باسمه تعالی
چکیده
مسجد، بستری است که زمینه انتقال آموزه های قرآنی در گستره فردی، خانوادگی و اجتماعی را فراهم می کند؛ اما درحال حاضر به دلیل بهره گیری از روش های سنتی، میزان کارآمدی آموزش در آن کاهش یافته است؛ ازاین رو این آموزش ها نیاز به بازبینی و به روزرسانی دارد.
این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی و همچنین بهره گیری از آثار و دیدگاه های برخی از کارشناسان و اساتید این حوزه، بر آن است که راهکارهایی را برای بهروزرسانی آموزش قرآن کریم در مساجد ارائه کند. آنچه پیش روست، براساس عوامل مؤثر بر کارآمدسازی آموزش، همچون پیام و محتوای آموزش، توجه به مخاطب شناسی، ویژگی های مربی قرآن و سرانجام شیوه و ابزار انتقال پیام به دست آمده است. در فرایند ارائه این راهکار، هریک از عوامل یاد شده، مورد شرح و توصیف قرار گرفته اند. در این بین، «مخاطب شناسی» از درجه اهمیت و اولویت افزون تری برخوردار است؛ چراکه محتوای پیام، شیوه انتقال آن و سطح مربی به آن بستگی دارد.
کلیدواژه: مسجد، قرآن، پیام، مخاطب، مربی، شیوه، آموزش.
مقدمه
ادیان الهی که همگی برای رشد و تعالی بشر آمده اند، اساس رسالتشان بر تعلیم استوار بوده است. مبنای کار همه پیام آوران وحی، آموزش تعلیمات الهی بود که از جانب خداوند برای رشد و کمال و سعادت انسان ها فرستاده می شد. دین اسلام از آن جهت که آخرین شریعت الهی است و برای تمام زمان ها و مکان ها فرستاده شده، رسالتی سنگین تر برای هدایت بشر بر دوش دارد. (حسین زاده شانه چی، 1388: 29)
از سوی دیگر، نظام آموزشی هر جامعه، نشان دهنده ماهیت آن جامعه و دارای مشخصات معین و مخصوص به خود است. نظام های آموزشی ادیان مختلف نیز ویژگی های فلسفی و ظاهری مخصوص به خود را دارند؛ مثلا عقیده به تثلیث و تمرکز بر شخصیت مسیح و تقدیس وی و صلیب از مشخصات نظام آموزشی مسیحیت است و عرفان و تصوف و اخلاق از مشخصات هندویی به شمار می رود؛ اما نظام آموزش اسلامی بر پایه عقیده به اصول دین و انسانیت استوار است و علوم از آن جهت که به رشد معنوی انسان کمک می کنند، ارزش می یابند؛ هرچند بعد مادی و زندگی دنیوی انسان نیز در اسلام مورد توجه است، اما معنویات و ابعاد روحانی وجود انسان و اتصال به ملکوت، پایه های اساسی نظام آموزش اسلامی را تشکیل می دهند.[1]
از آغاز اسلام، مسجد به عنوان یک پایگاه آموزشی، کاربردهای گوناگونی داشته است. در سال های آغاز بعثت، با وجود جو اختناق و شرایط سختی که بر مکه حاکم بود، پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) در دورانی، یاران خویش را در مسجدالحرام گرد می آورد، برای آنان قرآن می خواند و واجبات و محرمات الهی را به آنان آموزش می داد. (محمدی، 1383: 31)
پس از هجرت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) به مدینه و ساختن مسجدالنبی، فصل نوینی در فعالیت های آموزشی مسجد آغاز شد. پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) بیشتر پس از نماز صبح و عشا به سخنرانی و گفت وگوهای علمی می پرداخت. این جلسه ها با حضور مردان و زنان برپا می شد که از آشکارترین جلوه های آموزشی مسجد در مدینه بود. تفسیر قرآن و سخن گفتن پیرامون آن بخش درخور توجهی از سخنرانی های پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) را تشکیل می داد. علاوه بر سخنرانی های پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)، کلاس های آموزشی گوناگونی نیز در مسجد تشکیل می شد. (همان: 23)
پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)، امام علی و سایر ائمه (علیه السلام) نیز تلاش های فراوانی برای حفظ جنبه های آموزشی مسجد به کار بستند.[2]
جنبه های آموزشی مسجد آن چنان از اهمیت برخوردار است که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) میفرمایند:
«هرگونه توقفی در مسجد لغو بیهوده است، مگر برای سه دسته: کسی که پس از نماز به تلاوت قرآن می پردازد، آنکه سرگرم ذکر و یاد خداست و کسی که به مباحثات علمی اشتغال داشته باشد.»[3]
از دید روایت، تشکیل جلسه های علمی در مسجد نسبت به جلسه های دعا جایگاه والاتری دارد و پاداش آن ثواب عمره کامل یا حج کامل و جهاد در راه خداست و در این میان طرح مباحث دینی در مسجد فضیلت بیشتری دارد (محمدی، 1383: 33) و قرآن برترین و مهم ترین این دانش ها به شمار می رود.[4]
قرآن و مسجد پیوند ویژه ای با یکدیگر دارند. پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) دراین باره می فرماید:
«اِنَّما نُصِبَت المَساجِدُ لِلْقُرآن»؛[5]«مساجد را برای [خواندن و فهمیدن] قرآن بنا کرده اند.»
با توجه به مطالب پیش گفته و رسالت بزرگ و تاریخی مساجد، به نظر می رسد در شرایط کنونی جامعه، مسجد نتوانسته در انتقال مفاهیم و آموزه های قرآنی، نقش مؤثری را ایفا کند و شاید یکی از دلایل عمده این ناکارآمدی، تکیه بر روش های سنتی و عدم توجه به شیوه های نوین آموزش قرآن کریم باشد. با توجه به این مسئله، ارائه راهکارهایی برای به روز سانی و انتقال مفاهیم و آموزه های قرآنی در مساجد ضروری به نظر می رسد.
به روزرسانی شیوه های آموزش قرآن
هرگاه آموزش قرآن کریم در مساجد به مرحله ای برسد که کارآمدی خود را از دست داده و نتواند در اعتلای فرهنگ قرآنی در جامعه مؤثر واقع شود، نیاز به بازبینی و بهروزرسانی در شیوه های آموزش احساس می شود.
آنچه ضروری به نظر می رسد، توجه ویژه به عواملی است که می تواند در کارآمدی آموزش مؤثر واقع شود؛ چراکه بدون توجه به این عوامل، شیوه ای که ارائه می گردد، نه تنها اثربخشی لازم را نخواهد داشت، بلکه ممکن است مخاطب را دچار دل زدگی از آموزه های قرآنی کند؛ ازاین رو با بررسی عوامل کارآمدی آموزش قرآن کریم، فعالان این عرصه خواهند توانست شیوه های مرسوم را بازبینی و اصلاح کرده و در راستای روزآمد نمودن آموزش قرآن در مساجد گام بلندی بردارند.
