Masjedpajoh.ir
Masjedpajoh.ir
Masjedpajoh.ir
معماری اسلامی در دولت های شیعی
سه شنبه, 23 دی 1399

مقدمه

عوامل مختلف و متعددی در به وجود آمدن و شکل گیری فرهنگ و تمدن تأثیرگذار می باشند،  از جمله مهمترین عواملی که در این زمینه نقش اساسی دارد،  عامل دین است که در ایجاد فرهنگ و تمدن نقش بسیار مهمی دارد.از طرف دیگر پیشرفت تمدن یک ملت مظاهر مختلف متعددی داردکه یکی از آنها ،  پیشرفت در هنر ومعماری آن منطقه می باشد. حال با توجه به اهمیت داشتن بعضی بناها وساختمانها،  مثل مساجد،  در دین اسلام وسفارشات زیاد آموزه های دینی در گسترش وآبادانی آنها،  باید بررسی کرد که نقش تمدن اسلامی در این زمینه به چه شکل بوده است.

عمارت و ساختمان، در واقع نمایانگر تاریخ یک قوم و ملت و نمودار تمدن در یک قرن و دوره ای خاص است و معماری اسلامی از آنجا که غالبا با دستور قدرتمندان و حاکمان بوده است، شناسنامه حکومت ها و دولت ها وحاکمان آن است، ونشان دهنده میزان پیشرفت تمدن   قدرت و گرایشات دینی ومذهبی آن حکومت و جامعه  بوده است. و از سوی دیگر، چون خالق اصلی این آثار، هنرمندان مسلمان هستند آن معماری ها، شناسنامه هنرمندان هم می باشد.

مسئله معماری همچنانکه گفته شد، گرچه عمارتهایی نظیر: کاخها،  کاروانسراها،  مساجد مدارس نمازخانه ها،  حسینیه ها،  تکیه ها،  منزلگاههای بین راه را فرا می گیرد، ولی در این میان «مسجد»، اعتبار و ویژگی و جایگاه خاصی دارد و در بحث از معماری،  روی مسجد،  به عنوان سمبل تجلی هنر مسلمانان از بعد معماری،  بیشتر باید تکیه کرد.زیرا بنای مساجد در این خصوص، اهمیت بیشتری داشته و جنبه زیر بنائی را در جامعه  دارد وبه عنوان کانونی برای کارکرد های متعددی در جامعه اسلامی مورد استفاده قرار گرفته است. بنابراین، طی فصولی، از مسجد بحث می کنیم و از زوایای مختلف به این پایگاه عظیم وحدت و تجمع امت اسلامی می نگریم.

جایگاه ویژه مسجد ومعماری آن در اسلام

قبل از پرداختن به تحلیل هنر در معماری مساجد، بد نیست که راجع به اصل مسجد و قداست آن و جایگاه خاصش در اسلام و فرهنگ الهی مسلمین، قدری بحث شود.به همین منظور ابتدا به قسمتی از سخنان امام خمینی که در مقام تبیین جایگاه مسجد بیان فرموده اند اشاره می شود:

«...مسجدها، اثری روشن در توجیه عمومی مسلمین دارد.مجمع های اسلامی است که مردم را در سایه شعار«انما المؤمنون اخوة » جمع میکند و مظهر وحدت و برابری مردم است.جائی که برتری فقط با«تقوا»است. مسلمین در مساجد، کنار هم در یکجا می نشینند و به نصایح اسلامی در خطبه های نماز جمعه و نماز عید گوش می دهند و یکدیگر را می شناسند.چه بسا که مسلمانی برادر دینی خود را جز در مسجد، جای دیگری نمی بیند.اجتماع مسجد، سبب محبت و الفت دلها و تحکیم پیوندها و روابط و آگاه شدن از حال یکدیگر و تبادل افکار در مسائل دینی و دنیائی و همدردی در غم و شادی یکدیگر است.احکام اسلام و شرایع دین را در مسجد می آموزند.پایگاه علم و عبادت و امر بمعروف و نهی از منکر و دمیدن روح اخوت بین مسلمین است.» (المساجد و احکامها، محمد ابراهیم الجناتی، ص 32 و 33(

بیان  مفهوم عمارت مسجد

عمارت مسجد مورد توجه اسلام است و«مسجد معمور»و آباد، مطلوب دین.ولی چه مسجدی آباد و کدام مسجد، ویران است ؟

آبادی مسجد،  فقط به نقشه مهندسی و مصالح ساختمانی خوب و خرج زیاد و شکوه ظاهری نیست.بلکه ابتدا به اثر بخشی آن و، به استفاده صحیح از مسجد است.مهم، شکوه معنوی و جلالت و عظمت عرفانی و الهی آنست، نه کاشیهای معرق و درها و رواقهای بلند و سنگفرش های ظریف و قیمتی و در و پیکرهای منبت کاری شده!...

باید توجه داشت که آبادی وعمارت مسجد درمرحل نخست ، به آنست که مرکز معنویت و عبادت برای خدا و ایجاد رابطه با خالق باشد، آموزشگاه دین و حکمت و کانون برپائی شعائر دین باشد.مسجد، به پایگاه بودن برای امور مسلمین و معبد و مصلا بودن آباد است، و به علم و عبادت، به تواضع و عبودیت، به مرکزیت حضور دینداران، به تدریسها و تعلیم ها، به حلقه های آموزشی و درسی، به محافل ادبی و بلاغت و نقد، و به مجمع های علمی و اخلاقی بودن، معمور است.

امام علی (علیه السلام) میفرماید:

یاتی علی الناس زمان لا یبقی فیهم من القرآن الا رسمه و من الاسلام الا اسمه، مساجد هم یومئذ عامرة من البناء خراب من الهدی

«زمانی بر مردم می آید که در میان مردم، باقی نمی ماند از قرآن مگر نشانه اش، و از اسلام، مگر نامش، در آنروزگار، مساجدشان از جهت ساختمانی آباد است ولی از جهت هدایت، خراب است ». (نهج البلاغه فیض الاسلام، حکمت شماره 361)

مقام معظم رهبری در این زمینه می فرمایند:«...مساجد، کاخهائی برای افتخار نیستند، بلکه برای خضوع و خشوع و عبادت و بیان آداب اسلامی و مناجات و نیایش اند.عظمت مساجد، به زنده نگهداشتن آنها، با یاد خدا و امر بمعروف و نهی از منکر و ارشاد مردم براه مستقیم است، نه به دیوارهای بلند و قبه های رفیع و ستون های برافراشته و گلدسته های سر بفلک کشیده...از همینجاست که گرچه شکوه ظاهری و هنری و معماری مساجد افزایش یافته ولی در جان بیننده، آن هیبت و زیبائی و جلال را بر نمی انگیزد.مسجد پیامبر در صدر اسلام، با آن وضع ساده ای که داشت، آن هیبت و عظمت معروف را دارا بود، بدون اینکه سادگی، از قدر و جلال آن بکاهد.در عین حال، هنر و زیبائی و تزئینات و شکوه معماری و عظمت بنای مساجد دیگر هم باعث بالا رفتن ارزش مساجد دیگر نشده است...» ( المساجد و احکامها فی التشریع الاسلامی، ابراهیم الجناتی ص 40)

بنابراین در مرحله اول عمارت معنوی مسجد، لحاظ است و در مرحله بعد عمارت وآبادانی ظاهری آن، چون  تقدس و محتوای مسجد بوده که باعث می شده است تا مسلمین به شکل ظاهری آن هم اهمیت داده و در بنای مساجد با شکوه جهت استفاده های خوب، همت گمارند و اگر خراب و فرسوده، یا تنگ و کم ظرفیت می شد، تجدید بنا و تعمیر کنند یا بر وسعتش بیفزایند. در نتیجه خود عقیده دینی، بخصوص در زمینه ساختن و آباد کردن و بنای مساجد، نقش مهمی ایفا کرده است.

