آیات و روایاتی پیرامون جایگاه و ارزش پرستاری
جایگاه پرستاری در کلام امام(ره) و مقام معظم رهبری(دام ظله)
نمونه هایی از پرستاری در تاریخ اسلام
آیین پرستاری در قاموس قرآن و عترت
آیات و روایاتی پیرامون جایگاه و ارزش پرستاری
قال الله تبارک و تعالی فی کتابه:« وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا»[1]و هر کس انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کردهاست.
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله می فرمایند: اذا اراد الله بعبد خیراً صیر حوایج الناس الیه[2]. وقتی خداوند برای بندهای نیکی و خیر خواهد، رفع حاجت های مردم را در دست او قرار می دهد.
امام صادق(ع) فرمودند: هیچ مسلمانی حاجت مسلمان دیگری را روا نمیسازد، مگر اینکه خداوند تبارک و تعالی به او خطاب کند که پاداش تو بهعهده من است و کمتر از بهشت برایت نمیپسندم[3].
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:من اصبح و لم یهتمّ بامور المسلمین فلیس بمسلم[4]کسی که روز را شروع کند و هیچ تلاشی برای رفع گرفتاری مسلمین نکند، مسلمان نیست.
امام باقر علیه السلم می فرمایند: المؤمنُ فی تبارهِم و تَراحمهم و تعاطفهم کمثلِ الجسدِ اذا اشتکی تداعی لهُ سائرهَُ بالسهرِ و الحمی[5]. مؤمنان در احسان و نیکی به یکدیگر و مهر ورزیدن و مهربانی به هم، مانند پیکری هستند که هرگاه عضوی از آن به درد آید، اعضای دیگر نیز به بیخوابی و تب با او همدردی میکنند.
مرازم بن حکیم می گوید: زامَلتُ مُحَمَّدَ بنَ مُصادِفٍ، فَلَمّا دَخَلنَا المَدینَةَ اعتَلَلتُ، فَکانَ یَمضی إلَى المَسجِدِ ویَدَعُنی وَحدی، فَشَکَوتُ ذلِکَ إلى مُصادِفٍ، فَأَخبَرَ بِهِ أباعَبدِاللّه ِ علیه السّلام فَأَرسَلَ إلَیهِ: قُعودُکَ عِندَهُ أفضَلُ مِن صَلاتِکَ فِی المَسجِدِ[6]. با محمّد بن مصادف همسفر شدم . چون به مدینه وارد شدیم، بیمار شدم . او [در این مدّت] به مسجد مى رفت و مرا تنها مى گذاشت. از این کار به مصادف، گلایه کردم. او هم امام صادق(علیه السلام) را از این جریان آگاه کرد. امام صادق (علیه السلام) برایش چنین پاسخ فرستادند:«نشستن تو نزد او، از نماز خواندنت در مسجد برتر است.
امام صادق علیه السّلام فرمودند: یَکِرُّ مَعَ القائِمِ علیه السلام ثَلاثَ عَشرَةَ امرَأةً... یُداوِینَ الجَرحى ویَقُمنَ المَرضى[7]. سیزده زن در رکاب امام مهدى (علیه السلام) حضور خواهند داشت... زخمیان را درمان و از بیماران پرستارى مى کنند.
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: مَن سَعى لِمَریضٍ فی حاجَةٍ قَضاها أولَم یَقضِها خَرَجَ مِن ذُنوبِهِ کَیَومٍ وَلَدَتْهُ اُمُّهُ[8]. هر کس براى بر آوردن نیاز بیمارى بکوشد، چه آن را برآورده سازد و چه نسازد، مانند روزى که از مادرش زاده شد، از گناهانش پاک مى شود.
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: مَن قامَ عَلى مَریضٍ یَوماً ولَیلَةً بَعَثَهُ اللَّهُ مَعَ إبراهیمَ الْخَلیلَ[9]. هر کس یک شبانه روز از بیمارى پرستارى کند، خداوند او را با ابراهیم خلیل محشور مى کند.
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: من أطعم مریضا شهوته أطعمه اللَّه من ثمار الجنّه[10]. هر که غذاى دلخواه مریضى را به او بخوراند خدا از میوه هاى بهشت به او بخوراند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید:عائد المریض یخوض فی الرحمة[11]. کسی که بیماری را عیادت کند، در رحمت خدا فرو می رود.
امام صادق (ع) در تفسیر آیه:«...إِنَّا نَرَاکَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ[12]»فرمود: کانَ یقومُ على المَریضِ و یَلتَمِسُ المُحتاجَ و یُوَسِّعُ على المَحبوسِ [13]. حضرت یوسف، [زندانیانِ ]بیمار را تیمار مى کرد و از حال نیازمندانشان جویا مى شد و به افراد زندانى رسیدگى مى نمود .
علی (ع) میفرماید: ...فأخذتنی الحمى لیلة فأسهرتنی ، فسهر رسول الله(ص) لسهری فبات لیلة بینی وبین مصلاه ، یصلی ما قدرله ثم یأتینی ویسألنی وینظر إلی فلم یزل ذلک دأبه حتى أصبح ، فلما صلى بأصحابه الغداة قال : اللهم اشف علیا وعافه فإنه أسهرنی اللیلة مما به[14]. شبی تب وجودم را فراگرفت وخواب را از من ربود. بدین جهت رسول خدا (ص) تا صبح بیدار بود و شب را بین من و نماز تقسیم میکرد. پس از نماز نزد من میآمد و جویای حال من میشد و با نگاه کردن به من از وضعیت بیماریام اطلاع مییافت و شیوه پیامبر (ص)تا طلوع صبح این چنین بود.
امام حسین(ع) می فرمایند: لما مرضت فاطمة بنت رسول الله (ص) وصت إلى علی بن أبی طالب(ع) أن یکتم أمرها ویخفی خبرها ولا یؤذن أحدا بمرضها ، ففعل ذلک ، وکان یمرضها بنفسه وتعینه على ذلک أسماء بنت عمیس رحمها الله[15]. وقتی فاطمه زهرا(س) دختر گرامی رسول خدا(ص) بیمار شد به علی(ع) سفارش کرد بیماری او را پنهان کنند و اجازه ملاقات به کسی ندهند. حضرت اینگونه عمل کرد و خود عهدهدار پرستاری از آن حضرت شد و أسماء ایشان را یاری میکرد.
در جنگ احد دندان پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) شکست و کلاهخود بر سر ایشان زخم وارد کرد، در آن هنگام فاطمه (س) خون جراحت پیامبر را میشست و علی (ع) با سپر آب میآورد، چون فاطمه مشاهده کرد خون بند نمیآید، تکه حصیری را سوزاند و خاکستر آن را روی زخم گذارد تا خون بند آید… گروهی از زنان از جمله فاطمه (س) و بعضی از زنان پیامبر اکرم آب و غذا بردوش حمل میکردند و به مجروحان جنگ آب میدادند و آنها را مداوا میکردند[16].
امام سجاد (ع) فرمودهاند: اِنیّ لَجالسٌ فی تلکَ العشیّةِ الّتی قُتِلَ أبی فی صبیحتِها ، وعندی عمّتی زینبُ تمرّضنی[17]. شبی که فردای آن پدرم به شهادت رسید، من نشسته بودم و عمهام زینب در نزد من بود و ازمن بهگونهای نیکو پرستاری میکرد.
مفضل نقل میکند که امام صادق (ع) فرمود: یُکَرُّ مَعَ الْقَائِمِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) ثَلَاثَ عَشْرَةَ امْرَأَةً؛ قُلْتُ: وَ مَا یَصْنَعُ بِهِنَّ؟ قَالَ: یُدَاوِینَ الْجَرْحَى، وَ یَقُمْنَ عَلَى الْمَرْضَى، کَمَا کَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ)[18]. همراه حضرت ولیعصر (عج) سیزده نفر زن هستند. عرض کردم برای چه؟ فرمود: این زنان مجروحان را مداوا میکنند و از بیماران پرستاری مینمایند، چنانکه در عصر رسول خدا چنین میکردند.
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله میفرماید: اذا دخلتُم علی المریضِ، فنفسوُا له فیالاجلِ فانََّ ذلک لایُرد شیئاً و هو یطیب النفس[19]. هر گاه بر بیمار وارد شدید، او را به سلامت و طول عمر امیدوار سازید، گرچه این امیدوار ساختن در قضا و قدر مؤثر نیست ولی بیمار را دلخوش میسازد و باعث آرامش وی میگردد.
