چکیده
مسجد با ایجاد روحیه انقلابی، زمینه مساعدی برای شکل گیری نهضت های اسلامی بر علیه قدرت های ضد دینی به وجود می آورد. در صدر اسلام مسجد، مرکز نهضت سیاسی پیامبر بود و حرکت گسترده و انقلابی پیامبر، از مسجد هدایت و فرماندهی می شد. پس از آن نیز در طول تاریخ اسلام، حرکت ها و نهضت های آزادی بخش و مقدسی همچون نهضت سربداران در قرن هشتم هجری، نهضت تنباکو و جنبش مشروطه، از مسجدها ریشه گرفت و فریاد بیدارباش و حرکت مردمی از بالای منابر سر داده شد. در طول تاریخ انقلاب اسلامی نیز مساجد محل ارشاد و هدایت نیرو های مؤمن و متعهد، خاستگاه تظاهرات مردمی بر ضد طاغوت بود که به حاکمیت جمهوری اسلامی در ایران انجامید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز مساجد با وجود همه دسیسه ها و حیله های گوناگون دشمنانِ داخل و خارج، در برقراری نظم و امنیت (از راه ایجاد کمیته ها و انتظامات محلّی و گشت شبانه) جمع آوری کمک های نقدی و جنسی مردم و ارسال آنها به جبهه های جنگ و خانواده های مستمند، تشکیل شرکت های تعاونی، برگزاری انتخابات، تشکیل کلاس های عقیدتی و معارف اسلامی، مبارزه با دسیسه ها و سمپاشی های گروهک ها و پس مانده های رژیم پهلوی، آموزش نظامی نیرو های مردمی و غیره، در استمرار انقلاب و ارزش های اسلامی نقش بسیاری داشته است.
این موارد می تواند به عنوان الگوئی مناسب در سایر نهضت های اسلامی نیز استفاده گردد و آنها را به پیروزی نهائی نائل گرداند. در این نوشتار با پرداختن به سه حیطه ی مربوط به هم، موضوع «نقش مساجد در پیروزی انقلاب اسلامی ایران به عنوان الگو برای سایر نهضت ها» ، بررسی می گردد:
1- تاثیر انقلاب اسلامی بر سایر نهضتها
2- نقش مسجد در پیروزی انقلاب اسلامی
3- راهکارهای الگوگیری نهضتهای اسلامی از نقش مساجد در پیروزی انقلاب اسلامی ایران
واژگان کلیدی: مسجد، انقلاب اسلامی ایران، نهضت های اسلامی، حضرت امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری.
مقدمه
بی شک افکار عمومی، حجم گسترده و مؤثری از جامعه را تشکیل می دهند و بر جریان های سیاسی کشور بسیار اثر می گذارند. جهت دهی و هدایت این توده بزرگ، در سلامت کلی جامعه و سرعت دهی آن به سمت پیشرفت، نقش تعیین کننده ای دارد. بسیاری از جریان های منحرف سیاسی، از فعالیت های اغفال گرایانه سرانی سرچشمه می گیرد که افکار عمومی را به تباهی کشانده اند و این انحراف، سبب سال ها عقب ماندگی شده است. مسجد به عنوان پایگاه اجتماع مسلمانان و خواص جامعه، همچون امام جماعت، فضای مناسبی برای روشن کردن اندیشه مردم است. شیوه عمومی پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله وسلم)چنین بود که با دیدن مشکلات فکری و ناهنجاری های اجتماعی در مسجد حضور می یافت و با ایراد سخنرانی به روشن ساختن افکار عمومی می پرداخت. این سخنرانی ها معمولاً پس از نماز جماعت انجام می گرفت. هرگاه حادثه ای مهم رخ می داد، مردم با شنیدن ندای الصلاة جماعة در مسجد گرد می آمدند و پیامبر برای آنان سخن می گفت. پس از پیامبر نیز موارد گوناگونی یافت می شود که سران کفر و نفاق، افکار عمومی را به شدت منحرف کرده اند که دست آورد آن در طول تاریخ باقی مانده و مسجد در این جریان ها به خوبی در جهت بیدار کردن افکار عمومی فعالیت کرده است. پی آمد این بعد از مسجد آن است که مسلمانان، خانه خدا را پناهگاه خویش به شمار می آورند و به آن به چشم خانه ای که روشنگر حق و پشتیبان عدالت است می نگرند . ( رضائی ، 1382، صص 44-42)
بر مسلمانان عصر حاضر ـ که عصر بیداری و بازگشت به خویش است ـ فرض و لازم است که فرهنگ مسجد را احیا و زنده کنند و این مراکز روحانی و فرهنگی و عبادی را با همان منزلت واقعی و ماموریت اصلی و فلسفه حقیقیاش مطرح سازند، و نیز حوزه های علمیه و دانشگاه های ممالک اسلامی را با روح توحیدی، و تفکر مبتنی بر خداپرستی و عقیده به مبدأ و معاد و نه بر اساس شرک و کفر و الحاد و اندیشهی صرفاً مادی، تجدید سازمان کنند؛ در غیر این صورت، مساجد خلوتتر و بیرونقتر و دانشگاه ها بیمحتواتر خواهد شد و در نتیجه دشمنان اسلام و مسلمین و ایادی پست و جیرهخوار آنان به اغراض پلید و شیطانی خود بیش از گذشته دست خواهند یافت و ملل مسلمان را بیش از پیش به خاک سیاه خواهند نشاند. ( نبوی ،1383، ص55)
ملت های مسلمان همواره حرکت های انقلابی و نهضت های ر های ی بخش خود را از مساجد آغاز کردهاند؛ مساجد همواره کانون های الهام بخش برای مردم ظلم ستیز بوده است، به خصوص در تاریخ نهضت های اسلامی که در ایران شکل گرفته است به طور قطع هستهی مرکزی همهی آنها در مساجد تکوین یافته است.
در صدر اسلام، حرکت ها از مسجد آغاز و در مسجد سازماندهی میشد و نیروها از مسجد بسیج میشدند، به این ترتیب نهضت و انقلاب همواره با مسجد،پیوندی استوار و جاودانه دارد.
با الهام از این تفکر بنیادی اسلامی، ملت مسلمان ایران در جریان «انقلاب اسلامی»، بویژه در سال قبل و بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب، با تأکید حضرت امام خمینی بر حضور فعال در مساجد، مسجدها حالتی سر نوشت ساز یافت و به دوران صدر اسلام بازگردانیده شد و روحانیت مبارز در سنگر محراب و منبر به تبیین تفکر سیاسی اسلام و نشر اهداف نهضت و افشاگری در زمینهی فجایع رژیم ستمشاهی و آثار شوم سلطهی خارجی و توطئه های استکبار جهانی به ویژه آمریکا و صهونیسم پرداخت،و با بازگو کردن بیانیه ها و اعلامیه ها و سخنان رهبر اسلام، آگاهی مردم را دربارهی آرمان های اسلامی و فجایع رژیم شاه رشد و تعمیق بخشید. مساجد در سراسر ایران موقعیتی سازنده و جایگاهی مقدس پیدا کرد و جاذبیت و مرکزیت سیاسی و عبادی خود را باز یافت، با این تحول عمیق، که خود بازگشتی به دوران شکوهمند صدر اسلام و سیرهی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم)و امیر المؤمنین (علیه السلام) بود، نقش سرنوشت سازی در ایجاد وحدت و یکپارچگی طبقات گوناگون ملت و همدلی نیرو های انقلابی در مسیر اهداف و آرمان های مقدس انقلاب اسلامی، ایفا کرد.
( حلبی ،1384، صص 66-65) مسلما این امر می تواند در سایر نهضت های اسلامی به عنوان الگویی از انقلاب اسلامی به کار رود که در این نوشتار به آن پرداخته می شود.
تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر سایر نهضتها
انقلاب اسلامى ایران یکى از بزرگترین ، عمیق ترین و وسیع ترین جنبش هاى اسلامى است که آثار آن تا حدى با نتایج انقلاب جاوید کربلا قابل مقایسه است . اگر چه این انقلاب برآیند و ماحصل جنبش هاى اسلامى گذشته به شمار مى رود ولى خود به عنوان یک انقلاب کبیر، آثار مختلفى را پدید آورده است . بخشى از نتایج آن را مى توان در پیدایى ، تحرک بیشتر، تغییر هدف ها ، تعویض روش ها در برخى نهضت هاى اسلامى مشاهده کرد..
در پاسخ به این سؤ ال که چرا انقلاب اسلامى ایران بر نهضت هاى اسلامى معاصر تاثیر گذاشته است ؟ مى توان به موارد مشترک فراوان موجود بین انقلاب اسلامى ایران و نهضت هاى اسلامى معاصر اشاره کرد. این وجوه مشترک تاثیر متقابل انقلاب اسلامى و نهضت هاى اسلامى را فراهم آورده است . برخى از این زمینه ها عبارتند از:
علاوه بر آن نهضت هاى اسلامى استمرار معاصر حیات خود را مدیون انقلاب اسلامى اند. زیرا انقلاب اسلامى ایران به اسلام و مسلمانان حیاتى تازه بخشید، آنها را از عُزلت و حقارت نجات داد، بر ناتوانى مارکسیسم ، لیبرالیسم و ناسیونالیسم در اداره و هدایت مسلمانان مُهر تاءیید زد و اسلام را به عنوان تنها راه حل براى زندگى سیاسى مسلمین مطرح ساخت . بنابراین موجودیت و هستى سیاسى نهضت هاى اسلامى معاصر به انقلاب اسلامى وابسته است . این امر زمینه هاى لازم براى تاءثیر انقلاب اسلامى را فراهم آورده است . (حلبی ،1384، صص 70-69)
تکیه و تاکید انقلاب اسلامى ایران و رهبرى آن بر لزوم وحدت همه قشرها و همه مذهب ها در نیل به پیروزى در صحنه داخلى و خارجى ، زمینه دیگر گرایش نهضت هاى اسلامى معاصر به سوى انقلاب اسلامى است . زیرا انقلاب اسلامى ایران به تاسى از اسلام ناب محمدى هیچ تفاوتى بین مسلمانان سیاه و سفید ، اروپایى و غیر اروپایى قائل نیست ، بر جنبه هاى اختلاف برانگیز در بین مسلمین پاى نمى فشارد. بلکه با ایجاد دارالتقریب مذاهب ، برپایى روز قدس و صدور فتواى تاریخى علیه سلمان رشدى و برگزارى هفته وحدت در جهت اتحاد مسلمین گام برداشته است . به همین دلیل طیف گسترده اى از گروه هاى غیرشیعى وحتى نهضت هاى آزادی بخش غیر اسلامى ، انقلاب اسلامى ایران را الگو و اسوه خود قرار داده اند.
یکى از مهم ترین دستاوردهاى انقلاب اسلامى ایران ، تجدید حیات اسلام در جهان است . حضرت آیت الله خامنه اى مقام عظماى ولایت در این باره مى فرماید:
« علیرغم گذشت بیش از یکصدوپنجاه سال از برنامه ریزى مُدرن و همه جانبه علیه اسلام ، مسلمانان به شخصیت و هویت واقعى خود پى برده اند.» (خامنه ای ،1387، ص 90)
این تجدید حیات آثار مختلفى را براى جنبش هاى اسلامى به ارمغان آورده است . یکى از این آثار ، انتخاب اسلام به عنوان بهترین و کامل ترین شیوه مبارزه است . چنین رویکردى به معناى کنار گذاشتن اندیشه هاى غیر مذهبى به ویژه ناسیونالیسم ، لیبرالیسم و کمونیسم و دور ریختن اندیشه جبرى بودن سرنوشت انسان بود که در نجات ملل اسلامى از چنگالِ استبداد داخلى و خارجى ناتوان بودند. به عنوان مثال به عقیده شیخ عبدالله شامى یکى از رهبران مبارز فلسطینى : « پس از انقلاب اسلامى ایران ،مردم فلسطین دریافتند که براى آزادى ، به قرآن و تفنگ نیاز دارند.»
روى آوردن به مبارزه بر اساس اسلام ، تنها نتیجه تجدید حیات اسلام نیست ، بلکه در این رویکرد جدید بر پایه (اسلام تنها راه حل ) برداشت نوین و تازه اى از اسلام صورت گرفته است که در آن مسلمین به ایستادگى ، مقاومت و پافشارى براى نیل به حقوق خویش تشویق شده اند. البته این ستیزه جویى صرفاً به معناى روى آوردن به اسلحه نخواهد بود، چون در آن شیوه هاى مسالمت آمیز مشابه آنچه حزب اسلام گراى رفاه برگزیده است ، نیز دیده مى شود.
نظام اسلامى که پس از پیروزى انقلاب اسلامى در ایران شکل گرفت ، به صورت بهترین الگو و مهم ترین خواسته سیاسى مبارزانِ مسلمان درآمده است . این مساله در اساسنامه گفتار و یا عمل سیاسى آنان به شکل هاى مختلفى مشاهده مى شود.
