مسجد، نامی آشناست که همراه با یادگارها، خاطرات، دستاوردها و کارکردهای بسیاری بوده است، اما آنچه در این نوشتار مورد بررسی قرار می گیرد، بررسی جایگاه آرمانی و مطلوبی است که مسجد می تواند در بعد آموزشی و تربیتی با توجه به اقتضاءات موجود ایفا کند.
طبق منابع و متون تاریخى، واضح است که نخستین مرکز تعلیم و تربیت در اسلام، مسجد و محور این آموزش و پرورش، قرآن کریم بوده است؛ یعنى حفظ و درک مطالب قرآن، نقطه شروع بود، و پس از آن فراگیرى و مطالعه اخبار و احادیث نبوى (صلی الله علیه و آله وسلم) و معصومین (صلی الله علیه و آله وسلم) مطرح گردید. در طول سالهای بعد نیز، مراکز تعلیم و محل درس، به نوشته استاد جلال الدین همایى مسلمانان مساجد بود. حوزه ها و حلقه هاى درس در جوامع و مساجد تشکیل مى شد. احیاناً مجالس مناظره نیز در همان مساجد بود که پاره اى از آن ها کتابخانه هاى عظیم نیز داشتند، و به تعبیری مسجد مرکز ثقل فعالیت های آموزشی و تربیتی در بین مسلمانان بوده است البته لازم به ذکر است که در این مقاله به دنبال ابعاد تربیتی و نیز آموزشی مساجد هستیم، ولی باید اشاره کرد که وظایف و کارکرد مساجد در طول تاریخ تمدن و فرهنگ اسلامی ایفا کرده است:
«از همان روزهاى آغاز نهضت اسلامى بسیارى از امور با مساجد مرتبط بودند؛ امور داورى، قضاوت، حل و فصل دعاوى، مسائل مهم و اساسى اجتماعى، مشورت و طرح جنگ، پذیرش وفود، اعزام نماینده به نقاط دیگر، اجتماعات عمومى، پرستارى بیماران و مجروحان، و اعلام وظایف حکومتى در مسجد صورت مى گرفت. به هر کجا که اسلام گام مى نهاد، چه مسلمانان آن را فتح مى کردند یا مى ساختند، به زودى و بى درنگ مسجدى ساخته مى شد.»[1]
این میراث عظیم که یادگار عصر نبوی است در طول سال ها دچار فراز و فرودهای فراوانی شده است، و حال در دوره استقرار حکومت اسلامی انتظار می رود که حداقل الگوهای آموزشی و تربیتی که در طول پر افتخار فرهنگ و تمدن اسلامی بوجود آمده، احیاء شود و نواقص و معضلات مرتبط نیز حل گردد تا مساجد جایگاه مطلوب خود را بدست آورند.
ابتدا باید به کارکرد و قابلیت های تربیتی مسجد اشاره کرد که به تعبیر قرآن کریم، تزکیه بر تعلیم مقدم است، و به طبع بعد تربیتی، به جنبه آموزشی نیز اشاره خواهیم کرد.
ابعاد تربیتی مسجد به گونه ای با ابعاد عبادی آن مرتبط است؛ زیرا عبادت پرورش دهنده روح و روان آدمی بوده و پاسخ به آن در واقع، پاسخ به یک نیاز طبیعی و مهم اوست. کسی که نیازهای جسمی و روانی خود را به طور منطقی پاسخ گوید شخصیتی متعادل می یابد. ارتباط با خداوند که دارای شکل ها و گونه های مختلفی مانند نماز، دعا و... می باشد، در حالت کلی مقید به یک مکان خاصی نیست، به عکس مسیحیت که یک تعصب جاهلانه ای نسبت به کلیسا دارند، لذا انسان می تواند در هر لحظه و در هر مکانی، با معبود خویش ارتباط برقرار کند، اما با این اوصاف مسجد یک جایگاه ویژه پیدا کرده است، به این صورت که نماز با حضور قلب بالا در خانه، از ارزش کمتری نسبت به نماز جماعت در مسجد ولی با حضور قلب کمتر دارا می باشد.