عوامل مؤثر بر کارآمدی آموزش قرآن کریم
آموزش، فرآیندی است که از مربی آغاز شده و به مخاطب ختم می شود؛ موفقیت در چنین فرآیندی بستگی به کارآمدی هریک از عناصر آن دارد. این عناصر عبارتند از: موضوع و محتوای پیام، روش انتقال پیام، مربی و مخاطب.
1. موضوع و محتوای پیام
الف) جذابیت پیام
پیام به عنوان یکی از ارکان فرایند آموزش، باید به گونه ای طرح شود که مخاطبان را مجذوب خود ساخته و آنان را برای پذیرش متقاعد سازد. برای موفقیت در این کار لازم است که پیام از ویژگی هایی برخوردار باشد:
1. پیامی جذاب است که دارای محتوایی ساده و قابل فهم باشد. محتوا اگرچه بسیار عالی و مترقی، و برای مخاطب بسیار حیاتی و پرفایده باشد، درصورتی که با بیانی ساده و قابل درک گفته نشود، بی ثمر و عقیم خواهد شد؛ چراکه مخاطب دریافت نمی کند تا در آن اندیشه کند و متذکر گردد. (قائمی نیا، 1387: 84)
2. پیام باید به گونه ای باشد که توجه گیرنده آن را جلب کند.
3. پیام باید برای گیرنده آن روشن بوده و خالی از هرگونه ابهامی باشد.
4. پیام باید از چنان پشتوانه استدلالی برخوردار باشد که چاره ای جز قبول آن به عنوان حقیقت برای گیرنده نگذارد.
5. پیام باید به گونه ای محرک باشد که گیرنده را در توجه و عمل به آن ترغیب نموده و انگیزه لازم را برای یادگیری و دریافت پیام در او ایجاد نماید.
6. محتوای پیام باید از محتوای نیرومندی برخوردار بوده و بر استدلال های منطقی و عقلانی پایه گذاری شده باشد.
ب) تدریجی بودن و استمرار داشتن پیام
برای اثربخشی هرچه بهتر پیام، ضروری است که قاعده تدریجی بودن و استمرار آن رعایت شود. این قاعده افزون بر این که به مربی این امکان را می دهد تا متناسب با فهم و درک مخاطب حرکت کند، می تواند با یادآوری پیام، به مخاطب فرصت رشد و حرکت گام به گام به سوی کمال را داده و او را از سقوط در پرتگاه غفلت و گمراهی رهایی بخشد.
دریافت پیام و درک آن از سوی مخاطب و در نتیجه تأثیر آن در او، به زمان و فرصت کافی نیازمند است؛ به عبارت دیگر، مسائل و مباحث این جهان، همه در گروی زمان و در ظرف زمانی خاصی تحقق می یابند و این امر درخصوص مسائل مربوط به حوزه شناخت و اندیشه انسان که گاه با غفلت و فراموشی، زمانی با تأمل و تفکر و نیز مقایسه و سنجش سروکار دارد، تأکید بیشتری می یابد؛ (قائمی نیا، 1387: 85) ازاین رو انتقال پیام باید طبق شرایط حاکم بر مخاطب و درجه ایمان و پذیرش او به تدریج صورت پذیرد تا مخاطب فرصت کافی پیدا کند در محتوای آن تأمل کرده و جوانب مختلف آن را بسنجد و براساس درک و فهم خود، نسبت به مصالح و مفاسد پذیرش و یا رد آن تصمیم عملی بگیرد؛ اما اگر در این انتقال، به تدریجی بودن آن توجه نشود، ممکن است به دلیل آن که فراتر از فهم و درک مخاطب است، او را دچار زحمت و مشقت کرده و وی را دل زده و سرگردان ساخته و نه تنها سبب رشد و کمال او نگردد، بلکه او را به پرتگاه لجاجت و گمراهی بکشاند.
از طرف دیگر، انسان به دلیل برخورداری از شئون مختلف و درگیری های ذهنی، پیوسته در معرض فراموشی و غفلت است و چه بسا ضروری ترین چیزهایی را که در مسیر تکامل خود به آن نیازمند است، از یاد می برد و در نتیجه با کاستی های فراوانی، به ویژه در بعد معنوی، روبه رو می شود؛ ازاین رو قرآن کریم چگونگی برخورد و تعامل با مخاطب و به عبارت دیگر، یک روش هدایت و تربیت را به پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) میآموزد؛ و به او فرمان می دهد که مسائل را به آنها یادآوری کن و پند و اندرزشان ده، که این امر به حال مؤمنین مفید و مؤثر خواهد بود[6] و باعث متذکر شدن آنها خواهد شد. (قائمی نیا، 1387: 59)
مفاهیم و آموزه های قرآنی باید در دوره های زمانی نه چندان طولانی به مخاطب منتقل شود؛ بنابراین آموزش قرآن کریم در مساجد، باید در طول سال و به صورت تدریجی و مستمر برنامه ریزی گردد تا در جایگاه تذکر، در هدایت گری مخاطب نقش اثربخشی را ایفا نماید و این کار به ماه مبارک رمضان و یا جلسات هفتگی، ماهانه و... محدود نشود.
2. شیوه های انتقال پیام
لازمه موفقیت در هر کاری، به کارگیری شیوه درست و متناسب برای انجام آن است. در اهمیت و ضرورت به کارگیری بهترین روش برای انجام هر کاری امام جواد (علیه السلام) می فرماید:
«مَن لَم یعرف المَواردَ اَعیتُهُ المَصادِرُ»؛[7] «کسى که راه ورود به کارى را نشناسد، راه برون شدن از آن درمانده اش مى کند.»
بنابراین، توجه به شیوه های متفاوت و متناسب با مقتضیات هر جامعه ، در فرایند آموزش آموزه های قرآنی کاری ضروری شمرده می شود. قرآن کریم در این باره میفرماید:
«اُدْعُ إِلى سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ اَحسَن»؛[8] «با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آن ها به روشى که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن!»
از نگاه کارشناسان، شیوه های انتقال پیام بر دو گونه است: شیوه سنتی و شیوه نوین.
الف) شیوه سنتی
امروزه از نظر علم روان شناسی و علوم تربیتی، شیوه سنتی که به شیوه سخنرانی و به طور مستقیم ارائه می شود جایگاهی ندارد؛ به دلیل این که معمولا مدرسان، در این شیوه، تنها حس شنوایی را برای یادگیری مؤثر می دانند که صحیح نمی باشد؛ چرا که همه حواس پنج گانه در انتقال پیام و یادگیری ایفای نقش می کنند و بخش بزرگی از یادگیری انسان از طریق حس بینایی صورت می گیرد؛ چنان که در تجربه های به دست آمده، حس بینایی، 75%، حس شنوایی 13% و سایر حس ها 12% باقی مانده را به خود اختصاص می دهند؛ پس بهره گیری از ابزارهای دیداری در اولویت قرار دارند.