علاقه جنبش گران مسلمان به ایجاد حکومت اسلامى به سه صورت عمده ابراز شده است .
اول: برخى از گروه هاى اسلامى به صورت آشکار خواهان استقرار حکومت اسلامى در کشورشان شده اند، و آن را در اساسنامه (مجلس اعلاى انقلاب اسلامى عراق ) و یا در اعلامیه هاى خود (حزب الدعوه ) و ... مطرح کرده اند. البته برخى از نهضت هاى اسلامى (مانند کشمیر و افغانستان ) دستیابى به استقلال سیاسى را اولین هدف سیاسى خود قرار داده اند.
دوم: بعضى از گروه هاى اسلامى دیگر با طرح لزوم اجراى شریعت اسلامى (مانند نهضت جمعیت ارشاد اسلامى مصر ) ، تاءکید بر جمهورى اسلامى ایران به عنوان تنها راه حل (مانند اخوان المسلمین مصر)ترجمه کتاب حکومت اسلامى امام خمینى (ره ) (مانند الیسار الاسلامى مصر) و ... علاقمندى خود را براى برپاکردن یک حکومت اسلامى ابراز کرده اند.
سوم: برخى از نهضت هاى دیگر اسلامى ، خویش را از دایره تنگ ناسیونالیسم خارج کرده و خواهان برپایى یک نظام اسلامى بر پایه امت واحد مسلمان از خلیج فارس تا اقیانوس اطلس شده اند(مانند رابطه الدعوه الاسلامیه )در الجزایر و یا این که بر اساس اصل ولایت فقیه از رهبرى انقلاب اسلامى ایران پیروى مى کنند. گروه اخیر نیز دو دسته اند، دسته اى که از لحاظ عقیدتى و مذهبى خود را مقلّد رهبرى انقلاب اسلامى ایران مى دانند (مانند جنبش امل در لبنان ) و دسته اى که هم از لحاظ سیاسى وهم مذهبى از رهبران انقلاب اسلامى ایران پیروى مى کنند. (مانند حزب الله لبنان ).
برخى صرفاً از طریق اقدام قهرآمیز ، مسلحانه مانند (حزب الله حجاز) و کودتا (مانند بحرین )در صدد نابود کردن رژیم حاکم هستند. در نقطه مقابل گروه های ى قرار دارند که شرایط فعلى را براى دست زدن به اقدامات مسلحانه مساعد نمى دانند و با توسل به شیوه هاى مسالمت آمیز ازقبیل شرکت در انتخابات پارلمانى در پى تغییر نظام موجود هستند (مانند حزب اسلام گراى رفاه )، امّا گروه هاى دیگرى هم وجود دارند که به هر دو روش پایبندند. حزب الله لبنان نمونه اى از این گروه است که در مصاف با اسرائیل و حکومت مارونى لبنان و استقرار حکومت اسلامى به دو روش متمایز جنگ وانتخابات مجلس روى آورده است .
برخى از گروه هاى اسلامى تولد و موجودیت خود را مدیون انقلاب اسلامى اند. این گروه ها دو دسته اند، دسته اى که از یک جنبش اسلامى غیر فعال پیشین منشعب شده اند، (مانند امل اسلامى از جنبش امل ) و دسته اى که وابسته به جنبشى نبوده اند ، بلکه موجود و پدیده اى جدیدند (مانند نهضت اجراى فقه جعفرى پاکستان )؛ اگر چه دسته اخیر بیش از دسته نخست ، مدافع و متاءثر از انقلاب اسلامى است ، امّا همه این گروه ها در دفاع از انقلاب اسلامى ایران ، پیروى از رهبرى آن و نیز الگو قرار دادن آن اشتراک نظر دارند.
بعضى دیگر از گروه هاى اسلامى به تاءثیر از تجدید حیات اسلام که از ثمرات انقلاب اسلامى ایران در قرن اخیر است ، از حالت رکود ، رخوت و انفعال خارج شده اند و با نیرو و سازمان دهى جدیدى به مبارزه نظامى و سیاسى علیه حکومت و دولتهاى حاکم پرداخته اند. بخشى از این گروه ها صرفاً به افزایش حجم فعالیت هاى خود اقدام کرده اند و در روند مبارزه به شیوه هاى مسالمت آمیز توجه دارند. بخشى دیگر بر شدت و حجم تلاش هاى ضد دولتى خود افزوده اند و با تکیه بر روش هاى مسلحانه در صدد نابودى رژیم هاى حاکم هستند. سازمان انقلاب اسلامى جزیرة العرب از گروه نخست و جبهه اسلامى سوریه از گروه دوم محسوب مى شوند.(صدیقی ،1375،صص 89-78)
انقلاب اسلامى ایران در تحرک سیاسى آن دسته از جنبش هاى به ظاهر اسلامى که هیچ گونه عُلقه اى به انقلاب اسلامى ندارند هم مؤ ثر بوده است . این گروه ها که به منظور مقابله با انقلاب اسلامى تولد و گسترش یافته اند. با کمک دولت ها و اشخاص مخالف انقلاب اسلامى و به ویژه با پشتیبانى و حمایت مالى دولت پادشاهى عربستان سعودى شکل گرفته اند. وهابیت در پاکستان ، ساف در فلسطین اشغالى ، سازمان پیکار اسلامى در عراق ، نمونه های ى از این گروه ها به شمار مى روند. به همین جهت بعد از پیروزى انقلاب اسلامى صف اسلام سازشکار (اسلام آمریکایى ) از صف اسلام ناب محمدى (صلی الله علیه وآله وسلم ) کاملاً جدا شده است .
انقلاب اسلامى ارزش هاى فرهنگى نوینى را در مبارزه سیاسى نهضت هاى اسلامى مطرح کرده است .یکى از این ارزش ها گرایش به جهاد است . نهضت هاى اسلامى پس از انقلاب اسلامى ایران ، جهاد ، شهادت و ایثار جان را به عنوان اصول اساسى پذیرفته اند و به آن با دیده تکلیف و فریضه دینى مى نگرند. در نتیجه آن را به شکل هاى مختلف چون عملیات شهادت طلبانه (مانند فلسطین ) و مبارزه مسلحانه و جنگ (مانند افغانستان ) به کار گرفته اند. بدین سان واژه جهاد جایگزین کلماتى چون نضال و کفاح (مبارزه و پیکار ) شده است . دریافته اند که اسلام توانایى بسیج توده هاى مردم را دارد. بر این اساس نهضت هاى اسلامى از اتکا به قشر روشنفکر، به سوى مردم گرایش یافته اند و در نتیجه پایگاه مردمى خود را گسترش داده اند. به عقیده دکتر حسن الترابى رهبر جبهه اسلامى سودان : « انقلاب اسلامى ، اندیشه (کارِ مردمى و استفاده از توده هاى مردم ) را به عنوان هدیه اى گرانبها به تجارب دعوت در جهان اسلام عطا کرده است .» (اشرف زاده، 1374،ص 112)
گرایش به اندیشه کار مردمى ، نهضت هاى اسلامى را به سوى وحدت طلبى مذهبى و قومى سوق داده است . به عنوان مثال نهضت هاى اسلامى را از اختلاف و تفرقه دور ساخته و آنها را از تشکیلات قوى تر ، امکانات وسیع تر ، حمایت گسترده تر و پایدارى بیشتر برخوردار ساخته است . شکل دیگر تاءثیر انقلاب اسلامى ایران بر نهضت هاى اسلامى معاصر ، به تقلید شعارهاى انقلاب اسلامى از سوى جنبش گران مُسلمان بر مى گردد. شعارهاى آزادى ، استقلال ، جمهورى اسلامى ، نه شرقى و نه غربى ، مرگ بر آمریکا که از شعارهاى اساسى انقلاب اسلامى ایران است ، از سوى جنبش گران اسلامى به کار گرفته مى شود. به عنوان مثال شعار مردم مسلمان معترض ترکیه قبل از کودتاى 1359 ه . ش ./ 1980 م . آن کشور ، استقلال ، آزادى و جمهورى اسلامى بود. شهروندان کابل بر فراز بام هاى منازل خود فریاد الله اکبر سر مى دادند، در پلاکاردهاى مسلمانان مصر شعار لاشرقیه و لاغربیه دیده مى شود، مردم کشمیر در راهپیمایى دویست هزار نفرى سال 1369 ه . ش . شعار الله اکبر و خمینى رهبر را مى دادند. در واقع همانطورى که رهبر انقلاب اسلامى حضرت آیت الله العظمى خامنه اى فرموده اند: « فریاد الله اکبر مردم الجزایر بر پشت بام ها درس گرفته از ملت انقلابى ایران است .» ( خامنه ای ،1380، ص 133)
انقلاب اسلامى ایران به عنوان نهضتى الهى، فراگیر و مبتنى بر مدار فطرت پاک بشرى، توانست اهمیت قدرت دین ومذهب را به منصه ظهور رساند و به عنوان انقلابى در ارزشها و هنجارها به فرهنگ سازى در عرصه داخلى، منطقهاى و بین المللى مبادرت نماید. این نهضت فرهنگى توانست ایجاد کننده یک فضاى گفتمانى باشد که خرده گفتمانها را در درون خود حل سازد و ضمن مفهوم سازى و باز سازى فکرى و اندیشهاى، فرهنگ نوینى را رقم زند که بر مردم سالارى دینى، احیاى تفکر اسلامى، جهان گرایى تمدن اسلامى، محوریت فعالیت فرهنگى، تقویت جنبشهاى جدید اجتماعى و فرهنگ استکبارستیزى و استقلال خواهى استوار بود. انقلاب اسلامى ایران باعث دگرگونى عظیمى در زمینه هاى سیاسى، فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى ایران شد و تأثیرى شگرف در سطح جهانى به وجود آورد. با وجودى که انقلاب هاى بسیارى در جهان روى داده ولى انقلاب اسلامى ایران به دلیل روح دینى و ظلمستیزى و حمایت از محرومان جامعه و به خصوص مبارزه با قدرت هاى شیطانى منحصر به فرد است. این انقلاب مورد توجه و تجزیه و تحلیل و حمایت و استقبال اندیشمندان و انقلابیون جهان قرار گرفت و تجلیل از آن در اندیشه هاى کلامى و شعرى بسیارى بروز و ظهور نمود و باعث شناخت مجدد اسلام در جهان معاصر گردید. انقلاب اسلامى ایران در عین داشتن اهداف سیاسى و اجتماعى، نگاه خاصى به تمدن و جهان بینى اسلامى داشت. این رویداد در بیدارى مسلمانان جهان و نوزایى باورهاى دینى نقش عمدهاى ایفا کرد. هر چند تلاش زورمندان جهان، به ویژه در غرب، بر آن بوده است که همواره از انقلاب اسلامى ایران چهرهاى ضد فرهنگى و متجاوز ترسیم نمایند، ولى رهبرى فرزانهى آن بر مفاهیم بکر و تازهاى که در روح انقلاب اسلامى موج مىزند تکیه نموده و بر مشترکات آن با دنیا و اختصاصات منحصر به فرد آن، که در مکاتب گوناگون و جریانهاى فکرى و نحلههاى مختلف دنیا موجود نیست، اصرار مىورزند به گونهاى که معتقد به پویایى و برجسته کردن و مقاومت و بیان نمودن و ترویج آن اختصاصات هستند. ( فراستخواه،1383، صص 89-82)
روژهگارودى، اندیشمند مسلمان فرانسوى در یکى از مقالات خود، انقلاب اسلامى ایران را این چنین توصیف مىکند: ( اشرف زاده، 1374، ص 67): «به راستى انقلاب اسلامى که امام خمینى (ره) آن را رهبرى کرد به هیچ یک از انقلاب های ى که در قبل برپا گردیدند، شبیه نیست، در طول تاریخ انقلاب های ى بودند که به هدف تغییر نظام سیاسى برپا گردیدند. انقلابهاى اجتماعى هم در جهان رخ داده است و نشانگر خشم فقرا علیه اغنیا بود، انقلاب هاى ملى هم خشم خود را علیه استعمارگران و غاصبان خالى کردند. اما انقلاب اسلامى ایران نیز داراى تمامى این انگیزهها بود. این انقلاب علاوه بر موضوعات گفته شده، داراى معانى جدیدى بود که نه فقط حکومت سیاسى، اجتماعى، استعمارى را سرنگون کرد، بلکه مهم تر از آن تمدن و جهانبینى خاصى را که در مقابل دین علم شده بود، واژگون ساخت.»
انقلاب اسلامى ایران تأثیرات زیادى در بیدارى مسلمانان جهان و احیاى باورهاى دینى داشت. در عصرى که مىرفت عزت و شوکت اسلامى توسط استعمارگران و دشمنان اسلام پایمال گردد و اخلاق و ارزشهاى اسلامى به بوتهى فراموشى سپرده شود، انقلاب اسلامى ایران به رهبرى امام خمینى(ره) به وقوع پیوست و فرهنگ و تمدن اصیل اسلامى را به ارمغان آورد و بارقهى امیدى در دل میلیونها مسلمان در گوشه و کنار دنیا زنده کرد و باعث تجدید حیات اسلام و زنده شدن مجد و عظمت دیرینهى جهان اسلام گردید.