شیوه های معماری اسلامی

به طور کلی هنر و معماری سرزمین های اسلامی را در دو شیوه (سبک) بررسی می کنند.

الف)شیوه (سبک) عربی یا ستون دار :

ا-شیوه مصری: این شیوه که از معماری مصر سرچشمه گرفته است،  در کشور های اسلامی شرق آفریقا،  مصر،  و سودان و کشور های پیرامونی تا حجاز رایج بوده و در حجاز با شیوه شامی تلفیق می شود

 - 2 شیوه شامی: از شیوه هنر و معماری بیزانس سر چشمه گرفته و شیوه غالب در کشور های سوریه،  فلسطین،  لبنان،  اردن و بخشی از ترکیه است و در عربستان شاهد تلفیق آن با شیوه مصری هستیم

 -3 شیوه مغربی: در کشورهای مراکش امروزی،  الجزایر وجنوب اسپانیا به چشم می خورد.این شیوه بسار پیشرفته و ارزشمند ، از هنر مسلمانان ایرانی نیز بهره گرفته است. شیوه مغربی به دو شاخه تقسیم شد: - یکی در شمال آفریقابر جای ماند.-دیگری در اندلس پا گرفت و پیشرفت بیشتری نمود.

ب)شیوه(سبک)  ایرانی یا ایوان دار : این شیوه بسیار ارزشمند،  گستردگی زیادی دارد،  به طوری که کشورهای بین النهرین ؛عراق،  ایران،  افغانستان،  پاکستان، ‌جمهوری های ماوراء النهر،  ازبکستان و... تا هند و اندونزی را در بر گرفته است. برای بررسی شیوه ایرانی آنرا به چهار سبک که بر پایه خاستگاهشان نامیده می شوند تقسیم کرده اند:

1 خراسانی

2- رازی

 3- آذری

 4- اصفهانی

نقشه وعناصر یک مسجد

از نظر متخصصان علم  روانشناسی هنر معماری مساجد اسلامی روح و روان انسان را تحت تأثیر قرار می دهد.

هنرمندان اسلامی در طراحی معماری مسجدسازی به گونه ای خاص عمل نموده اند و جلوه های نبوغ خود را بیشتر در معماری و هنرهای ظریف آشکار ساخته اند و ضمن بکارگیری هنر ومعماری تمدن های دیگر مسجد را به عنوان نمادی از فرهنگ و تمدن اسلامی به دنیا معرفی نموده اند.

اغلب مساجد در مرکز شهرها, نزدیک بازارها و محدوده دارالحکومه ساخته می شدند و اگر شهری به بیش از یک مسجد نیاز داشت, مساجد دیگری از طرف حکومت یا افراد خیر احداث می شد.

 اهمیت مساجد در شهرها به حدی بود که اگر شهری مسجد جامع یا آدینه نداشت،  اهمیت شهری هم نداشت.

نقشه مساجد

 درصدر اسلام مساجد نقشه های ساده ای داشتند, ولی در طول زمان با طرحهای گوناگون وتزیینات مختلف،  نقشه ها پیچیده شدند.

در نقشه مساجد،  از قرن چهارم هجری دگرگونیهایی به وجود آمد و بر اساس آن،  مساجد متفاوت در شهرها احداث شد. مهمترین نقشه هایی که در مساجد به کار گرفته شده،  شامل یک ایوانی،  دو ایوانی،  چهار ایوانی، و ترکیب چهار طاق و ایوان بوده که معماران دوره اسلامی آنها را از شیوه های معماری

عهد اشکانی و ساسانی اقتباس کرده اند. مثلاً نقشه چهار ایوانی ـ در ساخت بسیاری از بناها ـ الهام گرفته از نقشه کاخ آشور،  متعلق به زمان اشکانیان است.

آرایه ها

معماران دوره اسلامی مسجد را به شیوه های گوناگون می آراستند. در هر دوره یکی از عناصر تزیینی در آراستن مساجد متداول بوده است؛ برای مثال در عهد سلجوقیان آجرکاری(مثل گنبد مسجد جامع اصفهان), در عهد ایلخانیان گچبری (مانند محراب مسجد جامع اصفهان توسط الجایتیوحکمران شیعی مغول)و در عهد تیموریان و صفویان کاشیکاری (مانند مسجد گرواج بیشتری داشته است و در مواردی نیز تزیینات آجرکاری, گچبری و کاشیکاری با هم به کار گرفته می شد.

مناره

مناره یا منار به معنای جای نور است و به بنای بلند و کشیده اطلاق می شود که عموماً کنار بناهای مذهبی مانند مدارس, مساجد, و مقبره ها ساخته می شدند.

قبل از اسلام از منار برای راهنمایی استفاده می کردند که گاهی نیز معرف وجود آتشکده و آتشگاههای بزرگ بود و به آن میل می گفتند(مانند میل نورآباد, میل فیروزآباد).

در دوره اسلامی احداث مناره گسترش بیشتری یافت. یکی از قدیمیترین مناره ها متعلق به مسجد جامع دمشق است. از دیگر مناره های باقیمانده اوایل اسلام می توان به مناره مسجد سامرا اشاره کرد.

اگرچه معلوم نشده که قدیمیترین مناره در ایران در کدامیک از بناهای مذهبی ساخته شده, ولی منار مسجد جامع سمنان و دامغان را می توان از قدیمترین مناره های ایران دانست.

لازم به یادآوری است که در آغاز مناره ها عموماً به صورت منفرد در مجاورت مساجد ساخته می شدند, ولی از دوره سلجوقی به بعد بتدریج مناره ها به صورت زوجی بر سر در ورودی و یا بر ایوان اصلی احداث گردید(مانند مسجد جامع اصفهان, مدرسه دو منار گلشن طبی). از نظر معماری مناره ها از سه قسمت اصلی :پایه،  ساقه یا بدنه و کلاهک یا تاج و بخشهای پلکان و نورگیر تشکیل می شود. مناره ها به اشکال استوانه ای, مخروطی و چند ضلعی ساخته شده اند. مناره ها در آغاز احداث بسیار ساده و عاری از تزیینات بودند, ولی بتدریج همانند دیگر عناصر معماری با تزییناتی چون آجرکاری, کاشیکاری, مقرنس و کتیبه آراسته شدند. مصالح ساختمانی مناره ها از آجر و سنگ بوده است. مناره ها برای استحکام بخشیدن و جلوگیری از رانش بنا ساخته می شدند. با شیوه آجر کاری, گچبری و کاشیکاری

میانسرا

میانسرا ـ حیاط و صحن ـ یکی ازویژگیهای معماری اسلامی است. مساجد, مدارس و کاروانسراها عمدتاً دارای صحن یا حیاط مرکزی هستند. میانسرا در دوره اسلامی دو نقش مهم داشت: اول اینکه نیاز مسلمانان را به وضوخانه و محل تطهیر در مساجد و مدارس و نیاز مسافران را به استراحت, بارگیری و باربندی در حیاط کاروانسرا تأمین می کرد. دوم اینکه با کانون قرار دادن فضای داخلی, بنا را از سر و صدا و فعالیت زندگی روزمره و عادی جدا می کرد .

