به جای چکیده
مدتی قبل خبرگزاری معتبر و وزین مهر مصاحبهای در چند بخش با موضوع مسجد، با این جانب،انجام داده بود. در یکی از بخشهای این مصاحبه، بحثی از طرف این حقیر مطرح شد با این عنوان که: " واژه امام جماعت مسجد غلط است" و بهتراست که واژه "امام مسجد" به جای آن استفاده شود. پس از انتشار این مصاحبه، بلافاصله و در کمتر از چند ساعت این خبر با تیتر : واژه امام جماعت غلط است؛ در بیش از صد سایت، و پایگاه خبری پوشش داده شد. (چیزی که انتظار آن نمیرفت این بود که خبری به این سرعت منتشر شود) و همین موضوع باعث شد تا نگاهی دقیقتر به این موضوع داشته باشم و نتایج و پیآمد آن را پس از نشر در سایتها و خبرگزاریها و مطبوعات مختلفی که متن مصاحبه را درج نموده بودند پیگیری کرده و نظرات و کامنتهای کاربران را با دقت مورد واکاوی قرار دهم. به همین دلیل غالب کامنتهای کاربران در خصوص تیتر و متن مصاحبه با دقت تمام مورد بررسی قرار گرفت و تقریباً مشخص شد اکثریت قریب به اتفاق نظرات ارائه شده بدون اطلاع دقیق از موضوع بحث و نیز عدم برخورداری از پشتوانه علمی و تاریخی بوده است. همین موضوع بنده را واداشت تا با توجه گستردهای که از سوی سایتها و خبرگزاریها و نیز کاربران محترم نسبت به این مهم به عمل آمده است، تحقیقی علمی و تاریخی همراه با مستندات قابل طرح با بهرهگیری از آموزههای دینی و روایات وارده از سوی پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) و ائمه معصومین(علیه السلام) به عمل آورده و در بهترین مکان و جایگاه برای طرح چنین بحثی (همایش هفته جهانی مسجد) ارائه نمایم.
واژگان کلیدی : امام – مسجد- مدیریت مسجد - جماعت
مقدمه
عنوان " امام جماعت مسجد" در میان جامعه مسلمانان ایران از گذشتههای دور تاکنون بسیار مورد استفاده قرار گرفته و بهکارگیری این واژه در ادبیات ما مرسوم و معمول میباشد. اگر چه استفاده از این واژه از نظر حقوقی و عرفی عاری از اشکال اساسی و مبنایی است. ولی با توجه به مفهوم محدود و برداشت معدودی که از این ترکیب به ذهن متبادر میشود. به نظر میرسد که میتوان کلماتی بهتر و رساتر که در بر گیرنده تمامی فعالیتهای مساجد بوده و جامعیت لازم را نیز داشته و بتواند به طور کلی کارکردهای بسیار متنوع و متکثر در سطح مساجد را به خوبی و به نحو احسن پوشش دهد، بسیار مناسبتر و بهتر خواهد بود. هر واژه یا کلمه تخصصی از بار معنایی و شکل خاصی که منحصر به خود این واژگان و کلمات است برخوردار میباشد. به نظر میرسد اگر نتوانیم برای موضوعی خاص از حیث بُعد مکانی و نقش پذیری، تعریفی جامع و فراگیر متصوّر شویم،نه تنها نتوانستهایم آنچنان که شایسته است جایگاه و مرتبه واقعی آن را نشان دهیم، بلکه در فهم جامعه از آن نیز نوعی کم توجهی و کمارزشی ایجاد نمودهایم. از این لحاظ ناخواسته ظلمی مضاعف نسبت به آن انجام دادهایم. بنابراین برای موضوعات و عناوین و اسمها و فعالیتهای خاصی که از جایگاه ویژهای در میان عامّه مردم برخورداراست، باید دقت لازم و کافی را به عمل آورد. تا آنچنان که مناسب جایگاه واقعی آناست، مفاهیم و ترجمانی مختص به آن معرفی نماییم. کوچکترین کوتاهی و قصور در این خصوص، گناهی جبران ناپذیراست. به عنوان مثال اگر ظرفیت یک عنصر یا شئیای به میزان ١٠٠ باشد و ما تعریف معنایی و عبارات ترجمانی و مفاهیمی که از آن ارائه مینماییم به اندازه ٤٠ یا ٦٠ و یا هر میزانی که کمتر از توان حقیقی آن باشد در نظر بگیریم، بخشی از ظرفیت و کارایی حداکثری آن در اولین گام و در هنگام معرفی به هدر داده شده است و استفاده بهینه و مطلوب از آن به عمل نیاوردهایم، چون در وحله اول ذهن مخاطب برداشت ذهنی و نگاهی جامعی از آن نمیتواند داشته باشد و به همین دلیل در گام اول، دچار نقصان و اشکال خواهد شد.
بیان مسأله
پس از بنای پایههای اولیه تشکیل حکومت اسلامی در زمان رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) مسجد، اولین نهاد اجتماعى بود که توسط آن حضرت شکل گرفت. لازمه نهاد اجتماعى (نه حکومتى) بهجهت استمرار نقش و وظایف اولیه شکلگیرى آن، اداره و مدیریت توسط فرد یا شخصیتی است که بتواند به بهترین نحو ممکن آن را اداره نماید و در سایه آن زمینههای هدایت و رهنمون سازی جامعه را فراهم کند.
در هر جامعهاى براى انجام وظایف خاص و رسیدن به اهداف معین نهادهایی اجتماعی شکل میگیرند. این نهادها براى انجام مسئولیت خویش، داراى سیستم و کارکرد مخصوص به خود مىباشند. در جامعه اسلامى، هر مسجد یک نهاد منسجم معنوى است و داراى اهداف، کارکردها و شیوههای مخصوص به خود مىباشد و باید به شکل صحیح توسط فردی که توانایی و شرایط لازم را داشته باشد اداره شود.
قبل از آن که به شرایط و ویژگیهای لازم برای فرد مسئول و اداره کننده مسجد اشاره شود لازم و ضروری است که عنوانی برای ایشان انتخاب شود، آن چنان که از جامعیّت و بار معنایی بالایی برخوردار باشد که جای هیچ بحث و شک و شبههای را در انجام وظایف ذاتی ایشان باقی نگذارد و به درستی، حوزه عملکرد وظایفشان را آنچنان که در شأن ایشان است، توضیح دهد و از ظرفیت و پتانسیل لازم شرعی و حقوقی نیز برخوردار باشد.
بنابر این هدف، در این مقاله تلاش شده است ضمن انجام مطالعات گسترده و تحقیق کافی همراه با ارائه دلایل و مستندات در خصوص عناوین امام مسجد یا امام جماعت مسجد، موضوع با دقت بیشتری مورد بررسی قرار گیرد تا در نهایت عنوانی مناسب و در خور جایگاه مسجد مطرح شود. امید است مورد توجه خوانندگان محترم و نیز دیگر منتقدان واقع شده تا در آینده بیشتر و جامعتر نسبت به تجزیه و تحلیل این موضوع بپردازند.
تعریف مفاهیم
در این مقاله از واژههای کلیدی و مفاهیم زیر استفاده شده است. به همین دلیل جهت توضیح بیشتر این مفاهیم و کلمات کلیدی در این مقال سعی شده است قبل از ورود به بحث اصلی، به اختصار این واژهگان تشریح گردد:
تعریف لغوی و اصطلاحی
1- امام: امام از نظر لغوی به معنای پیشوا، پیش نماز، خلیفه، فرمانده سپاه، راهنمای مسافران، راه گشاده و آشکار، جاده؛[i] چنان که از عنوانش پیداست، به معنى پیشوا و رهبر مسلمانان است، و در اصول عقاید شیعه "امام معصوم" به کسى گفته مى شود که در همه چیز جانشین پیامبر است، با این تفاوت که پیامبر مؤسّس مکتب مىباشد، و امام حافظ و پاسدار مکتب است. از نظر شیعه، امام معصوم تنها به معنى رهبر حکومت اسلامى نیست، بلکه رهبرىِ معنوى و مادى، ظاهرى و باطنى، و خلاصه رهبرى همه جانبه جامعه اسلامى را بر عهده دارد، او پاسدارى عقاید و احکام اسلامى را - بدون هیچگونه اشتباه و انحراف - بر عهده دارد و او بنده برگزیده خدا است. شیخ مفید گفته است: " الامام هو الذی له الرئاسة العامّة فی امور الدین و الدّنیا نیابةً عن النّبی (صلی الله علیه و آله وسلم)" ــ امام کسی است که دارای رهبری عمومی در امور دین و دنیا به صورت نیابت از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) باشد."[ii]
توضیح: لازم به ذکر است در پیشنهاد واژه امام مسجد در این بحث منظور ما از امام، امام معصوم نمیباشد. بلکه شخصی است که از تحصیلات عالیه دینی برخوردار است و آشنایی کافی و وافی در حوزههای فقهی و احکام و مسائل شریعت اسلامی دارد، و دارای شرایط و الزامات ذکر شده در منابع دینی را برای امامت مسجد (در عصر غیبت امام زمان (علیه السلام) و در حاکمیت ولی امر حاضر مسلمین) دارا میباشد.
مفهوم امام مسجد بالاتر از امام جماعت است، وقتی میگوییم امام، هم نماز جماعت را شامل میشود و هم امام جمعه را چون در مسجد هم نماز جماعت خوانده میشود و هم نماز جمعه و در مراکز اسلامی و مساجد اسلامی اروپا و آمریکا گفته میشود: " امام مسجد".
امام و امامت در فرهنگ قرآنی، اسلامی و شیعی شامل یک مفهوم کلی است که دارای مصادیق و مراتبی است. امامت نیز از مراتبی به شرح ذیل برخوردار است :
١- امامت در مرتبه نبوّت ( که مختص بعضی از انبیاء است)،
٢- امامت همراه با نبوّت شخص حضرت پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم)،
٣- امامت معصومین (علیه السلام)،
4- امامت ائمه اثنی عشر(علیه السلام)،
٥- امامت فقها و علمای دین ( که دارای ویژهگیهای علم، تقوا، عدالت و اعتقاد به معصومین(علیه السلام) و محمّد و آل محمّد(صلی الله علیه و آله وسلم) است.)،
امامت فرد با تقوا، فرد متقی، عادل، عالم، حلالزاده و معتقد به دین مبین اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت (علیه السلام) .
توضیح : امام مسجد در عصر غیبت در مرتبه بند ششم قرار می گیرد.
2- مَسجِد: از نظر لغوی در فرهنگها و لغتنامههای مختلف، تعابیر متعدّدی از آن ارائه شده است. اما وجه مشترک این کلمه در تمامی فرهنگنامهها، ریشه عربی آن میباشد. واژه مسجد در لغت، اسم مکان از فعل (سَجَدَ، یَسجُدُ) به معنای "جایگاه سجده و محل عبادت میباشد که در فارسی "مزگت" هم گفته شده است".[iii]، مسجد در اصطلاح عرفی عبارت است از :مکانی که خاص عبادت برای مسلمانان بوده است. ولی درقرآن کریم، به معابد اهل کتاب نیز اطلاق شده است: "قال الذین غلبوا علی امرهم لنتخذن علیهم مسجداً"[iv].