مقام معظم رهبرى با اشاره به ویژگىهاى انقلاب اسلامى و ضرورت پیام رسانى و ابلاغ ارزشهاى انقلاب مىفرمایند:
«انقلاب، دو جهت داشت: یک جهت، مبارزه با استبداد داخلى و حکومت فاسد وابستهاى که مردم و کشور را بدبخت و بیچاره کرده بود؛ انقلاب مىخواست کشور و ملت را نجات دهد؛ در دامن اسلام، مردم اداره شوند و حکومت، اسلامى باشد؛ جهت دیگر، وجههى سخن و پیام نو براى دنیا و بشریت است؛ این چیزى است که دنیا را به خود جذب کرد؛ والاّ فلان متفکر اروپایى یا آفریقایى یا آمریکاى لاتین که امام و انقلاب و نظام اسلامى و حرکت مردم را ستایش مىکند، او که داخل کشور ما نیست تا از حکومت، چیزى فهمیده باشد؛ پیام جهانى و انسانى اسلام است که او را به ستایش وادار مىکند. جنبهى دوم بسیار مهم است؛ ما باید بتوانیم این را بیان کنیم.» (خامنه ای ، 1380، ص 88)
مقام معظم رهبرى با اشاره به ضرورت شناسایى مفاهیم جدید انقلاب و عرضهى آنها به مشتاقان و طالبان حقیقت در سطح جهان مىفرمایند:
«انقلاب اسلامى و نظام اسلامى، مفاهیم بکر و تازهاى در دنیا دارد، مفاهیمى دارد که اگر چه مشترکاتى با دنیا دارد، اما اختصاصاتى دارد که این را از شبیه خودش در مکاتب گوناگون و جریانهاى فکرى و نحلههاى فکرى دنیا جدا مىکند؛ باید آن را دربیاوریم و پایش هم بایستیم و بیان کنیم.» (خامنه ای ، 1380، ص 97)
تاکید رهبر معظم انقلاب اسلامی بر نقش مهم انقلاب اسلامی در بیداری مسلمانان بیانگر تاثیر مهم سیاسی – فرهنگی و بلکه تاثیر همه جانبه آن بر مردم جهان به ویژه مسلمانان می باشد . ایشان در این زمینه می فرمایند:
« امروز وقتى به دنیاى اسلام نگاه مىکنید، مىبینید که بیدارى مسلمانان در همهى نقاط مسلماننشین عالم و در کشورهاى اسلامى به برکت بیدارى ملت ایران است، و ملت ایران به برکت رهبرى امام بزرگوار - که جان خود را به میدان آورد، سینهى خود را در مقابل تیرهاى دشمن سپر کرد و صادقانه حرف زد و صادقانه عمل کرد - پا در این میدان عظیم گذاشت. دنیایى که مىخواهد ملل مسلمان را ذلیل ببیند، ملت ایران به برکت رهبرىِ شجاعانه و مخلصانهیى که امام بزرگوار نشان داد، عزت خودشان را بر اینها تحمیل کردند. ولایت امام )رضواناللَّهعلیه( پرتوى از چشمهى فروزندهى خورشیدىِ غدیر بود؛ لذا توانست این همه آثار را بهوجود بیاورد، ملت را بیدار کند، ایران را بازسازى معنوى و مادى بکند. یک ملت کهن، با این تاریخ و با این فرهنگ، شده بود بازیچهى دست قدرتهاى متجاوز خارجى؛ دربارهاش تصمیم بگیرند، با موجودى و ثروتش هر کارى مىخواهند بکنند، او را تحقیر کنند، منافع خودشان را منهاى منافع این ملت دنبال کنند. بزرگترین تحقیر و اهانت به یک ملت، همین است. ملت بیدار شد و عزت خودش را با اقتدار و با سرپنجهى عزت و تصمیم و ارادهى خود دوباره بهدست آورد.» (خامنه ای ، 1387، ج3، ص 123)
از دیدگاه مقام معظم رهبری امروز به برکت انقلاب اسلامی ایران انگیزه اسلامى، تمایل به حاکمیت اسلام و نفرت از تسلّط استثمارگران و استعمارگران و ظالمان، در میان مردم، بخصوص در میان جوانان، نوجوانان، نخبگان و روشنفکران جهان موج مىزند. ایشان می فرمایند:
« امروز شما به هر کشور اسلامى در شرق و غرب دنیاى اسلام بروید - چه در خاورمیانه، چه در کشورهاى عربى، چه در شمال آفریقا و چه در کشورهاى شرق آسیا؛ در مناطقى که مسلمانان مجموعه های ى را تشکیل دادهاند - خواهید دید انگیزه اسلامى، تمایل به حاکمیت اسلام و نفرت از تسلّط استثمارگران و استعمارگران و ظالمان، در میان مردم، بخصوص در میان جوانان، نوجوانان، نخبگان و روشنفکران موج مىزند. در دنیاى اسلام این خبرها نبود. اصول امام چه بود که توانست این موفقیت بزرگ را به وجود آورد؟
محور همه اصول و قواعد کار امام بزرگوار ما در دو چیز خلاصه مىشد: اسلام و مردم. اعتقاد به مردم را هم امام بزرگوار ما از اسلام گرفت. اسلام است که روى حقّ ملتها، اهمیت رأى ملتها و تأثیر جهاد و حضور آنها تأکید مىکند؛ لذا امام بزرگوار محور کار را اسلام و مردم قرار داد؛ عظمت اسلام، عظمت مردم؛ اقتدار اسلام، اقتدار مردم؛ شکست ناپذیرى اسلام، شکست ناپذیرى مردم.
مهم ترین کارى که امام بزرگوار ما در سطح دنیاى اسلام انجام داد، این بود که ابعاد سیاسى و اجتماعى اسلام را احیاء کرد. از روزى که استعمار وارد کشورهاى اسلامى شد، همه تلاش استعمارگران و سلطهگران این بود که ابعاد سیاسى و اجتماعى اسلام، عدالت خواهى، آزادی خواهى و استقلالطلبى اسلام را از اسلام حذف کنند. سلطهگران براى اینکه استیلاى خود را بر ملت ها و منابع کشورهاى اسلامى هرچه بیشتر گسترش دهند، خود را ناچار مىدیدند که ابعاد سیاسى اسلام را از اسلام جدا کنند و اسلام را به معناى تسلیم در مقابل حوادث، تسلیم در مقابل اشغالگر و تسلیم در مقابل دشمن ظالم و قوى پنجه تفسیر کنند. امام حقایق فراموش شده اسلام را احیاء کرد؛ عدالت خواهى اسلام را سرِ دست بلند کرد؛ ضدّیت اسلام را با تبعیض و اختلاف طبقاتى و اشرافیت ها علنى کرد. » ( خامنه ای ، 1381، صص 144-142)
از دیدگاه ایشان از تاثیرات مهم انقلاب اسلامی می توان به این نکته اشاره کرد که به برکت این انقلاب امروز روح نفرت از امریکا و مداخلات امریکا و از دست نشاندگان امریکا در کشورها، در دنیاى اسلام روزبهروز بیشتر توسعه پیدا مىکند. میل به عزّتى که از ناحیه اسلام عاید ملت ها مىشود، امروز در ملت ها روزبهروز زنده مىشود و رشد پیدا مىکند. ایشان در این زمینه می فرمایند:
« بیدارى در دنیاى اسلام، به برکت بیدارى مسلمانان در کشور ما به وجود آمد. امروز همین مسأله بسیار مهمِّ بیدارى ملت فلسطین که در حقیقت امریکا و اسرائیل را در بن بست کامل قرار داده است، بر اثر بیدارى ملت ایران به وجود آمده است، والّا قبل از آن کسى تصوّر نمىکرد که به وسیله ملت فلسطین بشود کارى کرد که اسرائیل و صهیونیست هاى غاصب و امریکا به چالش کشیده شوند. تا این دوره، چنین چیزى اتّفاق نیفتاده است که امروز در فلسطین اشغالى مىگذرد. بیدارى ملت هاى مسلمان در کشورهاى دیگر هم همینطور است.
امروز روح نفرت از امریکا و مداخلات امریکا و از دست نشاندگان امریکا در کشورها، در دنیاى اسلام روزبهروز بیشتر توسعه پیدا مىکند. میل به عزّتى که از ناحیه اسلام عاید ملت ها مىشود، امروز در ملت ها روزبهروز زنده مىشود و رشد پیدا مىکند. چیزى که از آن مىترسیدند، این بود که انقلاب اسلامى ایران عیناً در کشورهاى دیگر هم تکرار شود. با روش هاى مختلف جلوِ این را گرفتند؛ اما نتوانستند جلوِ گسترش فکر اسلامى و بیدارى اسلامى را بگیرند. بیدارى اسلامى در همه دنیاى اسلام گسترش پیدا کرده است؛ ما باید به این نکته توجّه داشته باشیم. » (خامنه ای ،1378، صص 77-76)
نهضت اسلامى معاصر به تاءثیر از انقلاب اسلامى ایران از مسجد سرچشمه مى گیرد و به مسجد و اماکن مقدس ختم مى شود. حتى دانشجویان انقلابى حرکت هاى ضد دولتى خود را از مسجد دانشگاه ها سامان مى دهند. بدین سان مساجد رونق تازه اى یافته اند، برنامه هاى آنها افزایش یافته است ، اجتماع نمازگزاران در مساجد فزونى گرفته و مساجد به مرکز مخالفت هاى ضد دولتى تبدیل شده است . گرایش به مسجد در جمهوری هاى تازه به استقلال رسیده ، به وضوح دیده مى شود و انتفاضه به همین جهت ( انقلاب مساجد) نام گرفته است .
نقش مسجد در پیروزی انقلاب اسلامی ایران
مطالعه سیر تحولات و تاریخچه جنبش های سیاسی ، اجتماعی و حرکت های مردمی و انقلابی در ادوار گذشته ، به ویژه تاریخ معاصر جهان که با هدف ایجاد اصلاحات و یا دگرگونی در ساختار نظام های حاکم بر جوامع بشری صورت گرفته ، نشانگر آن است که این جنبش ها همواره از خاستگاه و پایگاه ویژه ای برخوردار بوده است . در میان مسلمانان نیز مساجد بعنوان مراکز آغازین شکل گیری انقلاب ها و حرکت های مردمی در مبارزه علیه ظلم وستم به ویژه در دوران معاصر، نقش تعیین کننده ای داشته اند. اگر به تاریخ بنای نخستین مسجد توسط نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) نگاهی داشته باشیم، در خواهیم یافت که بنای این مسجد در مقطعی از زمان رسالت آن حضرت شکل یافت که ایشان در حال مبارزه برعلیه مشرکان بوده و در راستای تداوم این مبارزه تاریخی و در بدو ورود به مدینه به بنای مکانی مقدس،جهت استمرار بخشی به مبارزه با مشرکان اقدام نمودند. بنابر این ساختار و شالوده مسجد در دوران مبارزاتی پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) شکل گرفته و به مرکزی برای قیام و جهاد علیه کفار تبدیل شده بود. به همین خاطر و با توجه به شأن و جایگاه این مکان مقدس در میان مسلمانان، می توان گفت که این مساجد هستند که می توانند بیشترین نقش را در جریان امور مادی و معنوی مردم داشته باشند. تاریخ مسلمانان نیز بر این موضوع صحّه نهاده و با نگاهی به حوادث و رویداد های مهم تاریخی مسلمانان می توان به وضوح ، درستی این مطلب را مشاهده نمود.
