باسمه تعالی
چکیده
نگارنده در نوشتار حاضر در صدد تبیین و تشریح بیانات مقام معظّم رهبری درباره «مسجد طراز اسلامی» است. در این راستا باید بازگشتی به صدر اسلام داشت و بررسی کرد که در آن زمان هدف از تشکیل بنای «مسجد» چه بوده و نیّات و خواسته های پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) در مورد مسجد چیست؟ ازاین رو مشخص کردن کارکرد مسجد در صدر اسلام میتواند بهترین الگو در تهیه و تدوین مسجد جامع طراز اسلامی باشد. بنابراین، با تشریح ویژگی ها و کارکردهای مسجد در صدر اسلام، سیمای مسجد طراز اسلامی، برای ما به خوبی روشن می شود. مسجد در صدر اسلام«کانون عبادت، تعلیم و تربیت، فعالیت های سیاسی، مرکز دادخواهی و قضاوت، پایگاه نظامی، پایگاه تعاون اجتماعی و وحدت اجتماعی» بوده است.
واژگان کلیدی: مسجد طراز اسلامی، کانون عبادت، تعلیم و تربیت، مرکز فعالیتهای سیاسی، مرکز دادخواهی و قضاوت، پایگاه نظامی، پایگاه تعاون اجتماعی و وحدت اجتماعی.
اشاره
امروزه، جامعه اسلامی ما همانند دیگر جوامع، از ویژگی ها و کارکردهای حقیقی مسجد در صدر اسلام فاصله دارد که برای رسیدن به الگوی مسجد طراز اسلامی نیاز به کم کردن این فاصله ها داریم، مسجد طراز اسلامی عهده دار نقش های مهمی در زمینه عبادی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و نظامی و... است.
برای تبیین جایگاه و شاخصه های مسجد طراز اسلامی باید بازگشتی به صدر اسلام داشت و بررسی کرد که در آن زمان هدف از تشکیل بنای «مسجد» چه بوده و نیّات و خواسته های پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) در مورد مسجد چیست؛ زیرا مشخص کردن کارکرد مسجد در صدر اسلام میتواند بهترین الگو در تهیه و تدوین مسجد جامع طراز اسلامی باشد. با الگوبرداری از مساجد صدر اسلام می توان به مسجد طراز اسلامی در جامعه کنونی دست یافت.
مطالعه ویژگی ها و کارکردهای مسجد در صدر اسلام، سیمای مسجد طراز اسلامی را برای ما به خوبی روشن می کند؛ فرازهایی از این و یژگیها و کارکردها را در این نوشتار مختصر ذکر مینماییم.
مفهوم «مسجد طراز اسلامی»
واژه «طراز» یا «تراز» در کتباه های لغت به معنای «قاعده، قانون، روش، طرز، رتبه، قسم، نوع، همشأن، هم پایه و هم سطح» است.[1]
مسجد طراز اسلامی عنوانی است که نخستین بار مقام معظم رهبری در پیامی که به نوزدهمین اجلاس سراسری نماز(18 مهرماه 89) اجلاسیه نماز دادند، خواستار رسیدن به چنین مسجدی شده اند. منظور از مسجد طراز اسلامی، رسیدن به مسجدی است بر اساس قاعده و روش صدر اسلام.
برخی از شاخصه های مسجدِ طراز اسلامی
1. مسجد، کانون عبادت
نام مسجد یادآور بندگی در برابر پروردگار متعال است. مسجد، جایگاه سجده است و سجده اوج عبادت و بندگی انسان برای خدا: «السُّجودُ مُنتَهَی العِبَادَه مِن بَنی آدَم»[2]و مسجد جایگاه عبادت خالصانه است: «وَ اَنَّ المَساجِدَ لِلّهِ فَلا تَدعُو مَعَ اللَّهِ أَحَدا»[3]؛ مساجد جایگاه خدا و برای خداست، پس با خدا کسی را نخوانید. خلاصه مسجد اسلامی، این است که زمینه را برای عبادت بر حضور، خالصانه فراهم نماید، تا مؤمنان در آن جا با پرداختن به نماز و ذکر دعا، زنگار غفلت را از دل و جان بشویند و با خدا انس بگیرند.
پیامبرگرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) از نخستین روزهایی که دعوت به اسلام را به صورت آشکارا مطرح ساختند، از کعبه و مسجدالحرام (اوّلین مسجد ساخته شده بر روی کره زمین) به عنوان پایگاه عبادی استفاده می کردند و در آن به قرائت قرآن و مناجات با خدا و اقامه نماز می پرداختند. شواهد تاریخی بیانگر آن است که مسلمانان را تشویق و ترغیب می نمودند تا به مسجد رفت آمد کنند و از برگزاری نمازهای پنج گانه در مساجد بدون عذر تخلف نورزند. این تأکیدات تا بدان حد هستند که خودداری از حضور در مساجد از روی بی اعتنایی، نوعی روی گردانی از سنّت پیامبر و موجب عدم قبول عبادات به شمار می آید.[4] همچنین نخستین کار پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) پس هجرت به مدینه ساختن مسجد در محلة «قباء» در نزدیکى مدینه بود. بنایى که بسیار ساده بود و در مدتى اندک، جایگاه عبادت مسلمانان به امامت رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) گردید.
2. مسجد، کانون تعلیم و تربیت
در صدر اسلام، مسجد افزون بر محل برگزاری مراسم عبادی، محل دانش آموزی نیز به شمار میآمد. براین اساس، پس از هجرت پیامبر به مدینه و ساختن مسجدالنبی، فصل نوینی در فعالیت های آموزشی مسجد آغاز شد. تعلیم و تربیت و آموزش احکام دین در مسجد صورت مىگرفت و پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) بیشتر پس از نماز صبح و عشا به سخنرانی و گفتگوهای علمی می پرداخت. این جلسه ها با حضور مردان و زنان مسلمان برپا می شد[5]که این از آشکارترین جلوه های آموزشی مسجد در مدینه بود. تفسیر قرآن و سخن گفتن درباره معانی آن، بخش درخور توجّهی از سخنرانی های پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) را تشکیل می داد.[6] افزون بر جلسه های سخنرانی پیامبر، کلاس های آموزشی گوناگونی نیز در مسجد تشکیل می شد.[7]
با این توضیحات، اهمیت جنبه های آموزشی مسجد معلوم می شود. پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) می فرمایند:
هرگونه توقّفی در مسجد لغو و بیهوده است، مگر برای سه دسته: کسی که پس از نماز به تلاوت قرآن می پردازد، آن که سرگرم ذکر و یاد خداست و کسی که به مباحثات علمی اشتغال داشته باشد.[8]
براساس روایت، تشکیل جلسه های علمی در مسجد، نسبت به جلسه های دعا، جایگاه والاتری دارد[9]و پاداش آن، ثواب عمره کامل یا حجّ کامل[10]و جهاد در راه خدا است[11]که رحمت خدا آنان را فرا می گیرد.[12] در این میان، طرح مباحث دینی در مسجد، فضیلت بیشتری دارد.
پس از پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)، ائمه(علیه السلام) نیز برای حفظ جنبه های آموزشی مسجد، تلاش های ارزنده ای انجام دادند.
مسجد، ابزارها و موقعیتی را در اختیار دارد که به کمک آن می تواند به آموزش و افزایش شناخت دینی نمازگزاران بپردازد. مسجد مکانی است که مسلمانان برای برپایی فرائض الهی و مجالس مذهبی در آن حاضر می شوند و این فرصت مناسبی است تا معارف و احکام دین نشر پیدا کند. البته نقش امام جماعت در این میان بسیار مهم است.
