Masjedpajoh.ir
Masjedpajoh.ir
Masjedpajoh.ir
بررسى راه هاى جذب جوانان به مساجد
سه شنبه, 27 خرداد 1399

 چکیده

          تحقیقات امروز وجود ارتباط تنگاتنگ بین اعتقادات مذهبى و بهداشت روانى را در افراد گزارش مى دهد. اگر جوانان بدانند که دین چگونه به نیازهاى آنان پاسخ مى دهد، با دلبستگى بیشترى به آن پایبند مى گردند. جوان، در پى دست یافتن به بینشى پویا متحول و جدید نسبت به زندگى بوده و براى دستیابى بدان هر تلاشى را پذیرا مى شود، لذا اگر در مسیر زندگى اش با رویکردى این چنین مواجه شود، به طور منطقى آن را مى پذیرد و درونى مى سازد. از آن جا که محیطى که بتواند جوان احساسات معنوى خود را در آن بروز دهد همانا مسجد مى باشد، پیوند خانه، مسجد و مدرسه، تأمین نمازخانه در مدرسه به شرط استمرار و پیوند با مسجد تشویق خانواده در شرکت جوانان در مساجد البته توام با همدلى و درک ذهن و ضمیر جوان انعطاف و صبورى استفاده از ائمه جماعت جوان، جلوگیرى از طولانى شدن نماز، اهمیت به زیبایى و جوان پسند بودن و آراستگى مساجد از همان سر درب تا درون مسجد (صحن، محراب، فضاى دیوارها و...) باشد و استفاده از جاذبه هاى هنرى، تابلوها و نوشته هاى زیبا و جذاب در مساجد، پاکیزگى، طراوت و زیبایى مسجد و تنوع بخشیدن به فعالیت هاى مسجد چون امکانات هنرى، ورزشى، نمایشى، کتابخانه با شیوه هاى نو نقش مهمى در جذب جوانان دارد.

 

مقدمه

          پژوهش هاى روانشناختى، ارتباط تنگاتنگ بین اعتقادات مذهبى و بهداشت روانى در افراد را ثابت نموده است.

          از طرف دیگر سرگردانى، تزلزل روحى و انحطاط اخلاقى به عنوان ویژگى بارز جوامع انسانى، خصوصا جوامع صنعتى، درد و بیمارى شناخته شده اى است که سال ها ذهن اندیشمندان و مصلحان جوامع انسانى را به خود مشغول ساخته است.

          اما دردناکتر از آن مشاهده مسایل و مشکلاتى است که در جوامع معتقد به ادیان و مکاتب الهى در زمینه گرایش نسل نو به اماکن مقدس مذهبى مانند کلیساها، مساجد و... وجود دارد.

          دو مؤلفه احساس همنوایى با جهان (در تسبیح پروردگار) و احساس عبودیت در پیشگاه خداوند، همچون داربست محکمى است که تعادل آدمى را در برابر دنیاى پر تلاطم حفظ و برقرار مى کند.

          جوان، در پى دست یافتن به بینشى پویا، متحول و جدید نسبت به زندگى بوده و براى دستیابى بدان هر تلاشى را پذیرا مى شود، لذا اگر در مسیر زندگى اش با رویکردى اینچنین مواجه شود به طور منطقى آن را مى پذیرد و درونى مى سازد.

          آرى اگر جوانان بدانند که دین چگونه به نیازهاى آنان پاسخ مى دهد، با دلبستگى بیشترى به آن پایبند مى گردند؛ زیرا انسان علاقمند است نسبت خویش و جهان هستى را بداند و آن را تعریف و تبیین کند که به تبع آن الفت و انس با مجموعه هستى برایش حاصل مى شود. احساس همدمى، همدلى و هم صحبتى با جهان بیرون از وجود آدمى، جوان را ارضا مى کند. در غیر این صورت احساس غربت، گم گشتگى و تنهایى، درونش را مى فشارد و او را مى آزارد.

