Masjedpajoh.ir
Masjedpajoh.ir
Masjedpajoh.ir
عوامل و موانع جذب مردم به ویژه نوجوان و جوانان به مساجد
چهار شنبه, 11 تیر 1399

 چکیده

این مقاله با ارایه گزارشى درباره پژوهش هاى میدانى صورت پذیرفته در مورد موضوع در داخل و خارج کشور موانع جذب را به موانع فردى، اخانوادگى، اجتماعى و امور مربوط به مساجد دسته بندى و در مورد هر یک توضیحاتى را مطرح ساخته است و در پایان تحت عنوان چگونه مى توان نوجوانان و جوانان را به سوى مسجد هدایت کرد؟ از برنامه ریزى تکریم نوجوانان و جوانان، مسؤولیت سپارى و تشویق سخن به میان آورده و پیشنهاداتى را مطرح ساخته است.

 

مقدمه

از صدر اسلام تا امروز مساجد جایگاه بسیار مهم براى نشر اندیشه هاى ناب اسلامى و تقویت و توسعه ى آیین پاک محمدى بوده اند. از ابتداى شروع نهضت اسلامى در سال 1342 ش تا زمان پیروزى انقلاب، مساجد تأثیرى فراوان در جذب جوانان براى پیوستن به انقلاب داشته و در حقیقت، انقلاب اسلامى از مساجد آغاز و به جامعه کشیده شده است. در دوران جنگ تحمیلى نیز مساجد پایگاه مهم بسیج مردم و اعزام آنان به جبهه هاى نبرد حق علیه باطل براى دفاع از انقلاب، اسلام و ایران بودند. اما امروز مشاهدات تجربى نشان مى دهد که حضور در مساجد در قیاس با دوران انقلاب و سال هاى ابتدایى پس از پیروزى انقلاب، کاهش یافته است. در حالى که تعداد مساجد و حتى امکانات موجود در آن ها افزایشى چشم گیر داشته است. حال این سؤال پیش مى آید که چرا مساجد خلوت شده است؟ چرا مردم مخصوصا نوجوانان و جوانان از سخنرانى ها و کتابخانه هاى مساجد و مراسم دعاى آن استقبال پرشورى ندارند؟

          هرچند نباید ترفندهاى دشمن و برنامه ریزى آن ها براى اختلاف بین مساجد و مردم و به ویژه نسل جوانان را از نظر دور داشت، چرا که آن ها به روشنى دریافته اند که مساجد از جمله مهم ترین پایگاه هاى انقلاب و عاملى مهم در تقویت اندیشه هاى دینى و اسلامى است. از همین مساجد است که جوانان سلحشور مؤمن و مسلمان به پا مى خیزند و برضد زیاده طلبى ها و زورگویى هاى ظالمان و مستکبران قیام مى کنند و حفظ انقلاب اسلامى به زنده بودن و شور و نشاط مساجد بستگى دارد. اما این نکته هم نباید فراموش شود که ما نیز نتوانسته ایم برنامه هاى اساسى مبتنى بر روش هاى علمى و هماهنگ با خواسته ها و نیازهاى نسل نوجوان طراحى و یا شرایط تحقق آن ها را فراهم کنیم. در این مقاله سعى شده است ضمن مرورى بر تحقیقات انجام شده در این خصوص، عوامل و موانع جذب مردم به ویژه نوجوانان و جوانان به مساجد را مطرح و پیشنهادهایى براى جذب آنان ارائه گردد.

 

مرورى کوتاه بر تحقیقات انجام شده

سازمان تبلیغات اسلامى در سال 1374 ش در مطالعه اى نظرى به بررسى علل کاهش حضور مردم در مساجد پرداخته است. مبناى نظرى این مطالعه دیدگاه کارکرد گرایى است. در این تحقیق ـ که فاقد هرگونه بررسى تجربى است ـ از تغییر نیازهاى مردم و نداشتن تناسب کارکردهاى مسجد با نیازهاى فعلى مردم به عنوان علل خلوت بودن مساجد در حال حاضر یاد شده است. این سازمان هم چنین در تحقیقى که در سال 1376 ش در تهران انجام داده است؛ به بررسى مسئله حضورجوانان در مسجد، وضع مساجد موجود از دیدگاه جوانان و نگرش جوانان درباره ى مسجد پرداخته است، این تحقیق که از نوع تحقیقات توصیفى است، به روش پیمایشى و با استفاده از پرسش نامه بر روى یک نمونه ى 650 نفرى شامل جوانان 15 تا 25 ساله صورت گرفته است. طبق یافته هاى این تحقیق، با افزایش سن و میزان تحصیلات از میزان حضور در مساجد کاسته شده است. در مجموع میزان رفتن والدین به مسجد بر میزان حضور جوانان تأثیرى مثبت دارد و مردان بیش از زنان در مساجد حضور مى یابند. (6/66 درصد برابر 61 درصد) در مجموع بیش از چهل درصد پاسخ گویان به مسجد نگرشى منفى دارند و به موازات افزایش سطح تحصیلات این نگرش منفى نیز افزایش مى یابد. صدا و سیماى جمهورى اسلامى در یک نظرسنجى با عنوان «مسجد پایگاه تحقیق و نوسازى معنوى» (1376) به سنجش نگرش جوانان تهرانى درباره ى مسجد، حضور در مسجد و نارسایى هاى مسجد پرداخته است. این تحقیق که از نوع توصیفى است به روش پیمایشى و با استفاده از پرسش نامه بر روى 650 تن جوان تهرانى که به عنوان افراد نمونه انتخاب شده اند، صورت گرفته است، نتایج این تحقیق حاکى از این است که حدود بیست درصد آن ها به ندرت به مسجد مى روند و سى درصد هیچ گاه به مسجد نمى روند. هم چنین این تحقیق نشان مى دهد که با افزایش سطح تحصیلات میزان حضور افراد در مسجد کاهش یافته است، دختران هم کمتر از پسران به مسجد مى روند. ایوان یازبک و آدبرث لومیس در سال 1983 م مطالعه اى درباره ى مساجد در امریکا انجام داده اند. در این تحقیق که گزارش آن در قالب کتابى با عنوان «گسترش ارزش هاى اسلامى در ایالات متحده امریکا» (1371) منتشر شده است، محققان مذکور، فعالیت هاى پنج مسجد از سه ناحیه ى امریکا شامل نیویورک، میدوست و سواحل شرقى را مطالعه کرده اند. نتایج این تحقیق نشان مى دهد که بین سن و میزان مشارکت در فعالیت هاى مسجد رابطه اى معنادار دیده مى شود. بدین ترتیب که جوانان بیشتر از افراد مسن به مسجد مى روند و هم چنین افراد متأهل بیشتر از مجردین در مسجد حضور مى یابند. (پژوهشگران فرهنگ: 137 و 138)

          آقاى عباس کردستانى در تحقیقى که با عنوان «عوامل مؤثر بر پایین بودن میزان ارتباط جوانان با مساجد در استان کرمان» در سال 1382 ش و بر روى یک نمونه نهصد نفرى از جوانان شانزده تا 25 سال در ده سال شهر این استان انجام داده به نتایج جالب توجهى رسیده است.

          نتایج توصیفى حاصل از این پژوهش و نهصد پرسش نامه ى معتبر تکمیل شده نشان مى دهد:

          میانگین سنّى جمعیت نمونه 5/19 سال و میانگین میزان تحصیلات 6/11 سال است. از کلّ جمعیت نمونه (نهصد تن) 2/17 درصد فاقد ارتباط با مسجد هستند. 69 درصد داراى ارتباط پایین (365 بار تا 730 بار در سال) و فقط 8/3 درصد در حد بالا (731 بار تا 1095 بار در سال) ارتباط داشته اند. میانگین میزان حضور سالانه ى افراد در مسجد 6/217 بار است که با متوسط میزان مورد انتظار، یعنى 730 بار در سال فاصله ى فراوانى دارد و بیانگر پایین بودن میزان ارتباط جوانان جمعیت نمونه با مسجد است.