به این ترتیب، مسجد که در زبان عربی اسم مکان، مشتق از ریشه ثلاثی مجرد سَجَدَ است، در زبان فارسی، به معنای جایگاه نماز و محل عبادت به کار رفته است. در این که چرا کلمه مسجد، برای مکان عبادت و محل نماز استعمال شده است،گفتهاند: از آنجا که سجود، شریفترین و مهمترین ارکان نماز است به آن بیش از دیگر افعال نماز تأکید شده و بر محل عبادت و نماز اطلاق شده است. اما در قرآن و تمدّن اسلامی، مسجد به مکانی گفته میشود که عبادتگاه مؤمنان است. وجه تسمیه عبادتگاه مسلمانان به مسجد از آن روی است که سر به سجده نهادن، مظهر و نمود اوج فروتنی و کُرنش در برابر خداست. از این رو در اسلام محل عبادت را مسجد نامیدهاند.
3- مدیریت مسجد: تعریف لغوی مدیر به معنای اداره کننده، گرداننده، و کسی که کاری را اداره کند، میباشد. در تعریف مدیریت از منظراسلامى آمده است: "فعالیتى که زمینه رشد انسان به سوى اللّه را فراهم نماید و مطابق کتاب و سنت و سیره و روش پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) و امامان معصوم(علیه السلام) باشد. علوم و فنون و تجارب بشرى که جهت رسیدن به اهداف یک نظام با سازمان در ابعاد مختلف همانند یک محور و قطب عمل کند مدیریت اسلامى است.[v] مدیریت مسجد عبارت است از: "اداره یک سازمان معنوى از طریق هماهنگ سازى منابع (انسانى و مالى)، جهت تحقق اهداف الهى و معنوى".[vi] این امر مستلزم آن است که مدیریت مسجد با محور قرار دادن بُعد عبادى مسجد، هر فعالیتى را که تحقق ارزشهاى الهى و دینى را تسهیل مىسازد، به انجام رساند. مدیریت مساجد، مدیریتی است که بر یک نهاد مدنی و دینی اعمال می شود و با حضور داوطلبانه و بدون انگیزه و نگرش مادی صورت میگیرد.
نکته شایان ذکر آن است که با چنین برداشتى مدیریت مسجد تبدیل به حوزهاى پیچیده و ظریف مىگردد چه آنکه در این مؤسسه هم اداره کننده، هم اداره شونده و هم محصول، انسانها هستند. به عبارت روشنتر مدیریت مسجد با قلمروهاى پیچیده فعالیتهاى انسانى سروکار دارد که اداره امور آن بسیار پیچیده و مستلزم دانش و بینش عمیق در ابعاد مختلف مىباشد.
به عبارت دیگر در مقایسه با سایر شاخههاى مدیریت که عمدتاً از زوایه و چشمانداز خاصى، مدیریت را مدنظر قرار مىدهند، نظیر: مدیریت امور آموزشى، مدیریت فرهنگى، مدیریت نظامى و ... مدیریت مسجد با تمام این قلمروها سروکار دارد. به این دلیل مىتوان گفت که علاوه بر نقش عبادى مسجد، که البته محورىترین کارکرد مساجد به حساب مىآید، مدیریت مسجد باید به قلمروهاى مختلف مدیریت که در چارچوب عملکردها و فعالیتهاى مسجد قرار مىگیرد، آگاهى و اشراف داشته باشد. باعنایت به این ویژگى است که مىتوان گفت:"مدیریت مساجد داراى ماهیت منحصر به فرد و پیچیدهاى است که اعمال کارآمد و اثربخش آن مستلزم خبرگى و مهارتهاى متّعدد است."[vii]
4- جماعت: دستهای از مردم یا حیوان و نبات،[viii] جماعت گروه مردم.[ix] همان گونه که واقفید مسجد از آغاز تاکنون به عنوان مرکز انجام امور عبادی همراه با اجتماع، تعاون و وحدت مؤمنین محسوب میشود و این مکان الهی، به عنوان مهد افکار و بستر اندیشهسازی و اندیشهپروری در محیطی با صفا و معنوی به شمار میآید. مهمترین عامل در ایجاد این فضای نورانی، گرد آمدن جماعتی مخلص و مؤمن در این مکان مقدس بوده و اصلیترین برنامهای که موجب شده تا این جمع معنوی در آن شکل بگیرد و هر روز در پنج نوبت گرد هم آیند، بهانه انجام فرایض واجب و مستحب عبادی بوده است به همین دلیل مسجد، جماعت و فعالیتهای عبادی، سه ضلع تشکیل دهنده و کامل کننده مثلث هدایت و کمال اهالی مسجد میباشد. و مسجد همانند سکویی، پرواز معنوی جماعت را به سوی خدایی شدن فراهم می سازد.
جماعت، اگر چه دارای معانی مختلفی است. ولی یکی از جلوههای جماعت مسلمانان را میتوان در صفوف منظم و فشرده در هنگام اقامه نمازهای جماعت است مشاهده نمود.
در این خصوص حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) میفرمایند: "اوّل جماعة کانَت اِنّ رَسُول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) کانَ یصلی و اَمیرالمُومِنین علی (علیه السلام) مَعَهُ؛ ترجمه: اولین جماعت تشکیل شده در اسلام برای اقامه نماز بود که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) و امیرالمونین علی (علیه السلام) آن را بپا داشتند."[x]
بحث جماعت در اسلام دارای اهمیت بسیار بالایی بوده و در همه حال نسبت بر این موضوع تآکید فراوانی به عمل آمده است: (یدالله مع الجماعه).
توضیح: کلمه جماعت اسم جع مکسر بوده و در حال حاضر دو برداشت متفاوت زیر از واژه جماعت معمول میباشد:
الف- برداشت اول: برداشتی که از جماعت در لغتنامههای معتبر موجود میتوان دریافت، جماعت را به معنای گروهی از مردم تعریف کردهاند. همچنانکه در روایتی که از پیامبر گرامی اسلام و ائمه اطهار (علیه السلام) آمده است جماعت را به معنای گروهی از مردم که در مسجد نماز میگذارند، اشاره شده است از جمله در روایات ذیل آمده است
- پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) که میفرمایند:
"انّ اللّه وعد أن یدخل الجنّة ثلاثة نفر بغیر حساب و یشفع کلّ واحد منهم فى ثمانین ألفاً. المؤذّن و الامام، و رجل یتوضّا ثمّ یدخل المسجد فیصّلى فى الجماعة؛". ترجمه: همانا خداوند به سه گروه وعده داد، بدون حساب وارد بهشت شوند، و هر یک از این سه گروه (روز قیامت) مىتوانند هشتاد هزار نفر را شفاعت کنند و آنها عبارتند از: 1 - مؤذن. 2 - امام. 3 - کسى که وضو بگیرد، پس داخل مسجد شود و نماز را به جماعت به جا آورد."[xi]
"انّ الشیطان ذئب الانسان کذئب الغنم یأخذ الشّاة القاصیه و النّاحیة فایّاکم و الشّعاب و علیکم بالجماعة و العامة و المسجد، ترجمه: شیطان گرگ انسان است، همانند گرگ گوسفندان که همیشه میشهاى دور افتاده و کنارهگیر را مىگیرد. پس از دستهبندىها (گروهگرایى و خط بازى) بپرهیزید و بر شما باد به حضور در جماعت و مجالس عمومى و مسجد."[xii]
- در ارتباط با همین موضوع، حدیثی گهربار از حضرت امام علی (علیه السلام) وارد شده است که میفرمایند:
"ایّها السّائل لا تغترن بکثرة المساجد و جماعة اقوام، اجسادهم مجتمعة و قلوبهم متفرقّة...؛ ترجمه: اى سؤال کننده! از فراوانى مسجدها و گرد آمدن مردمى که بدنهاى آنها به یکدیگر نزدیک و قلبهاشان از هم دور است، مغرور نشو!"[xiii]
ب- برداشت دوم: به معنای نماز جماعت استفاده میشود. چون غالب نمازهای یومیّه در سطح مساجد به صورت جماعت اقامه میشود به همین دلیل جماعتی که به عنوان پسوند امام به کار گرفته میشود (امام جماعت) آنچه به ذهن متبادر میگردد به معنای امام نماز جماعت بیشتر متصوّر میگردد. در صورتی که معنای دقیق، و واقعی امام جماعت، امام گروهی از مردم میباشد که در مسجد حضور پیدا میکنند.
در همین ارتباط به احادیث ذیل اشاره میشود:
- پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) میفرمایند:
"افضل البقاع المساجد و افضل اهلها اوّلهم دخولا و آخرهم خروجا، و من سبق بالجماعة کمن سبق بالایمان: بهترین مکان هر سرزمین و جایى، مسجدهاى آن است، و بهترین مردم آن، همان کسانى هستند که پیش از دیگران به مسجد مىآیند و پس از همه برون مىروند، و کسى که در پیوستن به نماز جماعت از دیگران پیشى گیرد، چنان است که گویى در ایمان پیشى جسته است."[xiv]
"الا و من مشى الى مسجد یطلب فیه الجماعة کان له بکلّ خطوة سبعون الف حسنه؛ ترجمه: آگاه باشید! کسى که براى اقامه نماز جماعت به طرف مسجد قدم بردارد، براى هر یک قدمش هفتاد هزار حسنه منظور مىشود."[xv]
"لا صلاة لمن لا یصلّى فى المسجد مع المسلمین الاّ منعلة.... و من رغب عن جماعة المسلمین سقطت عدالته و وجب هجرانه؛" ترجمه: کسى که بدون عذر موجّهى با مسلمین در مسجد نماز جماعت نمىخواند نمازش کامل نیست ... و کسى که نسبت به جماعت مسلمین بىتوجه است، از عدالت ساقط است و دورى کردن از او واجب است."[xvi]
- حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام):
"من صلّى فى بیته جماعة رغبة عن المسجد فلاصلاة له و لا لمن صلى معه الا من علة تمنع من المسجد؛" ترجمه: کسى که به خاطر اعراض از مسجد در خانه نماز جماعت برگزار کند، نماز او و کسى که با او نماز مىخواند کامل نیست مگر علت و عذرى داشته باشد که مانع رفتن به مسجد شود."[xvii]
"صلاة الرّجل فى منزله جماعة تعدل اربعا و عشرین صلاة، و صلاة الرّجل جماعة فى المسجد تعدل ثمانیا و اربعین صلاة مضاعفة فى المسجد؛" خواندن نماز جماعت در خانه برابر با ٢٤ نماز فرادا است و خواندن نماز جماعت در مسجد برابر با ٤٨ نماز فرادا است. یعنى: ثواب نماز جماعت در مسجد دو برابر نماز جماعت در خانه است."[xviii]
ج- کاربردهای واژه امام جماعت: اگر چه واژه "امام جماعت" برای عنوان مساجد مناسب نیست، ولی همین واژه در برخی از مکانها و مراکز دارای کاربری بسیار مناسب بوده که اگر واژهای غیر از آن بهکار گرفته شود، نامناسب خواهد بود. انتخاب عناوین بر اساس ظرفیت، پتانسیل و نوع کارکرد قابل تعریف و تبیین میباشد. همچنانکه هم اکنون استعمال و بهکارگیری این واژه در بین طبقات عامه مردم برای بعضی از مکانها و مراکز ذیلالذکر امری مرسوم و پسندیده و مناسب میباشد:
بهکارگیری واژه امام جماعت برای مبلغین و روحانیونی که در سطح نمازخانههای موجود (ادارات،دانشگاهها، مدارس، پارکها، فرهنگسراها، پایانههای مسافرتی، نمازخانههای بین راهی و ... به اقامه نماز جماعت میپردازند.
