مبحث اول: نخستین پرستشگاه در تاریخ انبیاء
کعبه، خانه خدا (و مسجدالحرام)، مکان پرستش خداوند یگانه از آغاز هبوط[1] حضرت آدم علیه السلام بر زمین است.
این خانه ساده و باعظمت بنابر فرمان الهی و به دست حضرت آدم علیه السلام بنا گردید. در عصر حضرت نوح علیه السلام که طوفان و طغیان آب سراسر جهان را فرا گرفت و تمام زمین به زیر آب فرو رفت[2]؛ خانه کعبه به زیر آب غرق نشد ـ و به همین سبب به آن «بیتالعتیق»[3] میگویند ـ ولی آسیبهای فراوانی به آن وارد شد تا اینکه حضرت ابراهیم علیه السلام با همکاری فرزندش اسماعیل علیه السلام چیدن پی دیوار کعبه را آغاز کردند و در بیست و هفتم ذیالقعده همان سال ترمیم و تجدید آن را پایان دادند.[4] سپس حجرالاسود را که از سنگهای بهشت است به دیوار آن نصب کردند. نخستین بار حضرت اسماعیل7 پردهای بر کعبه کشید و بعدها قریش نیز چنین کردند و امر پردهداری کعبه، منصبی ویژه و مهم به شمار میآمد.[5] این بنای شریف بخشهای دیگری هم دارد که عبارت است از:
با بنای اولین پرستشگاه انبیاء و بشر در مکه معظمه، مرتبهای از رشد و تکامل انسان به سوی خداوند آغاز شد و همه انبیاء الهی پس از مبعوث شدن، خانههایی برای عبادت و بندگی و تزکیه و تعلیم بندگان فراهم نمودند، تا پایگاههایی برای تجمع مؤمنین و بالندگی و شکوفایی وجود آنها در حرکت به سوی خداوند باشد و آنها را از مکر و فریب دشمنانشان در عرصههای گوناگون حیات حفظ و پاسداری نماید.
مبحث دوم: ساخت مساجد در صدر اسلام
با پیشرفت سریع اسلام در شهر یثرب، مقدمات هجرت مسلمانانِ مکه و رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به آن شهر فراهم شد.
پیامبراسلام صلی الله علیه و آله وسلم به مسلمانان دستور داد هر یک از شما که تحمل آزار مشرکان را ندارد، به نزد برادران خود در شهر یثرب برود. روز به روز بر تعداد مهاجران افزوده میشد و تدریجاً مکه از مسلمانان خالی میگردید. پیامبراسلام صلی الله علیه و آله وسلم نیز تصمیم گرفت شب از مکه خارج شود. از اینرو به فرمان خدا، حضرت علی علیه السلام بجای حضرتش در بستر خوابید.[11] پیامبراسلام صلی الله علیه و آله وسلم به سوی شهر یثرب حرکت کردند تا این که در دو کیلومتری شهر، به منطقه «قبا» رسید. ورود رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم را به قبا، دوشنبه دوازدهم یا چهاردهم ربیعالاول سال سیزدهم بعثت دانستهاند. رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم چند روزی را در آن جا به سر برد تا حضرت علی علیه السلام و برخی دیگر از اعضای خانوادهاش به ایشان پیوستند. در سه یا چهار روزی که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در قبا بود، مسجدی بنا نمود و دیوارهایی دور آن کشید.
بنابر روایات بسیاری، مصداق آیه (لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فیه)[12] مسجد قبا میباشد. به سبب نزول این آیه در شأن مسجد قبا، در آن زمان مسجد قبا را به نام «مسجدالتقوی»[13] میشناختند. به این ترتیب مسجد قبا نخستین مسجدی است که رسول خداصلی الله علیه و آله وسلم آن را بنا کرده است. پیامبر اعظم6 درباره نماز خواندن در مسجد قبا فرمود: «مَنْ أَتَى مَسْجِدِی مَسْجِدَ قُبَا فَصَلَّى فِیهِ رَکْعَتَیْنِ رَجَعَ بِعُمْرَةٍ»[14] کسی که به مسجد قبا بیاید و دو رکعت نماز در آن بخواند، ثواب یک عمره دارد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به مسجد قبا علاقه داشت و بعد از اینکه در مرکز مدینه ساکن شد، هر هفته روزهای شنبه و گاه دوشنبه به قبا میآمد و در این مسجد نماز میگزارد. این مسجد در دهه آخر قرن اول هجری تخریب گردید و از نو بازسازی شد و برای آن رواقهایی ساختند و تاکنون بارها تعمیرات اساسی در آن صورت گرفته و توسعه یافته است.[15]
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم در ادامه مسیر از قبا به یثرب، در میان قبیله بنی سالم، «نخستین نماز جمعه» را اقامه کرد و همین امر سبب شد تا محل نماز خواندن ایشان به عنوان «مسجدالجمعه» شناخته شود. در مسیر عبور حضرت از قبا تا مدینه، از محلههای بنیسالم، بنیبیاضه، بنیساعده، بنیحارث و بنیعدن عبور کرد و بزرگان هر یک از این قبائل بر سر راه آن حضرت میایستادند و تقاضای نزول ایشان را داشتند، اما پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم جواب میداد:«جلوی شتر را را رها کنید و به حال خود بگذارید که او مأمور است؛ یعنی هر کجا او فرود آمد و زانو زد، من همانجا فرود خواهم آمد.» چون پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم به محله بنی مالک بن نجارـ همان جایی که اکنون مسجدالنبی قرار دارد ـ رسید، شتر زانو زد و خوابید، پیغمبرصلی الله علیه و آله وسلم پرسیدند: «این زمین از کیست؟» عرض کردند: «این جا متعلق به دو فرزند یتیم «عمرو» به نامهای سهل و سهیل است. پس از مذاکره با سرپرست آن دو که شخصی به نام معاذبن عفراء بود، آن جا را خریدند و «مسجد مدینه» را در همانجا بنا کردند و در اطراف آن نیز اتاقهایی برای رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و همسران آن حضرت صلی الله علیه و آله وسلم ساخته شد.[16] «مساحت اولیه مسجد 1050 متر بوده است. نخستین بار به دستور حضرتش در سال هفتم هجری پس از فتح قلعههای خیبر، به سبب کثرت جمعیت اهل مسجد، مسجد توسعه یافت و مساحت آن به 1800متر رسید. در سال 17 هجری به بعد به دستور خلفای اموی و عباسی در توسعه و تعمیر بنای مسجد اقداماتی به عمل آوردند.»[17]