          وى در جمع بندى خلاصه یافته هاى تحقیق چنین نتیجه مى گیرد:

          طبق نتیجه ى به دست آمده، هرچه افراد نگرش موافق ترى در باره استفاده ى ابزارى از مسجد داشته باشند، میزان ارتباطشان با مسجد بیشتر خواهد بود و گرایش دینى عرفى نیز از طریق همین متغیر و به صورت غیر مستقیم بر میزان ارتباط با مسجد تأثیرى مثبت دارد؛ اما در عوض هرچه دین دارى فرد جدیدتر باشد، میزان ارتباط وى با مسجد پایین تر خواهد بود. البته عکس این نتیجه صادق نیست. یعنى دین دارى سنّتى فاقد تأثیر معنادار بر میزان ارتباط با مسجد است. میزان ارتباط با نهادهایى که ما از آن ها به نام نهادهاى رقیب مسجد یاد مى کنیم، تأثیرى مثبت بر میزان ارتباط فرد با مسجد دارد و در واقع، نوعى رابطه ى خطى میان این دو برقرار است. یعنى نهادهایى هم چون حسینیه، نمازخانه، مهدیه و امثال آن به علت آن که کارکردهایى مشابه مسجد دارند، در جامعه پذیرى دینى افراد، به ویژه جوانان تأثیرى انکارناپذیر و ماندگار دارند و هم چنان که نتایج تحقیق نشان مى دهد، هرچه افراد با این نهادها بیشتر ارتباط داشته باشند، میزان حضورشان در مسجد نیز بالاتر خواهد بود. فقدان نهادهاى مشابه مسجد فقط موجب حاضر نشدن افراد در مراسم مذهبى مى شود، اما چنین نیست که اگر فردى به نهادهاى مشابه مسجد نرفت، لزوما به مسجد خواهد رفت. سطح تحصیلات از طریق متغیر نوع دین دارى ـ دین دارى مدرن ـ بر متغیر وابسته تأثیر گذار است. به این ترتیب که هرچه سطح تحصیلات فرد بالاتر باشد، دین دارى وى مدرن تر خواهد بود و هرچه دین دارى فرد مدرن تر باشد، میزان ارتباط وى با مسجد محدودتر خواهد بود.

          این پژوهشگر هم چنین در مقایسه ى نتایج تحقیق حاضر با نتایج تحقیقات پیشین مى گوید:

          نتیجه ى به دست آمده درخصوص تأثیر منفى سطح تحصیلات بر میزان ارتباط با مسجد با نتیجه ى به دست آمده در تحقیق سازمان تبلیغات اسلامى (1376 ش) هم خوانى دارد. طبق تحقیق مذکور با افزایش سطح تحصیلات میزان حضور افراد در مسجد رو به کاهش مى گذارد. چون سطح نیازهاى آنان بالا مى رود و نیازهاى آنان را برآورده نمى سازد.

          نتایج این پژوهش مبین آن است که جو اجتماعى ـ فرهنگى حاکم بر مساجد باید تغییر پیدا کند تا جوانان رغبت و انگیزه ى بیشترى براى حضور در این پایگاه هاى معنوى پیدا کنند.

          این پژوهشگر معتقد است:

       «تأثیر منفى دین دارى مدرن بر میزان ارتباط با مسجد صرف نظر از   ماهیت فرد گرایانه ى این نوع از دین دارى از یک سو و محدود بودن میزان   ارتباط جوانان با مساجد از سوى دیگر مؤیّد این واقعیت است که جوّ   اجتماعى ـ فرهنگى حاکم بر مساجد در حال حاضر چندان جوان پسند   و مدرن نیست و قرائت سنّتى و برداشت هاى انحصار گرایانه از دین،  سلطه اى بارز بر مساجد دارند. معنادار نبودن تأثیر دین دارى سنتى بر حضور   جوانان در مسجد علت روشن و قاطع بر این برداشت است. البته راه   برون رفت از این بن بست چنان که بسیارى تاکنون پیشنهاد کرده اند،   تبدیل مساجد به مکان هایى براى تحقق فعالیت هاى عرفى جوان پسند از   قبیل ورزش، رایانه، فیلم و غیره نیست، جوانان اگر خواهان بهره مندى از   چنین خدماتى باشند، به سهولت مى توانند نیاز خود را در بیرون از مسجد   تأمین نمایند. به نظر مى آید که جاذبه هاى مساجد براى جوانان نه از سنخ   جاذبه هاى عرفى، بل از نوع جاذبه هاى معنوى اى هستند که قادرند   خلأهاى معنوى موجود زندگى در دنیاى مدرن را به سادگى پر کنند».

          البته به نظر من اگرجوان این گونه جاذبه ها را در مسجد پیدا کند، دیگر به سوى مکان هاى نامطمئن نمى رود و از همین طریق به مسجد علاقه مند مى شود. (1383: از 133 تا170)

          در پژوهش دیگرى که در زمینه ى برخى عوامل جذب جوانان به مسجد که با نظرخواهى از جوانان صورت گرفته، نتایج شایان توجهى به دست آمده است. در این تحقیق عوامل مورد نظر عبارت بودند از: امام جماعت، وضعیت ظاهرى مسجد، کتابخانه ى مسجد، طولانى نشدن نماز جماعت، هیئت امنا و کانون فرهنگى مستقر در مسجد.

          نتایج به دست آمده از بین 438 تن از جوانان مذهبى استان کرمان، پس از تجزیه و تحلیل آمارى، نشان مى دهد که اکثر قریب به اتفاق جوانان وضع ظاهرى مسجد (نظافت، ساختمان و امکانات مورد نیاز) را مهم ترین عامل جذب خود به مسجد مى دانند. طولانى نشدن نمازهاى جماعت، ویژگى هاى امام جماعت، کتابخانه، کانون هاى فرهنگى و هیئت امنا به ترتیب در درجه ى بعدى از اهمیت قرار دارند. درجه بندى عوامل مزبور از این قرار است:

          1 . وضع ظاهرى مسجد 1/81 درصد؛

          2 . طولانى نشدن نمازهاى جماعت، 2/72 درصد؛

          3 . امام جماعت مسجد، 8/69 درصد؛

          4 . کتابخانه ى مسجد، 6/55 درصد؛

          5 . فعالیت کانون هاى فرهنگى مساجد، 54 درصد؛

          6 . هیئت امناى مسجد، 6/36 درصد.

 

موانع و راه کارهاى جذب نوجوانان و جوانان به مساجد

 با بیان پیشینه ى برخى تحقیقات انجام شده مى توان مهم ترین موانع جذب نوجوانان و جوانان به مساجد را به شرح زیر دسته بندى کرد و در هر زمینه به راه کارهاى مناسب توجه کرد:

          الف) موانع فردى؛

          ب) موانع خانوادگى؛

          ج) موانع اجتماعى شامل جامعه و محیط هاى آموزشى؛

          د) موانع مربوط به مساجد.

 

الف) فردى

افزایش ناموزون جمعیت در دو دهه ى اخیر مشکلات فراوانى براى جامعه به وجود آورده است. امروز کشور ما یکى از جوان ترین کشورهاى دنیا شرایط خاصى دارد. از یک سو جمعیت جوانان این کشور مى توانند به عنوان نسلى بالنده، نقشى مهم در رشد و توسعه ى کشور ایفا کنند و از سوى دیگر ناتوانى در تأمین شرایط مناسب مى تواند خسارات سنگین و جبران ناپذیرى بر پیکره ى کشور وارد کند.