درجریان انقلاب اسلامی ایران ، مساجد به عنوان یکی از عوامل مؤثر و مهم در ایجاد و شکل گیری نهضت اسلامی و زمینه ساز گسترش ، تعمیق و تثبیت این جریانات و تحولات انسانی بوده است. مسجد نه تنها درشکل دهی مبارزه علیه ظلم و استبداد نظام شاهنشاهی نقش مهمی را ایفاء نموده است بلکه اگر نگاهی موشکافانه و دقیق به دوران سه دهه از انقلاب شکوهمند اسلامی و به خصوص در پایداری و دفاع مقدس و جانانه در طول هشت سال جنگ تحمیلی داشته باشیم در خواهیم یافت که مسجد همواره در رأس این هرم دفاعی قرار داشته است و پس از آن نیز در برابر هجمه فرهنگی غرب که به شکل ها و انحاء مختلفی چون تهاجم ، شبیخون و ناتوی فرهنگی انجام می گیرد نقش مسجد به عنوان مرکز فرماندهی در قرارگاه دینی و فرهنگی قابل انکار نیست و در عرصه های مختلف دفاع و صیانت از اسلام ناب محمدی(صلی الله علیه و آله وسلم) و فرهنگ و اعتقادات دینی مردمان این مرزو بوم ، جایگاهی بسیار رفیع و بی بدیل داشته است . (شریف پور ،1386،صص 40-31)
امروزه نه تنها می توان به نقش خاص مسجد در شکل گیری و استمرار انقلاب اسلامی ایران اذعان نمود، بلکه آثار و پیامد های توجه ویژه به این مکان مقدس که از اندیشه های تابناک حضرت امام (ره) و مشی انقلاب اسلامی در دیگر کشور های اسلامی پدیدار گشته را مشاهده کرد. ترویج فرهنگ استکبار ستیزی و تمسک به آموزه ها ، داشته های دینی و اعتقادات مذهبی با حضور و تجمع گسترده مردم در مساجد و بهره مندی از آن به عنوان سنگر و خاکریز دفاع از آرمان های اسلامی در بسیاری از ملل هوشیار منطقه به وضوح مشاهده می شود. به همین خاطر است که مسجد در نگاه غربیان به عنوان مرکزی حرکت آفرین و هدایتگر جنبش های آزادی خواهی و عدالت طلبی و نیز چشمه جوشان استکبار ستیزی در آمده است بنابراین، عامل اساسی عداوت و کینه توزی معاندین با بیداری اسلامی ، همین مطلب مهم است که آن را بر نمی تابند و همواره سعی در تخریب این فرهنگ ناب اسلامی در اقصی نقاط عالم برآمده اند. نمونه بارز این دشمنی آشکار غرب و صهیونیزم در تخریب هدفمند و جهت دار بیش از سی مسجد در جریان جنگ 33 روزه با حزب الله لبنان و نیز ویرانی بیش از چهل مسجد در جریان جنگ غزه کاملاً محسوس و ملموس است.. حضور بیش از ده ها مسجد در منطقه کم وسعت غزه، نشان از شأن و منزلت مسجد در میان ساکنین مسلمان این منطقه دارد و همین مساجد بودند که پس از پایان جنگ 22 روزه اسرائیل ، توان بسیج و دعوت مردم غزه را علی رغم تحمل درد ،رنج وآلام فراوان و زندگی سخت در شرایط جنگی در شکل گیری راهپیمایی و تظاهرات گسترده در حمایت از مقاومت و نمایش حضور دشمن شکن اقشار و طبقات مختلف اجتماعی مردم تنها چند ساعت پس از آتش بس را داشته اند. وجود همین تأثیرات شگرف مساجد در زمینه های مختلف است که دشمن احساس خطر کرده و به خوبی دریافته است که تنها مرکزی که توان و پتانسیل به چالش کشیدن آنها را در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی و حتی اقتصادی و ... را دارد مسجد می باشد و این قدرت و نیروی بسیار عظیم و جریان ساز مساجد که درحضور پر شور وگسترده مردم نهفته شده و در برهه ها و مقاطع تاریخی متعدد ظهور و بروز یافته است نقش بسیار مؤثری در ایجاد و شکل دهی نهضت ها و جنبش های اسلامی دارد.این مهم نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از دیگر کشور های اسلامی نیز به وضوح مشهود می باشد. (میزبانی ، 1387،صص 29-26)
با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره)، مساجد نیز همانند دوران صدر اسلام جایگاه واقعی خود را بازشناختند، به طوری که نیرو های فعال در مساجد به طور مستقیم در متن انقلاب شرکت جستند، به گون های که از آن پس مساجد نقش پایگاه ارتباطی مردم را به عهده داشتند؛ و در شرایط حساسی که نهضت اسلامی فاقد هرگونه تشکیلات منطبق با معیار های اسلامی بود مساجد توانستند این نارسایی مهم را جبران کرده و به انسجام نیرو های مردمی بپردازند. علاوه بر این بسیاری از برنامه های انقلاب مانند رفراندوم، شورا های محلی، کانون های بسیج و دیگر ضرورت های زمان در مساجد انجام میگرفت. با بررسی نقش مسجد در مبارزه علیه کفر والحاد، این نکته بدست میآید که چشمه زلال مبارزه و نهضت علیه باطل در طول تاریخ از مسجد جوشیده است و این مکان الهی بود که توانست به قیام مقدس مردم ایران که به برقراری حکومت اسلامی انجامید، نیرو و توان بخشید و همه این مبارزات و پیروزیها بر محور سفارشات و رهنمود های آن پیر فرزانه و بتشکن زمان بود. ( عمید زنجانی ، 1386، صص 77-74) او بود که بر پایه شناختی که از موقعیت و نقش مسجد داشت، خطاب به مسلمانان جهان فرمود:
« اگر حرم و کعبه و مسجد و محراب، سنگر و پشتیبان سربازان خدا و مدافعان حرم و حرمت انبیاء نیست، پس مأمن و پناهگاه آنان در کجاست؟» (صحیفه نور، ج 20، ص 316)
از جمله ترفند های استعمار و دشمنان داخلی و خارجی برای محو اسلام، خاموش کردن چراغ و رونق مساجد بوده است که این حیله خائنانه در رژیم گذشته تا حد زیادی مؤثر افتاد، و الان نیز تمام سعی و تلاش دشمنان در خلوت کردن مساجد به عنوان پایگاه ضداستکباری است. امام خمینی (ره) ، با تأکید بر نقش محوری مسجد در خنثی کردن نقشه های دشمنان اسلام میفرمایند: « اینها از مسجد میترسند، من تکلیفم را باید ادا کنم به شما بگویم، شما دانشگاهیها شما دانشجوها، همهتان مساجد را بروید پر کنید، سنگر هست اینجا، سنگرها را باید پر کرد.» (صحیفه نور ، ج 12، ص 393)
و در جایی دیگر میفرمایند: « مساجد و محافل دینیه را که سنگر های اسلام در مقابل شیاطین است، هرچه بیشتر گرم و مجهز نگه دارید.» (صحیفه نور ، ج 2، ص 451)
با بررسی تحولات سال های سرنگونی رژیم شاهنشاهی و پیروزی انقلاب اسلامی، نقش و اهمیت مسجد در ابعاد مختلف به وضوح هویدا است. در آن موقعیت مردم و روحانیت با محوریت مساجد به مبارزه ادامه میدادند که نه در گذشته و نه در حال و آینده هیچ مکانی قابلیت این مرکزیت را ندارد و هم اینک نیز اگر مردم از این مرکز دور بمانند، موجب شادی دشمنان و تضعیف انقلاب خواهد شد. در آن موقعیت حساس، مسجد پایگاه عمد های شد تا شاگردان و پیروان ایشان به همراه اقامه فرایض دینی و عبادی که دلیل حضور مردم در مساجد بود، پیام ها و اهداف امام خمینی را دریافت کنند. آن بزرگ معمار انقلاب، با تأکید بر حفظ مساجد به عنوان اصل و اساس انقلاب میفرمایند:
« مسجد محلی است که از آن باید امور اداره بشود، این مساجد بود که این پیروزی را برای ملت ما درست کرد، این مراکز حساسی است که ملت باید به آن توجه داشته باشند، اینطور نباشد که خیال کنیم حالا دیگر ما پیروز شدیم، دیگر مسجد میخواهیم چه کنیم؟ پیروزی ما برای اداره مسجد است.» (صحیفه نور ، ج 13، ص 15)
در زمان رسول اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم)یکی از مهمترین نقش های مسجد، تدارک مقدمات فکری و بسیج عمومی مسلمانان به منظور جهاد با کفار بوده است. عیناً همین نقش در جریان نهضت روحانیون شیعه به رهبری امام خمینی(ره) در سال 1342 و پس از آن در جریان پیروزی انقلاب اسلامی ایران مشاهده میشد. تأثیر این مکان مقدس در طول هشت سال دفاع مقدس در جذب نیرو های رزمنده بسیجی و آموزش آنها و نیز پشتیبانی و فعالیت های پشت جبهه، بر هیچ کس پوشیده نیست. مسلم و بدیهی است که اگر بیانات روشنگرانه آن پیر فرزانه نبود، مساجد نمیتوانستند جایگاه حقیقی خود را بدست آورند و او بود که مساجد را مرکز جنبشها و حرکت های اسلامی معرفی کرده و میفرمود: « مسجد در اسلام و در صدر اسلام همیشه مرکز جنبش و حرکت های اسلامی بوده... از مسجد تبلیغات اسلامی شروع میشده است، از مسجد حرکت قوای اسلامی برای سرکوبی کفار و وارد کردن آنها در [زیر] بیرق اسلام بوده است. شما که از اهالی مسجد و علمای مساجد هستید، باید پیروی از پیغمبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم)و اصحاب آن سرور کنید و مساجد را برای تبلیغ اسلام و حرکت اسلامیت و قطع ایادی شرک و کفر و تأیید مستضعفین در مقابل مستکبرین قرار دهید.» (صحیفه نور ، ج 7، ص 65)
بر اساس همین دیدگاه است که متفکران و نویسندگان خارجی نیز به اهمیت مساجد در ساختار انقلاب تأکید کرده و آن را محور اصلی در شکلگیری انقلاب اسلامی دانستهاند. از آن جمله حامد الگار نویسنده و منتقد بزرگ میگوید: « مسجد هسته اساسی تشکیلات انقلاب اسلامی بود. یکی از عناصر مهم در پیروزی انقلاب، احیای مجدد مسجد و تمام ابعاد عملکردی آن بود. نقش مسجد، دیگر نه عزلت و گریز گاهی از جامعه بود که مردم برای دوری جستن از دنیا، گرفتن وضو، انجام عبادات یا گوش دادن به صوت قرآن به آن پناه میبردند بلکه برعکس، مسجد به عنوان یک کانون مبارزه و مرکز فرماندهی بدل گردید به طور خلاصه مسجد تماماً آن چیزی شد که در عصر پیامبر بود.»
با توجه به نقشآفرینی عمیق دین در ایجاد تشکل های اجتماعی است که موجب شده تا اسلام در ابتدای نظامدهی سازمان دینی خود، تأسیس مرکز تجمع عمومی مسلمانان را با نام «مسجد» در اولویت قرار داده و اجتماع در آن را به نیکوترین وجه ستوده و شدیدترین تأکیدات را در راستای حفظ این سنگر های توحیدی ابراز داشته است. حضرت امام خمینی (ره) ، بر اساس همین شناخت، بارها بر اهمیت اجتماع و حضور فعال در مساجد تأکید داشته و آن را موجب تقویت اسلام و نظام میدانستند:
« مساجد باید مجتمع بشود از جوان ها، اگر ما بفهمیم که این اجتماعات چه فوائدی دارد و اگر بفهمیم که اجتماعاتی که اسلام برای ما دستور داده و فراهم کرده است، چه مسائل سیاسی را حل میکند، چه گرفتاریها را حل میکند، اینطور بیحال نبودیم که مساجدمان مرکز بشود برای چند پیرزن و پیرمرد.» (صحیفه نور، ج 13، ص 325)
و در جا های مختلفی میفرمودند: « نماز را در جماعت بخوانید، اجتماع باید باشد. اجتماعاتتان را حفظ کنید. مساجدتان را محکم نگه دارید.» (صحیفه نور ، ج 12، ص 393)
و در سخنی دیگر میفرمایند: « مسجد مرکز تبلیغ است، در صدر اسلام از همین مسجدها جیشها، ارتشها راه میافتاده، مرکز تبلیغ احکام سیاسی ـ اسلامی بوده، هر وقت یک گرفتاری را طرح میکردند صدا میکردند: «الصلوه مع الجماعه» اجتماع میکردند، این گرفتاری را طرح میکردند، صحبتها را میکردند، مسجد مرکز اجتماع سیاسی است. اجتماعات خود را هرچه بیشتر در مساجد و محافل و فضا های باز عمومی برپا نمایید.» (صحیفه نور ، ج 10، ص 16)
آنچه در تاریخ مسجد در سراسر ایران و در طول مبارزات و فعالیت های انقلابی بدست میآید، مساجد تنها جایگاهی بوده است که در جوّی آکنده از وحدت و اخوت و معنویت، نیرو های مبارز و مؤمن و شجاع را در خود جای داده و از این طریق در جهت بیداری و آگاهیبخشی به توده های بسیج و گروه های مختلف مردمی، رسالت خویش را عینیت بخشیده است. به همین دلیل است که دشمنان از مسجد به عنوان مرکز نیرومند پشتیبانی انقلاب و ستاد عملیاتی رهبر انقلاب اسلامی در هراس و وحشت بوده و بارها مساجد آماج حملات دژخیمان رژیم سابق قرار گرفته و هم اینک نیز دشمنان داخلی و خارجی درصدد خلوت کردن و دور کردن مردم به خصوص جوانان از مساجد میباشند. آن بتشکن زمان با درک این حساسیت دشمنان، بارها خطر جدایی انقلاب از مساجد را مورد تأکید قرار داده و میفرمودند:
«اگر این مسجد و مرکز ستاد اسلام قوی باشد، ترس از فانتومها نداشته باشید. ترس از آمریکا و شوروی و این ها نداشته باشید. آنروز باید ترس داشته باشید که شما پشت بکنید به اسلام، پشت کنید به مساجد.» (صحیفه نور ، ج 13، ص 21)
و در بیانی دیگر میفرماید: « ای ملت! مسجد های خودتان را حفظ کنید، روشنفکر غربی نباشید، ای حقوقدان ها! مسجدها را حفظ کنید؛ بروید به مسجد... تا این نهضت به ثمر برسد، مملکت شما نجات پیدا کند.» (صحیفه نور ، ج 8، ص 60)
«این یک توطئه است که میخواهند مسجدها را کمکم خالی کنند. شما باید هوشیار باشید که مسجدها و محرابها و منبرها را حفظ کنید و بیشتر از سابق، شمایی که این معجزه را از مسجد دیدید که همه قدرت ها را به هم شکست، نه فقط ابرقدرت ها، قدرت های دیگر را هم به هم شکست، نباید در اسلام سستی کنید. مسجدها را محکم نگه دارید و پرجمعیت کنید.» (صحیفه نور ، ج 13، ص 19)
رهبر کبیر انقلاب با تیزبینی که در مسائل سیاسی اوایل انقلاب داشتند، خطر جدایی مردم و انقلاب را از مساجد حس میکردند و مراقب بودند تا ارتباط مردم با مسجد قطع نگردد، اسناد تاریخی نشان گر آنست که ارتباط مردم با مساجد، نقش بسیار مؤثری در پیروزی انقلاب اسلامی داشته است و تداوم آن نیز بستگی به همین ارتباط دارد.
