Masjedpajoh.ir
Masjedpajoh.ir
Masjedpajoh.ir
آیا مسجد سنگر می ماند
یک شنبه, 05 بهمن 1399

اشاره:

آیا مساجد در روند چشم انداز، همان نقش و کارکرد دینى و فعال پیشین خود را خواهند داشت؟

متن حاضر، عنصر مسجد را از دهه 40 تا 70 بررسى کرده و بر این باور است که حرکت و پویایى مسجد در عصر حاضر

 موقوف به جنبش نرم افزارى و سخت افزارى دینى است.

 

 مسجد، واژه مقدسى است. از وقتى یاد داریم، با این اسم بزرگ شده ایم. براى هر کدام از ما، این اسم به اندازه سن ما عمر کرده است. مى دانیم که مسجد در صدر اسلام، محل انجام امورات مردم و مسلمین بوده است. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) مسجد را محلى قرار داد تا مردم در عین تقدسى که براى آن قایل اند، لحظه اى خود را از آن بى نیاز ندانند. مسجد در آن زمان، محل اجتماع مردم بود. دین مبین اسلام همواره به اجتماع دستور داده و در دستورات دینى خودمان هم آمده است که دست خداوند با جماعت است؛ یعنى خداوند دوست دارد مردم بویژه مسلمانان جمع صمیمى و خوبى داشته باشند و با کمک آن جمع، بر مشکلات فردى و اجتماعى خود فایق آیند. مسجد در صدر اسلام، محلى بود که مهم ترین تصمیم گیرى هاى نظامى، امنیتى، اقتصادى، سیاسى و فرهنگى در آن انجام مى شد.

     در روزهاى انقلاب و پس از انقلاب و در زمان 8 سال دفاع مقدس هم مساجد در کشور ما جایگاه ارزنده و ارزشمندى داشت و نقش عمده اى را در مسیر نیل به اهداف الهى و اسلامى ایفا کرد. مردم انقلابى و مؤمن ما به دستور رهبر بزرگ خود، مساجد را پایگاه سیاسى، دینى و نظامى خویش قرار دادند و در این سنگر از کیان خود دفاع کردند. در آن زمان، مهم ترین مباحث علمى، عقیدتى و دینى در مساجد طرح مى شد و بیشترین تأثیر را در فرهنگ سازى مردمى ایفا مى کرد. در سال هاى دفاع مقدس هم، مساجد محل جذب و اعزام نیروهاى رزمنده بود. همچنین از این مساجد بود که مردم، کمک هاى خود را به جبهه هاى حق علیه باطل گسیل داشتند و در کنار رزمندگانشان، سد عظیمى را در برابر دشمنان دین ایجاد کردند.

     با پایان یافتن جنگ، مساجد به محل تشکیل کلاس هاى فرهنگى، علمى و ورزشى بدل شد. در این راه هم توانست مراحلى از پیشرفت را طى کند؛ اما این سیر چندان قوى و درخشان نبود. شاید بتوان علت آن اتفاق را در نوع نگاه مردم و مسؤولان به مسجد و به کار فرهنگى، هنرى، ورزشى و علمى دانست. این روزها کسانى هستند که بنابر احساس وظیفه، برخى از مساجد را آماده حضور جوانان، نوجوانان و کودکان مى کنند. این حرکت در شروع خوب است، ولى وقتى اندکى پیش مى روند، با بحران مالى، پشتیبانى فکرى و... روبرو مى شوند. این امر سبب مى شود تا کار مهم آنان به تعطیلى بیانجامد.

     اگر چه تا دیروز جنگ بود و نوع فعالیت مساجد، با امروز متفاوت بود، اما اکنون باید بپذیریم که شرایط آن زمان، آن ملزومات را مى پذیرفت. امروز که عصر شکوفایى هنرهاى گوناگون، استفاده از رسانه هاى مختلف و بهره گیرى از ابزارهاى صوتى و تصویرى است، یک مرکز فرهنگى نمى تواند از داشتن چنین امکاناتى محروم باشد؛ در عین حال باید توجه داشت که هر وسیله اى اگر چه فواید بى شمارى دارد، اما در کنار خود مضرّاتى هم دارد که نباید از آن غافل بود. براى مثال، کبریت وسیله خوبى است براى روشن کردن آتش، گرم شدن، پختن غذا، روشنایى گرفتن و... ، اما اگر همین وسیله در دست فردى ناآگاه بیفتد، ممکن است سبب سوختن و نابودى شود. چنین استفاده نادرست و چنین کار حساب نشده اى، سرانجام به آنجا خواهد انجامید که دودش به چشم خود ما خواهد رفت.