از آن تاریخ به بعد، مساجد زیادی در عصر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و تا قرن دوم در مدینه و اطراف آن بنا شد که عموماً موقعیت تاریخی دارد و حادثه یا حوادث مهم و قابل توجهی در آن رخ داده است. برخی از آنها عبارت است از مساجد: الفتح، الغمامه، الاجابه، سقیا، فضیخ، معرس، بنیظفر، امام علی علیه السلام، ذباب، ذوقبلتین، مصلی،
پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نیز همراه با گسترش اسلام و گرایش روزافزون مردمان سایر ممالک به اسلام، «مسجدسازی» نیز توسعه یافت و گاهی این مساجد بر ویرانههای معابد در کشورهای فتح شده ساخته میشد.[18] از جمله مساجد مهم که در سده اول و دوم هجری قمری ساخته شد میتوان از:
مسجد جامع کوفه (17ق)، مسجد جامع فسطاط که به جامع عمر معروف است (21 ق)، مسجد جامع بصره (14ق)، مسجد جامع فیروزان (50ق)، مسجد اموی دمشق (88 تا 96 ق)، مسجد جامع زیتونه در تونس (114 ق)، مسجد جامع منصور در بغداد (146 ق)، مسجد جامع اعظم در قرطبه (170ق)، مسجد جامع ابن طولون ( 265 ق) و مسجد جامع الأزهر (361 ق)، نام برد. برخی از مورخان، شمار مساجد «قاهره» را تا 36 هزار مسجد، «اسکندریه» را تا 12 هزار و «بغداد» را تا 3 هزار مسجد در قرنهای 5 تا 6 هجری قمری متذکر شدهاند. طبق گفته یعقوبی و یاقوت حموی، در قرن سوم قمری تعداد مساجد در بغداد سه هزار باب بوده است. اگر چه ممکن است ارقام آمده در تعداد مساجد، کمی اغراقآمیز باشد ولی به هر حال نشان دهنده فراوانی مساجد در این شهرهاست.[19]
دین اسلام آیینی جهانی است و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم مأموریت داشت که این دین مقدس را با تمام ابزار سختافزاری و نرمافزاریاش به ویژه ساخت مساجد که نهاد و نماد تمدن اسلام و محوریت توحید و عبادت بود، به همه جای دنیا بسط و گسترش دهد. از این رو سیره عملی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم بیانگر توجه ویژه و اهمیت فوقالعاده حضرتش برای مسجد و ساخت آن بود. علاوه بر این اهتمام عملی نسبت به بنای مسجد، حضرتش همواره در سخنان و آموزههای خود بنای مسجد را تبلیغ و تشویق مینمود و از آن به عنوان کاری مهم و در خور ستایشِ خداوندی و دستیابی به پاداشهای فراوان یاد مینمود، به عنوان نمونه به چند حدیث از حضرتش اشاره میکنیم:
به سبب تبلیغ و تشویق گفتاری و عملی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم نسبت به احاث مسجد، ساخت مساجد در مدینه و اطراف آن، به موازات گسترش اسلام و ازدیاد گروندگان به آن رو به افزایش گذاشت. بعد از رحلت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم که دامنه فتوحات اسلامی گسترش یافت، مساجد بزرگ و باشکوهی ساخته شد، به خصوص این که مساجد مسلمینبر خلاف معابد آئینهای دیگر صرفاً محل عبادت و اعمال فردی نبود، بلکه بسیاری از شئون آموزشی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و نظامی در آن متمرکز گردیده و به انجام میرسید. شهید مطهری(ره) در این باره میگوید: «...در مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم رسماً حلقههای درس تشکیل میشد و در آن حلقه به بحث و گفتگو درباره مسائل اسلامی و تعلیم و تعلم پرداخته میشد...»[23]
سرتوماس آرنولد مینویسد:
«مسجد تنها یک عبادتگاه نبود، بلکه مرکزی بوده است برای حیات سیاسی، اجتماعی، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم سفیران را در مسجد به حضور میپذیرفت، شئون دولت را از مسجد اداره میکرد و برای مردم در امور سیاسی و دینی از فراز منبر پیام میفرستاد.» خلفای بعد از پیامبر اکر صلی الله علیه و آله وسلم نیز سُفرا را در مسجد به حضور میپذیرفتند و قراردادهای مهم دولتی و بینالمللی در ارتباط با مصالح عمومی در مسجد منعقد میشد.[24]
مبحث سوم: ورود اسلام به ایران و ساخت مسجد
همین روش و شیوه گسترش اسلام و به تبع آن بنای مسجد را، خلفای بعد از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم دنبال کردند. در زمان خلیفه دوم، سپاه اسلام ابتدا سرزمین حیره را در عراق متصرف شد و پس از شکست ارتش ایران در جنگ قادسیه، در عراق تصرف نموده و به دنبال آن مناطق غربی و مرکزی ایران و تا سال 99 هـ ق تقریباً تمام قلمرو ایران را تحت سیطره خود گرفتند و در این مدت مساجد بسیاری تأسیس نمودند؛ زیرا چنان که گفته شد روش سپاه اسلام این بود که در هر کجا وارد میشدند یا مدتی اقامت میکردند، برای خود و همراهانشان مسجد و محل عبادت بنا میکردند. البته گذر زمان، از مساجد آن دوره جز معدودی از مساجد سده اول هجری، چیزی باقی نگذاشته است ولی نخستین مساجد را در قلمرو ایران آن زمان، لشکر اسلام پس از ورود به این مناطق بناگذاری کرده است. دکتر عبدالحسین زرینکوب در شرح چگونگی فتح مدائن (پایتخت ایران آن روز) در سالهای بین 13 تا 15 هجری قمری مینویسد:
«... بدین گونه بود که تیسفون و دیگر شهرهای مدائن[25] با کاخهای شاهنشاهی و گنجهای گران چهارصد ساله خاندان ساسانی به دست اعراب افتاد... از آن قصرهای افسانهآمیز جز ویرانی هیچ چیز بر جای نماند. سعد [سعد ابنابیوقاص فرمانده سپاه اسلام] فرمان داد تا در کهندز[26] تیسفون مسجدی بسازند و از آن پس در این شهر بزرگی که قرنها مرکز موبدان و کانون ثنویت زرتشتی بود به جای آتشگاه و باژ و برسم،[27] جز بانگ اذان و صدای قرآن چیزی شنیده نمیشد و دیگر هرگز در آن جا رسم و آیین مغان تجدید نشد. مدائن که تا آن زمان پایتخت ایران به شمار میآمد مقر سعد وقاص و سپاه او گشت.»[28]
در اینجا به اختصار، تعدادی از قدیمیترین مساجد بر جای مانده ایران از سدههای اول به بعد را برمیشمریم
