چکیده
بى تردید، یافتن راه حل براى مشکلات اجتماعى، صرفا از توان دولت ها خارج بوده و برنمى آید. نگرش سیاسى و امنیتى به مسایل اجتماعى نیز روش لاپوشانى را تجویز نموده و به تخریب بیشتر جامعه مى انجامد. در این میان مراکز علمى و پژوهشى، نهادهاى مدنى مردمى به ویژه مساجد در جامعه اسلامى هستند که در کنار مردم و دولت ها یا حتى پیشاپیش آنان به چاره جویى برمى خیزند. مسجد، پایگاه تبلیغ دین اسلام بوده و بسیارى از آثار اجتماعى نظیر اخلاص و درستکارى، ساماندهى زندگى و نظم و تقوى برآن مترتب است. افرادى که بیشتر به مسجد مراجعه دارند، کمتر حقوق دیگران را ضایع نموده، زندگى خود را با نظم بیشترى توأمان ساخته و آثار و رفتار دینى در زندگى اجتماعى آنان نیز به چشم مى خورد.
از سوى دیگر، نقصان ارزش هاى دینى سبب بروز بى نظمى ها و آشوب هاى اجتماعى مى گردد. مشکلاتى که بدین وسیله به فرد منتقل مى شود، به خانواده وى منتقل شده، سپس این درگیرى و تشنج به محل کار نیز تسرى مى یابد. این سیکل باطل مرتبا تکرار شده در نهایت نابسامانى فرد و خانواده را در پى داشته و عدم امنیت در ساختار کلى جامعه به ویژه در سطح محله اى را افزایش مى دهد. هدف از انجام این تحقیق، بیان اهمیت تشکیل ستادهاى حفاظت اجتماعى در مساجد به ویژه مساجد محله اى و اداره آن در قالب تشکل هاى مردمى در جهت پیشگیرى از بروز و گسترش جرایم و آسیب هاى اجتماعى و به طور کلى نقش دین در کاهش آسیب پذیرى اجتماعى و ارتقاى سطح ارزش هاى اخلاقى و انسانى و بالا رفتن ضریب امنیت و مشارکت هاى مردمى و مسئولیت هاى اجتماعى در جهت کاهش مفاسد اجتماعى و اخلاقى در سطوح محله اى و شهرى و توجه به نقش امنیتى مسجد در شناخت مناطق و محلات فقرآلود و برقرارى عدالت اجتماعى در میان اقشار مختلف جامعه در راستاى افزایش هرچه بیشتر امنیت اجتماعى محله هاى شهرى است.
این مقاله، با اشاره به اصل ابشار و انذار (تأیید اعمال منطقى مطابق با دستورات الهى و رد و انکار اعمال غیرمنطقى)، به نقش تربیتى و امنیتى مساجد محله اى به عنوان خرده نظام هاى ارگانیستى و اجتماعى در از میان بردن احساس سرخوردگى اجتماعى افراد و کنترل کنش هاى نابهنجار در محلات شهرى مى پردازند.
مطالعه حاضر، پژوهشى توصیفى (Descriptive) است که در آن علاوه بر مطالعه اسناد و مدارک و منابع کتابخانه اى از شیوه مصاحبه با اساتید حوزه و دانشگاه بهره گیرى شده است.
واژگان کلیدى: امنیت اجتماعى ـ آسیب اجتماعى ـ خرده نظام ارگانیستى ـ سرخوردگى اجتماعى ـ عدالت اجتماعى ـ مفاسد اجتماعى.