استفاده از آن برای نمازهای جماعتی که در حسینیهها، تکایا، مهدیهها، خیمههای عزاداری، و نیز در سطح میادین و خیانها در ایام خاص مثل ظهر عاشورا برگزار میگردد.
برای افرادی که در منازل شخصی، آپارتمانهای مسکونی، فضای باز و ... اقامه نماز جماعت دارند.
برای بعضی از مساجدی که تک کارکردی بوده و اینگونه مساجد امکانات،ظرفیت و یا شرایط لازم (طبیعی یا انسانی) تنوعپذیری در انجام کارکردهای مختلف را ندارند. و وجه غالب فعالیت این مساجد انجام فرائض عبادی اقامه نماز جماعت میباشد. به عنوان مثال یک مسجد شبستانی کوچک که در مسیر جادههایی که در اطراف آن هیچ سکونتگاهی وجود نداشته و تنها مخاطبان آن مسافران میباشند.( اگر چه در اینگونه مساجد شاید امکان اجرای بعضی از دیگر برنامههای رفاهی هم وجود داشته باشد ولی عمده فعالیت و برنامه اصلی آن برپایی نماز جماعت برای رهگذران و ... میباشد.
در نهایت استفاده از این واژه برای اقامه هر نماز جماعتی است که به غیر از مسجد شکل میگیرد. را شامل میشود.
اهداف
احیاء جایگاه رفیع امام مسجد به عنوان مدیر اصلی، با انتخاب عنوانی شایسته و درخور شأن آن با بهرهگیری از آموزههای دینی.
بسط و گسترش حوزه عملکردی مساجد در هدایت و رهنمونسازی اهالی ساکن و مجاور در محدوده و حریم شرعی مساجد.
تبیین دقیق کارکردهای مسجد به همراه شرح وظایف اصلی امام مسجد در اداره موفق و کارآمدتر وظایف ذاتی و اصلی مساجد.
طرح بحث موضوعی جدید با هدف توجه سایر پژوهشگران، محققان، نویسندگان و فعالان در عرصه تبلیغ دین بهخصوص حوزه مهم مساجد جهت پرداختن بیشتر و گستردهتر به موضوع فوق همراه با ارائه تعریفی مناسب و فراگیر برای آن.
پیشینه نظری
مسئله و موضوع اصلی این مقاله، دلایل و مستندات پیشنهاد جایگزینی واژه امام مسجد است. علی رغم این که واژه امام جماعت مسجد نیز یکی از واژگانی است که به نظر میرسد ظرفیت و توان بالایی که متناظر به جایگاه مقدس مساجد است را دارا میباشد. امام جماعت از حیث مکان و جایگاه و نیز شأن رفیعاش، محور و استوانه اصلی مسجد است. کاربرد این واژه در امر هدایت و رهنمونسازی اهالی مسجد (آن چنان که برای آن متصور است) نتوانسته است پاسخگویی مناسب و واقعی نسبت به این جایگاه بلند باشد. با توجه به این اهمیت بر اساس تحقیق و بررسیهای به عمل آمده در خصوص سبقه و پیشینه این بحث مهم، متاسفانه تنها مباحثی به صورت جسته و گریخته و بسیار جزیی توسط برخی از روحانیون و شخصیتهای دینی در قالب سخنرانی و یا مصاحبه انجام گرفته و هیچ بحث علمی مکتوب و منسجم و مدوّن در ارتباط با موضوع فوق تاکنون انجام نشده است (یا حداقل مشاهده نشده است) امید است که طرح این موضوع زمینه و فتح بابی باشد برای پرداختن بیشتر به آن.
اهمّ دلایل در چرایی ارائه پیشنهاد
الف- قائل بودن شئون و جایگاه ویژه برای امام مسجد:
جایگاه واقعی امام مسجد دارای نقشها و شئون مختلف میباشد که برخی از مهمترین آنها را میتوان به شرح ذیل بر شمرد:
اداره امور مادی (ساخت و ساز، توسعه و نگهداشت و امور مالی و ...)، امور معنوی مسجد (انجام امور عبادی و مناسکی، مراسم مذهبی و ملی ، برگزاری ادعیه و... ) و منابع انسانی مسجد(هیئت امناء، مدیر فرهنگی، پایگاه بسج، خادمین، کارکنان، و نمازگزاران مسجد و...)،
هدایت و رهبری (غایت اداره مسجد سوق دادن مردم به سوی کمال انسانی و خدایی شدن).
به عنوان مبلّغ، سخنران امور دینی و انجام امور تبلیغاتی مسجد در فعالیتهای مختلف مذهبی (محرم، صفر، رمضان، فاطمیه و ... )،
مدیریت بر مراکز دینی (حوزه علمیه، کانون فرهنگی، کتابخانه، مرکز آموزشی و ... تابعه مسجد و نیز برنامههای متنوع فرهنگی، هنری و ورزشی که توسط مسجد تدارک شده است،
انجام مشاوره و رسیدگی به مشکلات خانوادگی و اختلافات محلی و امور جوانان،
پاسخگویی به احکام و مسائل مذهبی، شبهات و خرافات و انحرافات اجتماعی و ...،
عامل وفاق اجتماعی محله و محدوده مسجد ( اهمیّت این نقش از آن جایی بیشتر مشخص میگردد که هر محلهای که امام مسجد فعال در آنجا حضور دارد شاهد انسجام و همبستگی وحدت بیشتری بین مردم هستیم و به همین علت در این محلات، نزاعها، دعواهای و انحرافات و ناهنجاریهای اجتماعی نسبت به دیگر مناطق کمتر میباشد،
مدیر تعاون و همیاری اجتماعی محل( رسیدگی به مستمندان، سائلین، ابن سبیل و فقراء و...) کمک در جمعآوری و هدایت کمکهای مردمی (جنسی و نقدی ) در حوادث طبیعی (زلزله، سیل و....) و غیر طبیعی (جنگ و...).
رسیدگی به امور اقتصادی حوزه دین مثل: خمس، زکات، فطریه، رد مظالم، شرح احکام داد و ستد و تجارت و بیع اسلامی به ویژه برای مخاطبان بازاری مسجد و همچنین نظارت بر کار صندوق قرضالحسنه و فروشگاه و تعاونی مسجد و...،
مدیریت برنامههای آموزش دینی و مذهبی ( معارف اسلامی، قرآن کریم، صحّت قرائت نماز،
برگزاری جلسات قرآنی و جلسات بصیرت افزایی،
ایفای نقش امور سیاسی همچون تشویق و ترغیب مردم به شرکت در انتخابات، همکاری در راهاندازی صندوق رأی در مسجد، فراهم سازی جهت حضور کاندیداها در مساجد در ایام انتخابات.
مدیریت امور تشریفات، مردمداری،استقبال و بدرقه از میهمانان و مخاطبان در مراسم مختلف اجرایی در مناسبتهای اسلامی ( اعیاد و وفیات و وقایع تاریخی مذهبی) و مناسبتهای ملی (سالگرد ارتحال حضرت امام، دهه فجر انقلاب اسلامی و... ) و نیز دعوت و استقبال از خطباء، سخنرانان ومسئولین و مدعوین به جلسات و مراسم مختلف و...
مواردی که اشاره شد، تنها بخشی از نقشهایی است که امام مسجد انجام میدهد.اگر نگاهی دقیق به این موارد داشته باشیم، در خواهیم یافت که اجرای این برنامهها تنها برای نمازگزاران و اقامه کنندگان نماز در مسجد نیست بلکه شامل تمام افرادی است که در حریم مسجد قرار دارند در محیط های مختلف: فرهنگی ، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی میباشند که اعمال نفوذ و هدایت و نظارت تمام این موارد بسته به این است که جایگاهی بسیار فراتر از اقامه نماز جماعت برای ایشان در نظر بگیریم.
ب- برخورداری مسجد از کارکردهای مختلف و متنوع
با نگاهى گذرا به تاریخ از صدر اسلام تاکنون در مىیابیم که مسجد از آغاز پیدایش تاکنون به عنوان مرکز ثقل رسالت پیامبر، منشأ تحوّلات و خدمات و پایگاهى براى ابلاغ پیامهاى الهى و وحى و بسط رسالت به شمار مىرفته است. مسجد مرکز سازماندهى و برنامهریزى امور مسلمین بوده است و پیامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) نیز بسیارى از دستورات الهى و مشورتهاى اجتماعى، نحوه ادارهى حکومت و سیاستهاى جنگى، بسترسازى فرهنگى، احکام و اعمال عبادى را در مسجد انجام مىداده و در کنار اعمال و انجام فرایض دینى، مساجد به عنوان کانون فعالیتهاى فرهنگى - اجتماعى - سیاسى - اقتصادى - قضایى و آموزشى محسوب مىشده است. در طول تاریخ نیز نه تنها از کارکردهاى مسجد کاسته نشده بلکه به فراخور زمان و مکان بر تعداد کارکردهاى آن نیز افزوده شده و مساجد بیش از پیش به نقش آفرینى و تحوّلسازى در سطوح جامعه ادوار گذشته پرداخته است.
پیامبرگرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) به عنوان اولین امام مسجد، هیچگاه نگاه تک بُعدی و کارکرد صرفاً عبادی و مناسکی به مسجد نداشتند. بلکه مسجد را به عنوان مکانی میدانستند که تمام امور مملکت را از آنجا اداره و هدایت مینمودند.
امروزه با توجه به اینکه نظام حاکم بر کشور ما یک نظامی است که غالباً شیوهها و روشهای حکومتداری آن برخواسته از مبانی دینی است و مسجد نیز پایگاه و خاستگاه بسط و ترویج دینداری و ولایتمداری است بنابر این باید بسیاری از امور مختلف جامعه اسلامی در مسجد و بهوسیله امام مسجد رتق و فتق گردد. حضرت امام خمینی (ره) نیز در همین ارتباط میفرمایند: "از مسجد باید امور اداره بشود. مساجد بود که این پیروزی را برای ملت ما درست کرد. این مراکز حساسی است که ملت باید به آن توجه داشته باشد و اینطور نباشد که خیال کنند حالا که دیگر ما پیروز شدیم دیگر مسجد میخواهیم چه کنیم. پیروزی ما برای اداره مسجد است."[xix] با این گفتار مشخص میشود که حضرت امام (ره) نیز به تأسّی از سیره و سنت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) و ائمه معصومین(علیه السلام) جایگاه ویژهای برای مساجد قائل بوده و پیروزی انقلاب را نیز برای اداره مسجد میدانند. با این اوصاف و تعابیر، تردیدی در چند بُعدی بودن مسجد نیست و مختص کردن آن تنها برای اقامه نماز جماعت و یا اجرای برنامه های تبلیغی و فرهنگی برای اهالی و جماعت حاضر در مسجد امری شایسته نمیباشد، برای اینکه بنا به فرمایش معظم له اگر بناست امور مختلف جامعه اسلامی از مسجد اداره شود نیازمند ابزار و و لوازمی است که مهمترین آن قائل شدن جایگاه رفیع برای مدیر مساجد میباشد( امور جمع امر است که شامل کارها و فعالیتهای مختلف جامعه میباشد.) و محدود کردن مدیریت مسجد تنها به عنوان اقامه کننده نماز جماعت، خسارتی است جبران ناپذیر به شأن و مرتبت والای امام مسجد. (اگر ما به عنوان متولیان امور مسجد نتوانیم به درستی این جایگاه ویژه را تبیین کنیم، انتظاری از عامّه مردم در رعایت صحیح حق و حقوق معنوی امام مسجد و در نظر گرفتن جایگاه بلند برای آن نباید داشته باشیم).