بدون در نظر گرفتن تاریخ بنای مسجدها، محققان و مورخان پذیرفته اند که بیش از پیدایش مدرسه، مسجد یگانه مرکز مهم آموزشی، فرهنگی در جهان اسلام بوده است. هرچند برخی از محققان از جایگاه های آموزشی دیگری همچون مکتب های خانگی و «دارالقرّا» نیز یاد کرده اند،[13] ولی فعالیت های آموزشی در این مراکز چنان محدود بوده است که ما امروزه اطلاعات قابل توجّهی درباره چگونگی آموزش در این مکانها در اختیار نداریم. حال آنکه نام مسجدهای مهم اسلامی که جایگاه فعالیت های آموزشی بوده، در تاریخ ماندگار شده است. حتی نام مدرسان این مسجدها، همراه با اطلاعات قابل توجّه دیگری درباره مطالبی که در مسجد تدریس می شده، در اختیار است.[14] پس از پیدایش مدرسه نیز تا سالها، مدرسه در دامان مسجد بنا می شد. ازاین رو، در بیشتر کتاب هایی که درباره مسجد به نگارش درمی آمد، از مدرسه بسیار سخن گفته می شد که این به سبب ارتباط بسیار نزدیک مسجد و مدرسه است.[15]
3. مسجد، کانون فعالیت های سیاسی
از آغاز اسلام، مسجد با مسائل سیاسی آمیخته شد. زیرا شریعت اسلام دینی است که در آن رابطه ای مستقیم بین فعالیت های عبادی و سیاسی وجود دارد. این ارتباط به روش های متعدد قابل تصوّر و درک است که از آن جمله، می توان به خطبه های نماز جمعه و بیان مسائل حکومتی و سیاسی و مسائل مهم اجتماعی توسط خطیب جمعه اشاره کرد، مسجد، پایگاه همه فعالیت های سیاسی جامعه اسلامی و در واقع، «دارالحکومة» آن بوده است. ملاقات رهبران و نمایندگان خارجی و تصمیم گیری های مهم در مساجد صورت می گرفت و حرکت های سیاسی، اجتماعی از مسجد رهبری و سازمان دهی می شد.[16]پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) پیش از هجرت به مدینه، با وجود فشار حاکم در مکه با برخی از گروه ها، در مسجدالحرام گفتگو می کرد. پس هجرت به مدینه نیز پیامبر در مسجد، با افراد و گروه های اعزامی از قبیله ها و طایفه های گوناگون گفتگوی سیاسی انجام می داد. در مسجدالنبی مکانی به نام «اسطوانةالوفود» برای این گفت و گوها در نظر گرفته شده بود.[17]
4. مسجد، مرکز دادخواهی و قضاوت
به گواهی تاریخ، مسجد نخستین مکانی است که پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) در آن به قضاوت و دادخواهی و حلّ و فصل اختلافات، منازعات و صدور احکام قضایی پرداختند و مکان دیگری جز مسجد برای قضاوت آن نقل نشده است.
قضات بعد از پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) همچنان در مسجد انجام می شد و این امر به قدری رایج بود که جایگاه قضاوت امام علی(علیه السلام) در مسجد کوفه به «دکة القضاء» شهرت یافته و همچنان باقی است. در روایتی به نقل از امام علی(علیه السلام) چنین آمده است: «به آن حضرت گزارش رسید که شریح قاضی امر قضاوت را در خانه اش انجام می دهد، فرمود: ای شریح به امور قضاوت در مسجد رسیدگی کن که همانا از دیدگاه مردم عادلانه تر است، و برای قاضی، قضاوت در خانه موجب خفّت اوست.»[18]
با گسترش جمعیت مسلمانان و کثرت منازعات و اختلافات، سازمان هایی به امر قضا در جامعه اسلامی پرداختند. پس از برقراری جمهوری اسلامی ایران، قوه قضائیه، یکی از قوای سه گانه نظام حکومتی، این امر برعهده گرفت. امروزه، جلسات شوراهای حلّ اختلاف با نظارت قوه قضائیه نیز در مسجد تشکیل می گردد. لازم به ذکر است که برخی از علما قایل به کراهت قضاوت در مسجد هستند.[19]
5. مسجد، پایگاه نظامی
به گواهی تاریخ، مسجد در صدر اسلام، محل برافراشته شدن پرچم سپاه اسلام و اعزام آنان به جبهه های نبرد بوده است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم)، خطبه هاى آتشین خود را که براى اعزام مسلمانان به جهاد و مبارزه با کفر و شرک بود، در مساجد ایراد مى کردند و حتّى آمادگی هاى قبل از اعزام هم در مسجد شکل مى گرفته است.