          هرچند تاکنون در عرصه هاى گوناگون موفقیت هاى چشمگیر و ارزشمندى داشته ایم، اما باید این واقعیت را بپذیریم که غفلت از نسل جوان هم آسیب هاى فراوانى در ابعاد گوناگون پدید آورده است. این که بخش چشم گیرى از تحصیل کردگان جوان ما در مقاطع گوناگون تحصیلى بیکار هستند یا نمى توانند ازدواج کنند و زندگى مناسبى داشته باشند و جز آن، تا حدّى موجب سرخوردگى طبقاتى از نسل جوان شده است. همین امر سبب شده است که او در مواردى احساس پوچى کند و خود را فردى شکست خورده به حساب آورد و دچار یأس و ناامیدى شود.

          جوانان، تمایل درونى دارند که هرچه بالقوّه مى توانند باشند، بشوند و استعدادهاى درونى خود را شکوفا نمایند؛ که پیامد آن احساس رشد، بلوغ و سلامت روان خواهد بود. هرچند که ممکن است در این مرحله توفیق چندانى در خودشکوفایى نداشته باشند، اما نیاز آن را در خود احساس مى کنند که بهره بردارى کاملى از ظرفیت ها و توانایى هاى خود بنمایند، به کمال برسند و هرکارى را به بهترین نحو ممکن انجام دهند.

          نوجوان یا جوان که سرتسلیم در برابر هیچ کس فرود نمى آورد و برضدّ همه ى قدرت ها عصیان مى کند، در درون متوجه ضعف ها و حقارت هاى خود است. عظمت، قدرت و بقا و دوام خود را در مذهب مى بیند، فلسفه ى زندگى و حیات خود را در مذهب جست وجو مى کند و در آن براى زندگى خویش مى یابد. نوجوان مى خواهد مذهب و مفاهیم مذهبى را شخصابا نیروى عقل خود بررسى کند و حقایق را دریابد؛ بنابراین بسیارى از شک هاى مذهبى نیز در همین مرحله براى او توصیه مى شود که با یافتن پاسخ هاى مناسب راه تکامل خود را نیز مى پیماید.

          جوانانى که در زندگى هدف هاى مشخصى ندارند یا هدف هاى بسیار کوچکى را دنبال مى کنند، غالبا در تزلزل و ناامنى به سر مى برند؛ زندگى آن ها فاقد ارزش است، دائما در حال افسردگى، یأس و ناامیدى هستند و احساس تنهایى و پوچى و بیچارگى به آن ها دست مى دهد». (خدایارى فرد 1373: 35)

          این مشکلات و کمبودها از سویى، هم سبب اثر پذیرى نسل جوان از تبلیغات سوء دشمنان شود و بین آنها، انقلاب و روحانیت فاصله بیندازد. طبیعتا این گروه از مساجد به عنوان پایگاه انقلاب و روحانیت فاصله گرفته اند.

          از سوى دیگر هم با توجه به نبود شناخت کافى از اسلام و احکام دین و وجود زمینه ى مناسب در گروهى از افراد جامعه و انقلاب اسلامى، موجب برداشت غلط آنان از دین شده و به انحراف کشیده شده اند. وقتى نوجوان یا جوان در محیط هاى گوناگون اجتماع در مقابل شبهات و القائات فکرى مکاتب و فلسفه ها و افراد گوناگون قرار بگیرد و جواب منطقى و مستدل نیز نداشته باشد، براى حفظ غرورش ناگزیر خود را بیگانه با مذهب معرفى مى کند و با این روش بر احساس حقارت خود به سبب این ناتوانى ها در مقابل دیگران سرپوش مى گذارد و اندک اندک به نفى مذهب کشیده مى شود. (خدایارى فرد 1373: 90)

 

ب) موانع خانوادگى

به اعتقاد بسیارى از بزرگان تعلیم و تربیت، «خانواده» نخستین مدرسه اى است که انسان در آن درس مى آموزد و به عنوان نخستین پایگاه آموزش و پرورش و از اساسى ترین عوامل در تشکیل شخصیت کودک است. (نوّابى نژاد: 52)

          دکتر غلامعلى افروز عقیده دارد:

       «غالب رفتارهاى انسان بر اساس یادگیرى استوار است و نخستین   و مهم ترین پایگاه یادگیرى، کانون خانواده است، زیرا خمیرمایه ى   شخصیت انسان در خانواده تکوین مى یابد و نگرش ها، رغبت ها، رفتارهاى   خوشایند و ناخوشایند در برابر پدیده هاى گوناگون از خانه سرچشمه   مى گیرد». (افروز12: 1371)

          اگر والدین در قالب الگوهاى کودک و نوجوان نگرش مطلوب و مثبتى به مساجد داشته باشند و آموزش دینى فرزندان خود را در قالب وظیفه اى اساسى تلقى کنند، قطعا این گونه برخورد تأثیر بسیارى در رفتار کودک و نوجوان خواهد داشت. پدر و مادرى که به مسجد مى روند و فرزندان خویش را از همان دوران کودکى در مجالس و محافل مذهبى همراهى مى کنند، سبب تقویت احساس پرورش مذهبى در آینده سازان جامعه مى شوند. این کار به صورت عادتى مطلوب و پسندیده در مى آید. در صورت تحقق سایر شرایط مى توان امیدوار بود که فرزندان چنین خانواده هایى در آینده افرادى شایسته، با روحیه ى مذهبى قوى و علاقه مند به دین بار بیایند.

          استاد شهید مرتضى مطهرى در باره نقش مساجد و مجالس مذهبى در تشویق عبادى کودکان مى گوید:

       «بچه را باید در محیط نماز خواندن برد. اگر در جمع نباشد، نماز خواندن جمع را نبیند، به این کار تشویق نمى شود. چون اصلاً حضور در جمع مشوّق انسان است. آدم بزرگ هم وقتى خودش را در جمع اهل عبادت مى بیند، روح عبادت بیشترى پیدا مى کند، کودک که بیشتر تحت تأثیر است. متأسفانه کم رفتن ما به مساجد و مجالس دینى و این که کودکان کم تر در مجالس مذهبى شرکت مى کنند، سبب مى شود که این ها از ابتدا رغبت   به عبادت پیدا نکنند، ولى این براى شما (والدین) وظیفه است... باید ما   با بچه هاى خودمان برنامه ى مسجد رفتن داشته باشیم تا بچه ها با مساجد  و معابد آشنا شوند. ما خودمان که از بچگى با مساجد و معابد آشنا بودیم   در این اوضاع و احوال امروز چه قدر به مسجد مى رویم که بچه هاى ما که هفت ساله شده اند به دبستان و بعد به دبیرستان بعد به دانشگاه رفته اند، ولى اصلاً پایشان به مساجد نرسیده است، بروند... خوب، این ها قهرا از   مسجدت فرارى مى شوند». (مطهرى 1366: 99 و 100)

          بنابراین باید این نکته مدّنظر باشد:

       «وقتى انسان عملى را به طور مستمر تکرار کرد به تدریج با آن خو مى گیرد و حالتى در نفس به وجود مى آید که اصطلاحا عادت نامیده   مى شود». (امینى: ص 88)

          علاوه بر پیش گفته، نوع برخوردى هم که خانواده با دین و ایمان به خدا دارند در نگرش فرزندان مؤثر است. بسیارى از دانشمندان نیز به این موضوع اشاره داشته اند، ایمان یکى از ارزش هاى مهم نفسانى است که پرورش آن باید جزو برنامه ى مربیان قرار گیرد. لاک مى گوید:

       «کودک از دوران طفولیّت باید تصورات دقیق و صحیحى از خداوند   که نسبت به ما مهربان است و کلیه ى مایحتاج ما را فراهم مى سازد،   و در عین نیکى و لطف مى باشد، داشته باشد هرگز نباید از خدا و موجودات   ناشناخته بترسد. کودک به علت این که خدا نسبت به او مهربان است خدا را   دوست خواهد داشت، و به زودى یاد خواهد گرفت که دست نیاز به سوى او   دراز کند. بنابراین، پرورش ایمان و استفاده از آن را باید یکى از شیوه هاى   مهم تربیتى محسوب داشت که اولیا و مربیان مى توانند از آن بهره بگیرند».   (امینى: ص 37)

          هم چنین برخوردهاى نامناسب و تعصب آمیز والدین که براساس انس و الفت و دوستى و محبت و هم چنین استدلال منطقى نباشد و نتواند بر اطلاع و آگاهى نوجوانان و جوانان تشنه ى حقیقت بیفزاید، آن ها را در ورطه ى گمراهى مى افکند و به بیراهه اى مى کشاند که نهایت آن ضلالت و گمراهى است.