          جوان در محیطى که قرار مى گیرد بر حسب خواست فطرى خود، الگوهایى مى بیند و با توجّه به شرایط و عامل یا جو غالب، الگویى را انتخاب مى نماید و از آن تأثیر مى پذیرد. به همین جهت، درک مکتب و آشنایى با تأثیرات آن بیش از سایر دوره ها در زندگى انسان، براى وى ضرورت دارد و او که به عنوان یک کار شخصى اعلام وجود مى کند و یا به گفته بهتر به عنوان یک نیاز اساسى خود را وارد صحنه ایمان و عقیده مى کند، نیازمند عرصه اى مهیا در این زمینه است. برترین و بهترین محیطى که بتواند جوان احساسات معنوى خود را در آن بروز دهد، همانا مسجد مى باشد. مقاله اى که پیش رو دارید مى کوشد عوامل و راههاى جذب جوانان به مساجد و اهمیت آن در تربیت دینى نسل جوان را مورد بررسى قرار دهد.

 

مسجد، حلقه ارتباط خانه و مدرسه

          با توجّه به این که خانه و مدرسه، دو مکانى هستند که دانش آموزان اکثر اوقات جوانى شان را در آن مى گذرانند، ولى چون شرایط مدرسه و خانه براى دانش آموز هم از لحاط سنى و هم مکانى دستخوش تغییر است، لذا باید حلقه اى بین این دو مکان باشد که بتواند براى عزیزان و آینده سازان مملکت اسلامى، روحیه اى قوى و با ثبات ایجاد کند، به گونه اى که آنان بتوانند در شرایط مختلف، استوار و بر هدایت باقى بمانند.

          در حقیقت مکانى که متضمن پیوند خانه و مدرسه است و در تمامى دوران و شرایط زایل کننده انحرافات و موجب هدایت و سعادت مى شود، مسجد است.

          پیوند مبارک خانه، مسجد و مدرسه در واقع پیوند استوانه هاى منطقى تربیت صحیح است که باید در جوامع اسلامى بدان توجهى در خور مبذول شود. در آن صورت همه فضاها شکل سالم به خود مى گیرند.

          امروزه همان اندازه که رابطه خانه با مسجد ضرورت دارد، پیوند مدرسه با مسجد نیز ضرورى است. نه خانه بدون مسجد الگوى سالم ارایه مى دهد و نه مدرسه بدون ارتباط با مسجد!

          مسجد محل سجده گاه و مرکز عبادت و نماز، سازنده و نگه دارنده روح سالم است؛ بدین رو ارتباط خانه و مدرسه با مسجد در واقع ارتباط با نماز، قرآن، انسانیت و تمام ارزش هاى انسانى است. با این ارتباط شعاع انوار دین و معنویت و اخلاص و فهم و شعور از مسجد به خانه و مدرسه منتقل مى شود.

          بدون تردید تأسیس نمازخانه در مدرسه که در راستاى این ارتباط به انجام مى رسد،بخشى ازفعالیت هاى لازم در انتقال ارزش هاى مقدس و انسان ساز مسجد است ولى کافى نیست، بلکه باید مدرسه، علاقه حقیقى و باطنى را در دانش آموزان با حضور مستمر در درون مساجد دنبال نماید. نمازخانه ها هیچگاه جاى مسجد را نمى گیرند و اگر ملاک قرار گیرند و همه چیز به آنها ختم شود، تأثیر مطلوبى بر جاى نمى گذارند و هیچ گاه به هدف پیوند مسجد با مدرسه نخواهیم رسید.

          البته نمازخانه هاى مدرسه ها گام بلند و ارزشمندى در جهت رسیدن به مسجد و مقدسات والاى آن هستند، ولى تلاش مدیران کل و جزء دستگاه تعلیم و تربیت باید این باشد تا پیوند حقیقى ـ نه ظاهرى ـ بین مسجد و مدرسه برقرار شود.

          بنابراین اگر پیوند خانه و مدرسه و مسجد، در خانه با مدیریت والدین و در مدرسه با تدبیر و اندیشه مدیران و مربیان حاصل گردد، پیوند خانه و مدرسه نیز در بعد تربیتى محقق خواهد شد و وقتى خانه و مدرسه با حلقه مسجد به هم پیوست و مستحکم شد، هم خانه از فضاى اسلام و ارزش هاى معنوى آکنده مى گردد و هم مدرسه از نتیجه الگو یا بى سالم و سازنده و هدایت گر برخوردار خواهد شد و چون فضاى معنوى حاکم و اصول ارزشهاى موجود در مدرسه و خانه، یکسان و مشترک مى گردد، در آن صورت با کاهش اصطکاک الگوها مواجه خواهیم بود!