1ـ مسجد جامع اسیر؛ واقع در مرکز بخش اسیر از شهرستان مهر استان فارس از جمله مساجدی است که بنابر اسناد معتبر همچون فارسنامه ناصری و جغرافیا و اسامی دهات کشور و... در سال 90 هـ ق ساخته شده است. مسلماً تا قبل از ساخت مسجد جامع اسیر نیز مساجدی در استان فارس ساخته شده است...»[29]
2ـ مساجد و مسجد جامع بخارا؛ در کتاب تاریخ بخارا که در قرن چهارم تألیف گردیده آمده است:
«در سال 56، سعیدبن عثمان از جیحون بگذشت و به بخارا آمد... و چون سعیدبن عثمان از کارهای بخارا فارغ شد به سمرقند و سغد رفت و جنگهای بسیار کرد و ظفر او را بود... هر بار که لشکر اسلام به بخارا آمدی جنگ کردی.... قتیبه ابن مسلم سه بار ایشان را مسلمان کرده بود، باز ردّت آورده کافر شده بودند این بار چهارم قتیبه جنگ کرده شهر بگرفت و از بعد رنج بسیار، اسلام آشکار کرد و مسلمانی اندر دل ایشان بنشاند... و «مسجدها» بنا کرد و آثار کفر و رسم گبری برداشت... و مسجد جامع بنا کرد و مردمان را فرمود تا نماز آدینه آوردند تا اهل بخارا را ایزدتعالی ثواب این خیر ذخیره آخرت او کند. قتیبه ابن مسلم مسجد جامع بنا کرد اندر حصار بخارا به سال 94. ...» [30]
3ـ مسجد آدینه سیستان؛ سیستان، فرمانداری به نام عبدالرحمن سمره در قرن اول هجری داشت که در سیستان مسجد آدینهای ساخت و محراب آن را به حسن بصری بنهاد... حسن بصری به مسجد آدینه اندر نشست و مردمان بر او علم خواندند.[31]
4ـ مسجد فهرج یزد؛ مسجد فهرج اولین مسجدی است که در قرن اول هجری در زمان سعید بن عثمان از خشت ساخته شد.[32] مسجد مذکور توسط استاد مهندس کریم پیرنیا مورد بررسی قرار گرفته و به عنوان یکی از کهنترین مساجد شناخته شده در ایران معرفی شده است[33]
5 ـ مسجد شهر شوش؛ پروفسور گیرشمن در شهر شوش آثاری از یک مسجد خشتی به طول 65/55 و عرض 25/45 متر را یافته که دارای طرحی شبستانی است. او با توجه به سکهای که در آن جا کشف شد، این مسجد را متعلق به اواخر قرن اول هجری و جزء اولین مساجد ایران میداند.[34]
6ـ مسجد تاریخانه دامغان؛[35] در نزدیکی این مسجد مذکور کاخی از دوره ساسانی یافتهاند که از نظر شیوه ساختمانی با تاریخانه مشابه است و حتی قطر ستونهای آن بدون اندود با قطر ستونهای تاریخانه که اندود بسیار نازکی از ساروج دارد، یک اندازه است.[36]
7ـ مسجد یزدخواست؛ یکی از کهنترین مساجد چهارطاقی است که یا متعلق به اوائل اسلام و یا به نظر برخی از محققین متعلق به دوره ساسانی است.[37]
8ـ مسجد دره شهر در استان ایلام؛ «قدمت این مسجد مربوط به دوران حکومت خلفای عباسی و سال 133 هجری قمری است.[38]
9ـ مسجد جامع اصفهان؛ این مسجد در زمان خلافت منصور عباسی (136 تا 158 هـ ق) بنا گردید ولی از قدیمیترین آثار به دست آمده در این مسجد، نشان از ساخت آن روی یک آتشکده ساسانی دارد.[39]
این شهر در سدههای گذشته یکی از روستاهای «ری» و بخشی از ولایات مرکزی ایران بوده که پس از ویرانی شهر ری و انهدام بسیاری از آبادیهای پر رونق این شهر باستانی به دست مغولان در قرن هفتم هجری قمری، تهران که طبعاً از موقعیت ممتازتری برخوردار بود، بیش از دیگر آبادیهای ری مورد توجه و در معرض توسعه و آبادانی قرار گرفت.
کهنترین سند تاریخی معتبری که نام تهران در آمده است، «المسالک و الممالک» نوشته ابواسحاق استخری است. وی اثر خود را در تاریخ 340 هجری قمری نگاشته و به تفصیل از قریه تهران سخن به میان آورده است. نیز میتوان به کتاب «آثارالبلاد» نوشته زکریا پسر محمود نوه محمد قزوینی[40] که در سال 661 هجری قمری نگارش شده، اشاره کرد.
باید دانست که تهران در گذشته بخشی کوچک از قصران یا کوهسران بوده و قصران سابقاً به سرزمینی اطلاق میشد که میان "ری باستان" تا مرز "مازندران" امتداد داشته است. حدود و مشخصه تاریخی تهران را در یک تقسیمبندی تقریبی میتوان به ده دوره تقسیم کرد:
از تعداد جمعیت تهران و ابنیه و «مساجد» آن زمان اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی با توجه به مسلمان بودن آنها وجود مسجدهایی در محلههای دوازدهگانه و یا پیش از آن کاملاً متصور است. برای اثبات این مطلب میتوان به گزارش زیر استناد نمود:
«به دنبال گودبرداری غیر قانونی در محوطه مسجد جامع بازار تهران سفالینههایی تاریخی کشف شد که به گفته برخی از کارشناسان قدمت آن به 1000 سال پیش میرسد... حسین قرهخانی کارشناس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران ضمن تردید به هزار ساله بودن سفالینهها گفت: محلی که در حال حاضر این مسجد تاریخی قرار دارد، نخستین هسته شکلگیری بافت تاریخی تهران به شمار میرود و کشف آثار دیرینه در آن غیر واقعی و دور از ذهن نیست.»[41]
«مسجد جامع عتیق» (واقع در پانزده خرداد، کوچه نوروزخان، بازار مسجد جامع) بنا به گفتهای، اولین مسجد جامع تهران است که به دلایلی آن را به دوران قبل از اسلام نسبت میدهند؛ زیرا از شواهد چنین بر میآید که شبستان ضلع شرقی آن، معروف به چهل ستون، آتشکده زرتشتیان بوده که در حال حاضر بسته است. تاریخ احداث بنا مشخص نیست و قدیمیترین سند موجود در این زمینه، نقشهای است که در سال 1275 ه ق توسط یک فرانسوی بنام کرشیش تهیه شده است. در کتاب مرآت البلدان تاریخ ساخت اولین قسمت بنا به سال 1072ق در عهد شاه عباس دوم صفوی برمیگردد...»[42]
ساخت مسجد بر روی آتشکدهها و معابد زرتشتیان از بدو ورود اسلام به ایران و پذیرش آن از طرف مردم و در نتیجه متروک ماندن آن مکانها و بنای مسجد به جای آن از جمله سوابق قطعی و روشن تاریخ سده اول و دوم هجری قمری است.