مسئله حائز اهمیت دیگری که در صدر اسلام مورد توجه خاص پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم)بوده است و حضرت امام خمینی (ره) ، نیز به تبعیت از آن حضرت بر آن تأکید داشتند، مدیریت سیاسی مسجد است. اهمیت این موضوع به حدی است که اگر مسجد از سیاست اسلام دور بماند، آنگونه خواهد شد که دشمنان خواستارش بوده و سعی کردهاند تا مسجد و نماز جماعت را به محل صرف عبادت مبدل کنند، تا هیچ ضرر و خطری از این ناحیه متوجه آنها نباشد.
در دوران انقلاب اسلامی ایران نیز پس از محور اعتقادی و عبادی، پررنگترین، فعالترین و بارزترین بخش کار مساجد در محور سیاست بوده است؛ چرا که مساجد در آگاهی و بیداری تودهها در دوران قبل و بعد از انقلاب نقش مؤثری داشتهاند و رژیم های استعماری جهان نیز از مسجد بیش از هر نهاد انقلابی میترسند و این واضح است که همان گونه که مسجد از آغاز به عنوان خانه خدا و محبوب ترین مکان ها به عنوان نخستین کانون عبادی مطرح بوده است و همان طور که نخستین جایگاه دانش و مرکز تعلیم و تعلم قرآن و بحث و بررسی مسائل دینی بوده است، به همان نسبت به عنوان نخستین نهاد سیاسی در جامعه اسلامی، از جایگاه و اعتبار خاصی برخوردار بوده است. حضرت امام خمینی (ره) در تبیین بعد سیاسی مسجد میفرمایند:
« اما راجع به اسلام شروع کردند تبلیغات کردن به اینکه اسلام یک مکتبی است که میگوید: ملایم، کمکم لابد پیش میآیند، یک مکتبی است که مربوط به دعا و ذکر و یک روابطی مابین مردم و مابین خالق، و سیاست را کاری به آن ندارد، اسلام به حکومت کاری ندارد، به سیاست کاری ندارد، این را آنقدر تبلیغات روی آن کردند که در جامعه خود روحانیت هم به خورد آنها هم دادند که بسیاری از آنها هم همین اعتقاد را پیدا کردند... که روحانی مسجد برود و نماز بخواند و عرض میکنم از این صنف کارها: درس بگوید و مباحثه بکند و آن آداب شرعیه را به مردم نشان دهد. آنها دیدند که نماز روحانیون و نماز اسلام هیچ به آنها ضرر ندارد، هرچه میخواهند نماز بخوانند.» (صحیفه نور ، ج 4، ص 16)
و در جایی دیگر با بیان این که اسلام با سیاست آمیخته شده و اسلام بدون سیاست، اسلام نیست میفرمایند: « کتاب های ی که اسلام در سیاست دارد بیشتر از کتاب های ی است که در عبادت دارد، این غلط را در ذهن ما جایگیر کردهاند و حتی حال باورشان آمده است. آقایان، به این که اسلام با سیاست جداست، این یک احکام عبادی است مابین خودش است و خدا، بروید توی مسجدتان و هرچه میخواهید دعا کنید، هرچه میخواهید قرآن بخوانید حکومت ها هم به شما کار ندارند اما این اسلام نیست.» (صحیفه نور ، ج 3، ص 227)
آن بزرگمرد تاریخ در اوج اختناق رژیم ستمشاهی یعنی سال 1352 میفرمایند: « وظیفه علمای اعلام و مبلغین است که جرائم اسرائیل را در مساجد و محافل دینی به مردم گوشزد کنند.» (صحیفه نور ، ج 3، ص 7)
البته ناگفته پیداست که سیاست مسجد با مسجد سیاسی که طرفداران هر گروه و جناح، این مکان مقدس را سیاسی و جناحی کرده و امام جماعت، نمازگزاران، سخنرانان و تمام برنامه های آن طبق سلیقه آن گروه اجرا میشود، فرق، میکند. چرا که با تعریفی که اسلام از مسجد عرضه میکند، مسجد نمیتواند پایگاه سیاسی «یک حزب» باشد، مسجد از یک سو به «خدا» و از سوی دیگر به «مردم» تعلق دارد. از این رو نمیتواند زیر سیطرة یک باند سیاسی قرار بگیرد و از آن به صورت مرکز فعالیت های تشکیلات گروهی استفاده شود.
مسلمانان و حکومت اسلامی مکلفند دستورات و احکام دین را به بهترین وجه در تمامی ابعاد زندگی خود پیاده نمایند؛ و از سوی دیگر، باید مراقب باشند تا مبادا به بهانه های مختلف (مانند مقدس بودن مسجد) توطئه جدایی دین از سیاست در جامعه و مسجد اجرا شود؛ چرا که یکی از جلوه های پیاده شدن احکام دینی در زندگی مؤمنین، توجه و اهتمام به مسائل و مشکلات سیاسی جامعه و تلاش در جهت رسیدگی و برطرف ساختن آنهاست. و چه مکانی بهتر از مسجد برای هماهنگی این فعالیتها؟ و چه فضایی بهتر از جماعت مؤمنین، که خود، جلو های از بعد سیاسی نماز ـ این عبادت بیهمتا ـ است؟
مطالعه تاریخ معاصر کشور ما نشان می دهد که مساجد به عنوان مرکز و پایگاه دینی و فرهنگی، نقش بسیار حساس و خطیری در ایجاد هسته های اولیه نهضت پویا و اصیل ، احیای اسلام انقلابی و جهت دهی به حرکت ها و جریانات مردمی داشته است.« انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک جنبش اجتماعی ، با استفاده از مساجد، فراگیر شد . شبکه مساجد و جلسات مذهبی همانند حلقه واسط میان رهبران انقلاب و مردم انقلابی بودند که وظیفه بسیج مردم را در جهت مخالفت سیاست های حاکم بر عهده داشتند.» ( شریف پور ، 1386،ص83)
در جریان انقلاب اسلامی می توان اذعان نمود که « اولین جرقه های انقلاب در سال 1340 و 1341 ، با سخنرانی امام خمینی و از دریچه اطلاع رسانی زده شد و مسجد اعظم و مدرسه فیضیه قم بستر اصلی این حرکت را فراهم کردند .» ( شریف پور ، 1386،ص135)
یکی از شیوه های مبارزاتی که هم جهت با مبارزات سیاسی در مسجد ، نوعی مبارزه منفی نیز با رژیم محسوب می شد برای اولین بار توسط حضرت امام خمینی« در سال 1341 در اعتراض به انقلاب سفید ارائه گردید. در این شیوه مبارزه، مساجد به صورت همگانی به تعطیلی و سکوت دعوت شدند.و درد غربت مساجد و دستگیری علماء موجب تحریک بیشتر احساسات مذهبی شد و کم کم زمینه ی انقلابی فراگیر را فراهم ساخت .» (میزبانی ،1387، ص39)
در همین ارتباط پس از اعلام رژیم شاه مبنی بر به رفراندم گذاشتن اصول ششگانه انقلاب سفید (روز 19 دی ماه 1341، سالروز اصلاحات ارضی) که با مخالفت و تحریم علما ، روحانیان و مردم مواجه شده بود،علیرغم این مخالفت ها رفراندم برگزار شد به همین مناسبت حضرت امام خمینی در آن روز ( 8 بهمن ماه ) همان سال که مصادف با آغاز ماه مبارک رمضان بود ، برای اینکه بیش از پیش ، ماهیت رژیم خودکامه و مستبد شاه و این رفراندم فرمایشی و ضد اسلامی را رسوا و افشا نماید و مردم را نسبت به این حیله سیاسی آگاه سازد ، در جلسه ای اضطراری ( روحانی ، 1385، ص 223) با حضور علما و روحانیان و مراجع عالیقدر قم ، پیشنهاد کرد که مراسم نماز جماعت ، وعظ وسخنرانی ماه مبارک رمضان در مساجد سراسر کشور تعطیل گردد . به دنبال این حرکت ، اکثر مساجد شهر های ایران ، تعطیل گردید .
در دوم فروردین ماه 1342 در« جریان برگزاری مراسم شهادت حضرت امام جعفرصادق (علیه السلام) نیروهای ساواک و کماندوهای شاه در لباس غیر نظامی به مدرسه فیضیه حمله کردند و عده ای از روحانیون را به شهادت رسانده یا زخمی کردند» ( روحانی ، 1385، ج1 ، ص 383).« حادثه خونین فیضیه قم ،پیامدهای مختلفی داشت و بر خلاف انتظار رژیم شاه ، مبارزه را جدی و آشکارتر کرد . روحانیون تهران ،قم،مشهد،اصفهان ، شیراز وبرخی دیگر از شهرستان ها به منظور ابراز همدردی و پشتیبانی از حوزه های علمیه قم به مدت یک هفته دست به اعتصاب زدند و از رفتن به مساجد و اقامه ی نماز جماعت خودداری کردند.» ( روحانی ، 1385، ج1 ، ص 387)
همچنین نمونه دیگر بهره گیری از شیوه تعطیلی مساجد مربوط به سال 1343 در جریان تبعید امام خمینی بوده است که این طرح مجدداً به اجرا گذاشته شد به دنبال «تبعید امام خمینی ، نمازجماعت در شهرهای کشور به نشانه ی اعتراض به این عمل ، تعطیل شد . این اعتصاب دو هفته به طول انجامید و تلاش های متصدیان امور برای شکستن این اعتصاب پیش از موعد مقرر ناکام ماند . در اکثر شهرها و استان ها ، از جمله آبادان ، اصفهان ، اهواز، جهرم ، تهران، دزفول ، شیراز ، قم ، کاشان ، لار ، مشهد ، نجف آباد ، تبریز و .... اعتصاب همگانی شد ودر مساجد بسته شد و موذنان نیز از گفتن اذان خودداری کردند .» ( روحانی ، 1385، ج2 ، صص 87-83)
با توجه به این که مساجد عموماً محل اجتماع انبوه نمازگزاران و مومنین در ماه مبارک رمضان است ، هنگامی که مردم با تعطیلی آنها مواجه شدند، کنجکاوانه در پی کشف علت آن برآمدند و با فهمیدن علت آن ، بیش از پیش در جریان اهداف ننگین شاه در برگزاری این رفراندم ودلائل مخالفت علماء و روحانیان و مراجع قرار گرفتند . این جریان نیز به خوبی نقش حساس این پایگاه عبادی ، سیاسی را در پیشبرد اهداف انقلابی و گسترش نهضت های سیاسی – مردمی ، نشان می دهد . « هماهنگی ائمه ی جماعات در مساجد شهرستان ها و تعطیلی نماز جماعت در مساجد ، ضربه ی محکمی بود که برای تحکیم مبانی همبستگی و وحدت در نهضت اسلامی ، بر حکومت پهلوی وارد آمد .» (میزبانی ،1387، ص41)
دولت شاه در برخورد با مسجد، شدیداً دچار مشکل شد همچنان که باز بودن مسجد و حضور گسترده نمازگراران در آن برای دولت شاه همراه با ترس بود تعطیلی مساجد نیز این بار زمینه ای برای افزایش آگاهی مردم نسبت به وضعیت موجود مملکت و نیز ارتباط بیشتر و تنگاتنگ با روحانیون و ائمه جماعات مساجد که به صورت هماهنگ،حرکت انقلابی مردم را هدایت و رهنمون می کردند، شد.به همین خاطر در صدد برآمد تا روحانیون را مجبور سازد که به مساجد بازگردند.