شکل میانسرا عموماً مربع و مستطیل بود, ولی گاهی از نقشه های چند ضلعی و مدور هم استفاده می شد. میانسرا راه دسترسی به شبستان و بناهای وابسته مانند راه پله ها و اتاقها را مشخص می کرد و دارای ایوانی در یک یا دو یا چهار طرف بود عناصر کلیدی در شکل گیری هویت مسجد ایوان از زمان اشکانی مورد استفاده قرار گرفته و ساخت آن تا کنون به شیوه های گوناگون ادامه یافته است.

 ایوان که معمولاً از یک طاق آهنگ تشکیل می شود از سه طرف بسته و به طرف میانسرا باز می شود.

ایوان

ایوانها به صورت فضاهای ورودی و خروجی ساخته می شوند و در حالی که برای جریان یافتن هوا باز هستند،  از تابش آفتاب جلوگیری می کنند و به عنوان یکی از اجزای تشکیل دهنده اهمیت فوق العاده ای

داشته،  به بنا, برجستگی و شکوه می بخشند. ایوان کانونی است برای تزیینات مختلف بنا، مثل گچبری، کاشیکاری ، مقرنس و...

 رواق

به فضاهای سرپوشیده ستوندار یا متشکل از چشمه طاقهایی گفته می شود که در طرفین صحن یا میانسرای مساجد یا اماکن مذهبی ساخته می شود.

دهانه اینگونه فضاها رو به صحن است و در ورودی مسجد را به شبستان یا گنبد خانه متصل می سازد .

گنبد

گنبد نیز مانند ایوان یکی از مهمترین عناصر معماری ایران است که سابقه آن به قبل از اسلام می رسد.

پوشش گنبدی در معماری اسلامی ویژگیهای متعددی دارد و بیش از هر نوع پوششی کاربرد داشته است 

ایجاد گنبد روی فضای مربع و یا چند ضلعی دارای سه مرحله بوده است:1- نخست اتاق چهار گوش با درها و طاقچه ها 2-سپس بخش انتقالی بین اتاق چهار گوش و گنبد3- در پایان گنبد اصلی.

 معماران مسلمان روی بناهای گوناگون, بویژه روی مقبره ها, مساجد و مدارس, زیباترین گنبدها را ساخته اند. گنبدها  دارای اشکال مختلفی است که برخی از آنها عبارتند از: گنبد مخروطی یا رک, گنبد یک پوش, گنبد پیوسته و گسسته شکوه و زیبایی معماری اسلامی در دوره های مختلف آن،  بستگی زیادی به گنبدهای آن دارد که اغلب با کاشیکاری معرق تزیین شده اند.

شبستان ستوندار

 شبستانهای ستوندار ـ که ارتفاع چندانی ندارند ـ معمولاً در طرفین گنبدها بنا شده اند. این شبستانها به گونه ای ساخته شده اند که بتوان با افزودن یا برداشتن دهانه هایی, آنها را توسعه داد یا کوچک کرد. به این ترتیب چنین منطقه سرپوشیده ای را می توانستند با دیواری تیغه مانند که هیچ گونه عملکرد ساختمانی نداشت محصور کنند(مانند مسجد تربت جام و امیرچخماق یزد)

 (تاریخ هنر و معماری ایران در دوره اسلامی – محمد یوسف کیانی )

سیر کاربردآرایه های تزیینی در معماری اسلامی

در قرون اولیه،  به دلایل مختلفی،  ازجمله نابسامانیهای اجتماعی و سیاسی،  هنر مورد توجه حاکمان قرار نگرفت؛ اما به‌صورت مردمی و خانگی و بدون حمایت حاکمان توانست راه خود را ادامه دهد. از زمان آل‌بویه،  که مجدداً ایرانیان حکومت را به دست گرفتند،  هنر ایرانی بار دیگر رونق گرفت؛ تحولی عظیم در حوزه‌های مختلف علمی،  هنری رخ داد و زمینه برای آینده مهیا شد. در دوره حکومت ترکان سلجوقی، شاهد زیباترین تزیینات آجرکاری و نقشهای هندسی در معماری ایران هستیم. از این دوره به بعد آرایه‌ها نقش اساسی در معماری دوران اسلامی ایفا می‌کنند. عنصر رنگ نیز از اواخر همین دوره به جمع تزیینات معماری می‌پیوندد و نویدبخش کاشیکاریهای زیبای قرون بعدی می‌شود. دامنة استفاده از انواع نقوش با حضور کاشیهای معرق و گچبریهای زیبا در دوره ایلخانی گسترش می‌یابد. اگر چه هنرنمایی ایلخانیان در انواع نقوش گچبری استنظیر گچبری زیبای محراب مسجد جامع اصفهان توسط الجایتیو فرمانروای شیعی مغول،  اما در کاشیکاری معرق و ترکیبات آجر و گچ نیز کارهای بی‌نظیری را خلق کردند؛ بناهای گنبد سلطانیه و مسجد جامع ورامین،  هرکدام گنجینة عظیمی از انواع و اقسام نقوش هندسی و غیرهندسی‌اند.

   دورة تیموری اوج استفاده از روش کاشی معرّق است. اضافه شدن رنگهای دیگری مثل سبز و خردلی جذابیت بیشتری به سطوح کاشیکاری شده می‌بخشد ترکیبات آجر و کاشی نیز در این دوره مشاهده می‌شود. مسجد کبود تبریز و مسجد گوهرشاد به‌لحاظ تزیینی بسیار متنوع،  موفق و قابل توجه هستند.

   صفویان با غلبه بر دشمنان،  بعد از حدود نه قرن،  اولین دولت ملی ایران را تشکیل دادند و مذهب شیعه را به‌عنوان مذهب رسمی ایرانیان معرفی کردند. آنان،  علیرغم همة درگیریهایی که با ازبکها و عثمانیها داشتند،  دورة درخشانی از هنر را رقم زدند. ساخت بناهای متعدد مذهبی و غیرمذهبی زمینه‌ساز شکوفایی تزیینات معاری شد. در این دوره استفاده از کاشی هفت‌رنگ به دلیل سهولت وسرعت انجام کار رونق بسزایی گرفت،  تا جایی که کمتر بنایی از این دوره می‌توان یافت که از وجود کاشیهای هفت‌رنگ بهره‌ای نبرده باشد. مسجد امام اصفهان،  نمونة بارز از کاربرد کاشی هفت‌رنگ در تزیینات است. در این مسجد برای اولین‌بار هنرمندان جرئت پیدا کردند که تمام فضاهای داخلی و خارجی را با پوشش یکدست کاشی هفت‌رنگ بپوشانند. رنگ لاجوردی به‌عنوان زمینة کار و رنگهای فیروزه‌ای،  سفید،  سیاه،  اکر،  سبز و قهوه‌ای دیگر رنگهای این کاشیها را تشکیل می‌دهند. نقوش استفاده شده بیشتر گیاهی و به لحاظ طراحی و تنوع بی‌نظیرند.

بعد از این مقدمه در زمینه معماری اسلامی(مساجد) ، اصول ، مبانی ، واجزاء آن  بحث خود را در زمینه معماری اسلامی  وویژگی های آن در دولتها وحکومتهای شیعی ادامه می دهیم .

در این قسمت ابتدا مختصراَ به ذکر بعضی از دولتهای شیعی  با محوریت مسجد  پرداخته ودر مرحله آخر معماری اسلامی رادر دولت صفویه به صورت مفصل تری  بحث خواهیم  کرد. ، و این به چند دلیل می باشد :اول؛ به خاطر اینکه دولت صفویه به عنوان مهمترین ،  قدر تمند ترین ،  وبزرگترین دولت شیعی (اثنا عشری)در طول تاریخ می باشد.دوم؛به این خاطر است که این دوره معماری اسلامی دارای یک نقطه عطف،  در سیر تکاملی خود میشود .