     بى هیچ شک و تردیدى اگر بخواهیم مساجد را از کسالت و خمودگى درآوریم و آن را به محلى براى اجتماع مردم، بویژه جوانان و نوجوانان بدل کنیم، ضرورى است تا چنان برنامه اى را آماده سازیم که مردم یقین کنند برخى از مشکلات و ملزومات خود را باید در مسجد بیابند. به ویژه جوانان باید به این یقین برسند که اگر با مسجد آشنا نشوند و در جمع مسجدى ها حضور نیابند، نمى توانند بخشى از نیازهاى خود را برآورده سازند. بنابر این، مساجد باید همراه با علم و تکنولوژى روز تجهیز شوند و با تربیت افرادى لایق و کاردان، طورى حرکت کنند که استفاده از ابزارهاى روز به سود ما به کار گرفته شود، نه به ضرر ما. به یقین مسجدى که بخواهد در جامعه امروز پویا باشد، چاره اى جز مجهز شدن به ابزار فرهنگ و هنر ندارد و روحانى ـ که حلقه رابط مراکز علمى و دینى با مردم است ـ هم چاره اى جز مجهز شدن به معلومات روز ندارد؛ و الاّ مخاطبى که مى داند اگر ساعتى را با رسانه اى بگذراند، مى تواند استفاده بهترى از وقت خود ببرد، رغبت چندانى به حضور در مسجد نخواهد داشت.

     از سوى دیگر، خانواده ها نیز اگر به این باور برسند که مساجد مى توانند امکانات رشد و ترقى جوانان، نوجوانان و کودکانشان را فراهم کنند و مطمئن شوند نوع استفاده از آن امکانات، به گونه اى است که موجبات رشد و ترقى علمى، اخلاقى و اعتقادى فرزندانشان را فراهم مى آورد، نه تنها مانع حضور آنها در این مرکز مهم اسلامى نمى شوند، بلکه مشوق اصلى فرزندان خویش هم خواهند بود.

   مرکزى چون مسجد که جایگاه عظیمى در اسلام و میان مسلمانان دارد، باید به ابزارهاى فرهنگى و علمى روز مجهز شود، و با در اختیار گرفتن افراد قابل اعتماد و آگاه، زمینه هاى تربیت جوانان، نوجوانان و کودکان مسلمان را فراهم آورد؛ در غیر این صورت، هر روز شاهد خمودگى بیش از پیش مساجد خواهیم بود و آن روز، حتى عده اندکى از پیرمردان و سالخوردگان هم شاید مسجد را در خاطره خود فراموش کنند؛ و چه زمان پرخطرى خواهد بود آن روز. پس باید با تدبیر و فکرى نو، فردا را دریابیم.

     دهه هاى بعد، مسجد همچنان مانند دهه هاى پیشین سنگر خواهد ماند؛ اما اگر این سنگر به تجهیزات روز براى جنگ فرهنگى و تبلیغى تجهیز نگردد، یقینا به همان جایى خواهد رسید که مساجد دنیاى ترک و عرب به آن رسیده اند: مساجدى فقط براى خواندن نماز، قرائت و حفظ قرآن!

     انفکاک فرهنگ و هنر از عبادت و جهاد، کارى است که آدم هاى دلباخته آمالِ «راسل» و «پویر» در این چند سال با برپایى بیرق فرهنگ سراها در مقابل مسجد و تقویت خانه هاى هنر و فرهنگ در برابر حسینیه ها انجام دادند. جدایى این دو از یک دیگر، همان چیزى است که در نماى بزرگ تر مفهوم شناسى آن را جدایى دین و مکتب از معیشت و سیاست مى نامند. مسجد باید در آینده این کشور، همان نقشى را بیافریند که در سال 42 آفرید و همان تأثیرى را داشته باشد که از سال 57 تا 67 داشت: سنگرى مستحکم براى جذب، تربیت، پرورش و سازماندهى حزب الله و اهل جهاد.

     آیا مساجد 20 سال بعد ما، سنگر خواهند ماند یا دچار همان بى هویتى مساجد آل سعود خواهند شد؟ این سرانجام، به کارکرد مسؤولان فرهنگ و سیاست و حضور جوانان اهل درد وابسته است.

سوتیترها :

اگر این سنگر به تجهیزات روز براى جنگ فرهنگى و تبلیغى تجهیز نگردد، یقینا به همان جایى خواهد رسید که مساجد دنیاى ترک و عرب به آن رسیده اند: مساجدى فقط براى خواندن نماز، قرائت و حفظ قرآن!

 مسجد باید در آینده این کشور، همان نقشى را بیافریند که در سال 42 آفرید و همان تأثیرى را داشته باشد که از سال 57 تا 67 داشت: سنگرى مستحکم براى جذب، تربیت، پرورش و سازماندهى حزب الله و اهل جهاد.

ثبت دیدگاه