ب) شیوه نوین
در شیوه نوین معمولا بیشتر از یافته های روان شناسی و علوم تربیتی برای انتقال پیام استفاده می شود و می توان آن را روشی کاربردی دانست؛ در این شیوه براساس سن، میزان تحصیلات و سطح فرهنگی افراد می توان از روش های سمبلیک، فرمولیک، پرسش و پاسخ و قصه گویی استفاده کرد. برای نمونه در روش قصه گویی، مربی مثلا مفاهیم قرآنی را در قالب قصه های جذاب و کوتاه به فراگیر خود انتقال می دهد.[9]
2.1.ابزارهای انتقال پیام
ابزار رساندن پیام به اندازه پیام مهم است و گاهی بیش از پیام اهمیت دارد. امروزه در جهان پیامهای بیمحتوا و بیمایه ای وجود دارد که به دلیل استفاده از ابزار خوب و مناسب در مخاطب تأثیر گذاشته و در مقابل، پیامهای خوبی وجود دارد که به دلیل استفاده از ابزار نامناسب در مخاطب دارای تأثیر عکس بوده است.[10]
این ابزارها را می توان در سه دسته دیداری، شنیداری و نوشتاری تقسیم کرد؛ که در اینجا به اختصار به مصادیق برخی از آن ها اشاره می شود:
الف) نمایشگاه ها، آرم ها و تابلوها
از ابزارهایی که می تواند در محیط مسجد، برای ترویج و نشر آموزه های قرآنی به طور اثربخشی استفاد شود؛ برگزاری نمایشگاه ها، نصب تابلوها و مضامین خواندنی است.
برگزاری نمایشگاه های تصویری و تجسمی نظیر عکس، گرافیک، نقاشی و طراحی با موضوع مفاهیم و تعلیمات قرآنی با مضامین زیبا و خواندنی، می تواند روشی غیرمستقیم و قابل استفاده در این حوزه باشد.
شهید بهشتی دراین باره می گوید:
«گاهی تأثیر یک نمایشگاه عکس زنده در بیننده، از ده ها مقاله و کتاب و سخن بیشتر است؛ بنابراین نمایشگاه عکسی که بینندگان را به سوی خیر فراخواند نیز دعوت به خیر است.» (بهشتی، 1388: 148)
ب) استفاده از رسانه های تصویری (تلویزیون و... )
رسانه های تصویری همچون تلویزیون و سینما به عنوان یکی از ابزارهای آموزشی، با گروه گسترده ای از مخاطبان ارتباط دارند. گستره آموزش، ارشاد و ترویج فرهنگ قرآنی از راه رسانه تصویری، بسی وسیع تر از زبان و نشریات است. استفاده از این رسانه ها زمینه تحولات آنی را فراهم می کند.
به علت بهره گیری از نیروهای درونی افراد و برآوردن حس زیبایی شناسانه انسانی، استفاده از ابزار هنر می تواند نهادینه کردن ارزش ها را ماندنی تر و عمیق تر نماید. رهبر معظم انقلاب در دیدار با مسئولان و دست اندرکاران سینما در اهمیت این ابزار چنین می فرماید:
«نگاه به هنر اسلامی و سینمای دینی باید نگاهی بلندمدت و همراه با برنامه ریزی دقیق و امید به آینده و بهره گیری مناسب از ابزار هنر برای تأثیرگذاری حداکثری باشد.»[11]
با استفاده از آثار تولید شده در این حوزه –به ویژه فیلم ها و داستان های پویانمایی، کلیپ ها و فیلم های سینمایی- در مساجد می توان بسیاری از پیام های مورد نظر را به مخاطبان خود انتقال داد.
ج) کتاب
با گسترش و ارتقای فرهنگ مطالعه در میان افراد جامعه، کتاب را می توان یکی از مهم ترین ابزارهای نوشتاری برای ترویج آموزه های قرآنی برشمرد؛ چراکه در قالب کتاب، این امکان فراهم می شود تا در راستای آگاهی بخشی به مخاطبان، با نیازسنجی درست از علاقه ها و تمایلات آنان، برای جذب حداکثری آنها تلاش کرد. امروزه کتاب های بسیاری در حوزه های مختلف علوم قرآنی وارد بازار نشر شده اند؛ انتخاب درست و بجا، معرفی و تهیه این کتاب ها توسط دست اندرکاران و مربیان قرآن، کمک شایانی به جذب فراگیران و انتقال مفاهیم مورد نظر قرآنی خواهد کرد.
د) نشریات
رسانه های مکتوب و نوشتاری به صورت عام می توانند ابزار مناسبی برای ترویج قرآنآموزی باشند. می توان نشریات گوناگون را با برنامه ریزی دقیق و هدفدار، تحت عناوین و موضوعات مختلف به طور هفتگی، ماهیانه و فصلنامه در اختیار علاقه مندان قرار داد. استفاده از زبان مناسب برای هر گروه مخاطب و به کارگیری جذابیت های بصری، هنری و ادبی، پرهیز از شعارزدگی و مستقیم گویی های خشک و ملال آور و حتی استفاده از افراد مستعد هر گروه در تهیه نشریه می تواند انگیزه و اشتیاق آنان را در فرایند آموزش قرآن، به نحو چشم گیری بالا ببرد.
ه) برگزاری اردوهای زیارتی و سیاحتی
به طور حتم برگزاری اردوهای سیاحتی، زیارتی، و بازدید از مکان های معنوی می تواند راه مناسبی برای انتقال پیام های دینی باشد. جدا شدن از فضای گاه خشک و ملالآور کلاس و قرار گرفتن در یک فضای معنوی و پرنشاط می تواند ماندگاری پیام ها را در ذهن مخاطبان، به ویژه در سه گروه سنی کودکان، نوجوانان و بزرگسالان افزایش داده، و به جز آن باعث نزدیک تر شدن فراگیران به مربی و همچنین به یک دیگر شود.
و) استفاده از فضای مجازی
البته ممکن است این امکانات در همه مساجد فراهم نباشد؛ اما در مساجدی که به رایانه مجهز هستند، یکی از راه های انتقال پیام به مخاطب می تواند استفاده از جذابیت های فضای مجازی به ویژه برای نسل جوان باشد. امروزه سایت های دینی و قرآنی بسیاری در فضای مجازی فعالند که می توانند راه انتقال پیام را برای مربیان هموارتر کنند. استفاده از جذابیت های سالم و جذاب این سایت های دینی و قرآنی، به طور مسلّم در فراگیری بهتر قرآن آموزان نقش داشته باشند. البته این سایت ها نقش مکمل را در فراگیری ایفا نموده و پس از آموزش اولیه توسط مربی، می توانند به عنوان توضیحات تکمیلی و جذاب –و البته با نظارت- مورد استفاده قرار گیرند.
ز) استفاده از وسایل آموزشی و کمک آموزشی
امروزه وسایل آموزشی و کمک آموزشی فراوانی در این عرصه تولید شده اند که با توجه به میزان آگاهی، سلیقه، علاقه و سن مخاطب قابل استفاده هستند؛ یکی از این لوازم نرم افزارها می باشند. مؤسسات قرآنی بسیاری وارد عرصه علم و فناوری شده و نرم افزارهای جامع و جذابی را برای همه رشته های قرآنی و برای تمام گروه های سنی، به صورت عمومی و تخصصی تولید کرده اند. استفاده از این نرم افزارها در مساجد، به طور حتم در جذب هرچه بیشتر فراگیران به این کلاس ها، از بین بردن فضای خشک و یک نواخت کلاس و انتقال مفاهیم مورد نظر، مؤثر خواهد بود. برای نمونه، دقایق پیانی کلاس را می توان به استفاده از این نرم افزارها اختصاص داد.