« حجه الاسلام والمسلمین فلسفی نیز از جمله افرادی بود که در جریان تعطیلی منبرش ، از طریق دولت، تحت فشار قرار گرفت تا برای جلوگیری بیش تر از آثار سوء تحریم ، به مسجد باز گردد ، اما ایشان آزادی منبر تمام روحانیون را شرط حضور خود در مسجد اعلام کرد.» (میزبانی ،1387، ص43)
مساجد نه تنها در ایجاد حرکت و جنبش و نیز آگاه سازی مردم مسلمان ایران از ظلم وستم رژیم شاهنشاهی نقش تأثیرگزار و عمیقی ایفاء نمود بلکه در کنار آن ، هسته های اولیه مبارزات مسلحانه را نیز شکل دهی و سازماندهی کرد از جمله می توان به : «عمده ترین تشکل و گروه مذهبی ، سیاسی و نظامی که در یکی از مساجد جنوب تهران شکل گرفت اشاره نمود، تشکیل هیات های موتلفه اسلامی بوسیله برخی از متدینین و متعهدین مذهبی که در اولین حرکت خود حسن علی منصور ، نخست وزیر رژیم شاه را ترور کردند: «جمعیت سری اصلاح حوزه » ، «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» ، «المنصورون» و ده ها تشکل سیاسی ، مذهبی و نظامی، نتیجه آگاه سازی ، اطلاع رسانی و هدایت صحیح شاگردان امام امت و روحانیت هوشیار در مساجد و جلسات مذهبی و نهادهای دینی بود و نیز برخی بنیادهای رفاهی ، اقتصادی چون بنیاد رفاه و تعاون اسلامی را می توان نام برد. این حرکت شجاعانه بار دیگر به جلسات دینی و مساجد،جان تازه ای بخشید و آرزوی حرکت مسلحانه را به واقعیت مبدل ساخت و سبب تحریک در بوجود آمدن تشکل های مذهبی مبارزاتی دیگری در میان بچه های مسجد شد .» ( شریف پور ، 1386، ص160)
نمونه دیگرنقش و جایگاه مسجد در شکل دهی انقلاب اسلامی، سخنرانی امام خمینی در مسجد اعظم قم بوده است. در فروردین ماه سال 1343 حضرت امام خمینی به محض آزادی از زندان ، از مبارزه علیه رژیم دست بر نداشت و جهت جلوگیری و خنثی نمودن تبلیغات و شایعات رژیم خودکامه پهلوی ، مبنی بر تفاهم علمای اسلام بارژیم ، در« مسجداعظم» باحضور خیل کثیری از طبقات مختلف مردم به ایراد سخنرانی پرداخت . ایشان طی سخنانی ضمن تأکید بر ادامه نهضت، خطاب به سردمداران رژیم شاه اعلام کردند که:« اگر خمینی را دار بزنند ، تفاهم نخواهد کرد . ملت با شما سازش نمی کند. من با تمام زور گویی ها مخالفم. » ( روحانی ، 1385، ج1 ، ص 572)
مساجد در کنار بستر سازی جهت ایجاد حرکت های انقلابی در دیگر زمینه ها نیز بسیار فعال ظاهر شده و با بسیج امکانات و نیرو های مردمی،سعی در رفع نیازها و کمک رسانی در مواقع مورد نیاز به نیازمندان و آسیب دیدگان بوده است. از جمله می توان در« محور دگریاری ، از وقوع زلزله ها و حوادث ناگهانی که رخ می داد. نظیر زلزله بوئین زهرا و زلزله سال 1347ه. ش جنوب خراسان، سال 1357 طبس نام برد که، مردم با همکاری امامان جماعات و متولیان مساجد،به سرعت به کمک آسیب دیدگان شتافتند اگر چه این حرکت مردمی خوشایند رژیم شاه نبود زیرا حس نوعی احساس ناتوانی رژیم را در برخورد با مشکلات در اذهان مردم تداعی می کرد.این کمک ها در واقع نه تنها گوشه ای از نوع دوستی و همت بلند ، غیرت ، و وجود حس تعاون و همدردی را در اذهان زنده می کرد ، بلکه به نوعی، زمینه های وحدت و همبستگی و تعهد مذهبی را نیزدر آنان بوجود می آوردو بیش از پیش به مساجد، نقش محوری و ایجاد وفاق در منطقه می بخشید .
مساجد این امکان را برای انقلابیون فراهم می آوردند که تحت هر شرایطی و در هر موقعیتی، مسائل مربوط به حرکت اسلامی را زنده نگه داشته و تداوم ببخشند. یکی از فرصت ها، بهره گیری از مراسم بزرگداشت و ترحیمی بود که معمولاً در مساجد برگزار می شد. از جمله« درسال 1348 ش ، در مجلس بزرگداشتی که جهت درگذشت برادر استاد محمد تقی شریعتی درمسجد آقا حسین( بناها) درمشهد برگزار شده بود و افراد مبارز هم حضور داشتند، گفتگوهایی پیرامون مسایل سیاسی و مبارزاتی انجام شد .» ( شریف پور ، 1386، ص103)
نمونه دیگر، مجلس بزرگداشتی بود که در مسجد جامع تهران « به مناسبت در گذشت آیت الله حکیم ، مرجع تقلید ، در سال 1349 ش ، برگزار شد. در آن مجلس که عده ای از مبارزین ، روحانیون و آزادیخواهان حضور داشتند حجت الاسلام مروارید در خصوص شرایط مجتهد و مرجع تقلید سخنرانی کرد و ضمن خواندن اعلامیه علمای قم راجع به گزینش امام خمینی (ره) به عنوان مرجع تقلید و اعلم ، از مسایل روز و ضرورت آشنایی مرجع تقلید با آن مسایل نکاتی را بیان کرد .» ( شریف پور ، 1386، ص105)
حادثه دیگر در همین ارتباط، رحلت آیت الله سید مصطفی خمینی در نجف بود «در اول آبان ماه 1356،ایشان که به همراه پدرش (حضرت امام خمینی) در نجف در تبعید به سر می برد و بخش قابل توجهی از مبارزه را هدایت و هماهنگی می کرد به شکلی مشکوک در گذشت . امام خمینی این حادثه را از الطاف خفیه الهی خواندند بر خلاف تصورات رژیم شاه، این موضوع باعث برگزاری مراسم ختم های متعددی برای آن مرحوم در سراسرکشور شد. در این مجالس (که در مساجد برگزار شده بود) سخنرانی های تندی علیه شاه صورت گرفت . با وجود ممنوعیت شدید نام بردن از آیت الله خمینی ، این حادثه باعث شد تا بار دیگر به طور گسترده ای نام حضرت امام بر سر زبان ها بیفتد.»
علاوه بر این«رژیم شاه ، نسبت به برگزاری مجالس بزرگداشت در ماه های محرم وصفر ، در برخی مساجد و حسینیه ها حساسیت زیادی نشان می داد زیرا آنها، نهادها و پایگاه هایی بودند که پیوسته نهیب خروششان به گوش امت مسلمان و زجر کشیده می رسید . پس طبیعی بود که نظارت ، کنترل و مراقبت خویش را به روی این گونه مجالس حتی در روستاها افزایش دهد»
( شریف پور ، 1386، ص106)
مساجد انقلابی و فعال کشور در سال 1357 به محض شنیدن پیام حضرت امام، مبنی بر این که ملت مسلمان ایران امسال عید ندارد لبیک گفته و با توجه به اینکه حضرت امام از مردم خواستند که : «در مراکز عمومی مثل مساجد بزرگ اجتماعات عظیم برپا کنند.» (صحیفه نور ، ج2، ص79) در مساجد گرد آمدند .
به همین خاطر، رژیم پهلوی از مساجد مراقبت شدیدی به عمل می آورد و حتی در برپایی نماز های یومیه و برنامه های مذهبی ، فرهنگی و هنری (کلاس قرآن، احکام، نمایشنامه ، سرود، قصه و نیز مدیریت کتابخانه های مساجد و...) و جلسات و مباحث دینی ، سخنرانی ها ، وعظ وخطابه های ی که در آن انجام می گرفت حساسیت زیادی نشان می داد. مؤید این ادعا وجود تعدادی بی شمار از اسناد و مدارکی است که از پرونده های ساواک «سازمان اطلاعات و امنیت کشور» رژیم پهلوی در همین ارتباط به جای مانده است ، می باشد. حتی «ساواک برای وسعت دادن به نظارت خود، تمامی شئونات مسجد و انتخاب وعاظ و روحانیون را نیز در حیطه کنترل خود می دانست و از صاحبان مراسم عزاداری می خواست که قبلا در زمینه اسامی روحانیون و مجالس عزاداری با آنها هماهنگی کنند .» (میزبانی ،1387، ص28) در همین ارتباط در سندی به این نکته اشاره می کند که«کلیه مسئولان مساجد و تکایا را احضار کنند ، و بر نحوة برگزاری مجلس عزاداری و این که حتما قبل از دعوت وعاظ باید با ساواک هماهنگی لازم صورت گیرد ، تاکید داشته باشند.»
(میزبانی ،1387، ص29)
رژیم در برخورد با این مرکز قیام خیز، پا را از کنترل و مراقبت فراتر نهاد و در«اقدامی شدیدتر برای مقابله با نفوذ مساجد ، درهای برخی از مساجد را بست . این عمل نشانه ی اوج ضعف و ناتوانی حکومت در مقابل قدرت ایمان مردم و مبارزات اسلامی بود ، زیرا هرگاه از سوی دین و مسجد ضربات شدیدتری دریافت می کرد ، شدت عمل بیشتری نشان می داد .» (میزبانی ،1387، ص33)
علی رغم تمام سخت گیری های ی که توسط رژیم پهلوی در خصوص مسجد صورت گرفت هیچ یک از این ترفندها نتوانست به آنها این امکان را بدهد تا بتوانند نقش وکارکرد سیاسی مسجد را از بین ببرند و مانع تداوم و استمرار این جنبش و حرکت انقلابی مردم مسلمان ایران گردند
به این ترتیب ،« هیچکدام از شگردهای رژیم نتوانست در به زیر سلطه درآوردن امور مسجد ، به انزوا کشیدن آن ، ایجاد محافل و مجالس موازی و دستگیری روحانیون ، مسدود ساختن درهای مساجد ، شکستن حرمت آن و قتل و خونریزی و به آتش کشیدن این مکان مقدس ، موثر افتد و مسجد را برای همیشه در سکوت وخمودی نگه دارد ، بلکه با رشد بینش سیاسی و مذهبی مردم و اوج نهضت ، مسجد جایگاه ویژه ی مبارزاتی خود را بازیافت ، به گونه ای که مرکز تجمع مردم و مرکز پخش اعلامیه و اخبار مربوط به نهضت ، مرکز سازماندهی یا تسلیح نیروهای مردمی ، مرکز آموزش کادرهای انقلابی و مدرسه ی فرهنگی، و یک جایگاه مردمی برای انقلاب باقی ماند که یکی از ویژگی های انقلاب ایران محسوب می شود.» (میزبانی ،1387، ص65)
بنا بر این باید اذعان نمود که یکی از مهم ترین عوامل پیروزی انقلاب اسلامی ایران، حرکت بسیار منسجم و تأثیر گزاری بود که به صورت پیوسته و سلسله وار در مساجد شهر های مختلف به صورت مراسم بزرگداشت و ترحیم در قالب مراسم هفتم ،چهلم و سالگردها برگزار می شد.و همین امر زمینه های وقوع انقلاب شکوهمند اسلامی ایران را فراهم نمود که عمدتاً در مساجد شکل میگرفت.
به همین خاطر بود که رژیم شاه ، مهمترین راه کنترل قیام مردمی را در تحت کنترل درآوردن مساجد می دید و خطری را که از ناحیه مساجد برای حکومت بوجود می آمد احساس می کرد.
« تعیین امام جماعت و نمازهای جماعت در مساجد ،خارج از کنترل او بود و این ضعف ، برای رژیم ،گران تمام می شد. ایجاد سازمان اوقاف و دخالت آن در امور مساجد به این منظور بود. این سازمان، وظیفه داشت ضمن تعیین امام جماعت به کنترل جلسات مذهبی در مساجد نیز بپردازد.» (میزبانی ،1387، ص42) اما با توجه به گستردگی مساجد و نیز جایگاه والای آن در میان مردم خداجوی ومسلمان و با استقبال چشمگیر و با شکوهی که از برنامه ها و مراسم انقلابی در مساجد به عمل می آمد، ضمن تقویت و تحکیم این پایگاه مذهبی، سیاسی و اجتماعی ،ترفند رژیم شاه را خنثی نموده و موجبات تسریع پیروزی انقلاب اسلامی بیش از پیش فراهم گردید. با نگاهی به روند روبه رشد نهضت اسلامی ایران از نقطه آغاز آن،خرداد سال 1342 تا 22 بهمن 1357 سال پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری قائد اعظم حضرت امام خمینی (ره) ، به روشنی در می یابیم که مساجد به عنوان کانونهای اصلی و هسته های اولیه این حرکت اصیل ،الهی و حیات بخش درتاریخ معاصر ایران، تمام مراحل شکل گیری نهضت اعمّ از سازماندهی، تشکیل جلسات مخفی شبانه و هدایت مردم به سوی پیشبرد اهداف انقلابی را موجب شده و همواره به عنوان جایگاه و خاستگاه تشکیل اجتماعات مردمی و راهپیمایی های میلیونی مطرح بوده است.