 

نقش مسجد در هدایت نسل جوان

          امروز افراد بسیارى در سخنرانى هاى خود از فاصله و گسست بین نسل جدید و قدیم سخن مى گویند! این نگرانى ها بى جا نیست، اما بیان نگرانى و اضطراب صرف و احیانا ایجاد یأس و ناامیدى کافى نیست؛ بلکه بیان این سخنان، باید حساسیت ها را بیشتر از گذشته کند و اهتمام و جدیت در برنامه ریزى و چاره اندیشى ها را افزایش دهد و عزم راسخ و جدى به ویژه در مسئولان هدایت و راهبرى نسل جوان ایجاد کند.

          اکنون این پرسش مهم مطرح مى شود که چه افرادى باید برنامه ریزى و چاره اندیشى کنند؟ وقتى از دین گریزى نسل جوان سخن گفته مى شود، آیا کسى جز معلمان، مربیان، مسئولان و علماى دینى که کار هدایتگرى نسل جوان را بر عهده دارند، باید برنامه ریزى نمایند؟

          بایستى فضاهاى مساعد براى پرورش حس دینى جوانان را مورد تحلیل قرار داد تا از این مسیر، موقعیتى فراهم آید که متربیان، تحت بالاترین تأثیرات محیط، براى پرورش دین باورى و تقیّد به احکام قرار گیرند و زمینه مطلوب براى هدایت آنان فراهم آید. از مهم ترین این فضاها مسجد است.

 

1 . پرورش حس دینى

          مسجد از آن جهت که مکان پرورش فطرت و روح مذهبى جوانان است، به عنوان محیطى مناسب براى پرورش حس دینى جوانان، حائز اهمیت است. اهمیت ویژه این مکان از آن جهت است که در موقعیت تفکّر عینى جوان، به تقویت احساس و تمایلات و گرایش هاى مذهبى آنها توجّه مى شود و گرایش هاى مذهبى مناسبى را در آنان متجلّى مى سازد.

          برابر سنت و توصیه هاى الهى و پیشوایان دینى ما، تعلیم دین و مذهب در همه مراحل سنى صورت خواهد گرفت و در هیچ زمانى، تعطیل و متوقف نخواهد شد، لذا باید به بهترین وجه ممکن، علاقه آدمى را به دین، الگو و شخصیت هاى دینى ترغیب نمود. اینجاست که نقش مسجد، برجسته مى شود؛ زیرا در چنین محفلى است که صحنه هاى حقیقى دین آشکار شده، وابستگى و گرایش انسانها به مرزهاى عقیدتى تذکّر داده مى شود. حلقه بندگى دوست، آگاهانه به دست مى آید و در این مسیر پر از رنج و دشوار حرمان، مقاومت، ایثار و پایمردى شناخته مى شود و نمودهاى عالى انسانى که در وراى شخصیت مذهبى الگوها وجود دارد در اندیشه و باور آدمیان تجلّى مى یابد.

          پس مسجد از آن جهت فضاى مساعد براى پرورش حس دینى است که:

          1 . روح تواضع را جلا مى دهد، کبر و غرور را مى زداید و برابرى و برادرى را در عین توانمندى و تمکّن برجسته مى سازد.

          2 . انس و علاقه مسلمین نسبت به یکدیگر را برانگیخته و زمینه بازدید روزانه مؤمنین را از یکدیگر فراهم مى کند.

          3 . جدیدترین اطلاعات علمى، مذهبى و سیاسى و اجتماعى با محوریت اتحاد حاضرین در مساجد به ظهور مى رسد.

          4 . انسان کفور و فراموشکار را به لزوم عبودیت و بندگى تذکّر داده و او را تحت ضابطه اى قرار مى دهد که تحت رهبرى فردى آگاه و توانمند در مسیر کمال حرکت نماید.

          5 . اسوه هاى دین، دیانت و دین باورى در چنین محیط هایى، نمایان و برجسته خواهند شد و الگوى رفتارى مناسبى براى مؤمنین فراهم خواهد آمد.

          6 . در آن موقعیت معنوى، توانمندى ها، علم، اخلاص و قدرت عمل انسان ها مشخص شده و جایگاه رفیع چنین خصایصى مورد توجّه قرار خواهد گرفت.