همواره مسجد، جایگاه گفتگو و مشورت در رویدادها بوده است و مهم ترین این مشورتها در حوزه نظامی و غزوات و تنظیم سیاست های دفاعی انجام می شده است.
بدون تردید، جامعه ای که در راه تحقّق ارزشهای اسلامی گام برمی دارد، هیچ گاه از دستبرد و تجاوز دشمنان دین ایمن نمی ماند؛ این رهنمود قرآن است که: «وَ لا یَزالُونَ یُقاتِلُونَکُمْ حَتَّى یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ؛ کافران همواره با شما می جنگند، تا آن گاه که شما را از دینتان برگردانند.»[20] از سوی دیگر، در جهاد اسلامی رسیدن به پیروزی، همواره در گرو برخورداری از نیروهای رزمنده مؤمن، معتقد و مکتبی است. مسجد در این زمینه، نقشی حیاتی را ایفا می کند؛ زیرا در حقیقت رزمندگان مدافع اسلام، پرورش یافته مساجدند. این مسجد است که در فضای قدس و طهارت و شکوفائی علمی، فرهنگی و تربیتی خود، بذر ایمان، آگاهی و روشن بینی را در جان و دل جوانان حقجو می پرورَد. دست پرورده های مسجد، گاه چنان به بار می نشینند که حتّی مربّیان خود را هم دچار شگفتی می کنند. آنان در نهایت خار چشم دشمنان دین و مایه عزّت و آبروی مسلمانان میشوند. خدای تعالی، ستم ستیزی این گونه مسلمانان پارسا و جهادگر را چنین ترسیم مینماید:«وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ کَزَرْعٍ أخْرَجَ شَطْئَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوی عَلی سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ؛ مثل پیروان راستین پیامبر همچون نهالی است که جوانه خویش را از زمین بیرون می آورد، رفته رفته نیرومند و استوار می شود و بر پای خویش می ایستد تا آنکه سرانجام مایه خشم و غضب کافران می شود.»[21]
پس مسجد از یک سو، مهد پرورش نیروهای مدافع اسلام و میهن اسلامی است. پایگاهی است که سربازان اسلام، آموزشهای عقیدتی را در آن جا سپری می کنند.
از سوی دیگر به هنگام بروز جنگ و پیدایش نا امنی در جامعه، مسجد بسان پایگاه و سنگری استوار برای رزمندگان اسلام عمل می کند. از آغاز اوج گیری انقلاب اسلامی ایران تا کنون، جلوههای پر فروغی از نقش مسجد در این زمینه رخ نموده است. بنابراین می توان گفت: مسجدی که در آن نیروهای بسیج مردمی گرد هم می آیند، تا از امنیّت و آسایش مردم پاسداری کنند، در واقع یکی از شاخصه های مسجد طراز اسلامی را داراست.
6. مسجد، پایگاه تعاون اجتماعی
گفتگو پیرامون مشکلات اجتماعی و چاره اندیشی برای رفع آنها، هنگامی به نتیجه نهایی می رسد که اقداماتی عملی را نیز در پی داشته باشد. مسجد، پایگاه عمومی مسلمانان و محلّ حضور قشرهای گوناگون است. ازاین رو جایگاه مناسبی برای تعاون اجتماعی مسلمانان و مشارکت آنان در راستای رفع نارسایی های اجتماعی.
در صدر اسلام توجّهی همه جانبه به تهیدستان و محرومان در مسجد به عمل می آمد که باید الگوی مساجد در این عصر قرار گیرد این توجّه عبارت بود از:
الف) کمک مالی؛ مسجد تنها محل خواندن نماز نبود، بلکه جایگاهی برای دادن صدقه و کمک به مستمندان نیز به شمار می آمد.
داستان معروف و تاریخی امام علی(علیه السلام) که در حال رکوع انگشتر خویش را به مستمندی بخشید، در مسجد به وقوع پیوست.