دومین مرحله رشد و توسعه تهران؛ از دوران صفویان آغاز گردیده است. «با توجه به این که جدّ أعلای صفویان در جوار حضرت عبدالعظیم7 مدفون است، شاه طهماسب صفوی که قزوین را پایتخت خود قرار داده بود، گاه به زیارت آن مرقد میرفت و کم کم به قریه تهران میل و رغبتی پیدا کرد. او اولین پادشاه صفوی بود که دستور داد در تهران بناهای تازه و کاروانسراها و برج و باروهای مستحکم بنا کنند. به هر حال این بناهای رسمی در سال 961 هـ ق به دستور وی ساخته شده و صد و چهارده برج در آن جا ایجاد کرد که مطابق سورههای قرآن بود و زیر هر برج نیز سورهای از قرآن را دفن نمود.[43]
تهران در زمان صفویه مورد توجه شاهان این سلسله بوده و اینان برای خود در تهران کاخ و بناهایی احداث نمودند که یقیناً در این احداثها «مساجد» نیز از این مسأله مستثنی نبودند، زیرا شاهان صفویه خود را پرچمدار نشر و ترویج تشیع در ایران میشمردند. امین احمد رازی در کتاب «هفت اقلیم» نگارش سال 1002 ق، طهران را شهر خوانده و در همین زمان در تهران «مساجدی» هم ساخته شد و به دستور خواهر شاه طهماسب صفوی، حمام و مدرسه و تکیه بزرگی در آن جا ساختند که به تکیه خانم شهرت یافت.[44] 459 سال پیش از سلسله صفویان، حکومت آل بویه (320 تا 448 هـ ق) که شیعه مذهب بودند در ری سکونت گزیده و آن جا را مرکز حکومت خود قرار دادند و طبیعتاً ری و روستاها و توابع نزدیک و دور آن پررونق و آباد گردیده و این آبادانی شامل «احداث مساجد» نیز بوده است.[45]
اینکه از زمان برپایی حکومت صفویه در ایران تا برپایی حکومت قاجاریه چه تعداد مسجد در تهران ساخته شده و در کجاها قرار گرفته، اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی ساخت مسجد در همه دورانها و در همه سلسلههایی که بر ایران حکومت کردهاند، امری مسلّم و قطعی تلقی میشود، حتی سلسلههای حاکمان قبل از صفویه نیز چه به خاطر توسعه شهرهای محل استقرار و حکومت خود و چه برای رضایتمندی مردمانی که تحت حاکمیت آنها در میآمدند، اقدام به تأسیس بناها اعم از مذهبی و غیر آن مینمودند که مساجد نیز جزء آن است.
آقامحمدخان قاجار سرسلسله قاجاریه پس از تصرف تهران آن را به عنوان پایتخت انتخاب کرد و در 11 جمادیالاولی 1200 ه ق برتخت پادشاهی جلوس کرد و به نام او سکه زدند و خطبه خواندند. در سال 1212، فتحعلی شاه (حکومت از سال 1212 تا 1250) برادر زاده آقامحمدخان جانشین وی شد. اعتمادالسلطنه از قول ژاک موریه نماینده سفارت انگلیس که در 1222 ه ق، با فتحعلی شاه ملاقات کرده بود، نوشته است: «...تنها بنای شایان توجه این شهر مسجد شاه است که ناتمام است و غیر آن شش مسجد کوچک در تهران هست. تهران سه یا چهار مدرسه بزرگ بیشتر ندارد... هم زمان با تکمیل کار کاخها و احداث کاخهای جدید در زمان فتحعلی شاه، بناهایی نیز با کارکرد دینی احداث میشد که از آن جمله است: مسجد شاه یا مسجد سلطانی (مسجد امام خمینی1 کنونی) که تاریخ بنای آن 1299 ه ق ضبط شده است. این مسجد در خیابان پانزده خرداد فعلی جنب بازار تهران واقع گردیده و از بناهای ارزشمند قاجاریه است. از دیگر آثار این دوره در تهران، مسجد و مدرسه فخریه یا مروی است که در 1229 تا 1231 ساخته شده است. این بناها را حاج محمدحسین خان مروی ملقب به فخرالدوله به همراه املاک و قنوات و مستغلات آن در دوران فتحعلی شاه وقف نمود.
مسجد جامع تهران در سال1072 ه ق احداث شده و از آثار دوره شاه عباس دوم است که در سال 1252 شیخ رضا آن را مرمت کرد. بعدها شبستان بزرگ و شبستان گرمخانه آن ساخته شد. پس از چندی حاج میرزا مسیح تهرانی، شبستان چهل ستون را در مشرق مسجد بنا کرد. درباره تاریخ بنای این شبستان، اعتمادالسلطنه نوشته است که به گفته بعضی، تاریخ این بنا در 1202 است، ولی به گفته آیتالله حسن سعید تهرانی (متوفی 1375 ش)، امام جماعت مسجد جامع وقت در شبستان مذکور، تاریخ بنای آن 1226 است. تاریخ مرمت آن نیز براساس کتیبه سردرِ شبستان 1240 است. گلدسته چوبی قدیمی شبستان بزرگ احتمالاً متعلق به قاجار است. به دلیل نزدیکی مسجد جامع به مسجد امام، فاصله بین آن دو را ـ که بازار است ـ بینالحرمین (بازار بینالحرمین) میگویند. از دیگر مساجد فتحعلی شاه قاجار، «مسجد سید عزیزالله» واقع در محله بازار قدیم نزدیک چارسوق کوچک است که کاشیکاریهای زیبایی دارد. به نوشته سرویلیام اوزلی، مستشرق انگلیسی در 1226 (1811 م)، تهران با جمعیتی معادل چهل تا شصت هزارتن، سی مسجد و مدرسه و سیصد حمام عمومی و شش دروازه داشت...»[46]
بعد از فتحعلی شاه، ایران شاهد پادشاهی افراد زیر از خاندان قاجار بود: محمدشاه، ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه، محمدعلی شاه، احمدشاه.[47]
از زمان سلطنت محمدشاه در سال 1250 ه .ق تا سقوط قاجاریه در سال 1344 ه ق رشد چندانی در ساخت و توسعه مساجد کشور دیده نمیشود، ولی تعدادی مسجد از جمله: مسجد مشیرالسلطنه، مسجد شاهزاده در گذر وزیر دفتر، مسجد چال حصار که بعداً به خاطر بازسازی توسط اردبیلیهای مقیم تهران به مسجد اردبیلیها شهرت یافت، مدرسه و مسجد سراج الملک در خیابان چراغ گاز(امیرکبیر کنونی)، مسجد امینالسلطان در ابتدای خیابان فردوسی و مسجد و مدرسه سپهسالار در خیابان سرچشمه که اکنون به نام مدرسه شهید مطهری(ره) است، ساخته و مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
آمارهای ارائه شده از این دوران مؤید این مطلب است؛ به عنوان نمونه آمار نشان میدهد که در رمضان سال 1317ه ق، 19275 خانه، 48 مسجد، 35 مدرسه، 43 تکیه، 170 خبازخانه، 190 و...وجود داشته است.[48]
دوره فترت و مهجوریت مساجد
از دوره احمدشاه تا پایان حکومت رضاشاه را میتوان دوره فترت و مهجوریت مساجد نام نهاد؛ زیرا علاوه بر تهی شدن مساجد از آبادانی ظاهری، از آبادی باطنی و معنوی که همان حضور فعال مؤمنین در آن و فعالیت در جهت نشر و گسترش اسلام و مقابله با دشمنان دین و تشریک مساعی در حل معضلات اجتماعی و سیاسی جامعه است، خالی گردیده و یا آثار کمی در آن به چشم میخورد. در پایان و زوال حکومت قاجاریه اوضاع اجتماعی و سیاسی و بی لیاقتی احمدشاه و.... علت عمده این وضع بود و پس از روی کارآمدن رضاخان، دیکتاتوری مطلق وی و درگیری شدید با مظاهر دینی و اسلامی و علمای مدافع اسلام و قلع و قمع و تبعید و حبس آنها، دلیل بیرونقی مساجد بود.