2.2. تناسب شیوه و ابزار انتقال با پیام
در انتقال پیام آنچه که بیش از هر چیز اهمیت دارد، تطبیق پیام با شرایط مکانی و زمانی و همچنین ویژگی های روحی مخاطب است. یکی از نقاط ضعفی که در انتقال پیام های دینی و تربیتی ممکن است سبب بروز عملکردی ضعیف و غیر اثربخش از سوی مربیان شود، استفاده نکردن از شیوه های نوین و ابزارهای مناسب در ارائه اینگونه پیام ها است.
اگر به زندگی پیامبران به ویژه پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله وسلم) و انجام رسالت این بزرگواران برای الگو گرفتن از سنت آنها مراجعه کنیم، زوایای پیدا و پنهانی را مشاهده می کنیم که از آن جمله می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
معجزه پیامبران در هر عصر متناسب با شرایط زمانی و میزان درک و استعداد مخاطبان بوده است؛ مثلا حضرت موسی (علیه السلام) معجزه ید بیضا و اژدها شدن عصا و... را در عصری انجام می دهد که سحر و جادوگری رواج چشمگیری داشت. یا حضرت عیسی (علیه السلام) شفا دادن کور مادرزاد و زنده کردن مردگان را در عصری انجام می دهد که طبابت رواج چشمگیری پیدا کرده است. یا ختم رسولان، پیامبر مکرّم اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) در عصری قرآن را به مردم عرضه می کند که فصاحت و بلاغت در بین مردم آن دیار از جایگاه ویژه ای برخوردار است.[12]
3. مخاطب شناسی
در فرایند آموزش آموزه های قرآنی، «مخاطب» اصلی ترین عنصر شمرده می شود؛ زیرا هر فعالیتی که در این حوزه انجام می پذیرد به او ختم می گردد. از آنجا که در اهداف آموزش قرآن در مساجد، مخاطبانی از قشرهای گوناگون مردم و در سطح های مختلف سنی، تحصیلاتی، طبقه ای و...، مورد نظر هستند، شناخت این سطح ها در مقام مخاطبان امر آموزش، کاری ضروری است؛ به گونه ای که نوع انتخاب پیام و محتوا و همچنین نحوه انتقال آن، همگی به این مسئله بستگی دارد. این درحالی است که از بحث مخاطب شناسی در گیرودار مباحث مربوط به شیوه های انتقال آموزه های قرآنی غفلت می شود.
معیارهای مخاطب شناسی
مربی برای این که مخاطب خود را بازشناسد نیاز به معیارهایی دارد تا در پرتو آن به درجه ای از شناخت دست یابد. از جمله این معیارها می توان به موارد زیر اشاره کرد: (صادقی، 1380: 36)
الف) نوع و میزان ایمان مخاطب
خداوند برای هر گروه با هر درجه ایمان، نگرش خاصی درنظر گرفته و براساس درجه ایمان، هریک را به روش ویژه ای مخاطب قرار داده، و هدایت می نماید. (همان)، حضرت سجاد (علیه السلام) دراین باره می فرماید:
«لَو عَلِمَ اَبُوذَرُ مَا فی قَلبِ سَلمانَ لَقَتَلَهُ»؛[13] «اگر ابوذر بر آنچه در قلب سلمان بود آگاهی می یافت، او را می کشت.»
بنابراین مربی باید با شناسایی درجه ایمان مخاطب و همچنین میزان شناخت و آگاهی او، مقدار قابلیت پذیرش آموزه های قرآنی را در او ارزیابی کرده و با توجه به آن، شیوه ای متناسب را برای انتقال معارف قرآنی برگزیند.
ب) درجه آگاهی و دانش مخاطب
از نکات مهمی که در آموزه های دین اسلام درخصوص مخاطب شناسی به آن توجه شده، وجود تفاوت میان مردم از نظر ظرفیت ها و استعدادهای ذاتی و اکتسابی است. با درنظر گرفتن این تفاوت ها، چه بسا سخنی برای گروهی مفید، و برای گروهی دیگر غیر سازنده باشد. ازاین رو هریک از پیامبران الهی، متناسب با سطح فهم مخاطب به تبلیغ رسالت خویش می پرداختند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) دراین باره می فرماید:
«اِنّا معاشِرَ الانبیاءِ أُمِرْنا أن نُکَلِّمَ الناس علی قَدر عقولِهِمْ»؛[14] «ما پیامبران مأموریم تا با مردم به اندازه درک و عقلشان سخن گوییم.»
و همچنین امیرمؤمنان علی (علیه السلام) می فرماید:
«هر علمی چنان نیست که دارنده اش بتواند آن را برای تمام مردم تبیین کند؛ زیرا برخی از مردم، [در فهم آن] قوی و برخی ضعیفاند، و برخی دانش ها قابل تحمل و برخی غیرقابل تحملند...»[15]
ج) میزان پذیرش مخاطب
آموزه های دین اسلام، انسان ها را براساس میزان پذیرش ارزش های الهی، به سه دسته تقسیم می کند: [16]
1. اهل باور و یقین
این دسته کسانی هستند که فطرت پاک انسانی خویش را با کارهای ناشایسته و ظلم آلوده نساخته اند؛ بنابراین زمینه لازم برای پذیرش آموزه های قرآنی را دارند. این گروه، مخاطب اصلی دعوت تمام انبیای الهی هستند و کلمه متقین در آیه دوم سوره بقره: «ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین» اشاره به همین گروه دارد.[17]
مربی در برخورد با این گونه افراد، زحمت کمتری دارد و نیاز به مقدمه چینی و تحلیل افزون تر ندارد و در راستای تقویت باور و یقین وی، نقش یادآور (متذکر) را ایفا می کند.
2. غفلت زدگان
دسته دوم کسانی هستند که فطرت خویش را آلوده کرده اند، ولی به مرحله خطرناک و لاعلاج نرسیده اند. مربی در برابر این گروه بنابر مسئولیت الهی، همچون طبیبی حاذق با مهربانی و عطوفت، به سراغ بیمار رفته و برای خارج کردن او از این گروه و ملحق ساختن وی به گروه اول، تلاش می کند.