 

ج) موانع اجتماعى

1 ـ جامعه

آنچه موانع مشترک جذب جوانان به مساجد در مدرسه و اجتماع است که در خور توجه و جاى تأمل و تعمّق و بازنگرى است، وجود دوگانگى و تناقض در گفتار و اعمال است که در جامعه شاهد اعمال و رفتارى است که مغایر تعالیم اخلاقى و دینى است. از جمله عواملى که بر روى نوجوانان و جوانان تأثیرى منفى دارد مى توان به موارد زیر اشاره کرد:

1 ـ 1) دوستان ناباب و معاشران ناصالح؛

1 ـ 2) آلوده بودن جوّ عمومى حاکم بر جامعه و محیط ناامن فکرى و فرهنگى براى جوانان؛

1 ـ 3) کم رنگ شدن تدریجى معنویت در جامعه.

 

2 ـ مدارس و محیط هاى آموزشى

کودکان و نوجوانان بخش چشم گیرى از عمر خود را در مدارس و محیط هاى آموزشى سپرى مى کنند. مدرسه دومین محیط تربیتى است که تأثیر بسیارى در آموزش و رشد و شخصیت کودکان دارد. اگر عوامل تربیتى در مدرسه، به شایستگى وظایف خود را انجام دهند، مى توان به سعادت و پیشرفت جامعه در آینده امیدوار بود. از جمله کارکردهاى مدرسه تربیت مذهبى دانش آموزان است. برگزارى کلاس هاى دینى و فرهنگ اسلامى در طول دوران تحصیل، برگزارى نماز جماعت و آموزش هاى دینى در مدارس اگر به نحوى صحیح انجام شود، از جمله تلاش هاى ارزشمندى خواهد بود که مى توان به آن امیدوار بود. على رغم تأثیرات مثبتى که این اقدامات بر تقویت روحیه ى دینى برخى کودکان و نوجوانان داشته است، باز هم با دشوارى هاى فراوانى مواجه هستیم. به تعبیر دیگر مدارس نتوانسته اند به شایستگى از عهده ى این رسالت عظیم برآیند. گاهى اوقات در مدارس و دبیرستان ها که تعلیمات دینى و بینش مذهبى و قرآن را آموزش مى دهند به سبب فهم نشدن صحیح مطالب یا بى صلاحیتى معلم و یا ناتوانى، پاسخ دادن به سؤالات دانش آموزان، بدبینى به مذهب در آن ها تقویت مى شود و نوجوان احساس مى کند که درس دینى را خوانده و خوب فهمیده، اما چیزى نداشته است که او را جلب و جذب نماید و به درد زندگى او بخورد، و اصولاً دین و مذهب آرام بخش درون نیست، روح و فکر را به تعالى نمى رساند و پیاده کردن آن عملى نیست و اگر هم عملى باشد داروى مخدر است، انسان ها را تخدیر مى کند و از حرکت و رفتن و جریان داشتن باز مى دارد، و به سکون و رکود ماندن و پوسیدن و بل به عقب برمى گرداند. این است که او از چنین مذهبى رویگردان است و برضدّ آن طغیان مى کند، و رسالت ریشه کن کردن مذهب را نیز به دوش مى گیرد و از مسجد در قالب پایگاه دین دورى مى کند. (خدایارى فرد 1373: 91)

          حال اگر مدارس ما توفیق لازم را به دست آورده بودند، این تأثیر را در سطح اجتماع هم شاهد بودیم و حضور دانش آموزان و جوانان در مساجد در سطح گسترده مى توانست گویاى آن باشد. متأسفانه واقع امر غیر از این است. ارتباط مساجد و مدارس بسیار کم رنگ است. اگر پیوند عمیق بین این دو نهاد آموزشى و تربیتى برقرار بود، امروز شاهد اوضاع بهترى بود.

 

د) عوامل مربوط به مساجد

1 ـ امام جماعت

امام جماعت در هر مسجد عامل مهم در پیشرفت و ترقى مسجد به شمار مى رود و چنانچه شرایط داشته لازم باشد، تأثیرى به سزا در تحولات مثبت در جوانان و در نتیجه گرایش آنان به مساجد خواهد داشت. مهم ترین ویژگى هاى امام جماعت عبارت اند از: (رضایى: از 231 تا 233)

          ـ ثابت بودن؛

           ـ ابتکار و خلاقیت؛

          ـ توانایى جسمى؛

          ـ توانایى علمى و دارا بودن دانش لازم؛

          ـ دوستى با جوانان و نوجوانان؛

          ـ نظم؛

          ـ احترام و تواضع؛

          ـ درک موقعیت سنى جوانان؛

          ـ بیان ساده و شیوا؛

          ـ آراستگى ظاهرى؛

          ـ (توان) تهیه ى امکانات مالى.

          هرچند همه این ویژگى ها، مهم و در جذب جوانان به مسجد مؤثرند، ولى چند مورد از آن به لحاظ اهمیت بیشتر توضیح داده مى شود.

 

ـ توانایى علمى

طرز طرح مسائل مذهبى به نوجوانان و جوانان بسیار اهمیت دارد. امام جماعت ضمن احاطه ى علمى باید بداند چه مسائلى را در این دوره باید براى نوجوانان و جوانان گفت که از دین زده نشوند و در عین حال باید آن مسائل را با زندگى تطبیق داد. این موضوعات باید چنان دقیق عرضه شود که آن ها احساس کنند امور مذهبى در خور پیاده شدن در زندگى روزه مره است و حتى مى توانند گاهى نیازهاى روانى خود را نیز با این امور برطرف نمایند. فقط موعظه کردن کافى نیست، بل باید مسائل دینى را با تجربه، علم و عمل توأم کرد.

 

ـ دوستى با جوانان و نوجوانان

جوان به فردى نیاز دارد که او را با همه ى افکار و تمایلات درونى و شور و عشق و حرکت درک کند و پاسخ گوى مجهولات و حلال مشکلات و محرم اسرار و مشاور و راهنمایش باشد. جوان به یک چنین فرد دلسوز و مهربانى نیاز دارد. وجود یک چنین یار مهربان و خیرخواه در تکمیل شخصیت و زندگى آینده ى او تأثیر شایانى خواهد ساخت و در مسائل مذهبى، امام جماعت مى تواند بهترین دوست و تکیه گاه براى آنان باشد.

          از جمله معضلات جوانان متدین آن است که دغدغه هاى فراوان معنوى دارند و اگر راهنمایى نشوند دچار افراط و تفریط وگاهى به انحراف کشیده مى شوند. اگر مبلغان زمانى را براى این امر اختصاص داده و اعلان کنند که افراد مى توانند مثلاً یک ساعت به غروب آفتاب هر روز براى مشاوره ى معنوى، عبادى به صورت فردى یا گروهى بنا بر میل خود مراجعه کنند، مى توانند ضمن برقرارى انس بیشتر با روحانى، زمینه ى اصلاح حرکت هاى خداجویانه ى مردم باشد.

          براى دستیابى به نتایج مثبت، مبلّغ باید ابتدا گوشى شنوا داشته و سنگ صبور باشد و بعد از شنیدن کامل سخنان و شناخت دقیق مشکل، به راهنمایى مردم با توجه به دستورات دینى بپردازد. در مواردى که مبلغ در راهنمایى خود با مشکل مواجه شد، باید به مراجعه کننده بگوید من درباره ى سؤال شما باید مطالعه کنم و سپس پاسخ شما را بگویم. (نبوى: 6 و 7)

ـ درک موقعیت سنى جوانان

در این زمینه امام جماعت باید با توجه به تمایزات فردى افراد برنامه هاى متناسب با سن آنان داشته باشد، و جلساتى در هر هفته یک بار ترتیب دهد تا با دعوت از افراد آگاه و صاحب نظر براى پاسخ دادن به سؤالات دینى، مذهبى و اجتماعى نوجوانان در مسجد پاسخ مناسب داده شود.