          7 . محل تمرین عمل مؤمنین است تا بتوانند در آزمایشگاه دین، عمل خود را بر پایه اخلاص بسنجند و مرزهاى ایثار و فداکارى خود را مشخص نمایند.

 

2 . تربیت و سازندگى اخلاقى

          مساجد، سنگرهاى درمان و گلستان روح افزاى عاشقان اللّه  هستند که اطمینان و آرامش قلب را براى انسان به ارمغان مى آورند، زیرا عابد در حلقه حضور دوست، اتکا به پشتوانه اى قوى و توانمند را باور مى کند و از طرفى انعکاس واقعیت هاى هستى، مى تواند انسان را به رهرویى در مسیر خوبى، دوستى، نجات از پستى و علاج نادرستى ترغیب نماید و درمان را از این مسیر امکان پذیر نماید.

          مساجد علاوه بر آن که پرورش دهنده حس دینى انسانها هستند، از قداست لازم و کافى نیز برخوردارند، زیرا در چنین مکان هایى موقعیت هاى هدایتى زیر به وجود مى آید:

          1 . حضور قلب و تمرکز فکر و توجّه عمیق انسان به خدا و فراموش نمودن آن چه غیر خداست.

          2 . دریافت لطایف الهى و افزایش قدرت انسان براى حرکت تکاملى.

          3 . عبرت و آگاهى، تنبیه و بیدارى، با شناخت دقیق ائمه از جهت هدف قیام و شهادت، چنین شناختى الهام بخش معنویت و حرکت در مسیر تکامل روحى انسان خواهد بود.

          4 . اعتقاد به مسأله معاد و عالم پس از مرگ در مسجد تقویت خواهد شد و توجّه به حیات واقعى و جاوید زمینه ساز فهم و ایجاد آمادگى براى این سفر عظیم خواهد شد.

          5 . کاسته شدن از حلاوت و شیرینى کالاهاى دنیوى در این مکانها میسّر خواهد شد.

          6 . فرهنگ ارزشمند دینى در مسجد، گسترش یافته و تربیت جوانان عزیز را به دنبال خواهد داشت.

          7 . امیدوارى به کرم و لطف خداوند، به واسطه شفاعت شهدا، با اعتقاد به نظارت ویژه خداوند نسبت به اعمال انسان عجین خواهد شد و چنین زمینه اى، سبب کنترل رفتارهاى آدمى مى گردد.

          شایان ذکر است اگر چه وضعیت دیندارى از جمله مفاهیم نگران کننده جهانى بوده ولى در چند دهه اخیر دستخوش تغییر و تحول جدى گردیده است، به نحوى که هم اکنون گرایش به مسایل دینى محسوس مى باشد و بسیارى، این تحولات را به پیروزى انقلاب اسلامى منتسب مى کنند.

          خوشبختانه تمام تلاش ها و برنامه هاى آموزشى متولیان و سرپرستان نظام تربیتى، براى این است که نسل جوان امروز کشور را به سوى امور مذهبى هدایت نمایند تا به بُروز و ظهور رفتارى منطبق با ارزشها و هنجارهاى پذیرفته شده در اجتماع منجر گردد و در نهایت وصول به کمال مطلوب و سعادت و رستگارى را براى افراد محقق سازد.

          اگر در برنامه هاى پرورشى و تربیتى خواهان اصلاح رفتار و مشاهده عمل صالح و منطبق با ارزش هاى پذیرفته شده جامعه دینى از جوانان هستیم، باید از یک سو به اصلاح منشأ رفتار آنان و از سوى دیگر به عوامل تأثیرگذار و سازنده هویت و افکار و اندیشه قشر جوان بپردازیم.

          باید هماره به یاد داشته باشیم که جوانان آن گونه عمل مى کنند که از طریق مختلف آموخته اند.

          آن چه امروز به صورت هاى گوناگون،ازبى اعتنایى به سنت ها، آداب و ارزش هاى خودى، بى هویتى، گرایش به ابتذال، الگوپذیرى از الگوهاى بیگانه و... مشاهده مى کنیم، در واقع عملى است که بر اساس یک سلسله افکار و اندیشه هاى پوچ بیگانه و مادى غرب و با استفاده از شرایط سنى و روحى نسل جوان عینیت یافته و اصلاح این نمودهاى عینى و ذهنى، تنها باهدایت آنان به مساجد که در آن فطرت هاى حق گرا و کمال طلب به یک باور درونى مى رسند، امکان پذیر است و هر گونه تلاش براى از بین بردن ناهنجارى ها و سنت شکنى ها بدون توجّه به نقش اساسى مساجد، تنها یک اصلاح ظاهرى و غفلت از پاک نمودن سرچشمه جوشان آدمى است.