کارکرد اجتماعى مساجد
مسجد به عنوان یک مکان، از دو جلوه متفاوت برخوردار است. به عبارت دیگر، دوگونه رفتارى در این مکان ویژه متجلى مى گردد که در امر تعلیم و تربیت و جهت دهى رفتارهاى فردى و جمعى افراد بسیار مؤثر است. دو جلوه ظاهرى مساجد، رفتارها و اعمال و روابط پسندیده دینى و مذهبى و مقبول شرع و دین رخ مى نماید و این در حالیست که در جلوه پنهانى مساجد، رفتارهاى شخصى، غیرجمعى و کنترلى رخ مى دهد. هنگامى که انسان ها به صورت جمع در حال برگزارى مناسک و انجام فرایض دینى هستند، رفتارهاى جمعى مقبول و عمومى ظاهر مى گردد. هنگامى که افراد به صورت غیرجمعى و به صورت فردى در مسجد ظاهر مى شوند خود به خود به محاسبه، کنترل و بررسى رفتارهاى شخصى و فردى خود مى پردازند. ویژگى مساجد به عنوان مکان هاى مقدس در مقابل سایر اماکن در این است که مسجد ماهیتا علاوه بر این که محلى براى تجمع و همبستگى جمعى است و انسان ها با حضور گروهى خود در آن به همبستگى رفتارهاى جمعى مى اندیشند، بلکه به طور مکانى و موقعیتى و با عنایت به نگاه خاص فردى که در آن مکان حضور مى یابد، خود به خود فرد را به درون خود ارجاع داده و آن چه را که در جمع از طرح آن پرهیز مى نمود، در حالت انفرادى به طرح آن مى پردازد. گفتنى است که طرح موضوعات و مسایل رفتارى و فکرى بیشتر حالت اصلاح کنندگى، ترمیمى و کنترلى دارد. براین اساس مى توان پذیرفت که هم حضور جمعى و هم حضور فردى در مساجد مى تواند رفتارهاى مطلوب فردى و جمعى را در فرد برانگیزاند و این در حالى است که سایر اماکن ممکن است تنها یکى از این حالات تأثیرى را بر جاى گذارند.
به عنوان مثال حضور در مدرسه، ماهیتا و به لحاظ موقعیتى که دارد، حضورى جمعى است و اثرات احتمالى آن تنها با حضور جمع معنادار مى گردد. به عبارت کلى، مدرسه جایى نیست که افراد بخواهند به طور انفرادى در آن جا حاضر شده و به فعالیت بپردازند. بدین ترتیب براى مساجد نیز مى توان نقشى دوگانه قایل شد. نقش نخست، کمک به اصلاح و انجام رفتارهاى جمعى افراد است؛ چرا که افرادى که در مساجد گرد هم مى آیند، از طریق دین و آیین ها و مناسک جمعى به یکدیگر متصل مى گردند و این از آن روى است که عقاید مذهبى درونى بوده و نیاز به آیین ها و شرکت در مناسک را در پى دارد. افراد با حضور در این مراسم و انجام فعالیت هاى عبادى، هویت جمعى خود را سامان مى بخشند. اگر چنانچه به رابطه میان دین و مذهب و ماهیت روابط و نهادهاى اجتماعى توجه کنیم، در این صورت کارکرد اصلى دین (تنظیم نیازها و کنش هاى انسانى از طریق جلب اعتماد به امور مقدس و اتصال افراد از طریق آیین ها و مناسک جمعى به گروه) خواهد بود. به هر حال مساجد مى توانند به ایجاد و تقویت رفتارهاى مقبول کمک کنند. رفتارهایى که ممکن است انجام آن در جامعه معمول باشد، ممکن است در مسجد پسندیده و مقبول نباشد. از این رو، کارکرد مهم مساجد، ایجاد تمایز میان رفتارهاى بطن جامعه با رفتارهاى داخل مسجد است.
به عبارت دیگر، براى ظهور و تجلى برخى رفتارها، لاجرم به موقعیتى مکانى به نام مسجد نیاز است.[1]
مساجد و تعاون اجتماعى
مساجد، پایگاه عمومى مسلمانان و محل حضور اقشار مختلف اجتماع به شمار مى آیند. از این رو، مسجد جایگاه مناسبى براى تعاون اجتماعى مسلمانان و مشارکت آنان در برطرف نمودن نارسایى ها و آسیب هاى اجتماعى است. مسجد در جایگاه اصیل خود، یک الگوى ارزش گذارى است؛ به عبارتى ارزش هاى فراموش شده مجددا در مساجد مطرح مى گردد. از دیگر نقش هاى اجتماعى مساجد. مى توان به کارکرد مسجد در پرورش نیروهاى متعهد اشاره نمود که حکومت اسلامى به آن ها نیاز دارد، زیرا مسجد بار هدایت فکرى و تربیتى نیروهاى جامعه را بر دوش دارد. در سایه رفت و آمد افراد به مساجد، اخلاق، آداب و خط مشى آنان تا حدود زیادى هویدا مى گردد که این خود در روابط افراد با یکدیگر سازنده و مؤثر است. حاکمیت اسلامى نیز مى تواند از این رهگذر، نیروهاى متعهد مورد نیاز خود را جهت تحقق فریضه امر به معروف و نهى از منکر شناسایى کند. در این راستا، در سایه تجمع و انسجامى که مؤمنان در مساجد مى یابند مى توان بهترین تشکل مردمى را جهت مبارزه با منکرات و مفاسد و آسیب هاى اجتماعى پى ریزى نمود.