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله می فرمایند: مَن اعانَ، ضعیفاً فی بدنهِ علی امرهِ، اعانةِ الله علی امرهِ و نصبَ لهُ فی القیامةِ ملائکةِ یعینونه علی قطع تلکُ الاهوال و عبور تلک الخنادق من النارِ، حتی لایصیبه من دخانها و علی سمومها و علی عبور الصراط الی الجنةِ سالماً امناً[20]. هر کس انسانی را که ناتوانی جسمی دارد، یاری کند، خداوند او را در کارهایش یاری میدهد و در قیامت فرشتگانی را میگمارد تا او را در پیمودن مسیر هولناک قیامت و عبور از گودالهای آتش و بر عبور از صراط به سوی بهشت با سلامت و امنیت کامل یاری دهند.
امام صادق(ع) میفرماید:مردم دو دستهاند: یک دسته مبتلا (به بیماری) هستند و دسته دیگر در سلامت به سر میبرند؛ بنابراین، نسبت به مبتلایان مهر بورزید و از آنان دلجویی کنید و بر عافیت و سلامتی، خداوند را سپاس گویید[21].
پیامبر صلی الله علیه و آله در آخرین روزهای عمر با برکتشان در مسجد مدینه فرمودند: مَن قامَ علی مریض یوماً و لیلة بعثهالله معَ ابراهیم الخلیل علیهالسلام فجاز علی الصراط کالبرق اللامع و مَن سعی لمریض فی حاجةِ فقضاها خرجَ مِن ذنوبهِ کیومِ ولدته امه[22]. کسی که یک روز و یک شب، پرستاری بیماری را به عهده بگیرد، خداوند او را با ابراهیم خلیل علیه السلام محشور میکند، پس همچون درخشش برقی از صراط عبور میکند و کسی که در برطرف کردن نیازهای مریض تلاش کند و نیاز او را برآورد، همانند روزی که از مادر متولد شده است از گناهانش پاک میگردد.
عن الصادق علیه السلام عن آبائه قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله مَن سَعی لِمریضِ فی حاجةِ، قضاها او لم یقضها، خَرج مِن ذنوبهِ کیومِ ولدتةِ امهِ[23]. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که برای رفع نیازهای بیماری تلاش کند خواه آن نیاز برآورده شود یا نشود، همانند روزی که از مادر متولد شده است از گناهان پاک میگردد.
سماعة نقل می کند: إنَّ رَسولَ اللّه ِ صلی الله علیه و آله خَرَجَ بِالنِّساءِ فِی الحَربِ حَتّى یُداوینَ الجَرحى[24]. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله زنان را با خود به جنگ برد تا مجروحان را مداوا کنند.
ثم یبتدی بها الوجع فتمرض فیبعث الله عزوجل إلیها مریم بنت عمران تمرضها وتؤنسها فی علتها[25]. درد و ناراحتی درفاطمه آغاز می شود و اوبیمار می گردد، آنگاه خداوند، حضرت مریم را برای پرستاری ازحضرتش فرو می فرستد ومریم از ایشان پرستاری می کند و با فاطمه دربیماری اش انس می گیرد.
[1] . مائده، 32.
[2] . نهج الفصاحه، ابو القاسم پاینده، انتشارات جاویدان، حدیث شماره 1458.
[3] . الکافی، کلینی، (ط- الإسلامیهً)؛ ج۲؛ ص۱۹۴.
[4] . الکافی، کلینی، (ط- الإسلامیهً)؛ ج۲؛ ص۱6۴.
[5] . بحارالانوار، مجلسی، ج 74، ص 274.
[6] . اصول کافی، ج ۴ ، ص ۵۴۵ ، ح ۲۷.
[7] . دلائل الإمامه، محمد بن جریر طبری، ص ۴۸۴.
[8] . من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج ۴، ص ۱۶.
[9] . ثواب الأعمال، شیخ صدوق، ص ۳۴۸.
[10] . الدعوات، قطب الدین راوندی، ص 230، ح639.
[11] . نهج الفصاحه، ابوالقاسم پاینده، ج1، ص563.
[12] . یوسف، 36.
[13] . بحارالانوار، مجلسی، ج 12، ص 230.
[14] . بحارالانوار، مجلسی، ج 40، ص 2.
[15] . بحارالانوار، مجلسی، ج 43، ص 211.
[16] . مغازی، واقدی، ج ۱، ص ۲۴۹.
[17] . الارشاد، شیخ مفید، ج2، ص93.
[18] . دلائلالإمامهً (ط- الحدیثهً)، طبری ؛ص۴۸۴.
[19] . بحار الانوار، مجلسی، ج 81، ص 225.
[20] . بحارالانوار (ط- بیروت)، مجلسی، ج۸، ص۱۶۶.
[21] . بحارالانوار ، مجلسی، ج 75، ص 21.
[22] . تحفالعقول؛ حرانی، ص۳۰۵.
[23] . بحار الانوار، مجلسی، ج 76، ص 368.
[24] . بحار الانوار، مجلسی، ج 81، ص 217.
[25] . بحار الأنوار، مجلسی، ج ۱۹ ، ص ۱۸۴.
[26] . بحارالانوار، مجلسی، ج 43، ص 173.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
جایگاه پرستاری در کلام امام(ره) و مقام معظم رهبری(دام ظله)
امام خمینی(ره)
شما متوجه باشید که این شغل را خدای نخواسته آلوده نکنید به جهات مادی، به جهات دنیایی؛ که هم کار کرده باشید و هم اجر الهی نبرده باشید. شما کاری بکنید که این شغل شما الهی باشد، برای خدا باشد. منافات ندارد اینکه برای خدا باشد، لکن به شما هم مثلاً اجری بدهند. اینها منافات ندارد با هم. شما توجه داشته باشید به اینکه با این بیماران خوش رفتاری کنید، کمک کنید آنها را، دل جویی کنید از آنها. اینها افسرده هستند، باید دل جویی کنید. این شغل از آن شغل های بسیار ارزنده است.[1]
این شغل پرستاری از شغلهای بسیار شریفی است که اگر چنانچه، انسان با وظایف انسانی و شرعی خودش عمل بکند، این یک عبادتی است که در تراز عبادتهای درجه اول است. البته مسئولیت هایی هم دارد. هم در پزشک و هم در نِرسها و هم در همه قشرهایی که در بیمارستانها هستند.[2]
پرستاری از بیمار امر بسیار مشکلی است، لکن خیلی ارزشمند است. انسان با یک بیماری به طور محبت، به طور برادری، به طور خواهری مراعات احوال او را بکند، و این برای انجام یک وظیفه انسانی- الهی باشد، از عبادات بسیار ارزشمند است.[3]
مقام معظم رهبری(دام ظله):
رستار، انسان مهربانی است که با رفتار و اخلاق و خدمات خود، سلامت بیمار را به او هدیه میکند. اگر طبیب، درمان خود را به انجام رساند، اما خدمات پرستاری نباشد، تأمین سلامت بیمار دشوار است. هر کس که از خدمات پرستارانِ مهربان برخوردار شده باشد، میفهمد و میداند که نقش پرستاران در هدیه کردن سلامت به بیماران، چقدر مؤثّر است.[4]
پرستار کار سختی را بر عهده دارد، اجر بزرگی را هم دارد؛ اما وظیفه ی سنگینی هم دارد. این تعادل میان وظیفه و پاداش، میان حق و تکلیف، یکی از ارکان بزرگ مفاهیم اسلامی و مبانی اسلامی است.[5]
پرستار فرشته ی رحمت برای بیمار است. آن وقت که بیمار از همه جا دستش کوتاه است، در آن ساعاتی که حتی همسر، فرزندان و پدر و مادر بیمار هم بالای سرش نیستند، چشم امیدش بعد از خدا به پرستار است و این پرستار است که مثل ملائکه ی آسمانی، مثل فرشتگان رحمت، به دردها، مشکلات و نیازهای جسمی و عاطفی او پاسخ می دهد.[6]
پرستاری یکی از سخت ترین کارها از لحاظ فشار روحی و جسمی برای پرستار است. نشستن پهلوی بیمار، معاشر بودن دائمی با بیمار، شکوه ی بیمار را شنیدن، با او به مهربانی رفتار کردن، به او لبخند زدن، او را با عمل، رفتار و پذیرایی خود از رنجهای فراوان دوران بیماری رهاندن، تحملِ پولادین لازم دارد؛ پرستار با چنین وضعیتی روبه روست.[7]
اگر بخواهیم ارزش خدمات مختلفی را که قشرهای مردم به یکدیگر تقدیم میکنند، این گونه محاسبه کنیم که هر خدمتی که مستقیماً به انسان ارتباط پیدا میکند، هر خدمتی که نوعی غمگساری نسبت به انسانهای دیگر است، هر خدمتی که تقدیم کننده آن خدمتْ رنج بیشتری می برد و هر خدمتی که از روی علم و معرفت و آگاهی و تحصیلات است، ارزشش بیشتر است، در این صورت گمان میکنم که خدمت پرستاری، جزو ارزشمندترین حرفه ها و خدمتگزاریها خواهد بود. چون پرستار، هم مستقیماً با انسان سر و کار دارد، هم غمگسارِ انسانی است که به غمگساری و همدردی و کمک او نیاز دارد و هم این که، بحمداللَّه، کاری از روی دانش و تحصیلات و علم است.[8]
بدانید خدای متعال پاداش زحمات سخت را چنان که حق و شایسته آن است، ادا میکند. کار را برای خدا و به حساب او بگذارید. بله، مردم و مسؤولان باید به وظیفه خودشان عمل کنند؛ اما پرستار، طرف خود را خدا بداند. اگر این احساس در پرستار بیدار شود که کار او برای خداست، به بنده خدا و به انسانِ نیازمند کمک میکند تا رضای الهی را جلب کند. بنابراین کار او نورانیّت پیدا میکند و از سطح یک کار بشری فراتر میرود؛ آن گاه اجر کار او «لاتعدّ و لاتحصی» است.[9]
پرستار فرشتهی رحمت بیمار است؛ این یک تعبیر واقعی است، به هیچ وجه مبالغهآمیز نیست؛ هم با جسم بیمار سر و کار دارد، هم با روح بیمار. در مورد جسم بیمار، پرستار در واقع شریک و همکار و مددکار پزشک است. بخش مهمّی از کار بهبودی جسمی بیمار را پرستار انجام میدهد؛ این در مورد جسم مریض. در مورد ارتباط با روح مریض، پرستار در واقع غمگسار و نوازشگر و آرامشبخش مریض است.[10]
[1] . صحیفه نور، ج12، ص82.
[2] . صحیفه امام؛ ج ۱۲، صص ۲۸۵ – ۲۸۹.
[3] . صحیفه امام؛ ج ۱۲، صص ۲۸۵ – ۲۸۹.
[4] . بیانات آیت الله خامنه ای در دیدار جمعی از پرستاران ۱۳۸۰/۰۵/۰۳.
[5] . بیانات در دیدار جمعی از پرستاران نمونه کشور ۱۳۸۹/۰۲/۰۱.
[6] . بیانات در دیدار جمعی از پرستاران ۱۳۸۳/۰۴/۰۳.
[7] . بیانات در دیدار جمعی از پرستاران ۱۳۸۳/۰۴/۰۳.
[8] . بیانات در دیدار جمعی از پرستاران ۱۳۷۳/۰۷/۲۰.
[9] . بیانات در دیدار جمعی از پرستاران ۱۳۸۰/۰۵/۰۳.
[10] . بیانات در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت ولادت حضرت زینب(س) و روز پرستار 1399/9/30.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
نمونه هایی از پرستاری در تاریخ اسلام
1- حضرت یوسف علیه السلام
عمل پسندیده پرستاری از بیمار، در سیره پیامبران الهى نیز دیده مى شود علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار از امام صادق علیه السلام روایت می کند: یکی از عواملی که موجب شد حضرت یوسف علیه السلام را فردی نیکوکار بدانند، این بود که در زندان به امر بیماران و پرستاری از آنان اهتمام میورزید و از آنان مراقبت مینمود [1] با استناد به این حدیث میتوان بر ارزش و تکریم پرستاری پی برد. امام صادق علیه السلام یکی از عوامل رشد و تعالی حضرت یوسف علیه السلام را در مراقبت از بیماران ذکر نموده است.
2- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
حضرت علی علیه السلام، گوشهای از پرستاری پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله را در شبی که وجود مبارک ایشان مبتلا به تب بوده یادآوری مینمایند[2]. آن حضرت میفرماید: شبی تب وجودم را فراگرفت و خواب را از من ربود. بدین جهت رسول خدا تا صبح نیز بیدار بود و شب را بین من و نماز تقسیم میکرد. پس از نماز نزد من میآمد و جویای حال من میشد و با نگاه کردن به من از وضعیت بیماریام اطلاع مییافت و شیوه پیامبر اکرم تا طلوع صبح این چنین بود. پس از آن که حضرت با اصحاب نماز گزاردند در حق من دعا کردند که خدایا! علی را شفا ده و سلامتی بخش که به خاطر بیماریاش تا صبح نخوابیدم.
3- حضرت علی علیه السلام
امام حسین علیه السلام فرمود: چون حضرت فاطمه علیها السلام دختر گرامی رسول خدا بیمار شد به علی علیه السلام سفارش نمود، بیماری او را پنهان کنند و اجازه ملاقات به کسی ندهند. حضرت این گونه عمل کرد و خود عهدهدار پرستاری از حضرت شد و اسماء بنت عمیس ایشان را یاری میکرد[3].
4- حضرت فاطمه علیها السلام
در جنگ احد گروهی از زنان از جمله فاطمه علیها السلام و بعضی از زنان پیامبر گرامی آب و غذا بر دوش حمل میکردند و به مجروحان جنگ آب میدادند و آنها را مداوا میکردند[4]. در جریان این جنگ دندان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله شکست و کلاهخود بر سر ایشان زخم وارد کرد، در آن هنگام حضرت فاطمه علیهاالسلام خون جراحت پیامبر را میشست و علی علیه السلام با سپر آب میآورد، چون فاطمه مشاهده کرد خون بند نمیآید، تکه حصیری را سوزاند و خاکستر آن را روی زخم گذارد تا خون بند آید.
5- حضرت مریم علیها السلام
در روایات ما درباره حضرت زهرا سلام الله علیها اینگونه آمده است: درد و ناراحتی در حضرت فاطمه آغاز میشود و او بیمار میگردد، آنگاه خداوند، حضرت مریم را برای پرستاری از حضرتش فرو میفرستد و مریم از ایشان پرستاری میکند و با فاطمه در بیماریاش انس میگیرد[5].
6- حضرت زینب علیهاالسلام
علی بن الحسین علیهماالسلام فرمود: شبی که فردای آن پدرم به شهادت رسید، من نشسته بودم و عمهام زینب در نزد من بود و از من به گونهای نیکو پرستاری میکرد[6].
7- رُفَیده
یکی از اصحاب پیامبر گرامی اسلام به نام سعدبن معاذ در جنگ خندق جراحت سختی برداشته بود، به دستور پیامبر اکرم در مسجد، سعد را در خیمه زنی به نام رفیده، قرار دادند و او در این خیمه مجروحان جنگ را مداوا میکرد و به پرستاری و مراقبت از آنان میپرداخت[7].
8- نسیبه
یکی از پرستاران فداکار و نمونه زمان رسول اکرم صلی الله علیه و آله بود. با این که زخمهای زیادی از جنگ احد در بدن داشت، هنگامی که پیامبر فرمان حرکت به سوی دشمن را داد، با بستن زخمهای خود تلاش فراوانی کرد که همراه مسلمین شرکت جوید ولی خونریزی فراوان توان رفتن را از او ربوده بود[8].
9- ام سلیمه و ام عطیه
انس بن مالک نقل میکند: بعد از جنگ احد حضرت علی علیه السلام را نزد پیامبر اکرم آوردند، در حالی که شصت و چند زخم و جراحت بر بدن داشت. در این وقت پیامبر به ام عطیه و ام سلیمه دستور داد زخمهای حضرت را مداوا کنند و زخمهای ایشان چنان بود که این دو گفتند: به خاطر فراوانی زخمها و خونریزی شدید بر جان علی علیه السلام بیمناک شدیم[9].
[1] بحارالانوار ، ج 12، ص 230.
[2] همان، ج 40، ص 2.
[3] همان، ص 211.
[4] مغازی، ج 1، ص 249.
[5] بحارالانوار، ج 43، ص 173.
[6] ارشاد، شیخ مفید، ج 45، ص 1.
[7] سیره ابن هشام، ج 2، ص 250.
[8] مغازی، ج 1، ص 270.
[9] بحارالانوار، ج 41، ص 3.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
آیین پرستاری در قاموس قرآن و عترت
ارزش والاى شغل پرستارى[1]
پرستارى مى تواند یکى از راه هاى قرب به خداوند و دست یابى به کمال انسانى باشد. چنین نگرشى به شغل پرستارى، نشاط و علاقه ویژه اى در پرستاران ایجاد مى کند. آنان به کار خود، به عنوان وظیفه اى الهى-انسانى مى نگرند. امام خمینى؛، در تقویت این نگرش، خطاب به پزشکان و پرستاران مى فرماید:
شما متوجه باشید که این شغل را خداى نخواسته آلوده نکنید به جهات مادى، به جهات دنیایى؛ که هم کار کرده باشید و هم اجر الهى نبرده باشید. شما کارى بکنید که این شغل شما الهى باشد، براى خدا باشد. منافات ندارد اینکه براى خدا باشد، لکن به شما هم مثلاً اجرى بدهند، اینها منافات با هم ندارد. شما توجه داشته باشید به اینکه با این بیماران خوشرفتارى کنید، کمک کنید آنها را، دلجویى کنید از آنها. اینها افسرده هستند باید دلجویى کنید. این شغل از آن شغل هاى بسیار ارزنده است.[2]
در سخنان معصومان: خدمت به هم نوعان، از بهترین عبادت ها و ارزش هاى انسانى شمرده شده است؛ چنان که در روایتى از امام صادق علیه السلام آمده است:
ما قَضى مُسلِمٌ لِمُسلِمٍ حاجةً اِلاّ ناداهُ اللَّهُ تبارکَ و تعالى عَلىَّ ثوابُکَ وَلا اَرْضى لَکَ بِدُونِ الجَنّةِ[3].
هیچ مسلمانى حاجت مسلمان دیگرى را روا نمى سازد، مگر اینکه خداوند تبارک و تعالى به او خطاب کند که پاداش تو به عهده من است و کمتر از بهشت برایت نمى پسندم.
تنها کسانى مى توانند به شغل پرستارى و مراقبت از بیماران بپردازند که از انگیزه بالا، قدرت تحمل، دل سوزى و بردبارى بهره مند باشند. این گونه افراد، در ضمیر پاک نیک فطرتان جامعه جاى دارند و محبوبیت اجتماعى بالایى مى یابند؛ زیرا همگان مى دانند که پاداش هاى مادى نمى تواند جبران کار طاقت فرساى پرستاران باشد، بلکه باید اجر واقعى خویش را از خداوند دریافت کنند. مردم نیز از باب »مَن لَم یَشکُرِ المَخلوقَ لَم یَشکُرِ الخالِقَ«، زحمت ها و تلاش هاى بى منت آنان را ارج مى نهند. بزرگداشت و ارج گذارى مقام پرستار، خود بیانگر ارزش اجتماعى و جایگاه والاى شغل پرستارى است.
پیامبر گرامى اسلام صلی الله علیه و آله ارج و بهاى پرستارى را در ضمن روایتى چنین بیان مى فرماید:
مَن قامَ عَلى مَریضٍ یَوماً وَ لَیْلَةً بَعَثَهُ اللَّهُ مَعِ اِبراهیمَ الخَلیلِ علیه السلام فجادَ عَلَى الصِّراطِ کَالْبَرْقِ اللاّمِعِ وَ مَن سَعى لِمَریضٍ فى حاجَةٍ فَقَضاها خَرَجَ مِنْ ذُنوبِهِ کَیَومٍ وَلَدَتْهُ اُمُّهُ[4].
کسى که یک روز و یک شب پرستارى بیمارى را به عهده بگیرد، خداوند او را با ابراهیم خلیل علیه السلام محشور مى کند.
پس همچون درخشش برقى از صراط عبور مى کند و کسى که در برطرف کردن نیازهاى مریض تلاش کند و نیازهاى او را برآورد، همانند روزى که از مادر متولد شده است، از گناهان پاک مى شود.
پرستارى در سیره پیشوایان معصوم علیهم السلام
اهتمام پیامبران و اولیاى معصوم علیهم السلام به امر پرستارى، نشان از اهمیت و شرافت این شغل دارد. پرستارى نزد خداوند متعال، ارزشمند است و پرستاران محبوب و مقدسند.
در مورد پرستارى پیامبر گرامى اسلام از بیماران، روایت هایى در تاریخ اسلام دیده مى شود.
برپا کردن چادر پرستارى در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله، توجه و تلاش ویژه آن بزرگوار را نسبت به این وظیفه مقدس نشان مى دهد. در سیره ابن هشام آمده است که یکى از اصحاب خاص پیامبر اکرم، را که جراحت سختى در جنگ خندق برداشته بود، به دستور حضرت در مسجد در خیمه زنى از قبیله اَسلَمْ که به او «رُفیده» مى گفتند، قرار دادند و او در این خیمه مجروحان جنگ را مداوا مى کرد و به پرستارى و مراقبت از آنان مى پرداخت[5].
در منابع تاریخی آمده است: بعد از جنگ احد، مردم در مسجد مدینه به مداواى مجروحان جنگ و پرستارى از آنان مى پرداختند[6].
این عمل پسندیده، در سیره پیامبران الهى نیز دیده مى شود؛ چنان که پرستارى پیوسته حضرت یوسف از بیماران در زندان، سبب محبوبیت او در بین زندانیان شده بود و از او به عنوان «محسن» یعنی فردى نیکوکار یاد مى کردند[7].
در تاریخ از پرستارى حضرت على علیه السلام از فاطمه زهرا سلام الله علیها پس از بیمارى ایشان، روایاتی ذکر شره که سزاوار تحسین و توجه است. البته پرستارى حضرت زهرا و زینب کبرى سلام الله علیها نیز مى تواند الگوى مناسبى براى تمام پرستاران میهن اسلامى باشد.
این سیره هاى عملى، بیانگر ارزش والاى پرستارى است. امام خمینى؛ نیز در این باره فرمود:
این شغل پرستارى از شغل هاى بسیار شریفى است که اگر چنانچه انسان با وظایف انسانى و شرعى خودش بکند، این یک عبادتى است که در فراز عبادت هاى درجه اول است. پرستارى از بیمار امر بسیار مشکلى است، لکن خیلى ارزشمند است. [اگر] انسان با یک بیمار به طور محبت، به طور برادرى، به طور خواهرى مراعات احوال او را بکند و این براى انجام یک وظیفه انسانى - الهى باشد، از عباداتِ بسیار ارزشمند است[8].
آثار نیک و زیباى پرستارى
پرستاران با مراقبت از بیماران، خرسندى آنان را فراهم مى آورند و در سایه به دست آوردن رضایت آنان، خشنودى خداوند را براى خویش رقم مى زنند. از سوى دیگر لذت کمک به دیگران، در فطرت پاک انسان ها به ودیعت نهاده شده است. آن گاه که پرستار رنج و اندوه مریض را به شادى و نشاط مبدل مى سازد و لبخند شادمانى و طراوت را بر گوشه لبان او مى بیند، خود نیز شاد و مسرور مى شود و همه سختى ها و زحمت هایى را که در این مسیر به جان خریده است، از یاد مى برد. بدین ترتیب، رابطه اى صمیمانه و دوسویه همراه با مهر و محبت بین پرستار و بیمار ایجاد مى شود. راز این محبوبیت را مى توان از سخن ارزشمند پیامبر اسلام دریافت:
جُبِلَتِ القُلُوبُ عَلى حُبِّ مَن اَحْسَنَ اِلَیْها وَ بُغْضِ مَنْ اَساءَ اِلَیْها[9].
طبیعت قلب ها، بر محبت و دوستى کسى که به آدمى احسان و نیکى مى کند و بغض و دشمنى کسى که به انسان بدى روا مى دارد، نهاده شده است.
این نیکوکارى افزون بر محبوبیت اجتماعى، رضایت الهى را نیز در پى خواهد داشت؛ چرا که قرآن کریم نیز به صراحت مى گوید: «وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ؛ و نیکى کنید که خداوند نیکوکاران را دوست مى دارد»[10]
حرفه پرستارى، آثار ارزنده اى بر شخصیت فرد پرستار بر جا مى گذارد. پرستار با پذیرش کارهاى راحت و دشوار یک بیمار، در حقیقت خودخواهى را در خویش از بین مى برد و دگرخواهى و نوع دوستى را در وجود خویش نهادینه مى کند. پذیرش کارهاى مربوط به بیماران، روحیه فروتنى و نرم خویى را در او افزایش مى دهد و خودبینى را از وى دور مى سازد. پرستار بر اساس تعهد و مسئولیتش در برابر بیمار، با او که آمیخته با درد و رنج است، مدارا مى کند و تمام برخوردهاى تند و ناهنجار مریض را که برخاسته از درد است، برمى تابد. این همه، گامى است براى خودسازى و دست یابى به کرامت هاى انسانى و رسیدن به قله هاى بردبارى؛ همان که امیرالمؤمنین على علیه السلام آن را بسیار مهم مى شمارد و مى فرماید: «لاغِرَّ کَالْحِلْمِ؛ هیچ عزتى همانند حلم و بردبارى نیست«[11].
پرستار با کمک به بیماران، دعاى خیر آنان را بدرقه راهش مى سازد و این کلام نورانى حضرت صادق علیه السلام را ره توشه خویش مى کند که فرمود: »از بیماران خود عیادت کنید و از آنان درخواست دعا کنید؛ زیرا دعاى آنان، همانند دعاى فرشتگان است.« دعاى مستجابى که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وعده داده است که هنگام عیادت از مسلمان، نصیب عیادت کننده[12]
مى شود: «دُعاؤُکَ فیها مُسْتَجابٌ؛ دعاى تو در هنگام بیمارى مستجاب است«[13].
تأثیر ارزشمند پرستارى از بیمار، در گفتارى شفاف از رسول گرامى اسلام صلی الله علیه و آله نیز بیان شده که بسیار شنیدنى است:
مَنْ اَعانَ ضَعیفاً فى بَدَنِهِ عَلى اَمرِهِ اَعانَهُ اللَّهُ عَلى اَمْرِهِ وَ نَصَبَ لَهُ فىِ الْقیامَةِ مَلائِکَةً یُعینُونَهُ عَلى قَطْعِ تِلْکَ الْاَهْوالِ وَ عُبُورِ تِلکَ الخَنادِقِ مِنَ النّارِ، حتى لا یُصیبَهُ مِنْ دُخانِها وَ عَلى سَمُومِها وَ عَلى عُبُورِ الصِّراطِ اِلَى الجَنَّةِ سالِماً امِناً[14].
هر کس انسانى را که ناتوانى جسمى دارد یارى کند، خداوند او را در کارهایش یارى مى دهد و در قیامت فرشتگانى را مى گمارد تا او را در پیمودن مسیر هولناک قیامت و عبور از گودال هاى آتش کمک کنند، به گونه اى که از سموم آن آسیب نبیند و او را از صراط به سوى بهشت با سلامت و امنیت کامل، گذر مى دهند.
وظایف پرستارى
مواظبت از بیمار و رسیدگى به وى، سفارش همه پیشوایان دینى ماست. از این رو، مراقبت پى گیر از بیمار تا شفاى کامل آنان، امرى بایسته است. همراهى با بیمار در گرفتارى هاى طول درمان، افزون بر رفع نیازهاى جسمى، شادابى و نشاط روحى وى را نیز تأمین مى کند. رها ساختن بیمار و بى توجهى به او، چه بسا سلامت و حتى زندگى او را با خطر روبه رو مى کند. بر این اساس، حضرت صادق علیه السلام به هم سفر و همراه بیمار فرمود:
قُعُودُکَ عِنْدَهُ اَفْضَلُ مِنْ صَلواتِکَ فى الْمَسجِدِ[15].
نشستن تو نزد بیمار (و مراقبت از او)، بهتر و بالاتر از نماز خواندنت در مسجد است.
تلاش براى برطرف ساختن نیازهاى بیماران، پاداش بى شمارى نزد خداوند دارد. امام صادق علیه السلام در کلامى دیگر مى فرماید:
مَن سَعى لِمَریضٍ فى حاجةٍ قَضاها اَوْلَمْ یَقضِها، خَرَجَ مِنْ ذنوبِهِ کَیَومٍ وَلَدَتْهُ اُمُّهُ[16].
کسى که براى رفع نیازهاى بیمارى تلاش کند، خواه آن درخواست برآورده شود یا نشود، همانند روزى که از مادر متولد شده است، از گناهان پاک مى شود.
البته برآوردن خواسته هاى بیماران، پس از آگاهى کامل از چگونگى آن امکان پذیر است. بنابراین، پرستار باید در رفع نیازهاى جسمى، روحى، معنوى و اجتماعى بیمار تلاش کند و خود را به جاى او قرار دهد و آنچه را از راحتى و آسایش براى خود مى پسندد، در صورت ممکن براى او نیز در نظر بگیرد. حضرت امیر علیه السلام در سفارش به فرزند گرامى اش فرمود:
یا بُنّى اِجْعَلْ نَفسَکَ میزاناً فیما بَینَکَ وَ بیْنَ غَیرِکَ فَاَحِبِبِ لِغَیْرِکَ ما تُحِبُّ لِنَفسَکَ وَاکرَهْ لهُ ما تَکْرَهُ لَها[17].
پسرم! خویشتن را معیار و مقیاس قضاوت بین خود و دیگران قرار ده! پس آنچه را براى خود دوست مى دارى، براى دیگران دوست دار و آنچه را براى خود نمى پسندى، بر دیگران نیز مپسند.
امام خمینى؛ نیز در کلامى زیبا به همین معیار و محور مهم در کارها توجه کرده و فرموده است:
باز عرض مى کنم که با بیمار، بسیار با عطوفت باشید. از آن که خادم دم در است تا آن که پزشک است و پرستار رفتار، رفتار خوب و عطوفیت آمیز باشد. گمان کنید که خودتان مریض هستید و در یک مریضخانه رفته اید، از کارمندان، پزشکان و پرستار آنجا چه توقعى دارید؟ همان توقعى که خود شما از آنها دارید، سایر بیماران هم از شما دارند[18].
گاهى ممکن است پرستار پس از آگاهى به ذائقه بیمار و غذاى مورد علاقه او، به وى کمک کند، در این حال به پاس این کار نیک، پاداش هاى اخروى نیز متوجه پرستار مى شود؛ چنان که در روایتى از معصوم: هم بر این مطلب اشاره شده است:
مَنْ اَطْعَمَ مَریضاً شَهْوَتَهُ اَطْعَمَهُ اللَّهُ مِنْ ثِمارِ الجَنَّهِ[19].
کسى که به بیمارى بر اساس میل و اشتهایش غذا دهد، خداوند از میوه هاى بهشتى به او مى وراند.
این گونه پرستارى، در سیره عملى پیامبر گرامى اسلام صلی الله علیه و آله نیز با توجه به روایت امام على علیه السلام وجود داشته است که مى تواند الگویى مناسب براى پرستاران باشد:
فاطمه، دختر گرامى پیامبر خدا صلی الله علیه و آله، بیمار شد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله براى دیدار او آمد و نزد فاطمه نشستند و از حال او سئوال کرد. فاطمه در جواب گفت: من غذایى پاک و گوارا میل دارم.
پیامبر برخاست و از طاقچه اتاق ظرفى از کشمش و نان و کشک و خوشه اى انگور آورد و در مقابل فاطمه سلام الله علیها نهاد[20].
خواب و استراحت نیز براى بهبودى بیمار بسیار ضرورى است. بنابراین، فراهم آوردن محیطى مناسب و آرام و به دور از شلوغى، تأثیرى مطلوب بر سلامتى بیماران دارد.
نیازشناسى و تأمین خواسته بیماران
آدمى در کنار تأمین نیازهاى جسمانى، به نیازهاى تفریحى، مذهبى، آموزشى، روانى و عاطفى خود نیز باید پاسخ گو باشد. بیمارى که دستورها و آموزه هاى دینى با روح و جان او آمیخته شده است، با شنیدن صداى دل نشین اذان، در پى برآوردن تکلیف دینى خود برمى آید. کمک به بیمار در این امر، مى تواند در بهبودى او بسیار مؤثر باشد. برپایى مراسم مذهبى، مانند نماز و دعا و مناجات، به همان اندازه براى سلامت روحى بیمار مؤثر است که دارو و درمان براى تندرستى او کارساز است. بر این اساس، پرستار باید زمینه اجراى برنامه هاى عبادى، مانند وضوگرفتن، تیمم ساختن، پهن کردن سجاده، قبله یابى و غیر آن را فراهم کند تا بیمار به اطمینان و آرامش روحى برسد. البته پرستار نیز با این همراهى، از اجر معنوى بى نصیب نمى ماند. امام صادق علیه السلام مى فرماید: »هنگامى که پدرم (امام محمدباقر علیه السلام) بیمار بود، ایشان را در پارچه اى مى نهادند و براى وضو ساختن مى بردند«[21].
گاهى لازم است بیماران براى مراقبت هاى ویژه، خود نیز آموزش ببینند. از این رو، پرستاران باید تا آنجا که ممکن است، با بردبارى بیمار را با مراقبت هاى درمانى از خود آشنا سازند و به پرسش هاى آنان درباره اصطلاحات خاص پزشکى، با سخنانى که براى آنها قابل درک باشد، پاسخ دهند. در سیره عملى پیامبر، دادن چنین آموزش هایى به بیماران دیده مى شود؛ چنان که حضرت على علیه السلام مى فرماید:
چشم سلمان و ابوذر ناراحت شد. پس پیامبر به دیدار آن دو آمد. هنگامى که به آنها نظر کرد، به هر یک فرمود: مادام که به چشم درد مبتلا هستى، روى سمت چپ نخواب و تا خداوند بهبودى کامل به تو عطا نکرده است، خرما نخور[22].
تأمین نیازهاى روانى و عاطفى بیمار بسیار مهم است. بیمارى که از بستگان و خانواده خود جدا شده است و ایام را به تنهایى در بیمارستان سپرى مى کند، بیش از همیشه به برقرارى روابط عاطفى و انسانى نیاز دارد. حضرت امام خمینى؛ این نیاز را به درستى به پرستاران گوشزد مى کند و مى فرماید:
اینها (بیماران) احتیاج دارند به محبت، بیش از آنکه احتیاج به دوا دارند. یک مریضى که از خانه اش آمده است در بیمارستان، این مریض خودش را مثل اینکه یک غریب مى داند. اگر چنانچه این پرستارها با او با ملایمت، با رفتار انسانى، با محبت، مثل برادر و خواهر با او رفتار کنند، این حس غربت از او منفصل (جدا) مى شود و آرامش برایش حاصل مى شود و این آرامش روحى، در بهبود او کمک مى کند[23].
مهر و مداراى پرستاران
شناخت موقعیت بیمار و ناراحتى هاى روحى و جسمى و درک نیازهاى عاطفى او، اولین گام در برقرارى روابط دوستانه بین بیمار و پرستار است. روح اخلاق، عاطفه و حمایت، باید در همه رابطه ها و برخوردهاى پرستار با بیمار حاکم باشد. گاه پرستار با همدردى با بیمار و یا لبخندى آرام بخش، بهترین همنوایى و هدیه انسانى را به او مى دهد. تجربه نشان داده است که اگر بیماران به افرادى که از آنها مراقبت مى کنند، اعتماد داشته باشند، براى رهایى از درد به کمک ها و راه هاى درمانى کمترى احتیاج دارند. نمى توان به هیچ وجه روابط درمانى را جدا از روابط اخلاقى و عاطفى دانست و تنها به برخوردى خشک و بى روح بسنده کرد. پرستار باید با شناخت موقعیت ویژه درمانى بیمار و تحمل زودرنجى و حساسیت بالاى وى، خود را به زیور مدارا آراسته سازد.
بیمارى که از محیط خانه دور و با محیطى نامأنوس و افرادى ناآشنا روبه رو شده است، ترس از وضعیت بیمارى و گاه عمل جراحى، از او فردى نگران و ناهنجار ساخته است، حال بیش از هر زمان دیگرى به مدارا و همنوایى نیاز دارد. در این گونه موارد، بیمار براى رسیدن به تعادل روحى، صبر و مداراى پرستار را خواهان است. پرستار آرامش خود را به بیمار منتقل مى سازد و با این آسایش روحى، زمینه بهبودى بیمار را فراهم مى آورد. باید دانست که هرگونه نگرانى، ناهنجارى و پرخاشگرى، براى شدت یافتن بیمارى مؤثر است و پرستار، با تدبیر و اخلاق کریمانه خود مى تواند بیمار را از این گونه حالت هاى منفى در امان نگه دارد. توجه به این کلام امام على علیه السلام بسیار راهگشاست که فرمود: »الرِّفْقُ مِفْتاحُ النَجاح؛ نرم خویى و مدارا کردن با دیگران، کلید کامیابى و رسیدن به مطلوب است«[24].
مدارا، ناهنجارى هاى بیمار را برطرف مى کند و از یک بیمار تندخو و بى حوصله، فردى آرام و صبور مى سازد که مى تواند با آرامش خویش، در زدودن بیمارى از تن و جان خود کمک مؤثرى داشته باشد. از سوى دیگر، آدمى نیازمند مهر و محبت و دوستى است و این نیاز در بیماران بیش از دیگران است. بنابراین، از وظایف اخلاقى پرستاران، برقرارى رابطه سرشار از مهر و عطوفت با انسان هاى دردمند و بیمار است. امام صادق علیه السلام در توصیه اى به پرستاران مى فرماید:
النّاسُ رَجُلانِ مُبْتَلى و مُعافى فَارْحَمُوا المُبْتَلى وَ احْمَدوُا اللَّه عَلَى العافِیَةِ[25].
مردم دو دسته اند: یک دسته مبتلا (به بیمارى) هستند و دسته دیگر در سلامت به سر مى برند. بنابراین، نسبت به مبتلایان مهر بورزید و از آنان دلجویى کنید و بر عافیت و سلامتى، خداوند را سپاس گویید.
حضرت امام؛ نیز با دل سوزى تمام، خطاب به پرستاران مى گوید:
شما با این مریض ها، با این بیمارها، هرچه محبت بکنید و هر چه پرستارى مادرانه و خواهرانه و برادرانه و پدرانه بکنید، این در روحیه بیمار مؤثر است و براى خوب شدن و سرعت خوب شدن بیماران نیز مؤثر است و دربارگاه خداى تبارک و تعالى، خدمت به این جمعیت، خدمت به این بندگان خدا، بسیار ارزشمند است[26].
تأثیر هم نشینى و امیدوارى، بر سلامتى بیماران
اساساً انس و همدلى، از نیازهاى اولیه آدمى است که در نهاد و فطرت او نهفته شده است. هنگامى که انسان در زندگى عادى و طبیعى به سر مى برد، خواه ناخواه این نیاز او، با دوستان و نزدیکانش تأمین مى شود. اما در روزهاى بیمارى، این پرستاران هستند که کمبودهاى عاطفى آنان را با الفت و مهربانى خویش جبران مى کنند و بیمار را در پرتو حمایت هاى عاطفى تسکین مى دهند. پرستار با اظهار همدردى، خود را در کنار بیمار قرار مى دهد و هنگامى که بیمار مى بیند، دیگران به ویژه پرستاران از وى جدا نیستند و درد او را درد خویش مى شمارند، امید و آرامش رضایت بخشى را در خود احساس مى کند. غیر از بیمارانى که به بیمارى هاى واگیر مبتلا هستند، نباید از هم نشینى و هم صحبتى با دیگر بیماران پرهیز کرد. در روایتى آمده است:
مردى که مبتلا به آبله بود، بر پیامبر اکرم و اصحابش وارد شد و آنان مشغول غذا خوردن بودند. آن مرد هر جا نشست، حاضران از کنار او برخاستند، پس پیامبر او را نزد خود نشاند[27].
این دل جویى و هم نشینى پیامبر، مى تواند الگوى مناسبى براى رفتار ما در این گونه مواقع باشد. یکى دیگر از عواملى که به بیمار روحیه مى دهد و او را از نگرانى مى رهاند، امیدوار ساختن او به زندگى است. ناامیدى، شکست روحى و روانى آدمى را در پى دارد. از این رو، بر اطرافیان بیمار و به ویژه پرستاران است که او را به زندگى و بازیابى سلامتى امید بخشند و به این توصیه پیامبر رحمت عمل کنند که فرمود:
اذا دَخَلْتُم عَلَى المَریضِ فَنَفِّسُوا لَهُ فِى الاَجَلِ، فَاِنَّ ذلِکَ لا یَرُدُّ شیئاً و هُوَ یُطَیِّبُ النَّفْسَ[28].
هرگاه بر بیمار وارد شدید، او را به (سلامت و) طول عمر امیدوار سازید. گرچه این امیدوار ساختن، در قضا و قدر مؤثر نیست، ولى بیمار را دلخوش مى سازد و آرامش و تسکین او را موجب مى شود.
حضرت امام خمینى؛ نیز با تیزبینى و درایت مثال زدنى خود، به تأثیر امید آفرینى در بیماران توجه ویژه دارد و به پرستاران مى فرماید:
این نکته را باید در نظر داشته باشید که عطوفت به آنها و امید دادن به آنها و وعده سلامت به اذن اللَّه براى آنها، کمک مى کند به صحت آنها. این طور نباشد که به او گفته شود، تو خوب نمى شوى. همین در زود مردن او و در طولانى شدن مرض او کمک مى کند و با دل افسرده از این دنیا مى رود. لکن اگر به او امید دادید، محبت کردید، نوازش کردید، خدمت صادقانه کردید، با روى خوش خدمت کردید، به این مریض ها که افسرده اند اکثراً، اگر این طور باشد، بر فرض اینکه از این دنیا هم برود، با یک روح امیدوار و شیرین از این دنیا مى رود و این براى شما ارزشمند است[29].
بنابراین، پرستار باید بیمارى را بر مریض ناچیز و زودگذر جلوه دهد و ترس از خطر بیمارى را از دل و جان او بزداید و بیمار را به این سخن روان شناسانه پیامبر گرامى اسلام توجه دهد که فرمود:
لا بأسَ عَلَیْکَ طَهُورٌ اِن شاء اللَّهُ[30].
نگران بیمارى خود نباش. این بیمارى موجب پاک شدن تو از گناهان است، اگر خدا بخواهد.
آثار معنوى و ارزش بیمارى و تبریک بهبودى
توجه دادن بیمار به جنبه ها و آثار معنوى بیمارى، یکى دیگر از عوامل سرعت بخشى در بهبود بیماران است. تقویت روح معنوى بیمار و آماده سازى زمینه ارتباطى او با خداوند و ارواح پاک امامان معصوم: امرى لازم و مهم بر پرستار است. هنگامى که بیمار به قدرت بى منتهاى الهى پى مى برد و توجه خود را از اسباب هاى ظاهرى قطع مى کند و خود را در دریاى بى کران لطف و رحمت الهى شناور مى بیند، پرستار با ایجاد فضاى روحانى ذکر، دعا، مناجات و توسل مى تواند روح معنوى بیمار را قوت بخشد و بیمار با اتکا به خداوند و توسل به اهل بیت: صحت و شفاى خود را طلب کند. امام صادق علیه السلام مى فرماید:
ذِکْرُنا اَهْلَ الْبَیتِ شِفاءٌ مِنْ الوَعْکِ وَالْأَسْقامِ وَ وَسْواسُ الرَّیْبِ[31].
یاد ما اهل بیت، شفاى از تب، بیمارهاى و تردید است.
آگاه کردن بیمار به پاداش هاى خداوند به وى پس از تحمل مریضى، تحمل درد و رنج را براى او آسان مى کند تا به گشایش گرفتارى روح و جسم خود با شفا یافتن از بیمارى، امیدوار شود. وجود بیمار پس از سپرى کردن بیمارى، مانند زمینى است که پس از باران بهارى، با طراوت و زیبا مى شود و در خود احساس آرامش و دل زندگى مى کند. امام معصوم: به فایده هاى بیمارى، این چنین اشاره مى کند:
مؤمن هرگاه به تب مبتلا شود، گناهانش همچون برگ درخت فرو مى ریزد و هر زمان که در بستر بیمارى ناله کند، ناله او تسبیح (سبحان اللَّه گفتن) است و فریادش تهلیل (لا اِله الاّ اللَّه گفتن) است و پهلو به پهلو شدنش در بسترى بیمارى، همانند کسى است که با شمشیر خود در راه خدا جهاد مى کند. بنابراین، اگر به سلامت به جمع برادران مؤمن و دوستانش باز گردد و به بندگى خدا روى آورد، از گناهان پاک شده است. پس خوشا به حال او، اگر در آن حال به گناه روى نیاورد و واى بر او، اگر دوباره به گناه روى آورد و [البته] عافیت و تندرستى، نزد ما اهل بیت، از بیمارى محبوب تر است[32].
امام سجاد علیه السلام نیز پس از شفاى بیماران به دیدار آنان مى رفت و مى فرمود: »پاکى از گناهان گواراى تو باد! عمل خویش را از سر گیر«[33].
همچنین، نقل شده است که امام مجتبى علیه السلام به مردى که تازه از بستر بیمارى برخاسته بود، چنین فرمود:
خداوند تو را مورد توجه خود قرار داده، پس او را فراموش مکن و همواره به یاد او باش. خداوند از گناهان تو در گذشت، پس او را شکر گزار[34].
نبایدهاى اخلاقى پرستاران
یکى از کارهایى که ممکن است آرامش خاطر را از بیماران بگیرد و نگران شان کند، به زبان آوردن استرجاع، یعنى ذکر «انّا للَّه و انا الیه راجعون» است. گفتن این ذکر نزد بیمار، به او القا مى کند که بیمارى او خطرناک و امید به سلامتى در او ضعیف است. گفته مى شود امام باقر علیه السلام همواره این ذکر را از مبتلایان به رنج و محنت، پنهان نگه مى داشت[35].
بیمار براى اینکه از شدت بیمارى خودآگاه شود، آن را در آیینه نگاه دیگران جست وجو مى کند. گاهى نگاه اطرافیان و پرستاران، از روى خشنودى و خرسندى است و گاه آمیخته با تأسف و نگرانى. این دو نوع نگاه، تأثیرى متفاوت بر روحیه بیمار دارد؛ نگاه آمیخته با رضا او را امیدوار و نگاه تأثربرانگیز، او را مضطرب و ناامید مى سازد. از این رو، امام صادق علیه السلام مى فرماید:
لا تَنْظُرُا اِلى اَهْلِ البَلاءِ فَاِنّ ذلِکَ یَحزُنُهُمْ[36].
به اهل بلا و کسانى که مبتلایند، نگاه (غیرعادى) نکنید که موجب حزن و اندوه آنان مى شود.
به آهستگى سخن گفتن در حضور بیمار نیز حساسیت ها و دقت او را به سوى نجوا کنندگان جلب مى کند و مى پندارد ناگفتنى هایى در مورد بیمارى او وجود دارد که اطرافیان نمى خواهند وى از آن آگاه شود. به همین خاطر دچار دلهره و ناراحتى مى شود. امام صادق علیه السلام مى فرماید:
هرگاه تعداد افراد به سه نفر رسید، نباید دو نفر آنان نجوا کنند و گفت وگوى خود را از نفر دیگر پنهان بدارند؛ چرا که این گونه گفت وگو موجب اندوه آن شخص مى شود و او را مى آزارد[37].
از دیگر مواردى که رعایت آن نزد بیماران ضرورى است، نخوردن غذاهایى است که بیمار از تناول کردن آنها پرهیز شده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز در روایتى از این عمل نهى فرموده است:
نَهى رَسُول اللَّه صلی الله علیه و آله أنْ یَأکُلَ العائِدُ عِنْدَ العَلیلِ فَیُحبِط اللَّهُ اَجْرَ عِیادتِهِ[38].
