Masjedpajoh.ir
Masjedpajoh.ir
Masjedpajoh.ir
نقش مساجد در تعالی اخلاق فردی و اجتماعی
سه شنبه, 07 بهمن 1399

شناخت سر آغازرستگاری ومطمئن ترین راه هدایت است انسان را در مقابل انحرافات ،آسیب نا پذیر می کندوملاک برتری انسانها است .زن ومرد در این هدف برابرند و انسان کامل کسی است که به این  مقام رسیده و حضور خدا را در همه جا با دل و از عمق وجود خود احساس کرده باشد.انسان به عنوان خلیفه در زمین می تواند شایسته سجده فرشتگان آسمانی باشد و در این میان انسا ن به عنوان نگین آفرینش تمامی صفات وخصوصیات و استعداد ها و گرایش های روحی و روانی که لازمه ی خلقت اواست را داراست.  او جلوه ای از محبت الهی است .او شخصیت و شالوده ی هستی را می ریزد . در این را ستا فعالیت های مساجد می تواند در  حیطه ی آموزش مهارتهای زندگی بسیار مهم باشد .

 ارتباط صحیح ومناسب در هویت بخشی فرزندان  و خانواده  نقش اساسی می تواند داشته باشد.

بزرگ دیدن این موجودات کوچک و ایجاد رابطه عاطفی و دلبستگی آنها به خانه و خانواده و مصمون سازی آنها از آسیب های اجتماعی و یاد آوری راه ورسم چگونه بودن رسالت بزرگی است که بر گردن ما است .

آدمیان از آغاز خلقت یاد گرفته اند تا برای کار و فعالیت در دنیای بیرون تلاش کنند و به افکار و احساسات درونشان کمتر توجه نمایند و گاهی نیز حقوق خویش را فراموش نمودند که ما می توانیم یاد آوران خوبی باشیم .

او تدبیر را می آموزد تا آینده را درک کند او تحسین را می آموزد تا انگیزه زندگی را در دل دیگران ایجاد کند .                                                      

خداوند انسان را با صفات و ویژگیهای خوب و شایسته ای آفریده است که چنانچه آن صفات و ویژگیها شناخته و به کار گرفته شود می توان  از او یک انسان ایده ۀآل و کامل  ساخت و این امر در گرو یاد آوری مسایلی است  که او فراموش کرده است ابتدا باید نیاز های وی را شناخت سپس به بهترین شکل در جهت حل آن باید تلاش کرد.

او به دلیل ساختار خاص فیزیولو ژیکی در نقشهای متفاوتی که در زندگی اجتماعی و خانوادگی و اقتصادی و... ایفا می کند همواره در رویای رسیدن به موفقیت در زندگی خانوادگی و اجتماعی خویش است .

برای این که ما انسان  خوبی باشیم ابتدا باید یک انسان  خوب را بشناسیم سپس راه ایجاد آن را  فراهم سازیم   و بعد از آن خوب بودن آن را تداوم بخشیم .

هدایت دائمی و ارتقای حرفه ای و شناسایی جایگاه یک انسان ایده آل مهمترین وظیفه ی یک جامعه ایده آل است .

این امر تحقق نمی یابد مگر با آموزش از طریق مساجد که با برنامه های متنوع و متناسب با سن هر گروه  مهارتهای زندگی و اخلاق فردی واجتماعی انها از  دیدگاه دین مبین اسلام داده شود .  به راستی چگونه می توان جامعه ای پذیرا ساخت ؟ ما در درجه ی اول باید آموزش با کیفیت را جایگزین آموزش بی کیفیت کنیم  تازه ترین دستورد ها را برای بالا بردن کارایی بکار بریم .

باید فرد احساس کند زمانی که از خانه خارج می شود، به خانه ی بزرگتری وارد شده است. خانه ای که اگر پذیرا و امن نباشد می تواند فاجعه ببار بیاورد .آموزش مداوم شهروند و آشنا یی با جدید ترین تکنیک ها و همفکریهای و شوراها  و همایش ها و در نهایت اجرا های درست  می تواند بسیار کار ساز باشد .

بحث

اگر جامعه هدف توسعه را  ارج می نهد و اگر قرار است تمام امکانات در راه دستیابی به هدف بسیج شوند ، باید در  درجه ی اول با ایجاد شرایط اقتصادی – اجتماعی مناسب افراد را به پیروی از الگوی رفتاری مناسب تشویق کنیم .