از این رو، معصومان (صلی الله علیه و آله وسلم) در سخنان خویش، مسجد را آشیانه و پناهگاه مؤمن بر شمرده اند؛ پناهگاهی که انسان در آن از دغدغه و اضطراب فاصله می گیرد و به آرامش و سکون دست می یابد. امام صادق (صلی الله علیه و آله وسلم) به مسلمانان سفارش می کند که هنگام رویارویی با مشکلات و اندوه های دنیوی، به نماز و مسجد پناه ببرند. بدین روی، از یک نگاه، جنبه های عبادی مسجد را می توان در شمار نقش تربیتی آن نیز به شمار آورد.«مسجد با ایجاد آشنایی و پیوند میان مؤمن با نخبگان و صالحان جامعه، بستری مناسب برای پرورش و تربیت روحی، اجتماعی وی فراهم می کند.
در مکتب تربیتی اسلام و بسیاری از مکتب های تربیتی دیگر، «انزوا طلبی» و «جمع گریزی» بیماری روحی شناخته می شود، در حالی که اجتماعی بودن و جمع گرایی ـ در حد معقول آن ـ نشانه سلامت روح و روان انسان و تعادل فکری او به حساب می آید.
مسجد با فراخوانی پیوسته مسلمانان به جمع، روح جمع گرایی، انعطاف و نظم پذیری را در آنان تقویت می کند. افزون بر آنچه گذشت، مسجد معمولاً جایگاه طرح مشکلات و مباحث اجتماعی است و به طور طبیعی، با حضور در چنین مکانی روح تعهد و دردمندی در فرد ایجاد می شود.» [2]
لذا حضور مسلمانان، مخصوصاَ کودکان و نوجوانان سبب شده و موجب می گردد روند اسلام پذیری و جامعه پذیری دینی ایشان به درستی و با سرعت بیشتری شکل بگیرد و یک مسلمان با حضور در مساجد به وظایف فردی و اجتماعی خود آشنا گردد، ولی در این میان وظیفه متولیان فرهنگی، آموزشی و تربیتی مساجد بسیار مهم به نظر می رسد، که در ادامه به گوشه ای از آن اشاره خواهیم نمود.
تعلیم و تربیت رسالت اصلی مساجد
شاید کسی نباشد که منکر جایگاه و قابلیت تربیتی افراد جامعه اسلامی، مخصوصا برای نسل کودک، نوجوان و جوان باشد، ولی این یک امر بسیار مهم این است که مهم ترین و اصلی ترین رسالتی که توانسته مسجد در عصرهای مختلف و مخصوصا در عصر کنونی ایفا کند، همین جنبه تربیتی است، زیرا مسجد دارای ارزش و قابلیت های ذاتی است که شاید نتوان این ویژگی ها را در هیچ یک از نهادهای دیگر جامعه دینی و انسانی جستجو کرد، ولی باید به این مسئله توجه نمود که با حرف های کلی و آرمانی نمی توان به حالت مطلوب رسید. بلکه باید با توجه به اصول لایتغیر و فرامین اسلامی و اقتضاءات امروزی، یک سیاست گذاری مناسب تربیتی و آموزشی صحیحی را اتخاذ نمود. برای نمونه یکی از بارزترین ویژگی های مسجد حضور جامعه اسلامی در کنار هم و اجتناب از تکروی هاست:
«آموزش ابزار تربیت است و مراکز آموزشی (مانند: مدرسه و دانشگاه) بستری مناسب برای تربیت است. لذا از مهم ترین کارکردهای مسجد ایجاد حیات معنوی جمعی و همبستگی اجتماعی مومنان است. اسلام به خلاف مسیحیت، دینی فردگرا نیست، حتی به حیثیت جمعی انسان ها توجه بیشتری دارد.»[3]
از کارکردهای انحصاری و همیشگی مسجد، تعلیم و تربیت حضوری و واقعی است که با توجه به تاثیر فضا و نوع فیزیک مسجد از حیث تربیتی و امام جماعت با ارتباط مستقیم، مخاطبان، موثرترین نقش را خواهد داشت. لذا اساس قالب های تربیتی مساجد بر ارتباط چهره به چهره بنا شده است و این به ارتقاء سطح کیفی این ارتباط کمک می کند، لذا باید از این قابلیت به بهترین شکل استفاده نمود.حال با تاکید بر ارتباط عمیق رو در رو که میراث گذشتگان است و آثار مطلوب آن بر ما مشخص است، ولی باید از ابزارهای ارتباط جمعی و قابلیت ابزارهای نوین و در عین حال مناسب [4] استفاده نمود، که این موضوع خود نیاز به تحقیقی مجزا دارد.