امیرمؤمنان علی (علیه السلام)، این هنر بزرگ پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) را چنین توضیح می دهد:
«طبیبٌ دَوَّارٌ بِطبَّهِ ...؛ طبیبی است که برای درمان بیماران، سیّار است. مرهم های شفابخش او آماده، و ابزار داغ کردن زخم ها را گداخته. برای صفای قلب های کور و گوش های ناشنوا و زبان های لال، آماده، و با داروی خود درپی یافتن بیماران فراموش شده و سرگردان است.»[18]
3. گمراهان و مغضوبین
این دسته کسانی هستند که آلودگی اکتسابی آنها به مرحله خطرناک و غیرقابل علاج رسیده است. این گروه، مرده فکری و روحی هستند و نمی توانند حقایق مفید و سازنده را بپذیرند. ازاین رو دعوت آنان به سوی حق تعالی، کمترین اثری بر هدایت و سازندگی آنان ندارد.[19]
البته بی اثر بودن معارف الهی در سازندگی این گروه، موجب سلب مسئولیت مربی نمی شود. از نظر قرآن، مربی برای اینان نیز باید برنامه داشته باشد؛ اما نه به امید هدایت، بلکه برای اتمام حجت که بعدها به خداوند اعتراضی نکنند که چرا راهنمایی برای آنان نفرستاد. (محمدی ری شهری، 1387: 188)
ج) شرایط اجتماعی، فرهنگی و جغرافیایی مخاطب
معیار چهارم که از اهمیت بیشتری نیز برخوردار است، جنبه جمعی و گروهی دارد؛ زیرا روشن است که مربی نمی تواند با سه معیار اول، تک تک افراد را بازشناسد؛ ولی با شناخت شرایط اجتماعی، فرهنگی و جغرافیایی حاکم بر مخاطبان می تواند تاحدودی از علاقه ها و دغدغه های آنان آگاهی یابد و پیش از هر اقدامی برای آموزش، با آمادگی وارد عرصه شود و با توجه به این ویژگی ها از راهی که آنان پذیرش دارند وارد شده و به جایی که خود می خواهد پایان دهد.
مربی قرآن و یا کسی که به دنبال ترویج فرهنگ و آموزه های قرآنی در جامعه است، باید توجه داشته باشد که ضروری است مخاطبان کلام و رفتار خود را بشناسد و بداند آنان از نظر روحی و معنوی چه نیازها و دغدغه هایی دارند؛ روحیات و احساسات آنان چگونه است و چه فرهنگ و آداب و رسومی دارند. مربی با چنین شناختی خواهد توانست در انتخاب پیام ها و آموزه های قرآنی به گونه ای عمل کند که پاسخ گوی فضای ذهنی مخاطب خود باشد. در این صورت است که آموختن آموزههای قرآنی با هدف عمل به آن، در مخاطب انگیزه و گرایش ایجاد کرده و رسالت مربی محقق می شود.
از جمله ویژگی هایی که برای قرآن آموزی در مساجد می توان به آن اشاره کرد، مقام و منزلت اهل مسجد به عنوان مخاطبانی است که در روایات این گونه از آنان یاد شده است:
اهل مسجد، زائران خدا هستند که از بلاها و مشکلات در امانند[20] و مردگان به آنان غبطه می خورند.[21] فرشتگان در کارها به آنان کمک می نمایند.[22] خداوند در قیامت به آنها توجه بسیار دارد.[23] و این گروه در شمار محبوب ترین افراد نزد خداوند قرار می گیرند.[24]
به طورمسلّم، چنین مخاطبانی در گروه افرادی قرار می گیرند که آماده پذیرش سخن حق را دارند؛ بنابراین، مربی قرآن می تواند آموزه های قرآنی را در فضای امن و آماده ای به آنان منتقل کند.
4. مربی
عامل دیگری که در کارآمدی آموزش قرآن اهمیت بسیار دارد، کسی است که در نقش مربی و مروج آموزه های قرآنی نقش آفرینی می کند. چنین کسی باید از ویژگیهایی در حوزه دانشی، اخلاقی و مهارتی برخوردار باشد تا بتواند متناسب با شرایط زمانی و مکانی، شیوه های آموزشی را به کار بسته و به روزرسانی نماید. برخی از این ویژگی ها عبارتند از:
1. معرفت
اسلام، دین جامع و کاملی است که از کتاب و راهبرانی جداناپذیر برخوردار بوده و انسان ها را به پایدارترین و درست ترین راه و روش، هدایت می کند.[25]
رشد انسان در مسیر هدایت الهی، وابسته به شناخت مفاهیم و گام برداشتن عملی در این عرصه هاست؛ ازاین رو شرط لازم برای کسی که در مقام مربی و مروج آموزههای قرآنی قرار می گیرد این است که درک و شناخت درستی از آنچه که میخواهد ترویج نماید، داشته و به مصادیق هریک، علم و آشنایی داشته باشد. امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
«پیش از پرداختن به هر کاری درنگ کن و به تحقیق و بررسی پیرامون آن بپرداز تا راهکارهای درست ورود در آن و خروج از بن بست هایی که با آن روبه رو خواهی شد را بیابی تا این که در هنگام درگیر شدن با موضوع، پشیمان و درمانده نشوی.»[26]
مربی و مروج آموزه های قرآنی اگر به سلاح معرفت و شناخت، مجهز شود و به آنچه قرار است ترویج نماید عالم و آگاه گردد، خواهد توانست مرز بین وظیفه و سلیقه را از یک دیگر تفکیک نموده و طبق آنچه که باید، عمل کند، نه برداشت شخصی و سلیقه ای خود؛ به عبارتی، در پرتو معرفت است که مروج درک درستی از محتوای آموزه های قرآنی پیدا می کند و از هرگونه اعمال نظر شخصی پرهیز، و در تشخیص مصادیق به اشتباه نیفتاده و سرگردان و درمانده نمی شود.
2. بصیرت
بصیرت در لغت به معنای بینایی، بینش، دید عمیق، چشم درون، هوشیاری، یقین، حجت روشن و برهان قاطع است[27] و در مجموع می توان گفت که بصیرت به معنای آگاهی، شناخت عمیق و اطمینان بخش، و علمی یقینی و به منزله نوری است که به انسان، توانایی درک حقایق و پشت پرده حوادث را می دهد؛ به گونه ای که راه حق را از باطل به وضوح تشخیص می دهد و از بحران ها و فتنه ها به سلامت عبور می کند.
بر این مبنا، انسان بصیر کسی است که چشم دل او به نور الهی روشن گشته، از حواس ظاهری خود به بهترین وجه استفاده می نماید. چنین انسانی، مانعی در برابر چشم و گوش و پیش روی خود ندارد؛ اهل اندیشه و تدبر است و با دلایل روشن، و یقین و اطمینان سخن می گوید. .(مظفری، 1389: 84)
انسان بینا در نگاه امام امیرمؤمنان علی (علیه السلام) در خطبه 153 نهج البلاغه این گونه توصیف شده است:
«فَإِنَّمَا الْبَصِیرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَکَّرَ وَ نَظَرَ فَأَبْصَرَ وَ انْتَفَعَ بِالْعِبَرِ ثُمَّ سَلَکَ جَدَداً وَاضِحاً یَتَجَنَّبُ فِیهِ الصَّرْعَةَ فِی الْمَهَاوِی وَ الضَّلَالَ فِی الْمَغَاوِی»؛ «انسان بینا کسی است که به درستی شنید و اندیشه کرد؛ پس به درستی نگریست و آگاه شد و از عبرت ها پند گرفت؛ سپس راه روشنی را پیمود و از افتادن در پرتگاه ها و گم شدن در کوره راه ها دوری کرد.»
رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز بصیرت را قطب نمای حرکت درست و شاخص راه معرفی می کند:
«در جاده، همیشه باید شاخص، مورد نظر باشد. اگر شاخص را گم کردید، زود اشتباه می کنید.»[28]
پس کسی که در جایگاه و مقام مربی و مروج آموزه های دینی قرار می گیرد و به دنبال ترویج فرهنگ قرآنی در جامعه برمی آید، باید بصیر و آگاه باشد.