به این ترتیب رفتار افراد جامعه می تواند حرکت به سمت توسعه را مرمت ببخشد یا بر عکس در این راه مانع ایجاد کند.جامعه در تعلیم وتربیت جایگاه ویژه ای دارد. کانونی است که در آن در معرض تجربیات جدید قرار می گیرد .وجود افراد و گروه های جدید عرصه ای را برای کسب مها ر تهای اجتماعی فراهم می کند .ارتباط و دلبستگی به جامعه ای که در آن زندگی می کنیم تا ثیر زیادی بر روی علایق نگرشها و تفکرات و باورهاو تمایلات ما دارد .به همین خاطر هر چه ارتباط ما با دنیای بیرون بیشتر شود پیامد های آن بارزتر و آشکارتر خواهد شد .

  تمایل و توجه به دیگران، بادیگران یکى شدن ودل به جاى دل آنها نهادن، احترام به عهد و پیمان و اعتماد متقابل  مهمترین سرمایه یک جامعه محسوب می شود .

 آنچه جامعه را از صورت آحاد بیرون مى‌آورد و همچون رشته‌هاى زنجیر به هم پیوند مى‌دهد، همین اصل اعتماد متقابل است که پشتوانه فعالیت‌هاى هماهنگ اجتماعى و همبستگى ملى در سطح وسیع مى‌باشد.

تبعیض‌ها، تفاوت‌ گذاشتن‌ها، روح یک عده را که محروم شده‌اند فشرده و آزرده و کینه‌جو وانتقام کش مى‌کند و روح یک عده دیگر را که بى‌جهت عزیز بار آمده‌اند کم حوصله و زودرنج و بیکاره و اسراف و تبذیرکن مى‌نماید.

در میان یک طبقه حسد و کینه وانتقام و نفرت و دشمنى و در طبقه دیگر کم حوصلگى نسبت به کار،استقامت نداشتن، اسراف و تبذیر پیدا مى‌شود.

 آن وقت اجتماع چه حالى پیدا مى‌کند؟ کینه‌هایى که در اثر تبعیض در اجراى قوانین در روح پیدا مى‌شود ممکن است موقتا به اعماق روح فرو برود و انسان به حسب شعور ظاهر خود آنها را فراموش کند و از یاد ببرد .

 اما واقعا محو نمى‌شوند. در همان اعماق روح بى‌ خبر از شعور ظاهر و عقل ظاهر مشغول فعالیت است تا راهى پیدا کند و بیرون بیاید.

 انسان وقتى که نه به فرمان عقل بلکه به فرمان عقده‌ها و کینه‌هاى رسوب کرده در اعماق روح بخواهد انتقام بگیرد، دیگر ملاحظه این را نمى‌کند که طرف من به من ظلم کرده است یا نه.

 بلکه از ظلم کردن و له کردن مردم لذت مى‌برد.

 نتیجه گیری

انسانها دلی پاک و روحی پر شور دارند.                                                 

نیازمندهدایت، حمایت و همدلی اند،  نهال نورسیده ای هستند که برای رشد و بالندگی به باغبانی دلسوز و روشن بین نیاز دارند، تا او را از آفتها وحادثه ها در امان دارد. بها دادن به انسانها  در تربیت و ارشاد آنان وآموزش آنچه بدان نیازمندند به آنان، بی گمان یکی از نشانه های آشکار رشد فرهنگی یک جامعه است. شاید گفته ی حکیمانه کانت ، متفکر و فیلسوف نامی آلمانی  حق مطلب را در این زمینه ادا کرده است. آن جا که می گوید:

دو کار است که در دشواری هیچ کار دیگری به پای آن نمی رسد، مملکت داری و تربیت ، تربیت انسان از این جهت که او موجودی پیچیده و عظیم است ، کاری سخت و دشوار می باشد، پیچیدگیهای روحی انسان به حدی است که نمی توان رفتار او را بسادگی تحت ضابطه ای مشخص درآورد و از آن آسوده خاطر شد. برتر اندراسل، فیلسوف انگلیسی ، که خود درباره تربیت کتابهایی نگاشته است اعتراف می کند که گفتار من در این زمینه بهتر از کردارم بود. اینها نشان می دهد که نباید تربیت را کاری سهل و آسان پنداشت که نیاز به هیچ گونه آموزشی و تخصصی ندارند. فرزندان در دوران زندگی خود مرحله های مختلف را طی می کنند و در هر مرحله نیازهای تربیتی ویژه ای دارند.