رضاخان از سال 1304 اقدام به تغییر لباس مردان به سبک لباس اروپائیان نمود و از سال 1307 کشف حجاب زنان را در دستور کار خود قرار داد و در 17 دی 1314 اعلان رسمی کشف حجاب نمود. یکی از بزرگترین این جنایات به لحاظ وسعت و ابعاد و بازتاب آن کشتار مردم در «مسجد گوهرشاد» در تاریخ 20 تا 22 تیر 1314 بود که عده کثیری از مردم متدین و بیگناه مشهد به خاک و خون غلتیدند، علما دستگیر و شکنجه و عدهای تبعید و زندانی شدند.
رضاخان علاوه بر اقدامات دینزدایی، برای از میان برداشتن اسلام، شروع به مبارزه با روحانیت و پایگاههای اصلی آنها یعنی "مساجد" نمود و در این مبارزه از هیچ اقدامی فروگذار و روگردان نبود، از منع لباس روحانیت گرفته تا تبعید و زندانی کردن روحانیون مخالف و از بین بردن سازمان روحانیت و اضمحلال حوزههای علمیه و زدن و کشتار در مسجد و در حرمهای شریف امام رضا علیه السلام و حضرت معصومه(س).[49] جلوگیری از مجالس وعظ و خطابه و سخنرانی و روضه و عزاداری برای اباعبدالله الحسین علیه اسلام در مساجد و تکایا از جمله اقدامات رضاشاه بود و دلیلی که برای توجیه آن میآوردند مبارزه با خرافات و موهومات بود...[50]
محمد شریف رازی در تشریح وضع روحانیون و پایگاهها آنها یعنی مساجد و مدارس دینی در زمان حکومت رضاخان مینویسد:
«زمان آیتالله حائری(ره) [مؤسس حوزه علمیه قم] بیشباهت به زمان بنیأمیه و حکومت حجاجبن یوسف ثقفی نبود، چنانچه در آن زمان شیعیان آل علی علیه اسلام خوار و محکوم به اعدام بودند، در زمان رضاشاه که معاصر با مرحوم آیتالله حائری1 بوده، نیز مؤمنین و پیروان آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم ذلیل و زبون بودند... چه مقدار از شیعیان فداکار و گویندگان نامی اسلام را چون آیتالله حاج آقا نورالله اصفهانی و برادرش حاج آقا جمال و حجتالاسلام بافقی و حاج آقا حسین قمی و علمای عالیقدر اسلام را تبعید و یا مسموم و مقتول و یا خانهنشین نموده و از "مساجد" و پُستهای دینی ساقط و ممنوع کردند. هر کس حرفی میزد، کلمه حقی میگفت، زبانش را از دهانش بیرون آورده و او را خفه میکردند... مسجد خراب کردند، جلوی نماز جماعت را گرفتند، مردم را از رفتن به مسجد و... منع کردند... اذان گفتن و قرآن خواندن و عزاداری نمودن بر امام حسین علیه السلام را ممنوع کردند...»[51]
این وقایع تلخ تا آخرین روزهای سلطنت رضاخان ادامه داشت، تا این که حکومت انگلیس، محمدرضا را در شهریور سال 1320 بر جای پدرش نشانید و دوره دوم دیکتاتوری پهلوی با انتصاب او به سلطنت، آغاز شد. وی نیز در طول بیش از سی سال حکومت خود، نسبت به آیین مقدس اسلام و پرچمداران آن یعنی روحانیت آگاه و مبارز و پایگاههای اسلام یعنی «مساجد» بدترین ظلمها و جنایتها را روا داشت و از قتل و شکنجه و بستن و تخریب مساجد دریغ و مضایقه ننمود. منتهی با خروج رضاشاه از ایران و ایجاد آزادی نسبی که به واسطه هرج و مرج ناشی از جنگ جهانی دوم ایجاد شده بود و انتشار انواع وا قسام نشریاتی که به علت دیکتاتوری و اختناق رضاشاهی مجال چاپ و نشر نمییافتند و بالا رفتن سواد و درک عمومی از اوضاع و حوادث و بهروز شدن روحانیت بیدار و آگاه و... محمدرضا هیچگاه نتوانست پایگاههای مبارزه یعنی مساجد و صدای حقطلبی و عدالتخواهی از این خانههای خدا را قلع و قمع نماید، هر چند که بسیاری از روحانیون و مردم مؤمن و متدین این مملکت، بهای آن را با جان و مال خود پرداختند. به عنوان نمونه؛ آیتالله سیدابوالقاسم کاشانی در تاریخ 1320/7/17 پس از گلایه از بیحرمتی به مساجد، از وجود موانع بر سر راه تحصیل علوم اسلامی در حوزه و جایگزینی آن با علوم جدید، به شدت انتقاد میکند و مینویسد: «.. مساجد که احترامش ضروری دین اسلام است، با کمال بی شرمی و جسارت، کلاس جدید و ورزش و فوتبال قرار داده و فرشهای آن را به ثمن بخس به یهود فروختهاند». آیتالله شاهآبادی نیز با بیحرمتی مأموران رژیم به مسجد، به شدت برخورد کرد. وی به مأمورانی که با کفش به مسجد وارد شده بودند تا او را دستگیر کنند، پرخاش کرده بود و چنان این عمل قاطع و کوبنده بوده که همگی آنها ترسیدند و از مسجد بیرون رفتند.
