مقدمه
((ایران 1404 به عنوان کشوری توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در منطقه، با هویت اسلامی و انقلابی، الهامبخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بینالملل((سندچشم انداز1404)) ترسیم شده و گواه صادقی بر عزم و همت والای مسئولان نظام در حرکت به سوی تعالی و پیشرفت (در بالاترین حد ممکن توأم با برنامهریزی و تدبیر) است که نمود عینی و عملی آن در برنامههای توسعه 5 ساله به خوبی هویداست.
رهبر معظم انقلاب امسال را نیز سال همت مضاعف و کار مضاعف نامیدند، برای همه ما محسوس است که سطح بهرهوری در ایران بسیار پایین بوده و این امر بدون تردید به هنجارها و الگوهای رفتاری برخاسته از فرهنگ عمومیکه طی سالیان سال در لایه های مختلف جامعه نهادینه شده است مرتبط است.
لذا برای اینکه در کشور کار مضاعف انجام گیرد شرط لازم این است که میباید اولا اراده تغییر در تک تک افراد حاصل شود و مردم بیش از پیش نسبت به کار خود حس تعهد داشته باشند، تا به مرور زمان فرهنگ بی مسئولیتی و کمکاری از جامعه رخت بربندد و «کار و تلاش» چنانکه در آموزههای دینی آمده است در سطوح مختلف به صورت عملی و نه شعاری به یک ارزش ملی تبدیل شود.
توجه به فرهنگ سازی
توجه به فرهنگسازی برای افزایش وجدان کاری و بهرهوری صحیح از منابع انسانی در همه سطوح از الزامات این امر است. در این شعارکلیدی، ابتدا همت مضاعف مدنظر قرارگرفته تا دورنمایی ازافقهای پیشرو را نمایان سازد.
افقهای بلند و سترگی که نیل به آنها، تنها با بلندهمتی و عزم استوار میسر است و افراد کوتهبین و کمهمت را توان دست یازیدن به آنها نیست، اصولا مقتضای همت انسان و ارج و قدر هر کسی به قدر همت اوست که عالی باشد یا دانی، بلند همت باشد یا دون همت. یکی از نشانههای عزم و اراده و تصمیم جدی، پایداری و مقاومت است.
بیشتر نوابغ و اندیشمندان، بیش از آنکه متکی به قدرت نبوغ خویش باشند، از همت و استقامت و بردباری بهره بردهاند. رسیدن به موفقیت، مشکلاتی به همراه دارد و صبر و شکیبایی و استقامت و بردباری، شیوه مردان بزرگ، کامیاب و موفق جهان است. لذا برای رسیدن به اهداف، ابتدا باید همتها را مضاعف کرد. باید عزمها را جزم کرد و به فتح قلههای کوچک و کمارتفاع، قانع و خشنود نشد. رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیاناتشان در روز اول سال 89 در جمع زائران حرم رضوی فرمودند: «باید جوانان ما همتشان این باشد که با گذشت یکی دو دهه دیگر، کشورشان را یک مرجع علمی برای دانشمندان جهان قرار بدهند.»
این یعنی بلندهمتی و داشتن عزمجدی برای فتح قلههای دانش جهان، نه فقط به عنوان عالم و دانشمند بلکه به عنوان «مرجع علمی»، یعنی دانشمندان از اقصی نقاط جهان برای حل مسائل علمیشان در علوم و دانشهای مختلف به ما مراجعه کنند و این همان عزت و اعتلایی است که از ایران اسلامی انتظار میرود.
ایرانی که یک روز، مرجع علمی جهان بود و در پرتو تعالیم هدایتگر اسلام، دانشمندان و عالمان بزرگی را به جهانیان عرضه کرد که هنوز دنیا از علم و دانش آنها بهره میگیرد و به پیش میرود.
اهمیت رسانه ها
در این میان قصد آن داریم تا به مقوله رسانهها واهمیت آن در سال همت مضاعف وکار مضاعف بپردازیم. در فضاهای تکنولوژیک امروز، رسانهها به حدی توسعه یافتهاند که میتوان گفت بشر را از هر طرف احاطه کردهاند. امروز که بشر در اطلاعات غرق شده است اگر نتوانیم اطلاعات تولید کنیم نه فقط عقب هستیم، بلکه محکوم به تقلید و پیروی از دیگران میشویم. اینترنت، زاده پیشرفتهای حاصله در فناوری ارتباطات و تکنولوژیهای مخابراتی است، پدیدهای که باسرعت و ارزانتر از هر روش ارتباطی، زندگی بشر را دچار دگرگونی کرد و از بسیاری جهات معنا و مفهوم جدیدی به آن بخشیده است.
اینترنت با درنوردیدن فاصلههای زمانی ومکانی، جهان رابرای همه به عرصه حضور تبدیل کرده است . وبلاگ ها یکی از پدیدههای جدید وتأثیرگذار در حیطه اینترنت است که در سال های اخیر، انقلابی در اینترنت وفرهنگ استفاده از آن به وجود آورده است .
وبلاگ با ایجاد فضایی آسان برای نگارش نظرات، ایدهها، خاطرات، دلنوشتهها، انتقادات و.... به سرعت به عرصهای تأثیرگذار وپر مخاطب برای دوستداران دنیای اطلاعات و عصر سرعت تبدیل شد. علم نیاز به تخصص ودانش خاص، رایگان و پویا بودن از امتیازاتی است که محیط وبلاگ برای علاقهمندان خود ایجاد کرده است.
این ویژگیها موجب شده وبلاگها فضای فیزیکی و مناسبی برای ارتباطات چندگانه و تعاملات فکری ایجاد کنند. عرصه وبلاگ با توجه به مخاطبان جوان و پویایی که دارد فرصت مناسب و زمینهای مهیا برای تبیین، تشریح، رشد و اعتلای مسائل دینی، اخلاقی و انقلابی در جامعه است.
در این میان وبلاگهایی که به مسائل ارزشی و سودمند میپردازند نقش مؤثری در تبلیغ دین در فضای مجازی دارند اما واقعیت این است که این وبلاگ ها به دلیل اینکه از نظر تعداد محدود هستند، درسایه عملکرد افراطی وبلاگهای دیگر محو شده و فعالیت چشمگیری از آنها دیده نمیشود.
امروزه غولهای رسانهای در عرصه اینترنت و وبلاگ با نیاز آفرینی، مردم را به دنبال نیازهای کاذب میکشانند. آنان با کمک پیچیده ترین روشهای تبلیغی، فکر وقلب بسیاری از انسانها را مسحور و برای آنان سلیقه سازی میکنند .
در واقع وبلاگها تقریبا به یک دفترچه خاطرات شخصی تبدیل شدهاند و از پرداختن به مسائل سودمند و دینی پرهیز میکنند، از این رو باید آگاهانه و با نگاهی تیز بین مراقب مخاطراتی باشیم که در این عرصه برای جوانان و افکار آنها ایجاد میکند. در این راستا رسانههای نوشتاری، دیداری و شنیداری نیز وظیفهای سنگین و اثرگذار دارند و مسئولین رسانهها میبایستی در سالی که مزین به همت مضاعف وکار مضاعف است درکنار سه قوه و همراهی و مشورت با کارشناسان اقدامات مثبت را بازتاب دهند و مشکلات و موانع را از نگاه منتقدی مشفق به اطلاع مردم و مسئولین برسانند این شیوه مى تواند راه را برای پویایى و شفاف شدن جامعه هموار کند و جامعه را به سوى آفرینشگرى و ابتکار و تکامل و پیشرفت رهنمون سازد.