بهترین جا برای تحقق تربیت دینی و اسلامی فرزندان ما مسجد است، زیرا مسجد مکان انسان سازی است، از سوی دیگر در جامعه اسلامی، آنچه باید محور قرار بگیرد، تربیت است: «اگر تربیت اصل قرار گرفت به طبع سیاست، اقتصاد، مدیریت، فرهنگ و آموزش جامعه نیز اصلاح خواهد شد، زیرا تربیت هسته جامعه است و باید در سیاست گذاری های کلان و خرد جامعه اسلامی مانند میزان رشد و تعامل مساجد با سایر نهادها باید این اصل باشد که چه میزان می توان مساجد را در مسیر تربیت دینی افراد جامعه قرار داد و بعد از آن به ابعاد و قابلیت های دیگر مساجد پرداخت.» [5]
ضعف های رسانه های عمومی و مسجد
در صدر اسلام به دلیل رشد کم جوامع از لحاظ تمدنی و نهادها و مراکز اجتماعی، به تعبیری مساجد تنها رسانه ارتباطی بین شرع اسلام و توده مردم بود که بوسیله نبی اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) و بعد از آن بوسیله ائمه اطهار (صلی الله علیه و آله وسلم) شکل می گرفت. پیدایش مراکز موازی مساجد مثل مدارس، بسیج، فرهنگ سراها و مراکز متعدد فرهنگی، تعدد کانال ها و شبکه های تلویزیونی و ماهواره و اینترنت و غیره، سرگرمی های متنوع و برنامه ورزشی و تفریحی با سرمایه گذاری های کلان، جذب امکانات فرهنگی به منظور اجرای طرح های گوناگون و چیزهای کم اهمیت مثل موسیقی و سرگرمی های بی محتوا، ارایه ی چهره ضعیف از اهل مسجد در فیلم، حاضر نشدن پیوسته در مسجد، ضعف تبلیغات، پیام های بی محتوا، پخش برنامه هایی که گاهی به کونه ی غیر مستقیم بر مسجد تاثیر منفی دارد.»[6]
در زمانه ما مراکز رسمی و نهادها غیر رسمی فراوانی شکل گرفته که هر کدام یک وظیفه ای را به عهده دارند، و ذهن برخی را نیز به این سمت برده که مسجد باید تنها وظیفه اجرای نماز و فعالیت های صرف مذهبی را ایفا کند، در حالیکه این دیدگاه بسیار خام و اشتباه است و برای رسیدن به یک حالت مطلوب نیاز به بررسی های فراوان دارد.
اگر در صدر اسلام تمام فعالیت های تربیتی و آموزشی در مساجد انجام می گردید، آیا در زمان حاضر نیز باید همین اتفاق بیافتد؟ رابطه و تعامل سایر مراکز و نهادها باید چگونه باشد، نقش های انحصاری مسجد و هر نهادی چیست؟ و برای تحقق تعلیم و تربیت اسلامی هر ارگان، نهاد، مرکز و مجموعه تبلیغی، فرهنگی، آموزشی و تربیتی باید چه خط مشی و برنامه ای را دنبال کند، مطمئناَ بهترین کار این نیست که شروع کنیم و نهادها و مجموعه های موازی را حذف کنیم، بلکه حالت ایده آل این است که هر حذف، اصلاح و تداومی باید براساس یک نقشه راه مشخص باشد.
جایگاه امام جماعت، متولیان مسجد و والدین
به این سبب که کودکان و نوجوان بی مقدمه نمی توانند با مساجد ارتباط برقرار کنند لذا والدین و متولیان تربیتی مؤظفند پلی را بین مسجد و فرزندان جامعه اسلامی برقرار کنند و مهمتر از جذب ایشان، نگه داشتن و تربیت دینی و جمعی نمودن فرزندان است. مساجدی که در عصر ما وجود دارند، دارای اشخاص و متولیان متفاوتی است، از جمله می توان به هیأت امناء، خادم، مسئولین اجرایی و فرهنگی و... اشاره کرد، اما به قطع و یقین می توان گفت اصلی ترین نقش را امام جماعت ایفا می کند و اصولاَ باید ایفا نماید. در بسیاری از مساجد مشاهده شده که فضای مطلوب و امکانات مادی زیادی موجود است ولی آثار تربیتی آنها چندان مطلوب نبوده است و در حالت مقابل، مساجدی با فضا و امکاناتی محدود، توانسته اند به ثمرات عظیم تربیتی برسند، لذا در این بین نقش اصلی را امام جماعت به عنوان مرکز ثقل ایفا می کند.