مسجد باید باعث برطرف کردن اندوههای دنیوی، افسردگی، و پناه گاه مسلمانان باشد.[22] در روایت آمده که پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) در مسجد با تهیدستان هم غذا می شد و با آنان افطار می کرد.[23]
امام رضا(علیه السلام) در گفتاری نورانی یکی از فواید و آثار سازنده نماز جماعت را ـ که معمولاً در مسجد برپا می شود ـ همیاری و تعاون مسلمانان بر«بِرّ و تقوا» بر شمرده است.[24] این سخن امام(علیه السلام)، باب علمی است که صدها باب علم دیگر از آن به روی انسان گشوده می شود. کارهایی مانند جمع آوری کمک برای نیازمندان، پرداخت وام، اعطای خدمات درمانی، اقدامات برای تسهیل ازدواج زوجهای جوان، برنامه ریزی برای عیادت و سرکشی از بیماران و اموری از این دست، همگی از مصادیق تعاون بر«برّ و تقوا» است. اهل مسجد باید فقر را از میان خویش برچینند با این همه، مساجد امروز، سنگینی این رسالت را کمتر بر دوش خود حس می کنند. در مساجد کمک به تهیدستان فراموش شده است یا حداقل به سمت و سوی نادرستی کشیده شده است. تهیدستانی که نقاب تعفّف برچهره زده اند و در هاله ای از شرم و نجابت، فقر را بی نیازی جلوه می دهند، مستحقان واقعی کمکها در مساجد هستند.
ب) اسکان مستمندان؛ اهل صفّه گروهی از مهاجرین و انصار بودند که از تهیدستی، منزل و سرپناهی نداشتند؛ پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) اینان را در صفّه مسجدالنبی(صلی الله علیه و آله وسلم) (سایبانی در آن مسجد) جای داد.
7. مسجد، پایگاه وحدت اجتماعی
مسجد، محل گردهمایی مسلمانان و تجلیگاه پرشکوه انسجام و یک پارچگی ملت مسلمان است. مسجد، حافظ سلامت دین و جامعه است و نمایش وحدت و همدلی نمازگزاران، بقای اسلام را تضمین می کند. حضور نمازگزاران در مسجد، امید دشمنان اسلام را به ناامیدی بدل می سازد.
وحدت اجتماعی، عنصری اساسی برای سلامت و بقای اصل و اساس هر جامعه ای است. مسجد در تحکیم این عنصر اساسی، نقشی بس بزرگ ایفا می کند. افراد مختلف، زن و مرد، بزرگ و کوچک، صاحبان افکار و سلیقه های مختلف، همه در یک جا گرد هم می آیند. همدل و همسو و دوش به دوش یکدیگر می ایستند.
بر پایه چنین ترسیمی از مسجد است که خداوند متعال، پیامبر خویش را از نمازگزاردن و حتّی حضور در مسجدی که وحدت جامعه اسلامی را دچار آسیب کند، نهی می نماید.[25] آن حضرت نیز نه تنها در چنین مسجدی حضور نیافتند، بلکه جمعی را فرمان دادند تا آن را به آتش کشند. حتّی بنابر نقلی، زمین آن مسجد به مزبله دان تبدیل شد.[26]
شواهدی نشان می دهد که پاره ای از مقرّرات نماز جماعت، همچون تأکید بر منظّم بودن صفها و اتّصال شانه های نمازگزاران، نهی از اینکه نمازگزار تنها در یک صفّ بایستد و یا موقع اذان از مسجد، خارج شود[27] و ... بدین منظور تشریع شده تا هم وحدت و هماهنگی مسلمانان بیشتر شود و هم بهتر به نمایش گذاشته شود.
ازاین رو می توان گفت: مسجد هر قدر وحدت و یکپارچگی مسلمانان را پایدارتر کند و قشرهای بیشتری از جامعه را در برگیرد، به مسجد طراز اسلامی نزدیک تر است. حضور پیروان مذاهب گوناگون در یک مسجد نیز نشانگر آن است که اختلاف های عقیدتی و مذهبی نتوانسته صف واحد مسلمانان را دچار تفرقه و پراکندگی کند. پس مسجد طراز اسلامی در مناطقی که پیروان مذاهب گوناگون زندگی می کنند، مسجدی است که همگان با وجود اختلاف های مذهبی، دوش به دوش هم در آن نماز بگزارند.