مساجد و برقرارى عدالت اجتماعى
برقرارى امنیت و رفاه اجتماعى در جامعه، دامنه وسیعى از فعالیت ها و برنامه هاى پیش گیرانه، حمایتى و امنیتى و خدمات اجتماعى خاص را شامل مى گردد که تحت نظارت و کمک دولت ها و نهادها و گروه هاى مردمى نظیر مساجد، کانون هاى اجتماعى ـ فرهنگى، به منظور حفظ سلامت تمامى افراد جامعه، صورت گرفته و از دو رویکرد در جهت گیرى عام و خاص برخوردار مى باشد. در رویکرد عام، براى برقرارى امنیت اجتماعى با محوریت قرار دادن سلامت و با تأکید بر اصول پیش گیرى از ارتکاب جرم براى ارتقاى کیفیت زندگى آحاد مردم و مشارکت همه جانبه آنان، برنامه هاى ارتقایى پى ریزى و به مورد اجرا گذارده مى شود. در رویکرد خاص، ارایه خدمات اجتماعى به افراد به خصوص افرادى که در معرض خطر بیشترى نسبت به آحاد جامعه هستند، به ویژه در سطح خرد (محله اى) مد نظر قرار مى گیرد. در این راستا، اصول راهنمایى جهت تحقق امنیت اجتماعى به شرح ذیل مد نظر مى باشند:
1 ـ تأکید بر سلامت و سلامت محورى جامعه و ارتقاى مستمر کیفیت زندگى آحاد جامعه.
2 ـ تأکید بر ارایه خدامت امنیتى علاوه بر ارایه خدمات حمایتى.
3 ـ محور قرار دادن آسیب هاى اجتماعى و جرایم در مقابل افراد آسیب دیده و پیش گیرى از بروز آنها.
4 ـ بهبود و شناخت علمى و سیستماتیک آسیب اجتماعى و انجام برنامه هاى اجرایى پیش گیرانه در این خصوص.
5 ـ تأکید بر تسهیل شرایط مشارکت و رقابت مردم با نهادهاى مرکزى نظیر مساجد و تکایا در برنامه هاى امنیتى به ویژه امنیت محله اى.
ستادهاى حفاظت اجتماعى مساجد و برقرارى امنیت اجتماعى
همان گونه که مساجد از صدر اسلام تاکنون به عنوان مردمى ترین پایگاه اعتقادى و اجتماعى و مرکز نشر فرهنگ اسلام مطرح بوده اند، امروز نیز در مبارزه با تهاجم فرهنگى و تقویت فریضه امر به معروف و نهى از منکر پیش قدم مى باشند. با تشکیل ستادهاى حفاظت اجتماعى در مساجد به ویژه مساجد محله اى و اداره آنها در قالب تشکل هاى مردمى و سازمان یافته، کارکرد امنیتى و پیش گیرانه مساجد از بروز و گسترش جرایم و آسیب هاى اجتماعى پررنگ تر شده و به همان نسبت امنیت اجتماعى افراد جامعه به ویژه در سطح محله اى افزایش مى یابد. با تشکیل هسته هاى ستاد حفاظت اجتماعى به عنوان نهاد حفاظت اجتماعى صددرصد مردمى در بیش از یکصد هزار محله کشور، برقرارى امنیت اجتماعى در سطوح شهرى و محله اى هرچه بیشتر تضمین مى گردد.