          از احادیث استفاده مى شود که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله وسلم نه فقط با کودکان، بل با عموم مردم به مقدار عقل و درکشان صحبت مى کرد و به هنگام معاشرت و سخن گفتن خودش را در حد مستمعین تنزل مى داد و بدین صورت دلشان را به دست مى آورد. همین نکته را مى توان از عوامل نفوذ در دیگران محسوب داشت. (امینى: ص 30) که امام جماعت باید به آن توجه داشته باشد. در کنار همه ى این ها نقش الگویى امام جماعت را نیز نباید از نظر دور داشت. در مباحث اخلاقى و روان شناسى بر تأثیر الگوها تأکید شده است. همان طور که الگوهاى ناآگاه، ناتوان منحرف، شخص را از وادى هدایت به قعر ضلالت مى کشانند، الگوهاى خود ساخته و پاک و آگاه تأثیر مطلوبى بر روى نوجوانان و جوانان داشته و آن ها را به سوى سعادت رهنمون مى شوند. براى مثال چون وقتى صفت عدالت و دورى از گناه و پاکى و تعهد، از شرایط امام جماعت باشد، روشن است که جامعه و جمع اقتدا کننده را نیز در این مسیر، حرکت مى دهد و ملاک هاى تقدّم در کارها و مسؤولیت ها، همین ها مى شود. (قرائتى: 102)

 

2 ـ هیئت امنا

هیئت امناى مسجد به صورت ارکان اصلى برنامه ریزى در مساجد نقشى بسیار مؤثر در ایجاد زمینه ى مناسب براى جذب مردم به ویژه نوجوانان و جوانان دارند. اگر هیئت امنا سیاست هاى درست و اصولى اتخاذ کنند و در مسیر صحیح پیش بروند، مى توانند با هماهنگى سایر عوامل، مسجد را به پایگاه مستحکم اعتقادى و فرهنگى تبدیل کنند.

          هیئت امنا و مسؤولان و دست اندرکاران باید بدانند این مکان که پایگاه امید و توجه بندگان خداست؛ عنوان، سمت و ریاست نمى پذیرد. هر آنچه هست خدمتگزارى است، و براین خدمتگزارى باید افتخار نمود، همه ى مردم را باید با دید محبت نگریست و با آغوش باز از ایشان استقبال کرد و مشکلات آنان را با نهایت دقت و قدرت و احساس محبت انجام داد. (رازقى: ص 220)

          اگر این دیدگاه بر مساجد حاکم باشد، بسیارى از مشکلات برطرف خواهد شد.

          هیئت امنا باید با در نظر گرفتن همه ى جهات کار و دوراندیشى و برنامه ریزى، مساجد را به کانون هاى عبادت و بندگى و مراکز آموزش احکام الهى و معارف اسلامى و حرکت و جنبش در مسیر سعادت جامعه مبدل سازند.

          اینکه خداوند در آیه ى 34 سوره ى انفال مى فرماید:

       «انّ اولیائه الا المتّقون».

       «کسانى حق سرپرستى مسجد الحرام را دارند که موحد و پرهیزگار   باشند».

          اشاره به نکته اى بسیار مهم دارد. اگرچه این حکم درباره ى مسجد الحرام گفته شده است، ولى در واقع شامل همه ى کانون هاى دینى و مساجد و مراکز مذهبى مى شود. «متولیان» و «متصدیان» آنان باید از پاک ترین و پرهیزکارترین و فعال ترین مردم باشند که این کانون ها را پاک و زنده و مرکز تعلیم و تربیت و بیدارى و آگاهى قرار دهند، نه افرادى ناآگاه، ناتوان و متعصب و خداى نکرده آلوده که این مرکز را تبدیل به مکان هایى کنند که اندیشه ها را ساکت و راکد نگه دارد و موجب بیگانگى از حق و دورى نوجوانان و جوانان از اسلام گردد.

 

3 ـ خادمان مسجد

این نکته ى مهم را باید پذیرفت که همه عوامل و دست اندرکاران مساجد در جذب یا دفع جوانان مؤثرند. هر چند شاید در ظاهر به این موضوع توجهى نشود و مثلاً نقش خادمان مساجد نادیده گرفته شود. تجربه نشان داده است که خادمان مساجد معمولاً افراد میانسال و سالخورده اى هستند که برخى هم درخصوص مسؤولیت خود، تعصبى خاص دارند. آنان على رغم اینکه در اجراى پاره اى وظایف خود، به شایستگى عمل مى کنند، در مواردى به سبب ناآگاهى از مسائل تربیتى و تغییرات و شرایط روز جامعه فضایى را پدید آورده اند که موجب دلزدگى نوجوانان و جوانان شده و آنان را از رفتن به مساجد باز مى دارند. جالب است که حتى برخى از خادمان در مواردى برخلاف نظر هیئت امنا و حتى امام جماعت مسجد عمل مى کنند. یک کار پژوهشى گسترده مى تواند صحت یا سقم این موضوع را روشن کند. نمونه هیئت امناى یکى از مساجد تصمیم مى گیرند پس از احداث ساختمان اصلى یکى از مساجد، ساختمان موقت قبلى را به محل ورزشى تبدیل کنند؛ با استقرار چند میز تنیس و پاره اى امکانات دیگر زمینه ى جذب شمار چشم گیرى از نوجوانان و جوانان پدید مى آید و معمولاً این افراد دو ساعت مانده به اذان در مسجد و پس از ورزش در مراسم نماز جماعت هم شرکت مى کردند و در سایر فعالیت ها هم مشارکت داشتند.

         

یکى از اعضاى هیئت امنا مى گوید:

       «یک روز اطلاع دادند که دیگر کسى اجازه ى بازى در مسجد ندارد، و وقتى موضوع را بررسى کردیم؛ دیدیم خادم مسجد تمام وسایل ورزشى را جمع کرده و در گوشه اى روى هم گذاشته است و فقط جمله اى که در پاسخ   هیئت امنا گفته این بوده است که من حوصله ى سر و کله زدن با بچه ها را ندارم!».

          بنابراین باید در انتخاب و گزینش خادمان مساجد با دقت بیشترى عمل کرد.

       «خادمان باید در سنینى باشند که از شور و نشاط لازم برخوردار باشند   و روحیه ى برخورد با تمام طبقات اجتماع را بروز دهند، چرا که خستگى   روحى و پیرى خادم بر اعصاب و روان او تأثیر مى گذارد، از این رو شایستگى   لازم براى اداره ى مساجد را ندارد و باعث گریز نوجوانان و جوانان از مسجد   مى شود». (رضایى: 241)

          4 ـ یکى از موانع جذب افراد و به ویژه جوانان به مساجد نامناسب بودن فضاى فیزیکى و ظاهرى مساجد و رعایت نکردن بهداشت و نظافت این مکان هاى مقدس است. انسان به طور طبیعى به سوى پاکیزگى و زیبایى تمایل فراوان دارند. فضاى زیبا و مناسب مى تواند در جذب افراد مؤثر واقع شود. در اسلام بر ساخت مساجدى که بیان گر عظمت و شکوه اسلام باشند، تأکید شده است و بر ارتفاع و برافراشتگى مسجد اجازه داده یا توصیه شده است.

       «فى بیوت اذن اللّه  ان ترفع».