با مرور کارکردهایى که مسجد در طول تاریخ چه به شکل هم زمان و چه دورهاى انجام داده است. "مىتوان گفت مسجد دو نوع کارکرد اصلى و فرعى و یا دایمى و مقطعى داشته است. کارکرد اصلى و دائمى مسجد، کارکرد عبادى و مناسکى آن است که در طول تاریخ این کارکرد بهطور مستمر همراه مسجد بوده و انقطاعى در این امر صورت نگرفته است. گرچه در راستاى این کارکرد دورانى پر تسلّط و گاهى دورانى با رکود و قصور داشته است که البته این امر نیز نشأت گرفته از شرایط جوامع، زمان، مکان و رویکردهاى مسلمانان به امر عبادت بوده است. کارکردهاى فرعى و مقطعى مسجد نیز داراى ویژگىهایى است که این ویژگىها باعث تقویت این کارکردها در مسجد شده است. ویژگى اصلى این کارکردها در نوع رویکرد مؤمنان نسبت به فعالیتهاى موجود در آن نهفته است، چرا که اهل مسجد از باب آن که مؤمنند در مقاطعى خاص انجام چنین امورى را براى خود واجب دیده و وظیفه خود پنداشتهاند و این قبیل امور که مورد توجه مؤمنان با انگیزههاى ایمانى و دینى است، چیزى نیست جز امورى که مؤمنان در اقدام به آن تقرب به درگاه الهى و تحصیل رضایت بارگاه ربوبى را در نظر دارند."[xx]
از سوى دیگر امورى در جامعه اسلامى وجود دارد که در"مقاطعى از زمان جزو نیازهاى ضرورى جامعه قلمداد مىشود ولى متولّى خاصى ندارد و نهادى خاص براى رتق و فتق آن در جامعه تأسیس نشده است. این گونه امور به محض ضرورت یافتن از نظر اجرا و اداره جزو امور قربى خواهد بود که شارعِ مقدس، راضى به ترک آن نیست. لذا پرداختن به آن از واجبات کفایى است که بر متطوعینى که شرایط لازم را داشته باشند متعین و در زمره امور عبادى قرار مىگیرد که پرداختن به آن به قصد قربت و براى رضایت درگاه الهى خواهد بود و از آن جهت که در جامعه اسلامى این گونه امور قربى و عبادى در مساجد تبلور مىیابد، لذا اهل مسجد اولین اقدام کنندگان به آن امور هستند و در مکانى از مسجد، یا مجاورت آن و یا در صورت نیاز با احداث مکانى مناسب در مجاورت مسجد به آن مىپردازند. امروزه تنوعپذیرى در کارکردها و سهمپذیرى در مسوولیتها براى رفع نیازهاى ضرورى جامعه در مسجد، نه تنها به قوّت خود باقى است بلکه با تشکیل حکومت اسلامى و تقویت انگیزهها و از طرفى ازدیاد مشارکت جویان و داوطلبان موقعیت بهترى را براى خود فراهم نموده است."[xxi]
در ادامه بر اساس بررسیهای انجام شده در خصوص فعالیتها، اعمال و افعال اجرا شده در مساجد از آغاز شکلگیری آن تا به حال، کارکردهای متنوع زیر در ادامه آورده شده است که به ترتیب اهمّیّت و اولویّت نقش آنها ارائه می شود:
1- کارکرد عبادی،
2- کارکرد آموزش،
3- کارکرد فرهنگی،
4- کارکرد تبلیغى،
5- کارکرد علمى،
6- کارکرد تعلیم و تربیت،
7- کارکرد سیاسى،
8- کارکرد اجتماعى،
9- کارکرد ارزشى،
10- کارکرد اخلاقى،
11- کارکرد قضایى،
12- کارکرد نظامى و امنیتى،
13- کارکرد ارتباطى و رسانهاى،
14- کارکرد هنرى،
15- کارکرد خدماتى - امدادى (تعاون)،
16- کارکرد رفتارى،
17- کارکرد روانى (روحى)،
18- کارکرد درمانى،
19- کارکرد بهداشتى،
20- کارکرد تأمینى (پناهگاه) و بازدارندگى،
21- کارکرد ادبى،
22- کارکرد تاریخى،
23- کارکرد تحوّلى (مبارزاتى)،
24- کارکرد گردشگرى و زیارتى،
25- کارکرد اقتصادى،
26- کارکرد ترغیبى (تشویقى)،
27- کارکرد جبرانى،
28- کارکرد ورزشى،
29- کارکرد تکمیلی،
30- کارکرد تأییدى و انکارى،
31- جایگاه گفتمان و مشاوره،
32- جایگاه کتابخانه،
33- جایگاه دعا و نیایش (عبادت) ،
34- جایگاه حکومت،
35- جایگاه وحدت واخوت،
36- جایگاه تشکّل و اجتماع،
37- جایگاه مدرسه، دانشگاه،
38- جایگاه دعوت و بسط رسالت،
39- جایگاه امر به معروف و نهى از منکر،
40- جایگاه گذران اوقات فراغت،
ج- تأسّی از سیره و سنت نبوی در اداره مسجد
اگر نظری به تاریخ صدر اسلام و سیره و سنت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) در چگونگی اداره مسجد داشته باشیم، مشخص خواهد که آن حضرت در استفاده و اداره مسجد تنها به اقامه نماز جماعت بسنده نمیکرد. بلکه مسجد را به عنوان پایگاه حکومت اسلامی قرار داده بودند که تمام امور مربوط حکومتداری را در آنجا رتق و فتق مینمودند. اموری همچون مسائل دینی، سیاسی، فرهنگی، نظامی، اجتماعی و ... در مسجد برنامهریزی و هدایت میشده است.
در ادامه برای تبیین بیشتر موضوع به نمونههایی از این نوع موارد ذکر شده، اشاره میشود:
«علاوه بر جلسات سخنرانى پیامبر که معمولاً پس از نماز جماعت برگزار مىشد، کلاسهاى آموزشى نیز در اوقات گوناگون از سوى آن حضرت در مسجد تشکیل مىشد این کلاسها اختصاص به جوانان و نوجوانان نداشت بزرگسالان و پیرمردان نیز در چنین جلساتى شرکت مىکردند. در این جلسات مسایل گوناگونى به مسلمانان آموزش داده مىشد در راستاى این آموزشها مباحث اعتقادى و آموزش مبانى ایمان به خداوند در شمار اولین مسایلى بود که به مسلمانان به ویژه آنان که تازه به آئین اسلام گرویده بودند آموزش داده مىشد.»[xxii]
«در سال هشتم هجرى نیز پس از آن که مکّه توسط مسلمانان فتح شد، پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) بىدرنگ «معاذ بن جبل» و «ابوموسى اشعرى» را مأمور کرد تا در مسجدالحرام به مردم مکّه، قرآن، فقه و دیگر مسایل دینى را آموزش دهند. شور و نشاط علمى حاکم بر «مسجدالنّبى» تا سالها پس از رحلت پیامبر صلى اللَّه علیه و آله ادامه داشت.»[xxiii]
«تلاوت و خواندن قرآن نخستین و سادهترین روشى بود که پیامبر اسلام از مسجد آغاز کرد. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) از طریق تلاوت قرآن هم به ابلاغ رسالت مىپرداخت و هم هدف دعوت مشرکین به اسلام را مدنظر داشت.»[xxiv]
«آموزش به تازه مسلمانان یکى از جلوههاى کار فرهنگى پیامبراسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) در مسجد بود. افراد تازه مسلمان با آنکه قصد گرویدن به اسلام را داشتند، به آموزشهاى ویژهاى نیازمند بودند. اینان معمولاً با حضور در مسجد پیامبر آموزشهاى لازم را فرا مىگرفتند و در مسجد به طرح پرسشها و شبهاتى که در ذهن داشتند مىپرداختند. گاهى هم در باره رمز و راز احکام و عبادتها از پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) سؤال مىکردند و آن حضرت با صبر و بردبارى به پرسشهاى آنان پاسخ مىگفتند.»[xxv]
«پیامبراسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) محیط مسجد را کاملاً یک محیط فرهنگى مىدانستند تا جایى که در حضور آن حضرت و با اجازه ایشان مسابقه شعر و سخنرانى در مسجد برگزار مىشد و پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) ضمن ابراز خرسندى از این کار، با حوصله و بردبارى کامل با چنین مسایلى برخورد مىکردند.»[xxvi]
«شواهد تاریخى نشان مىدهد که پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) و یاران آن حضرت از مسجدالحرام در راستاى تبلیغ و ترویج اندیشههاى دینى بهرهدارى مىکردند. کعبه و مسجدالحرام از دیرباز جایگاه گردهمایى مردم بود. مشرکان قریش، بازرگانان و مسافرانى که از اطراف مکه به این شهر مىآمدند، پیش از اسلام نیز برپایه اعتقادات خاص خود براى پرستش بتها و یا طواف خانه خدا، گرد کعبه و در مسجدالحرام حضور مىیافتند. پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) از این فرصتها براى تبلیغ آیین توحید و یکتاپرستى سود مىجست.»[xxvii]
«پیامبر اسلام به عنوان نخستین معلم در مسجد امر تعلیم و تربیت را شروع کرد و در ابتداى کار جهت بیان اهمیت و نقش تعلیم و تربیت و رواج و گسترش این طرز فکر در میان جامعه اسلامى فرمود: هر کس به منظور یاد دادن و یاد گرفتن وارد مسجدى شود مانند مجاهدى است که در راه خدا نبرد مىکند.»[xxviii]
«در متون تاریخى آمده است که پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) براى اتخاذ مواضع مناسب در جنگ بدر، در یکىاز مساجد اطراف مدینه به نام مسجد " عرِق الظُبیةَ" با اصحاب به مشورت پرداخت همچنین براى رفتن به جنگ احد در مسجد مدینه با مسلمانان به تبادل نظر همت گماشت.»[xxix]
«فرمایش امام علی (علیه السلام): اگر بناچار قرار است با من "بیعت" کنید پس در "مسجد"! که همانا "بیعت" با من نباید بطور مخفى و پنهانى باشد، بلکه بایستى با رضایت مسلمین و در ملأ عام و اجتماع مسلمین انجام گیرد، پس در حالیکه بر مىخاست و مردم دور او بودند وارد مسجد شد و مسلمانان به سوى او هجوم آوردند و با او بیعت کردند.»[xxx]
«پیغمبراسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) فرستادگان را در مسجد مىپذیرفت و در آنجا به کارها رسیدگى مىکرد و براى مسلمانان در باره سیاست دین سخن مىگفت.[xxxi] همچنین آن حضرت در مسجد، نمایندگان و سران اقوام و قبایل مختلف را به حضور مىپذیرفتند، چنانکه نمایندگان قبیله «ثقیف» و نیز نمایندگان اسقف نجران در این مسجد به حضور پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) رسیدند.»[xxxii]
«ابن عباس» مىگوید: در حالى که رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) در مسجد خطبه نماز جمعه مىخواند ناگهان مردى خدمت رسید و گفت: حدّ را بر من جارى کن.[xxxiii] آن حضرت خود نیز امر قضاوت را در مسجد انجام مىداد و به جایگاهى که حضرتش هنگام قضاوت مىنشست «دکةالقضا» مىگفتند. محل «دکةالقضا» در داخل مسجد کوفه همچنان باقى است که زائرین حرم شریفش آن جا را مورد زیارت قرار مىدهند.»[xxxiv]
«امام صادق (علیه السلام) به «ایان بن تغلب» فرمود: اجْلِسْ فى مَسْجِدِ الْمدینه وافْت الناسَ فَاِنّى اُحِبُّ اَن یُرى فى شیعَتى مِثْلُکَ؛ ترجمه: در مسجد مدینه بنشین و در مسائل دینى و قضائى حکم صادر کن، بدرستى که من دوست دارم افرادى مانند تو در بین شیعیانم دیده شوند.»[xxxv]
«در «سیره ابن هشام» درباره زندانى شدن «دختر حاتم طائى» چنین مىخوانیم:فجعلتْ بِنْتُ حاتَم فى حظیرة ببابِ المسجِد، کانتِ السَّبایا یُحْبسَ فیها.»[xxxvi] دختر حاتم را در محوطه دیوارکشى شدهاى در ورودى مسجد پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) که اسیران را در آن جا زندانى مىکردند، جاى دادند.»