در حقیقت، ستاد حفاظت اجتماعى عهده دار نقش کشف و پیش گیرى از وقوع جرم و در نهایت حفاظت از امنیت و نیازهاى اجتماعى جامعه توسط خود شهروندان است. به عبارت دیگر این ستادها به عنوان سیستم دفاعى هر محله در برابر بزهکاران و مجرمین فعالیت مى نمایند. با راه اندازى چنین هسته هاى اجتماعى در محلات و اماکن عمومى، آسیب هاى اجتماعى هر محله شناسایى و تحرکات مجرمین و بزهکاران اجتماعى محلات زیر ذره بین اعضاى مردمى ستاد قرار مى گیرد. در اغلب کشورهاى پیشرفته، امور امنیتى و حفاظت اجتماعى، به تشکل هاى مردمى و یا بخش هاى خصوصى نظیر کارآگاهان غیررسمى واگذار مى گردد. به عبارتى، این چنین تفکرى از سال ها پیش در جوامع توسعه یافته در حال اجراست. امروزه حفاظت از محیط زیست با تخریب کنندگان طبیعت و محیط زیست به مقابله مى پردازد، حفاظت اجتماعى نیز نقش مبارزه با بزهکاران و خاطیان اجتماعى را برعهده داشته و از آلوده شدن جامعه به جرم و بزه و ناامنى جلوگیرى مى کند. در کشورهاى اسلامى من جمله ایران، هسته هاى ستاد حفاظت اجتماعى در مساجد و یا کتابخانه هاى محله اى تشکیل مى یابد. با تشکیل ستاد حفاظت اجتماعى در مساجد محلات، حقوق و آزادى هاى شهروندان تضمین شده و با جلوگیرى از تعرض هاى نابجا به زنان، دختران، پسران و جوانان، امنیت گروه هاى سنى و جنسى مختلف تأمین مى گردد.
نقش دین و مساجد در کاهش آسیب پذیرى اجتماعى
عنصر عظیم اجتماعى دین، کارکردهاى ارزشمندى در تحرک و شادابى اجتماعى در عرصه هاى مختلف داشته، و عامل مهمى در سلامت جامعه و کاهش آسیب پذیرى اجتماعى محسوب مى گردد. از این رو بدیهى است که تقویت آن در جامعه به ویژه در سطح محلى و محله اى، به ارتقاى سطح ارزش هاى اخلاقى و انسانى و سلوک اجتماعى و بالا رفتن ضریب امنیت و مشارکت هاى مردمى و مسؤولیت هاى اجتماعى منجر گشته و کاهش مفاسد اجتماعى و اخلاقى و بسیارى از جرایم را نیز در پى دارد. این کارکرد ارزشمند و منحصر به فرد عنصر دین، آن را در میان سرمایه هاى اجتماعى متفوق ساخته و براین اساس باید در صدر کالاهاى عمومى در نظام برنامه ریزى کشور قرار گیرد. با نگاهى اجمالى به برخى کشورها از جمله جمهورى ترکیه مى توان مشاهده کرد که آن ها نیز على رغم تمایلات شان در پرداخت به مباحث دینى، به لحاظ کارکردها و تأثیرات عمیق دین بر بهبود و سلامت زندگى فردى و اجتماعى و برقرارى امنیت اجتماعى، به انجام سرمایه گذارى هاى کلانى در این بخش مبادرت نموده اند. مسجد محلى است که مشکلات اجتماعى با امید و وحدت در آن مطرح شده و ارضاى نیازهاى جسمى و روحى در سطوح تصمیم گیرى با نیت خیر در آن منعقد مى گردد. در مساجد مى توان شاهد بازگشت تمامى طبقات و اقشار مختلف جامعه بود. کدورت طبیعى افراد جامعه در آب زلال مساجد شستشو شده و حب و بغض هاى بیهوده و مظاهر دنیوى به فراموشى سپرده مى شوند، اگر مسجد نقش آفرینى خود در تهذیب روح اجتماع را به درستى انجام ندهد، شدت مشکلات و اضطراب هاى تمدن به ظاهر ماشینى، جامعه را درهم ریخته و انحرافات و آسیب هاى بسیار اجتماعى در جامعه بروز مى نماید؛ از این رو، مساجد با برخوردارى از کارکرد امنیتى خود، نقش به سزایى در مهار و از میان بردن آسیب هاى اجتماعى به ویژه در سطح محله اى ایفا نموده و بدین ترتیب موجبات برقرارى امنیت در محله ها و شهرها را فراهم مى آورند. با حضور در مساجد به عنوان مراکز عبادى اسلام، در اصل ظهور یک واکنش و رفتار و نه لزوما در کیفیت آن است. نقش امنیتى مساجد، نقش تکمیلى و تربیتى در جهت ایجاد و تقویت رفتارهاى مطلوب و نه صرفا نقش تثبیت رفتارهایى است که در مساجد رخ مى دهند.[2]
مساجد، حافظ و پاسدار جهان اسلام اند. در جهان اسلام بسیار اندک اند شهرهایى که از دیوارهایى بلند و مستحکم همچون سایر شهرهاى جهان برخوردار باشند. در جهان دژهاى استوارى برپاست که ضخامت و درازاى برخى از آن ها به به دیوار معروف چین مى رسد، و برج هایى بلند و مستحکم همچون برج هاى مستقر در شهرهاى اروپایى وجود دارند. این در حالى است که در جهان اسلام، تعداد دژها و دیوارها بسیار اندک است، زیرا در تمامى شهرها و محلات اسلامى، مساجد به عنوان دژهاى اسلام و مراکز مدافع امنیت اجتماعى و ایمان قدرت برتر آن به شمار مى آید. در گذشته امت هاى مسلمان تنها به فضل دین اسلام و وجود مساجد متعدد از فتنه هاى کوبنده و ویرانگر و آسیب هاى اجتماعى در امان مانده اند. به جرأت مى توان اذعان داشت، همان گونه که آیین مسیحیت به همت پیروان خود زنده ماند، جهان اسلام و امت مسلمان نیز به فضل وجود مساجد پایدار و زنده ماندند.