          هم چنین مسئله دیگرى که عملاً در کلیه ى مساجد مراعات نشده است و وجه امتیازى در مقایسه با کلیسا و معابد ادیان دیگر است، روشنایى و دل بازى مسجد به طرف آسمان و طبیعت است. نور آفتاب و روشن بودن مکان مؤید پاکیزگى است. به علاوه طبق تشبیه مکرّر قرآن که نور و ظلمت را معرف و هم طراز با هدایت و ضلالت مى آورد و روشنایى تناسب و تأثیر ذهنى در جهت بینایى و هدایت خواهى دارد. مضافا به این که قرآن خود را کتاب روشن آشکار و بى ابهام و کژى معرفى مى نماید. (صالحى: 20)

          بهداشت و نظافت مساجد از جمله مواردى است که باید همواره مدّنظر قرار گیرد.

          در قرآن علاوه بر شرایط اساسى و اصولى به بعضى شرایط به اصطلاح فنى یا فرعى نیز اشاره شده است. مهم تر از همه طهارت و پاکیزگى است. آیه ى 125 سوره بقره:

       «و عهدنا الى ابراهیم و اسماعیل ان طهرا للطائفین و العاکفین   و رکع السجود».

          مساجد ما متأسفانه مظهر خلاف آن است، بوى مستراح، هر عابرى را که از کنار آن مى گذرد، مشمئز مى کند، بوى پا و جوراب و لباس کهنه که به استقبال وارد شوندگان مى آید، طردشان مى نماید، بو و دود سیگار که بدتر از قهوه خانه ها فضاى مسجد را پر مى کند، مشکلاتى که براى وضو گرفتن و تطهیر هست و فرش هایى که به واسطه ى پشمى بودن و سنگینى، مواد چربى و کثافات را در خود نگاه مى دارد و شستشو و تعویض آن مشکل است. بنابراین هر قدر ساختمان و اداره ى مسجد مساعد براى نظافت و روشنایى (که عاملى براى دفع کثافات است) و تهویه ى دائم و فراوان باشد عمل صحیحى انجام شده است. (صالحى: 19)

          در اسلام بر مراعات بهداشت و پاکیزگى تأکید فراوان شده است. طبیعتا نظافت و بهداشت مسجد از اهمیتى ویژه برخوردار است. احادیث و روایات نیز بیان گر این اهمیت است. در حدیث آمده است:

       «من کنس مسجدا لیلة الجمعه فاخرج منه التراب ما یضر فى العین   عفو له».

       «کسى که روز پنج شنبه (شب جمعه) مسجدى را جارو کند، پس به اندازه ى یک ذره ى خاک که اگر در چشم رود، ضرر مى رساند،   از مسجد خارج شود، خداوند او را مى آمرزد».

 

چگونه مى توان نوجوانان و جوانان را به سوى مسجد هدایت کرد؟

جدا از آنچه بیان شد حال این سؤال پیش مى آید که چگونه مى توان نوجوانان و جوانان را به سوى مسجد هدایت کرد؟ و با توجه به روحیات حساس این گروه چه نکاتى مهم باید مدنظر قرار گیرد؟

          نوجوانان، از هر ملت و نژاد، به طور فطرى خواهان معرفت الهى و سجایاى اخلاقى هستند. این خواهش عمیق و طبیعى سبب شده است که دانشمندان روان، دوران بلوغ را سنین ماوراى طبیعت بنامند و در مباحث روان شناسى جوان، مستقلا درباره ى آن گفت وگو کنند.

          تمایل فطرى جوانان به مذهب آن قدر شدید است که همه ى روان شناسان مى گویند:

       «بین بحران تکلیف و جهش هاى مذهبى، ارتباط انکارناپذیرى دیده   مى شود، حتى کودکانى که در خانواده هاى دور از مذهب و ایمان پرورش   یافته اند، در دوران بلوغ علاقه ى بیشترى از خود به مسائل مذهبى   نشان مى دهند». (فلسفى: ص 337)

          استانلى هال معتقد است که نوجوانان در حدود پانزده سالگى حداکثر احساسات دینى را دارا هستند، زیرا با گرایش به طرف دین و اعتقادات مذهبى مى خواهند تلاطم نابه سامانى هاى خود را تخفیف دهند. (خدایارى 1373: 34)

          همان طور که ملاحظه مى شود مذهب عامل آرامش دل و رضاى روح است و فرد را از تشویش ها، اضطراب ها و ترس ها نجات مى دهد و برضدّ همه ى قدرت ها عصیان مى کند، در درون متوجه ضعف ها و حقارت هاى خود است؟ عظمت، قدرت و دوام خود را در مذهب مى بیند، فسلفه ى زندگى و حیات خود را در مذهب جست وجو مى کند و در آن معنایى براى زندگى خویش مى یابد. (خدایارى 1373: 34)

          دکتر محمد رضا شرفى عقیده دارد:

       «در دوران بلوغ، نوجوان، توجهش به مسائل ماوراءالطبیعى بیدار مى شود   و علاقه مند است که در باره آن سوى پرده ى طبیعت آگاهى یابد و افکارش از   پوسته ى هستى بگذرد، آن را بشکافد و از دنیاى معنویات، جهان آخرت،   ایده آل هاى اخلاقى و زهدگرایى، با خبر شود. از نظر قلبى و احساسى نیز   تمایل او به زیبایى هاى معنوى برانگیخته مى شود و مصداق کلام   پیامبر صلى الله علیه و آله واقع شود که فرمود:

       آن ها قلبى فضلیت پذیر و دلى رقیق تر و حساس تر دارند، خداوند مرا   به پیامبرى برانگیخت تا مردم را به رحمت الهى بشارت دهم و از عذابش   بترسانم، جوانان و نوجوانان سخنانم را پذیرفتند و با من پیمان محبت   بستند، ولى پیران از قول دعوتم سرباز زدند و به مخالفتم برخاستند.

       آن گاه رسول خدا صلى الله علیه و آله به آیه اى از قرآن اشاره کرد و درباره ى مردم   کهنسال که مدت زندگى آن ها به درازا کشیده و دچار قساوت و سخت دلى   شده اند، سخن گفته است». (شرفى: 1370: 329)

          حال که نوجوان به واسطه ى تمایلات فطرى چنین آمادگى را داراست، برنامه ریزان جامعه باید براى هدایت این نسل چاره اندیشى کنند و مساجد به عنوان پایگاه هاى معنوى نقش خود را ایفا کنند:

          یک روحانى خوش فکر و آگاه مى تواند الگوى مطلوبى براى نوجوانان باشد و او را در مسیر دین هدایت نماید. او باید شرایط نوجوان را درک کند و به دور از هرگونه افراط و تفریط عمل کن؛ چرا که احساس مذهبى و نیایش و پرستش، مانند سایر تمایلات طبیعى باید تعدیل شود و با اندازه گیرى صحیح اعمال گردد. همان طور که تندروى در ارضاى خواهش هاى جنسى یا حبّ مال و مقام ناپسند است، زیاده روى در ارضاى خواهش مذهبى نیز در مکتب اسلام نامطلوب شناخته شده و اولیاى گرامى اسلام، در این باره میانه روى را اکیدا توصیه کرده اند. (فلسفى: 391 و 392)

          بنابراین براى ارضاى تمایل ایمانى نوجوانان و استفاده از احساس مذهبى آنان، دو نکته باید همواره مورد کمال توجه باشد. یکى آن که احساس مذهبى آنان به راه درست هدایت شود و دیگر آنکه با وسایل علمى و عملى موجبات پرورش آن فراهم آید. (فلسفى: 368)

          در مجموع به این نتیجه باید رسید که اگر مى خواهیم جوانان و بزرگ سالانى علاقه مند به حضور در مساجد داشته باشیم، باید روى نوجوانان سرمایه گذارى کنیم و این فرمایش رسول مکرم اسلام صلى الله علیه و آله را به یاد داشته باشیم که فرموده اند:

       «به شماها درباره ى نوجوانان به نیکى سفارش مى کنم که آن ها   دلى رقیق تر و قلبى فضیلت پذیرتر دارند».