«خصوصیات اخلاقی امام جماعت، سخنرانی های ضعیف و دعوت نکردن از سخنواران ماهر، نبود ارتباط با مراکز روحانیت، مرکز رسیدگی به امور مساجد و سایر مسجدهای اطراف، استفاده نکردن از تجربیات دیگران، بی توجهی به برنامه ریزی و سازماندهی امور مساجد، فقدان مدیریت کارآمد در مساجد، نبود نقد و نظارت بر عملکرد ائمه جماعات، منحصر بودن در تبلیغ سنتی و استفاده نکردن از ابزار روز، پاسخگو نبودن به گرایش های گوناگون و تامین نبودن ائمه جماعات از مهمترین چالش های مهم در این عرصه است.»[7]
نکته مهم دیگر در ارتباط با مساجد و نمازخانه ها ، که می-تواند نقش بسیار مهمی در ایجاد و تقویت احساس مذهبی در کودکان و نوجوانان داشته باشد ، ویژگی های شخصیتی کارگزاران اصلی آنها، بخصوص پیش نمازها و خادمین مساجد است.خلق و خوی نیکوی امام مسجد و مهارت اجتماعی او در برقراری ارتباط با نمازگزاران بویژه نوباوگان و نوجوانان فوق العاده حساس است. استقبال از حضور اتفاقی یا مستمر نوجوانان در مسجد، توسط امام مسجد و با چهره ای گشاده و متبسم، احساس زیبا و خوشایندی را در وجود نیازمند محبت کودکان و نوجوانان، ایجاد می کند.
باید مراقب بود که خدای ناکرده با تندخویی و عتاب و خطاب ، زمینه آزردگی روان حساس، ترد و شکننده نوجوانان را به هنگام حضور در مسجد، به هر دلیلی که باشد فراهم ننمایم! بعضاً مشاهده شده است که به هنگام اقامه نماز و یا سخنرانی خطیب، بعضی از کارگزاران مسجد، مانند خادم مسجد، با تندخویی و عصبانیت کودک یا کودکانی را که همراه پدر یا برادر بزرگتر خود به مسجد آمده اند، چون شیطنت می کنند ، آزرده می سازند یا از محوطه مسجد بیرون می کنند. متأسفانه این قبیل عکس العملهای ناسنجیده ، خود می تواند آفتی باشد برای رشد و پرورش احساسات مذهبی کودکان « مسلماً از اولیای کودکان انتظار می رود که وقتی با کودکان خردسال خود به مسجد می روند حتی الامکان سعی نمایند به هنگام اقامه نماز یا ایراد سخنرانی ، مراقب رفتار فرزندان خود باشند. اما باید توجه داشت که هرگونه تندخویی ، اعمال خشونت و کنترل شدید می تواند احساسات لطیف کودکان را خدشه دار نماید. همان گونه که پیشتر اشاره شد امام حسن (صلی الله علیه و آله وسلم) و امام حسین (صلی الله علیه و آله وسلم) نیز زمانی که کودکی خردسال بودند، به هنگامی که پیامبر بزرگوار (صلی الله علیه و آله وسلم) به سجده می رفتند ، بر دوش پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) می نشستند و بازی می کردند و پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) نمازشان را طولانی می کردند تا آنها بیشتر لذت ببرند.» [8]
سادگی و زیبایی مساجد
اگر می خواهیم مساجد بتوانند وظیفه آموزشی و تربیتی خود را به خوبی ایفا کنند لذا باید تمام ارکان مادی و معنوی مساجد در حد مناسبی باشد، یکی از همین جنبه ها ظاهر مسجد است، از طرفی اساساَ باید مکان نماز و جایگاه مقدس مسجد، پاک و پاکیزه باشد و نیز کودکان و نوجوانان با حضور در مساجد، تصاویری را در ذهن می سپارند که ایشان را به طور مستقیم و غیر مستقیم نسبت به دین جذب یا دفع می کند.« در یک جامعه اسلامی می بایست کودکان و نوجوانان از نگرشی مثبت و خوشایند نسبت به اماکن مقدس، همچون مساجد و نمازخانه ها برخوردار باشند. مسجد و نمازخانه باید احساسات و خاطره های زیبا و به یادماندنی را برای کودکان و نوجونان تداعی کند و سرانجام ما باید تدابیری اتخاذ نمائیم که کودکان مسجد را محلی آرامش بخش، زیبا و دوست داشتنی بداند.»[9]تمیزی، سادگی و زیبایی از ویژگی های بارز مساجد و نمازخانه های مسلمانان است. استفاده از رنگهای آرامش بخش، همچون آبی و نیلی و فیروزه ای، و بهره گیری از شیوه معماری مبتنی بر طبیعت و اشکال هلالی و قوسی در بنای مساجد جلوه خاصی به ساختار ظاهری آن می بخشد. چنین آراستگی و نمای آرام بخش، زمانی که با طنین دلنشین اذان، آن هم با نیکوترین صدا ، همراه می شود، بر گیرایی مساجد می افزاید و آن زمان که از همه مساجد مسلمین بوی خوش عطر و و گلاب به مشام کودکان و نوجوانان می رسد، همه وجودشان سرشار از احساسات زیبا و دوست داشتنی می گردد.