به دنبال دخالت رژیم در مساجد بود که فدائیان اسلام تصمیم گرفتند تا علیه بیحجابی در مساجد به مبارزه برخیزند. آنان برنامه خود را از مسجد شاه و بازار آغاز کردند. بر روی پردهای که در جلوی خان مسجد سلطانی [مسجد شاه، مسجد امام فعلی] نصب شده بود، نوشته بودند: «ورود زنان بیحجاب به مسجد سلطانی اکیداً ممنوع است.»
واقعه دیگری را مرحوم حجتالاسلام فلسفی (ره) نقل میکند که مربوط به سال 1327 است و آن، ماجرای تخریب بنای مسجد مادرِ شاه است که با دخالت آیتالله بروجردی(ره) و وساطت ایشان فیصله یافت و در نتیجه «مسجد ارک» به جای آن ساخته شد. این امر یکی از بزرگترین بیحرمتیها به مساجد در زمان رضاشاه و محمدرضا پهلوی بود که خوشبختانه از چشم تیزبین علمای آن دوران مخفی نماند.[52]
یکی دیگر از وقایعی که در تحریک احساسات ضد شاهنشاهی مردم و انقلابیون مؤثر بود، بلکه خود به عنوان نقطه عطف در شروع و جوشش مبارزات مسجد و اهل مسجد شد، برگزاری مراسم جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی در سال 1350 بود. رژیم میدانست که «مساجد» بهترین محل برای ابراز این احساسات و مخالفتها و بهترین مکان برای روشنگری و رسوایی او میتواند باشد، لذا پیش از آغاز جشنها اقدام به دستگیری روحانیون، روشنفکران و دانشگاهیانی که احتمال عکسالعمل آنها را میداد، نمود.[53]
از جمله وقایع مهم در زمان حکومت محمدرضا پهلوی و حرکت انقلابی مساجد میتوان از رحلت مرحوم حاج مصطفی خمینی(ره) و درج مقاله توهینآمیز نسبت به امام (ره) در روزنامه اطلاعات و اعتراض گسترده روحانیون و مردم متدین و مبارز قم و واقعه کشتار 19 دی 1356 و برگزاری چهلم شهدای قم در تبریز در تاریخ 29 بهمن 1356 و تکرار جنایت رژیم و ادامه زنجیره برگزاری مراسم چهلم و همهگیر شدن شعلههای انقلاب در سراسر کشور و پیروزی شکوهمند آن در 22 بهمن 1357 یاد کرد.
در تهران مراسم ختم رحلت مرحوم حاج مصطفی خمینی(ره) در مساجد متعددی ـ از جمله: مسجد جامع تهران در بازار، مسجد لرزاده در خیابان لرزاده، مسجد وفا در میدان شوش، مسجد ارک در میدان پانزده خرداد، مسجد خاتمالنبیین معروف به مسجد لاله زاری در شهر ری، مسجد امام حسین علیه السلام واقع در میدان امام حسین علیه السلام، مسجد جامع کرج، مسجد همت تجریش، مسجد امام(ره)، مسجد فلاح در خزانه قلعه مرغی، مسجد جامع دماوند، مسجد شیخ صدوق در شهر ری، مسجد امام چهارصد دستگاه، مسجد جلیلی در خیابان ایرانشهر، مسجد حضرت ابوالفضل علیه السلام رباط کریم تهران، مسجد قبا، مسجد اعظم رستم آباد شمیران، مسجد امام کرج، ـ برگزار گردید
در تمام این مبارزات "نقش مساجد"، نقش اساسی و بنیانی بوده و تجمعها، تظاهرات، هماهنگیها، چاپ و پخش اعلامیهها، بیداری و روشنگری نسبت به توطئههای استعمار و رژیم وابسته به آن... از مساجد آغاز و در مساجد به انجام میرسید.
امام خمینی; رهبر کبیر انقلاب اسلامی در این باره میفرماید:
«... مسجد یک سنگر اسلامی است و محراب محل جنگ است، حرب است، این را میخواهند از دست شما بگیرند... اینها از مسجد بد دیدند، خصوصاً در این دو سه سال اخیر. در این دو سه سال اخیر، مسجد یک محلی بود که مردم را به نهضت و به قیام بر ضد ظلم تهییج میکرد. اینها میخواهند این سنگر را بگیرند... شیاطین دنبال این هستند که این اسلام را بشکنند، شیاطین آنچه که از اسلام دیدند از هیچی ندیدند... ما باید و نسلهای آتیه باید متوجه باشند که این اسلام را حفظش کنند، در زیر پرچم اسلام مجتمع شوند و اسلام همه چیز دارد؛ اسلام هم دنیا دارد، هم آخرت دارد، اسلام همه بُعدها را نظر به آن دارد.»[54]
«... مساجد در انقلاب اسلامی ایران، مرکز انقلاب و مرکز آشنایی مردم با اسلام و وظایف شرعی آنان در جهت پاسداری از ارزشهای والای اسلام بوده است. مسجد محلی است که از آن باید امور اداره بشود. این مساجد بوده که این پیروزی را برای ملت ما درست کرد. این مراکز حساسی است که ملت باید به آن توجه داشته باشند. این طور نباشد که خیال کنیم حالا دیگر ما پیروز شدیم، دیگر مسجد میخواهیم چه کنیم؟ پیروزی ما برای اداره مسجد است.»[55]
«شما باید هوشیار باشید که مسجدهایتان و محرابهایتان و منبرهایتان را حفظ کنید و بیشتر از سابق. شمایی که این معجزه را از مسجد دیدید، حالا باید بروید دنبال این مرکز معجزه، نه رها کنید او را.»[56]
مقام معظم رهبری نیز در این مورد میفرماید:
«علت این که این انقلاب مبارک در ایران اسلامی پیروز شد، یکی از علل این پیروزی و سهولت این پیروزی لااقل این بود، مردم به مسجد اقبال پیدا کردند، جوانها مساجد را پر کردند، علمای اعلام مساجد را به عنوان یک مرکزی برای تعلیم، برای تربیت، برای روشنگری افکار و اذهان مورد استفاده قرار دادند و مسجد شد مرکزی برای حرکت، برای آگاهی، برای نهضت، برای افشای اسرار زمامداران فاسد و خودفروخته رژیم طاغوت، در مشروطیت هم همین جور بوده است، در دوره ملی شدن صنعت نفت هم تا حدودی همین جور بود، در زمان انقلاب هم که این به احد اعلی رسید... مسجد نه فقط در زمان ما و نه فقط در کشور عزیز اسلامی ما، بلکه در نقاط مختلف عالم و در طول تاریخ، منشأ آثار بزرگ و نهضتهای بزرگ و حرکات اسلامی بزرگ شده است. مثلاً در همین کشورهای آفریقا، کشورهای شمال آفریقا که مسلمان هستند، مثل کشور الجزایر و دیگر کشورهای که سالها در زیر سلطه نظامی استعمار فرانسویها بودند، قیام این مردم از مساجد شروع شد، که به پیروزی هم رسید و کشورها استقلال پیدا کردند. آن روزی هم انقلاب در این کشورها رو به شکست رفت و استقلال خودشان را دوباره ملتها از دست دادند که رابطه خودشان را با مساجد و با دین و ایمان مساجد قطع کردند... مساجد را باید ملت ایران مغتنم بشمارند، پایگاه معرفت و روشنبینی و روشنگری و استقامت ملی به حساب بیاورند... هم مدرسه است، هم دانشگاه است، هم مرکز تفکر و تأمل است، هم مرکز تصفیه روح است، هم مرکز خلوص است، هم مرکز اتصال بنده به خداست. ارتباط زمین و آسمان است. جایی است که انسان خود را به منبع لایزال فیض و قدرت وصل میکند. به خدا انسان خود را در مسجد متصل میکند. بنابراین قدر مساجد را باید دانست. در مساجد حضور باید پیدا کرد»[57]
این تأثیر شگفتانگیز مساجد در به وجود آوردن انقلاب و هدایت و رهبری آن تا رسیدن به سرمنزل مقصود از دید اندیشمندان خارج از کشور نیز پنهان نمانده و با صراحت به آن اعتراف دارند.