الف) دولت علویان طبرستان

این سلسله که جزءاولین دولتهای شیعی است ،  درشرقی ترین مناطق جهان اسلام در  طبرستان تشکیل شد. به علت کوتاه بودن مدت حکومتشان از لحاظ معماری اسلامی تحول خاصی را انجام ندادند .وتنها گزارشاتی که در مورد این سلسله در رابطه با مسجد در دست است مربوط به فعالیت های سیاسی- فرهنگی ای می باشد که حاکمان آن انجام داده اند نظیر:

الف)ساختن مسجد در مناطق تازه مسلمان شده توسط ناصر کبیر(الکامل فی التاریخ ج 6، ص48 وص404/تاریخ تشیع ج2ص14)

ب)ساخت مسجد در دیلم توسط یحیی بن زیدبغد از اسلام آوردن مردم آنجا(الحدائق الوردیه  فی ماقب ائمه الزیدیه ص 197  /...ص18)

ج)اقدامات عمرانی الثائر بالله ابوالفضل مانند ساختن مساجد، مدارس موقوفات آنها(تاریخ طبرستان ص284)

ب)دولت فاطمیان

به قدرت رسیدن فاطمیان در شمال افریقا و شام، معماری اسلامی را گسترش و تنوع بخشید.استفاده از تجربه قدما با افزایش تزیینات سنگی و گچی و چوبی تحولی بسیار درهنر اسلامی ایجاد کرد.از زیباترین نقشهای معماری این عصر به کارگیری کتیبه هایی باخط زیبا و تزیینی کوفی بر زمینه آرابسک است که نشان دهنده زیبایی اعجاب انگیزخوش نویسی در معماری است.

فاطمیان ومسجد الازهر

این مسجد بین سالهای ۳۵۹  تا ۳۶۱ هجری به دست جوهر صقلی،  فرمانده فاطمی،  و به امر خلیفه معز الدین الله همزمان با بنا نهادن قاهره،  ساخته شد. در رمضان سال ۳۶۵ هجری،  نخستین فعالیت های علمی در الازهر آغاز شد و علی ابن نعمان کتاب الاختصار را که نوشته پدرش بود در آنجا قرائت نمود و این نخستین سمینار برگزار شده در الازهر به شمار می آید.  در این سال،  علی ابن نعمان بنا به دستور معز الدین ،  اقدام به تشکیل حلقه هایی جهت مطرح ساختن آموزه های شیعی نمود.

 وی در این جلسات،  کتاب فوق را تدریس می نمود. این کتاب به عنوان نخستین متن درسی الازهر شناخته می شود. همچنین در  عهد عزیز بالله،  الازهر گامی دیگر به پیش نهاد و از یک نظام آموزشی خاص برخوردار گردید و مدرسین بر طبق برنامه درسی مشخص و با دریافت حقوق در آنجا به تدریس می پرداختند.

پس از حمله مغول،  الازهر به یگانه پناهگاه پژوهشگران مسلمان سرزمین های تصرف شده تبدیل شد و دانشمندان از نقاط دور و نزدیک به آنجا آمدند. از این رو،  در قرن هشتم و نهم هجری،  الازهر دوران اوج جلال و شکوه خود را می گذارند و علاوه بر علوم مذهبی،  سایر علوم نظیر پزشکی،  ریاضیات،  تاریخ،  جغرافیا و نجوم ،  تدریس می شد.

از لحاظ معماری مسجد اصلی در حقیقت یک مسجد به سبک  ستون دار ساده است و تأثیر پذیری آن از جامع قیروان آشکار است. چهار ردیف ستون،  نمازخانه را به پنج راهرو موازی با قبله تقسیم می کند. این راه رو ها در مرکز به وسیله شبستان محوری پهنی که به محراب گچ بری شده مسجد منتهی می شود ،  قطع می گردد. این پلان متقاطع t  شکل،  پیش از این در مساجد شمال آفریقا به کار گرفته می شد.  در جلو شبستان محوری،  گنبدی ساخته شده که تاریخ آن مربوط به سال ۵۰۹ هجری است و موقعیت آن،  یکی از گنبدهای مشابه را در قیروان به یاد می آورد.

تزئینات دوره فاطمی در قوس پشت بغلی ها و قاب دور پنجره ها مشاهده می شود که اغلب شامل نقوش طوماری و برگ های پر پیچ و تاب تاک است و به نیمه ای از برگ خرما با اشکال درختچه ای و خوشنویسی منتهی می شود که تأثیرات هنر شرقی را می نمایاند. بارو های مثلثی شکل بالای دیوارها به همراه نمونه های مشابه موجود در مسجد ابن طولون،  الگویی را برای معماری گوتیک ایجاد می کند که نمونه آن در کلیسای کرامر واقع در نور فولک انگلستان دیده می شود.

در قسمت غربی مسجد صحنی قرار دارد که ایوان هایی آن را در بر گرفته اند. این صحن در قرن ششم و در زمان حکومت خلیفه الحافظ ساخته شد. این صحن زیبا و ورودی آن در سال ۱۲۱۳ هجری به هنگام سرکوب دانشجویان مخالف به دستور بناپارت ویران شد و در سال ۱۳۱۲ مجددا بازسازی شد.

از آنجا که الازهر به تدریج به یکی از مراکز عمده معارف مذهبی تبدیل شد،  همواره مورد توجه حاکمان زمان بوده و تغییرات فراوانی در آن صورت گرفته و از شکل اولیه و ساده خود دور شده است. حاکمان و امیران هر یک به فراخور سلیقه خود و نیاز زمان،  بخشهایی را ویران کردند،  سازه هایی را به آن افزودند و گاه،  بخشی را از نو ساختند. لذا این مسجد سبکی تلفیقی دارد و نمی توان آن را به دوره ای خاص نسبت داد.

ج)دولت آل بویه

سلسله آل بویه یکی از قدرتمند ترین دولتهای شیعی است که در قرن چهار هجری روی کار آمد.همانطور که می دانیم قرن چهار اوج شکوفایی تمدن اسلامی در همه جهات بوده است .حال باید دید که آل بویه با آن همه امکانات وقدرتی کهدر اختیار داشتند چه سهمی در این عرصه داشته اند .

 با نگاهی به منابع تاریخی می بینیم که سلسله آل بویه بدون شک از لحاظ پیشرفت   در عرصه های علمی –فرهنگی- سیاسی واجتماعی در ایران وعراق توانست خدمات قابل توجهی را انجام دهد .این دوره شاهد سربرآوردن دانشمندان  در علوم مختلف ونیز توسعه معماری مساج وکتابخانه ها وتالیف کتاب  می باشیم.یکی از مهمترین دلائل رامی توان این دانست که حاکمان این سلسله، و وزراء آن ،  خود از علما وبزرگان این عرصه ها بوده اند همچون عضد الدوله دیلمی ، ابوعلی فارسی ، ابوالفضل بن عمید و...(تاریخ حکماء ، ص107-205-207-251-562)

از جمل ثمرات حضور این علماء ،   پی گیری سیاستهای ‌مذهبی از جمله؛ احیای‌ شعایر شیعه‌ از قبیل‌ ذکر جملات: «خیرالعمل‌ و اشهد ان‌ علیاولی‌ الله» در اذان‌ و نیز برگزاری‌ مراسم‌ جشن‌ و سرور در سالروز عید غدیر خم‌ و همچنین‌ بزرگداشت‌ واقعه‌ خونین‌ و تاریخی‌ کربلا و زیارت‌ اماکن‌ متبرکه‌ و مقدس‌ می باشد. که این را می‌توان‌ از جمله‌ عملکردها و سیاست های‌ دینی‌ آل‌ بویه‌ و تاثیرگذار بر جهان‌ اسلام‌ برشمرد. ‌از پیامدهای‌ مهم‌ در سیاست‌ گذاری‌ دینی‌ حکومت‌ آل‌ بویه،  تضعیف‌ جایگاه‌ خلافت‌ عباسی‌ بوده‌ که‌ بعد از آن‌ در تاریخ‌ اسلام،  شاهد ایجاد اندیشه‌ یکسان‌ نگری‌ وگسترش‌ علم‌ و مذهب‌ شیعه‌ در سطح‌ جهان‌ می‌باشیم.