          با دقت در منشأ و خواستگاه رفتار انسانى و به ویژه غریزه و فطرت به خوبى مى توان دریافت که دریچه و روزنه هاى رخنه و نفوذ استکبار و شبیخون فرهنگى در شخصیت و درون نسل جوان بیش از هر چیز غریزه جنسى و بعد نفسانى و شهوانى از یک سو و خاموش نمودن فطرت خداجوى آنان با گناه و هرزگى از سوى دیگر مى باشد.

          استعمار و استکبار با توسّل به شیوه هاى گوناگون براندازى انقلابها نظیر: جنگ، فشارهاى اقتصادى، اختلافات قومى، نژادى و منطقه اى و حرکت هاى خزنده دیگر، آزمون ناموفق و بى ثمرى را در طول حیات پربار انقلاب اسلامى پشت سر گذاشت و سرانجام با رویکردى نوین، تجربه هاى موفّق و مؤثّر در استعمار الجزایر و سقوط اندلس را در مورد ایران اسلامى و نسل سوم انقلاب، به عنوان پشتوانه هاى نیرومند انقلاب، در قالب تهاجم فرهنگى در رأس برنامه ها و سیاست هاى شوم خویش قرار داد.

          آن چه بیش از هر چیز دیگر در جنگ و هجوم فرهنگى دشمن خودنمایى مى کند، سوق دادن جوانان به سوى ابتذال، هرزگى و بى هویتى است؛ تحریک غرایز حیوانى و شهوانى، آن هم در حساس ترین دوران جوانى (دوره بلوغ و رشد) و خشکانیدن ریشه هاى کمال جویى و خداپرستى (فطرت)، تنها نقطه امیدى است که دشمنان براى انحراف و در نهایت سقوط انقلاب ارزشى اسلام بدان چشم امید دوخته اند.

          براى مقابله با جنگ فرهنگى غرب و نجات نسل سوم انقلاب از آفات و اثرات ویرانگر تمدّن غرب، راهکارها و نظرات گوناگونى از سوى نویسندگان، روشنفکران و دلسوزان انقلاب همچون پر کردن اوقات فراغت جوانان، آشنایى نسل جوان با فرهنگ و تمدن اسلامى ایرانى و بازگشت به خویشتن خویش، برنامه ریزى و ایجاد تنوّع و جذّابیت در برنامه هاى فرهنگى و هنرى، استفاده از ابزارهاى هنرى، تربیت سیاسى نسل جوان و... ارایه و پیشنهاد شده است.

          اگرچه به طور قطع، نمى توان تأثیرگذارى راهکارهاى پیشنهاد شده را به کلى انکار کرد و آنها را نادیده گرفت، ولى با دقت و امعان نظر در تجربه هاى حاصله از امور یاد شده و مقایسه آن با وضعیت کنونى نسل جوان و گرایش روزافزون دختران و پسران به فرهنگ مبتذل غرب و بى اعتنایى به فرهنگ خودى، على رغم تلاشهاى برنامه ریزان و مبلّغان امور دینى، در مى یابیم که اینها تنها مُسکِّنى بوده اند که به دردها، آرامش موقّت و زودگذر بخشیده و هرگز ریشه دردها را نخشکانیده اند.

          ساختن انسان هایى خدا ترس، متقى و تسلیم در برابر رضاى حق و معبود واقعى (خدا) در سایه تربیت دینى و مذهبى که هم مقتضاى فطرت است و هم کنترل کننده غریزه و هواى نفسانى، از مؤثرترین روشهایى است که تنها در مسجد مى تواند در مقابل سیل بنیان کن و ویرانگر فرهنگ فاسد غرب بایستد و مقابله کند؛ زیرا مقابله با تحریک غرایز و هواى نفسانى که از طرق مختلف همانند فیلم ها، نوارهاى مبتذل، تصاویر مستهجن، بدحجابى و... به آن دامن زده مى شود و نجات نسل جوان از خطر سقوط در منجلاب گناه و آلودگى هاى ناشى از تحریک غریزه جنسى، تنها با حاکم کردن نیروى بازدارنده و کنترل کننده اى چون مسجد امکان پذیر است.

