گروه : مقالات فروغ مسجد
شماره : 207
تاریخ : چهار شنبه, 25 تیر 1399
ساعت : 11:32:36.3701045
تأملى در احیاى نقش مساجد، به اقتضاى تحولات عصر جدید

آیین ها و مراسم مذهبى یکى از عناصر و مقولات جدایى ناپذیر همه دیانت هاى آسمانى و بشرى است. شعائر در نقش مجموعه سنت هاى اجتماعى با مفهوم نمادین دینى یا بشرى نه تنها در شاکله و اسکلت ادیان و مذاهب حضورى جدى و فعال دارند که در نهادهاى اجتماعى دیگر نیز به چشم مى خورند. در واقع تمام اشکال و انواع آداب و رسوم، زیر مجموعه شعائر به حساب مى آیند. این مجموعه ارزش ها و سنت هاى دینى، حقوقى، اخلاقى و... با کارکرد تنظیم و جهت دهى به رفتارها و اندیشه هاى عمومى، نقش مهمى در تمام فعالیت هاى اجتماعى انسان ایفا مى کنند. از این روى شعایر دینى از نقش و اهمیت ویژه اى در نظام اعتقادى ادیان برخوردارند. شعایر دینى از نگاه مردم شناسى فرهنگى به دو کارکرد پیوسته به هم مى پردازند: از یک سو موجب احیا و نشاط دوباره تصورات مذهبى شده و از سوى دیگ احساس بازگشت به ریشه ها و اصول را تقویت مى کنند. شعایر در نقش بعد عملى عبادات به عنوان مجموعه رفتارهایى در ارتباط با پرستش خداوند تلقى مى شوند که از حالت تقدس برخوردار بوده و در بسیارى از اعمال عبادى به صورت خضوع و کرنش در برابر خداوند به چشم مى خورند. شعایر دینى در بسیارى موارد با مجموعه روابط اجتماعى، اقتصادى، حقوقى و سیاسى آمیخته گشته و کارکردهایى چند منظوره مى یابند. در همین راستا دین اسلام به شعایر در عرصه حیات دینى و اجتماعى بشر، اهمیت بسزایى داده و آنها را سمبلى بر عبادت، تقوا و نیکوکارى قرار داده است. آیه 32 حج در این باره مى گوید: هرکس شعایر الهى را بزرگ دارد پس آن نشانه تقواى  دل هاست. در اسلام، مهم ترین واجبات و فرایض دینى مانند: نماز، روزه، حج و جهاد در ارتباطى عمیق با شعایر قرار داشته و حتى شعایر اسلامى در روابط عمومى و روزمره جامعه مانند: تولى فرزندان، آداب ازدواج، مرگ و حتى خواب و بیدارى حضورى جدى و مستمر دارند.

          هر دیانتى به طور طبیعى براى نهادینه کردن فرایند عمل به شعایر مذهبى سعى در تأسیس قطبى ویژه مى نماید که نام عمومى آن معبد است. نهاد مسجد در نقش تنها معبد اصیل اسلامى از نگاه دانش دین شناسى تطبیقى از اهمیت ویژه اى برخوردار است؛ زیرا فرمان و آیین نامه تأسیس بناى این معبد برخلاف بسیارى دیگر از ادیان به طور صریح در خود قرآن آمده است. بااین حال و على رغم جایگاه و موقعیت بنیادین و مستحکم این نهاد دینى در قرآن و سنت با شگفتى بسیار شاه پیدایش و شکل گیرى مجموعه نهادهاى مذهبى دیگر در کنار مسجد و به عنوان مکمل نقش آن هستیم که در بسیارى موارد در نقش رقیب آن در مى آمدند. خانقاه، تکیه و حسینیه نمونه هاى روشنى از این دست نهادهاى جانبى هستند. به راستى چه مى شود که برخى در انجام مراسم دینى و عبادى خود در مسجد احساس تنگى نموده و به بیرون از آن کشیده مى شوند؟ آیا مسجدى که در سنت نبوى محل هرگونه تجمع مسلمانان ولو در ظاهر بى ارتباط با مسایل عبادى طراحى شده گنجایش و ظرفیت اعمال عبادى این دسته افراد ـ صرف نظر از گونه هاى انحرافى آن ـ را ندارد و یا تعریف و کارکرد مسجد در فرهنگ اسلامى تغییر کرده و به نوعى محدود گشته است؟

          گسترش ارتباطات در عصر جدید و پیدایش رقباى بسیار متنوع و متکثر در برابر نهاد مسجد، نقد و بررسى مجدد برخى عوامل محدودکننده نهاد مسجد را بیش از پیش ضرورى گردانیده است. در واقع یا باید خزیدن و کناره گرفتن این نهاد دینى را از متن روابط اجتماعى پذیرفته و به کارکرد محدود آن در انجام پاره اى اعمال عبادى رضایت دهیم و یا با گشودن درهاى آن به روى اقشار مختلف، امکان رفع نیازهاى بیشتر و متنوع ترى درون آن فراهم آوریم. در همین راستا توجه خوانندگان محترم را به برخى از عوامل محدود کننده مسجد جلب نموده و در عین حال تأکید مى نمایم که هدف از ذکر این موارد تنها جلب توجه و گشودن زمینه بحث و گفت وگو در این باره بوده و به هیچ وجه درصدد انتقاد و یا انکار حکمى شرعى نیستم.

 

1 ـ تنوع حاضران

در مساجد معمولاً تیپ خاصى از مردم و حتى گاه تیپ ویژه اى از متدینان و نه همه آنها حاضر  مى شوند که عدم حضور بسیارى از آنها نه از روى بى تفاوتى که به دلیل وجود برخى محدودیت هاى فرهنگى مى باشد که مانع پذیرفته شدن آنها در میان مسجدیان است. در واقع بسیارى از مساجد عملاً به نوعى پاتوق براى طبقه اى از مردم بدل شده که ناخودآگاه دیگر طبقات جامعه را به تعریف جایگزین هاى دیگرى براى مسجد وا مى دارد. مسجد به منزله خانه خدا باید پناهگاهى مطمئن و ایمن براى همه بندگان او باشد ولو برخى از آنها در زمره اهل معصیت تلقى شده و حتى آثار آن بر چهره و شمایل آنان آشکار باشد. البته روشن است که زمینه باز و آزاد براى حضور این دسته نباید به تأیید رفتار آنها بیانجامد؛ اما آنها نیز به عنوان بندگان خداوند حق حضور در خانه او و شرکت در شعایر مذهبى را دارند؛ همان گونه که انسان ها از منظر دین اسلام در هرحال و در هر زمان و مکان اجازه دارند با خداى خود مستقیم و بى پرده سخن گویند.

      « قُلْ یَا عِبَادِی الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّه  إِنَّ اللّه   یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعا... وَأَنِیبُوا إِلَى رَبِّکُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ».[1]

         بنابراین هر انسانى هرگاه اراده کند که در جمع مؤمنان با خداى خود گفت وگو نموده و یا حتى از روى کنجکاوى قصد اطلاع یافتن از آداب و شعایر مسجدیان داشته باشد باید بتواند با آزادى تمام و بدون نگرانى از واکنش اهل مسجد به خواسته خود نایل شود. جالب توجه آن که در برخى اماکن مذهبى، قوانینى براى ممانعت از حضور برخى افراد تدوین شده و حتى همه اقشار متدینان نیز حق حضور در آن اماکن را ندارند؛ از باب مثال مى توان از زیارتگاه ها نام برد که معمولاًورودبانوان بدون چادرحتى درصورت برخوردارى ازپوشش کاملاًاسلامى ممنوع است.