3. آگاه به مقتضیات زمان
شهید مطهرى در تفسیر معنای مقتضیات زمان چنین می گوید:
«مقتضیات زمان یعنی مقتضیات محیط و اجتماع و زندگی بشر، به حکم اینکه به نیروی عقل و ابتکار و اختیار مجهّز است و تمایل به زندگی بهتر دارد، پیوسته افکار و اندیشه ها و عوامل و وسائل بهتری برای رفع احتیاجات اقتصادی و اجتماعی و معنوی خود وارد زندگی می کند. ورود عوامل و وسائل کامل تر و بهتر، خودبه خود سبب می شود که عوامل کهنه و ناقص تر جای خود را به این ها بدهند و انسان به عوامل جدید و نیازمندی های خاص آنها وابستگی پیدا کند. وابستگی بشر به یک سلسله احتیاجات مادی و معنوی و تغییر دائمی عوامل و وسائل رفع کننده این احتیاجات، و کامل تر و بهتر شدن دائمی آنها که به نوبه خود یک سلسله احتیاجات جدید نیز به وجود می آورد، سبب می شود مقتضیات محیط و اجتماع و زندگی در هر عصری و زمانی تغییر کند و انسان، الزاما خود را با مقتضیات جدید تطبیق دهد.» (مطهری، 1361: 53)
روشن است که در موضوع مورد بحث نیز اگر گفته مى شود که مربی و مروج آموزه های قرآنی باید به مقتضاى زمان عمل کند، به این معناست که متناسب با نیاز و شرایطی که مخاطب در آن قرار دارد، به ترویج فرهنگ و آموزه های قرآنی بپردازد. چنین مسئله ای اتفاق نخواهد افتاد، مگر این که مربی پیش از ورود به این عرصه، ابتدا شرایط زمانی حاکم بر مخاطب را به خوبی دریافته و محتوای پیام خود را به گونه ای جذاب ارائه نماید که از سوی مخاطب مورد پذیرش واقع شود.
4. آشنایی با شیوه های روزآمد
توجه به شیوه های متفاوت و متناسب با مقتضیات هر جامعه ای در فرایند ترویج ارزش های الهی، کاری ضروری شمرده می شود؛ ازاین رو لازمه در پیش گرفتن شیوههای متناسب با مقتضیات زمان و مکان از سوی مروج، آشنایی با انواع شیوههایی است که می تواند انتقال پیام به مخاطب را به بهترین شکل انجام دهد.
امروزه با پیشرفت تکنولوژی، به ویژه در عرصه تبلیغات، لازم است مربیان و مروجان از همه شیوه های نوین ترویج، اطلاع کافی داشته باشند و به چنان توانمندی ای برسند که در پرتو آن بتوانند از ابزارهای نوین برای به کارگیری هریک از شیوه ها بهره ببرند. در شرایط کنونی حاکم بر جامعه، تکیه بر روش های سنتی دیگر نمی تواند به تنهایی پاسخ گوی نیاز امروز باشد و استفاده موازی از روش های نوین و گوناگون در این میدان کاری اجتناب ناپذیر است.
در مجموع می توان گفت، هرکس که در مقام و جایگاه ترویج فرهنگ آموزه های قرآنی قرار می گیرد، ابتدا باید با شیوه های نوین و روزآمد ترویج آشنایی پیدا کند و سپس با به این عرصه دشوار بگذارد؛ اگر این امر محقق نشود نه تنها شخص در این مسیر به توفیقی دست نخواهد یافت، بلکه ممکن است اثر منفی بر فرد و جامعه گذاشته و علاوه بر این که خود سرگردان و درمانده می شود، مخاطبان را نیز دل زده و خسته سازد.
5. اخلاص در عمل
اخلاص، به معنای خالص ساختن قصد از غیر خدا،[29] پاک کردن، ویژه کردن، دوستی پاک و بی ریا و خلوص نیت داشتن است.[30] مخلِص کسی است که عبادات و طاعات خود را از هرگونه آلودگی و آمیختگی به غیر خدا خالص کرده، انگیزه ای جز تقرب به درگاه خداوند متعال ندارد.[31]
ترویج ارزش های الهی برای انسان مؤمن همچون کارهای دیگر او باید در چهارچوب عبودیت و بندگی خدا صورت گیرد. خدای تبارک و تعالی می فرماید:
«فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ»؛[32] «خدا را درصورتی که دین(داری)ات را خالص نموده ای، بندگی کن.»
اخلاص و روح عمل، سبب اثربخشی دعوت انسان به خیر و نیکی است. تا کار انسان از جانب خدا مُهر تأیید نگیرد، سبب رشد خود انسان و عامل هدایت دیگران نمی شود. اخلاص، رضایت خدا را جذب، و عمل را مقبول درگاه حق، و به عنایت الهی سبب تأثیرگذاری در دیگران می شود.[33] پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود:
«إذا عَمِلْتَ عَمَلاً فاعْمَلْ للّه ِخالِصا؛ لأنَّهُ لا یَقْبَلُ مِن عِبادِهِ الأعْمالَ إلاّ ما کانَ خالِصا»؛[34] «هرگاه کارى کردى، آن را تنها براى خدا انجام ده؛ زیرا او تنها اعمال خالص بندگانش را مى پذیرد.»
6. شرح صدر
«شرح صدر» یعنی بسط و گشادگی سینه با نور، آرامش و رحمت الهی.[35] شرح صدر معنایی کنایی دارد و بیشتر به نوعی تحمل بالا و مدارا در مسئولیّت های سنگین و دشوار گفته می شود؛ در مقابل، «ضیق صدر» به معنای دلتنگی و سخت شدن دل، و کنایه از کمحوصلگی و تحمّل پایین است؛ به صورتی که در رویارویی با حق و حتّی باطل، واکنش سریع و نسنجیده در رد یا اثبات آن صورت می گیرد.
وقتی آیه «فَمَنْ یُرِداللهُ اَن یَهدیهُ یَشرَح صَدرَهُ لِلإسلامِ...»[36] نازل شد از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) پرسیدند: منظور از شرح صدر چیست؟
فرمود: «نورٌ یَقْذِفَهُ اللهُ فی قَلبِ مَنْ یَشاء فَینشَرِحُ له صَدرَهُ و یَنفَضح»؛[37] «نوری است که خدا در دل هر کس میافکند و سینهاش را به وسیله آن گشایش و روشنی میبخشد.»
با توجه به مطالب بیان شده، عموم مؤمنان به ویژه مربیان و مروجان آموزه های قرآنی، باید با الهام از سیره معصومان (علیه السلام)، خود را به چنین زینتی بیارایند تا بتوانند در مسئولیت های اجتماعی به بهترین شکل از عهده وظایفشان برآیند.
7.حسن خلق
حسن خلق عبارت است از خوش رویی، خوش رفتاری، حسن معاشرت و برخورد پسندیده با دیگران. امام صادق (علیه السلام) در پاسخ به پرسشی درباره معنای حسن خلق فرمودند:
«تُلَیِّنُ جانِبَکَ وَ تُطَیِّبُ کَلامَکَ وَ تَلْقى اخاکَ بِبِشْرٍ حَسَنٍ»؛[38] «حسن خلق این است که نرم خو و مهربان باشی، گفتارت پاکیزه و مؤدبانه باشد و با برادرت با خوشرویی رفتار کنی.»
اسلام، حسن خلق را از ویژگی های اساسی دین برمی شمرد و آن را از جمله اعمالی می داند که سبب تعالی روح و کرامت نفس انسان می شود و از سوی خداوند متعال مورد تمجید قرار گرفته است. امام صادق (علیه السلام) می فرماید:
«از جمله خطاب هایی که خدای تعالی به پیامبرش کرد این بود که فرمود: ای محمد! همانا تو بر خُلق عظیم هستی؛ یعنی بخشنده و خوش خویی.»[39]
حسن خلق به عنوان یک ارزش والای اخلاقی در معاشرت های اجتماعی باعث نفوذ محبت شده و در تأثیر سخن مروج، اثری شگفت انگیز دارد. به همین جهت خدای متعال، پیامبران و امامان معصوم (علیه السلام) را انسان هایی خوش اخلاق قرار داد تا بتوانند بر مردم تأثیر بگذارند. مصداق کامل این فضیلت، وجود مقدس رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) است که قرآن کریم، ایشان را به برخورداری از آن ستوده، می فرماید:
«وَ إِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظیمٍ»؛[40] «و راستى که تو را خویى والاست!»
و همچنین می فرماید:
«فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلینَ»؛[41] «پس به [برکتِ ] رحمت الهى، با آنان نرم خو [و پُرمِهر] شدى، و اگر تندخو و سخت دل بودى، قطعاً از پیرامون تو پراکنده مى شدند. پس، از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه، و در کار[ها] با آنان مشورت کن، و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن، زیرا خداوند توکل کنندگان را دوست مى دارد.»
بنابراین در مجموع باید گفت که مربی قرآن، فردی خوش اخلاق است؛ به این معنا که در برخورد با افراد، خوش رو، متواضع، نرم خو و مهربان است و در نهایت ادب، سخن می گوید و همواره می کوشد با رفتاری پسندیده، دیگران را به سوی ارزش های الهی رهنمون سازد.
8. توانایی در برقراری ارتباط با دیگران
ارتباط فرایندی است که طی آن افکار، عقاید و احساسات یک فرد به فرد دیگر از طریق پیام های کلامی و غیرکلامی منتقل می شود. براساس آموزه های دین مبین اسلام، ارتباطی مؤثر و مناسب است که در آن فرد با حضور فعال و سازنده در مناسبات اجتماعی، بتواند افکار و عقاید درست و زلال خود را با روشی نیکو نشر داده، و در جهت اعتلای کلمه توحید در جامعه، نقش مثبتی ایفا کند. قرآن کریم دراین باره می فرماید:
«ادْعُ إِلى سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ...»؛[42] «با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشى که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! ...»
مربی و مروج آموزه های قرآنی، کسی است که با هدف برقراری ارتباط مؤثر و سازنده با دیگران و برای ترویج ارزش های الهی، با آگاهی از عوامل تأثیرگذار بر این تعامل، با حضوری فعال و سازنده در مناسبات اجتماعی حاضر می شود؛ او همواره سخنان زیبا بر زبان می آورد؛[43] بهترین تفسیر و برداشت را از رفتار دیگران برمیگزیند؛ با راست گویی،[44] خیرخواهی[45] و پرهیز از خودمحوری،[46] اعتماد دیگران را به خود جلب می کند؛ با هرکس به میزان خرد و دانش او تعامل می نماید؛ احساسات و عواطف مخاطب را درک کرده و آن را به گونه ای مطلوب مدیریت مینماید؛ در هنگام گفتگو، به سخنان فرد مقابل خوب گوش می دهد؛[47] و در برخورد با دیگران از دوررویی ورزیدن پرهیز می کند.[48]
وجود چنین ویژگی هایی در یک مربی، باعث محبوبیت و مقبولیت او در بین فراگیران و تعامل سازنده میان آنان خواهد شد.
9. داشتن بیان شیوا و ساده
ابزار اصلی کار مربی، گفتار و سخن اوست؛ پس یک مدرس و مربی قرآن باید از گفتاری گیرا و پرجاذبه برخوردار باشد (عابدی، 1388: 71) که به فرموده امام باقر (علیه السلام): «البیان عِمادُ العِلمِ»؛[49] «بیان، ستون علم است.»
هرچه مربی پیام را ساده تر و روان تر بیان کند، در همراه کردن مخاطب با خود موفق تر است. امیر بیان حضرت علی (علیه السلام) دراین باره می فرماید:
«بهترین کلام آن است که گوش ها را در شنیدن بی رغبت نکند و فهم ها را به سختی و مشقت نیندازد.»[50]
10. رعایت نظافت و آراستگی ظاهر
معلم و شاگرد، در زمان حضور در جلسه درس باید کاملا پاکیزه بوده و از هرگونه آلودگی دوری کنند؛ بنابراین بهتر است بدن و لباس خویش را همواره تمیز و خوشبو سازند و از ظاهری آراسته و مرتب برخوردار باشند؛ به ویژه هنگامی که قرار است این جلسه در مسجد برگزار شود، رعایت این نکات شایسته تر خواهد بود.
پیشنهادها
با توجه به آنچه تاکنون بیان شد، می توان پیشنهادهایی برای به روزرسانی آموزش در مساجد ارائه کرد:
1. با برگزاری کارگروه های تخصصی و کارشناسی، نسبت به آسیب شناسی روشهای سنتی و مرسوم کنونی اقدام کرده و با تعیین شاخص هایی همانند آنچه در این مقاله به آن پرداخته شد، روش ها را مورد ارزیابی داده و شیوه نامه منسجمی از نحوه آموزش قرآن کریم در مساجد تهیه کرد.
2. در تدریس آموزه های قرآنی، یک روش به تنهایی نمی تواند کارساز باشد؛ هنر استاد در این است که با فراگیری انواع روش ها و کسب مهارت های لازم در به کارگیری آنها، متناسب با هدف و موضوع تدریس، بهترین روش را برگزیند.
3. هریک از روش های تدریس، در جای خود کاربرد مؤثر و مفیدی دارند؛ بنابراین قضاوت خوب و بد درباره روش ها، مطلوب نیست؛ هر روش تدریسی که عوامل کارآمدی آموزش در آن مدنظر قرار گرفته باشد، در جای خود قابل اتکا و به کارگیری است.
4. همان طور که در این مقاله بدان اشاره شد، مربی باید از ویژگی های دانشی، اخلاقی و مهارتی کافی برخوردار باشد. هرچه در انتخاب، تربیت و به کارگیری مربیانی برخوردار از حداکثر ویژگی های لازم دقت شود، آموزش کارسازتر خواهد بود. چنین مربی ای می تواند از شرایط و امکانات حاکم بر محیط در راستای بهینه سازی و به روزرسانی آموزش قرآن کریم بهترین استفاده را کرده و کاستی های احتمالی را پوشش دهد.
نتیجه گیری
از آنجا که مسجد می تواند مکانی برای ترویج فرهنگ و آموزه های قرآنی در سه سطح فردی، خانوادگی و اجتماعی باشد، باید برای فعالیت های آموزشی به ویژه آموزش قرآن کریم در آن برنامه ریزی حساب شده تری انجام شود و روش های مرسوم کنونی مورد ارزیابی قرار گرفته و شیوه های نوین طرح ریزی گردد.
به روزرسانی آموزش قرآن کریم در مساجد، نیازمند آن است که شیوه های مرسوم براساس شاخص و عواملی مورد بازبینی قرار گرفته و با رویکردی اقتضایی درباره به کارگیری آن در مساجد تصمیم گرفته شود. در میان این عوامل ،«مخاطب شناسی» از درجه اهمیت بیشتری نسبت به عوامل دیگر برخوردار است؛ زیرا آنچه که در تعیین نوع و محتوای پیام، سطح مربی، شیوه انتقال پیام و ابزار متناسب با آن نقش مؤثری دارد، میزان سطح شناختی است که از مخاطب به دست می آید.
عرصه های فردی، خانوادگی و اجتماعی در مساجد به گونه ای گسترده است که اگر در انتخاب شیوه های نوین آموزش قرآن کریم مد نظر قرار نگیرد، به روزرسانی و کارآمدی آموزش را دچار خدشه می کند و اهداف آموزشی به دست آمده از به کارگیری این شیوه ها را محقق نساخته و بی نتیجه خواهد نمود؛ بنابراین ارائه هر راهکاری در حوزه به روزرسانی آموزش قرآن در مساجد، وابسته به در نظر گرفتن عوامل کارآمدی آموزش در هریک از شیوه های انتخابی است.
پی نوشت
[1]. ر.ک: تاریخ آموزش در اسلام، ص 17-18.
2. ر.ک: همان، ص 61- 66.
3. نهج البلاغه، حکمت 369، ص 717،.
4. وسائل الشیعه، ج 3، روایت 8، ص 86.
5. ر.ک: منیه المرید، ص 198.
6. وسائل الشیعه، ج 3، باب 14 از ابواب احکام مساجد، روایت 1، ص 493.
7. ق: 45؛ ذاریات: 55.
8. بحارالانوار، ج ۶۸، ص۳۴۱.
9. نحل: 128.
10. ر.ک: درسنامه و روش آموزش و مهارت های کلاس داری قرآن کریم، ص 32- 35.
11. خبرگزاری فارس، http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8705211443.
12. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولان جشنواره عمار، 1/12/1391.
13.. http://www.ido.ir/a.aspx?a=1388033103.
14. اصول کافی، ج1، ص 401.
15. تحف العقول، ص 60.
16. الانوار الساطعه، ج 2، ص 298.
17. ر.ک: نشریه علوم انسانی منبر، پاییز 1390، شماره 1، ازص 108 تا ص115.
18. ر.ک: تبلیغ بر پایه قرآن و حدیث، ص 184.
19. نهج البلاغه، خطبه 108، ص 200-201.
20. قرآن کریم دراین باره می فرماید: « البته تو مردگان را شنوا نمی گردانی و این ندا را به کَران، چون پشت بگردانند، نمی توانی بشنوانی و راهبر کوران از گمراهی شان نیستی؛ نحل: آیه 80 و 81
21. مستدرک الوسایل، ج1، ص226.
22. همان، ج 3، ص 518.
23. بحارالانوار، ج80، ص 373.
24. وسائل الشیعه، ج3، ص 481.
25. همان، ص 554؛ (به نقل از محمدی، محسن، مسجد، ص13).
26. اِنَّ هذا القُرانَ یَهدی لَلََتی هیَ اقوم؛ اسراء: 9.
27. تحف العقول، ص 224.
28. نهج البلاغه، حکمت 274، ص 696.
29. تحف العقول، ص 119.
30. فرهنگ معین، ذیل واژه بصیرت.
31. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با اقشار مختلف مردم، 1370.
32. معراج السعاده، ص 506.
33. فرهنگ معین، ذیل واژه اخلاص.
34. ر.ک: معراج السعاده، ص 506.
35. زمر: 2.
36. ر.ک: منیه المرید، ص 35- 40.
37 . بحار الأنوار، ج ٧٧، ص103.
38. مفردات، واژه شرح.
39. انعام: 125.
40. مجمع البیان، ج6، ص304.
41. طه: 25- 28.
42. بحارالانوار، ج 71، ص 289.
43. تفسیر نورالثقلین، ج5، ص 391.
44. قلم: 4.
45. آل عمران: 159.
46. حسن خلق این است که نرم خو و مهربان باشی، گفتارت پاکیزه و مؤدبانه باشد و با برادرت با خوش رویی رفتار کنی؛ بحارالانوار، ج 77، ص58.
47. همان.
48. مقام معظم رهبری: »... شما باید به گونه ای رفتار کنید که احترام و محبت مردم جلب شود. شما باید نمونه اخلاق و تواضع و مهربانی و رعایت مقررات باشید.» سخنرانی در مراسم بیعت جمع کثیری از بسیجیان نمونه، 6/4/1368.
49. قرآن کریم: «به سوى فرعون بروید که سرکشى کرده است. با او به آرامى و نرمى سخن بگویید، باشد که پند گیرد یا بترسد»؛ طه: 43-44.
50. نحل: 125.
51. امام باقر(علیه السلام) دراین باره می فرماید: «قُولُوا لِلنّاسِ أَحْسَنَ ما تُحِبُّونَ اَنْ یقال لَکُمْ»؛ «با مردم به نیکوترین سخن که دوست دارید به شما بگویند، سخن بگویید.»؛ تحف العقول، ص 534.
52. امام باقر (علیه السلام): «پیش از گفتار، راست گویی بیاموزید.»؛ اصول کافی، ج 2، ص104.
53. قرآن کریم: پیام هاى پروردگارم را به شما مى رسانم و براى شما خیرخواهى امینم. اعراف: 68.
54. از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام): «مَنْ استَبَدَّ بِرأْیِهِ هَلَکَ»؛ «هرکس که استبداد در رأی داشته باشد، هلاک می شود.»؛ نهج البلاغه، حکمت 161.
55. «و از ایشان کسانى هستند که پیامبر را آزار مى دهند و مى گویند: او زودباور است. بگو: گوش خوبى براى شماست، به خدا ایمان دارد و [سخن ] مؤمنان را باور مى کند، و براى کسانى از شما که ایمان آورده اند رحمتى است. و کسانى که پیامبر خدا را آزار مى رسانند، عذابى پردرد [در پیش ] خواهند داشت»؛ توبه:61.
56. امام باقر (علیه السلام): «بد بنده ای است بنده دوشخصیتی و دوزبانی، که در حضور برادرش، وی را می ستاید و در نهان از او بدگویی می کند.»؛ اصول کافی، ج 2، ص334.
57. همان، به نقل از: الحیاه، ج2، ص 288.
58. همان، به نقل: شرح فارسی غررالحکم، ص333 .
منابع