در واقع چنین انتظار می رود که در طول شبانه روز از همه مساجد شهر بوی خوش عود و عطر و گلاب به مشام عابران و رهگذران برسد. چگونه ممکن است در مکان مقدسی همچون مسجد، سجده گاه الهی، بعضاً خدای ناکرده بوی عرق پا، دود زهرآلود و آزار دهنده سیگار به مشام برسد؟ بدون تردید اگر در چنین شرایطی، کودکی برای نخستین بار به همراه پدر یا معلم خود وارد مسجدی بشود، بوی دود ناشی از سیگار، وجودش را آزرده خواهد ساخت و ما بدون این که قصدی داشته باشیم، ناخودآگاه، احساس ناخوشایندی در ضمیر او ایجاد خواهیم کرد. لذا وضعیت اماکن مقدس، همچون مساجد شهر و نمازخانه های مدارس و مسافرخانه ها و غیره باید به گونه ای باشد که همه رهگذارن و همسایگان در ساعات مختلف شبانه روز، به هنگام عبور از نزدیکی آنها، با استشمام رایحه خوش، پی به وجود آن اماکن مقدس ببرند!
مساجد در شرایط کنونی با وجود استقرار حکومت اسلامی متاسفانه به یک حد قابل قبولی نرسیده است، برای درک بهتر این شرایط می توان موارد ذیل را بازگو نمود و برای رفع هر کدام یک برنامه ریزی جامع داشت:
موانع و راه کارهای جذب به مسجد
هر مجموعه برای تعامل با مخاطب با یکسری موانع و یکسری راه های جذب مواجه است، مساجد نیز از این جنبه مستثنی نیستند و برای رسیدن به شرایط مناسب از لحاظ تربیتی نیاز دارید که بدانیم چه مسائلی موجب طرد و دوری کودکان، نوجوانان و جوانان نسبت به مساجد و چه عواملی موجب جذب این مخاطبان می شود. موانع و راه کارهای جذب کودکان، نوجوانان و جونان را می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
نوجوانان و جوانان، تمایل درونی دارند که هر چه بالقوه می توانند باشند، بشوند و استعدادهای درونی خود را شکوفا نمایند؛ که پیامد آن احساس رشد، بلوغ و سلامت روان خواهد بود. هر چند که ممکن است در این مرحله توفیق چندانی در خود شکوفایی نداشته باشند، امام نیاز آن را در خود احساس می کنند که بهره برداری کاملی از ظرفیت ها و توانایی های خود بنمایند، به کمال برسند و هر کاری را به بهترین نحو ممکن انجام دهند.