نقش مساجد در کنترل کنش هاى نابهنجار محلات شهرى
به راستى آیا هنجارها در حال دگرگونى است؟
آیا بى هنجارى در حال گسترش است؟
آیا به سوى فروپاشى اجتماعى پیش مى رویم؟
بى تردید، یافتن راه حل براى مشکلات اجتماعى، صرفا از توان دولت ها خارج بوده و برنمى آید. سیاسى و امنیتى دیدن مسایل اجتماعى نیز که روشى لاپوشانى را تجویز مى کند، به تخریب بیشتر مى انجامد. در این میان مراکز علمى و پژوهشى، نهادهاى مدنى و به ویژه مساجد در جامعه اسلامى و رسانه هاى همگانى هستند که در کنار مردم و دولت ها یا حتى پیشاپیش آنان به چاره جویى برمى خیزند. بى هنجارى یا نابهنجارى (Anomy) متضمن فقدان، گسست، شکست یا تعارض هنجارهاى اجتماعى است. این اصطلاح از منظر دورکیم، مبین حالتى نابهنجار است که در نتیجه گذار جامعه از انسجام مکانیکى به ارگانیک رخ مى دهد. به عبارت دیگر، بسط تقسیم کار، اگر چه زمینه ساز نیل جامعه به انسجام ارگانیک مى گردد، لیکن سبقت گرفتن رشد اقتصادى بر اصول و تنظیمات اخلاقى در فرآیند تفکیک پذیرى ساخت هاى اجتماعى و تخصصى شدن وظایف کارکردى، موجبات بروز آسیب هاى نابهنجار را فراهم مى آورد در چنین شرایطى، احساس سرخوردگى اجتماعى و همچنین نبود پیوندهاى جمعى فرد را وا مى دارد تا کنش هاى نابهنجارى را از خود بروز داده و با در گذشتن از نظم اجتماعى، درصدد ارضاى تمایلات خویش برآید. البته انجام این اعمال نیز چیزى از بى معنایى و احساس آشفتگى درونى فرد نابهنجار نمى کاهد؛ اما با این حال نظم عمومى را مخدوش مى نماید. این مفهوم، اما از نظر مرتن، نارسایى فشارهاى ساختى جامعه درهم نوایى با ارزش هاى فرهنگى و دینى بازگشته و بروز انحراف را ناگزیر مى سازد. به عبارت دیگر، اگر افراد براى نیل به اهداف مطلوب فرهنگى و دینى، نتوانند از ابزار مناسب اجتماعى بهره گیرند، ناچار به تأکید یک سویه به اهداف ساختى یا ارزش هاى فرهنگى و دینى بسنده کرده و یا به جاى چنین تأکیدى، راه انزوا و طغیان در پیش گرفته، و در نهایت سر از انحرافات اجتماعى در مى آورند. از آنجا که بحران ها و انحرافات اجتماعى محصول عدم تراز مبادلات داده ـ ستانده خرده نظام هاى اجتماعى بوده و تنش هاى اجتماعى، از ناتوانى خرده نظام هاى اجتماعى در ایفاى کارکردهاى ساختى آنها حکایت دارد، از این رو اگر چنانچه خرده نظام هاى اقتصادى و سیاسى جامعه اى نتوانند پول، قدرت، نفوذ و تعهد ایجاد کرده و یا خرده نظام