از نظر امام صادق(علیه السلام) کسی که در صف اوّل نماز جماعت برادران اهل سنّت حضور یابد و در صف اوّل بایستد، همچون کسی است که شمشیر خویش را از نیام برکشیده و آماده نبرد در راه خداست.[28]
راز این سخن امام(علیه السلام) روشن است. در حقیقت نمایش وحدت و همدلی مسلمانان، همان آرمان رسول خداست و ارزش آن کمتر از جنگیدن با دشمنان دین خدا نیست. پس مسجد طراز اسلامی در زمینه وحدت، مسجدی است که اتّحاد و یکپارچگی جامعه اسلامی را استوار نماید. نمازگزاران آن به راستی همدل و با صفا بوده، از کینه ها و کدورت ها به دور باشند و همدلی و اتّحاد خود را به دشمنان آشکار و نهان جامعه اسلامی نشان دهند.
الگوی مساجد صدر اسلام در فتاواى فقها و روایات حضرات معصومان(علیه السلام)
اکنون نمونههایى از اظهارات بزرگان را از نظر میگذرانیم:
1. شیخ طوسى(ره) در «النهایه» می نویسد: «پسندیده و مستحب است که مساجد بلند ساخته نشود، بلکه حد متوسطى از ارتفاع داشته باشند و مستحب است که سایبان و سقف نداشته باشد، و جایز نیست آویختن اشیای زینتى و تزئین مسجد و طلاکارى آن یا قرار دادن عکسها و تصویرها در آن؛ و جایز نیست که آن را داراى برج و بارو یا بالکن بسازند، بلکه باید بدون این موارد ساخته شود، و جایز نیست که مناره را در وسط مسجد بسازند، بلکه در صورت ساخت باید با دیوار مسجد ساخته شود و جایز نیست که از دیوار مسجد بلندتر باشد در هر حال.»[29]
2. مرحوم محقق حلى مینویسد: «مستحب است که مساجد بدون سقف باشند (روباز) و حرام است تزئین مسجد و نقاشى و آویختن تصاویر در آن. مکروه است مرتفع ساختن آن و برج و بارو قرار دادن و محرابهاى خاص در داخل آن ساختن.»[30]
3. مرحوم علامه حلى اظهار میدارد: «مستحب است ساختن مسجد بدون سقف. و حرام است تزئین و تصویر آن با نقشها و عکسها و مکروه است مرتفع ساختن و برج و بارو قرار دادن و محراب ساختن در دیوار مسجد.»[31]
برای تأیید این دیدگا هها به برخى روایات که به صراحت به این مسئله پرداخته اند توجه میکنیم:
الف) «پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) در حجة الوداع فرمود: به درستى که از علائم و شرایط نزدیکى قیامت از بین بردن ارزش نماز، پیروى از شهوات، آرزوهاى نفسانى و رفتن به سوى آن، بزرگ شمردن ثروت و فروش دین به دنیاست. پس در این هنگام قلب مؤمن مثل نمکى در آب، ذوب میشود به خاطر منکراتى که میبیند و توان تغییر آن را ندارد. سپس فرمود: در این هنگام منکر تبدیل به معروف شده و معروف منکر شمرده میشود و خائن امین شمرده شده و امین خیانت کار قلمداد میگردد، دروغگو تأیید شده و راستگو تکذیب میشود. سپس فرمود: در این هنگام مسجد، تزئین