مشکلات و کمبودهای جوانان و نوجوانان از سویی سبب اثرپذیری نسل جوان از تبلیغات سوء دشمنان شود و بین آنها، انقلاب و روحانیت فاصله بیاندازد .طبیعتا این گروه از مساجد به عنوان پایگاه انقلاب و روحانیت فاصله گرفته اند .« از سوی دیگر هم با توجه به نبود شناخت کافی از اسلام و احکام دین و وجود زمینه مناسب در گروهی از افراد جامعه و انقلاب اسلامی، موجب برداشت غلط آنان از دین شده و به انحراف کشیده شده اند. وقتی نوجوان یا جوان در محیط های گوناگون قرار بگیرد و جواب منطقی و مستدل نیز نداشته باشد، برای حفظ غرورش ناگزیر خود را از بیگانه با مذهب معرفی می کند و با این روش بر احساس حقارت خود به سبب این ناتوانی ها در مقابل دیگران سرپوش می گذارد و اندک اندک به نفی مذهب کشیده می شود.»[11]
خانواده به عنوان اصلی ترین نهاد در جامعه که فرزند به عنوان اولین مواجهه با دنیا در آن حضور دارد و وظیفه ابتدایی و اصلی (هم از لحاظ اولیت و هم اولویت) را در جهت آموزش و تربیت ایفا می کند، می تواند بهترین رابط و یا مانع در جهت جامعه پذیری فرزندان در بعد دینی و در مساجد باشد. «به اعتقاد بسیاری از بزرگان تعلیم و تربیت، خانواده نخستین مدرسه ای است که انسان در آن درس می آموزد و به عنوان نخستین پایگاه آموزش و پرورش و از اساسی ترین عوامل در تشکیل شخصیت کودک است.» [12] دکتر افروز عقیده دارد:
«غالب رفتارهای انسان براساس یادگیری استوار است و نخستین و مهمترین پایگاه یادگیری، کانون خانواده است، زیرا خمیرمایه شخصیت انسان در خانواده تکوین می یابد و نگرش، رغبت ها، رفتارهای خوشایند و ناخوشایند در برابر پدیده های گوناگون از خانه سرچشمه می گیرد.»[13]
اگر والدین در قالب الگوهای کودک و نوجوان نگرشی مطلوب و مثبتی به مساجد داشته باشند و آموزش دینی فرزندان خود را در قالب وظیفه ای اساسی تلقی کنند، قطعاَ این گونه برخورد تاثیر بسیاری در رفتار کودک و نوجوان خواهد داشت. پدر و مادری که به مسجد می روند و فرزندان خویش را همان دوران کودکی در مجالس و محافل مذهبی همراهی می کنند، سبب تقویت احساس پرورش مذهبى در آینده سازان جامعه می شوند. این کار به صورت عادتى مطلوب و پسندیده در مى آید. در صورت تحقق سایر شرایط مى توان امیدوار بود که فرزندان چنین خانواده ى در آینده افرادى شایسته، با روحیه ى مذهبى قوى و علاقه مند به دین بار بیایند.
استاد شهید مرتضى مطهرى1 درباره نقش مساجد و مجالس مذهبى در تشویق عبادى کودکان مى گوید:
«بچه را باید در محیط نماز خواندن برد. اگر در جمع نباشد، نماز خواندن جمع را نبیند، به این کار تشویق نمى شود. چون اصلاً حضور در جمع مشوّق انسان است. آدم بزرگ هم وقتى خودش را در جمع اهل عبادت می بیند، روح عبادت بیشترى پیدا می کند، کودک که بیشتر تحت تأثیر است متأسفانه کم رفتن ما به مساجد و مجالس دینى و این که کودکان کم تر در مجالس مذهبى شرکت مى کنند، سبب مى شود که ای ها از ابتدا رغبت به عبادت پیدا نکنند، ولى این براى شما (والدین) وظیفه است. باید ما با بچه هاى خودمان برنامه ى مسجد رفتن داشته باشیم تا بچه ها با مساجد و معابد آشنا شوند. ما خودمان که از بچگى با مساجد و معابد آشنا بودیم در این اوضاع و احوال امروز چه قدر به مسجد مى رویم که بچه هاى ما که هفت ساله شده اند به دبستان و بعد به دبیرستان بعد به دانشگاه رفته اند، ولى اصلاً پایشان به مساجد نرسیده است، بروند... خوب، این ها قهراَ از مسجد، فرارى می شوند.»[14]
بنابراین باید این نکته مدّنظر باشد که وقتى انسان عملى را به طور مستمر تکرار کرد به تدریج با آن خو مى گیرد و حالتى در نفس به وجود می آید که اصطلاحاَ عادت نامیده مى شود علاوه بر پیش گفته، نوع برخوردى هم که خانواده با دین و ایمان به خدا دارند در نگرش فرزندان مؤثر است. بسیارى از دانشمندان نیز به این موضوع اشاره داشته اند، ایمان یکى از ارزش هاى مهم نفسانى است که پرورش آن باید جزو برنامه ى مربیان قرار گیرد.