«بعد از جنگ جمل، امام علی (علیه السلام)، غنایم جنگى را به مسجد بصره فرستاد تا در آنجا حفظ و نگهدارى شود. «پیدرسن» با استفاده از اطلاعات مورّخین اولیه اسلام مىنویسد که: «نتیجه جنگها و برخوردهاى نظامى معمولاً در مساجد اعلام مىشد و مشاوران جنگى در مسجد حضور داشتند. دستورها و فرامینى که در رابطه با جنگ صادر مىشد، از طرف فرمانده نظامى یا حاکم اعلام مىگشت.»[xxxvii]
«اصولاً چگونگى عزیمت سپاهیان اسلام به جبهههاى نبرد، در مواردى که اعزام سپاه آشکارا انجام مىگرفت، چنین بود که آنان پس از حضور در مسجد و بجاى آوردن نماز، در میان بدرقه مسلمانان، شهر را ترک مىگفتند. مردم تا جایى به نام «ثنیّة الوداع» (دروازه وداع) سربازان اسلام را بدرقه مىکردند. آنگاه لشکریان در اردوگاهى نظامى به نام« جُرف» که تا مدینه آن روز سه میل (یک فرسنگ) راه بود، اقامت مىنمودند.حتّى در بازگشت از جنگها نیز توجّه خاصّى نسبت به «مسجد» وجود داشت. پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) همواره هرگاه از جنگ بر مىگشت، ابتدا در مسجد حضور مىیافت و در آنجا دو رکعت نماز مىگزارد.[xxxviii] همجنین «اعزام مسلمین از مسجد براى غزوه احد پس از نماز عصر از نمونههاى اعزام از مسجد مىباشد.»[xxxix]
«گروهى از مستمندان مسلمان در مسجد زندگى مىکردند، و از کمکهاى مالى پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) و دیگر مسلمانان بهرهمند مىشدند. این گروه که قریب 400 تن از اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) را تشکیل مىدادند، به دستور آن حضرت در بخشى از مسجد که مسقف بود سکنى گزیده بودند، و ضمن اقامت در آنجا قرآن مىآموختند، روزه مىداشتند و به جنگ مىرفتند.»[xl]
«نخستین بیمارستان در تاریخ اسلام همان خیمهاى بوده است که پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) هنگام جنگ خندق براى درمان زخمیان در مسجد خویش در مدینه برافراشت، و زنى به نام رفیده را براى رسیدگى به حال مجروحان برگماشت.»[xli]
«در روایات آمده است که «کعب بن زهیر» براى پیامبر عالیقدر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) در مسجد قصیدهاى بهنام «بِاَنْت سُعادِ» سرایید و به همین بابت از عقوبتى که بر او بود عفو طلبید که به همین لحاظ مهدورالدم بودن او محقون الدم گردید و حضرت «بَرد» خویش را به وى صله بخشید.»[xlii]
«در صحیح بخارى آمده است: «مالى را از بحرین براى رسولخدا(صلی الله علیه و آله وسلم) آورده بودند. آن حضرت فرمود: آن را در مسجد توزیع کنید. و این بیشترین مالى بود که در این مدت براى پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) آورده بودند. آنگاه رسولخدا(صلی الله علیه و آله وسلم) براى اداى نماز به مسجد آمد. پس در کنار آن مال نشست و هیچ کس نبود مگر اینکه پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) چیزى از آن مال را به او بخشید.» [xliii]
«به علاوه مسجد، رسماً محل ملاقات و گفتگوهاى آن حضرت با هیئتهاى سیاسى بود. در محل مسجدالنبىّ مکانى به نام «اسطوانةالوفود» وجود داشت که تا به امروز نیز جایگاه آن معلوم و مشخص است. پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) در این مکان به گفتگو با هیئتهاى اعزامى از سوى قبایل و طوایف گوناگون مىپرداختند. شمار این هیئتها به ویژه پس از فتح مکه که مسلمانان اقتدار و شوکت بیشتر مىیافتند، رو به فزونى گذاشت.»[xliv]
د- برخورداری واژه امام از جامعیت لازم
انتخاب این واژه نه تنها اقدامی بسیار مناسب و زیبنده میباشد بلکه دارای همخوانی و همراستایی با انتظاراتی است که جامعه اسلامی از امام مسجد داشته و نیز وظایفی (البته غیرمکتوب) است که برای ایشان (بر اساس تعاریف و تعابیری که برای جایگاه امام در آموزههای دینی وارد شده است و به هیچ عنوان نیز قابل اغماض و چشم پوشی نمیباشد) متصّور و لازم الاجراست. برای تنویر بیشتر و شفافتر افکار و اذهان خوانندگان موارد ذیل در این خصوص قابل تأمل و دقت نظر میباشد:
با نگاهی دوباره و توجه ویژه به توضیحاتی که در بحث جماعت در قسمت تعریف مفاهیم این نوشتار ارائه شده است اگر برای واژه امام به هر دو لفظ عنایت شود متوجه خواهیم شد که جماعتی که امام به عنوان پیشوند آن به کار گرفته میشود نمیتواند بار معنایی جامع آنگونه که از آن انتظار میرود را تحت پوشش قرار دهد.
اگر منظور از جماعت را گروهی از مردم بدانیم که در مسجد حاضر میشوند، حال این جماعت چه برای اقامه نماز (جماعت) باشد و یا برای دیگر برنامهها و یا فعالیتهای تبلیغی و فرهنگی و یا هر مراسم دیگر، چنین کاربردی نمیتواند جامعیّت لازم را در معنای جماعت مسجد داشته باشد. زیرا جماعت مسجد فقط شامل کسانی که به هر نحوی از انحاء مختلف در مسجد حضور پیدا میکنند نیست. اگر پندار فوق را بپذیریم دچار بخشینگری و دیدی سطحی شدهایم. زیرا جماعت مسجد معنایی بسیار وسیعتر و گستردهتر دارد. که نه تنها خود اهالی مسجد که در آن رفت و آمد دارند را شامل میشود بلکه تمامی کسانی که در مجاورت و همسایگی و محدوده حریم مسجد هستند را نیز شامل میشود.
بر اساس روایتی از امام علی (علیه السلام)، حریم مسجد٤٠ زراع از همه طرفها و سمتهای مسجد میشود ٤٠ ذراع تقریباً ٥٠٠ متر اطراف مسجد در تمامی جهات میشود: حضرت ایشان فرمودهاند: "حریم المسجد اربعون ذراعاً و الجوار أربعون داراً من أربعة جوانبها؛" ترجمه: حریم مسجد، چهل ذراع است و چهل خانه از چهار طرف همسایه مسجد است."[xlv]
در این حریم و محدوده چه بسا افرادی هستند که در مسجد حضور پیدا نمیکنند ولی جزو جمعیت جماعتی محسوب میشوند که در حریم و محدوده آن قرار میگیرند و مدیران مسجد باید در برنامهریزیهای فعالیتهای تبلیغی و فرهنگی این افراد را مدّ نظر قرار دهند.
در ارتباط با لزوم توجه ویژه و تعامل متقابل و دوسویه بین اهالی مسجد، مجاورین و ساکنان در حریم مسجد، روایات زیادی وارد شده است که بیانگر ارتباط و حضور مستمر مردم با مساجد دارد. و در صورتی که عذری شرعی و یا قابل قبول وجود نداشته باشد اقامه نماز در مساجد را ضروری دانستهاند. حاکمیت و ترویج این نوع نگاه در بین جامعه موجب خواهد شد تا حلقه ارتباط و اتصال بین مساجد و آحاد جامعه مستدام و دائمی برقرار بوده و تعاملی مثبت و سازنده در راستای ترویج دینمداری در تمام سطوح و لایههای جامعه که شکل ایدهآل و غایی آن ایجاد جامعهای سالم و معنویتگرا و ارزشمدار میباشد ایجاد گردد. در ادامه به تعدادی روایتهای وارده در این ارتباط با هدف توضیح بیشتر موضوع اشاره میشود:
- پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم)
"لا صلوة لجار المسجد الاّ فى مسجده؛ ترجمه: همسایه مسجد نمازش مقبول نیست مگر در مسجد."[xlvi]
- حضرت امام علی (علیه السلام)
1-"لیس لجار المسجد صلاة اذا لم یشهد المکتو بة فى المسجد اذا کان فارغاً صحیحاً؛" ترجمه: اگر همسایه مسجد فارغ بال و سالم باشد و نماز را در مسجد اقامه نکند نماز او تمام و کامل نیست."[xlvii]١
2-"من وقر مسجداً لقىالله یوم یلقاه ضاحکاً مستبشراً و أعطاه کتابه بیمینه؛" ترجمه: کسى که حرمت مسجد را نگاه دارد، روز قیامت خداوند او را با چهرهاى خندان و شادمان ملاقات مىکند و خداوند نامهاش (نامه اعمالش) را به دست راستش مىدهد."[xlviii]
- حضرت امام صادق (علیه السلام)
١- "عن جمیل بن صالح انه سأل اباعبدالله(علیه السلام) ایهما افضل؟ یصلى الرجل لنفسه فى اول الوقت او یؤخرها قلیلاً و یصلى بأهل مسجده اذا کان امامهم؟ قال: یؤخر و یصلى باهل مسجده اذا کان الامام؛" ترجمه: جمیل بن صالح از امام صادق(علیه السلام) سؤال کرد: کدام یک از این دو افضل است: انسان در اول وقت نمازش را بخواند یا مقدارى نماز را تأخیر بیاندازد تا با اهل مسجد جماعت نماز بخواند، زمانى که مسجد امام جماعت دارد؟ حضرت فرمود: نماز را به تأخیر بیاندازد، با اهل مسجد نماز بخواند، زمانى که مسجد امام جماعت دارد."[xlix]
٢- "شکت المساجد الى الله تعالى الذین لا یشهدونها من جیرانها، فاوحى الله الیها و عزتى و جلالى لاقبلت لهم صلاة واحدة ولا أظهرن لهم فى الناس عدالة ولانالتهم رحمتى و لاجاورونى فى جنتى؛" ترجمه: مساجد، از همسایگان خود که در مسجد حاضر نمىشوند، به خداوند شکایت بردند. خداوند متعال به مساجد وحى فرمود: به عزت و جلالم سوگند که یک نماز از آنان را قبول نخواهم کرد، در میان مردم عدالتى را از آنان آشکار نمىسازم، رحمت من شامل آنان نشود و از همسایگى من در بهشتم محروم خواهند بود."[l]
٣- "لا صلاة لجار المسجد الاّ فى المسجد الاّ ان یکون به عذر او به علّة فقیل: و من جار المسجد یا أمیرالمؤمنین؟ قال: من سمع النداء؛" ترجمه: نماز همسایه مسجد (چنانچه عذر یا بیمارى نداشته باشد) بجز در مسجد مقبول درگاه الهى نخواهد بود. از آن حضرت سؤال شد: همسایه مسجد چه کسى است؟ فرمود: کسى که صداى اذان را بشنود."[li]
ه - همخوانی با حریم شرعی تعیین شده برای مسجد
با در نظر گرفتن حریم٤٠ ذراع (بر اساس روایت وارده) و بر اساس تفاسیر و شرح وظایف تبیین شده برای امام مسجد، حریم و محدوده نفوذ معنوی و هدایت و نظارت ایشان بر اساس نوع فعالیت و نیز تنوع مخاطبان به سه منطقه تقسیم میشود:
1- حلقه اول حوزه درونی، اصلی و شبستان (فضای عبادی و مناسکی) با کارکرد غالب امور عبادی و مناسکی که بیشتر حوزه خودسازی معنوی منطقه عبادت و راز و نیاز است. در شبستان مسجد علاوه بر انجام امور عبادی، بخشی از فعالیتها و برنامههای دینی و فرهنگی متناسب با شأن و جایگاه مسجد در آن انجام میپذیرد. اما عمده فعالیت و برنامههای اجرایی در آن امور عبادی و مناسکی میباشد.