هاى ارگانیستى شخصیتى، اجتماعى و رفتارى، از تولید نقش به تعلق، هنجار و ارزش باز مانند، بر این سیاق، بروز بحران ها و تنش هاى اجتماعى حتمى است. در اینجاست که نقش تربیتى و امنیتى کانون هاى عبادتى اسلام (مساجد) محله اى به عنوان خرده نظام هاى ارگانیستى و اجتماعى در از میان بردن احساس سرخوردگى اجتماعى و برقرارى ارتباطات گروهى، فرد یا افراد جامعه (به ویژه در سطح محله اى) را وا مى دارد تا به کنترل کنش هاى نابهنجار خود پرداخته و با رعایت نظم اجتماعى، از ارضاى تمایلات خویش که برخلاف مصالح اجتماعى آنان است، پرهیز نمایند. نقش امنیتى مساجد با نقش تربیتى این مراکز در ارتباط متقابل اند. منظور از نقش تربیتى مساجد، نقشى است که این نهادهاى مقدس در زمینه هاى روحى ایفا مى نمایند. آن گاه که مؤمن به مسجد وارد مى شود، در فضاى آکنده از قداست و طهارت، کانونى ساده و عارى از پیرایه هاى مادى اما انباشته از جلوه هاى معنوى و الهى، قرار مى گیرد. با آن که گناه در همه جا نکوهیده و زشت است، اما در مسجد قباحتى دو چندان دارد؛ از این رو، مؤمن باید تلاش و کوشش بیشترى در جهت آلوده نشدن به گناه، به زبان نیاوردن سخنان ظالمانه، تجاوز نکردن به حقوق دیگران، عدم ارتکاب به جرایم و آسیب هاى اجتماعى در چنین اماکن مقدسى انجام دهد. در حقیقت مراقبت بر به کار بستن چنین امورى، خود نوعى تمرین انجام کارهاى خیر و دورى از بدى ها و برقرارى امنیت در اجتماع است. از این رو، حضور در مسجد، تمرین توجه به خداست. آزمون مبارزه با نفس و ترک گناهان و فعالیت هاى خلاف (جرایم) است. به واسطه برخوردارى مساجد از روحیه گروهى، آثار سازنده و تربیتى حضور در مساجد، به تدریج به دیگر اعمال فرد و عملکرد سایر افراد نیز سرایت مى کند. در مکتب تربیتى اسلام، انزواطلبى و جمع گریزى به عنوان یک بیمارى روحى شناخته شده و در مقابل اجتماعى بودن و جمع گرایى ـ در حد معقول آن ـ نشانه سلامت روح و روان آدمى و تعادل فکرى وى به شمار مى آید. افزون برآن چه گذشت، مساجد معمولاً جایگاه طرح مشکلات و نارسایى هاى اجتماعى مى باشند. به طور طبیعى حضور در چنین اماکنى، روح تعهد و دردمندى را در فرد و افراد مى دمد. پرورش این خوى پسندیده در اشخاص خود نوعى مبارزه با روحیه بى تعهدى و بى تفاوتى است؛ یعنى روحیه اى که هرگاه در افراد جامعه به ویژه نسل جوان پیدا شود، آسیب هاى اساسى بر پیکره آن جامعه وارد مى گردد.