بدون آشنایی با این مراحل تربیتی و برخورداری از مهارتهای لازم ، چگونه می توان فرزندان را تربیت کنیم ؟ شاید برخی از پدران و مادران گمان می کنند اگر شرایط مادی و امکانات تحصیل را برای فرزندان خود فراهم آورند، وظیفه خود را بخوبی انجام داده اند ، حال آنکه وظیفه پدر و مادر بسیار فراتر از اینهاست. خانواده کانون پذیرایی از نسل های آینده است و وظیفه خانواده حضور در مساجد در کنار فرزندان است وبه نظر من نقش مساجد این است که اشکالات خود را در مرحله اول  برای تعالی اخلاق  فردی و اجتماعی رفع کند که این کار با گرفتن  نظر خواهی کتبی از عموم حاضرین در مساجد در جنبه های اخلاقی رفتاری وغیره باید انجام شود وقتی که مسئولان انتقاد پذیر باشند و اشکالات خود را از نظر اخلاقی و اجتماعی رفع کند انگاه می تواند تعداد بیشتری از افراد محله یا اجتماع را پذیرا باشد حال باید روانشناسی دینی و اخلاقی را بیاموزد با مردم از کوچک تا بزرگ ارتباط برقرار کند با دست دادن و سلام و احوال پرسی و از اینکه در مسجد حاضر شدید قدر دانی و تشکر شود چون وقتی که دو مومن با هم دست بدهند گناهان انها ریخته میشود البته این امر باید در مورد کودکان بیشتر اهمیت داده شود و فلسفه ان توضیح داده شود .

وقتی که کودکی وارد مسجد می شود تمام حواس ما به او باشد اگر سلا م داد جواب او را واضح و شمرده بدهیم و یا ما به او سلام بدهیم .چون سلام یکی از نامهای خداوند است و این خود یکی از نقش های مهم مساجد است یعنی ارزش دادن به افراد گوناگون که خود باعث تعالی اخلاق فردی و اجتماعی میشود. نهال ارزشهای انسانی که بذر ان در لحظه افرینش در ضمیر ادمیان پاشیده شده  است باید رشد و نمو کرده درخت انسانیت به بار نشیند، از این رو هیچ یک از نهادهای اجتماعی نقشی را که خانواده در ساختار، روحی و اخلاقی انسان دارد، نمی توانند ایفا کنند، مگر مساجد و فرهنگ دینی نابسامانیهای اجتماعی در بسیاری موارد ناشی از نابسامانی در خانواده هاست و سعادت یک اجتماع بستگی کامل به وجود خانواده های سالم و سعادت مند دارد. در خانواده است که انسان از لحظه های آغازین زندگی با تربیتی که از پدر و مادر دریافت می کند، شکل می گیرد و نا آگاهانه به مسیری خاص سوق داده می شود .

اگر خانواده ها نقش خود را بدرستی ایفاء نکنند. نهادهای اجتماعی دیگر (از قبیل مدرسه، رسانه های گروهی مساجد و غیره ) این خلاء را نمی توانند پر کنند. دشوارییها و پیچیدگی های تربیت فرزند در دوره نوجوانی بیش از هر دوران دیگر است ، زیرا در این دوره نوجوان به طور ناگهانی با جهش فکری و عاطفی خود را از دوران کودکی جدا می کند. شخصیت کنونی نوجوان می طلبد که خانواده در برخورد با اوروشن بین، شکیبا و هوشیار باشد و بسرعت دریابد که او دیگر یک «کودک» نیست .