مارسل بوازار در کتاب خود مینویسد:
«مسجد عامل نیرومندی در همبستگی و اتحاد مسلمانان جهان است و اهمیت اجتماعی و فرهنگی آن را از این بابت نمیتوان نادیده گرفت. مخصوصاً در روزگار معاصر که مسلمانان شور و حرارت صدر اسلام را دگرباره از خود نشان میدهند. مساجد به صورت مراکز تربیت روحانی و پایگاه جنبش امت مسلمانان نسبت به ستمگران و سلطهجویان درآمده است. اندک اندک مساجد موقعیت سالهای نخستین ظهور اسلام را به دست آوردهاند. گردهمایی جمعه مخصوصاً در سالهای اخیر و در ممالک آزاد شده اسلام که به سوی پیشرفت اقتصادی و حاکمیت سیاسی میروند، کارآیی بسیار داشته است. در این سالها علیرغم تفرقه و پراکندگی سیاسی مردم و گروههای مسلمانان ناخشنود از حکومتهای فاسد، در درون همین مساجد طرح و قیام عمومی و مبارزه علیه ستمگران را ریخته و تزلزلی در ارکان فرمانروایی دست نشاندگان استعمار غرب پدید آوردهاند کاری که احزاب و گروههای سیاسی مخالف در ممالک غرب از انجام آن هنوز ناتوانند.»[58]
معجزه انقلاب اسلامی ایران موجب شد تا مردم بار دیگر به آنچه آنها را به خویشتن خویش آشنا و مأنوس میکند و فرهنگ اصیل آنها را حیات دوباره بخشیده و استعدادهای سرکوب شده سالیان گذشته را شکوفا میکند و آنها را به دین نجات بخش اسلام راهنمایی و هدایت میکند، رو آورند و این پایگاههای عظیم الهی و خانههای سراسر نور و شکوه را تعظیم و تکریم نموده و آن را از خمود و جمود رهایی بخشیده و خارج نمایند.
از جهت کارکرد نیز مساجد کشور پس از پیروزی انقلاب به جایگاه واقعی خود بیش از پیش نزدیک شده و پایگاههای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، نظامی گردیدند که فعالیتهای عظیم و گسترده در طول هشت سال دفاع مقدس در آن نشانگر گوشهای از این کارکردهای اساسی است.
پی نوشت ها:
[1]- آل عمران : 96. «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدىً لِلْعالَمِین.»
[2]- هود : 27 تا 48
[3] - حج :آیه 29 و 33، عتیق به معنی چیزی است که مالک آن نمیشوند، مجمعالبحرین، فخرالدین بن محمد طریحی، ج 5 ص 210)
[4] - ابراهیم : 36 و 37.
[5] - احمد صدرحاج سیدجوادی و دیگران، دایرةالمعارف تشیع، ج3، تهران 1368 تا 1371
[6] - الکافی،ج 4 ص 410، ح4؛ یکی از مستحبات حج این است که بنده دست را بر دیوار این بخش گذاشته و به گناهان خود اعتراف کند. امام صادق7 فرمود: «أَنَّهُ کَانَ إِذَا انْتَهَى إِلَى الْمُلْتَزَمِ قَالَ لِمَوَالِیهِ أَمِیطُوا عَنِّی حَتَّى أُقِرَّ لِرَبِّی بِذُنُوبِی فِی هَذَا الْمَکَانِ فَإِنَّ هَذَا مَکَانٌ لَمْ یُقِرَّ عَبْدٌ لِرَبِّهِ بِذُنُوبِهِ ثُمَّ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ»؛ هیچ بندهای در این جا اعتراف به گناهانش نمیکند و طلب استغفار نمینماید جز آن که خداوند او را میبخشد.
[7] - وسائلالشیعه، ج 13، ص 345 ،ح 7960؛ «سَبْعَةُ مَوَاطِنَ لَیْسَ فِیهَا دُعَاءٌ مُوَقَّتٌ الصَّلَاةُ عَلَى الْجَنَائِزِ وَ الْقُنُوتُ وَ الْمُسْتَجَار...»
[8] - الفقیه، ج 2، ص 209، ح2170 ؛هُوَ الْمَوْضِعُ الَّذِی فِیهِ تَابَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى آدَمَ (ع)
[9] - الکافی، ج 4 ص 410، امام صادق7 فرمود: «حجر، خانه اسماعیل و محل دفن هاجر و اسماعیل است»
[10] - بقره : 125 ؛ «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهیمَ مُصَلًّى»
[11]- آیه 207 سوره بقره در شأن حضرت علی7 و جریان لیلةالمبیت نازل شده است.