اما آنچه را که باید متذکر شده و به اهمیت آن تأکید داشت این نکته اساسی و مهم است که «انقلاب ها، ریشه در نهادها ، تشکل ها و تجمعاتی دارند که باعث جرقه ، تشدید، تحریک و سازماندهی میشوند .انقلاب اسلامی ایران نیز از این قانون عمومی مستثنا نبوده و پیوسته مراکز و پایگاه هایی با کارکردهای مختلف، وظیفه سازماندهی حرکت های مردمی را برعهده داشتند.»
( شریف پور ، 1386، ص7)
مساجد، به عنوان جایگاه و محل تجمع و گردهمایی انسان های خداجوی و مومنین دیندار و ولایت مدار، همواره، زمینه حضور و فعالیت گسترده و همه جانبه انقلابیون را در صحنه های اجتماعی و سیاسی و حتی نظامی فراهم آورده و به عنوان مکانی مقدس تکیه گاه خیزش ها و حرکت های انقلابی پایان قرن بیستم به شمار آمده است. «درنهاد های مذهبی همچون مساجد ، پیوسته گروه هایی از مسلمانان با تشکیل سازمان های غیر رسمی در جهت تحقق اهداف متعالی اسلام انقلابی،کوشا بودند ودر راستای عینیت بخشیدن به برخی کنش های اجتماعی پیوسته همچون همکاری، همیاری و دگریاری و نیز طرد و نفی کنش های اجتماعی گسسته ای چون رقابت و ستیزه تلاش میکردند و همین تلاشها گاهی منجر به شکل گیری و بروز خیزش ها و حرکت ها و مخالفت هایی برضد رژیم های حاکم می شد. » ( شریف پور ، 1386، ص10)
مطالعه روند رو به رشد حرکت ها و فعالیت های اسلامی ، مذهبی ، سیاسی و اجتماعی این نکته را روشن می کند که چگونه این مکان الهی، نقش زمینه سازی و توسعه و بسط این جریانات را ایفاء نموده است. بنابر این ، چنین می توان بیان نمود که در بستر تاریخ ، مساجد در شکل گیری و جهت دهی به این جنبش ها و نهضت های اسلامی نقش محوری و اساسی داشته و دارند.
«از آنجا که عمده ترین دلیل تجمع مردم در مساجد، امور عبادی مثل نماز بود ، هرگونه عکس العمل رژیم پهلوی در این باره ، بیانگر این مساله میشد که رژیم با اجرای احکام اسلامی مخالف است و همین امر بر افزایش مخالفت با رژیم و پایداری مردم در استمرار قیام برضد آن دامن می زد. بنابراین رژیم، توانایی مقابله با مساجد را نداشت و به این ترتیب مسجد بهترین مکانی شد که سیاست را با دین درآمیخت ، نسبت به هر اقدام ضد مذهبی رژیم ، عکس العمل سیاسی – مذهبی مناسب از خود نشان داد و هسته های مقاومت مردمی را در سراسر کشور ایجاد و بین این هسته ها اطلاعات لازم را مبادله کرد و این کارکرد مسجد ، عمده ترین اثر را در پیروزی انقلاب اسلامی بجای گذاشت و با انسجام بخشیدن مبارزین و تقویت انگیزه آنان ، از کاهش روحیه انقلابی جلوگیری کرد واین وظیفه را تا زمان پیروزی انقلاب حفظ نمود.» ( شریف پور ، 1386، ص33)
این نکته مهم را باید یادآوری نمود که در جریان شکل گیری حرکت انقلاب اسلامی ایران، مساجد در محور تبلیغی واطلاع رسانی نیز به عنوان مهم ترین و موثرترین پایگاه فعالیت های انقلابی در تنویر افکار عمومی نسبت به وضع اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی کشور عمل می کردند .
راهکارهای الگوگیری نهضت ها از نقش مساجد در پیروزی انقلاب اسلامی
1ـ مساجد بعنوان بیوت الهی ، اماکن مقدسی محسوب می شوند. سابقه 1400ساله این مکان مقدس و نقش آفرینی آن ، در همه تحولات اجتماعی و دینی ، آن را به عنوان پایگاه نشر معارف الهی معرفی نموده و همین امرسبب شده است، تا این مکان از حیث تقدس و اهمیت از سایر مکان ها، متمایز گردد. همان گونه که در انقلاب اسلامی و فرآیند شکل گیری و حتی استمرار آن ، مساجد نقش مهمی ایفا نمودند و بیشترین تاثیر را در انسجام بخشیدن به مبارزین وتقویت آنها داشت ، سایر نهضت های اسلامی نیز با استفاده از ظرفیت عظیم مساجد می توانند از کاهش روحیه انقلاب جلوگیری نموده تا رسیدن به پیروزی نهائی ، از مساجد به عنوان پایگاه هدایت و رهبری نهضت استفاده نمایند.
2ـ مسجد دارای رویکرد ظلم ستیزی بوده و مکانی برای حمایت و پناهندگی ستمدیدگان و مستضعفان محسوب می شود، در دراز مدت . مخاطبان آن از سنین پایین و نوجوانی تحت تربیت این نگاه قرار داشته و تا پایان عمر، تحت تأثیر این تفکر قرار دارند.در نتیجه به صورت خودجوش متأثر از روحیه انقلابی خواهند بود و بر همین مبنا در رابطه با یک شخص معتقد و مسجدی، می توان چنین تصور نمود که تا پایان عمر ساعت های بی شماری را تحت تعلیم و تربیت این فرهنگ قرار گیرد. به همین خاطر، اولین حرکت هایی که در جامعه، علیه ظلم و بی عدالتی به وقوع خواهد پیوست قطعاً نیروهای مسجدی در آن نقش فعال و بسزایی خواهند داشت و این امر در انقلاب اسلامی به خوبی تجربه گردید که در سایر نهضت ها نیز قابل الگو برداری است و نیروهای مسجدی از توانمند ترین و با انگیزه ترین نیروهای نهضت به شمار می روند.
3ـ بر اساس آموزه های دینی، آنچه که روحانیون به مخاطبین خود در مسجد می آموزند تقویت روحیه تحوّل خواهى و تحوّل گرایى است. جوهره وجودی مسجدیان، حرکت به سمت جلو با هدف ایجاد تحوّل مثبت می باشد، بنابراین رشد و حرکت به جلو از خصیصه هاى ذاتی آنان است که در انقلاب اسلامی به اثبات رسید و این امر قابل الگوبرداری توسط سایر نهضت ها نیز می باشد..
4ـ حضور اقشار و طبقات مختلف اجتماعی در مساجد به ویژه جوانان و نوجوانان سرشار از پتانسیل و انرژى بوده و مساجد بهترین مکانی است که به دلیل داشتن تنّوع وامکان تعدّد فعالیت های آن ، می تواند این انرژی و پتانسیل را به فعلیّت در آورد. مهم ترین مثال در این به فعلیت درآوردن انرژی ها ، همانا پیروزی انقلاب اسلامی ایران است که نهضت های اسلامی هم می توانند با به کارگیری ظرفیت مساجد به خوبی از این تجربه استفاده نمایند.
5ـ مسجدیان به دلیل عشق و علاقه فراوانی که برای کسب معنویت و امور اخروی خویش دارند و نیز به دلیل عدم وابستگى و نداشتن عُلقه زیاد به امور دنیوی و مسائل مادى ، بهترمىتوانند مفاهیم دینى را درک کنند ؛ به همین سبب بیش از سایرین ،حافظ ارزش ها و دستاوردهاى مذهبى و اعتقادى مىباشند. همچنان که این امر در دوران انقلاب اسلامی، با حضور پرشورآنان،دربرنامه های انقلابی مساجد که خاستگاه قیام وحرکت بود و نیز دردوران پر افتخار دفاع مقدس، به روشنى مشهود بوده است و در سایر نهضت ها هم می تواند به این طریق عمل شود.
6ـ مسجد به عنوان یک نهاد دینى واجتماعى که بسیارى از امورمربوط به اجتماع و تعاون و همکاری درآن شکل مىگیرد، بستر مناسبى براى ایجاد یک حرکت جمعی و نهضت اصلاح گرایانه می باشد. همین حس همکاری و تعاون است که می تواند دلیل خوبی برای سرعت بخشیدن به پیروزی انقلاب اسلامی و استمرار آن باشد و تجربه ی گرانبهایی در اختیار سایر نهضت ها قرار دهد.
7ـ جایگاه ، شأن و منزلتی که مسجد در میان مسلمانان دارد.بهترین فرصت را فراهم می آورد تا مخاطبان، نسبت به برون دادهای آن در قالب های مختلف به ویژه در قالب تحول خواهی و انقلابی گری به خاطر همخوانی و هماهنگی با عقاید درونی، پاسخی بسیار سریع و هماهنگ از خود بروز دهند که این امر در شیوه ی مبارزاتی حضرت امام خمینی (ره) و روحانیون پیرو آن بزرگوار به خوبی مشاهده می گردد و نتایج آن در به ثمر رساندن سایر نهضت ها نیز موثر است.
8ـ مساجد، به عنوان پایگاه مقدس دینى و اجتماعى در برهه های مختلف زمان و جغرافیای متنوع مکانی نقش خود را ایفاء نموده است.اما این حرکت نافی آن نیست که حضور افرادی متدین می تواند این نهاد را بیش از پیش پرحرارت و پرشور نگه دارد؛ تا بتواند نقش حقیقی خویش را به فعلیّت برساند. این مهم با حضور نیروهای انقلابی و فعال و آینده نگر درمسجد میسّر مىشود که تجربه ی آن در پیروزی انقلاب اسلامی برای سایر نهضت ها، بسیار مهم و حیاتی است.
9ـ مساجد در امور مربوط به هنر در ابعاد مختلف فعال بوده و هستند. بهره گیری از هنر (که یقیناَ از تأثیرگذاری عمیقی در بین مردم برخوردار می باشد) جهت ایجاد وتقویت روحیه انقلابی در مبارزه با رژیم شاه و نیز مقابله با هجمه فرهنگی غرب با استفاده از قالب های مختلف آن چه دردوران مبارزات قبل از انقلاب و چه در ادامه و استمرار آن، امری بسیار متداول بوده است. .به عنوان نمونه،گروه های سرود ، اجرای تئاتر و نمایشنامه ، تعزیه خوانی، سرودن شعر و شعر خوانی ، دکلمه ، بر پایی نمایشگاه های عکس و خط و نقاشی، نشریات دیواری و برگزاری کلاس های آموزش هنری که در حین این کلاس ها بسیاری از مفاهیم دینی را به شرکت کنندگان انتقال می دادند. اگرچه انجام این امور در ظاهر، نمود هنری داشت ولی در اصل نوعی مبارزه سیاسی با رژیم شاه و نیز مقابله فرهنگی با پدیده شوم تهاجم فرهنگی غرب محسوب می شد .« در دوران استمرار ( 56 - 43) فعالیت های هنری در بخش های مختلف آن و در مساجد، ساری وجاری بود و به مناسبت های مختلف در جلسات مذهبی و انجمن های دینی ، افرادی با شعر و سرود ، تنور مبارزه را گرم نگه می داشتند و از این طریق، باعث آگاهی بیشتر مردم و تهییج انگیزه های مبارزاتی آنان می شدند . ..در دهه 50 (1357-1350 ) به بعد، فعالیت های هنری در مساجد بوجود می آید ، تئاتر ، نمایش ، اجرای شعر خوانی و نمایش فیلم ( البته بیشتر به صورت اسلاید ) و در واقع مساجد به عرضه فعالیت ها و تولیدات فرهنگی مبادرت می نمایند. » ( شریف پور ، 1386، ص139)
استفاده از این قالب های هنری متناسب با فرهنگ بومی هر منطقه ، به خوبی می تواند نهضت های اسلامی را به پیروزی نهائی نزدیک گرداند.
10ـ مساجد نه تنها در هدایت و سازماندهی نیروهای انقلابی، نقش آفرین بوده بلکه در پشتیبانی مادی و معنوی افراد و خانواده هایی که به نحوی در جریان حرکت اسلامی دچار مشکل شده بودند (یا در بازداشت به سر می بردند و یا مجروح می گشتند و ...) به رفع حوائج ضروری آنها نیز می پرداخت. نه تنها نیروهای انقلابی، بلکه دیگر آسیب دیدگان طبیعی و اجتماعی (سیل،زلزله، و...) را نیز تحت پوشش قرار می داد و از این جهت موجب دلگرمی نیروهای انقلابی و مردم مسلمان می شد. استفاده از این تجربه ی گرانبهای انقلاب اسلامی برای سایر نهضت های اسلامی برکت آفرین است چرا که در مردم ونیروهای انقلابی ایجاد دلگرمی می کند.
