سلامت روحی و برخورداری از زندگی فارغ از نگرانی، اضطراب و گرفتاری از آرزوهای دیرین انسان و از نیازهای اساسی وی است این مقاله با استفاده از آموزههای دینی از جلمه آیات و روایات در صدد بیان نقش مسجد در تأمین بهداشت روانی است با وچود پیشرفتهای علمی چشمگیری که در زمینههای مختلف برای آرامش انسان به ویژه در زمینههای روانپزشکی و روان درمانی صورت گرفته همچنان صاحبنظران بر نیاز به دین در زمینه بهداشت روانی تأکید فراوان دارند. شرکت در مراسم دینی و حضور در اماکن مذهبی مانند مساجد، زیارتگاهها و ... نقش بسیار مؤثری در تأمین بهداشت روان انسان میتواند داشته باشد.
در این مقاله به راهکارهای معرفتی، عاطفی و رفتاری اشاره مختصری شده است ارتباط وثیق مسجد با ایمان به خدا، ذکر خدا، اعتقاد به قضا و قدر، رضایت از زندگی و ... برخی از مهمترین راهکارهای معرفتی است که در نقش آفرینی مسجد در بهداشت روانی انسان تأثیر دارد، همچنین حضور انسان در مسجد و برخی اعمال مرتبط با مسجد از جمله دعا، توبه، امید به فضل خدا و طلب حاجت از خدا در این مکان مقدس از راهکارهای عاطفی است همچنین میتوان به نقش مسجد در ایجاد راهکارهای رفتاری مانند حجاب، ازدواج، کار و فعالیت، روابط اجتماعی مناسب و آراستگی اشاره نمود.
مقدمه
مساجد مهمترین مکان مذهبی است که میتواند کارکردها متعددی را در ارتباط با بهداشت روان برعهده داشته باشد. تحقیقات نشان داده است که حضور در مسجد میتواند در از بین بردن مشکلاتی مانند احساس تنهایی، غم و اندوه، انزواگرایی بسیار مؤثر، و نیز امید به زندگی و استجابت دعا، احساس اعتماد و تکیه به خداوند و این که با نیایش به ویژه به صورت دسته جمعی میتوان تحت عنایت و محبت خداوند قرار گرفت افزایش داده نیز با ارتباط با مسلمانان در مسجد میتوان نسبت به ایجاد و تقویت خیرخواهی، نوع دوستی در میان افراد تاکید نمود.
از طرف دیگر از نیازهای اساسی بشر سلامت روح، آرامش خاطر و زندگی فارغ از نگرانی و گرفتاری است، روان شناسان برای تأمین بهداشت روانی افراد تلاش میکنند که شناختها باورها، عواطف و رفتارهای نادرست انسان را که باعث بیماریها و ناراحتیها میگردد تغییر دهند و قواعد بهتر زیستن را به بشر بیاموزند یکی از بهترین راهها برای این مقصود عمل به فرامین خالق روح انسان است زیرا او است که نیازهای انسان را کاملتر و قوانین حاکم بر جهان را بهتر از هرکس دیگری میداند بسیاری از روانشناسان به این نتیجه رسیدهاند که تنها روزنهای که میتواند آلام و ناراحتیهای انسان را کاهش و تسکین دهد ایمان به خدا و اعتقاد به یک مبدأ و قدرت مافوق انسانیت است[1]، معبد در ادیان به ویژه مسجد در میان مسلمانان برترین مکان برای حفظ ایمان و اعتقاد به خدا و ارتباط با مبدئی قدرتمند و مافوق انسانیت است. بشر باید در راستای نیازهای مادی به نیازهای روحی و روانی خود تلاش نماید، روح بشر نیاز به یک نظام اخلاقی، فهم و معرفت و دانش، ایمان و اعتقاد و محبت دارد، نیاز به تکیهگاهی دارد تا به او توکل نماید و امیدوار باشد و در کارها از او کمک بخواهد، اینها به منزله مواد لازمی است که برای مزاج روح لازم است و اگر تعادل و توازن به هم بخورد دیگر هیچ چیز نمیتواند خوشی و آرامش به انسان بدهد.[2]
این مقاله در صدد ارائه تأثیرات مسجد در تأمین بهداشت روانی است. به نحو پراکنده از روایات میتوان استفاده کرد که مسجد میتواند در سه راه کار شناختی، عاطفی و رفتاری بر روح انسان تأثیر داشته باشد که به آنها با توضیح مختصری اشاره میشود.
مسجد
مسجد در لغت اسم مکان یا زمان مشتق از سجد به مکانی میگویند که در آن سجده یا خداوند عبادت میشود[3] و به همین جهت گفته شده است که مسجد محل حصول فرب الهی و مکان از بین بردن انانیت، خودخواهی و تاریکیها است و سزاوار است که انسان به مسجد روی آورد تا قرب الهی تحصیل کند و از غیر خدا منقطع و نفس خود را از عیوب پاک نماید.[4]
و از نظر شرعی نیز به مکانی گفته میشود که مخصوص نماز و عبادت خداوند است و ورود و خروج در آن دارای شرایطی است که در کتابهای فقهی بیان شده است.
بهداشت روان
در تعریف بهداشت روانی گفته شده است: «استعداد روان برای هماهنگ، خوشایند و مؤثر کار کردن برای موقعیتهای دشوار انعطافپذیر بودن و برای بازیابی تعادل خود، توانایی داشتن.»[5]
طبق این تعریف شخصی که بتواند با محیط خود (اعضای خانواده، همکاران، همسایگان و به طور کلی اجتماع) خوب سازگار شود از نظر بهداشت روانی «بهنجار» خواهد بود. این شخص با تعادل روانی رضایت بخش رفتار خواهد کرد، تعارضهای خود را با دنیای بیرون و درون حل خواهد نمود و در مقابل ناکامیهای اجتناب ناپذیر زندگی مقاومت خواهد داشت.[6]
و منظور از تأثیر مسجد در بهداشت روان همین است که انسان مسلمانی که با مهمترین موقعیت و نماد دینی مسلمانان یعنی مسجد بتواند خود را هماهنگ نماید و تعارضهای خود را با دنیای بیرون و درون حل نماید و در مقابل ناکامیها، یأسها و مشکلات اجتناب ناپذیر زندگی مقاومت نشان دهد و این همان شخصیتی است که از نظر بهداشت روانی «بهنجار» و مسجد در روح او تأثیر گذار بوده است.
جایگاه مسجد
مسجد مکان یاد خدا (بقره/ 114)، خانهای خدا در زمین، (مستدرک الوسائل ج 3/ 313) توجه به خدا با اخلاص (اعراف/ 29) جایگاه مطهران و صدیقین (بحار، ج 83/ 374) منزلگاه پیامبرانی همچون ابراهیم، خضر (بحار، ج 100/ 334) مکانی که میتوان در آن به دانش پرداخت (بحار، ج 77/ 86)، بازار آخرت (امالی طوسی/ 139) خانههای پرهیزکاران[7] و مؤمنان[8] یاد شده است.
این عناوین و اوصاف برای مسجد به خوبی ماهیت مسجد و جایگاه آن را برای ما روشن میسازد که دارای ماهیت عبادی و مکانی برای پرهیزکاران و ارتباط معنوی بین بنده و معبود اعلام بندگی و عبودیت است.
همچنین مساجد از آغاز پیدایش نقش ویژهای در فرهنگ و تمدن اسلامی به ویژه در تربیت دینی مسلمانان داشته است و یکی از مکانهای اختصاصی و پر رونق تربیت فکری در سرزمینهای اسلامی بوده است.
مسجد و بهداشت روان
مساجد در میان مسلمانان، بهترین مکان یاد، ذکر و تسبیح خداوند است. فضای مسجد، فضایی نورانی و الهی است و بر همین اساس بر روح و معنویت انسان تأثیر گذار است، در روایتی پیامبر اسلام صلی اله علیه و آله میفرماید: «و من کانت المساجد بیته ضمن الله له بالروح و الراحة»[9] هرکس که مسجدها را خانه خودش قرار دهد خداوند آسایش و آرامش روحی و روانی را برای او ضمانت کرده است.
در روایت دیگری پیامبر اسلام صلی الله علیه و آلهـ مسجد را مایه آرامش اهل آن معرفی مینماید، میفرماید: «ما جلس قوم فی مسجد من مساجد الله تعالی یتلون کتاب الله و یتدرا سونه بینهم الّا تنزّلت علیهم السکینه و غشیّتهم الرحمة و ذکرهم الله فیمن عنده»[10] گروهی در مسجدی از مساجد الهی برای تلاوت و آموزش قرآن نمینشینند مگر آن که آرامش برایشان نازل و رحمت الهی شامل حال آنها شود.
در این دو روایت به خوبی نشان میدهد که حضور در مسجد آسایش روحی و روانی، سکینه و رحمت الهی به همراه دارد. که حضور در مسجد مایه آرامش روحی و روانی انسان میشود تردیدی نیست اما این که چگونه آرامش روح میآورد و روان انسان را سیراب میکند راهکارهایی وجود دارد که مهمترین راهکارها عبارتند از:
منظور از آن شناخت و معرفت افراد به خود، خدا و جهانی است که در آن زندگی میکنند، شناخت و اندیشه صحیح و ارزشیابی درست انسان از رویدادهای زندگی میتواند نقش بسیار مهمی در سلامت روحی و روانی وی ایجاد نماید، زندگی دنیا همیشه همراه با مشکلات و گرفتاریهاست، اما این مشکلات به طور مستقیم انسان را ناراحت نمیکنند بلکه شناخت و طرز تفکر و برداشت فرد و نحوه برخورد او با مشکل است که میتواند او را از مشکل رها سازد به طور مثال اگر شخصی از نوعی بیماری رنج میبرد اما در صورتی که از برخی غذاها اجتناب کند یا نوعی غذای خاصی را بخور اگر چه میل طبع او نباشد نسبت به آن بیماری پیشگیری نموده و مبتلا به آن نخواهد شد در این صورت است که به جای ناراحت شدن چه بسا خوشحال هم هست که یک نوع بیماری را نیز از خود دور کرده است.
این همان شناخت و معرفتی است که میتواند راه صحیح زندگی را به انسان بیاموزد و نیز با تغییر شناخت از شناخت مادی به سوی اعتقاد به خداوند و شناختن این که این جهان با همه نظامها و سنن و علل و معلولات، فعل و کار خداوند و ناشی از ارادة او است،[11] میتوان بهداشت روانی افراد را تأمین کرد. رابطه انسان با مسجد در بسیاری از مؤلفههای معرفتی مانند ایمان و اعتقاد صحیح، کسب دانش و ... میتواند نقش اساسی و تقویت کننده ایفا نماید.