2- حلقه دوم حوزه زیاده و محیط فرعی بیرونی و پیرامونی مسجد (فضای فرهنگی و تبلیغی): فضای فیزیکی این حلقه نیز مانند حلقه اول جزو املاک و اموال مسجد بوده و مسجد، نظارت مستقیم همراه با حق دخل و تصرف در آن دارد. در این حلقه فعالیت و اقدام فرهنگی تبلیغی و هنری (بروز کارکردهای مختلف مسجد) تقویت اندیشه و بسط علم و ارتقاء آگاهیهای معارف اسلامی و علوم اسلامی صورت میپذیرد. اگر چه این کارکردها در راستای تقویت کارکرد عبادی است ولی دراین فضا اعمال عبادی و مناسکی به ندرت انجام میشود در اوایل بنای مسجد بسیاری از فعالیتهای دینی در داخل شبستان انجام میگرفت و (انتخاب ستونهای داخل شبستان برای امور مختلف مؤید این ادعاست) اما به تدریج با گسترده تر شدن حجم فعالیتهای اجرایی توسط مساجد و نیز افزایش مخاطبان، مراکزی در اطراف مسجد ایجاد شد که این نوع فعالیتها به آنجا منتقل شد اما همچنان شبستان مسجد به عنوان محور عبادی، کارکرد اصلی خود را که همانا انجام امور عبادی و مذهبی است حفظ نمود.)
توضیح: زیاده (توسعه): واژه «زیادة» از فعل زاد، به معنى افزودن و توسعه یافتن، گرفته و مشتق شده است. در معمارى، زیادة به معنى یک بخش الحاقى و ساختمان جدا، به یک بناى موجود است. ما بندرت در باره یک بناى الحاقى، زمانى که توسعه در سطح (به عنوان یک طبقه) باشد، صحبت مىکنیم. ممکن است زیاده خارجى باشد، یعنى با استفاده از فضاى بیرون ساختمان؛ یا داخلى باشد یعنى یک ساختمان تکمیلى، بدون نیاز به توسعه مجموعه، در داخل حیاط از لحاظ معمارى، بیشتر الحاقات مهم به مسجد نخستین مربوط است. یک عامل ساده، یعنى نیاز مسلمانان به فضایى بیشتر براى نماز جماعت و خطبه جمعه، منجر به پیدایش یک بناى الحاقى می شود. چنانکه مىدانیم نماز ظهر جمعه باید به صورت گروهى باشد و مسجد جامع (بزرگ، جمعه) براى این منظور است. با افزایش عده مسلمانان، ناگزیر، بسیارى از مساجد جامع نسبت به ساختمان اوّلیه توسعه مىیافتند.
3- حلقه سوم حوزه جغرافیایی معنوی و غیر تملیکی مسجد. این فضا اگر چه از نظر مادی در تملک مسجد نبوده و جزو اموال عمومی و شخصی میباشد. ولی این فضا از نظر مادی متأثر از فضای معنوی و نورانی مسجد میباشد. قرار گرفتن این محدوه جغرافیایی جزو فضای معنوی و روحانی مسجد به خاطر نقش مستقیم و غیر مستقیمی است که مسجد در ترویج و نهادینه سازی معنوی دینمداری در این محیط میتواند ایفاء نماید. همانطور که قبلا اشاره شد بر اساس روایت وارده حریم مسجد ٤٠ ذراع بوده و تنها محدود به خود و حتی مجاور نزدیک آن مسجد نمیشود، به همین دلیل امام مسجد باید در برنامهریزی و تدارک فعالیت های دینی و تبلغی معنویتساز، این حریم را رعایت کرده و به تناسب مخاطبان و عامّه مردم ساکن و غیر ساکن ( کسبه، بازاریان، اصناف، ادارات، مراکز آموزشی و ...)که حضوری فعال در این منطقه دارند، برنامههای مختلف این حلقهها را مد نظر قرار دهد.
نوع تعامل و ارتباط متقابل مسجد با این حلقه، دوطرفه و مستقیم میباشد. همچنانکه در روایات آمده است کسی که در حریم مسجد باشد و بدون هیچ دلیلی نماز را در مسجد اقامه ننماید مورد سرزنش و نکوهش قرار میگیرد و بایسته است که اهالی توجه ویژه به مسجد داشته باشند، امام مسجد نیز بایسته است به عنوان هادی و راهبر مسجد، اهالی حاضر در محدوه این حریم را به عنوان مخاطبان مسجد همواره مدنظر قرار داده و برای آنها نیز برنامههای ویژهای تدارک ببیند.
بر اساس این تحلیل وقتی صحبت از جماعت مسجد میشود صرفاً این جماعت تنها به معنی مردم اقامه کننده نماز یومیه و حاضر در مسجد نمیشود بلکه تمام جماعت مسلمان و حتی غیر مسلمان که در حریم مسجد زندگی میکنند را نیز شامل میشود.
پس اگر بگوییم امام جماعت مسجد، در خصوص جماعت مسجد دچار بخشینگری شده و جماعت زیادی از اهالی مسجد را خواسته و ناخواسته از حوزه مسجد حذف مینماییم. و یکی از اشکالات اساسی نیز در ناقص بودن لفظ امام جماعت مسجد نیز همین نکته مهم میباشد که این لفظ نمی تواند گویای واقعیت موجود و جامعیت و فراگیری لازم در خصوص امام مسجد، باشد.
ه- تنوع و تکثر مخاطبان مسجدی
با عنایت به اینکه از عمده دلایل بنای مسجد حضور فعال مؤمنان و مسلمانان به این مکان مقدس برای یادگیری آموزههای دینی، هدایت و گام نهادن در مسیر کمال و تعالی میباشد. به همین دلیل مخاطبان و اهالی مسجد جایگاه ویژهای در رونقبخشی و فعال سازی آن دارند. اهالی و مخاطبان مسجد بر اساس میزان حضور و نیز نوع فعالیت به انواع زیر تقسیم میشود:
1- مخاطبین خاص(هدف): مخاطبین خاص کسانی هستند که بخشی از اوقات خویش را در مسجد سپری نموده و مسجد را به عنوان محلی برای انجام بخشی از فعالیتهای عبادی و مناسکی و نیز فعالیتهای مذهبی برمیگزینند. این افراد حداقل در چند برنامهی روزانه، هفتگی و یا ماهانه تدارک شده توسط مسجد، شرکتی فعال دارند. نوع ارتباط و تعامل دو سویه آنها با مسجد بسیار نزدیک و تنگاتنگ میباشد.
مخاطبین خاص بر اساس میزان حضور و نیز نوع مسئولیت و انجام وظایف محوّله مخاطبان به دو گروه تقسیم میشود:
الف- مخاطبین خاص (وابسته) شامل منابع انسانی و اعضاء رسمی تشکیلات مسجد: (هیئت امناء، مدیران و مسئولان کانون، مسئولان بسیج و مسئولان واحدهای مختلف وابسته به مسجد) این افراد تنها با انگیزه معنوی ضمن داشتن مسئولیت در بخشهای مختلف نقش و حضوری فعال، مستمر و نسبتاً گسترده در مسجد داشته و جزء اهالی دائمی و تأثیرگذار مسجد محسوب میشوند و از این حیث جزو مخاطبین خاص مسجد محسوب میشوند.
ب- مخاطبین خاص (غیر وابسته) شامل اعضاء غیر رسمی و غیر تشکیلاتی مسجد نمازگزاران و شرکت کنندگان در برنامههای مختلف عبادی، فرهنگی و تبلیغی، اجتماعی و ... این افراد حداقل در چند نوبت و یا چند روز در هفته به عناوین مختلف در مساجد حضوری فعال داشته و جزو اقامهکنندگان نماز جماعت محسوب شده و یا حضوری نسبتاً گسترده و موثر در برنامهها و فعالیتهای اجرایی در سطح مساجد دارند.
2- مخاطبین عام (بالقوه): شامل کلیه افرادی است که متأثر از خدمات (معنوی و اخروی) هستند که توسط مساجد ارائه میشود. این افراد یا ساکن در حریم مسجد بوده و یا به نحوی از انحاء مختلف ولو به میزان بسیار کم علاقمند به بهرهمندی از این خدمات بوده و یا ناخواسته تحت تأثیر این خدمات قرار میگیرند. مخاطبین عام نیز در دو دسته قابل تفکیک میباشند:
الف- مخاطبین عام (هدف): افرادی هستند که در طول سال حداقل در چند نوبت به خصوص در ایام مناسبتهای مذهبی و یا ملی در مساجد حضور پیدا میکنند. ایّامی چون: محرم، صفر، رمضان، شبهای احیاء، میلاد و وفیات پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) و ائمه معصومین (علیه السلام) و نیز مناسبتهای ملی و یا مراسم ترحیم و نیز برای اقامه نماز جماعت یا مناسک عبادی، مذهبی، تبلیغی، فرهنگی، سیاسی ( انتخابات) و ... شرکت مینمایند اگر چه میزان تعامل آنها با مساجد بسیار کم میباشد ولی به هیچ عنوان ارتباط کاملاً قطع نشده و به تناسب زمان و شرایط و فضای تبلیغاتی و دینی حاکم و نیز هر زمانی که شرایط حضور آنها در مساجد فراهم گردد داوطلبانه در آن حضور مییابند.