میگردد همان گونه که معابد یهود و نصارى تزئین میشود و قرآنها به زیور آراسته میگردد و منارهها طولانى و مرتفع میگردد و صفوف نمازگزاران زیاد شده ولى قلبهاشان با هم خشمگین و حرفها و آرایشان با هم درگیر و مختلف است. در این هنگام ثروتمندان برای تفریح و متوسطین براى تجارت و فقراء براى ریا و حرف دیگران حجّ را به جاى میآوردند. و همة اینها وقتى پیش میآید که محرمات خدا هتک شده و گناهها به انجام رسد و افراد شرور بر نیکان جامعه مسلط گردند و دروغ شایع شود و احتیاج محتاجان علنى شود و فقر همگانى شده و مباهات و فخرفروشى در بین مردم پیدا شود و نیکو شمارند آلات لهو رایج را؛ و امر به معروف و نهى از منکر ناپسند شمرده شود. پس این جامعه و افراد در ملکوت آسمانها به عنوان پلیدهاى نجس خوانده میشوند.»[32]
ب) در روایتى دیگر از قول پیامبر گرامى(صلی الله علیه و آله وسلم) میخوانیم: «چگونه خواهى بود اى «عوف» زمانى که این است به هفتاد و سه فرقه تقسیم شده که یکى از ایشان اهل نجات و بهشتی و بقیه در آتش عذاب الهى باشند؟ گفتم چه زمانى خواهد بود اى فرستادة خدا؟ فرمود: وقتى که فراوان شوند پلیسها و نگهبانان و به سلطنت رسند کنیزان و زیبا رویان بر منبرها نشینند و قرآن با نواى لهوى خوانده شود و مساجد تزئین گردیده و منبرها مرتفع شود.»[33]
به هر حال این مطلب براى محققان علوم اسلامى روشن است که در شریعت اسلام و در مسایل عبادى آن، روح بیتوجّهى به زخارف دنیایى و زینت هاى هوسآلوده و دورى گزیدن از آنها کاملاً جریان دارد و هرگز مناسبتى میان احکام اسلام و بازی هاى متجمّلانه و بزکسازیها نیست. اسلام با هنر و ذوق هنرى نقاش و حجار و... مخالفتى ندارد، ولى در دایره مسائل عبادى به این امور میدان نمیدهد. هنر در زندگى بشر نقش آفرین است و ارزشهای فراوان دارد، ولى هنر در عبادت از نوع هنرهاى ظاهرى نیست. آرایش دل و روح انسانی ابزار وسایلى دیگر میطلبد که بر هنرمندان حقیقى و صاحبان ذوق پوشیده نیست. هنرهای ظاهرى و بیرونى جایگاه بروز و ظهورش در امور مادى و بیرونى است و تنها دریچهای براى نظر به هنر درونى و معنوى میتواند باشد و بس. البته مسجد طراز اسلامی مسجدی است که از زیبایی ظاهری و معماری اسلامی برخوردار باشد. مسجد در طول تاریخ اسلام همواره محل تجلى هنرهاى هنرمندان اسلامى بوده و نمودارى از هنر معمارى و کاشیکارى و نقاشى و خطاطى و گچ برى و آیینه کارى و منبت کارى و صنایع دستى و دیگر انواع هنرها که در محرابها و مناره ها و گنبدها و منبرها و قندیلها و فرشها و پردهها و ظروف و شمعدانى ها به کار رفته است، مى باشد و صحیح است اگر گفته شود که مسجد نمایشگاه هنرهاى اسلامى است.
