Masjedpajoh.ir
Masjedpajoh.ir
Masjedpajoh.ir
راه‌کارهای مقابله باتهدیدهای اجتماعی محلات (ماهواره، مواد مخدر، بدحجابی و... ) با محوریت مساجد
چهار شنبه, 29 بهمن 1399

جامعۀ انسانی در طول تاریخ همواره با گونه های مختلف آسیب های اجتماعی مواجه بوده است؛ امروزه با پیشرفت تکنوژی و صنعت، ما شاهد پیچیده تر شدن و تنوع این آسیب ها هستیم.

قرآن در بیان زمینۀ انحراف های اجتماعی و مصداق های  آن می گوید: «من الناس من یشتری لهوالحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم...».1 علی (علیه السلام) نیز با بیان علل فکری، فرهنگی و اخلاقی جامعه، آن را ناشی از نابرابری، فقر ونداری، قدرت، و خودمحوری و از خودبیگانگی و بی خردی می‌داند.2

انقلاب سوم و زمینه گسترش تهدیدها

جهان امروز در آستانۀ سومین انقلاب تاریخ ، یعنی انقلاب دیجیتال ( پس از دو انقلاب کشاورزی و صنعتی) قرار دارد؛ انسان معاصر در عصر دیجیتال یا انقلاب انفورماتیک (اطلاعات) در معرض پدیده هایی چون ماهواره، اینترنت، موبایل و... رفته رفته ارزش ها و هنجارهای اخلاقی و دینی خود را به فراموشی می سپارد. این ابزارها علاوه  بر این که ارتباط جوامع را تسهیل و مفهوم «دهکدۀ جهانی» را پدید آورده اند، به همان نسبت انسان جامعۀ صنعتی را از سنت ها و باورهای خود دور می کنند. این امر که جامعه شناسان در جوامع دوران گذار از آن به آنومی (anomie) یا بی هنجاری یاد می کنند،زمینه ساز اصلی بروز انحرافات اجتماعی دیگری است: مانند گسترش مصرف مواد مخدر، ایدز، استفادۀ نادرست از اینترنت و ماهواره، به ویژه پورنوگرافی (برهنه نگاری). این پدیده ها باعث گسترش نیازها و شکل گیری نیازهای جدید فزاینده و مادی می شوند.مبنای این تأثیرپذیری، دگرگون شدن ارزش‌هاست؛ چراکه ارزش های مادی جای‌گزین ارزش های معنوی، اخلاقی و هنجارها می شوند؛ چنان که ماکس وبر می گوید: هرچه در یک جامعه، ارزش های مادی بیشتر گسترش یابند، میزان پایبندی های مذهبی و اعتقادی مردم کاهش می یابد.فرایندی که فرهنگ دنیوی سازی یا secularization بیش از هر زمان دیگر با کاستن از نفوذ دین در جامعه، به آن دامن می زند.6در این رابطه یک پژوهش میدانی که از نگاه جامعه‌شناسی در دهه هفتاد در ایران صورت گرفت حاکی از این بود که 6/ 68 از افرادی که نماز نمی خواندند، کسانی بودند که در خانه از ابزارهای مدرن رسانه‌ای مانند ویدئو استفاده می‌کردند.7

مسجد و راه های مقابله با انحرافات

برای مقابله با انحرافات و فساد، دو نوع سیستم کنترل قابل کاربرد است: سیستم کنترل بیرونی مانند نیروی انتظامی، قضایی و... که نقش روبنایی داشته و نمی توانند به طور ریشه ای آسیب های اجتماعی را حل کنند؛ روش دوم، سیستم کنترل درونی است که با نهادینه یا درونی کردن ارزش ها و عقاید و باورهای مذهبی و اخلاقی در افراد و با واکسینه کردن یا ایجاد مصونیت روحی و روانی، آنان را به طور ریشه ای از درغلطیدن به دام انحرافات بازمی دارد.