از این رو بسیاری از خانواده ها در روابط خود با فرزندان نوجوان مشکلاتی دارند که اگر از آگاهیهای لازم برخوردار نباشد این مساله عواقب ناخواسته ای به دنبال داشته باشد. بسیاری از مشکلات اخلاقی و رفتاری نوجوانان ریشه در برخوردهای نامناسب پدران و مادران و مربیان دارد. تجربه نشان می دهد در بیشتر موارد که نوجوانان به خانواده ای آگاه و مربی شایسته دسترسی دارند. از زندگی سالم و موفقی برخوردارند، این نشان می دهد که نوجوانان بخوبی تربیت پذیر هستند و اگر نابسامانی هایی در اخلاق و رفتار برخی از آنان مشاهده می شود، ناشی از نبود تربیت صحیح است پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) می فرماید: ( به شما درباره نوجوانان و جوانان سفارش می کنم زیرا آنان دارای قلبی رقیقتر و فضیلت پذیرتر می باشند ) و امام علی (علیه السلام) می فرماید: ( دل نوجوانان مانند زمین خالی از گیاه و درخت است که هر بذری در انها افشانده شود می پذیرد و در خود می پرورند ، پس فرزند عزیزم، من در آغاز جوانی ات به ادب و تربیت تو پرداختم قبل از آنکه دلت سخت گردد و از پذیرش چیزهای خوب سربار زند ).                                                      

اما نقش مساجد این است که خانواده های اطراف خود را بشناسد و با انها رابطه دوستانه بر قرار کند حتی اگر انها دارای اشکالات فراوان باشند با رفتار و اخلاق خوب و اجتماعی انها را جذب مساجد کند .

ارائه راهکارها و پیشنهادهای علمی

جوانان در لذت بردن از زندگی چنان عجول هستند که گویی دیگر وقتی برای شان باقی نیست و پیر ها چنان آرام زندگی می کنند که گویی ده ها سال دیگر زنده خواهند بود.

هرگز پیر ها را نیا زارید آ نها شکننده هستند و مانند یک لیوان نازک  خیلی زود می شکنند. با آن ها قبل از سفر ابدیشان مهربان باشید. بگذارید از کره ی زمین خاطره ی خوبی با خود ببرند. این باعث می شود ابدیت شان را با  آرا مش و حوصله سپری کنند . 

همان طور که در مباحث مطرح شده عنوان گردید اولین راهکار در آموزش فرد یاد آوری است و یا تغییر نگرش هاست. نگرش به آنچه هست .ایجاد  نگرشی جدید در باب مسایل .شناخت شرایط و امکانات موجود و نیز درک واقعیات موجود و انطباق با آنها که در تمام موارد صادق است .بعنوان مثال اوقات فراغت و تفریحات سالم که اولین راهکار .آموزش شهروند با این مفاهیم و سپس تغییر نگرش های گذشته و نیز آشنایی وی با حقوق شهروندی در این زمینه و توجه وی به امکانات موجود و نیز تاکید به وجود کمبود ها  است.

یکی از مهمترین مسایلی که باید به آن اشاره نمود ایجاد انگیزه است که موجب هدایت رفتار فرد به سوی نوعی هدف مطلوب می شود .انگیزه در واقع موتور پیشرفت هر فردی است .

آموزش های لازم برای یک زندگی سالم است. فرد ارزش ها را نمی شناسد و با الگو های عمل بیگانه است .خانواده و مدرسه و رسانه ها و مساجد  می توانند در شکل گیری نگرش فرد نسبت به این امور بسیار موثر باشند.

کمبود ها و محرو میت ها ،شیو ه های اجرایی غلط و بی نظمی ها وعملکردهای نا مناسب و ..... می تواند در ازمیان بردن این انگیزه دخیل باشد .

ضرورت توجه به او قات فراعت و شناخت توانا ئیهای موجود و امکانات و ظرافتهای درونی افراد می تواند نقطه شروعی باشد که راه را برای ایفای نقش های اجتماعی فراهم می آورد.

هدایت و آموزش باید کامل و دقیق و با ایجاد انگیزه باشد .تکیه بر انجام وظیفه بدون عشق و شور هیچگاه نتیجه نداده است.

با توجه به ویژگیهای بلوغ جنسی در این دوره مشکلات بیشتر خواهد بود. تمایل به توجه طلبی و استقلال شخصی و تمایل به عضویت در گروهها و..... زمینه مستعدی را  برای راه اندازی انحرافات ایجاد می کند. لذا باید بستری مناسب جهت تحقق اهداف متعالی در این دوره ایجاد نمود .