ب- مخاطبین عام (آزاد): این مخاطبان افرادی را شامل میشود که اگر چه در حریم مسجد زندگی میکنند ولی به دلایل مختلف از جمله: سالخوردگی،ناتوانی جسمی و معلول بودن، غیر مسلمانان و پیروان ادیان دیگر و یا به دلیل اختلاف نظر یا سلیقه با مسئولان مسجد و ... اصلاً در مسجد حضور نمی یابند. و کاملاً ارتباط آنها با مساجد قطع میباشد.
توضیحات
١- امام مسجد وظیفه دارد که کلیه این مخاطبان مورد اشاره را تحت پوشش و حمایت معنوی و روحانی خویش قرار دهد و ایشان نباید تنها به مخاطبین خاص توجه نمایند، یعنی کسانی که تنها در مساجد حضوری فعال دارند. در این صورت ایشان دچار بخشینگری شده و بخش اعظمی از مخاطبان مسجد را نادیده خواهد گرفت که این امر با اصل وظایف ذاتی امام مسجد در تناقص میباشد.
٢- یکی از مهمترین وظایف امام مسجد ایجاد وفاق اجتماعی در محل میباشد. اجتماعی که از افراد مختلف و با سلیقه ها و نظرات و دیدگاههای مختلف تشکیل شده است و لازمه وفاق و همدلی با همه افراد جامعه برقراری ارتباط و تعامل با آنان است و این امر میطلبد که همه مردم از تمام اقشار و طبقات اجتماعی و تحصیلی و صنفی مخاطب مسجد محسوب شوند.تا در این ارتباط به وجود آمده همدلی و وفاق صورت پذیرد.
٣- یکی از صفات پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) علاوه بر امامت جماعت مسجد ، طبیب الدوار بودن ایشان بوده است. با توجه به اینکه یکی از شیوههای موثّر تبلیغی (طبیبالدوّار) پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) به عنوان الگو برای تبلیغ و ترویج مفاهیم دینی استناد شده، شایسته است امام مسجد تنها به حضوردر مسجد و برنامهریزی تبلیغی و فرهنگی برای جماعت حاضر در مسجد بسنده نکند و با عنایت به تأثیرگذاری زیاد این روش در جامعه بهویژه در بین قشر جوان بیشتر به این مهم پرداخته شود. امیرمؤمنان على(علیه السلام) در وصف پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله وسلم) در نهجالبلاغه مىفرماید: "طبیب دوّار بطبّه قد احکم مراهمه واحمى مواسمه یضع ذلک حیث الحاجة الیه من قلوب عمى و آذان صمّ والسنة بکم، متتبّع بدوائه مواضع الغفلة و مواطن الحیرة؛"[lii] ترجمه: او طبیبى است سیّار که با طبّ خویش همواره به گردش مىپردازد، مرهمهایش را بخوبى آماده ساخته و (براى مواقع اضطرار و سوزاندن محلّ زخمها) ابزارش را داغ کرده تا هر جا نیاز باشد از آن براى دلهاى کور و نابینا، و گوشهاى کَر و ناشنوا، و زبانهاى گُنگ بهرهگیرد؛ با داروهاى خویش در جستجوى بیماران فراموش شده و سرگردان است."
استاد شهید مرتضی مطهری در این خصوص می گوید: "علی(علیه السلام) در باره سیره پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) میفرماید: پیغمبر پزشکی بود برای مردم البته معلوم است که مقصود پزشک بدن نیست ... مقصود پزشک روان و پزشک اجتماع است. “طبیب دوار بطبه” در اولین تشبیه که او را به طبیب تشبیه میکند و میخواهد بگوید، روش پیغمبر روش یک طبیب معالج بود با بیماران خودش... پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) روشش، روش یک طبیب معالج بود. ولی میفرماید: طبیب هم با طبیب فرق میکند. ما طبیب ثابت داریم و طبیب سیّار. یک طبیب، مطبی باز کرده، تابلویش را هم نصب کرده و در مطب خودش نشسته، هر کس آمد به او مراجعه کرد که مرا معالجه کن، به او نسخه میدهد، کسی هم که مراجعه نکرد به او کاری ندارد. ولی یک طبیب، طبیب سیّار است، قانع نیست به این که مریضها به او مراجعه کنند، او به مریضها مراجعه میکند و میرود سراغ مریضها. پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) میرفت سراغ مریضهای اخلاقی و معنوی. در تمام دوران زندگیاش کارش این بود. مسافرت به طائف برای چه بود؟ اساساً در مسجدالحرام که میرفت سراغ این، سراغ آن، قرآن میخواند، این را جلب میکرد، آن را دعوت میکرد برای چه بود؟ ... پیغمبر از فرصت استفاده میکرد. میرفت در میان آنها..."[liii]
و- بهکارگیری واژه امام برای مسجد توسط پیشوایان دینی
بر اساس تحقیق به عمل آمده، واژه امام برای مسجد اولین بار توسط نبیمکّرم اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) بهکار گرفته شده است. مویّد این ادّعا روایت مستندی است که از سوی آن حضرت بیان شده است: "افضل الناس فى المسجد الامام ثم الموذّن ثم من على یمین الامام؛[liv]" ترجمه: برترین افراد در مسجد امام است بعد مؤذن و پس آن کسى که بر سمت راست امام نماز مىگذارد."
با استناد به روایت شریف فوق مشخص میشود که لفظ امام برای مسجد در صدر اسلام و توسط پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) معمول و مرسوم بوده است. آن حضرت در جایی دیگر میفرمایند: «ِانّ الله وَعد أن یَدخُلِ الجنه ثَلاثَه نَفور بِغیرِ حِساب َو شَفیعُ کُلّ واحِد مِنهُم فی ثَمانینَ اَلفا، اَلمؤذّن و الاِمام و رَجُل یَتوضّا ثُمّ یَدخُلِ المَسجد فَُیصَلّی فِی الجَماعة؛[lv] ترجمه: خداوند متعال به سه گروه وعده داده که آنها را بدون حساب وارد بهشت گرداند و هریک از این سه گروه در روز قیامت میتوانند هشتاد هزار نفر را شفاعت کنند و آنها عبارتند از: مؤذن، امام، و کسی که وضو بگیرد، داخل مسجد شود و نماز را به جماعت بجا آورد.»
همچنین روایتی که در بالا از حضرت امام صادق (علیه السلام) اشاره شده است که آن حضرت در پاسخ سئوال "جمیل بن صالح" کلمه امام را برای مسجد ذکر فرمودهاند: یُؤخِّر وَ یُصَلّى بِاَهلِ مَسجده اِذا کانَ الامام؛ ترجمه: جمیل بن صالح از امام صادق(علیه السلام) سؤال کرد: کدام یک از این دو افضل است: انسان در اول وقت نمازش را بخواند یا مقدارى نماز را تأخیر بیاندازد تا با اهل مسجد جماعت نماز بخواند، زمانى که مسجد امام جماعت دارد؟ حضرت فرمود: نماز را به تأخیر بیاندازد، با اهل مسجد نماز بخواند، زمانى که مسجد امام دارد.
با استناد به روایات شریف فوق مشخص میشود که به کارگیری لفظ امام برای مسجد در صدر اسلام و توسط پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) و ائمهمعصومین (علیه السلام) معمول و مرسوم بوده است.
نتیجه گیری
بنابراین، همچنانکه پیامبرگرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) در انجام رسالت تبلیغاتی خویش از هر فرصتی استفاده مینمود و حتی آن حضرت خود به دنبال افراد میگشت تا آنها را به دین مبین اسلام دعوت نماید و منتظر نبود تنها دیگران برای آشنایی با دین اسلام به او مراجعه نمایند. در راستای عملی نمودن شیوه و سنّت نبی اکرم اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) ما نیز شایسته است به دنبال بسترها و زمینههای تبلیغی موجود و جدید باشیم. امام مسجد به عنوان کسی که وظیفه هدایت و رهنمونسازی جامعه اسلامی را در محدوده مسئولیت خویش دارد، بایسته است با بهرهمندی از این شیوه بسیار مهم تبلیغی رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) به عنوان طبیبی دوّار در حوزه جغرافیایی مسجد (٤٠ ذراع) به دنبال تبیین مفاهیم و آموزههای دینی و نیز شناسایی و درمان بیماران روحی و روانی باشد تا از این طریق ضمن انجام احسن یکی از وظایف ذاتی خویش نسبت به از بین بردن ناهنجاریها و انحرافات اجتماعی اهتمام ویژه در سالمسازی فضای معنوی مسجد فراهم سازد.
مسجد تنها نهاد دینی است که علاوه بر اینکه در میان جامعه اسلامی از جایگاه بسیار والایی برخوردار میباشد،از تنوع بسیار زیادی نیز در حیطه وظیفه ذاتی و عملکردی برخوردار میباشد. به همین دلیل لازم است آنچنان تعریف جامع و کاملی از عنوان مدیریت آن ارائه نماییم تا دچار بخشینگری در انجام وظایف محوله نگردد. بنابراین لازم است امام مسجد از این تنوع و تکثر کارکردها متناسب با شرایط خاص فرهنگی و اجتماعی و هنجارهای حاکم بر جامعه به خصوص در حریم مسجد بهرهگیری و استفاده به عمل آورد.
فراگیر نمودن حوزه فعالیت و برنامههای تدارک دیده شده برای مسجد و نیز به روزآمدی و متناسبسازی آنها (استفاده از تکنولوژی نوین اطلاعاتی و ارتباطی بهویژه فضای مجازی و شبکه سایبر میتواند نقش زیادی در چابکسازی و سرعت، دقت و سهل الوصول شدن ارتباط و تعامل بین مساجد و مردم ایفاء نماید) با شرایط فرهنگی و اجتماعی حاکم بر محل توسط امام مسجد، میتواند زمینه کارآمدی و ایفای نقش بیش از پیش در فعالیتهای مختلف در محیط های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی وحتی اقتصادی جامعه برای مسجد را در پی داشته باشد.
مدّ نظر قرار دادن مخاطبان خاص و عام حریم مسجد و ارتباط بسیار تنگاتنگ و صمیمانه با آنها از عوامل موفقیت برای امام مسجد میباشد و همین امر سبب خواهد شد تا مردم نوعی احساس یگانگی و مسئولیتپذیری در اداره مساجد داشته باشند.
بایسته است امام مسجد، برنامهریزی هدفمند و اتخاذ سازوکار مناسب جهت هماهنگی و همخوانی سطح انتظارات جماعت مسجدی و غیرمسجدی از خود و مسجد (مخاطبان خاص و عام) داشته باشد. راهکارهای کارآمد جهت پاسخگویی منطقی و جدی به توقعات ساکنان و مجاوران مسجد را فراهم نماید.
بکارگیری واژه کامل و جامع (امام) برای مسجد زمینهای برای متنوعسازی فعالیتها و برنامههای اجرایی در مساجد و توجه به سلائق و ذوق مخاطبان (خاص و عام) و نیز مدنظر قرار دادن شرایط عمومی و اختصاصی آنها خواهد شد.