3. موانع اجتماعى
آنچه موانع مشترک جذب جوانان به مساجد در مدرسه و اجتماع است که در خور توجه و جاى تأمل و تعمّق و بازنگرى است، وجود دوگانگى و تناقض در گفتار و اعمال است که در جامعه شاهد اعمال و رفتارى است که مغایر تعالیم اخلاقى و دینى است. از جمله عواملى که بر روى نوجوانان و جوانان تأثیرى منفى دارد می توان به موارد زیر اشاره کرد:
حال باتوجه به موارد بالا برای جذب جوانان می توان راه کارهای ذیل را اشاره کرد و همت گمارد:
ارتباط منزل و مدرسه با مسجد
کودکان و نوجوانان بیشتر اوقات مفید و غیر مفید خود را در منزل و مدرسه می گذرانند، ولی برای آموزش اجتماعی و تربیت دینی نیازمند ارتباط عمیق فرزندان با مسجد هستیم، لذا نهاد خانواده و نهاد آموزش و پرورش باید شرایطی را فراهم نمایند تا ارتباط فرزندان جامعه اسلامی با نهاد مذهبی(مسجد) برقرار شود.هم والدین و هم متولیان مدرسه باید امکانات مادی و شرایط روحی را برای حضور فرزندان جهت حضور موثر و فعال در مسجد فراهم کنند که البته نیازمند تعامل موثر این سه نهاد ارزشمند در جامعه اسلامی است.
«اگر پیوند خانه و مدرسه و مسجد، در خانه با مدیریت والدین و در مدرسه با تدبیر و اندیشه مدیران و مربیان حاصل گردد، پیوند خانه و مدرسه نیز در بعد تربیتى محقق خواهد شد و وقتى خانه و مدرسه با حلقه مسجد به هم پیوست و مستحکم شد، هم خانه از فضاى اسلام و ارزش هاى معنوى آکنده مى گردد و هم مدرسه از نتیجه الگو یا بى سالم و سازنده و هدایت گر برخوردار خواهد شد و چون فضاى معنوى حاکم و اصول ارزش هاى موجود در مدرسه و خانه، یکسان و مشترک مى گردد، در آن صورت با کاهش اصطکاک الگوها مواجه خواهیم بود! بهره گیرى از زمان هایى خاص براى ارتباط عاطفى میان مدرسه و مسجد از یک سو و ارتباط خانه و مسجد از سویى دیگر در جذب و جلب خانواده ها و به ویژه جوانان مؤثّر است.»[15]
مساجد نهادهای اساسی آموزش در زمینه های قرآن، احکام، اخلاق و علومی مانند کلام و فقه بوده اند. در پیوند با همین نقش آموزشی، به تدریج، مساجد عهده دار کتابخانه های عظیم و پر رونقی شدند که در برخی از شهرهای ایران امروز نیز وجود دارد. «مساجد محل پرورش استادان بزرگی بودند که بعدها خود از علما و مدرسان بنام اسلام گردیدند. طی قرن ها، که تمدن اسلامی سیر نزولی خود را طی می کرد، مساجد دیگر به عنوان یک نهاد اسلامی، نقش ها و کارکردهای مذکور را ایفا نمی کرد. با توجه به تحولاتی که در اروپا رخ داده بود و در آن کلیسا صرفاً نقش عبادی داشت، در بازتاب این تحول فکری بر جوامع اسلامی، در کشورهای اسلامی نیز مساجد از نقش اصلی خود تهی گردید و تنها به یک بعد آن، که عبادت بود، توجه می شد.»[16]
پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)با بناى مسجد قبا در سر راه خویش به مدینه و ساخت مسجدالنبى هنگامى که به مدینه رسید و خود براى ایجاد آن با مهاجران و انصار همکارى کرد، اهمیت مسجد را روشن ساخت. مسجدالنبى در واقع کهن ترین دانشگاه اسلامى و پایگاه اساسى ترین تعلیمات به مسلمانان تاریخ بوده است. در آغاز هجرت، پیامبر سواد خواندن و نوشتن را آموخت؛ بدین طریق که آن حضرت فرمان داد اسیران با سوادِ جنگ بدر، آنان که توانایى پرداخت سَر بَها را ندارند به شرطى آزاد شوند که هر یک، ده تن را خواندن و نوشتن بیاموزند.