 پر کردن اوقات فراغت و غنی سازی آن و تدوین شیوه نامه های اجرایی و تشکیل دوره های آموزشی در زمینه های مهارتهای زندگی می  تواند بسیار موثر باشد. البته لازم به ذکر است که در این رابطه کار های بسیار ارزنده ای ازطرف تعدادی از مساجد و مکان های دیگر انجام شده است اما کافی نیست. او قات فراغت سه ماه تابستان و تعطیلات عید و روز های تعطیل ،ساعات بیکاری و خیل عظیم جمعیت  و سرمایه های عظیمی به نام نیروی انسانی می تواند مارا در این راه یاری نماید.به امید موفقیت در شناخت آنچه هست و آنچه باید بود.

فقط"  ما " می توانیم با پشتکار و فعالیت های گوناگون در مساجد مثبت باشیم.

 ما با دانستن نام افراد محله مثال کسی که نامش ابوالفضل است اما در مسجد حاضر نمیشود هنگام ولادت حضرت ابوالفضل  با دادن هدیه به انها جرقه ای در انها ایجاد کنیم و انها را جذب مساجد کنیم یابچه هایی که نیمه شعبان با پول هفتگی خودشان و کمکهای مردمی و با زحمت فراوان کوچه ها را تزئین میکنند و قلب های پاک دارندباید  قدر دانی شوند این خود ازطرف مساجد امکان پذیر است.

 چرا ما باید به گونه ای باشیم که فقط از هم اشکال گرفته  و مچ یک دیگر را در خطا و اشتباه بگیریم ؟چرا این مچ گیری در کارهای خوب ودرست همراه با تشویق و قد ردانی نباشد.

مااگر انتقاد پذیر باشیم و اشکالات خود را بپذیریم در واقع در تعالی اخلاق فردی و اجتماعی خیلی می توانیم موثر باشیم . 

آموزش و پرورش و خانواده و مساجد  در رشد ارزش ها ی انسانی و آموزش مهارتهای زندگی می تواند بسیار کار ساز باشند. گاهی نه تنها  فرزندان  بلکه والدین وی نیز ارزش ها را نمی شنا سندو الگو های عمل جامعه برای آنان نا شناخته است. لذا باید دست به کار شد.  برو شورها و میز گرد ها و کلا سها و مقا لات و...  می توانند چراغی با شند برای هدایت و راه یافتن به  مساجداست.

 باید با بچه هایی که در کوچه ها مشغول بازی هستند ارتباط بر قرار کنند نظر خواهی کنند انها را به مسجد دعوت کنند کلاس های رایگان بگذارند کسی که حاضر شد تشویق شود و با دادن هدیه ای که مورد نیاز او است او را جذب کنیم کسی که نقش مساجد را شناخته است احتیاج به تشویق و قدر دانی ندارد کودکی که برای اولین بار روزه گرفته است احتیاج به تشویق دارد شاید این کار هزینه بر باشد اما ارزش دارد نجات نسل جوان است حتی مساجد با کمک گرفتن ازمردم و هم فکری هیئت امنا میتوانند این مشکل هزینه را نیز رفع کنند.  

فرد در خانواده متولد می شود و والدین یا دیگر اعضای خانوده از او مواظبت می کنند و این کمترین کاری است که هر خانواده در مورد فرزندان خود انجام می دهد .مهم تراین که خانواده بر شکل گیری شخصیت فرد به عنوان عضوی از اجتماع و موجودی متفکر و دارای اراده و شناخت تاثیر زیادی دارد. خانواده نخستین محیط اجتماعی است که فرد در آن قرار می گیرد نوع رفتار والدین و اطرافیا ن ،اعمال و احسا سات و شخصیت کودک را می سازد.

ما مدیون خانواده هستیم .قبل از این که  زن و شوهر دارای فرزندی شوند  باید با انتظارات یکدیگر کنار آمده باشند باید مهارت با هم بودن را آموخته باشند و باید آموخته باشند که قرار است شخصیتی را بسازند و بعد باقی عوامل مثل اموزش وپرورش محیط و مساجدروی انها اثر پذیر است .
                                                                                             انشاالله

منابع مورد استفاده:

1- سازمان و  مدیریت تالیف دکتر علی محمد اختداری

2 - تعلیم و تربیت اسلامی ، دکتر علی شریعتمداری

3 – زمینه تربیت ، دکتر علی قائمی

4- هفته نامه نگاه

5- فلسفه خلقت طوبی کرم

 

ثبت دیدگاه