منظور مؤلفههایی است که مبین احساسات فرد، احساساتی مانند ترس، وحشت، شادی، غم و رضایت.[12] گرایشهای عاطفی افراد نیز همواره مبتنی بر نگرشهای شناختی آنها است. مثلاً افراد با ایمان در آرامش روحی و روانی به سر میبرند و همواره نوعی رضایت در آنان به چشم میخورد.[13] ارتباط با مسجد میتواند نقش مستقیم و اساسی در شادی، نشاط، امیدواری و رضایت و این که تکیه گاه نیرومندی هنگام پدید آمدن مشکلات برای انسان وجود دارد داشته باشد و نیز میتواند روح و روان سالمی را برای انسان به ارمغان بیاورد.
منظور رفتار و اعمالی است که افراد بر اساس نگرشهای شناختی و عاطفی انجام میدهند مثل بسیاری از وظایفی که خداوند برای افراد مؤمن مقرر میفرماید، مثل استعانت از نماز و صبر، استفاده از روزیهای پاک و ...[14]
با توجه به عقاید و بینش انسان و احساسات صحیح عاطفی ارتباط با مسجد در این گونه موارد نیز تأثیر بسزایی میتواند داشته باشد. کسب روزی پاک با وجود ارتباط با مسجد و آموزههایی که در این رابطه وجود دارد با کسب روزی با شیوههای دیگر متفاوت خواهد بود، حضور زنان در مساجد با لباس خاص نقش مهمی در شخصیت انسان میتواند ایفا کند. همچنین است آراستگی مردان و لباسهای نظیف و زیبا پوشیدن و بوی خوش به کاربردن و نیز روابط اجتماعی مناسب با افراد مسجدی، همه این رفتارها میتواند شخصیت انسان را زیباتر نماید.
این سه نوع راهکار با مؤلفههای آن از منظر علم روانشناسی اجتماعی مورد تایید قرار گرفته است که با یک مثال چنین میباشد، مثلاً مؤلفههای شناختی «مار» دلالت بر عقایدی دربارة این موضوع عینی و حقیقی دارد مانند این که مارها نرم و لطیف هستند و مؤلفههای عاطفی مبین احساسات فرد است مانند این که با دیدن «مار» دچار احساس ترس و وحشت میشویم، مؤلفه رفتاری نیز در تمایلات رفتاری تاکید میکند، مثل لمس «مار».[15] که نرمی و لطافت آن، ما را به لمس کردن و ترس از آن، ما را به فرار و دوری از آن میکشاند.
مسجد نمادی از رابطه انسان با خدا است و حضور در آن خود نشانهای از ایمان به خداوند است در حدیثی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) آمده است: «هنگامی که دیدید مردی در رفت و آمد به مسجد مداومت دارد «فا شهدوا له بالایمان» گواه دهید که او فردی مؤمن است.[16]
بنابراین حضور دائم در مسجد نشانة ایمان به خدا است و انسانهای مسجدی مؤمن به خدا هستند افراد با ایمان روحی مطمئنتر، اعصابی آرامتر و قلبی سالمتر دارد بنابراین انسان مؤمن همواره مورد لطف الهی قرار میگیرند و خداوند آرامش بر آنان نازل میکند قرآن میفرماید: « هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَعَ إِیمَانِهِمْ »[17] او کسی است که آرامش را در دلهای مؤمنان نازل کرد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزاید انسان با ایمان دائماً در فکر نیست کجا را ببرد و کجا را بخورد، اگر دیگران به نوایی رسیدهاند از حسادت آتش نمیگیرد و حرص و بخل و طمع آتش به جانش نمیافکند. استاد مطهری مینویسد: «آمار نشان میدهد که همه بیماران روانی یا بیشتر آنان در میان طبقهای هستند که از ایمان به خدا و اعتقاد خالص به مبدأ متعال بیبهرهاند. منشأ این بیماریهای روانی احساس محرومیتها و مصونیتهای اجتماعی است. ایمان حکم داروی پیشگیری را دارد. با وجود ایمان، محرومیتها انسان را از پا در نمیآورد تعادل او را محفوظ میدارد.[18]
بدون تردید حضور در مسجد بیشترین تأثیر در ایمان افراد خواست داشت همانطور که قرآن، عمران و آبادی مساجد را از آن مؤمنان میداند.[19] مسجد نسبت به ایمان حکم ریسمانی را دارد که به محض احساس سقوط میتوان به آن ریسمان چنگ زد و از سقوط نجات پیدا کرد رفت و آمد به مسجد ارتباط انسان را با خدا استحکام میبخشد، ایمان انسان را افزایش و خداوند آرامش را بر قلب او میفرستد و روح و روان انسان آرامش بیشتری پیدا میکند.
مسجد بهترین محل برای ذکر خدا است هم ذکر لفظی و هم ذکر معنوی، مسجد محل تسبیح و حمد الهی است در مسجد اذکار: الله اکبر سبحان الله، الحمدالله، لا اله الا الله، صلوات بر محمد و آل محمد و نماز که همه آن ذکر و یاد خدا است اقامه میشود خداوند میفرماید: «أَقِیمُوا وُجُوهَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ»[20] هنگام عبادت در هر مسجدی به سوی او توجه کنید و او را بخوانید و دین خود را برای او خالص کنید.
خداوند متعال یکی از ویژگیهای مساجد را ذکر و یاد خدا و نام خداوند معرفی میکند «مَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا»[21] همچنین در سوره بقره/ 112 خداوند بزرگترین ظلم و ستم را ممانعت از ذکر نام خدا در مساجد بیان مینماید مساجد خانههای نورانی خداوند است و خدا رخصت داده است که برافراشته شوند و نامش در آن جا برده شود و مردم بامدادان و عصر گاهان و شب هنگام خدا را در آن جا تسبیح گویند.[22]
به همین جهت در روایات وارد شده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هر نشستی در مسجد بیهوده است مگر این که برای سه کار باشد، خواندن قرآن، ذکر خدا، پرسش از علم.[23]
همچنین در روایتی آمده است، مردی خدمت رسول خدا ـ صلی الله علیه و آلهـ آمد و سؤال کرد: بهترین اهل مسجد چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: «اکثرهم لله ذکراً» آنان که بیشترین ذکر را برای خدا بگویند.[24]
در نتیجه در این که مسجد بهترین مکان ذکر و یاد خدا و نام او باشد آیات و روایات با تأکید فراوان آن را تأیید میکنند و «ذکر» مطابق آیات قرآن مایه آرامش دلها است، خداوند میفرماید: «الا بذکر الله تطمئن القلوب»[25] تنها با یاد خدا قلبها آرامش پیدا میکند.
استاد مطهری در این رابطه مینویسد: اگر بشر خیال کند که با رسیدن به ثروت و رفاه به مقام آسایش میرسد و از اضطراب و ناراحتی و شکایت بیرون میآید اشتباه کرده است. منحصراً با یاد خدا است که دلها آرامش پیدا میکند. بسیاری از مکتبها تکیه روی دور ماندن انسان از اصل خود دارند. مکتبهای دیگری هستند که تکیه انسان، روی درد انسان است برای خلق خدا، نه درد انسان برای خدا. دیگری میگوید: انسان. و سومی میگوید: خدا و انسان؛ در حالی که خدا و انسان از یکدیگر جدا نیست تا خدا نباشد انسان هم نیست، تا آن درد، خدایی را که در انسان است نشناسد و تا انسان به سوی خدا نرود، درد انسانی او هم به جایی درمان نخواهد شد. انسانیت، درد خدا است، درد انسان از درد خدا [داشتن] است.[26]
و این خدا است که درد انسان را میداند و درمان میکند و ذکر و یاد او پیوندی میان انسان دردمند با خدایی درمانگر و طبیب درمان کننده است. که هر لحظه به او آرامش میدهد و میتواند درد او را تسکین بخشد.
و چون مسجد محل ذکر خدا، قرائت قرآن، نماز، اذان و ... است بهترین مکان نیز برای آرامش دل خواهد بود.
یکی از کارکردها و نیز آثار بسیار مهم حضور در مساجد تعلیم و تعلم است. قرآن کریم نسبت به دانش و دانشمندان و ارزش آن تأکید فراوان دارد، مسجد از عصر رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) تا کنون جایگاه بسیار مهمی برای علم و دانش در امور مختلف بوده است.
بدون تردید میدانی یکی از مشکلات اساسی روحی و روانی بشر به حساب میآید که آفتهای فراوانی نیز در پی داشته و دارد، نادان هم خود را در خطر و مشکلات قرار میدهد هم دیگران را با مشکلات مواجه میسازد، و به تعبیر امام علی (علیه السلام) نادانی بزرگترین دشمن انسان به حساب میآید و مردم دشمنان نادانی خود هستند. بدین جهت اسلام از همان آغاز بر علم و دانش تأکید نموده است، نخستین آیاتی که بر پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) نازل شد، محتوای آن سخن از خواندن، علم و قلم (سوره علق 1 تا 5) است. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) و امامان معصوم ـ علیهمالسلامـ تحصیل دانش را از مهمترین ویژگیهای هر مسلمان برشمرده و مسلمانان را بر دانش اندوزی تشویق مینمودند بر همین اساس مسجد از عصر رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) و ائمه معصومین ـ علیهم السلامـ مهمترین مرکز اجتماعات آموزشی بوده است و این ویژگی در قرنهای مختلف حتی در عصر حاضر به حیات خود ادامه داده، حتی در دوران شکوفایی تمدن اسلامی بسیاری از بحثهای علمی، آموزشی که نتایج چشمگیری داشته است در مساجد برگزار میشد و مسجد میتواند تأثیر بسیار مهمی در از بین بردن جهالت و نادانی و کسب علم و دانش داشته باشد، امام علی (علیه السلام) یکی از آثار هشت گانهای رفت و آمد در مسجد را به دست آوردن علم و دانش نو و تازه میداند.[27]
روزی رسول خدا در مسجد دو مجلس مشاهده کردند در یک مجلس بحثهای علمی مطرح میشد و گروه دیگر مشغول دعا و عبادت بودند. از حضرت سؤال کردند [کدام مجلس بهتر است] فرمود: هر دو مجلس کار نیک انجام میدهند، اما آن گروهی که دانش فرا میگیرند و به دیگران میآموزند با فضیلتترند و من به یاد دادن و تعلیم مبعوث شدهام، سپس با همان گروه نشستند.[28]
در روایتی دیگر پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آلهـ پاداش تعلیم و تعلّم در مسجد مانند پاداش کسی میداند که یک عمره و کسی که یک حج کامل به جا آورده باشد.[29]
در روایتی دیگر امام صادق ـ علیه السلامـ تلاوت و آموزش قرآن را مایه آرامش قلبی انسان میداند، میفرماید: هیچ گروهی در مسجد برای تلاوت کتاب خدا و آموزش و تعلیم در مسجد نمینشینند مگر این که آرامش قلبی آنان را فرا میگیرد و فرشتگان آنان را در بر میگیرند.[30]
در روایتی دیگر پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) کسانی که در مسجد به بحث و تعلیم قرآن میپردازند میهمانان خدا معرفی نموده و تا زمانی که به مباحثات علمی مشغول هستند فرشتگان آنان را مورد حمایت و حفاظت خود قرار میدهند.[31]
در روایتی دیگر تعلیم و تعلم در مسجد را در حکم جهاد در راه خدا معرفی مینماید.
این روایات به یکی از مهمترین کارکردها و آثار معرفتی مسجد اشاره نموده تا مسلمانان آن را به عنوان یک وظیفه مهم تلقی نموده و هرگاه وارد مسجد میشوند به تعلیم و تعلم پرداخته و روح و فکر خود را تقویت نموده و قلب خود را با علم و دانش آرامش بخشند لذا در روایتی دیگر هر نشستی در مسجد را بیهوده میداند مگر این که شخص مشغول خواندن قرآن، ذکر خدا و پرسشی از علم باشد.[32]
بر همین اساس یکی از زیرمجموعههای مهم مساجد مهم در شهرها، کتابخانه و بخشهایی از مسجد و شبستانهای به عنوان محل مطالعه و درس و بحث بوده است.
مارسل بوازا، اسلام شناس سویسی مینویسد: تأسیس کتابخانهها و شبستان و تالار اجتماعات در مساجد این حقیقت را آشکار میسازد که مساجد در اسلام بدان گونه که بعضی پنداشتهاند منحصر برای نماز نیست بلکه یقیناً یکی از مراکز مهم فرهنگی اسلام نیز میباشد.[33]
حضور دانشمندان اسلامی در مساجد و وجود کتابهای مفید بدون تردید در قرون متمادی پاسخگوی پرسشهای فراوانی بوده است که اقشار مختلف مردم در مسجد به دنبال آن پاسخها بودهاند.
رضایت از آن چه خداوند برای انسان مقدر ساخته است موجب التیام سختیها و مشکلات زندگی انسان است و درمان بسیاری از دردهای جسمی و روحی است امام حسین (علیه السلام) با آن همه مشکلات و سختیهای زندگی، با این اندیشه که در جستجوی رضایت الهی هستم، با آخرین سخن خود هنگام شهادت «الهی رضاً بقضاءک»[34] تمام سختیها را بر خود آسان نمود.
رضایت الهی در زندگی میتواند در تأمین بهداشت روانی افراد نقش مهمی داشته باشد چون اگر حادثهای پیش بیاید و خدای متعال جلوی این حادثه را نگیرد که معنای جلوی حادثه را نگرفتن این است که به اذن او است و اگر مصلحت اقتضا میکرد، جلوی حادثه را میگرفت معلوم میشود که مصلحت کلی اقتضا نمیکرده است که خداوند جلوی آن را بگیرد. اگر انسان ایمان به این حقیقت داشته باشد به دنبالش «خلق توحیدی» پیدا میشود، یعنی بعد از آن که حادثهای واقع شد. در انسان حالت رضا پیدا میشود. میگوید: لابد مصلحت بوده است اگر مصلحت نبود، خدای متعال جلوی آن را میگرفت. حال آن که خدا جلوی این حادثه را نگرفته است، پس مصلحتی هست ولو این که من آن مصلحت را ندانم.[35]
رفت و آمد و نشستن در مسجد و ارتباط با خدا و تفکر دربارة او اتکا به خدای بزرگی است و به انسان میفهماند که همه قدرتها و مکتبها در دست او است، نشستن در مسجد به ویژه با تفکر و اندیشه صحیح و نورمعرفت خدا باعث میشود که انسان به این مسأله پی ببرد، حوادثی که در زندگی برای او رخ میدهد و ناکامی ها و ناملایم اتهایی برای او ممکن است به وجود آید که اقتضای زندگی نیز فراز و نشیبها و پستی و بلندیها است باعث میشود تا همه را با آغوش باز استقبال کند.
امام علی (علیه السلام) میفرماید: من نشستن در مسجد جامع را بهتر از نشستن در بهشت میدانم زیرا نشستن در بهشت رضایت نفس من است اما نشستن در مسجد جامع رضایت پروردگار من.[36] این نشستن اگر همراه با تفکر و اندیشه به معبودی باشد که قادر بر همه چیز است میتواند تمام سختیها و مشکلات را آسان کند، امام علی (علیه السلام) در سخنی دیگر میفرماید: «الرضا بقضاء الله یهون عظیم الرزیا»[37] راضی بودن به قضای الهی سختیها و مشکلات را آسان میکند.» نیز میفرماید: «من وثق بان ما قدر له یفوته استراح قلبه»[38] هرکس به این نکته اعتقاد داشته باشد. که هرچه برای او مقدر شده است از بین نمیرود، قلب او آرام میگیرد.
ادعا به معنای درخواست از مقام برتر یعنی خداوندی است که همه چیز به دست او بر همه چیز توانا است دعا به معنای درخواست انسان عصر حاضر با تمام پیشرفتها و کامیابیها از زندگی طبیعی و تسلطی که بر حوادث و بلایای طبیعی پیدا کرده است باز هم در وجود خویش احساس ضعف میکند و نیاز دارد تا در سختیها و مشکلات زندگی به قدرتی ماوراء طبیعت پناه ببرد. این ضعف باعث احساس محرومیت میشود که میتواند بهداشت روانی فرد را تحت تأثیر قرار دهد زیرا اگر شخص احساس بیچارگی و تنهایی کرد یا به دیگران اتکا نمود و یا خود را بدون پشتوانهای قدرتمند دید، در این حالت زمینه بروز اضطراب در او ایجاد میشود.[39] ادیان الهی به ویژه اسلام به این نیاز بشر پاسخ گفته و راهحل مناسبی را پیشنهاد کرده است. و انسان را به دعا و انس با خداوند تشویق میکند، دعا به سبب پیوند عاطفی با خداوند انسان را از تنهایی میرهاند و یار دیگر انسان است. دعا به قول آلکسیس کارل پرواز روح است، دعا اظهار عبودیت است دعا کمال انسانیت است. دعا برقرار شدن پیوند بنده با خدا است پیوند خدا با بنده قطع ناشدنی است. از آن سر همیشه ارتباط است. با دعا از این طرف نیز پیوند و ارتباط برقرار میشود و زمینه فیض گیری فراهمتر میگردد انسان در حال دعا با باطن و ضمیر خود متوجه آفریننده و مبدأ و نقطهای که از آنجا آمده، میشود و از او استمداد میکند و سعادت و سلامت و توفیق میطلبد، مغفرت و آمرزش مسئلت میکند.[40]
دعا و درخواست از خداوند اگرچه در همه جا مطلوب است اما در برخی مکانها تأکید بیشتری در استجابت آن شده است که از آن جمله دعا در مسجد و در مکان ویژه عبادت و ارتباط با خدا است همین که خداوند دعوت میکند به مسجد بیایید و با اخلاص او را بخوانید «وَأَقِیمُوا وُجُوهَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ»[41] در هر مسجدی به سوی او توجه کنید و او را بخوانید و دین خود را برای او خالص کنید.
عنایت خداوند نیز به افرادی که در مسجد بیایند و با اخلاص او را بخوانند عنایتی ویژه خواهد بود زیرا خود دعوت کرده است و خود نیز پاسخ خواهد داد، در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده است که خداوند خانههای خود را در زمین مساجد قرار داده است خداوند میفرماید:[42] خوشا به حال کسی که در خانه خود طهارت بگیرد و در خانه من به زیارتم بیاید و به اصطلاح با من ارتباط برقرار کند حق بر من است که زائر خود را اکرام کنم یکی از اکرامهای پروردگار این است که به درخواستها پاسخ مثبت دهد.
در روایت دیگر امام صادق ـ علیه السلامـ ضمن معرفی مساجد به عنوان خانههای خداوند و این که اگر کسی آن جا با طهارت بیاید خداوند گناهان او را میآمرزد و او را زائران خود قرار میدهد، میفرماید: «فاکثروا فیها من الصلاة و الدعا» در آنها نماز و دعا زیاد بخوانید.[43]
خداوند مساجد و اهل آن را مورد محافظت خود قرار میدهد و از مکانهای پر برکت و فرخنده روی زمین است.[44] به همین جهت مناسب است انسان درخواستهای خود را در مساجد از خداوند بخواهد و خداوند وعده داده است آنان که در مسجد هستند من یاور و پشتیبان آنان هستم و حوایج آنان را برطرف میکنم.[45]
به همین جهت است که امام صادق ـ علیه السلامـ به افرادی که به مسجد میروند این امید را میدهد که صاحب مسجد به خانه باز نمیگردد مگر این که دعاهای او به شکلی به اجابت میرسد یا دعایی میکند که خداوند به برکت آن او را به بهشت میبرد یا دعایی میکند که به سبب آن بلای دنیا را از او دور میکند.[46]
و این بهترین نوید برای کسی است که به مسجد میآید و از خداوند درخواست مینماید، نکته قابل توجه این که در مسجد افزون بر آن که میتوان دعا را به صورت شخصی برگزار کرد، دعاهای فراوانی به صورت دسته جمعی در جمع مسلمانان برگزار میشود که امید انسان را به استجابت دعا و عنایت خداوند بیشتر میشود. زیرا مسلمانان با حضور دسته جمعی در مساجد و انجام برنامههای مذهبی به شکلی متحد و منسجم احساس میکنند که همگی تحت عنایت و محبت خداوند هستند، وقتی آنها به طور دسته جمعی در مسجد به نیایش میپردازد، امید آنها به استجابت دعایشان بیشتر میشود، چه بسا شخص احساس کند فرد لایقی در برابر خداوند نیست اما در میان جماعت مسلمانان افراد با تقوا، با ایمان، نیکوکار، حتی کودکان بیگناه وجود دارند که میتوانند نقش بسیار مهمی در استجابت دعا داشته باشد تاکید اسلام بر ارزشگذاری نماز جماعت و حضور در نمازهای جمعه یا نماز باران و آوردن کودکان و ارزشگذاری خاص برای آن میتواند حاکی از این مسأله باشد حضور در اماکن مقدس و مساجد و شرکت در مراسم جمعی سبب میشود تا فرد با هماهنگ کردن خود با محیط موجود برای لحظاتی کشمکشهای درونی و تضادهای روحی و روانی خویش را به فراموشی بسپارد و وضعیت مسلمانان را از نزدیک مشاهده کند و نیز میتواند به فرد کمک کند تا فرد بر اختلالات روحی و روانی خویش فائق آید و آنها را کنترل کند.
ممکن است کسی بپرسد که آیا خداوند تنها در مساجد است تا دعا را در مساجد یا به صورت دستهجمعی برگزار کنیم؟ این نکته صحیح است که خداوند در همه جا وجود دارد «فاینما تولّوا افثمّ وجه الله» هر کجا روی آورید همانجا خدا است. اما خداوند تاکید کرده است که برخی مکانها یا برخی حالتها را من بیشتر دوست دارم، مثلآً خداوند جایگاه خاصی برای مسجد الحرام یا مسجد النبی یا مسجد کوفه نسبت به سایر اماکن بیان کرده و آنها را برگزیده است، مسجدها را نسبت به سایر مکانها مانند بازار، مغازه، حمام و ... برتری داده است و آنها را خانه خاص خود برشمرده است، حالت جماعت را نسبت به حالت فردی برتری بخشیده است نیز به حالت گریه، خشوع، قطع امید از غیر خدا، اخلاص و حالت دل شکستگی را نسبت به سایر حالات در هنگام دعا امتیاز خاص داده است.
نقل شده است که شیخ الرئیس ابوعلی سینا برای ابو سعید بوالخیر نوشت: «چه لزومی دارد مردم همه در مسجد اجتماع کنند با این که خداوند از رگ گردن به انسان نزدیکتر است هرجا که باشی اگر رابطهات با خدا برقرار باشد نتیجه خواهی گرفت. وی در پاسخ نوشت: اگر چند چراغ در یک جا روشن باشد و یکی از آنها خاموش گردد. چراغهای دیگر روشن است و محیط همچنان روشن اما اگر همان چراغها هر کدام در یک اتاق باشد. اگر یکی از آنها خاموش شد، آن اتاق در تاریکی فرو خواهد رفت. انسانها نیز این گونه هستند[47] هر شخص دارای ظرفیتی خاص است که میتواند به نحوی مفید برای دیگران باشد.
با توجه به مطالب فوق روشن میشود که دعا در مسجد میتواند به عنوان یک عامل تأثیرگذار در روح انسان برای از بین بردن احساس ضعفها، سختیها و مشکلات خاص در زندگی نقش اساسی ایفا کند و مشکلات خود را به واسطه قدرتی مافوق طبیعت حل نماید.
از مسائلی که در تأمین بهداشت روانی افراد مؤثر است امیدواری است، روح و روان انسان به گونهای است که با پدید آمدن مشکلی یا ارتکاب عملی ناشایست و غیر معقول در زندگی نسبت به آینده خود ممکن است ناامید شود، خود را نبخشد، قدرت جبران از او گرفته شود، از آمرزش پروردگار مأیوس گردد امید دادن و امیدواری به آینده، بخشش و رحمت خداوند، وجود راههای دیگر موفقیت میتواند به هنگام گرفتاری، به انسان کمک کند همانگونه که فعالیت و پیروزی افراد در موقعیتهای دشوار و به ظاهر غیر ممکن، موجب تقویت روحیه افراد میشود.
بنا به دیدگاه برخی از دانشمندان از جمله لازاروس و فولکمن امیدواری موجب میشود تا فرد:
1ـ به خود اعتماد داشته باشد و بر اثر این اعتماد راهبردهای سازگاری خاص خود را به کار گیرد.
2ـ به دیگران اعتماد پیدا کند هم چنان که بیمار به پزشک معالج خود اعتماد پیدا میکند.
3ـ به خدا متوجه شود و در اثر این توجه قوت قلب یابد.[48]
در فرهنگ اسلام بر حفظ امیدواری و راههای به دست آوردن آن تاکید شده است، ناامیدی و یأس به ویژه یأس از رحمت بینهایت پروردگار خود گناه به حساب میآید، اسلام در تمام برنامهها و تعلیماتش روح امید و حرکت را در افراد میدمد و از ایستایی و تنبلی و ناامیدی نهی میکند دست یابی به نتایج مطلوب در زندگی را مرهون تلاش و کوشش میداند.
یکی از مهمترین راهکارهای دستیابی به امیدواری حضور و رفت و آمد در مساجد است، در روایات مربوط به حضور انسان در مسجد ضمن دستیابی به فضیلتها، آیندهای برای او در نظر گرفته است که روح امید و نشاط را در انسان زنده میکند. توجه به آنها کافی است تا هرگونه یأس، ناامیدی و افسردگی را دور کند حضور در مسجد باعث میشود تا انسان از زندگی احساس رضایت نموده برای به دست آوردن زندگی سالم و بینقص نهایت تلاش داشته باشد. با حضور در مسجد با صاحب خانهای ارتباط برقرار میکند که او را محترم شمرده و در رفع نواقص او کوشا خواهد بود. برخی از نکات که با حضور در مسجد باعث امیدواری میشود عبارتند از:
1ـ حضور در مساجد چون به نوعی زیارت خدا و خانه او است، خداوند میهمان خود را محترم شمرده و به او اکرام میکند.[49]
2ـ گناهان شخص آمرزیده و نیکیهای او افزایش مییابد.[50]
3ـ مسجد مانند درب خانه پادشاه بزرگی است که اگر حرمتش پاس داشته شود عبادات کم را به زیادی میپذیرد و ثواب فراوان بر آن میدهد.[51]
4ـ اگر با ذکر خاص و یاد خدا باشد قبل از این که نماز امام جماعت تمام شود و او در جماعت شرکت کرده باشد. خداوند او را آمرزیده و بهترین جایگاه برای آینده و آخرت او یعنی بهشت عطا میکند.[52]
5ـ مورد ضمانت الهی (و به اصطلاح بیمة الهی) است تا زمانی که از دنیا برود و پس از آن نیز خداوند او را وارد بهشت میکند.[53]
6ـ دعای او مستجاب میشود، وارد بهشت میشود و اگر دعا برای دفع بلا کند بلا از او دور میشود.[54]
7ـ آسایش روحی و جسمی مییابد.[55]
8ـ دوستی با ایمان مییابد که در امر الهی از او استفاده کند.
9ـ علم و دانشی نو و تازه پیدا میکند.
10ـ نشانهای مستحکم و استوار در زندگی مییابد.
11ـ سخنی میشنود که او را هدایت میکند.
12ـ رحمتی که از جانب خداوند انتظار میکشد به دست میآورد.
13ـ سخنی که او را از پستی و خواری و گمراهی باز دارد.
14ـ در او روح خشیت و خدا ترسی و یا حیاء از برادران ایمانی به وجود میآید که باعث میشود گناه را ترک کند.[56]
این آثار و آثار فراوان دیگری از جمله این که با حالت انتظار برای نماز، فرشتگان برای او استغار میکنند،[57] یا اگر با وضو باشد از زمانی که وارد مسجد میشود تا زمانی که خارج میشود همه حالات برای او نماز به حساب میآید.[58] امید فراوان به انسان میدهد و روح امید به خداوند را افزایش میدهد. دیگر خود را تک و تنها و بیغمخوار و بیمدد کار نمیبیند بلکه به جهان و دنیای حاضر و دین خوش بین میشود.
بدون تردید یکی از عوامل بسیار مهم در تربیت انسان تشویق و تنبیه است که در اسلام به هر دو جنبه اهمیت داده شده است پیامبران الهی هم مبشّر بودهاند که به بهشت بشارت دادهاند و هم منذر بودهاند که مردم را از عواقب بد گناه و کفر میترساندند، پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) نیز از این ویژگی برخوردار بوده است «إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِیرًا»[59] ما تو را به عنوان شاهد و بشارت دهنده و ترساننده از جهنم فرستادهایم.
خداوند متعال همواره در قرآن کریم نسبت به کارهای خوب، انسان را تشویق نموده و پاداشهایی برای او در نظر میگیرد مثلاً اگر کسی یک کار نیک انجام دهد ده برابر پاداش میبیند.[60] اگر کسی انفاق کند یا جهاد در راه خدا انجام دهد پاداشهای بسیار بزرگی برای او در نظر گرفته میشود. از جمله مسائلی که انسان را تشویق میکند حضور و رفت و آمد به مسجد است که افزون بر پاداشهای دنیوی پاداشهای امید بخشی برای شخص در آخرت در نظر گرفته شده است که میتواند بسیاری از دردهای معنوی را درمان کند و روح انسان را آرامش بخشد و انسان را از نظر روحی و معنوی تقویت نماید. برخی از موارد آن که در روایات وارد شده است عبارتند از:
1ـ آسایش در سرای آخرت و بنیان خانهای بهشتی[61]
2ـ گرامیداشت و احترام خداوند[62]
3ـ زائر خدا[63]
4ـ نورانیت در روز قیامت[64]
5ـ آمرزش و پاکی از گناهان[65]
6ـ به دست آوردن هفتاد هزار حسنه
7ـ برتری و ترفیع درجات
8ـ انس و همنشینی با فرشتگان در قبر
9ـ استغفار فرشتگان[66]
10ـ پاداش جهاد در راه خدا.[67]
خواسته یا ناخواسته در طول زندگی برای انسان نیازهایی پیش میآید که به سادگی برآورده نمیشود، بدین جهت ذهن و روح را به خود مشغول نموده و چه بسا آن نیاز یکی از مشکلات و سختیهای مهم مربوط به زندگی انسان باشد، در این گونه موارد نیاز به یک پناهگاه قابل اطمینان، یک مددکار و یک غمخوار است، ذهن شخص نیازمند به یک فرد ثروتمند برود، اما باید بدانیم که آن ثروتمند نیز خود محتاج است و نیاز به کمک دارد روایات مربوط به مسجد در این گونه موارد دعوت میکند که به مسجد پناه ببرید، از خداوند توانا کمک و نیاز خود را درخواست کنید، او مددکار و غمخوار خوبی برای انسان است، پناه بردن به هر جای دیگری خود دچار نقصان و نوعی شکست است، بدین جهت است که در نماز میگوییم «ایاک نعبد و ایاک نستعین» تنها تو را میپرستم و از تو کمک میخواهیم»
پناه بردن به مسجد و درخواست از خداوند است که آرامش روحی انسان را تأمین مینماید و شخص بهتر میتواند بر مشکلات فائق آید در روایات مسجد به دو موضوع در این رابطه اشاره شده است یکی درخواست حاجت در مسجد و دیگری پناه بردن به مساجد هنگام بلاها و سختیها
اگرچه در همه جا انسان میتواند از خداوند حاجت خود را طلب کند اما پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آلهـ و امامان معصوم ـ علیهم السلامـ به ما آموزش میدهند که هرگاه حاجتی دارید آن را در مسجد از خداوند طلب کنید، و خود نیز این چنین بودند و نیازهای خود را در مسجد از خداوند طلب میکردند. شاید فلسفه آن اعتماد بیشتر به استجابت دعا و سریعتر به اجابت رسیدن باشد و این شیوه آرامش روانی بیشتری به انسان میدهد تا نیازهای خود را در جاهای دیگر مطرح کند.
عامر بن سعید گوید: روزی پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آلهـ از کنار مسجد بنی معاویه عبور کردند، وارد مسجد شدند، دو رکعت نماز خواندند ما نیز با او نماز خواندیم، سپس دعایی طولانی به درگاه خداوند کرد، پس از آن رو به ما کرد و فرمود: سه چیز از خدای خود طلب کردم، دو درخواست من را اجابت کرد و یکی را منع نمود، درخواست کردم امتم را در این سال هلاک نکند و نیز درخواست کردم امتم را با غرق شدن هلاک نکند، این دو را به من عطا کرد و درخواست کردم بین آنان دشمنی و کینه واقع نشود و مرا از این منع کرد.[68]
امام صادق ـ علیهالسلامـ نیز میفرماید: حاجتی برای من پیش آمد و به مسجد رفتم [حاجتم را با خداوند در میان گذاشتم] و همواره هرگاه برای من حاجتی پیش میآید این گونه عمل میکنم.[69]
همچنین آن حضرت میفرماید: پدرم هرگاه میخواست حاجتی طلب کند هنگام زوال خورشید طلب میکرد، ابتدا صدقه میداد، مقداری بوی خوش استفاده میکرد، به مسجد میرفت و در طلب حاجتش به آن چه خدا میخواست دعا میکرد.[70]
همچنین در روایتی آمده است که رسول خدا وارد مسجد شد و مردی که نمازش تمام شده بود، با ادب و یاد عظمت خداوند از خداوند میخواست که خداوند او را بیامرزد پیامبر ـ صلی الله علیه و آلهـ فرمود: خداوند او را سه مرتبه بخشید.[71]
وجود بلاهای طبیعی مانند زلزله، خورشید و ماه گرفتگی، بادهای ترسناک و مسائلی از این قبیل در زندگی بشر به طور عادی پدید میآید که برای افراد و جامعهها بحران روحی خاص و در درون انسان نوعی ترس و وحشت ایجاد میکند، در روایات برای آرامش بخشیدن انسان، دعوت میکند که به مساجد پناه ببرید، و از خدا برای برطرف شدن آن کمک بگیرید.
امام صادق ـ علیه السلامـ میفرماید: «چه میشود وقتی غمهای دنیا به سوی شما بیاید، شخص وضو بگیرد، وارد مسجد شود، دو رکعت نماز بخواند و در نمازش از خدا کمک بخواهد.[72]
امام باقر ـ علیه السلامـ میفرماید: زلزله، خورشید و ماه گرفتگی و بادهای ترسناک همگی از نشانههای روز قیامت است، هنگام این حادثهها روز قیامت را به یاد آورید و به مسجدهایتان پناه ببرید.[73] هنگامی که ابراهیم فرزند رسول خدا از دنیا رفت و خورشید گرفت، مردم گفتند به خاطر مرگ پسر پیامبر این چنین شد، پیامبر ـ صلی الله علیه و آلهـ نزد مردم آمد و فرمود: ای مردم! خورشید و ماه دو نشانه الهی هستند و گرفتگی آنها به خاطر مرگ و حیات کسی نیست، هرگاه این واقعه را دیدید به مسجدها پناه ببرید.[74]
در روایات دیگر نیز مشابه مضامین فوق وارد شده است. که نشان میدهد مساجد جایگاه خوبی برای تأمین بهداشت روان فرد و جامعه و محل امن و آرامش از جانب خدا است که نه تنها برای برطرف شدن نیازها میتوان به آن جا پناه برد بلکه مکانی آرامش بخش و اطمینان آور هنگام وجود بلاهای سخت طبیعی است.
1ـ در روایات، پناه بردن به مساجد به پناه بردن عقابها به آشیانههایشان تشبیه شده است[75] که میتوان دو نکته از آن برداشت کرد:
اول: آشیانهی عقاب در جانب خاصی از کوه در بالاترین قسمتها و قلههای آن قرار دارد که هر گونه دستبرد و تجاوز به آن ممکن نیست و موجودی به راحتی نمیتواند به آنجا دسترسی بیابد و این خود حاکی از امنیت چنین خانهای است.
دوم: خانه و آشیانه انسان یا هر موجود دیگر خود محل امن و آرامش خاطر او است زیرا همسر و فرزندان انسان در آن خانه زندگی میکنند و از حالت آنها با اطلاع میشود و این خود آرامش روانی را تأمین میکند
2ـ در برخی روایات دیگر مساجد به باغهای بهشت تشبیه شده است، در روایتی رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: هرگاه از باغهای بهشت عبور کردید با خوشی و کامرانی بهره ببرید، راوی گوید: پرسیدم: «و ما ریاض الجنّّه؟» باغهای بهشت کجا است؟ فرمود: المساجد[76]
تشبیه به باغ آن هم باغهای بهشتی خود نشان از خرّمی و نشاط، سلامتی و به نوعی آرامش روحی و جسمی دارد زیرا در باغ است که انسان با مناظر زیبای طبیعت خرمی و نشاط خاص خود را پیدا میکند و آرامش را به دست میآورد زیرا آب و سبزه حزن و اندوه را از بین میبرد.[77]
گاهی اوقات انسان بر اثر گناه و اشتباهی که انجام داده است احساس یأس و ناامیدی از رحمت خدا میکند و این باعث وارد آمدن فشار بر روح و روان او میگردد، راه خروج از این فشار روانی چیست؟ برخی افراد نیز ممکن است عبادت به انجام برخی گناهان داشته باشند که اگر او رها باشد هر لحظه مرتکب آن گناه میشود، در این صورت راه چاره چیست؟
یکی از بهترین راهها برای از بین بردن بن بست و یأس و عادت بد، حضور در مسجد و استغفار و آمرزش از خداوند است. در روایتی از امام علی ـ علیه السلامـ به آثاری که برای مسجد برشمرده شده است به سه نکته در این زمینه توجه شده است
1ـ سخنی بشنود که موجب هدایت او شود.
2ـ گناهی را به خاطر روح خشیت و خدا ترسی ترک کند.
3ـ گناهی را به خاطر حیا از برادران ایمانی ترک کند.[78]
طبق این روایت حضور در مسجد آثار روحی و روانی مهمی را میتواند بر جای بگذارد، میتواند فرد و جامعه دینی را از فساد و گناه پاک نموده و مسلمانان را به سمت یک جامعه سالم هدایت کند، در واقع حضور و رفت و آمد در مسجد میتواند نقش بازدارندگی در ارتکاب جرم و گناه نیز داشته باشد چه بسا شخصی که در بیرون مسجد است و تصمیم به جرم یا گناهی میگیرد اما پس از حضور او در مسجد و در جمع برادران دینی چه با موعظه یا صرف تأثیر حضور در جمع مسلمانان بر اساس حیا یا ترس از خدا از آن گناه و جرم را ترک نماید و روح و روان سالمی پس از آن داشته باشد. و احتمال این که یک تذکر، زندگی و رفتار انسان را دگرگون کند وجود دارد، خطا و جرم یا در ارتباط با مردم است و یا در ارتباط با خداوند و خداوند برای انسان مؤمن راه توبه، استغفار و ترک گناه را باز گذاشته است و انسان را دعوت میکند تا از گناه دست بکشد و تأکید میکند نباید از رحمت الهی مأیوس گردد: « قُلْ یَا عِبَادِی الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»[79]
استاد مطهری در این باره مینویسد: در صورتی که انسان خدا را بشناسد و در وجودش فی الجمله عناصر مقدس و پاک باقی باشد توفیق توبه پیدا میکند و به سوی خدا برمیگردد، احساس میکند که لطف و عنایت الاهی در روح او سایه افکنده است، خداوند میفرماید: «قل یا عبادی الذین اسرفوا ...»
این ندای حق است که میفرماید ای بندگان معصیت کار من از رحمت من ناامید مباشید، بیایید به سوی من. من میپذیرم ـ قبول میکنمـ جای دیگر نروید، به کسی از گناهانتان نگویید، در دل خودتان با خدا ناله کنید، طلب مغفرت و شستشو کنید، خدا میآمرزد و روح شما را پاک میکند، لطف خودش را شامل حال شما میکند و از آن پس یک لذتی، یک حالتی ایجاد میشود که شیرینی عبادت را در ذائقه خودتان احساس میکنید.[80]
حضور در مسجد که حضور در یک محیط پاک و نورانی است خود باعث میشود تا شخصی که دائماً در کوچه و خیابان مشغول گناه است، از آن حالت عادت به گناه دور شده و خود را به یک عمل ارزشمند وا دارد. و حتی اگر قصد گناه العیاذ بالله در مسجد نیز داشته باشد از مسجد و مردم ایمانی حیا کرده و از آن دوری کند.
رعایت حجاب توسط زنان در جامعه موجب آرامش روحی و روانی خانوادهها و افراد میباشد و برعکس نبودن حریم میان مرد و زن و آزادی در معاشرتهای بیبند و بار، هیجانها و التهابهای جنسی را فزونی میبخشد، کنار رفتن پردهها و بیحجابی به مرور زمان تبدیل به یک جریان بیبند و بار میشود و تقاضای سکس را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع نشدنی در میآورد، غریزه جنسی غریزهای نیرومند، عمیق و «دریا صفت» است، هرچند بیشتر اطاعت شود، سرکشتر میگردد. همچون آتش که هرچه به آن بیشتر خوراک بدهند شعلهورتر میگردد.
آیه مربوط به پوشش زنان در سوره احزاب که به زنان و دختران دستور میدهد با جلباب؛ چیزی شبیه چادر خود را بپوشانند اساساً وقتی نازل شد که زنان میخواستند به مسجد بروند و علت آن نیز آرامش روحی و جسمی زن بیان میکند که مورد اذیت و آزار واقع نشوند.
در روایت آمده است که زنان از خانه بیرون میآمدند و به مسجد میرفتند و پشت سر رسول خدا ـ صلی الله علیه و آلهـ نماز میخواندند، آنان شب هنگام برای نماز مغرب مغرب و عشا و بامدادان از خانه به سوی مسجد خارج میشدند اما جوانان در مسیرشان مینشستند و آنان را اذیت میکردند و متعرضشان میشدند. خداوند آیه 59 از سورة احزاب را نازل کرد: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا» ای پیامبر! به همسران و دختران خود و زنان مؤمن بگو که خویشتن را در چادر فرو پوشند، این کار مناسبتر است تا به پاکدامنی شناخته شوند و مورد اذیت و آزار واقع نشوند و خداوند آمرزنده و مهربان است.
روشن است که حضور زن در جامعه حجاب به نفع او خواهد بود و این مهم در مجامع مذهبی، اماکن زیارتی و مساجد بیشتر مورد تاکید قرار گرفته است و چه بسا این نوع پوشش در این مکانها به ویژه مسجد مقدمهای برای پوشش و رعایت حجاب در کوچه و بازار خواهد بود تا بتواند ارزش خود را دریابد، حضور بیشتر در مساجد و رفت و آمد در آن با وجود حجاب، زن را از بی قید و بندی مطلق و همه جایی محدود میکند.
استاد مطهری مینویسد: اسلام یک وظیفه هم خاص زنان مقرر کرده و آن پوشاندن بدن خود از مردان بیگانه و جلوهگری و دلربایی نکردن در جامعه است و گرنه هیچ مردی از تصاحب زیبارویان و هیچ زنی از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان سیر نمیشود و از طرفی تقاضای نامحدود، خواه ناخواه انجام ناشدنی است و همیشه مقرون است به نوعی احساس محرومیت، دست نیافتن به آرزوها به نوبه خود منجر به اختلالات روحی و روانی میگردد.[81]
ایشان در جای دیگر مینویسد: غریزه جنسی انسان (مانند غریزه جاهطلبی، علم طلبی و ...) صرفاً ظرفیت جسمانی ندارد، ظرفیت روحی هم دارد که سیرشدنی نیست.[82]
با توجه به نکته فوق که مسأله سکس و غریزه جنسی محدودیت ندارد، برای دسترسی به یکی از مهمترین مسائل دینی یعنی حجاب ایجاب میکند که زنان در مکانهای مقدس به ویژه مساجد از این پوشش در حد الزام برخورد باشند تا جلوی اشباع غلط غریزه جنسی و بی بند و باری گرفته شود و انسان مسلمان را بهتر در قید و بند دین و اسلام قرار دهد، پس از آن زن متوجه خواهد شد که چقدر مسأله پوشش و حجاب از نظر روحی و روانی برای او مفید و آرامش خاصی به او میبخشد.
کسب و کار برای سلامتی روان، مفید است، هنگام کار، سلامت روانی افراد بهبود مییابد و در هنگام بیکاری، سلامت روان مختل میشود، افراد بیکار بیشتر افسرده یا مضطر هستند یا دیگر نشانههای سلامت روانی ضعیف را نشان میدهند.[83]
کسب روز و کار و فعالیت برای به دست آوردن آن از ضروریات زندگی میباشد، در اسلام کار و فعالیت برای به دست آوردن روزی زندگی، مانند جهاد در راه خدا برشمرده شده است اما بر مشروعیت آن نیز تاکید شده که انسان دست به هر کاری نزند به گرد کارهای حرام نرود و روزی خود را از راه حرام به دست نیاورد، به دنبال کسب روزی رفتن روی احساس انسان اثر میگذارد، کار در عین، این که معلول فکر و روح و خیال و دل و جسم آدمی است سازنده خیال، سازنده عقل و فکر، سازنده دل و قلب و به طور کلی سازنده و تربیت کننده انسان است.[84]
از دیگر فوائد کار، مسأله حفظ شخصیت و جنسیت و استقلال است که تعبیرهای مختلفی دارد، مثلاً آبرو، انسان آن گاه که شخصیتش ضربه بخورد آبرویش برود و تحقیر بشود ناراحت میشود، انسان در اثر کار و مخصوصاً اگر مقرون به ابتکار باشد به حکم این که نیازش را از دیگران برطرف کرده است، در مقابل دیگران احساس حقارت نمیکند.[85]
کار بر عزت و شخصیت انسان میافزاید و او را در نظر خودش محترم مینماید یعنی حس احترام به ذات و اعتماد به شخصیت در او ایجاد میکند، در مقابل بیکاری کوچکترین اثرش این است که احترام و شخصیت انسان را نزد دیگران و نزد خودش از بین میبرد و همین درهم شکستن شخصیت انسان سبب میشود که تن به هر پستی و بیچارگی بدهد.[86]
اما این کسب و کار وقتی ارزش پیدا میکند و آثار ارزشمند روحی دارد که از راه صحیح به دست بیاید، از منظر اسلام مشروع و حلال بودن کسب روزی از مهمترین شرایط آن است، اما افزون بر آن برای بالا رفتن کیفیت یا حتی کمیت رزق و روزی ارتباط با مسجد، میتواند نقش بسیار مهمی داشته باشد و تأثیرات روانی بهتری در روح انسان ایجاد کند، آغاز کردن کار با حضور در مسجد با دعا، با ذکر و یاد خدا حلاوت و شیرینی خاصی برای انسان خواهد داشت.
ابوسعید گوید: در زمان رسول خدا ـ صلی الله علیه و آلهـ هنگامی که صبح زود به نماز میرفتیم، هنگام عبور از مسجد در آن نماز میخواندیم [سپس کسب روزی را آغاز میکردیم][87]
امام صادق ـ علیه السلامـ [از یکی از بازاریان به نام ولید] پرسید: ای ولید، مغازهات چقدر از مسجد فاصله دارد؟ گفتم: کنار در مسجد است؛ سپس فرمود: هرگاه خواستی به مغازهات بروی ابتدا به مسجد برو در آن دو یا چهار رکعت نماز بخوان و سپس بگو: «غدوت بحول الله و قوته و غدوت بلاحول منّی و لا قوّة بل بحولک و قوتک یا ربّ اللهم انّی عبدک التمس من فضلک کما امرتنی فیسرلی ذلک و انا خافض فی عافیتک»[88] صبح کردم به حول و قوة الهی نه به حول و توان خودم. ای پروردگار؛ من بندة توام و از فضل تو درخواست میکنم همان گونه که خود فرمودهای، و روزی را بر من آسان گردان و من در پناه لطف و عنایت تو آسایش دارم. این آسایش که در پناه لطف الهی از خداوند درخواست میشود منظور آسایش روحی است.
روایت دیگری نیز به همین مضمون از امام صادق ـ علیه السلامـ[89] دربارة کسی که هنگامی کسب و کار از مسجد اعظم کوفه عبور میکرده آمده است که انسان به مسجد برود و از خداوند درخواست برکت و روزی حلال نماید تا بتواند در سایه عنایت خداوند در آسایش باشد.
این رابطه برای انسان آسایش و امنیت روحی و روانی ایجاد میکند، که کسب و درآمد خود را مرتبط با خداوند بداند.
یکی از اساسیترین نیازهای بشر «ازدواج» است، ازدواج زمینه مناسبی برای تشکیل خانواده، میل به فرزنددار شدن، نیازهای جنسی، نیازهای روحی و روانی و تعاون در یک محیط کوچک میباشد.
یکی از اهداف ازدواج از نظر اسلام، رشد و تکامل معنوی افراد است، از نظر اسلام، ازدواج موجب کمال و ارزش یافتن زن و شوهر در جهات متعدد میشود.[90]
مساجد میتواند جایگاه مهمی برای پیوند زناشویی و برگزاری مراسم عقد ازدواج باشد، این نوع پیوند با اجتماع و محل دینی مسلمانان گره خورده و میتواند از استحکام بیشتری برخوردار باشد، زن و شوهر با برگزاری این مراسم میتوانند از نظر اخلاقی متعهد شوند که یاور خوبی برای یکدیگر باشند و برگزاری مراسم آنان در مسجد میتواند روحیه دینی آنان را تقویت نماید.
پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آلهـ مراسم عقد ازدواج فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و علی (علیه السلام) را در مسجد برگزار کردند.[91] و به دستور آن حضرت سفره وسیعی در مسجد گستردند و بسیاری از مسلمانان اطعام شدند.[92] آن گاه حضرت عروس و داماد را به مسجد فرا خواندند و دست فاطمه (سلام الله علیها) را در دست علی (علیه السلام) گذاشتند و برای آن دو دعا کردند[93] به پیروی از آن حضرت برخی از مساجد جایگاه خاصی را برای این منظور اختصاص دادهاند از جمله امروزه میتوان مسجد بزرگ مالزی و اندونزی را مثال زد که بخشی را برای برگزاری مراسم عقد اختصاص دادهاند. البته لازم است انسان به راهکارهایی که باعث باقی ماندن محبت و آرامش ایجاد شده در ازدواج است، توجه نماید و عواملی را که باعث استحکام خانواده میشود، به کار ببندد یکی از چیزهایی که پایه و محیط خانوادگی را محکم میکند، رعایت عفاف و عدم بیبند و باری جنسی است و علت این که پایه کانون خانوادگی در دنیای اروپا سست و متزلزل است، بیبند و باری جنسی و رواج زنا است. وقتی جامعه به دستور اسلام عمل کند و پسر و دختر قبل از ازدواج با هم ارتباط نداشته باشند، ازدواج برای آنها یک آرزو میباشد ـ چون به وسیله ازدواج از محدودیت و ممنوعیت استفاده از جنس مخالف خارج میشوند. و روی خاصیت روانی، اولین موجودی که پسر را به این حظ و بهره رسانده، یعنی از محدودیت به آزادی رسانده است همسرش بوده و برای دختر هم همین طور.
خداوند متعال هدف از ازدواج را رسیدن به آرامش میداند خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً؛ و از نشانههای او این است که همسرانی از (جنس) خودتان برای شما آفرید، تا بدانها آرامش بیابید، و در بین شما دوستی و رحمت قرار داد.[94]
اما فرهنگ اروپایی که به پسر اجازه میدهد که تا زمانی که زن نگرفته، روابط جنسیاش آزاد باشد و به دختر هم اجازه میدهد تا شوهر نکرده روابط جنسیاش آزاد باشد، نتیجهاش این است که برای پسر و دختر ازدواج محدودیت باشد. پس ازدواج در سیتم اروپایی یعمی آزاد را محدود کردن، از آزادی به محدودیت آمدن و ازدواج در سیستم اسلامی یعنی از محدودیت به آزادی آمدن.
ازدواجی که خاصیت روانیاش از محدودیت به آزادی آمدن است به دنبال خود استحکام میآورد و آن که پایهاش از آزادی به محدودیت آمدن است اولاً خودش استحکام ندارد، یعنی زود منجر به طلاق میشود، و ثانیاً آن پسری که به تعبیر خود اروپاییها دهها و گاهی صدها دختر را «تجربه» کرده و آن دختری که دهها و صدها پسر را تجربه کرده است، مگر حالا با یکی پایبند میشود.[95]
مراسم عقد در مسجد میتواند تعهدی مذهبی برای زوجین ایجاد کند که به یک جامعه و محیط اسلامی وابستهاند، بیبند و باری در اسلام و برای کسی که مسجدی است صحیح نیست. این روحیه میتواند استحکام بیشتری به زندگی بدهد.
نیاز به پیوند اجتماعی در رأس نیازهای انسانی به شمار میآید، زیرا انسان ناچار است در محیطی زندگی کند که در آن ارضای تمام نیازهای مادی و معنویاش بر تعامل با دیگران متوقف است.[96] ارتباطات مؤثر موجب شکوفایی افراد و بهبود کیفیت روابط میشود، برای کسب هویت، با دیگران پیوند برقرار کرده، آن را عمیقتر میکنیم و در ضمن، مشکلات خود را رفع و امکانات مناسب را به وجود میآوریم.[97]
تعالیم اسلام برای بهبود روابط بین فردی، دستوراتی داده است، امام صادق ـ علیه السلامـ میفرماید: «و لا تکن فظّاً غلیظاً یکره الناس قربک» تندخو و بد برخورد مباش که مردم مباشرت با تو را دوست نداشته باشند.[98]
مسجد جای رابطه بین انسان و خدا و نیز انسان با انسانها است و از صدر اسلام تاکنون یکی از مهمترین مراکز بلکه مرکز اصلی برای روابط اجتماعی مناسب بین مسلمانان است و هسته مرکزی فعالیتهای اجتماعی آنان میباشد محمد سلیمان تاکیوچی عضو جامعه قوم شناسی ژاپن در پاسخ به این پرسش که چرا در میان تمام ادیان و مذاهب، دین اسلام را انتخاب کردهای مینویسد: «مذهب بودا و مسیحیت علایق معنوی را از علایق مادی جدا کرده و انسان را به کنارهگیری از جامعه ترغیب میکند، بعضی از فرقههای بودایی و مسیحی، معبدها و صومعهها را در کوهها و اماکن دور از دسترس جامعه بنا میکنند، اما در اسلام مساجد در قلب اجتماعات، در روستاها و شهرها بنا میشود و نیایش با جماعت و در خدمت جامعه مورد تقدیر است من اطمینان دارم این زمان بهترین فرصت برای اشاعه اسلام در ژاپن است.»
در هر صورت مسجد کارکردها و نقشهای اجتماعی فراوانی دارد که برخی از آنها عبارتند از:
1ـ به دست آوردن دوست خوب
2ـ اطعام در مسجد و رسیدگی به امور فقرا
3ـ جویا شدن از احوال مسلمانان و برادران ایمانی
4ـ اجتماع مؤمنان به عنوان پشتوانه جامعه دینی
5ـ تأثیرگذاری مثبت در خانواده
6- وحدت و همبستگی میان مسلمانان
7ـ مشورت و تصمیمهای سیاسی از جمله جنگ و صلح
هیچ فردی در زندگی اجتماعی خویش از دوستان خوب بینیاز نیست، دوست خوب، معین و یاور انسان در طی راه سعادت و کمال و یار و غمخوار او در هنگام بروز مشکلات و سختیها است مشکلاتی که لازمه اجتنابناپذیر زندگی اجتماعی انسانها است هیچ فردی هر قدر هم که توانا و نیرومند باشد گریزی از آن ندارد بنابراین مسأله دوستیابی و این که نیاز به دوست یا دوستان صمیمی و همدل دارد تردیدی نیست اما انتخاب آنها از میان چه افرادی باشد مسأله بسیار مهمی است یکی از مکانهایی که در روایات به عنوان کانون یافتن دوست خوب و صمیمی مطرح شده است مسجد است در حدیثی که امام علی ـ علیه السلامـ یکی از آثار مهم آن را، یافتن برادری دینی و دوستی مفید میداند «اخاً مستفاداً فی الله»[99] برادری ایمانی که در مسیر خداوند از او استفاده کند. چرا که در مسجد انسانهای برگزیده و صالح و پرهیزگار رفت و آمد میکنند «المساجد بیوت المتقین»[100] و نیز جایگاه پاکان و صدیقین[101] است. در هر صورت مسجد جایگاه و مناسبی است تا انسان از بین افراد مؤمن دوستی را برای خود انتخاب کند که طبعاً آثار سلامتی روح و روان آن به خوبی آشکار خواهد شد.
در روایتی از امام صادق ـ علیه السلامـ وارد شده است که شخصی وارد مسجد رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) شد و از خدا درخواست کرد که از تنهایی رهایی پیدا کند و همدمی نیکو و همنشینی صالح نصیبش نماید. خداوند متعال ابوذر غفاری که از صحابه بزرگ رسول خدا ـ صلی الله علیه و آلهـ بود را به عنوان همنشین برای او فرستاد.[102]
یکی از ویژگیهای مسجد رسیدگی به امور فقرا و اطعام دادن به آنان است که این مسأله از زمان رسول خدا وجود داشته است چرا آن حضرت دستور داد از هر باغدار بخشنده ده بار شتر خوشة خرما در مسجد برای فقرا آویخته شود.[103] همچنین در زمان رسول خدا افرادی که از نظر مالی ناتوان بوده لباس یا غذا یا پولی محتاج بودند به مسجد رسول خدا ـ صلی الله علیه و آلهـ میآمدند و آن حضرت اگر وقت نماز بود پس از نماز به آنها عطا میکرد.[104] به همین علت در کنار مسجد پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) جایی با نام اصحاب صفه برای فقرا در نظر گرفته شد.
مسجد کانون اتحاد و همبستگی، انس و الفت مسلمانان با یکدیگر است که مردم هر منطقه و محلی را روزی چند نوبت در کنار هم در نمازهای جماعت با هم مأنوس میسازد، مسلمانان در مسجد برای نماز جمعه در هفتهای یک بار حضور مییابند و ضمن عبادت پروردگار به خطبههای نماز جمعه که مسائل سیاسی، فرهنگی و مانند آن مطرح میشود گوش فرا داده و از جامعه اسلامی و مشکلات آن آگاه میکردند.
مسلمانی که به طور منظم در زمانی ویژه مانند نمازهای یومیه و نماز جمعه و با آدابی خاص مانند با وضو و طهارت بودن در یک اجتماع عبادی شرکت میکند خود آگاه یا ناخودآگاه در معرض تربیت دینی قرار گرفته و آثار مهم اخلاقی و رفتاری در وجود او بروز مینماید، او به شکل غیر مستقیم نظم و تربیت را میآموزد چگونگی دعای دسته جمعی را فرا میگیرد، حس همبستگی اجتماعی وی تقویت میشود. مارسل بو ازا اسلام شناس سوئیسی مینویسد: «مسجد عامل نیرومندی از همبستگی و اتحاد مسلمانان جهان است و اهمیت اجتماعی و فرهنگی آن را از این بابت نمیتوان نادیده گرفت مخصوصاً در روزگار معاصر که مسلمانان شور و حرارت صدر اسلام را دگر بار از خود نشان میدهند، مساجد به صورت مراکز تربیت روحانی و پایگاه جنبش امت مسلمان نسبت به ستمگران و سلطهجویان در آمده است و به تدریج مساجد موقعیت سالهای نخستین ظهور اسلام را به دست آوردهاند»[105]
اجتماع مؤمنان به دلیل ماهیت دینی و مذهبی خاصی که دارد میتواند نسلی را پدید آورد که پشتوانه جامعه اسلامی باشد، چنین اجتماعی میتواند در مسائل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تأثیرگذار باشد در مسائل سیاسی هوشیاری لازم را پدید خواهد آورد و نسبت به کید و توطئه مخالفان تصمیمات مناسب میتوانند اتخاذ کنند، از نظر اقتصادی یار و یاور یکدیگر و جامعه باشند واز نظر فرهنگی، فرهنگ صحیح دینی با روش صحیح از جمله امر به معروف و نهی از منکر در جامعه القا کنند.
زنان و مردان در ثمرات حضور و رفت و آمد در مسجد مشترکاند و ارمغان آن نصیب خانوادة آنان میشود، حضور بانوان که رکن اصلی خانواده محسوب میشوند نقش بسزایی در تربیت و آرامش روانی خانواده میتواند داشته باشد، ناتوان با فرصت بیشتری که در اختیار دارند با حضور به موقع در مسجد بیش از مردان میتوانند برای خانواده خود نقشآفرینی کنند چرا که مردان اغلب وقت خود را به تأمین معاش میگذرانند. همچنین همبستگی و دلبستگی بین زنان بیشتر از مردان است و آنان قدرت انتقال و سرعت انتقال بیشتری نسبت به مردان دارند، در تبادل اطلاعات دینی، سیاسی، اخلاقی و اجتماعی موفقتر هستند، نیز به دلیل لطافت روحی و صافی قلب و عاطفه مادری و همسری توان تأثیرگذاری بیشتری در خانواده دارند از این جهت است که حضور آنان در مسجد میتواند کل فضای خانواده و به دنبال آن جامعه را دگرگون کند، همچنین ویژگیهای سلیقهای و اخلاقی بانوان به گونهای است که آنان میتوانند خدمات بیشتر و بهتری برای مسجد ارائه کنند همچنین کودکان نیز میتوانند با حضور خود در مساجد راه و رسم مسائل دینی و مذهبی را بیازمایند، تأثیرپذیری آنان بسیار قوی و دقیق است و چون مساجد محل امنی برای آموزههای دینی و اخلاقی و فکری است هر گفتار یا کردار مشتی تأثیر سزایی در عملکرد و روحیه کودکان میتواند داشته باشد و در نتیجه با انتقال آن در خانواده، به یک جامعه سالم و سودمند ایجاد شود.
مسجد افزون بر اجتماعات عبادی، دارای تأثیرگذاری سیاسی مختلفی نیز میباشند، مشورتها و تصمیمهای سیاسی که در مسجد گرفته میشود در موفقیت و پیروزی مسلمانان بسیار تأثیرگذار خواهد بود، بر همین اساس پیامبر اسلام در مسجد جلسات مشورتی تشکیل میداد و تصمیمهای سیاسی مهم اتخاذ میشد، زمینه آمادگی عمومی مسلمانان جهت جهاد با کفار در مسجد تدارک دیده میشد، تصمیمگیریهای سیاسی مهم با حضور اصحاب آن حضرت در مسجد گرفته میشد، آن حضرت مسلمانان را در جنگ احد در مسجد مدینه گرد آورد و دربارة چگونگی ادارة جنگ و موقعیت مکانی جهاد با کفار که آیا در مدینه بمانند یا بیرون مدینه به جنگ با آنها بپردازد با مسلمانان به مشورت نشست.[106]
در جامعه نبوی هرگاه حادثه مهمی از قبیل فتح و پیروزی در جنگ رخ میداد اگر وقت نماز نبود، برای گردهمایی مسلمانان منادی با ندای «الصلاة جامعه» مردم را به اجتماع در مسجد فرا میخواند، گروههای سیاسی که از کشورهای دیگر به مدینه میآمدند در مسجد به ملاقات پیامبر اسلام نائل میشوند.
یکی نظافت، پاکی، آراستگی و زیبایی باعث افزایش فعالیتهای انسان میشود، روح انسان از آراستگی زیبایی و بوی خوش و مانند آن لذت میبرد در مقابل ژولیدگی، رعایت نکردن نظافت و پاکیزگی جسم انسان را اذیت و آزار میدهد و باعث کند شدن فعالیتها انسان و چه بسا اعمال ناهنجار بشود.
اسلام در موقعیتهای مختلف دعوت به پاکی، آراستگی، استفاده از لباس نو و زیبا، بوی خوش و مانند آن نموده است، مسأله وضو برای نمازهای پنج گانه، غسلهای واجب و مستحب، ارزش قائل شدن به اعبادی مانند عید فطر و عید قربان، استعمال بوی خوش در جاهای متعدد همیشه مورد تاکید اسلام بوده و هست.
یکی از مواردی که اسلام تاکید بر آراستگی و زیبایی دارد، هنگام وارد شدن به مسجد است همانطور که قرآن کریم میفرماید: «خدوا زینتکم عند کل مسجد»[107] هنگام رفتن در مسجد زینت برگیرید در روایات اسلامی زینت به لباس خوب و تمیز،[108] شانه زدن به موهای سر و صورت،[109] پوشیدن لباسهای زیبا روز جمعه و روزهای عید مانند عید فطر و قربان،[110] پوشیدن کفش و انگشتر مناسب تفسیر شده است اسلام در تمام موارد حد اعتدال را رعایت نموده نه مانند بعضی که زهد و پارسایی غلط را پیموده و استفاده از هرگونه آراستگی و زینت را نمیپذیرند و نه مانند دنیاپرستانی که غرق در زینت و تجملپرستی شدهاند، این دو طرز تفکر را نمیپذیرد، همانطور که روح انسان زیبایی را دوست دارد باید جسم و ظاهر انسان نیز زیبا و آراسته باشد.
زیبایی تأثیر بسیار زیادی در روح از روان انسان دارد، حضور در مسجد اگر با آراستگی و زیبایی همراه باشد، انسان اعمال به ویژه عبادت خود را با نشاط و آرامش روحی به جا میآورد، کسانی که بیرون مسجد هستند وقتی اهالی مسجد را آراسته ببینند دید آنها نسبت به اسلام مثبت خواهد بود، آلودگی و ارواض نیز در این صورت بیشتر قابل کنترل میباشد.
افزون به آن زیبایی از نظر روانشناسی خواست فطری انسان است در تفسیر نمونه آمده است که به گواهی روانشناسان حس زیبایی یکی از چهار بعد انسانی است که در ضمیمه حس نیکی، حس دانایی و حس مذهبی ابعاد اصلی روان آدمی را تشکیل میدهند و معتقدند تمام زیباییهای ادبی، شعری، صنایع ظریف و هنر به معنای واقعی همه موارد این حس است با وجود این چگونه ممکن است، یک قانون صحیح این حس اصیل را در روح انسان خفه کند و عواقب سوء عدم اشباع صحیح آن را نادیده بگیرد.
لذا در اسلام، استفاده کردن از زیباییهای طبیعت، لباسهای زیبا و متناسب را به کاربردن انواع عطرها و امثال آن نه تنها مجاز شمرده شده است بلکه به آن توصیه و سفارش نیز شده است.[111]
استفاده از زیبایی در هنگام حضور در مسجد باعث تقویت این حس انسان و شکوفا شدن فطرت سالم انسان خواهد بود.
ند.[112]
فهرست منابع و مآخذ
islam our choice ashra publications karachi 1976 p.p. 106- 100
پی نوشت ها:
[1]. صفدر صانعی، آرامش روانی و مذاهب، ص 6
[2]. شهید مطهری، حکمتها و اندرزها، ص 20
[3]. ابن منظور، لسان العرب ماده سجد (ج 6/ 175)
[4]. مصطفوی، التحقق فی کلمات القرآن ماده سجد (ج 5/ 55)
[5]. حمزه گنجی، بهداشت روانی، ص 10 (برگرفته از فرهنگ روان شناسی لاروس)
[6]. همان
[7]. مستدرک الوسائل، ج 3/ 313
[8]. همان ص 359
[9]. مستدرک الوسائل، 363
[10]. همان، ص 363
[11]. محمد صادق شجاعی، توکل به خداوند، ص 39
[12]. مسعود آذربایجانی و. دیگران، روانشناختی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی، ص 137
[13]. خوشبختی با نگرش دینی، ص 91- 92.
[14]. مسعود آذربایجانی و دیگران، روانشناختی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی، ص 141
[15]. همان، ص 137
[16]. وسائل الشیعه، ج 3/ 363 پ 3 ح 18
[17]. فتح/ 4.
[18]. شهید مرتضی مطهری، بیت گفتار، ص 228
[19]. توبه/ 18
[20]. اعراف/ 29
[21]. حج/ 40
[22]. نور/ 36
[23]. مستدرک الوسائل ج 3/ 213 و 359
[24]. الکافی، ج 4/ 242 و وسائل الشیعه، ج 7/ 160
[25]. رعد/ 28
[26]. انسان کامل، ص 97
[27]. شیخ طوسی، التهذیب، ج 3/ 248- 249 و وسائل الشیعه، ج 3/ 357
[28]. بحارالانوار، ج 1/ 206
[29]. همان، ص 185
[30]. ابن ابی جمهور احسایی، عوالی اللئالی، ج 1/ 376 ح 79
[31]. محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج 3/ 364 ح 9 378
[32]. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 3/ 86
[33]. مارسل بوازا، اسلام در جهان امروز، ص 101 و 102
[34]. سید بن طاووس، اللهوف، ص 53
[35]. مطهری، انسان و سرنوشت، ص 98
[36]. وسائل الشیعه، ج 5/ 199، ح 5 632 و بحارالانوار، ج 80/ 362
[37]. غرر الحکم، ص 103
[38]. همان
[39]. سعید شاملو، بهداشت روانی، ص 232
[40]. استاد مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص 48
[41]. اعراف/ 29
[42]. عن ابی عبدالله ـ علیه السلامـ قال: «مکتوب فی التوراة» انّ بیوتی فی الارض المساجد قطوبی لمن تطهّر فی بیته ثم زارنی فی بیتی و حق المزور ان یکرم الزائر» شیخ صدوق علل الشرایع، ج 2/ 318 در روایت مشابهی ابن مسعود از رسول خدا میفرماید: انّ بیوت الله فی الارض المساجد و انّ حقاً علی الله ان یکرم الزائر، کنزالعمال ج 7/ 651 ح 20740
[43]. شیخ صدوق، امالی، ص 358- 359
[44]. این مضمون روایتی از امام صادق علیه السلام است؛ «ر.ک، امالی، ص 358- 359»
[45]. بحارالانوار، ج 85/ 98- 99 ح 68
[46]. شیخ طوسی، الامالی، ص 46- 47، ح 57 و وسائل الشیعه، ج 5/ 193
[47]. استاد مطهری، داستانها و پندها، ج 9، ص 58
[48]. حمزه گنجی، بهداشت روانی، ص 84
[49]. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 2/ 318، ح 2
[50]. همان و وسائل الشیعه، ج 1/ 380
[51]. ر.ک، مستدرک الوسائل، ج 3/ 437، ح 3946 و بحارالانوار، ج 80/ 373، ح 40
[52]. بحارالانوار، ج 85/ 98- 99 ح 68
[53]. سنن ابی داود، ج 1، ص 559، ح 2494
[54]. شیخ طوسی، الامالی، ص 46- 47
[55]. محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج 3/ 362
[56]. شیخ طوسی، التهذیب، ج 3/ 248- 249، ح 1
[57]. شیخ صدوق، الامالی، ص 322، ح 9
[58]. بحارالانوار، ج 77/ 237
[59]. احزاب/ 45
[60]. وسائل الشیعه، ج 3/ 483
[61]. بحارالانوار، ج 77/ 121 و وسائل الشیعه، ج 3/ 485
[62]. همان، ج 83/ 383
[63]. همان
[64]. همان
[65]. همان، ص 384
[66]. بحارالانوار، ج 76/ 336
[67]. المعجم الکبیر، ج 8/ 177- 178
[68]. صمح مسلم، ج 8/ 171- 172 و مسند احمد، ج 1/ 181- 182
[69]. محمد بن مسعود سمرقندی عیاشی، تفسیر العیاشی، ج 2/ 29 و بحارالانوار، ج 69/ 180 ح 8
[70]. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 2/ 477- 478
[71]. سنن نسایی، ج 3/ 52
[72]. طبرسی، مجمعالبیان، ج 1/ 194- 195
[73]. شیخ صدوق، الامالی، ص 465 ح 4 و وسائل الشیعه، ج 7/ 487 ح 9927
[74]. محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج 6/ 168 و بحارالانوار، ج 79/ 91
[75]. امام صادق ـ علیه السلامـ از جدش امام سجاد و آن حضرت از حضرت موسی بن عمران نقل میکند که فرمود: یا ربّ من اهلک الذین تظلهم فی ظلّ عرشک یوم لا ظلّ الّا ظلک؟ قال: فاوحی الله الیه ... الذین یأوون الی مساجدی کما تأوی النسور الی اوکارها. (مستدرک الوسائل ج 3/ 361 ح 3782 و المحاسن للبرقی، ج 1/ 16 ح 45 و ص 1293)
[76]. سنن ترمذی، ج 5/ 193
[77]. ثلاثة یذهبن الحزن، الماء و الخضراء و وجه الحسن
[78]. شیخ طوسی، التهذیب، ج 3/ 248- 249 این روایت از امام علی (علیه السلام) است که در منابع مختلف از جمله امالی شیخ، المحاسن برقی و قرب الاسناد با سندهای متفاوتی آمده است.
[79]. زمر/ 53
[80]. شهید مطهری، گفتارهای معنوی، ص 129
[81]. شهید مطهری، مسأله حجاب، ص 88
[82]. آشنایی با قرآن ج 4، ص 95 (تفسیر سوره نور)
[83]. آرگایل مایکل، روانشناس شادی، ص 161
[84]. استاد مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص 423
[85]. همان، ص 426
[86]. استاد مطهری، حکمتها و اندرزها، ص 200
[87]. سنن نسایی، ج 2/ 55
[88]. کلینی، الکافی، ج 3/ 474 ح 4
[89]. همان، ص 475 ح 5
[90]. علی قائمی، نظام حیات خانواده در اسلام، ص 52
[91]. بحارالانوار، ج 43/ 120 و نیز مستدرک الوسائل، ج 14/ 206
[92]. همان، ص 114
[93]. همان، ص 116
[94]. روم، 21.
[95]. آشنایی با قرآن، ج 4، سوره نور، ص 16.
[96]. محمود بستانی، اسلام و روانشناسی، محمود هویشم، ص 208
[97]. جولیانی وود، ارتباطات میان فردی، ترجمه مهرداد فیروز بخت، ص 30
[98]. وسائل الشیعه، ج 2/ 203
[99]. شیخ طوسی، التهذیب، ج 3/ 449
[100]. مستدرک الوسائل، ج 3/ 313
[101]. بحارالانوار، ج 83/ 374
[102]. مجلسی، الکافی، ج 8/ 307 ح 478 و بحارالانوار ج 22/ 403
[103]. سنن ابی داود، ج 1/ 375 ح 166
[104]. ر.ک همان و نیز صحیح بخاری، ج 1/ 108 و ج 4/ 30 و 31
[105]. مارسل بو ازا، اسلام در جهان امروز، ص 101- 102
[106]. محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج 4/ 44
[107]. اعراف/ 31
[108]. تفسیر العیاشی، ج 3/ 12
[109]. همان، ص 13
[110]. مجمع البیان، ج 4/ 242 و بحارالانوار، ج 86/ 196
[111]. مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج 6/ 150
[112]. ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ج 11/ 9 و نیز ر.ک بحارالانوار، ج 32/ 23