسجد در تربیت دینی مستلزم شناخت متولیان از اصول و ویژگیهای تربیت دینی بوده و تنها با تکیه بر کارکردهای عبادی مسجد نمیتوان به تربیت دینی جوانان نائل شد. در امر تربیت دینی جوانان، مساجد باید متولی برپایی اجتماعات سیاسی، توسعهی فرهنگ دینی، ایجاد برنامههای آموزشی و کانون گفتمانهای ارزشی و انقلابی باشد، مسجد میتواند مکان مشاوره و رسیدگی به گرفتاریهای روحی و اجتماعی و فکری نوجوانان و جوانان، پایگاه اندیشهورزی در مورد چگونه درکنار هم زیستن و چگونه گفتن و در یک کلمه پایگاه اخلاق باشد. ضمن اینکه از ظریفترین نکات اخلاقی و تربیتی یعنی تربیت عملی و الگویی نباید غافل شد. مزایایی تربیتی مساجد و راهکارهای تربیتی در این نوشتار ارائه شد. اما ذکر این نکته خالی از لطف نیست که درک ذهن و ضمیر جوان همراه با
انعطاف و صبوری، فرصتشناسی و بلکه فرصتسازی ما را ایجاد پیوند عاطفی و در پی آن تربیت دینی آنان کمک شایانی خواهد نمود.
منابع: