گروه : کالبد و معماری مسجد
شماره : 283
تاریخ : دو شنبه, 06 بهمن 1399
ساعت : 13:11:12.8087303
نظام معماری مسجد

مقدمه

 تردیدی نیست که اسلام، چگونگی بنای مسجد را – همچون هر بنای دیگری- تا حدود زیادی تابع شرایط زمان و سلیقههای افراد قرار داده است. اصولا" ساختمانسازی با ارائه یک طرح و الگوی همگون برای همة مکانها و زمانها سازگاری ندارد؛ چه هر زمان و مکانی، نوع خاصی از معماری را میطلبد.

 مهم این است که بنای مسجد به گونهای باشد که بتواند جوابگوی نیازهای آن باشد و این کانون مقدّس را در ایفای رسالتهای مهمی که در ابعاد گوناگون بر دوش دارد، توانمند سازد.

 با این همه، اسلام رهنمودهایی کلی پیرامون شیوة بنای مسجد ارائه نموده است. طبیعی است که جهتگیری این رهنمودها در راستای تحقّق بخشیدن به همان اهدافی است که مسجد برای آن بنا شده است. از این رو عدم رعایت این اصول چه بسا مسجد را از ایفای نقش خود باز دارد. در زیر برخی از این رهنمودها را مورد بررسی قرار میدهیم.

لزوم رعایت سادگی در بنای مسجد

 از سخنان معصومان و نیز شیوة عملی آنان چنین بر میآید که مسجد با وجود برخورداری از شکوه و جلال معنوی باید از نظر ظاهری، ساده و از پیرایشهای مادی به دور باشد. شاید بسیاری از توصیههای پیشوایان دین مانند نهی از زینت کردن مسجد با طلا، نهی از نقاشی کردن مسجد و... برای دستیابی به همین مقصود باشد.

 پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) مسجد خویش در مدینه را ساده و بیآلایش بنا کرد؛ حال آنکه می توانست با تکیه بر همیاری مردمی که از ایثار جان و مال خود برای پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) دریغ نداشتند، مسجد را مجلل بسازد. مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) در آغاز حتی سقف هم نداشت. وقتی گرمای آفتاب به مسلمانان فشار آورد، از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) خواستند تا سایهبانی برای آن ساخته شود.

با این حال، در هنگام بارش باران از سقف مسجد آب به داخل می ریخت. مسلمانان به پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) پیشنهاد کردند تا سقف مسجد گل مالی شود، ولی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) مخالفت نمود و فرمود: سقف مسجد باید همچون خیمة حضرت موسی(علیه السلام) باشد.

 بیگمان، اصرار پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) مبنی بر سادهسازی مساجد با توجّه به مصلحتهایی است که در این کار نهفته است. مسجد، جایگاه دل کندن از دنیا و استوار نمودن پیوند انسان با خداست. بنابراین آراستن آن با تزیینات پر زرق و برق و تجملاتی که در کاخهای پادشاهان و دنیا زدگان رایج است، مسجد را از این رسالت خود دور میسازد.

رواج این شیوه [آراستن مساجد] در میان مسلمانان چه بسا فرهنگ ساده زیستی و پرهیز از اسراف و تجملگرایی را رفتهرفته کمرنگ و ارزشهایی مانند زهد و قناعت و آراستگی از دنیا را مخدوش سازد.

 البته نباید از یاد برد که به کار بستن «هنر» در مسجد الزاماً با «سادهسازی» آن منافات ندارد؛ مراعات «هنر» و «سادگی» هم امکانپذیر است و هم خود نوعی هنر است. این رسالت هنرمند مسلمان است که با تکیه بر معیارهای مکتبی که یکی از آنها سادهسازی است مسجد را جذاب و دلکش بسازد. به قول بورکهارت هنر شناس معروف «هنر دینی یک رمز و نماد است و به این اعتبار، وسایل ساده و ابتدایی آن را بس است.»

استحکام مسجد

 محکم سازی در خلقت و آفرینش، شیوه خداوند است. (صنع الله الذی اتقن کل شیء). پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) در همه زمینهها مسلمانان را به محکمکاری و محکمسازی سفارش مینمود. وقتی ابراهیم فرزند آن حضرت وفات کرد، پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) خود بر قبر او حضور یافت و ناهمواریها را با دست خود صاف میکرد.

آنگاه فرمود: هر گاه کسی کاری را بر عهده گرفت، باید آن را محکم و متقن انجام دهد. پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) همچنین هنگام دفن سعدبن معاذ در قبر او رفت و با سنگ و گل سوراخهای قبر را پوشاند. پس از پایان کار فرمود: میدانم که اینها بزودی میپوسد، ولی خداوند دوست دارد هر گاه بندهای کاری انجام میدهد، محکمکاری کند.»

 رعایت استحکام و محکمسازی در بنای مسجد دارای اهمیتی ویژه است؛ زیرا مسجد بنایی سمبلیک است و باید از نسلی به نسلهای آینده، به ارث برسد.

 پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) به استوار ساختن مساجد اهتمامی ویژه داشت. در سنن ابوداود به نقل از سلیمان بن سمره آمده است که: « پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمان میداد تا مساجد را خوب بسازیم و آن را پاک و پاکیزه نگه داریم.»

 معماران مسلمان معمولا در بنای مسجد، اصل استوارسازی را مورد توجّه قرار داده اند. نیاکان ما بر همین اساس، مساجدی بنا نهادهاند که قرنها پا بر جا بوده است.

 مسجد فهرج یزد با پیشینهای در حدود 14 قرن، یکی از این مسجدهاست.

تناسب مساحت مسجد با جمعیت

 امروزه معمولا مکانهای عمومی را متناسب با میزان جمعیتی که از آن بهرهبرداری میکند، میسازند. طبیعی است که در این زمینه، تنها به شرایط و اوضاع کنونی توجّه نمیشود؛ بلکه عواملی مانند طول عمر بنا، میزان رشد جمعیت و... نیز مورد توجّه قرار میگیرد. یعنی در حقیقت یک مکان عمومیبا یک محاسبه علمی و همه جانبه، با توجّه به حال و آینده پایهریزی میشود. اگر چه معمولا میزان امکانات موجود نیز یک عامل تعیین کننده است.

 مراعات این اصل در مسجد سازی یک ضرورت است. روزی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) بر گروهی که مشغول ساختن مسجدی بودند، عبور کرد. فرمود: مسجد را وسیع و جادار بسازید و آن را از جمعیت پر کنید. آنان به فرمان پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) مسجد را وسیع ساختند.

 از سوی دیگر ساختن مساجد بزرگ و نامتناسب با جمعیت محل و یا ساختن مساجد متعدّد برای مناطق کم جمعیت نیز لطفی ندارد و نوعی به هدر دادن امکانات به شمار میآید؛ زیرا هدف از ساختن مسجد، در نهایت بهرهبرداری از آن است. ضمن اینکه نگهداری چنین مساجدی، دشواریهایی را نیز همراه دارد.

در سخنان پیشوایان دین از ساختن هر بنا و ساختمانی که بیش از اندازه نیاز باشد، نهی شده است. در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده است:

«هر بنایی که بیش از نیاز باشد، در روز قیامتباری بر دوش صاحب آن خواهد بود.»

 گرچه این گونه روایات بیشتر ناظر به خانههای شخصی است؛ ولی میتوان آن را در ساخت و ساز مسجد نیز جاری دانست. به علاوه هر گاه به ساختمانی نیاز نباشد، هیچ دلیل عقلی و منطقی وجود ندارد که وقت و سرمایه خود را در راه ساخت و ساز آن به هدر دهیم.

سهولت تنظیف مسجد

 اسلام علاوه بر مراعات طهارت شرعی مسجد، بر بهداشت و نظافت آن نیز فراوان تأکید نموده است. پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) مسلمانان را به حفظ بهداشت و پاکی مساجد فرمان میداد. روایاتی که پاداش و فضیلت غبار روبی از مسجد را بیان میکند، نشان می دهد که اسلام تا چه اندازه به بهداشت و نظافت مسجد اهتمام دارد.

 یکی از راههای دستیابی به این هدف آن است که در طراحی مسجد و استفاده از نوع مواد ساختمانی، این اصل همواره مورد توجّه قرار گیرد. یعنی اینکه مسجد را با طرح و مصالحی بنا کنیم که تنظیف و بهداشت آن هر چه آسانتر باشد. زیرا برخی مواد از قابلیت تنظیف بیشتری برخوردارند. سزاوار است این اصل حتی در مورد سیستمهای گرم کننده و سرد کننده مسجد نیز مورد توجّه قرار گیرد.

طلاکاری مسجد

 نظریه معروف در میان فقیهان آن است که آراستن مسجد با طلا جایز نیست. برخی، این کار را اسراف و حرام دانستهاند و گروهی آن را بدعت و نوآوری در دین شمردهاند. به علاوه روایاتی وجود دارد که از آراستن مسجد با طلا نهی میکند. در حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) آمده است:

«شما همچون یهود و نصاری که عبادتگاههای خود را با طلا میآرایند، مساجد را با طلا زینت نکنید.»

 چنانکه گذشت، مسجد جایگاه عبادت و دل کندن از دنیاست. از جمله اموری که این کار را عملی میسازد آن است که مسجد از نظر جلوههای ظاهری و مادی در سطحی عادی باشد؛ تا مؤمنان بتوانند در آنجا با توجّه قلبی به عبادت پر حضور بپردازند.

نقاشی کردن مسجد

 نقاشی کردن مسجد با صورت موجودات دارای روح، روا نیست. نقاشی موجودات فاقد روح مانند، گل و بوته نیز مکروه است. با این حال، شاید کمتر مسجدی را بتوان یافت به گونهای با گل و بوته، نقاشی نشده باشد. هر چند هنرمندان مسلمان در طرحهای اسلیمی تلاش کردهاند جلوه گل و گیاه را تا اندازهای کمرنگ کنند. به گونهای که گاه تنها با دقّت و توجّه خاص میتوان حضور گل و گیاه در مسجد را احساس کرد.

 مقصود از نقاشی، تنها نقاشی دارای بعد و برجسته نیست؛ نقاشی ساده و بدون سایه نیز همین حکم را دارد. شخصی به نام عمروبن جمیع میگوید:

«از امام صادق (علیه السلام) دربارة مساجدی که دارای نقاشی و صورت است، پرسیدم؛

امام فرمود: این کار را دوست نمیدارم، ولی در دوران ما ضرری به شما نمیزند. اگر عدل برپا بود، میدیدید که در این زمینه چگونه عمل میشد.»

 از سخن امام (علیه السلام) چنین برداشت میشود که جامعه به این شیوة ناپسند تن در داده و آن حضرت امکان رویارویی با آن را ندارد. ولی در حکومت عدل – که شاید اشاره به حکومت امام زمان «عج» باشد - این روش کنار گذاشته خواهد شد.

هنرشناسان درباره رمز نهی از نقاشی در مسجد تحلیلهای گوناگونی نمودهاند. به اعتقاد بورکهارت وجود نداشتن تصاویر در مساجد از یکسو به معنای برداشتن هر گونه «حضوری» است که ممکن است در مقابل «حضور نامرئی» خداوند جلوه کند و از سوی دیگر، تأکید بر جنبه تنزیه خداوند است؛ بدین معنا که ذات مقدّس او را نمیتوان با هیچ چیز سنجید.

 یک نویسنده مسلمان نیز در این باره گفته است: «اسلام دینی فراتر از مادیات است. در این مکتب، رابطة بنده با پروردگار بر اساس تجرد از هر آنچه مادی باشد، استوار شده است. از این رو در مساجد، تصویر وجود ندارد تا بندگان بدون هیچ واسطهای، چه واسطه بشری چه غیر بشری به خداوند متصل شوند.»

نصب عکس در مسجد

 دربارة نصب عکس در مسجد به خودی خود، منعی وارد نشده و حکم نقاشی کردن مسجد را ندارد. هر چند نماز خواندن روبروی عکس و یا در جایی که عکس وجود دارد، حتی اگر روبروی نمازگزار نباشد، مکروه است. از این رو نماز خواندن در مسجدی که عکس در آن نصب شده باشد، مکروه است. برای رفع کراهت میتوان هنگام نماز روی عکسها را پوشاند.

نوشتن آیات قرآن بر دیوارهای مسجد

 نوشتن آیات قرآن، احادیث معصومان و حتی کلمات حکمتآمیز حکیمان بر دیوارها و سر در مساجد، منعی ندارد. از برخی روایات استفاده میشود که مستحب است بر بالای ساختمانهایی که بلندی آن از هشت ذراع بیشتر باشد، آیهالکرسی نوشته شود.

 نوشتن آیات قرآن بر در و دیوار مسجد به طور ناخودآگاه این احساس را در کسی که به مسجد وارد میشود ایجاد میکند که قرآن وجود آن را فرا گرفته و او در فضایی عطرآگین از قرآن تنفس میکند. این کار همچنین ارتباط عمیق «قرآن» را با «عبادت» و حتی با همه تار و پود زندگی مسلمانان نشان میدهد.

 هنرمندان مسلمان پس از آنکه برای ورود به عرصه نقاشی و مجسمهسازی در مسجد، محدودیتهایی فراروی خود دیدهاند، عرصة خط و نوشتن را مجال خوبی برای ابراز ذوق هنری خود دانسته و به آن روی آوردهاند. آنان در این زمینه، آثاری آفریدهاند که در نوع خود از شاهکارهای هنری به شمار میآید. تردیدی نیست که طراحیهای موجود در کتیبههای مساجد هر کدام پیامی دارد. سبک و سیاق خطها هر کدام حس معنوی خاصی را در بیننده به وجود میآورد. با این حال، پیام روشن و اصلی آیات و روایات نباید در لابهلای این پیامها گم شود. به دیگر سخن، سزاوار است نوشتهها به گونهای باشد که قابل خواندن باشد.

 نکتة دیگر در این باره، ضرورت تحوّل و توجّه به سلیقهها و احساسات نسل حاضر است. اگر زمانی خط کوفی برای ایرانیان، خطی بدیع، شگفتانگیز و جالب بوده است، آیا برای نسل کنونی نیز همچنان جالب و دلانگیز است؟ در اینجاست که ارزش و اهمیت هنرمند مبتکر و نوآور روشن میشود؛ چه او باید ضمن حفظ اصالتها و ارزشهای کهن به فراخور نیازها و تمایلات صحیح کنونی هنری نو بیافریند. هنری که در عین اصالت، جذاب و دلکش باشد، و هدف نهایی هنر متعهد را که ایجاد کشش به حقیقت، مذهب و نمادهای مذهبی است، برآورده سازد.

بلند ساختن مسجد

 در کتابهای فقهی، بلند ساختن دیوارهای مسجد، مکروه شمرده شده است. در حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) آمده است:

 «من به بلند ساختن مساجد، مأمور نشدهام.»

روایت دیگری از امام صادق (علیه السلام) گویای آن است که بلندی دیوار مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) به اندازه قامت یک انسان بوده است.

ولی این روایت، تنها عمل پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) را نقل میکند و از نظر عملی، الزامیبرای پیروی ما ایجاد نمیکند.

 روایات دیگری وجود دارد که ساختن هر بنایی را با بلندی بیش از هشت ذراع (در حدود چهار متر) نهی میکند. حال آیا این دستور، قاعدهای کلی برای همه زمانها و مکانهاست؛ یا اینکه مخصوص به جامعهای است که زمین مسکونی آن فراوان است و ضرورتی برای تن دادن به مشکلات آپارتمانسازی وجود ندارد؛ یا اینکه بناهای بلند از آن رو که نشان فخر فروشی و مباهات به شمار میرفته، مورد نکوهش قرار گرفته است؛ احتمالاتی است که پرداختن به آن در این مختصر نمیگنجد.

 دربارة میزان بلندی و کوتاهی مسجد، اندازة خاصی در روایات ذکر نشده است. از این رو، ملاک در این باره، قضاوت عرف و مردم است. طبیعی است که قضاوت مردم در این زمینه، همواره یکسان نیست و بسته به زمانها و مکانهای مختلف، قضاوتها نیز متفاوت خواهد بود.

 این نکته را نیز باید مورد توجّه قرار داد که هرگاه فاصله طبقات فوقانی تا امام جماعت بیش از اندازه متعارف باشد، نماز جماعت کسانی که در طبقههای بالا به امام اقتدا میکنند، بدون اشکال نیست.

ساختن کنگره برای مسجد

 فقیهان، کنگره ساختن برای دیوارهای مسجد را مکروه دانستهاند. مقصود از کنگرهای ساختن دیوارهای مسجد آن است که در انتهای دیوارها و یا پشت بام مسجد شکلهایی مانند مربع، مثلث و با فاصلههای معین از یکدیگر ساخته شود. در روایات از ساختن چنین چیزی در مساجد نهی شده است. در حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) آمده است:

 «مساجد را صاف و بدون کنگره بسازید.»

و در روایتی از امام باقر (علیه السلام) آمده است:

 «هنگامی که قائمآل محمد (عج) قیام کند، کنگرههای مساجد را ویران میکند.»

مناره مسجد

 مناره در لغت به معنای جایگاه نور است. نام دیگر مناره، مأذنه یعنی محل اذان گفتن است. به مناره گلدسته هم گفته میشود. از روایات استفاده میشود که مساجد در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) فاقد مناره و گلدسته بوده است. مؤذن مسجد پیامبر روی زمین، بالای دیوار وگاه نیز پشت بام خانهای نزدیک به مسجد اذان میگفته است. گفته شده که مناره در اصل مربوط به آتش پرستان بوده است. آنان در بالای مناره آتش بر میافروختند تا مردم آن را نظاره کنند و بپرستند. بعدها مسلمانان به تقلید از آنان، مناره را برای اذان گفتن ساختند.

 میدانیم تنها با استناد به اینکه ساخت و ساز چیزی در زمان معصومان رایج نبوده نمیتوان آن را بدعت و ناپسند شمرد. ضمن اینکه در سخنان معصومان، اصل مناره، مورد نکوهش قرار نگرفته و تنها از بلند ساختن آن نهی شده است. در روایتی آمده است که علی (علیه السلام) فرمان داد منارة بلندی را خراب کنند؛ آنگاه فرمود: مناره را باید همسطح با پشت بام مسجد ساخت.

محراب مسجد

 برخی از دانشمندان لغتشناس گفتهاند: محراب مسجد را از آن رو محراب نامیدهاند که محل جنگ و ستیز امام با شیطان و هوای نفس است، بعضی برآنند که محراب را از آن رو محراب گفتهاند که انسان باید در آنجا حریب یعنی عاری از اشتغالات دنیوی و پریشانی فکر و اندیشه باشد.

 مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) حتی تا زمان خلفا، فاقد محلی به نام محراب بوده است. به عقیده برخی از دانشمندان، عمربن عبدالعزیر اولین کسی است که در مسجد، محراب ساخته است. البته از قرآن مجید استفاده میشود که در ادیان پیشین نیز مکانی به نام محراب وجود داشته است؛ مانند محراب حضرت سلیمان، زکریا و مریم(علیه السلام) هر چند چگونگی این محرابها به درستی برای ما روشن نیست.

 ساختن محراب به معنای ایجاد نشانهای بر روی دیوار مسجد و یا همراه با اندکی فرو رفتگی که سمت قبله را نشان میدهد، کراهتی ندارد. در کتابهای فقهی، ساختن «محراب داخل» مکروه شمرده شده. در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده است:

«امیرالمؤمنین (علیه السلام) محراب مساجد را میشکست و میفرمود: اینها همچون محراب معبد یهودیان است.»

 دربارة معنای «محراب داخل» - که از آن نهی شده- اتفاق نظر وجود ندارد. برخی معتقدند محراب داخل، محرابی است که مستقل از دیوار مسجد ساخته شود. گروهی دیگر برآنند محرابی که در روایات از آن نهی شده، مقصورههایی است که در مسجد میساختهاند.

 واژه «مقصوره» به معنای اتاق کوچک است. این اتاق مخصوص به امام جماعت و دارای یک دریچه کوچک بوده که مردم تنها از همان دریچه، امام جماعت را میدیدهاند.

 دربارة تاریخ پیدایش مقصوره در مسجد برخی معتقدند اولین کسی که در مسجد، مقصوره ساخت عثمان بن عفان خلیفه سوم بوده است. علّت این کار ترسی بود که پس از کشته شدن خلیفه دوم برای عثمان پیدا شده بود. گروهی مروانبن حکم، خلیفة اموی را اولین سازندة مقصوره دانستهاند. برخی هم برآنند معاویه اولین کسی است که در مسجد مقصوره ساخت؛ زیرا پس از آنکه یکی از خوارج به نام برک بن عبدالله در نماز به او حمله کرد، همواره از ترور شدن بیم داشت.

 در هر حال در روایات اهل بیت (علیه السلام) از ساختن مقصوره در مسجد، نهی شده و بدعت به شمار آمده است. ساختن مقصوره در مسجد علاوه بر آنکه بدعت است، میان امام و مأموم فاصله ایجاد میکند و سبب اشکال در نماز جماعت میشود؛ زیرا کسانی که در صف اول نماز پشت سر امام و یا در دو طرف او ایستادهاند، باید امام را ببینند. بنابراین باید محراب را به گونهای ساخت که هم بدعت نباشد و هم اشکالی در نماز جماعت پیدا نشود. از این رو ساختن محرابهایی که دارای فرو رفتگی و عمق زیادی در دیوار باشد، حسنی ندارد.

در ساختن محراب همچنین باید توجّه داشت که جای ایستادن امام از جای مأمون بلندتر نباشد. به علاوه، چون مسلمانان محراب را نمایانگر سمت و سوی قبله میدانند لازم است محراب مسجد در نشان دادن قبله، هر چه دقیقتر باشد.

چگونگی ستونهای مسجد

 وجود ستونهای عریض در مسجد، چنانچه اتّصال صفهای نماز جماعت را بر هم زند، باعث اشکال در نماز جماعت میشود. از این رو جا دارد تا آنجا که اصول و مقررات معماری اجازه میدهد از ساختن ستونهای پهن در مسجد خودداری کنیم؛ تا هم از فضای مسجد استفادة بهینه شود و هم اشکالی در نماز جماعت به وجود نیاید.

محل درِ شبستان مسجد

 نمازگزاردن رو بروی در باز مکروه است. شاید از این رو که در باز معمولا محل رفت و آمد دیگران است و به طور طبیعی سبب پریشانی فکر و خاطر نمازگزار میشود. از این رو ممکن است در ورودی به شبستان مسجد در سمت رو بروی قبله باشد و نه در سمت قبله؛ تا آنان که در مسجد وارد میشوند از روبروی نمازگزاران عبور نکنند. رعایت این نکته به نظم صفهای نماز جماعت- که مستحب است و فراوان بر آن تأکید شده- نیز کمک میکند.

در ورودی مخصوص بانوان

 دربارة اختصاص دادن دری برای بانوان به مسجد به توصیه خاصی از پیشوایان دین برخورد ننمودیم. گرچه مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) در مدینه اکنون دارای دری به نام «باب النساء» است؛ ولی پیشینة تاریخی آن به زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) نمیرسد. در کتابهای تاریخی، احداث این در به خلیفه دوم نسبت داده شده است.

 به هر حال، حسن این کار روشن است. ما میتوانیم از تأکیدهای فراوان دین نسبت به پوشیدگی زنان و پرهیز از اختلاط آنان با مردان در همه جا بویژه در گذرگاهها و راههای عبوری، به روشنی استفاده کنیم که تخصیص دری برای ورود بانوان به مسجد کاری نیکو و پسندیده است.

محل دستشویی و وضوخانة مسجد

 مستحب است دستشویی و وضوخانه در کنار مسجد ساخته شود و نه در محدودة داخل آن. در حدیثی از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) آمده است:

 «دستشویی را در کنار مسجد قرار دهید.»

 این کار باعث میشود فضای مسجد از بوی دستشویی دور بماند. ضمن اینکه مسجد کمتر در معرض نجس شدن قرار میگیرد و با احترام و قداست خانة خدا نیز سازگارتر است.

 البته روشن است که ساختن دستشویی و وضوخانه در بخشی جایز است که عنوان مسجد را پیدا نکرده باشد؛ زیرا هر گاه محلی، عنوان مقدّس مسجد را پیدا کرد، نجس کردن آن حرام است و نمیتوان آن را از مسجد بودن خارج و به دستشویی و وضوخانه تبدیل کرد.

سقف ساختن برای مسجد

 برخی از فقیهان با استناد به روایات، بیسقف بودن مسجد را مستحب دانستهاند. پارهای دیگر پا را فراتر نهاده و سقف ساختن برای مسجد را مکروه شمردهاند. در حدیثی از امام باقر (علیه السلام) آمده است:

 «اول چیزی که قائم ما (امام زمان «عج») بدان میپردازد، سقف مساجد است.

امام (علیه السلام) سقف مسجد را میشکند و دستور میدهد تا به جای آن، سایبانی همچون خیمة حضرت موسی (علیه السلام) بنا کنند.»

 همچنین از روایات استفاده میشود که نماز و عبادت در مکان بدون سقف دارای فضیلت بیشتری است.

 با این حال، فقیهان متأخر این مسأله را کمتر مورد بحث قرار دادهاند. شاید تردید در حکم این مسأله باعث شده آنان نتوانند به صراحت، حکم کنند که سقف ساختن برای مسجد مکروه است. شهید ثانی، فقیه نامی شیعه گفته است: «باز بودن بخشی از سقف مسجد کافی است؛ زیرا در بیشتر مناطق برای دفع سرما و گرما به سقف نیاز است.» فقیه دیگری گفته است: «در صورت نیاز، سایبان ساختن برای مسجد، کراهتی ندارد؛ ولی سقف ساختن حتی در صورت نیاز هم مکروه است.»

در دوران ما در صورت وجود امکانات میتوان از طرح «سقف متحرک» مانند آنچه اکنون در مسجدالنبی در مدینه وجود دارد، استفاده کرد، چنانچه مسجد بزرگ باشد اجرای این طرح حتی در بخشی از آن نیز مناسب است.

درختکاری در مسجد

 قبل از آنکه صیغة وقف نسبت به تمام زمین مسجد اجرا شود، میتوان بخشی از زمینی را که بناست مسجد شود، برای باغچه و درختکاری اختصاص داد. ولی پس از تحقّق یافتن عنوان مسجد برای مکانی، نمیتوان این کار را انجام داد؛ زیرا چنانکه گذشت مسجد یکی از مصادیق وقف است، و از موقوفه باید برای همان منظور که وقف شده، بهره برداری کرد. مسجد برای نماز و عبادت است و نمیتوان آن را به باغچه و پارک تبدیل کرد.

 با توجّه به گرایش فطری و طبیعی انسان به سرسبزی و درختکاری جا دارد طراحان و مهندسان مساجد قبل از اجرای صیغه وقف بر مسجد، بخشی از حیاط و فضای بیرونی آن را به باغچه و گلکاری اختصاص دهند، تا فضای مسجد برای نمازگزاران جذاب و دلکش باشد.

ساختن خانه برای امام جماعت در کنار مسجد

 امام جماعت، رکن اصلی و محور مسجد است. مسجد در سایة برخورداری از یک دینشناس دینپرور است که میتواند نقش مهم خود را در ابعاد گوناگون ایفا نماید.

 در کشور ما بسیاری از مساجد- به ویژه مساجد روستاها و مناطق دوردست – به دلیل نداشتن خانه برای امام جماعت، از نعمت روحانی و امام جماعت بیبهره مانده است. جا دارد بانیان مساجد ساختن خانهای مناسب و بیآلایش برای روحانی مسجد را نیز در نظر داشته باشند.

 اگر قدری از هزینة منارههای بلند و کاشیکاریهای غیر ضروری بکاهیم، به راحتی میتوان خانهای برای امام جماعت ساخت. اجرای چنین طرحی در حقیقت پیروی از الگوی مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) است. چه آن حضرت خانة خویش را در کنار مسجد و متصل به آن ساخت. اجرای طرح میتواند زمینهساز حضور بیشتر و منظمتر امام جماعت در مسجد باشد.

احداث کتابخانه و مراکز فرهنگی در کنار مسجد

 چنانچه بودجه و امکانات بانیان مسجد اجازه دهد، بسیار بجاست در کنار مسجد که سنگر اصلی مبارزه با امواج ویرانگر فرهنگی است، مراکز فرهنگی نیز بنا شود. زیرا- چنانکه خواهد آمد- یکی از رسالتهای مهم مسجد، نقش آن در عرصههای فرهنگی است. در زمان ما با توجّه به گسترش و تنوّع شیوههای کار تبلیغی و آموزشی نمیتوان تمام این برنامهها را در فضای محدود شبستان مسجد که جای نماز و عبادت است، انجام داد. هر گاه این مراکز بتواند به اندازة توان خود پاسخگوی نیازهای مردم در زمینه کتاب، قرائتخانه، نشریات، فیلم، نوار، مراکز اطلاعرسانی و حتی نیازهای تفریحی باشد، زمینة مناسبی برای جذب جوانان و دانش پژوهان به مسجد فراهم میشود.