مسجد با کارکردهایی مانند هویت بخشی، اعتماد به نفس، آرامش روحی و روانی، هنجار فرستی و... نقشی منحصر به فرد در نهادینه شدن ارزش‌ها و هنجارهای دینی و اجتماعی دارد؛ چرا که افراد با «واکنش خودسنجی» براساس معیارهای درونی شده مذهبی در باره خوبی و بدی یا زشتی و زیبایی یک رفتار و عمل ، پیامدهای انجام آن را مورد ارزیابی قرار  می دهند.8

متأسفانه در کنار نهاد دین که مسجدکانون مرکزی آن است، نهادهای فرهنگی دیگری که باید نقش تکمیل کنندۀ نهاد دین را ایفا کنند، رفته رفته نقش رقیب و بدیل آن را به عهده گرفته اند؛ مانند فرهنگ‌سراها و... که نه تنها نمی‌تواند جای‌گزین مسجد شده و کارکردهای آن را ایفا کنند، بلکه از نگاه جامعه شناختی، خود به عاملی برای تغییر ارزش های اجتماعی تبدیل شده اند.9

نیاز به مسجد در مقابله با انحرافات اجتماعی

با توجه به آن‌چه بیان شد، امروزه ما بیش از هر زمان دیگری به ایفای نقش محوری مساجد به عنوان مرکز تولید معنویت، آرامش اخلاقی ـ اجتماعی و ارزش ها و هنجارهای اجتماعی نیازمندیم. امام علی(علیه السلام) نسبت به ناکارامدی مساجد هشدار داده فرمودند: روزگاری بر مردم خواهد آمد که از قرآن جز نشانی و از اسلام جز نامی باقی نخواهد ماند.مسجدهای آنان در آن روزگار آبادان ،  اما از هدایت ویران است.10

مسجد به عنوان مرکز ارضای نیازهای معنوی جامعۀ مسلمان، باید متناسب با تنوع اشکال مختلف تهاجمات فرهنگی و گونه گونی آسیب های ناشی از آن، به انواع ابزارهای نوین و روزآمد برای مقابله با موج تخریب فرهنگ بیگانه و پاسداری از ارزش های مذهبی تجهیزشده و از حالت رکود فعلی خود خارج شود.

مسجد به عنوان یکی از مهم ترین جلوه های نهاد دین و کانون گروه های مرجع، وظیفۀ هنجارفرستی را برعهده دارد، این نهاد می تواند با الگوسازی ارزش های دینی، آن را برای پیروی به جامعه ارائه کند.

کارکردهای هیئت های مذهبی مستقر در مساجد که بیشتر به سازماندهی مراسم محدود می‌شود، باید گسترش یافته و هیئت های امنای مساجد باید با بازسازی و تغییر شیوه‌های مدیریتی خود، روش های جذب جوانان را دگرگون کرده و در برنامه‌های خود با استفاده از مشارکت و مشاوره جوانان و توجه به تمایلات آنان توسعه و تحول ایجاد کنند.

مسجد پایگاه آموزش ارزش‌های دینی، انتقال عواطف انسانی، و هم‌بستگی

در گزاره‌های دینی تاکید و توجه فراوانیبه نقش و اهمیت تربیت جوانان در فرهنگ و جامعه شده است؛ از منظر امام علی (علیه السلام): قلب جوان مانند زمین بکر است و هر بذری را می پذیرد.1به همین تناسب جوانان بیشتر از دیگران در معرض انواع آسیب‌ها قرار دارند.

        در مقابله با انحراف قبل از هر چیز باید به اقدامات پیش‌گیرانه مبادرت ورزید. انواع پیش‌گیری از کجروی‌ها می تواند آموزش مدار، کنترل مدار، عاطفی مدار و قدرت مدار باشد.2در این میان دو شیوه کنترل‌مدار و قدرت‌مدار با توجه به بیرونی بودن آن کارایی دیرپا و ماندگاری ندارند. از این رو بهترین شیوه های فوق  را باید دو روش آموزش مدار و عاطفی مدار دانست. جوانان برای بازماندن از انحرافات و کج روی ها باید آموزش های لازم را فراگفته و آنها را درونی کننند. همراهی با گروه هم‌سالان در مساجد، زمینه خوب آموزشی برای فراگیری و اشاعه فرهنگی را فراهم می سازد. پر کردن خلأهای عاطفی و ایجاد حس اعتماد به‌ نفس و امنیت و شخصیت دادن به جوانان  و استفاده از خلاقیت‌هایی آنان در مدیریت امور مساجد نیز بسیار مؤثر است. این کار را می توان با تقسیم وظایف و مسئولیت دادن به آنان در امور مسجد به  ویژه در امور فرهنگی آن انجام داد.

        روند موجود آموزش که عمدتا به آموزش قرآن خلاصه می‌شود ، و نیز انتقال فرهنگ دینی در مساجد، به هیچ وجه متناسب با نیازهای نسل امروز نیست؛ توجه به تحولات عصر حاضر باید نقشی محوری در ساماندهی فعالیت مساجد ایفا کند؛ در روایتی از حضرت علی (علیه السلام) آمده است:« لا تقصروا اولادکم الا آدابکم؛ و انهم مخلوقون بزمانه غیر زمانه». آداب و رسوم زمان خود را با فشار و زور به فرزندان خویش تحمیل نکنید، زیرا آنان برای زمانی غیر از زمان شما ساخته شده اند.3

مسجد و ایجاد هویت انسانی

اگرچه نماز که کارکرد سنتی مسجد در آن تبلور یافته، خود زمینه ساز دوری از کج روی هاست؛ چنان‌که قرآن می فرماید: ان الصلاه تنهی عن الفحشا و المنکر.4اما باید از اقدامات اساسی و کارکردهای دیگر مسجد به عنوان مهم‌ترین ساختار نهاد دین، زدودن بحران هویت، ازخودبیگانگی و ایجاد خودشناسی و اعتماد به نفس در افراد را برشمرد؛5 چراکه اولین و مهم ترین کارکرد دین، معنابخشی به زندگی است. دین، زندگی را معنادار و هدفدار می کند، به گونه ای که انسان بی آن‌که زندگی را به عنوان یک هدف اصلی بنگرد در عین حال از زندگی لذت برده و آن را وسیله تقرب به سعادت قرار می دهد. دین انسان را از سردرگمی و رنج که همواره گریبان‌گیر انسان ها است نجات می دهد؛6بی تردید پس از تحقق هـویت بخشی و خودشناسی، خودسـازی نیز محقق می شود.

بدین ترتیب کسب هویت و خودباوری، از درغلطیدن به انواع انحرافات جلوگیری کرده، رستگاری نهایی را ازآن انسان می‌کند؛ ماکس وبر در این باره می‌گوید: عدم اعتماد به نفس، نتیجه ایمان ناقص و در نتیجه رستگاری ناقص است.7

مسجد و رشد عقلانیت و دانش

چنان‌که پیشتر اشاره شد رشد علم و تکنولوژی نیازهای جدیدی رادر عرصه زندگی مادی به وجود آورده است. درابعاد فکری نیز رشد علم نیاز به اقناع را افزایش می دهد؛ بین دین‌داری و ایمانبا علم و عقلانیت هم‌بستگی دوسویه وجود دارد؛ چنان که قرآن می گوید: انما یخشی الله من عباده العلما: از میان بندگان، دانایان هستند که از خداوند بیمناکند.8 از این رو نمی‌توان تنها با رویکردهای احساسی به اشاعه باورهای دینی همت گماشت. وظیفه وحینیز در قبال عقل، تایید عقلانیتو شکوفایی آن است.9

در توضیح این نکته، از نگاه وبر جامعه شناس آلمانی در زندگی مذهبی دو گونه زهد وجود دارد زهد مبتنی بر ترک دنیا و زهدی در عین توجه به دنیا. در زهد نخستین مومن از خانواده و جامعه قطع علاقه کرده و به ثروت و شان و مقام پشت می کند و خود را کاملا وقف خداوند می نماید، اما در زهد دوم مومن خود را ضمن قرار دادن تحت اراده الهی برای پیشرفت و موقعیت حرفه خود تلاش کرده و اخلاق و فضائل عالی نیز از خود بروز می دهد و می کوشد که نمونه و سرمشقی برای راستی و درستی باشد. هدف زهد اول رسیدن به معرفت خدا و هدف زهد دوم تحول و دگرگونی مومن به وسیله ای برای تحقق اراده الهی است.10

مسجد تکیه گاه و پناه‌گاه

انسان از منظر عاطفی، در وجود خود دارای احساس نیاز به تکیه گاهی مستحکم و پایدار است تا بتواند در گرفتاری ها و تنهایی ها به آن تکیه کرده و از آن استمداد جوید.11  مسجد مناسب‌ترین مکان برای رفع حوائج و حل مشکلات مختلف جوانان است؛ چنان‌که پیامبر اسلام فرموده‌اند: «من سمع رجلا ینادی یاللمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم»12.

      احساس هم بستگی از مولفه‌های مهم جامعه‌ای پویا و اسلامی است؛ زیرا ویژگی زنده بودن جامعه هم‌بستگی و پیوستگی بیشتر اعضا و جوارح آن است.13در این باره پیامبر فرمودند:« مومنان در هم‌دلی، دوست داشتن یکدیگر، عاطفه نسبت به هم و حس هم‌دردی و علاقه به سرنوشت هم، مانند پیکر زنده‌ای هستند که اگر عضوی از آن به درد آید سایر اعضا با آن هم‌دردی می‌کنند.14بی‌تردید مسجد نقشی محوری در ایجاد این حس مشترک دارد.

            با این همه مسجد باید نه تنها به  مثابه نیایش‌گاه، بلکه پناه‌گاهی باشد که همواره آغوش مهرش بر روی تشنگان حقیقت، اخلاق، محبت، انسانیت و بندگی باز است. مسجد باید کانونی برای پاسخ به همه شبهات دنیای معاصر باشد.

مسجد و ایجاد نشاط و پویایی اجتماعی

 برابر آموزه‌های دین اسلام مومن شاد و با نشاط است. در اسلام، آن‌چه اصیل است شادی است؛ از این رو توصیه‌های فراوانی به زدودن غم از دل اندوهگین مستمندان و... شده است. با توجه به اهمیت  نشاط اجتماعی در پویایی جوامع و ایجاد روحیه امید به آینده در افراد، مساجد می‌توانند با برنامه‌ریزی صحیح به گسترش این فرهنگ در میان مردم کمک کنند، متاسفانه بزرگداشت و تکریم شعائر دینی در فرهنگ ما بیشتر با رویکرد عزاداری و اندوه آمیخته است؛  روند یک نواخت سنتی و به روز نشدن شیوه‌های مدیریت مساجد تا اندازه زیادی آن را از کارایی ایجاد نشاط و امید اجتماعی باز داشته و در بسیاری از مناطق، مساجد را به کانون انزوا و منعزل از جامعه تبدیل کرده است. حال آن‌که ویژگی مومن در نگاه اسلام، پویایی، نشاط و شور و فعالیت است.

افزون بر این،  زهد پویا، زهدی عارفانه و عالمانه است؛چنان‌که زهد علی (علیه السلام) این‌گونه بود؛ به همین دلیل او سرزنده‌ترین، و پرجنب و جوش ترین مرد دنیا بود. 15  هم‌چنان که پیامبر اسلام فرمود اسلام با ریاضت و رهبانیت یعنی انعزال و کناره‌گیری از اجتماع صد درصد مخالف است: «لارهبانیه فی الاسلام»16هم‌چنین علی (علیه السلام) در این باره فرمود: « متقین پرهیزکارانی هستند که در بهترین خانه ها نشسته، بهترین غذاها را خورده و در عین حال به نعمت آخرت رسیده اند17. از نگاه شهید مطهری زهدی که در آن روابط اجتماعی مخدوش شود زهد مرده است؛ اسلام از چنین زهد و زاهدی بیزار است.18

پی نوشت

1.لقمان،5.

2.نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی،قم، نشر نصایح،چ2 ، 1387، ص562.

3.فرامرز رفیع پور، آناتومی جامعه، چ2، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1380، ص237.

4.همان، ص239.

5.فرامرز رفیع پور، توسعه و تضاد، چ4، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1379، ص169.

6.مجید کافی، مبانی جامعه شناسی، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، 1385، ص218.

7.رفیع پور، توسعه و تضاد، ص 262.

8. ریتال ایتکینسون، زمینه روانشناسی، ترجمه براهنی، تهران، نشر رشد، 1371، ص 570.

9.رفیع پور، توسعه و تضاد، ص254.

10. نهج البلاغه، محمد دشتی،حکمت369،ص513.

 

 

منابع:

1. نهج البلاغه، نامه 31

2. ابراهیم قاسمی روشن، توانمندی خانواده در پیشگیری انحرافات اجتماعی، کتاب زنان، ش 17، پاییز 81، ص 19- 23.

3. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 20، قم، مکتبه آیت الله العظمی المرعشی، 1404 ق، ص 267.

4. عنکبوت: 45.

5. مسعود جلالی مقدم، جامعه شناسی دین، تهران، نشر مرکز، 1379، ص188.

6. پیتر همیلتون، جامعه شناسی دین، ترجمه محسن ثلاثی، نشر تبیان، 1377، ص 277.

7.مسعود جلالی مقدم،، همان،ص 17.

8. فاطر، 28.

9. جوادی املی، نسبت دین و دنیا، نشر اسراء، چ دوم، 1381، ص 47.

10. جلالی مقدم، ص 121.

11. محمدعزیز بختیاری، نظریات اجتماعی دین، انتشارات موسسه آموزشی امام خمینی، چ اول، 1382، ص 18.

12. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه،ج11، ص108 و 560.

13.مرتضی مطهری، احیای تفکر اسلامی، نشر صدرا،چ41،1391،ص55.

14.همان،ص24.

15.همان،ص101.

16.نهج البلاغه، فیض الاسلام، نامه 27، ص886..

17.مطهری، همان، ص72.

18. همان، ص1.1

 

ثبت دیدگاه