[12] - توبه، : 108. آن مسجدى که از روز نخست بر پایه تقوا بنا شده، شایستهتر است که در آن (به عبادت) بایستى؛
[13] - الکافی ج : 3 ص : 296 ؛ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَسْجِدِ الَّذِی أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى قَالَ مَسْجِدُ قُبَا؛
[14] - الفقیه، ج 1، ص 229، ح 86
[15] - ابوزید عمربن شبه نمیری، تاریخ المدینة المنورة، ج1، ص 41/ سیدهاشم رسولی محلاتی، زندگانی حضرت محمدخاتم النبیین (ص)، ص 247، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، سال 1386.
[16] - همان
[17] - محمدتقی فاضل میبدی، پرستشگاه در عهد سنت و تجدد، مقاله مسجدین اعظمین، صفحه 44 و 45، نشر سرایی، سال 1381.
[18] - ابوالقاسم رزاقی، مسجد پایگاه توحید و تقوی، حزب جمهوری اسلامی، سال 1362، صفحه 102 تا 106
[19] - علی رضایی، جایگاه مساجد در فرهنگ اسلامی، ص 117، مؤسسه فرهنگی ثقلین، خرداد 1382.
[20] - مستدرکالوسائل، ج3، ص 366،ح6- بَابُ اسْتِحْبَابِ بِنَاءِ الْمَسَاجِوَ لَوْ کَانَتْ صَغِیرَة.
[21] - بحارالانوار، ج 83، ص 364./ وسائلالشیعة، ج 5 ، ص16؛ ح 6369.
[22] - نهج الفصاحه، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ص 366 ، ح 1730./ مجموعه ورام، ج2، ص11.
[23] - مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ص 51.
[24] - حسنابراهیم حسن، ترجمه سیدابراهیم سیدعلوی، پرستشگاه در عهد سنت و تجدد، ص 111 به نقل از کتاب نقش فرهنگ آفرین مسجد،
[25] - عبدالحسین زرینکوب، تاریخ ایران بعد از اسلام، صفحه 327و 328، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، سال 1363.
[26] ـ کهندزیاکهندژ، به معنی شهر و قلعه کهن است. قلعه قدیم، حصار کهن، غالب شهرهای ایران در قدیم کهن دژی داشتهاند. (لغت نامه دهخدا، علیاکبر دهخدا)
[27]- باژ: خاموشیی باشد که مغان در وقت بدن شستن و چیزی خوردن بعد از زمزمه اختیار کنند. کلیه دعاهای مختصر را که زردشتیان آهسته بر زبان میرانند. سروش باژ از داعیه زرتشتی است. بَرسَم: از کلمه برسمن اوستایی و مشتق از برز به معنی بالش ونمو و مراد از رسم برسم گرفتن که در ایران قدیم بسیار است و دعاخواندن و اظهار سپاس کردن است نعمتهای خداوند را از نباتات که مایه تغدیه است. باژ: دعاهای مختصر که زرتشتیان آهسته بر زبان رانند و برسم دستههای بریده درخت که به هنگام غذا خوردن به دست گیرند و در مجموع، علامت اظهار ستایش بود از نعمتهای خداوند. (همان)
[28]- عبدالحسین زرین کوب، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص 330 تا 332.
[29]- سایت: asir. parsiblog.com
[30]- ابوبکر نرشخی، تاریخ بخارا، نقل از سایت: www.irantarikh.com
[31]- ابوالقاسم رزاقی، مسجد پایگاه توحید و تقوی، ص25.
[32]- زمرشیدی، سیری در نماسازی مساجد در ادوار اسلامی، مجله مسجد شماره 37 و 38، اردیبهشت و خرداد سال 1377، صفحه 65.
[33] - حسین سلطانزاده، روند شکل گیری شهر و مراکز مذهبی در ایران، ص191، انتشارات آگاه، سال 1362.
[34]- حسین سلطانزاده، روند شکلگیری شهر و مراکز مذهبی در ایران، ص 191 و 192.
[35]- همان، ص 192.
[36] - همان، ص196
[37]- همان، ص196.
[38]- سایت تبیان: www. tebyan.net. به تاریخ 19/1/1383
[39]- روزنامه همشهری، شماره 3803 ، 27/6/1384
[40] - ح .م زاوش، تهران در گذرگاه تاریخ ایران، ص 23؛ زکریابن محمدبن محمود القزوینی از دانشمندان قرن ششم هجری (متولد 600 هجری ـ 582 شمسی ـ 1203 میلادی) در علوم طبیعی و سیاسی و تاریخ و جغرافیای آن زمان و فن شعر و شاعری و خوشنویسی یگانه زمان خود بوده و اثر معروف او به نام «آثارالبلاد و اخبارالعباد» است.
[41] - روزنامه ابتکار، شماره 909، تاریخ 24/2/1384
[42] - ـ سایت کتاب اول، www.ketabeavval.ir
[43] - زاوش، تهران در گذرگاه تاریخ ایران، ص 28 (با اقتباس و تصرف)
[44] - دانشنامه جهان اسلام، جلد 8، صفحه 720، زیرنظر غلامعلی حداد عادل، بنیاد دایرهالمعارف اسلامی، چاپ اول، سال 1383.
[45] - عبدالحسین زرین کوب، تاریخ مردم ایران، ج2، ص 478 و 481، امیرکبیر، 1367.
[46] - عبدالحسین زرینکوب، تاریخ مردم ایران، ج2 ، ص 722 تا 724.
[47] - علیاکبر دهخدا، لغتنامه دهخدا، ذیل کلمه قاجاریه.
[48] - مرتضی سیفی قمی تفرشی، تهران در آیینه زمان، ص 161.
[49] - برای مطالعه بیشتر ر.ک: گنجینه دانشمندان، محمد شریف رازی/ کشف الاسرار، امام خمینی (ره)، ص 9 و 330 تا 333./ تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، ص 76 تا 80
[50] - تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، ص 375 و 376، 313 و 314.
[51]- محمد شریف رازی، آثار الحجة، صص 22 تا 24، 51، 52، 64، 65، 70، 90.
[52] - سلیمان حیدری، تاریخ شفاهی مسجد ارک، ص 29 و 30، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، سال 1384.
[53] - رضا شریفپور، مسجد و انقلاب اسلامی، ص 57 و 58.
[54] - صحیفه امام، ج 13، ص 361، 362 و 366.
[55] - صحیفه امام، ج 12، ص 330 و 334.
[56] - همان، ج 13، ص 19.
[57] - مجله مسجد، شماره 69، ص 9، مرداد وشهریور1382، مرکز رسیدگی به امورمساجد، سخنان مقام معظم رهبری در تاریخ 19/10/1375،
[58] - محمدعلی موظف رستمی، آیین مسجد، ج2، ص 5، به نقل از کتاب: اسلام در جهان امروز نوشته مارسل بوازار، ترجمه محسن مؤیدی، ص101 و 102.