          و نیز فرموده گهربار مولاى متقیان امیرمؤمناى امام على علیه السلام خطاب به فرزندش امام مجبتى علیه السلام که رهنمودى ارزشمند فراروى ماست:

       «فرزندم! در دوره ى نوجوانى به تربیت و ادب تو پرداختم، قبل از آنکه   قساوت و سختى ـ در دوران پیرى ـ قلبت را فرا گیرد».[1]

 

برنامه ریزى

بدون تردید مى توانیم مسجد را در قالب یک سازمان به حساب آوریم که نیازمند برنامه ریزى است. در حقیقت:

       «برنامه ریزى اساسى ترین وظیفه در میان وظایف مدیریتى است.   دیگر وظایف مدیریتى یعنى سازمان دهى، رهبرى و کنترل، هدف هایى را  پى مى گیرند که در فرآیند برنامه ریزى پى گیرى شده است».   (قوامى: 1383، 343)

          بنابراین همه ى افراد، گروه ها و سازمان ها باید براى فعالیت هاى خود برنامه ریزى کنند تا بتوانند به خواسته هاى خود جامه ى عمل بپوشانند و بى تردید اگر بخواهیم مساجد ما در اداى وظایف خود موفق عمل کند، باید نیاز به برنامه ریزى را در آن ها تقویت کنیم. چرا که در دنیاى پیچیده و در حال تحول امروز بدون برنامه ریزى، دستیابى به نتایج مطلوب تقریبا غیرممکن است. نکته ى اساسى که در برنامه ریزى مساجد باید مدنظر قرار گیرد این است که مسجد باید براى هر گروه سنى و سلیقه و جمعیتى برنامه ریزى مناسب داشته باشد.

       «براى هریک از کودکان، بزرگسالان، دانشجویان، جوانان و غیره   باید برنامه اى خاص داشت. براى آن ها که اهل دعا هستند، برنامه ى دعا،   براى آن ها که اهل کتاب هستند، کتابخانه و براى جوانان آن چه مناسب   سلیقه ى جوانان است، برنامه ریزى شود». (مکارم شیرازى: 51)

          امام جماعت و هیئت امناى مساجد باید با در نظر گرفتن همه ى امکانات، ظرفیت ها، توانمندى ها و محدودیت هایى که در مسجد وجود دارد، برنامه ى کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت را طراحى و با بهره گیرى از مشورت افراد صاحب نظر یا دست اندرکاران سایر مساجدى که موفقیت هاى چشمگیرى در کار خود داشته اند، برنامه هاى خود را در صورت ضرورت، تعدیل و اصلاح و سپس به مرحله ى اجرا درآورند.

          موسى مرتضى پور در گزارشى از فعالیت هاى بخش فرهنگى مسجد الرضا تهران که در شماره ى سوم مجله ى تربیت سال دوازدهم منتشر شده و موفقیت بسیار نیکویى در جذب نوجوانان و جوانان به سوى این پایگاه معنوى داشته است، به یک نکته ى جالب و مهم که در حقیقت از رموز اصلى موفقیت این مسجد است، اشاره مى کند و از قول مسؤول واحد فرهنگى این مسجد مى نویسد:

       «تمامى فعالیت هاى این مسجد براساس برنامه ریزى است و همه   برنامه ها پس از بررسى توسط هیئت امناى مسجد تصویب و براى اجرا   به مسؤولان بخش هاى مختلف واگذار مى شود و اعضاى هیئت امنا بر روند   اجراى این برنامه ها نظارت دارند. این مطلب بیانگر این نکته ى مهم است   که اگر برنامه هاى مساجد به صورت تشکیلاتى طراحى و اجرا شود مفید واقع   مى شود و مى توان از همه ظرفیت هاى موجود براى پیش برد اهداف   مورد نظر استفاده کرد».

 

تکریم نوجوانان و جوانان

در آیین اسلام بر تکریم نوجوانان تأکید بسیار شده است. خانواده، مدرسه، اجتماع همه و همه باید فضایى براى تکریم و احترام آن ها باشد، به ویژه مسجد که از تقدس و موقعیتى خاص برخوردار است. ارضاى نیاز به احترام و عزت نفس به احساساتى نظیر اعتماد به نفس، ارزش، قدرت، موفقیت، کفایت، شایستگى، کسب اعتبار و حیثیت و مفید و مثمر بودن در جامعه منتهى خواهد شد که البته همه ى این ها مبتنى بر رفتار مسؤولانه ى نوجوان است که استحقاق احترام را داشته باشد و نه براساس تعریف و تمجیدهاى ظاهرى و بى مورد. اگر متولیان مساجد به این نکته توجه نمایند، گامى بزرگ در مسیر جذب کودکان و نوجوانان و جوانان برداشته اند. فضاى توأم با احترام و تکریم انسان را به سوى خود مى کشد. حتى گاهى در مسجد خطاهایى از نوجوان سر مى زند که باید تا تذکرات صمیمانه و در خفا او را متوجه اشتباهش کرد تا به مقاومت و عناد کشیده نشود. مخصوصا در باره جوانان که حساسیت دارند و موعظه باید کوتاه و بلیغ و سنجیده و با اوضاع و شرایط فکر او مناسب باشد و هم چنین در عین نرمى و مدارا گام به گام باشد.

          امام على علیه السلام مى فرمایند:

       «مدارا کردن کلید موفقیت است».

 

مسؤولیت سپارى

از دیگر عواملى که زمینه ى جذب افراد و جوانان را به مساجد فراهم مى آورد، دادن مسؤولیت موردنظر به آنان است، اگر افراد احساس مشارکت کنند براى رسیدن به اهداف موردنظر همکارى صمیمانه اى خواهند داشت. برقرارى بستر لازم براى مشارکت نوجوانان و جوانان در ابعاد گوناگون همراه با نظارت لازم مى تواند نه فقط آنان را به سوى مسجد بکشاند، بل زمینه ى ارتقاى شخصیت و رشد آنان را فراهم آورد و موجب بالا بردن میزان موفقیت مساجد شود. اگر نوجوانان و جوانان در تصمیم گیرى ها دخیل باشند و از توان آن ها به ویژه به صورت گروهى بهره گرفته شود، همین امر مى تواند زمینه ى تقویت روحیه ى اجتماعى، مسؤولیت پذیرى و اعتماد به نفس آن ها را افزایش دهد و در آینده نیز مؤثر واقع شوند.

 

تشویق

یکى از عوامل و ابزارهاى جذب نوجوانان و جوانان در زمینه هاى گوناگون از جمله حضور در مساجد تشویق است.

          همه ى انسان ها حتى بزرگسالان، تا آخر عمر نیاز به تشویق دارند. تشویق موجب رغبت و دلگرمى و نشاط و تحرک مى شود و انسان را به جدیت وادار مى کند. انسانى که مورد تشویق قرار گیرد و احساس آرامش و رضایى خاطر و اعتماد به نفس مى کند و براى جدّیت بیشترى و تحمل دشوارى ها آماده گردد. برعکس، اگر مورد نکوهش یا ناسپاسى قرار گرفت دلسرد و بى رغبت مى شود و احساس حقارت و ضعف مى کند، به گونه اى که توان خویش را از دست مى دهد و نمى تواند حتى از استعدادهاى موجود خویش نیز استفاده کند. (امینى: 135)

          تشویق نوجوانان و جوانان نمى تواند منحصر به افراد یا نهاد خاصى باشد. یعنى اگر فقط خانواده چنین کارى را انجام دهد، تأثیر مطلوب و کامل را نخواهد داشت. بل باید همه عواملى که به نوعى با نوجوانان و جوانان مرتبط هستند، به این نکته ى اساسى توجه داشته باشند. تشویق را نمى توان منحصر به دادن جایزه دانست، بل برخوردها و فضاى ایجاد شده توسط دیگران نیز مشوق خوبى براى نوجوانان و جوانان است. البته لازم است در تشویق افراد به گونه اى عمل کرد که تأثیر مطلوب و ماندگارى داشته باشد.