پشنهادها
١- اتخاذ سازو کار مناسب جهت تبیین بیشتر این بحث و انجام کار تحقیقی و پژوهشی هدفمند با بهرهگیری از مستندات تاریخی و روایی.
2- احیاء و روزآمد سازی کارکردها و فعالیتهای دینی با محوریت امام مسجد بر این اساس ،هر فعالیت جدید و نو که در حوزه دینی اتفاق میافتد با توجه به ظرفیت بسیار بالای مسجد بستر اجرای آن را در مساجد تعریف کنیم.
3- تشکیل کمیتهای کاری برای بررسی امکان عملیاتی شدن این پیشنهاد و در صورت مثبت بودن نتایج بحث در این کمیته، چگونگی اجرا و مقام رسمی ابلاغ کننده برای بکارگیری واژه "امام مسجد" تعیین گردد.
والسلام علی منبهی الهدی"
منابع و مآخذ:
[1] - لغتنامه الرائد، ج1، ص، 267.
[1] - شیخ مفید، النکت الاعتقادیّة، ص53.
[1] - عمید حسن، فرهنگ فارسی، تهران، انتشارات امیرکبیر، جلد سوم، چاپ هفدهم، ص 2242.
[1]- قرآن کریم (ترجمه الهی قمشهای)، سوره کهف، آیه 21.
[1]- صادقپور ابوالفضل و... ، نظریة سازمان مدیریت و...، مرکز آموزش مدیریت دولتی، چاپ هفتم، تهران، 1374.
[1] - موظف رستمی محمد علی، آیین مسجد، انتشارات گویه، جلد سوم، چاپ دوم، ص 20.
[1] - ابوالقاسمى محمدجواد و ... ، تبیین جایگاه مسجد در نظاماسلامى، ص 11.
[1] - لغتنامه الرائد، ج1، ص625.
[1] - دهخدا علی اکبر، لوح فشرده، حرف ج، موسسه دهخدا.
[1] - سایل الشیعه، ج5، ص 373.
[1] مستدرک الوسائل، ج1، ص 488.
[1] - کنزالعمّال، ج 7، ص 581.
[1] الاحتجاج، ص 358 (سیماى مسجد، ج2، ص 263.
[1] - کنز العمّال، ج7، ص .652
[1] - جامع الاحادیث الشیعه، ج 4، ص 450.
[1] - وسائل الشیعه، ج 5، ص 394.
[1] - امالى طوسى، ج2، ص 307 (وسائلالشیعه، ج3، ص 480).
[1] - تقدسى نیا، خسرو، مسجد در آئینه قرآن و روایات، ص 96.
[1] - رضائی علی، جایگاه مسجد در فرهنگ اسلامی، نشرموسسه فرهنگی ثقلین، قم، سال1382. http://www.jamaran.ir.
[1] - موظف رستمی محمد علی،آیین مسجد، انتشارات گویه، جلد دوم، چاپ دوم، ص 9.
[1] - عباسنیا سعید، کتابشناسى مسجد، ص 7 و ص 8.
[1] - نوبهار رحیم، سیماى مسجد، جلد2، ص 30.
[1] - ر. ک: به نوبهار رحیم،مسجد نمونه، ص 26 تا 34.
[1] عاملى محمدبن حسن، وسایل الشیعه، ج4، ص 118.
[1] - ر.ک: نوبهار رحیم، سیماى مسجد، ج2، ص 110 تا ص 123.
[1] - همان منبع.
[1] - ابن الجوزى، الوفاء باحوال المصطفى، ج1، ص 182.
[1] - سجادى سیدمهدى، مسجد و تعلیم و تربیت، مسجد نقطه وصل ص 243.
[1] - فراهتى عباسعلى، مسجد نخستین پایگاه عبادى سیاسى... ، مجله مسجد شماره 18، ص 23 و ص 24.
[1] - ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه،/11/9.
[1] - ابراهیم حسن حسن، تاریخ سیاسى اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ص 450
[1] - انصارى اسماعیل، نقش و کارکردهاى مسجد، ص 3.
[1] - مستدرکالوسایل، چاپ جدید، ج17، ص 358.
[1] - همان منبع.
[1] - مستدرکالوسایل، چاپ جدید، ج17، ص 358.
[1] - ابن هشام عبدالملک،السیرةالنبوه،ج4، ص 235.
[1] - مکى سباعى محمد،نقش کتابخانههاى مساجد در فرهنگ تمدن اسلامى،ص 36.
[1] - نوبهار رحیم، سیماى مسجد، ج 2، ص 178 و ص 179.
39- واقدى محمدبن عمر،مغازى (ترجمه محمود مهدوى دامغانى)، ص 155.
40- غنیمه عبدالرحیم، تاریخ دانشگاههاى بزرگ اسلامى (ترجمه دکتر نورالله کسائى) ، ص340.
[1] - کسائى نورالله (مترجم)، تاریخ دانشگاههاى اسلامى، ص 168.
[1] ر.ک: کامران شرفشاهى کاظم، مسجد پناهگاه و مروج ادبیات اسلامى، ص 3 تا ص 5 .
43- فراهتى عباسعلى، فعالیت مسجد در عصر پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)، مجله مسجد، شماره سى و نهم، ص 56.
[1] نوبهار رحیم، سیماى مسجد، ج2، ص 237 و 238.
[1] - وسائلالشیعه، ج3، ص 484 (بحارالانوار، ج 84، ص 3).
[1] - وسائل الشیعه، ج 3، ص 478.
[1] - همان منبع.
[1] - بحارالانوار، ج 84، ص 16.
[1] - وسائلالشیعه، ج5، ص 388.
[1] - وسائلالشیعه، ج3، ص 479.
[1] - بحارالانوار، ج 83، ص 380 (سفینةالبحار، ج4، ص 75).
[1] - نهج البلاغه ، خطبه 108، ص 101.
[1] - مطهری مرتضی، سیری درسیره نبوی(صلی الله علیه و آله وسلم)، چاپ ششم، ص98.
53- کنزل العمال، ج 7، ص 586.
[1] - مستدرکل الوسائل،ج1، ص488.
پی نوشت ها:
[i] - لغتنامه الرائد، ج1، ص، 267.
[ii] - شیخ مفید، النکت الاعتقادیّة، ص53.
[iii] - عمید حسن، فرهنگ فارسی، تهران، انتشارات امیرکبیر، جلد سوم، چاپ هفدهم، ص 2242.
[iv]- قرآن کریم (ترجمه الهی قمشهای)، سوره کهف، آیه 21.
[v]- صادقپور ابوالفضل و... ، نظریة سازمان مدیریت و...، مرکز آموزش مدیریت دولتی، چاپ هفتم، تهران، 1374.
[vi] - موظف رستمی محمد علی، آیین مسجد، انتشارات گویه، جلد سوم، چاپ دوم، ص 20.
[vii] - ابوالقاسمى محمدجواد و ... ، تبیین جایگاه مسجد در نظاماسلامى، ص 11.
[viii] - لغتنامه الرائد، ج1، ص625.
[ix] - دهخدا علی اکبر، لوح فشرده، حرف ج، موسسه دهخدا.
[x] - سایل الشیعه، ج5، ص 373.
[xi] مستدرک الوسائل، ج1، ص 488.
[xii] - کنزالعمّال، ج 7، ص 581.
[xiii] الاحتجاج، ص 358 (سیماى مسجد، ج2، ص 263.
[xiv] - کنز العمّال، ج7، ص .652
[xv] - جامع الاحادیث الشیعه، ج 4، ص 450.
[xvi] - وسائل الشیعه، ج 5، ص 394.
[xvii] - امالى طوسى، ج2، ص 307 (وسائلالشیعه، ج3، ص 480).
[xviii] - تقدسى نیا، خسرو، مسجد در آئینه قرآن و روایات، ص 96.
[xix] - رضائی علی، جایگاه مسجد در فرهنگ اسلامی، نشرموسسه فرهنگی ثقلین، قم، سال1382. http://www.jamaran.ir.
[xx] - موظف رستمی محمد علی،آیین مسجد، انتشارات گویه، جلد دوم، چاپ دوم، ص 9.
[xxi] - عباسنیا سعید، کتابشناسى مسجد، ص 7 و ص 8.
[xxii] - نوبهار رحیم، سیماى مسجد، جلد2، ص 30.
[xxiii] - ر. ک: به نوبهار رحیم،مسجد نمونه، ص 26 تا 34.
[xxiv] عاملى محمدبن حسن، وسایل الشیعه، ج4، ص 118.
[xxv] - ر.ک: نوبهار رحیم، سیماى مسجد، ج2، ص 110 تا ص 123.
[xxvi] - همان منبع.
[xxvii] - ابن الجوزى، الوفاء باحوال المصطفى، ج1، ص 182.
[xxviii] - سجادى سیدمهدى، مسجد و تعلیم و تربیت، مسجد نقطه وصل ص 243.
[xxix] - فراهتى عباسعلى، مسجد نخستین پایگاه عبادى سیاسى... ، مجله مسجد شماره 18، ص 23 و ص 24.
[xxx] - ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه،/11/9.
[xxxi] - ابراهیم حسن حسن، تاریخ سیاسى اسلام، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ص 450
[xxxii] - انصارى اسماعیل، نقش و کارکردهاى مسجد، ص 3.
[xxxiii] - مستدرکالوسایل، چاپ جدید، ج17، ص 358.
[xxxiv] - همان منبع.
[xxxv] - مستدرکالوسایل، چاپ جدید، ج17، ص 358.
[xxxvi] - ابن هشام عبدالملک،السیرةالنبوه،ج4، ص 235.
[xxxvii] - مکى سباعى محمد،نقش کتابخانههاى مساجد در فرهنگ تمدن اسلامى،ص 36.
[xxxviii] - نوبهار رحیم، سیماى مسجد، ج 2، ص 178 و ص 179.
39- واقدى محمدبن عمر،مغازى (ترجمه محمود مهدوى دامغانى)، ص 155.
40- غنیمه عبدالرحیم، تاریخ دانشگاههاى بزرگ اسلامى (ترجمه دکتر نورالله کسائى) ، ص340.
[xli] - کسائى نورالله (مترجم)، تاریخ دانشگاههاى اسلامى، ص 168.
[xlii] ر.ک: کامران شرفشاهى کاظم، مسجد پناهگاه و مروج ادبیات اسلامى، ص 3 تا ص 5 .
43- فراهتى عباسعلى، فعالیت مسجد در عصر پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)، مجله مسجد، شماره سى و نهم، ص 56.
[xliv] نوبهار رحیم، سیماى مسجد، ج2، ص 237 و 238.
[xlv] - وسائلالشیعه، ج3، ص 484 (بحارالانوار، ج 84، ص 3).
[xlvi] - وسائل الشیعه، ج 3، ص 478.
[xlvii] - همان منبع.
[xlviii] - بحارالانوار، ج 84، ص 16.
[xlix] - وسائلالشیعه، ج5، ص 388.
[l] - وسائلالشیعه، ج3، ص 479.
[li] - بحارالانوار، ج 83، ص 380 (سفینةالبحار، ج4، ص 75).
[lii] - نهج البلاغه ، خطبه 108، ص 101.
[liii] - مطهری مرتضی، سیری درسیره نبوی(صلی الله علیه و آله وسلم)، چاپ ششم، ص98.
53- کنزل العمال، ج 7، ص 586.
[lv] - مستدرکل الوسائل،ج1، ص488.