پیامبر خدا از اینکه عیادت کننده در برابر بیمار چیزى بخورد، نهى فرموده و آن را موجب از بین رفتن اجر عیادت دانسته است.
بى گمان، پرستاران زمان زیادى را در بیمارستان و در کنار بیماران به سر مى برند. بنابراین، باید هنگام خوردن و آشامیدن، این توصیه مهم رسول گرامى اسلام را در دستور کار خویش قرار دهند و دور از چشم بیماران، غذاهاى مخصوص و دلخواه خود را مصرف کنند.
نکته آخر اینکه، رازدارى و پنهان نگه داشتن اسرار دیگران بسیار مهم است. به طور طبیعى در دوران بیمارى، چنان است تا حدود زیادى مسائل پنهانى بیمار براى درمان گران او آشکار مى شود. آنها دوست ندارند که دیگران نیز از اسرارشان آگاه شوند و این پرستاران و پزشکانند که در حفظ این ناگفته هاى شخصى بیماران وظیفه اى خطیر بر عهده دارند. آنان باید توجه کنند که اسلام حتى افشاى اسرار کسانى را که از دنیا رفته اند نیز نمى پسندد، تا چه رسد به کسانى که هنوز در این دنیا به سر مى برند. امام صادق علیه السلام مى فرماید:
کسى که میتى را غسل دهد، پس او را پوشاند و اسرار او را کتمان کند و براى دیگران بیان نکند، همانند زمانى که از مادر زاییده شده است، از گناهان پاک مى شود[39].
امام کاظم علیه السلام نیز کسى را که راز برادر مسلمان خود را بپوشاند، روز قیامت در سایه عرش الهى مى بیند[40].
سپاسگزارى بیمار از پرستار
در برخوردهاى اجتماعى، یکى از عوامل محبت آفرین، سپاس گزارى و حق شناسى است. از آنان که در »خوب شدن« ما سهمى داشته اند و آنان که در گرفتارى ها به کمک مان مى شتابند و در بلاها با ما همدردى مى کنند، باید به گونه اى شایسته تقدیر شوند. فرهنگ قدردانى و تشکر از خوبى ها و نیکوکاران، از آموزه هاى اسلام و برنامه هاى دینى است و هر چه این عمل فراگیرتر شود، نیکوکارى نیز ادامه مى یابد. از حضرت على علیه السلام روایت است که فرمود:
بر عهده کسى که به او انعام و احسانى شده، این است که به خوبى و به شایستگى، بر نعمت دهنده نیکى کند و نعمت و احسان او را جبران نماید. اگر از جبران عملى ناتوان بود، با ستایشى شایسته و ثنایى نیک برخورد کند. اگر از ستایش زبانى هم ناتوان بود، حداقل نعمت را بشناسد و به نعمت دهنده محبت داشته باشد. اگر این را هم ندارد و نتواند، پس شایسته آن نعمت نیست[41].
از حضرت رضا علیه السلام هم در کلامى آمده است:
من لم یَشکُر المُنْعِمَ مِنَ المخلوقینَ لَم یَشکُر اللَّهِ عزّوجل[42].
هر کس مخلوق هاى نعمت دهنده را سپاس نگوید، خدا را سپاس نگفته است.
به تعبیر مولانا:
شکر او شکر خدا باشد یقین چون به احسان کرد توفیقش قرین
و به فرموده امام کاظم علیه السلام:
خداوند بنده سپاس گزار را دوست مى دارد. در قیامت، خداوند به برخى از بندگانش خطاب مى کند: «آیا نسبت به فلانى سپاس و تشکر کردى؟» مى گوید: پروردگارا! من تو را شکر کردم. خداوند مى فرماید: «اگر او را تشکر نکرده اى، پس مرا هم تشکر نکرده اى«[43].
همچنین بر ماست که توصیه امام سجاد علیه السلام در رساله الحقوق را از یاد نبریم. ایشان در مورد حق کسى که بر ما نیکى کرده است، مى فرماید:
حق کسى که صاحب نیکى بر توست، این است که سپاس گزار او باشى و کار نیک او را یاد کنى و خالصانه بین خود و خدایت در حق او دعا کنى و گفتار نیک درباره او داشته باشى. اگر چنین کنى در نهان و آشکار، او را سپاس گفته اى و اگر هم روزى قدرت بر جبران داشته باشى، نیکى او را باید جبران کنى.
چه خوب است که همیشه گله و انتقاد از بدى ها و نارسایى ها در دستور کار ما نباشد، بلکه چشم نیک بین هم داشته باشیم و از خوبى ها و خوش رفتارى هاى خدمت گزاران، به ویژه در محیط بیمارستان ها نیز به هر زبانى که مى توانیم، تشکر کنیم و به روایت امام صادق علیه السلام عمل کنیم که فرمود:
اُشکُر مَن اَنْعمَ علیک، وَ انعِم عَلى مَن شَکَرکَ فاِنّه لازوالَ لِلنَّعماءِ اذا شُکِرتْ وَ لا بَقاءَلَها اِذا کُفِرَتْ والشُّکر زیادةٌ فى النِّعَمِ و امانٌ من الغِیرَ[44].
نسبت به کسى که بر تو نعمتى داده، سپاس گزارى کن و نسبت به کسى که از تو سپاس گزارى کرده، احسان و انعام کن؛ چرا که اگر نعمت ها سپاس شود، زوال نمى پذیرد و اگر ناسپاسى شود، دوام نمى یابد. شکر و سپاس، موجب افزایش نعمت ها و ایمنى از تغییر و دگرگونى است.
داشتن زبان تقدیر و تشکر، نرم کننده دل ها، افزاینده عواطف و زداینده کدورت ها و دشمنى هاست.
[1] . اسحاقی؛ سید حسین؛ مجله طوبی؛ مرداد 1385، شماره 8 (با اندکی تغییر و تصرف)
[2] صحیفه نور، ج 12، ص 82
[3] کلینى، اصول کافى، ج 3، ص 285
[4] بحارالانوار، ج 76، ص 368
[5] سیره ابن هشام، ج 3، ص 250
[6] مغازى، واقدى، ج 1، ص 248
[7] بحارالانوار، ج 12، ص 230
[8] صحیفه نور، ج 12، ص 81
[9] محمد محمدى رى شهرى، میزان الحکمة، دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، 1367، چ 2، ج 2، ص 444
[10] بقره: 195
[11] نهج البلاغه، ترجمه: محمدجعفر امامى و محمدرضا آشتیانى، مؤسسه مطبوعاتى هدف، 1367، چ 7، حکمت 113
[12] بحارالانوار، ج 81، ص 219
[13] همان، ص 185
[14] همان، ج 75، ص 21
[15] وسائل الشیعه، ج 9، ص 400
[16] همان، ج 2، ص 643
[17] نهج البلاغه، ج 3، ص 70
[18] صحیفه نور، ج 18، ص 174
[19] بحارالانوار، ج 81، ص 224
[20] همان، ج 43، ص 77
[21] میزان الحکمه، ج 9، ص 131
[22] بحارالانوار، ج 62، ص 146
[23] صحیفه نور، ج 12، ص 82
[24] میزان الحکمه، ج 4، ص 157
[25] بحارالانوار، ج 78، ص 284
[26] صحیفه نور، ج 14، ص 267
[27] بحارالانوار، ج 73، ص 206
[28] همان، ج 81، ص 225
[29] صحیفه نور، ج 18، ص 172
[30] صحیح بخارى، بیروت، داراحیاء التراث العربى، ج 7، ص 153
[31] بحارالانوار، ج 81، ص 203
[32] همان، ص 205
[33] همان، ص 186
[34] همان، ج 78، ص 106
[35] ابن قتیبه، عیون الاخبار، ج 2، ص 208
[36] بحارالانوار، ج 75، ص 16
[37] میزان الحکمه، ج 10، ص 14
[38] بحارالانوار، ج 81، ص 228
[39] وسائل الشیعه، ج 2، ص 692
[40] شیخ عباس قمى، سفینة البحار، دار الاسوه، 1444 ه’. ق، ج 7، ص 436
[41] بحارالانوار، ج 68، ص 50
[42] میزان الحکمة، ج 5، ص 153
[43] اصول کافى، ج 2، ص 99
[44] بحارالانوار، ج 68، ص 55