          آرى تنها این مسجد است که مى تواند عفت و پاکدامنى را براى جامعه به ارمغان بیاورد در صورتى که از آن به خوبى بهره بردارى شود.

 

3 . تحکیم پیوندهاى اجتماعى

          مسجد، محل انس و مؤانست مسلمین، جایگاه بازدید روزانه آنان، موقعیت مناسبى براى اطلاع گیرى و اطلاع رسانى به عموم و زمینه اى براى پند و اندرز، وعظ و خطابه و نهایتا محل دلسپارى به خداوند و دل کندن از اغیار است.

          مسجد، محلى است که روح را متواضع مى سازد، کبر و غرور را فرو مى ریزد و همه را از هر طبقه و مکانى در صفوفى مساوى و متحد تحت رهبرى امامى قرار مى دهد که رداى دین و دیانت به تن نموده و اسوه تعبد، تقوا و بندگى به شمار مى آید.

          چه مکان با صفا و ارزشمندى که به اکثر نیازهاى آدمى توجّه مى شود و موقعیتى را به وجود مى آورد که روح و حس مذهبى مؤمنین و متدینین را سر لوحه اجتماع و پیوند با دیگران قرار مى دهد و در یک کلام، مسجد، اجتماعى است با هدف مقدس؛ براى سالم بودن، بهتر شدن و بندگى حق نمودن؛ مسیرى است براى رهپویى در راه خیر؛ مکانى است براى احترام گذارى به کسانى که از نظر علمى و عملى بزرگتر انسان ها به شمار مى روند.

          از مهم ترین آثار اجتماعى حضور در مسجد توجّه به موقعیت هاى زندگى یکدیگر در محیطى مأنوس و سالم است. بدینسان به محض عدم حضور، علت غیبت و مشکلات احتمالى هر فرد فورا مشخص شده، دلهاى مشتاقى براى حل مشکل برادر و همکیش خود بسیج خواهند شد تا در آن موقعیت و مشکل، فرد تنها و بدون پشتوانه نماند.

          براین اساس جایگاه مسجد به حدى ارزشمند است که توصیه اکید پیشوایان دین به حضور حتمى مؤمنین در مساجد و تکایا مى باشد.[1] و عدم حضور مؤمنین در مساجد را باعث انزوا و شکایت این مکان مقدس از آنان معرفى نموده اند.[2]

 

ضرورت احیاى مساجد و جذب جوانان

          عدم آشنایى به وظایف خود در عرصه هاى فردى و اجتماعى که معمولاً در سنین جوانى به دلیل شرایط سنى خاص این دوران بیشتر از سایر دوره هاست و بر هم زدن نظم اجتماعى و قانون شکنى به شیوه هاى مختلف توسط جوانان، از امورى است که همواره دل مشغولى و نگرانى متولیان نظام سیاسى و تعلیم و تربیت را فراهم مى نماید.

          بدون تردید مهم ترین و بهترین چاره و درمان آن، اهمیت دادن به مساجد است؛ تبلیغ و زمینه سازى براى جذب افراد جامعه، به خصوص قشر جوان به مساجد و تداوم بخشیدن به حضور و تقویت جنبه هاى فطرى و معنوى آنان، در دورن مسجد گرچه هماره مهم و ضرورى بوده، ولى در دوران معاصر و براى نسل حاضر، ضرورى تر و از اهمیت بیشترى برخوردار است زیرا:

          1 . جرایم در جهان طبق آمار رسمى تنها در کشور امریکا در پنجاه سال اخیر، 1760 برابر شده است و در کشورهاى دیگر نیز وضع از آن بهتر نیست، هچنان در حال توسعه و گسترش است.

          2 . اعتیاد به صور مختلف همچون استعمال هرویین، مورفین، حشیش و... که برخلاف این همه مراقبت ها و کنترل در کشورها و حتى در مملکت ما، خطرى همچنان رو به گسترش است.

          3 . تبلیغات وسیع دشمن در عرصه جهانى براى فاسد کردن نسل جوان در تلاش دشمن براى بى ریشه کردن جوانان از طریق سرکوبى اسلام و به ویژه تشیع به صورت روز افزون با استفاده از ابزار هنرى همچنان رو به تصاعد است.