مساجد و عدم تضییع حقوق شهروندان
از آنجایى که دین مبین اسلام براى تمام شئون زندگى انسان برنامه و هدف دارد، مساجد نیز به عنوان سامان دهندگان رفتار دینى مردم و در قالب نظم رفتارى در حیات اجتماعى مطرح مى گردند. مساجد، پایگاه تبلیغ دین اسلام بوده و بسیارى از آثار اجتماعى نظیر اخلاص و درستکارى، ساماندهى زندگى و نظم و تقوى بر آنها مترتب است. افرادى که بیشتر به مساجد آمد و شد دارند، رفتارشان در تمامى مراحل زندگى به شکل مثبت مشهود است، کمتر حقوق دیگران را ضایع مى کنند، زندگى شان با نظم و توجه بیشترى توأمان است و آثار رفتار دینى آنان در زندگى اجتماعى آنان نیز به چشم مى خورد. از دیگر سو، نقصان ارزش هاى دینى، سبب بروز بى نظمى ها و آشوب هاى اجتماعى و نهایتا عدم برخوردارى شهروندان از امنیت اجتماعى مى گردد. مشکلاتى که بدین وسیله به فرد منتقل مى شود، به خانواده ى وى منتقل شده و سپس این درگیرى و تشنج به محل کار فرد نیز تسرى مى یابد. این سیکل باطل مرتبا تکرار شده و در نهایت نابسامانى فرد و خانواده ى وى را در پى داشته و عدم امنیت در کل جامعه را گسترش مى دهد.[3]
اشخاصى که پیوسته به مساجد آمد و شد دارند، با اهل ایمان و نمازگزاران و افراد منظم و متعبد در معاشرت و رفت و آمد هستند. ایمان و تعهد عملى آنان در معرض دید همگان قرار گرفته، به یک معیار شخصیتى و اعتبار اجتماعى نیز دست یافته و قهرا این جمعیت در روند داد و ستدهاى اقتصادى، خانوادگى و روابط اجتماعى و رفتارى آنان ملاک اعتبار و اطمینان قرار مى گیرد.
نقش امنیتى مساجد در شناخت فقرآلود
افزایش بحران در جهان سوم، اکولوژیست ها را در تحقیق بر روى موضوعاتى چون فقر، جرم و جنایت، اعتیاد به مواد مخدر و ناآرامى هاى اجتماعى مصمم تر ساخته است. در مطالعه آسیب شناسى اجتماعى، اغلب براین مطلب که عامل فقر بیش از سایر عوامل در پیدایش و تشدید مسایل و آسیب هاى اجتماعى شهرها و محلات شهرى مؤثر افتاده است. تأکید مى گردد. از این رو، نقش امنیتى مساجد شهرى در زمینه شناخت مناطق فقرآلود محله اى و شهرى، میزان درآمد خانواده و برقرارى عدالت اجتماعى در میان اقشار مختلف مردم رخ مى نماید.
نقش تربیتى مساجد و اصل ابشار و انذار
وجه تمایز انسان با دیگر موجودات خلقت در این است که انسان موجودى متفکر و داراى قوه اندیشه و تعقل است. هر شخص در اجتماع و طول زندگى روزمره به افعال و اعمالى مبادر مى نماید که ناشى از تراوشات فکرى و ذهنى وى مى باشد. حال ممکن است هر فعلى که انجام مى گیرد، در راستاى دستورات و فرامین دینى و اعتقادى نباشد. بعضا ممکن است برخى از این اعمال در تناقض با دین باشند؛ در این جاست که مساجد به عنوان کانون هاى محورى دین اسلام، در تأیید اعمال منطبق با دستورات الهى و رد و انکار اعمال غیر منطبق ایفاى نقش مى نمایند. از آن جا که اسلام دین جامعى است، حامل پیام و دستور براى تمام شئونات و مسایل زندگى انسان مى باشد. بالطبع بهترین مکان براى دریافت و پذیرش این دستورات، کانون هاى عبادى دین اسلام (مساجد) مى باشد؛ هم چنان که یکى از خصوصیات بارز دین اسلام که توسط پیامبر ابلاغ گردیده، اصل بشارت و انذار است. بشارت در واقع تأیید و تشویق اعمال است که فرد یا افراد جامعه در راستاى دین اسلام و دستورات الهى مطابق با قوانین زندگى اجتماعى به انجام آن مبادرت مى نمایند. در مقابل، انذار (ترسانیدن و هشدار دادن) به انکار و نهى فرد یا افراد جامعه از انجام اعمال خلاف و معصیت زا و جرایم اطلاق مى گیرد.
منابع و مأخذ
1 ـ سجادى، سید مهدى، مسجد و تعلیم و تربیت، ص 31 و 247 .
2 ـ نقیب السادات، مسجد و نقش آن در رفتار دینى مردم، ص 7 .
3 ـ الیاده، میرچا، دین پژوهى، ترجمه بهاء الدین خرمشاهى.
4 ـ جعفرى، محمد تقى، فلسفه دین.
5 ـ هیگ، جان، نقش اجتماعى دین، ترجمه بهزاد سالکى.