          استاد ابراهیم امینى در جلد دوم کتاب اسلام و تعلیم و تربیت درباره ى تشویق چنین مى گوید:

          1 ـ اخلاق و رفتار نیک فرد مورد ستایش قرار گیرند نه خود او؛

          2 ـ تشویق به صورت جزئى و واقعى باشد نه به صورت کلى و بیش از حد؛

          3 ـ گاهگاه در برابر کارهاى ممتاز باشد نه به صورت دائم و براى هر کار؛

          4 ـ در تشویق نباید دیگرى را مورد انتقاد و مقایسه قرار داد؛

          5 ـ زیاده روى در تشویق موجب غرور و خودبزرگ بینى مى شود؛

          6 ـ تشویق با ارزش کار فرد و متناسب باشد؛

          7 ـ پاداش در برابر فعالیت هاى او انجام شود نه در برابر موهبت هاى ذاتى او؛

          8 ـ در تشویق نباید اغراق کرد.

          اگر در مسجد مسؤولیت هایى به نوجوانان و جوانان سپرده مى شود، در کنار آن باید ارزش زحمات و کارهاى مفیدشان را نیز درک کرده از آنان و تشکر و قدردانى کرد.

          در این سنین افراد نیاز دارند که اطرافیان بیشتر رفتارهاى مناسبشان را ببینند و مورد توجه و قدردانى قرار گیرند. در غیر این صورت ممکن است دچار یأس و ناامیدى شوند و از ادامه ى فعالیت و تلاش سربازنند.

پیشنهادها

 با توجه به آنچه در این مقاله آمد راه کارهایى براى جذب مردم به ویژه نوجوانان و جوانان به سوى مساجد پیشنهاد مى شود.

          1) مرکز نظارت و رسیدگى به امور مساجد کشور شرایطى براى انتخاب هیئت امناى مساجد تعیین تا به مرور امکان اصلاح ساختار هیئت امنا مساجد فراهم آید.

          2) حداقل هر سه ماه یک بار در جلسه اى از مردم به ویژه نسل جوان درخصوص برنامه هاى مسجد نظرخواهى و پیشنهادهاى آنان به منظور بهبود کیفیت کار و عملکرد مسجد، مورد بررسى و مداقه مى شود.

          3) با توجه به نقش مؤثر آموزش در بالا بردن سطح آگاهى ها و تغییر نگرش افراد و در هر شهرستان به فراخور شرایط فرهنگى و جغرافیایى برنامه هاى آموزشى ویژه ى هیئت امنا و خادمان و دست اندرکاران مساجد به اجرا درآید.

          4) ائمه جماعت مساجد باید نظارت بیشترى بر عملکرد دست اندرکاران مساجد داشته باشند و فضایى فراهم کنند که مسائل و مشکلات موجود نقد و بررسى شود و در مجموع با ایجاد شرایطى مطلوب، زمینه ى هماهنگى همه عوامل را فراهم آورند.

          5) در تحقیقات انجام شده از جمله عوامل مهمى که نقشى تعیین کننده در جذب نسل جوان دارد، امام جماعت مسجد و ویژگى هاى اخلاقى و رفتارى وى در برخورد با نمازگزاران است. بنابراین، دقت در انتخاب امام جماعت با ویژگى هاى خاص (خوش رفتارى با جوانان، برخوردارى از تقواى کافى و مانند آن) از نکات مهمى است که مرجع اعزام کننده باید مورد نظر قرار دهد. (ضرابى: 33)

          6) ارتباط بین مدارس و مساجد تأثیر بسیار در جذب نوجوانان و جوانان به سوى این پایگاه هاى معنوى دارد. مدارس مى توانند دانش آموزانى را که آمادگى علمى و مذهبى دارند به مساجد معرفى و مساجد نیز به صورتى جذاب مانند ارسال دعوت نامه براى آنان زمینه ى حضور آنان را در مساجد فراهم آورند.

          هم چنین استفاده از وجود فرهنگیان و معلمان متعهد و توانمند و دلسوز در مجموعه ى هیئت امنا یا به عنوان مربى مى تواند زمینه ساز حضور بیشتر دانش آموزان در مساجد باشد.

          7) اجراى برنامه ها و برگزارى کلاس هاى علمى، فرهنگى، هنرى و ورزشى در رشته هاى گوناگون و دعوت از مربیان علاقه مند و با تجربه و برگزارى اردوهاى سیاحتى و زیارتى با مراعات موازین شرعى در جذب نوجوانان و جوانان مؤثر است.

          8) رفع مشکلات مربوط به بهداشت و نظافت مسجد و مراعات طهارت و نظافت این مکان مقدس به صورت مداوم از جمله پاکیزگى فرش ها، در و دیوار و محوطه تا از بروز تنفر و دورى مردم پیشگیرى شود. هم چنین رسیدگى به امکانات سرمازا و گرمازا فضاى مطبوعى براى حضور آنان فراهم مى آورد.

          9) تأسیس کتابخانه با توجه به نیازهاى مخاطبان و علاقه مندان؛ وجود فضاى مناسب و انتخاب کتاب هاى جذاب و متناسب با خواست نوجوانان و جوانان از جمله راه هاى جذب کودکان و نوجوانان است.

          10) برگزارى جلسات پرسش و پاسخ با حضور مسؤولان محلى و براساس یک برنامه ریزى منظم، امکان ارتباط بیشتر مردم با مساجد را فراهم مى آورد.

 مآخذ

1 ـ افروز، غلام على (1371): روش هاى پرورش احساس مذهبى نماز در کودکان و نوجوانان؛ (چاپ سوم) تهران، انجمن اولیا و مربیان جمهورى اسلامى ایران.

2 ـ امینى، ابراهیم (1373): اسلام و تعلیم و تربیت، ج 2، تهران، انجمن اولیاء و مربیان.

3 ـ خدایارى فرد، محمد (1373): مسائل نوجوانان و جوانان، تهران، انجمن اولیا و مربیان.

4 ـ رضایى، على (1382): جایگاه مساجد در فرهنگ دینى، قم، مؤسسه ى فرهنگى ثقلین.

5 ـ شرفى، محمدرضا (1370): دنیاى نوجوان، تهران، انتشارات تربیت.

6 ـ فلسفى، محمدتقى (1379): جوان از نظر عقل و احساسات، (چاپ دوم) تهران، دفتر نشر  فرهنگ اسلامى.

7 ـ قرائتى، محسن (1368): راز نماز براى جوانان، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى.

8 ـ قوامى، صمصام الدین (1383): مدیریت از منظر کتاب و سنت، قم، دبیرخانه ى مجلس خبرگان رهبرى.

9 ـ کردستانى، عباس (1383): عوامل مؤثر بر پایین بودن میزان ارتباط جوانان با مساجد در استان کرمان، فصل نامه ى پژوهشگران فرهنگ، سال دوم، شماره ى 8، پاییز1383 .

10 ـ مطهرى، مرتضى (1366): گفتارهاى معنوى، تهران، انتشارات صدرا.

11 ـ مرتضى پور، موسى: مجلّه ى تربیت، شماره ى 3، سال دوازدهم.

12 ـ مکارم شیرازى، ناصر (1421): کاوشى در راه هاى عملى ایجاد جاذبه براى مساجد، قم، فصل نامه ى مبلغان، شماره ى 13، ذى قعده ى 1421، هـ. ق.

13 ـ نبوى، محمدحسن (1383): فعالیت هاى فرهنگى مساجد، قم، فصل نامه ى مبلغان، شماره ى 58، شهریور1383.

14 ـ نوابى نژاد، شکوه (1372): رفتارهاى بهنجار ونابهنجار، (چاپ سوم) تهران، انجمن اولیاء و مربیان.

 

پی نوشت ها:


[1] . بخشى از نامه ى امام على علیه السلام .

ثبت دیدگاه