 البته تأکید میکنیم چنین مراکزی هرگز ما را از مسجد به همان ویژگیهایی که اسلام برای آن در نظر گرفته، بینیاز نمیسازد. سخن در این است که باید چنین مجموعههایی را به مسجد اضافه کرد؛ نه اینکه آنها را جایگزین مساجد نمود. از همین رو طراحی و ساخت این مراکز باید به گونهای باشد که مسجد را تحتالشعاع قرار ندهد.

پارکینگ وسایل نقلیه برای مسجد

 چنانکه خواهد آمد مستحب است انسان پیاده به مسجد وارد شود. از جمله اموری که زمینه عمل به این کار را فراهم می‌‌کند، احداث پارکینگ مناسب برای وسایل نقلیه در کنار مسجد است. این کار هم مایة آرامش خاطر نمازگزاران است و هم سبب میشود از ورود وسایلی همچون موتورسیکلت که گاهی زمین و فضای مسجد را اشغال و آلوده میکند، جلوگیری شود. به علاوه این کار زمینة مزاحمتهای احتمالی برای همسایگان مسجد و یا ایجاد ترافیک در کوچه و خیابان مسجد را نیز از بین میبرد.

اجرای طرحهای نو و سودمند در ساخت مسجد

 آنچه تاکنون گفته شد مواردی بود که در روایات و سیرة عملی معصومان(علیه السلام) به طور صریح یا غیر صریح بیان شده بود.

 باید یادآور شد که اسلام از هر گونه نوآوری و خلاقیتی که در ساخت مساجد صورت گیرد، استقبال میکند. استفاده از طراحیهای نو در ساخت و ساز مساجد نه تنها نکوهیده نیست که پسندیده است. زیرا چنانکه گذشت پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) مسلمانان را فرمان میداد تا مساجد را نیکو بسازند. این فرمان پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) یک اصل مهم در ساخت و ساز مسجد در هر شرایطی است. بدیهی است که نیکوسازی با توجّه به شرایط و اوضاع و احوال مختلف، متفاوت خواهد بود.

مهم این است که نوآوریها برخاسته از روح فرهنگ اصیل اسلامی و همگون با جایگاه والای مسجد و رسالتهای مهم آن باشد.

 از این رو پیشبینی مواردی مانند اتاق مناسب برای خادم مسجد، پاشویی، حمام، کفشکنی، شبستان زنانه، شبستان اضطراری برای بهره برداری در هنگامی که در شبستان اصلی، مراسم برگزار میشود. انبار برای وسایل مسجد و حتی مکانی برای سکونت غریبان و تازه واردان به شهر همگی از اموری است که مورد تأیید شریعت اسلامی است؛ زیرا دربارة موارد یاد شده نه تنها منعی صورت نگرفته، بلکه عقل و ذوق سلیم آن را میپسندد. ضمن اینکه موارد یاد شده و مانند آن هر کدام به گونهای مایة گرمی و رونق هر چه بیشتر مسجد میشود و از این رو میتوان آن را گامی در راستای عمران و آبادانی خانة خدا به شمار آورد.

فهرست منابع

1- قرآن کریم

2- جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، محمد حسن نجفی، بیروت دارالاحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، 1402 هـ. ق.

3- الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، زینالدین جبلی عاملی (شهید ثانی)، ده جلد، تحقیق: سید محمد کلانتر، 1359 هـ. ق

4- سنن ابو داود، ابو داود سلیمان بن اشعث سجستانی، داراحیاء السنه النبویه، بیروت تحقیق: محمد محیالدین عبدالحمید.

5- سنن بیهقی (السنن الکبری)، ابوبکر احمدبن حسین بن علی بیهقی، ده جلد، دارالمعرفه بیروت

6- مبانی هنر معنوی (مجموعه مقالات) حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 1372 هـ. ش

7- مسجد و معماری ایران، حسین زمرشیدی، کیهان، 1374 هـ. ش

8- مستدرک وسائل و مستنبط المسائل، میرزا حسین نوری طبرسی، تحقیق: مؤسسه آل البیت (علیه السلام) چاپ اول، 1407 هـ. ق

9- هنر در قلمرو مکتب، جواد محدثی، سپاه پاسداران، تهران چاپ اول، 1365 هـ. ش

10- وسایل الشیعه، محمدبن الحسن الحرالعاملی، با تصحیح و پاورقی، عبدالرحیم ربانی شیرازی، 20 جلد، اسلامیه، تهران، چاپ ششم 1403 هـ. ق