11ـ از دیگر زمینه ها و ریشه های ایجاد تحوّل و حرکت انقلابی در این میان که از عوامل کلیدی و بسیار مهم محسوب می گردد. وجود روحانیون و عالمانی بود که در سطح مساجد به عناوین مختلف چه به عنوان امام جماعت و چه سخنران و... حضوری بسیار فعال و تأثیر گذار داشتند.نقش این عالمان در آگاه سازی طبقات مختلف مردم به ویژه اهالی مسجد بر کسی پوشیده نیست.این روحانیون با از خود گذشتگی و تحمل فشارهای مختلف از سوی رژیم نظیر تعقیب، دستگیری ، زندان، شکنجه و تبعید نهراسیدند و همواره از هر فرصتی برای هدایت و رهنمون کردن مردم به ادامه نهضت و نیز افشای ظلم و فساد شاه، بهره جسته و تنور نهضت و انقلاب را روشن نگه داشتند.« از دیگر فعالیت های سیاسی علما و روحانیون در مساجد، موضع گیری های آنان در مقابل مسائل برون مرزی اسلامی بود . از بارزترین آنها ، مقابله با صهیونیست غاصب و توسعه طلبی های آنان بود. در آن زمان که رژیم پهلوی از حامیان رژیم اسرائیل محسوب می شد بدیهی است که عاملین آن رژیم و ساواک نسبت به این قضیه حساس باشند و با هر روحانی و روشنفکری که به طریقی در مقابل اسرائیل می ایستاد مقابله کنند .» ( شریف پور ، 1386، ص94)
شایسته است نهضت های اسلامی نیز با محوریت عالمان روشن بین وتاکید بر مسائل کلیدی داخلی و خارجی بویژه مسئله ی فلسطین ، از این تجربه در جهت نیل به پیروزی نهائی استفاده کنند.
12ـ ظرفیت و توان مسجد در ایجاد وفاق و همدلی در محل و نیز قدرت بسیج و ایجاد هماهنگی بین انقلابیون به حدی بوده است که هیچ پایگاه دیگری در این رابطه از چنین ظرفیتی برخوردار نیست.این مساجد بودند که از همه اقشار و طبقات اجتماعی بهره گرفته و همه آنها را در یک صف، چون بنیانی مرصوص در مبارزه علیه رژیم شاه، سازماندهی نمود.
در کشورهای اسلامی نیز می توان وفاق و همدلی ناشی از حضور در مساجد را برای پیشبرد اهداف مقدس نهضت های اسلامی به کار برد.
13ـ کارکردهای متنوع و متکثر مسجد، این امکان را به همه افرادی که خواهان برپایی عدالت و و ظلم ستیزی هستند می دهد که از این مکان در جهت مبارزه بهره گیرند . مساجد در طول تاریخ از ده ها کارکرد در زمینه های فرهنگی ، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... برخوردار بوده اند.« در دوران انقلاب اسلامی ایران نیز پس از محور اعتقادی و عبادی ، پررنگ ترین ، فعال ترین و بارزترین بخش کارکرد مساجد در محور سیاست بوده است . چه این که بسیاری از عملکردهای آن ، اگرچه به طریقی دارای رنگ و ظاهری اعتقادی ، اجتماعی ، تبلیغی و حتی هنری است ، لیکن می توان چنین اظهار کرد که نمادی ترین نقش ها در طول انقلاب اسلامی در قالب و اشکال متعدد آن در جهت مبارزه سیاسی ایفا می شده است» ( شریف پور ، 1386، ص85)
همین جهت گیری سیاسی مساجد در قالب های اعتقادی و فرهنگی وهنری در سایر کشورهای اسلامی قابل استفاده است تا در پیروزی نهضت ها موثر افتد.
14ـ یکی از عمده ترین و بارزترین فعالیت های مساجد «در دوران پیروزی انقلاب ، بویژه در ماه های آخر عمر رژیم ، در راستای تعیین و تایید ، شناخت و معرفی افراد متعهد ، مبارز و متدین جهت تصدی امور مختلف و مسئولیت های دوران انقلاب در اداره ها، کارخانه ها ، وزارتخانه ها و ... بوده است . بدین ترتیب که اشخاص معتمد، ائمه جماعت مساجد و مسجدی ها ، با داشتن ارتباط اجتماعی چهره به چهره و نزدیک با مردم ، بطور غیر رسمی ، بهترین نهاد تعیین شایستگی مکتبی را تشکیل می دادند و از این طریق، شناسایی استعدادها و معرفی افراد واجد شرایط و ذیصلاح جهت مشاغل مختلف اقدام می شد .در واقع ارتباط مستمر و دائم دست اندرکاران مساجد ، بطور خود جوش ،این قابلیت را به آنان داده بود که خبرگان و شایستگان را گلچین کنند .» ( شریف پور ، 1386، ص89)
این پیش بینی تصدی مسئولیت های پس از پیروزی توسط افراد آگاه ومتعهد برای هر نهضتی مهم وحیاتی است و الگوی انقلاب اسلامی در این راستا بسیار گویا و واضح است که باید در سایر نهضت ها نیز استفاده گردد.
15ـ نقش مسجد در تشکیل جلسات و« تجمعات مذهبی ، ایجاد تشکّل مخفی زیرزمینی و در واقع، خانه های تیمی مبارزاتی که برای رژیم ، تکان دهنده و مرگ آور و برای مبارزین و مذهبیون انقلابی ، دلگرم کننده بود ، امری بسیار بارز بود . اعضای این گروه های مخفی مبارزاتی از همه اقشار جامعه دینی بودند ، همانند قشر دانشگاهی و تحصیل کرده ، بازاری ، کارمند و در مواقعی، افراد نظامی که در پادگان ها بطور موثر عمل می کردند. هرگاه که رژیم ، فشار و کنترل خود را بر مساجد و حتی منازلی که جلسات و تجمعات مذهبی و روضه خوانی های مساله دار در آنها برگزار می شد را افزایش می داد ، مخالفین و مبارزین، جهت سازماندهی و استمرار فعالیت ها و پی گیری جریانات مبارزاتی و تدوین و تکمیل خط مشی برای ضربه زدن به رژیم و عمال آن ، اجبارا این گونه جلسات را در مساجد و منازل ، تحت پوشش مهمانی و ... تشکیل می دادند . » ( شریف پور ، 1386، ص113)
این پوشش کارساز در نهضت های اسلامی نیز قابل برداشت می باشد تا سازماندهی و استمرار فعالیت ها و پی گیری مبارزات به خوبی انجام گیرد.
16ـ از عمده ترین ابزار آگاه سازی افراد جامعه ، مخصوصاً قشر جوان، کتاب و کتابخانه می باشد که« در دوران قبل از انقلاب با توجه به موقعیت خاص فرایند اطلاع رسانی و اهمیت آن ، عده ای افراد معتقد ، مسئول و عمدتاً تحصیل کرده و دانشگاهی، این مهم را شناخته و در آگاه سازی اقشار جامعه همت گماشته بودند. در اکثر مساجدی که به نوعی به عنوان پایگاه انقلاب و انقلابیون شناخته شده بودند ، در کنار فعالیت های سیاسی – اجتماعی ، تاسیس کتابخانه بسیار اهمیت داشت و آنها از این مهم سود جسته و جوانان را به مسایل اجتماعی – سیاسی و دینی آگاه می کردند .» ( شریف پور ، 1386، ص133)
نتیجه گیری
اگر قبل از پیروزى انقلاب اسلامى ایران, اغلب نهضت هاى اسلامى در مواجهه با مظاهر زندگى عصر جدید و تمدن خیره کننده غرب, موضع انفعالى داشته و در مورد کارآمدى تعالیم دینى در مدیریت معقول و شایسته جوامع اسلامى در شک و تردید به سر مى بردند, تحول همه جانبه انقلاب اسلامى به رهبرى حضرت امام خمینی(ره) و با مرکزیت مسجد ، این باور وثیق را در اذهان نیروهاى مسلمان جاى داد که اسلام به عنوان یک مکتب آسمانى مى تواند مهم ترین تحولات جهانى را رقم زده و براى پرسش هاى عصر جدید و مدیریت جوامع, نسخه شفا بخشى را ارایه نماید. همین یک نکته, مهم ترین تاثیر افکار سیاسى ـ دینى حضرت امام خمینی(ره) بود که از یک سو نهضت هاى موجود را در بعد نظرى بر مبناى وثیق دینى استوار مى ساخت و از سوى دیگر, باورهاى دینى را به عنوان عامل بالنده و تحرک آفرین در سرنوشت جوامع انسانى مطرح مى نمود. مقام معظم رهبری در این زمینه مى فرمایند: « آثار و برکات انقلاب اسلامى بر حرکت هاى ر های ى بخش و نهضت هاى جهانى اسلام را مى توان از موج اسلام خواهى و گسترش مبارزات انقلابى علیه نظام ظالمانه حاکم بر جهان از خاورمیانه تا شمال آفریقا و از آسیاى مرکزى تا قلب اروپا, مشاهده نمود... احیاى هویت اسلامى در میان مسلمانان, بیدارى ملت ها و ایجاد نشاط و امید در نیروهاى مبارز و انقلابى جهان, از ثمرات مسلم و انکارناپذیر انقلاب اسلامى ایران است.» (خامنه ای ،1387،ص 188)
در حوزه عملى و عینى نیز قیادت پیروزمندانه حضرت امام خمینی (ره) و استراتژى موفق و بالنده وى در استفاده از ظرفیت عظیم مساجد , تجربیات ارزشمند و غنى را فرا روى مسیر مبارزاتى نهضت هاى اسلامى قرار داده و بارقه هاى امید و پیروزى را براى آنان به ارمغان گذاشت. تجربیات عینى و استراتژى مبارزاتى حضرت امام خمینی (ره) , بزرگترین دستاوردهاى عینى و موفق رهبرى جنبش دینى را در تاریخ نهضت هاى دینى و جنبش هاى اسلامى از خود به یادگار گذاشت ; زیرا نهضت هاى تجدید حیات سیاسى که به تازگى در میان مسلمانان رایج گردیده بود, هیچ کدام نتوانستند به اهداف مطلوب خویش برسند و انقلاب اسلامى ایران نخستین تجربه موفق و پیروزمندانه نهضت دینى بود که توانست براى نخستین بار, اهداف و آرمان هاى خیزش هاى اسلامى و جنبش هاى دینى را در ایران اسلامى جامه عمل پوشاند. ( صدیقی ، 1375، ص108) این امر از یک سو مجموعه گران سنگ تجربیات سیاسى و دینى را فرا روى پیشگامان نهضت هاى اسلامى قرار داده و از سوى دیگر, امید به پیروزى و توفیق نیل به آرمان والاى این نهضت ها را که سالیان متمادى صرفا به عنوان آرمان و اهداف مقدس در مرحله نظر باقى مانده بود, به وجود آورد.
بنابر این, مى توان گفت که « در تاریخ معاصر اسلام, این نخستین بار است که جنبش اسلامى قدرت آن را پیدا کرده است که انقلابى را شکل دهد و آن را توسط شیوه اى مردمى پیاده کند. در نتیجه, مى توان گفت که با حرکت اسلامى مردم ایران, اسلام توانسته است هم از جنبه نظرى و هم از بعد عملى عینیت یابد و مصداق خارجى پیدا کند. ابعاد اجتماعى اسلام, در تمامى مراحل انقلاب اسلامى ایران جلوه مى کند و در همان زمان, ایرانیان به شدت در مقابل متجاوزین و استکبار جهانى که محاصره اقتصادى را به عنوان ابزارى در جهت تضعیف انقلاب به دست گرفته اند, مقاومت مى کنند و رنج کمبودها را به جان مى خرند. در نتیجه, مى توان گفت در میان جنبش هاى اسلامى, انقلاب سیاسى ـ اجتماعى ایران, از لحاظ مقاومت در مقابل تجاوز خارجى و همچنین در برخى از ابعاد اجتماعى ; چون بعد مذهبى, موقعیت چشمگیر و درخشان دارد.» ( الغنوشی ، 1372، ص97)
بیان این نکته ضروری به نظر می رسد که پیوند انقلاب و مذهب در انقلاب اسلامی ایران ، ضامن تداوم آن در قرن های آینده و اشاعه ی آن به اقصی نقاط جهان در قالب الگوئی برای نهضت های اسلامی در استفاده از مساجد است . بی توجهی و سطحی نگری به فعالیت های مسجد ، دوری جوانان از این مرکز مهم اسلامی ، و نگرش تک بعدی به فعالیت های مسجد ( انحصار آن به امور عبادی ) و .... ازراه های به انزوا کشاندن مساجد و در نهایت، دوری نسل های آتی از مذهب است » (میزبانی ،1387، ص65)
منابع و ماخذ