از لحاظ معماری نیز این دورره حائز اهمیت  بوده ونیازمند مطالعه بیشتری می باشد. چرا که می بینیم  در این عصر سبک معماری اسلامی در ایران ، خصوصاً در مساجد،  دوره بازگشت به سوی معماری سنتی خود می باشد. یعنی معماری به سبک  ایوان دار  دوباره احیا می شود وبه مرور جای معماری به سبک ستون دار وعربی را می گیرد.هر چند کهاوج این تحول بعدها در دوره سلجوغی ان وبیشتر از آن در عصر صفویه می باشد.

در میان حاکمان  آل بویه عضد الدوله بیشترین همت را در امر آبادانی ومعماری مسجد بعکار برده است بطوریکه در امر بازسازی وتعمیر مساجد جامع ودیگر مساجد هزینه بالایی را صرف کرد.( تاریخ حکماء ج6 ، ص 477-482)

د)دولت  صفویه

شاه اسماعیل موسس سلسله صفویه بود که از سال 1502/908 تا 1736/1149 در ایران ادامه یافت. پس از تاج‌گذاری مذهب رسمی ایران را شیعه 12 امامی در ایران اعلام کرد که همین مسأله تغییراتی را در هنرهای اسلامی این دوره به ‌وجود آورد. وی توجه فراوانی به فرهنگ و هنر ایرانی داشت و باعث شد هنرها که در آن دوره متأثر از فرهنگ مغولی در اواخر دوره تیموری بودند بازگشتی مجدد به شیوه‌های ایرانی داشته باشند. ولی دستاورد وی بیشتر در زمینه هنرهای زینتی مانند نقاشی- قالی‌بافی- مینیاتور و... می‌باشند تا در معماری، چرا که از ویژگی‌های بنیادی معماری دوران صفویه توجه و تأکید بر عنصر تزیین است .

امروز هیچ بنای بزرگی که بتوان آن را مشخصاً به شاه طهماسب نسبت داد وجود ندارد و در اسناد مربوط به آن دوره نیز تنها بنایی که از آن نام برده شده مسجد جامع قزوین است که ساخت آن توسط شاه اسماعیل آغاز شد. ( معماری ایران،   ،  ص 206)

پس از وی فرزندش به نام شاه اسماعیل دوم در سال 1576/984 به تخت نشست و قزوین را پایتخت خود ساخت. در سال 1586/995 شاه عباس حاکم هرات شد و در سال 1597/1006 پایتخت خود را به اصفهان منتقل کرد. با ظهور او عصر زرین معماری دوران صفوی آغاز گردید. به خاطر بلند پروازی‌ها،  پیگیری،  استعداد درخشان،  ذوق هنری او و با کمک ثروتی که حکومت شایسته‌اش پدید آورده بود در معماری دوران تازه‌ای ایجاد گردید که در آن نقش مایه‌های هنری با رنگ‌های بی‌نظیر خود به مجموعه‌هایی هنری بسیط و گویا تبدیل شد که این دوران عصر اعتلا و آخرین نمایش معماری اسلامی ایران است بیشتر بناهای باشکوه امروز ایران متعلق به این دوران است.

نفوذ علماء در حکومت  صفویه و تاثیرآن در معماری

در دوره صفویه با نفوذ علماء در حکومت صفویه که معمولا از علماء شیعه بودند تقریبا امور مملکتداری ِدربار ، به اسلام نزدیکتر شده بود.

یکی از این امور، فعالیتهای عمرانی و به نحو اخص،  معماری مساجد و بناها و اماراتی ست که مسلمانان  در طی روز با آن سرو کار داشتند.تاثیر حضور علماء در دربار  به این شکل بود که یا معماران آن بناها ویا خود حاکمان صفوی تحت تاثیر آموزه های دینی بودند و این خود در چگونگی ساخت بناها وبه کار بردن نمادهای دینی در آنها موثر بود و گاهی می شد که خود علما، نظیر« شیخ بهایی»،  مستقیماً در ساخت این بناها شرکت داشتند.

 این مهم از آنجا که زاویه بصری افراد را پر می کرد ،  در روحیه آنها نیز تاثیر بسزایی داشت. نماد های عرفانی و اسلامی که در ساخت و نمای پل ها و مساجد و امارات  حکومتی به صورت ناخداگاهی بر روحیه افراد و به تبع جامعه تاثیر می گذاشت. از این رو آمار جرم و جنایت و بیماری های روانی و دغدغه های ذهنی افراد کم بود. افراد  ساده تر زندگی می کردند اما با کیفیتی بالاتر . البته نیاید معنای کیفیت را با معنای مدرن آن که ریشه در کمیت امکانات تکنولوژیک دارد اشتباه کرد.

ویژگی معماری عصر صفویه

با توجه به این که در دوران صفوی مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی ایران اعلام شد آن‌چه که در دوران صفوی در معماری اسلامی اتفاق می‌افتد توجه به مذهب شیعه و نوعی تصوف است که این توجه در بناهای متعلق به این دوران به‌وفور قابل مشاهده است.

پادشاهان و هنرمندان و معماران این دوران تأکید بر ایجاد نوعی وحدت و یکپارچگی بین مردم دارند تا بدین ترتیب بتوانند تداعی‌کننده وحدت الهی باشند و این امر به ایجاد سبکی در معماری اسلامی می‌انجامد که معروف به شیوه اصفهانی است و یکی از چهار شیوه معماری اسلامی ایران می‌باشد. اساس این سبک بر مبنای سادگی هر چه بیشتر در طرح‌ها و هندسه‌ی بنا می‌باشد تا به اصول سادگی که اساس اسلام است تداعی بخشد. ضمناً از دیگر اصول این سبک یکسان بودن تناسبات در بنا می‌باشد که همان مساوات و برابری انسان‌ها در پیشگاه عدل الهی را تداعی می‌کند.

از آن‌جا که پیدایش سلسله صفویه منجر به ایجاد غرور ملی شدیدی شد،  در آغاز درگیر شدن در جنگ از ایجاد هرگونه معماری در مقیاس وسیع مانع می‌گردید. با ظهور شاه عباس اول عصر زرین معماری صفوی آغاز شد. این معماری گرچه درخشان‌ترین عصر معماری ایران نبوده ولی عصر اعتلا و آخرین نمایش معماری اسلامی ایران است. اصفهان که از سوی شاه عباس به پایتختی برگزیده شد از مساجد،  کاخ‌ها،  پل‌ها،  خیابان‌ها و باغ‌های زیادی بهره‌مند شد.

توسعه بنای شهرها در دوره صفویه باعث شده در دوره کوتاهی شهرهای ایران بتواند با شهرهای استانبول و دهلی که پایتخت دیگر کشورهای اسلامی بودند،  به رقابت بپردازد. در معماری صفویه رنگ و تزیین نقش بسیار مهمی دارد و چنانکه گفته شد بناهای بسیاری از این دوره به جای مانده که اگرچه به لحاظ اصول معماری قابل توجه نیستند اما از لحاظ تزیین و شکل ظاهری بسیار زیبا و بی‌بدیلند. از ویژگی‌های بنیادی معماری دوران صفویه توجه و تأکید بر عنصر تزیین است.