نشر دعوت اسلامى، بزرگترین نقش و مهمترین تأثیر را در ایجاد نهضت علمى و آموزشى در جامعه عرب داشته است، زیرا که اسلام مردم را به شناخت عظمت دانش و فریضه دانش اندوزى برانگیخته است. در پایان نیز به آیات قرآنى اشاره می کنیم که در زمینه ارزش آموزش و علم تاکیدات فراوانی دارد و همگى بر بلندى جایگاه دانش و برترى مقام علما و بزرگداشت مرتبه خرد و معرفت و بى ارزشى نادانى و نادانان دلالت مى نماید. قرآن نادانى را با نابینایى یکى دانسته و آن را به گمراهى و تاریکى محض تشبیه دانسته، مى فرماید:
(رَبَّنا وَ ابْعَثْ فیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ)[17]
جمع بندى و نتیجه گیرى
ساختن انسان هایى خداترس، متقى و تسلیم در برابر رضاى حق و معبود حقیقى در سایه تربیت دینى و مذهبى که هم مقتضاى فطرت است و هم کنترل کننده غریزه و هواى نفسانى، از مؤثرترین روش هایى است که تنها در مسجد مى تواند در مقابل سیل بنیان آن و ویرانگر فرهنگ فاسد غرب بایستد و مقابله کند؛ مسجد می تواند بهترین عامل در جهت ایجاد تعلقات معنوی نسل های مختلف با دین را برقرار نماید و ارتباط عمیق ائمه جماعت با افراد محله خود و اجرای برنامه های آموزشی و تربیت بهترین راه و موثرترین شیوه برای بالابردن سطح آموزش عمومی و تربیت دینی باشد. به امید روزی که شاهد رسیدن مساجد به جایگاه اصلی تربیتی و آموزشی باشیم.
پی نوشت ها:
[1] - ابن جبیر، محمد بن احمد، ترجمه، پرویز اتابکى، مشهد، انتشارات آستان قدس
[2] - ضرابی، عبدالرضا، مقاله نقش و عملکرد مسجد در تربیت، مجله معرفت، شماره 33
[3] - متن جزوه ی کمسیون راهکارهای توسعه منابع انسانی و جذب جوانان کمیسیون تخصصی راه کارهای توسعه کمی و کیفی مساجد و چگونگی جذب جوانان
[4] - که با اساس دین و کارکرد تربیت دچار تعارض نباشد
[5] - حکیمی، محمد مهدی، سخنرانی: اصلاح جمعی و جایگاه کانون های فرهنگی مساجد،.
[6] - ( فروغ مسجد (3)، مجموعه سخنرانی ها، کمسیونها و مقالات سومین همایش بین المللی هفته جهانی گرامی داشت مساجد، مرکز رسیدگی به امور مساجد.
[7] - متن جزوه کمسیون تخصصی آسیب شناسی مساجد و کیفیت مقابله با آنها
[8] - افروز، روشهای پرورش احساس مذهبی نماز در کودکان و نوجونان، صفحه38
[9] - افروز، روشهای پرورش احساس مذهبی نماز در کودکان و نوجونان، صفحه35
[10] - مقاله: مساجد، مشکلات و راهکارها، سایت تخصصی حوزه علمیه قم
[11] - خدایاری فرد، محمد، مسائل نوجوانان و جوانان، تهران، انتشارات اولیاء و مربیان، صفحه 90
[12] - نوابی نژاد، شکوه، رفتارهای بهنجار و نابهنجار، چاپ سوم، تهران، انجمن اولیاء و مربیان
[13] - افروز، غلامعلی، روش های پرورش احساس مذهبی نماز در کودکان و نوجوانان، صفحه 12
[14] - مطهری، مرتضی، گفتارهای معنوی، صفحه ٩٩ و ١٠٠
[15] - سید ابوالفضل جعفرى نژاد مقاله راه هاى جذب جوانان به مساجد،
[16] - ضرابی، عبدالرضا، مقاله نقش و عملکرد مسجد در تربیت، مجله معرفت، شماره 33
[17] - بقره :129