          4 . سوء استفاده از مذهب پذیرى مردم و القائات وارونه از طریق مکتب ها و فلسفه هاى خطر آفرین ساختگى گسترش یافته است.

          5 . وجود دو راهى ها و شک و تردید در زمینه مذهب که از خصایص دوران جوانى است، زمینه مناسبى را براى انحراف پدید مى آورد.

          6 . وجود زمینه براى دستیابى به بى قیدى ها و احساس رهایى در جوان که مى تواند وسیله اى براى سوء استفاده دشمنان باشد.

          7 . تعدیل خودپرستى ها، خودمدارى ها و خودمحورى ها که در سنین پایان کودکى و نوجوانى بروز نموده اند، ایجاد قید و بند و کنترل براى اعمال هواى نفس، شرور و مطامع در همه مراحل حیات به ویژه در دوران جوانى که از اشتغال بیشترى برخوردار است، یک نیاز و ضرورت اساسى است.

          8 . سادگى، زود باورى و بى تجربگى نسل جوان در مواردى موجب افتادن در گرداب شرارت را فراهم مى سازد.

          9 . توجّه اساسى به این نکته که شعله غرایز، چونان آتش است اگر در جاى خود قرار گیرد، گرم مى کند ولى اگر در محل نامناسب قرار گیرد، آتش بر پا مى کند و خرمن هستى فردى و اجتماعى را در کام خود مى سوزاند.

          10 . نسل جوان به پناهگاهى امن و مطمئن که در تنگناها و تصادمات روانى، عاطفى و حتى اجتماعى بدان تمسک جوید و در آن قرار گیرد، نیازمند است.

          در پایان ذکر این نکته ضرورى است که هنوز خانواده نقش بسیار مهمى در تشویق جوانان به مساجد دارد و مى تواند نقش بسیار مؤثرى قبل از هر چیز نسبت به فرزندان به خصوص در تبلیغ ارزش هاى اسلامى داشته باشد. با فرزندان باید طورى در خانواده برخورد شود که قوانین و هنجارهاى خانوادگى و دینى را از آنِ خود بدانند و در رفتن به مسجد، تلاش فراوان داشته باشند.

          باید والدین بکوشند تا به جاى تحکّم و مجبور ساختن جوانان به پذیرش ارزش هاى دینى و جامعه اسلامى، آنها را با مسجد آشنا سازند. البته خانواده با وقوف بر این نقش حساس خود و با اطلاع از برنامه هاى مساجد، باید به صورتى عمل کند که بین فعالیت هاى اجتماعى و تربیت دینى و معنایى جوان، هماهنگى دقیق بر قرار شود.

 

جمع بندى و پیشنهاد

          ما معمولاً در هدایت کردن، نصیحت کردن و گشودن باب موعظه هاى کش دار و طولانى قهرمانیم، اما در همدلى نه؛ و به همین دلیل خیلى زود پل هاى ارتباطى را تخریب و توان تأثیرگذارى را به حداقل مى رسانیم. وقتى جوان احساس کند در موضع موعظه نشسته ایم و تنها از او «گوش» انتظار داریم، چیزى به نام «پذیرش و تسلیم» اتفاق نمى افتد.

          براى توفیق در ارتباط باید به «همدلى» رسید و همدلى نیازمند چند مسأله است:

 

1 . درک ذهن و ضمیر جوان همراه با انعطاف و صبورى

          درک موقعیت روحى و روانى جوان و شرایطى که جوان در آن به سر مى برد، به همراه انعطاف یا به بیان قرآنى «تنزّل» از دنیاى خویش به دنیاى جوان و صبورى در مقابل رفتار و گفتار او، شرایطى فراهم خواهد ساخت که جوان قلبش را به ما بسپارد و در پى آن ذهن و اندیشه وى نیز کاملاً تسلیم ما مى شود.