در واقع معماران دوره صفوی به جای نوآوری مستقیم ترجیح می‌دادند تا بخش‌هایی از بناهایشان را تذهیب و آراسته نمایند. اشکال سنتی که در این دوره بدون تلاش چندانی به مقیاس عظیمی به کار می‌رفت،  به نهایت کمال خود رسید.

به‌طور کلی سبک معماری در دوره صفویه روبه سادگی هرچه بیشتر دارد. هندسه بنا ساده است و شکل‌ها و خط‌های شکسته به جای خطوط پیچ در پیچ گذشته متداول است و از پیمون بندی و تناسبات یکسان در ساختمان استفاده شده است. اما تکنیک‌های تزیینی متنوعی از قبیل آجرکاری،  کاشی کاری،  کتیبه‌نگاری،  گچ‌بری،  آئینه‌کاری،  تزیینات چوبی و حتی برخی از عناصر معماری مانند تویزه‌های کاذب،  مقرنس و سه کنج در حد کمال خود در این دوره مورد استفاده معماران و هنرمندان قرار گرفت. ( معماری ایران دوره‌ی اسلامی،    ص 279.)

جایگاه کتیبه در معماری عصر صفویه

فضای باز معماری اسلامی با هماهنگی و نظم نقش‌ها،  کتیبه‌ها و رنگ‌ها،  محیطی با عظمت همراه با خلوص معنوی پدید می‌آورد. انسان با ورود در این اماکن خود را در میان دنیایی معنوی می‌یابد که یادآور بهشتی است که قرآن از آن سخن به میان آورده است. وجود کتیبه‌ها در معماری اسلامی از خصایص بارز و با اهمیت فراوان هر بنایی است و در این‌جا می‌توان دو ویژگی مهم این کتیبه‌ها را برشمرد.

1ـ استفاده از خطاطی در معماری به عنوان عنصر تزیینی و عامل همسان نمودن انواع مختلف بناهای اسلامی است.که به عنوان مثال در قسمت‌های خارجی بنا،  همانند مناره‌ها، سردرها، و پایه گنبدها و در قسمت‌های داخلی محراب،  قبله و پایه داخلی گنبد کاربرد دارد .(هنر شیعی، ص 92.)

2- جدای از زیبایی تزیینی کتیبه‌ها،  آن‌ها در برگیرنده معانی و مفاهیمی هستند که انعکاس دهنده شرایط اجتماعی،  مذهبی و فرهنگی زمان نگارش آن‌ها و از طرفی دیگر نمایانگر تمامی خلاقیت‌های هنرمندان مسلمان و ظهور خلوص معنوی آن‌ها می‌باشد.

در کتیبه‌های دوره‌ی صفویه خط کوفی در کاشی‌کاری بناها به وفور استفاده شده ،  ولی خط غالب در کتیبه‌های این دوران، خط تعلیق،  خط رایج ملی دوره صفوی است. در دوره شاه عباس خط نستعلیق که آمیزه‌ای از نسخ  و تعلیق می‌‌باشد ابداع شد. از نمونه‌های این مصادیق به مسجد شیخ لطف الله،  مسجد امام، مدرسه نیم‌آورد اصفهان و... می‌توان اشاره نمود. در دوره‌ی صفویه مضامین کتیبه‌ها در اثر تغییر مذهب به شیعه تغییراتی می‌‌کند

متن عبارات کتیبه معمولاً اسماء مبارک حق تعالی،  آیات و سوره‌های قرآن،  نام‌های مبارک حضرت رسول (صلی الله علیه وآله وسلم) و ائمه طاهرین،  دعاها،  مناجات، بیان اعتقادات و شعارهای مذهبی تشیع،  نام سفارش دهنده‌ اثر،  نام حاکم و یا سلطان وقت،  نام سازنده اثر،  نام کاتب و خطاط،  تاریخ ساخت اثر،  اشعار فارسی و عربی،  گفته‌های بزرگان و حکما،  فرامین پادشاهان و عهدنامه‌ها و پند و اندرز را شامل می‌گردد.

 متن کتیبه ها با مفاهیم دینی ومذهبی در این دوران به سه موضوع دیده می شود.

ا-آیات قرآنی ؛ 2-دعا ؛ 3 -احادیث و روایات.

  دسته اول: به‌نظر می‌رسد که آیات قرآنی به‌عنوان بیش‌ترین تزیین بنایی سطوح خارجی و داخلی ساختمان‌ها کاربرد داشته است. کتیبه‌های قرآنی اغلب در برگیرنده‌ی جملاتی در اظهار ایمان و اعتقادات مسلمانان می‌باشد. این اعتقادات اغلب به خط کوفی،  معنوی ترین خط عربی نشان داده شده دور بنا و خاصه نزدیک محراب که جهت تجمع و تمرکز مسلمانان می‌باشد،  جای گرفته است. بدون شک علما و یا اشخاص دانشمند مذهبی،  نقش مهمی در انتخاب این آیات داشته اند زیرا که آنان به علت انس خاص با قرآن،  از مفاهیم و معانی ظاهری و باطنی آن بیش‌تر اطلاع داشته‌اند که البته در بعضی موارد خطاطان خود،  آیات را انتخاب می‌کردند.

 دسته دوم : در کنار استفاده از قرآن در کتیبه‌ها،  به گروهی از کتیبه‌ها برمی‌خوریم که در اهمیتی یکسان همانند آیات قرآنی مورد استفاده قرار گرفته‌اند. این دسته که دعا نامیده می‌شوند می‌توان به سه گروه مهم و مشخص تقسیم‌بندی کرد: گروه اول،  نام‌های زیبای خداوند را توصیف می‌کنند،  خداوند را ستایش می‌کنند و بازگوکننده توانایی‌های شگرف خداوند هستند. مثال‌های زیادی از این نوع اول در دوره صفوی قابل مشاهده و بررسی است. گروه دوم،  ستایش و دعا به پیامبر را در جملات گوناگونی مدنظر دارند و گروه سوم،  امام علی (علیه السلام) حضرت فاطمه (سلام الله علیها) دختر گرامی پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و حضرت امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) را مورد ستایش قرار می‌دهند. در این گروه ما همچنین شاهد ستایش دیگر امامان شیعه تا امام دوازدهم که هر یک پس از دیگری مسئولیت هدایت انسان‌های آزاده را برعهده داشتند،  می‌باشیم.( جایگاه قرآن، حدیث و ادعیه در کتیبه‌های اسلامی،  ص 61)

دسته سوم: کتیبه‌هایی که مزین بخش اماکن مذهبی می‌باشند،  گروه احادیث قدسی و نبوی هستند.

استفاده از احادیث هم نوع دیگری از کتیبه نگاری است. حدیث که بازگو کننده و منعکس کننده کلمات پیامبر و امامان است در کتیبه نگاری بناهای صفوی فراوان استفاده دارد. در مدرسه مذهبی نیم‌آورد و ایوان ورودی مسجد جامع اصفهان احادیثی از پیامبر به چشم می‌خورد.

کتیبه‌های با مفهوم دعا و حدیث نیز دارای بیان عرفانی است و این کیفیت خاص تا اندازه‌ای ناشی از جو شیعی است که در آن‌ها انعکاس یافته است. مظهر و مثال حقیقت معنوی در جهان مادی اولیاء هستند که مقام معنوی آن‌ها در سلسله مراتب هستی به منزله‌ی قطب عالم است.