چنین مسجدی که بسیاری از اماکن مردم مسلمان باید ایجاد و در دسترس مؤمنان به آن باید آسان و میسر باشد. برای نیل به اهداف چنین مسجدی به چند نکته و توصیه رهبر فرزانه انقلاب نیازمندیم:
1. بنای مناسب و خوب و محکم و زیبای مسجد؛
2. حضور روحانی شایسته و پرهیزگار و خردمند و کارشناس و دلسوز در هر مسجد؛
3. ائمه جماعت باید آماده طبابت معنوی مأمومین خود باشند؛
4. حوزههای علمیه باید به یاری مساجد شتافته و در تأمین و تغذیه فرهنگی موردنیاز مساجد را یاری دهند؛
5. درس تفسیر قرآن و بیان حدیث ائمه (علیه السلام) و نشر معارف اسلامی- سیاسی از منابر مساجد باید تراوش کند؛
6. مساجد باید پایگاه و کانون موعظه بزرگان و پرورشدهنده اخلاق مردم باشد؛
7. هیئت امنا و مساجد باید دلهای پاک جوانان را جذب و مشتاق آمدن به مسجد کنند؛
8. با حضور جوانان و روحیه بسیجی باید محیط مساجد زنده و پرنشاط و آیندهنگر و امیدبخش باشد؛
9. پیوند بین مراکز آموزشی و مسجدها برای آموزش اهل مسجد برقرار شود؛
10. تشویق دانشآموزان و دانشجویان ممتاز محل در مساجد موردتوجه قرار گیرد؛
11. مساجد باید برای ارتباط با مزدوجین جوان، نخبههای علمی و اجتماعی و هنری و ورزشی محل مناسبی بوده و خدمتگزاران به مردم در این زمینه برنامهریزی نمایند؛
12. در عمران و آبادی و نوسازی مساجد همه مردم و دستگاههای دولتی و شهرداریها باید هریک سهمی مجزا و جداگانه به خود اختصاص دهند؛
امید است با این توصیههای ارزشمند نهضت مسجدسازی و تحوّل در مساجد در سطح کشور پدید آید؛ انشاءالله.[34]
پی نوشت ها:
[1] - ر.ک: کتابهای لغت: فرهنگ معین، لغتنامه دهخدا، ذیل واژه «طراز».
[2] - بحارالانوار، ج82، ص164.
[3] - جن، آیه 18.
[4] - تهذیب الاحکام، ج3، ص24، باب فضل الجماعة.
[5] - صحیح بخاری، ج1، کتاب العلم، باب 75، ش96.
[6] - التراتیب الاداریّه، ج2، ص222.
[7] - همان، ج2، ص233.
[8] - وسایل الشیعه، ج3، ص86، روایت 8.
[9] - منیة المرید، ص106.
[10] - همان.
[11] - محمد بن عبدالله زرکشی، اعلام المساجد باحکام المساجد، ص328.
[12] - مستدرک الوسایل، ج3، ص363، روایت 20، از ابواب احکام المساجد.
[13] - تاریخ احمد شبلی، آموزش در اسلام، ترجمه: محمدحسین ساکت، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1363 هـ.ش، پیوست 2 (نقدی بر کتاب تاریخ آموزش در اسلام) از مصطفی جواد، ص40.
[14] - همان، ص89 به بعد.
[15] - ر.ک: محمد زمان تبریزی، فرائد الفوائد در احوال مدارس و مساجد، تصحیح و تحقیق: رسول جعفریان، تهران، احیای کتاب و دفتر نشر میراث مکتوب، 1373.
[16] - ر.ک: فروع الکافی، ج8، ص341؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج11، ص9.
[17] - ر.ک: سیمای مسجد، ص207-236.
[18] - مستدرک الوسائل، ج3، ص197(چاپ قدیم).
[19] - شرایع الاسلام، ج1، ص152.
[20] - بقره، آیه 217.
[21] - فتح، آیه 29.
[22] - وسائل الشیعه، ج5، ص263.
[23] - مستدرک الوسائل، ج3، ص38؛ بحارالانوار، ج80، ص350.
[24] - وسائل الشیعه، ج5، ص372، باب 1 از ابواب صلاة الجماعه، روایت 9.
[25] - توبه، آیه 108.
[26] - مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج5، ص110.
[27] - وسائل الشیعه، ج3، ص513، باب 35 از ابواب احکام المساجد، روایات 1 و 3 و ج5، ص460 و 471، باب 58 و 70 از ابواب صلاة الجماعه.
[28] - همان، ج5، ص382، باب5 از ابواب صلاة الجماعه، روایت7.
[29] - النهایه، ص109.
[30] - مختصر النافع، ص49.
[31]- تبصره المتعلمین، ص40 - 41.
[32] - وسایل الشیعه، ج11، ص276 – 278.
[33] - کنزالعمال، ج11، ص183، حدیث شماره 31144.
[34] - هفتهنامه شما، شنبه اول آبان 89، شماره 679، حمیدرضا ترقی، ص2.