          همه این نکات را در این نذکار قرآنى مى توان خلاصه کرد که خداوند به پیامبرش فرمود: «اگر تند و خشن بودى همه از دور و برت پراکنده مى شدند».[3]

         جوان از جوان بهتر و زودتر مى پذیرد. با لحن جوان، هیئت جوان، برخورد جوان و مهم تر از هر چیز به دلیل نزدیک بودن جهان احساسى، عاطفى، و رویّه دو جوان، تفهیم و تفاهم سریع تر اتفاق مى افتد. ائمه جماعت بسیارى از مساجد پیرند و با دنیاى جوان بیگانه. هر چند در این میان، پیران خوش اندیش و خوشرو و توانایى مى توان یافت، اما اگر به نوعى جوان گرایى دست بزنیم، کارا و گره گشا خواهد بود؛ مثلاً تفاوت نسل ها، کندى رفتار و طولانى کردن نماز، طرح مسایلى بیگانه با فضاى امروز، میان مخاطب و گوینده فاصله مى افکند.

          برخى جوانان، طولانى شدن نماز و عدم امکان ارتباط با ائمه جماعات سالمند را دلیل اجتناب از نماز جماعت دانسته اند. زیبایى ظاهرى و آراستگى نیز در این میانه بى تأثیر نیست.

          همین جا طرح و تذکر این نکته لازم است که ائمه جماعات باید با مسایل تربیتى و روانى نسل جوان آشنا شوند.

 

2 . فرصت شناسى، استفاده از فرصت ها، بلکه فرصت سازى

          بهره گیرى از زمان هایى خاص براى ارتباط عاطفى میان مدرسه و مسجد از یک سو و ارتباط خانه و مسجد از سویى دیگر در جذب و جلب خانواده ها و به ویژه جوانان مؤثّر است.

          از این گذشته مساجد جدید را باید به گونه اى ساخت که بتواند کانون همه فعالیت ها باشد. انحصار مسجد به نماز، خلاف سنت و سیره اسلامى است. مطالعه عصر پیامبر«صلى الله علیه و آله» نشان مى دهد که مسجد مرکز همه چیز است؛ عبادت، فرهنگ، سیاست و پایگاه تصمیم گیرى امور اجتماعى، نظامى و.... باید هر مسجد یک مجتمع باشد؛ امکانات هنرى، ورزشى، نمایشى، کتابخانه با شیوه هاى نو باید در کنار مسجد به عنوان جزیى از پیکره مسجد محسوب شود.

          پاکیزگى، طراوت و زیبایى مسجد نیز مسأله مهمى است؛ مساجد از همان سر در تا درون مسجد؛ صحن، محراب، فضاى دیوارها و... باید آراسته، پیراسته و جوان پسند باشد.

          ازجاذبه هاى هنرى، تابلوها و نوشته هاى زیبا و جذاب نیز در مساجد استفاده شود.

          تذکر این نکته لازم است که جوانان حساس و زود شکن هستند. رؤیت فاصله میان گفتن و بودن در جامعه، زمینه رمیدن جوانان است. آنها کمتر مى توانند به تحلیل عمیق بپردازند و مرز میان رهروان حقیقى و منتسبان به «راه» را در یابند. بر این اساس خیانت هیچ کس به اندازه آنان نیست که منتسب به دین و انقلابند ولى با کج روى و عملکرد بد، جوانان را بدبین مى کنند.

          اسلام در پى آن گونه دیندارى است که مدافع مکتب بسازد و به تعبیر آن روایت مشهور، انسان را «زینت» دین و رهبران آن کند، نه موجب «شین و سرافکندگى» دین و رهبرانش.[4]

 

منابع و مآخذ

          ـ جزوه درسى انسان شناسى در اسلام، دکتر سیدعلى اکبر حسینى، نشر بعثت، چاپ اول، تهران، 1370.

          ـ تعلیم و تربیت اسلامى، على شریعتمدارى، نشر نهضت زنان مسلمان، تهران، 1364 .

          ـ رویکردى نمادین به تربیت دینى، عبدالعظیم کریمى، نشر قدیانى، تهران، 1374 .

 

پی نوشت ها:


[1]  .  وسایل الشیعه، ج 3، کتاب الصلوة، باب استحباب الاختلاف الى المسجد و... ، حدیث 1 .

[2]  .  وسایل الشیعه، کتاب الصلوة، باب استحباب الصلاة فى المسجد الذى لایصلى فیه اهله، حدیث 1 .

[3]  .  سوره آل عمران، آیه 159 .

[4]  .  قال الصادق «علیه السلام» : «کونوا لنا زینا و لاتکونوا علینا شینا»؛ بحار، ج 86 ، ص 151 .

 

ثبت دیدگاه