تحولات مسجد جامع اصفهان در حکومت های شیعی

 مسجد جامع اصفهان  به عنوان یکی از مهمترین بناهای جهان اسلام  محسوب می شود .این به خاطر تغییر وتحولاتی است که در طول دوران وحکومتهای مختلف در آن انجام شده است و از هر دوره ای آثاری را در خود جا داده است.در واقع این بنا به عنوان کلکسیون ونمایشگاهی از آثار دوران مختلف می باشد.برخی از این تغییرات توسط شیعیان انجام شده است .در ادامه  به صورت مختصری نحوه ساخت وتغییراتی را که در این مسجد  داده شده ، (خصوصاً آثار شیعی ) ، در چند مرحله  ارائه میگردد.

مرحله اول: بنای اولیه مسجد را طایفه بنی تمیم روی تپه یهودیه بنا کردند و بعدها ثروتمندان زمین‌های اطراف منتهی‌الیه شمال غربی مسجد را به آن اضافه کرده و کم کم بنای فعلی مسجد جامع امروزین را شکل دادند.

مرحله دوم:«المستعصم» در سال 226 ه. وارد دومین مرحله تحول اساسی خود شد،  مسجد اولیه تخریب و مسجدی عظیم با وسعتی چند برابر مسجد اولیه جایگزین آن شد که به شکل مساجد جامع سایر شهرهای اسلامی همزمان خود بود.

 مرحله سوم: تحولات بعدی مسجد جامع اصفهان را باید در قرن چهارم ه.ق و اوج جنبش‌های ملی و تشیع و به دنبال آن ظهور سلسله آل بویه مشاهده کرد.

 انتخاب اصفهان به عنوان یکی از مراکز عمده فرمانروایی این خاندان مسجد جامع را دور از تحولات نگه نمی‌دارد و در این مرحله علاوه بر الحاقاتی که در جهت توسعه مسجد صورت می‌گیرد یک مرمت کلی نیز در آن انجام می‌شود که با کم کردن از فضای باز صحن مسجد یک دهانه با ستون‌های آجری نقش هندسی به شبستان‌های سرپوشیده دور آن اضافه می‌شود ولی این قدم در طرح اساسی مسجد جامع تغییر عمده‌ای وارد نمی‌سازد..

مرحله چهارم : اما شاید بزرگ‌ترین تحولاتی که به نوعی به مسجد جامع امروزین منجر شده است را باید در مرحله چهارم تغییرات یا به نوعی در دوره سلسله سلجوقیان  که گرایشات سنی واشعری داشتند، دنبال کرد. مسجد بزرگ‌ترین تغییرات را از نقطه نظر کالبد داخلی و خارجی در قرون پنج و شش ه.ق به خود دید و بزرگ‌ترین تحول معماری ایران اسلامی در این دوره تاریخی ایجاد شد،  درآمدن از پوسته مسجد ساده شبستانی به شکل مساجد چهار ایوانی که ویژه مساجد ایرانی است. با ساختن گنبد خواجه نظام‌الملک در جنوب و گنبد تاج‌الملک در شمال مسجد و ایجاد چهار ایوان،  مسجد از حالت شبستانی ساده درآمد. از این پس معماری مساجد چهار ایوانی ویژگی‌ بارز معماری مساجد ایران می‌شود.

از دیگر تحولاتی که در مسجد به دست دولت هایی با گرایشات شیعی انجام شد،  تغییراتی است که به شرح ذیل می باشد:

گنبد خواجه نظام‌الملک، در اواخر قرن نهم هجری به امر حسن بیک آق قویونلو از نو ساخته شده و مناره‌های طرفین ایوان هم ظاهرا در زمان او بنا شدند،  داخل یکی از مقرنس‌های ایوان کتیبه‌ای از اصلاحات و تعمیرات دوره حسن بیک بهادرخان در سال 880 ه.ق به چشم می‌خورد،  ازاره‌های مرمر و صفه‌های مختلف از کاشیکاری‌های معرق برجسته که قسمت‌های پایین این ایوان را تزیین کرده و کاشیکاری پشت بغل طاقنمای فوقانی و تحتانی اطراف صحن از دوره حکمرانی اوزون حسن به جا مانده،  باستان‌شناسان حدس می‌زنند اوزون حسن بیشترین تغییر را در ضلع جنوبی مسجد نسبت به سایر پادشاهان صفوی ایجاد کرده است،  کتیبه داخل هلال این ایوان و کتیبه نمای دور طاق آن که 14 لوح بزرگ و 13 لوح کوچک است از زمان شاه طهماسب ایجاد شده و کتیبه ایوان آن به نام اوست.

ضلع جنوبی

 کتیبه افقی فوقانی ایوان جنوبی از دوره شاه عباس ثالث  حاکی از تعمیرات آن زمان مورخ 1070 ه.ق است. در سمت غرب چهلستون دیگری از قرن 11 ه.ق از زمان شاه عباس کبیر وجود دارد که سبک ساختمان طاق‌‌ها و ستون‌های آن از چهلستون‌های سلجوقی واقع در همین ضلع پیروی می‌کند و آن را به نام چهلستون شاه عباسی می‌شناسند. ایوان ضلع جنوبی به ایوان صاحب معروف است.

ضلع غربی

 ایوان غربی‌ای که در دوره سلجوقی و اوایل قرن ششم ساخته شده در ابتدای قرن 12 در زمان شاه سلطان حسین صفوی داخل و خارج آن با کاشی‌های زیبا تزیین شده و از حالت آجری ساده سلجوقی خارج می‌شود،  شبستان بزرگ مسجد در جنوب این ایوان در قرن نهم ساخته شد که شمال آن دارای سردر کاشیکاری نفیس است،  محراب زیبای گچی این شبستان که از عجایب صنعت گچ‌بری ایران و دارای تزیینات گل و بته است در عهد اولجایتو پادشاه وقت ایلخانی است که مذهب شیعی داشته است.

ضلع شمالی

ضلع شمالی در عهد دوم سلجوقی ساخته شده و از قسمت‌های جالب آن قطعه سنگ یکپارچه مرمرینی است که در انتهای ایوان واقع شده و خطوط زیبای کوفی گل و بته‌دار در طاق بالای این قطعه واقع شده یک کتیبه گچ بری از دوره شاه سلیمان صفوی در اواخر قرن 11 ه.ق نیز در آن جا وجود دارد.

ضلع شرقی

داخل ایوان وسط این ضلع یک کتیبه کاشیکاری دوره شاه سلیمان صفوی حاکی از تغییرات بعدی است و طاق مقرنس آن نمونه بارز هنر نمایی استادان این فن است.

نماد های شیعی در کتیبه‌ها :

1- استفاده از اسماء پیامبر وائمه (علیهم السلام):

 در محراب مسجد حکیم ، شکر و ستایش خداوند در نام‌های مختلفی در ستاره‌های هشت پر نشان داده شده و در بعضی از این ستاره‌ها نام حضرت محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) و حضرت علی (علیه السلام) به صورت منفرد یا با هم آورده شده است. همچنین نام دوازده امام با خط زیبای ثلث در حاشیه طاق محراب حک شده،  وجود دارد. در این‌جا هنرمند مسلمان توصیف و ستایش خداوند را با ستایش پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و حضرت علی (علیه السلام) و حتی دیگر امامان شیعه آمیخته است. این نوع از کار انعکاسی از افکار شیعی زمان و تداعی این پیام می‌باشد که هر کس به دوستی امامان معتقد باشد متعاقباً دوستی با خدا را به ارمغان آورده است.( جایگاه قرآن،  حدیث و ادعیه در کتیبه‌های اسلامی ص 76 )

2-استفاده فراوان از ذکر صلوات طبق اعتقاد تشیع:

 یعنی: «اللهم صل علی محمد و آل محمد» خداوندا درود فرست بر محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) و خاندان محمد. به‌عنوان نمونه مسجد امام گنبد مدرسه‌ی چهارباغ و مدرسه‌ی کاسه گران اصفهان همگی دربرگیرنده این دعای معروف شیعی هستند. این دعا یکی از معروف‌ترین دعاها در میان مسلمانان شیعه است که در هر موقعیت و زمانی قرائت می‌شود. به‌طور کلی مسلمانان شیعه با این دعا پرورش می‌یابند و بزرگ می‌شوند. ( جایگاه قرآن،  حدیث و ادعیه در کتیبه‌های اسلامی ص 74 )

3- کاربرد ذکر شهادتین طبق اعتقاد تشیع:

کلمه شهادتین «لا اله الا الله»،  «محمد رسول الله»،  غالباً در مساجد دوران اسلامی دیده می‌شود که دربرگیرنده‌ی دو اصل اساسی اعتقادات مسلمانان که اصطلاحاً توحید و نبوت نامیده می‌شوند،  می‌باشد. اما در برخی مساجد و اماکن مذهبی شیعیان ما به جمله دیگری برمی‌خوریم که به دو جمله شهادتین‌ اضافه شده است و آن کلمه‌ی «علیاً ولی الله» (علی دوست و یار خداوند است) می‌باشد،  که به امامت از اصول شیعه اشاره دارد. در ایوان مرکزی مسجد جامع اصفهان کلمه شهاده‌ی لا اله الا الله،  محمد رسول الله،  علیاً ولی الله مشهود است. در این‌جا حضرت علی (علیه السلام) به‌عنوان جانشین پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و امیرالمؤمنین توصیف شده است. ترکیب کلمات الله،  محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) و علی (علیه السلام) در این‌گونه نمونه‌ها انعکاس دهنده‌ی اعتقادات مسلمانان شیعه زمان می‌باشد و روشن می‌سازد هر آن‌کس به عشق خداوند معتقد باشد می‌بایست به دوستی پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و امام علی (علیه السلام) اعتقاد داشته باشد. (هنر شیعی،  ص 98)

4-به کار بردن فراوان اسماء طیبه:«الله ، محمد ، علی»

«لله،  محمد،  علی» ترتیب این نام‌های مبارک در خیلی از مساجد و اماکن مقدس شیعیان دیده می‌شود. دیوارها این نام‌های مبارک را در کوفی بنایی جلوه گر می‌کند. کاربرد این نمونه از تزیینات کتیبه‌ای دعاگونه همچنین در مدرسه نیم‌آورد و مسجد امام اصفهان قابل مشاهده است. البته ترتیب نام‌های «الله،  محمد،  علی» در هر در تمام دوران اسلامی بکار برده شده است. اما مشخصاً استفاده از نام علی (علیه السلام) در مساجد و اماکن مذهبی زمان صفوی بیشتر می‌باشد و نکته‌ی دیگر اینکه در همه‌ی این موارد،  هنرمند سعی کرده است که ترتیب آوردن نام‌های «الله،  محمد،  علی» را حفظ کند و هرگز سعی نکرده است که نام محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) قبل از الله و نام علی (علیه السلام) را قبل از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) منعکس کند.( جایگاه قرآن،  حدیث و ادعیه در کتیبه‌های اسلامی، پیشین،  ص 83.)

5- دعا وتوسل به امام علی (علیه السلام):

گروه دیگری که در تقسیم‌بندی کتیبه‌ها قابل توجه‌ است،  ستایش حضرت علی (علیه السلام) به تنهایی است. هنرمندان مسلمان   با نوشتن و نگاشتن دعا خطاب به حضرت علی (علیه السلام) بر زمینه و اشیاء مختلف،  احترام و اعتقاد قلبی خود را نسبت به آن حضرت اعلام می‌داشتند.

متوسل شدن به حضرت علی (علیه السلام) در مصائب و سختی‌ها یکی از نمودارها و جلوه‌های دلبستگی به اهل بیت در میان مردم زمان است که آن‌ها علی را تنها یاور خود در مقابل مشکلاتشان می‌یابند. (هنر شیعی،    ص 108.)

6- به کار بردن اسم مبارک «علی علی علی »

«علی علی علی» یکی از مشهورترین تجلی امام علی (علیه السلام) در کتیبه نگاری است که تقریباً در بیشتر اماکن مقدسه‌ی شیعیان خصوصاً صفوی دیده  می‌شود. این کلمه مبارکه همراه با تکرار فراوان مورد استفاده هنرمندان خوشنویس جهت تزیینات اماکن مقدس صفوی بوده است.( جایگاه قرآن،  حدیث و ادعیه در کتیبه‌های اسلامی ،  ص 83.)

7-کاربرد اسامی دوازده امام (علیهم السلام)

 ستایش دوازده امام هم در مثالهای زیادی آورده شده است و بر طبق عقاید شیعی،  آن‌ها جانشینان برحق پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) هستند،  آن‌ها دانش کافی و عمیق در رابطه با اسلام دارند و آن‌ها از انجام گناه معصوم می‌باشند. در چوبی امامزاده اسماعیل اصفهان و محراب مسجد شیخ لطف ا… اصفهان از جمله نمونه‌های این بخش می‌باشد.  (هنر شیعی،  پیشین،  ص 108.)

8-استفاده از  سخنان اهلبیت (علیهم السلام)

احادیثی که بازگو کننده و منعکس کننده کلمات پیامبر و امامان(علیهم السلام) است، که در کتیبه نگاری بناهای شیعی فراوان استفاده دارد. در مدرسه مذهبی نیم‌آورد و ایوان ورودی مسجد جامع اصفهان احادیثی از پیامبر به چشم می‌خورد.( جایگاه قرآن،  حدیث و ادعیه در کتیبه‌های اسلامی،  پیشین،  ص 89. )

 

فهرست منابع

1-نهج البلاغه فیض الاسلام

2-الکامل فی التاریخ، تصحیح محمد یوسف الدقاق بیرت، دارالکتاب العلمیه، 1407

3-المساجد و احکامها، محمد ابراهیم الجناتی

4-الحدائق الوردیه  فی ماقب ائمه الزیدیه

5-تاریخ طبرستان، عباس اقبال ، تهران، پدیده خاور، 1366ش.

6-قفطی ، علی بن یوسف ، تاریخ حکماء، ترجمه فارسی ، تهران،  دانشگاه تهران 1371

7- آرتور ابهام پوپ،  معماری ایران،  ترجمه غلامحسین صدر افشاری،  انتشارات انزلی،  ارومیه،  1366 

8-محمدکریم،  پیرنیا،  سبک‌شناسی معماری ایران دوره‌ی اسلامی،  انتشارات معمار،  1383تهران.

9-مهناز،  شایسته‌فر،  هنر شیعی،  موسسه مطالعات هنر اسلامی،  تهران 1383،

10-مهناز،  شایسته‌فر،  جایگاه قرآن،  حدیث و ادعیه در کتیبه‌های اسلامی،  فصلنامه‌ی علمی پژوهشی مدرس،  دانشگاه تربیت مدرس،  تهران،  1381،

11- همنواختی کتیبه و نقوش هندسی در بناهای اصفهان عصر صفوی ، دکتر مهناز شایسته‌فر

12- هنر در قلمرو مکتب،  محدثی،  جواد؛

ثبت دیدگاه