2 ـ حضور غیرمسلمانان

امروزه در عصر ارتباطات و در واکنش به پدیده جهانى سازى فرهنگى، متولیان همه ادیان و مکاتب سعى دارند از حداکثر امکانات و ابزارهاى موجود براى حفظ موقعیت خود و رقابت با رقیبان استفاده نمایند و آیین و مذهب خویش را در معرض دید و اطلاع همگان به منظور جلب توجه و گرایش آنها قرار دهند؛ این در حالى است که یک غیرمسلمان بنا به برخى آراى فقهى نجس ظاهرى تلقى شده و در نتیجه حق حضور در مساجد و آگاهى یافتن و چه بسا شرکت نمودن در آیین مذهبى مسلمانان را ندارد. نکته قابل توجه آن که چنین حکمى در عموم ادیان جهان از  جمله مسیحیت و یهود و... وجود نداشته و افراد وابسته به ادیان دیگر مى توانند به راحتى در مراسم مذهبى آنها شرکت نموده و از آن اطلاع کسب کرده و حتى از آن فیلم و عکس تهیه کنند؛ امرى که حتى براى مسلمانان نیز در برخى اماکن مذهبى همچون حرم مطهر امامان شیعه فراهم نبوده و نوعى بى احترامى تلقى مى شود. لازم به ذکر است که اهل کتاب از میان غیر مسلمانان بنا به فتواى تعداد قابل توجهى از فقهاى گذشته و امروز پاک تلقى شده حتى دیگر گونه هاى کافران نیز به فتواى برخى فقهاى معاصر پاک مى باشند که این مسئله مى تواند راهکارى براى حل این مشکل پدید آورد. جالب توجه آن که کافران عصر پیامبر براى شنیدن کلام الهى و آگاهى از اسلام معمولاً در مسجد به حضور ایشان رسیده و با آن حضرت به گفت وگو مى نشستند که در بسیارى موارد به اسلام آوردن آنها مى انجامید. امروزه این محدودیت در برخى مساجد کشورهاى غربى نیز برداشته شده و غیرمسلمانان نیز در کنار مسلمانان مى توانند در آیین هاى اسلامى شرکت جسته که رودررویى مسلمانان آن کشورها با واقعیات عصر جدید در پیدایش این امر تأثیرگذار بوده است.

 

3 ـ حضور بانوان

در مساجد معمولاً بانوان نقشى حاشیه اى و طفیلى ایفا نموده و دخالت مستقیم در تصمیمات مربوط به مسجد و انجام مراسم هاى مذهبى ندارند و حتى در نقشه بناى مساجد نیز آنها را در گوشه اى دنج و زاویه اى کور و دلگیر وا مى نهند. گویا بیشتر نقشى شبیه به یک تماشاگر براى آنها در نظر گرفته مى شود. البته بدیهى است که این مسئله از علل و عوامل تاریخى و فرهنگى ناشى شده و چه بسا در بسیارى موارد به طور ناخودآگاه از سوى متولیان مساجد سر مى زند؛ از جمله مى توان به وجود پاره اى روایات بررسى نشده اى اشاره نمود که حضور بانوان را در مساجد چندان ضرورى نشمرده و مسجد آنها همان خانه شان تلقى شده است. علاوه براین ممنوعیت حضور بانوان در ایام عادت زنانه خود عامل دیگرى در بیرون نمودن نیمى از افراد جامعه از متن شعایر مسجدى به حساب مى آید و بدین سان تقریبا هر خانمى در حدود یک سوم از دوران زندگى خود از حضور در مساجد و شرکت در مراسم مذهبى و فرهنگى آنها به جز نماز که از آن معاف شمرده شده است محروم است. راه حل ساده و ابتدایى این مشکل که به طور محدود در برخى مساجد اتخاذ شده آن است که بخش ویژه بانوان خارج از محدوده وقف مسجد در نظر گرفته شود؛ اما به هر روى این مانع از آن نمى شود که مسئله مذکور مورد بحث مجدد فقهى قرار  گیرد.

 

4 ـ تنوع فعالیت ها

در مساجد معمولاً به انجام برخى مراسم عبادى خاص بسنده شده و تنوع کارکردى چندانى در آنها به چشم نمى خورد که این مسئله به طور طبیعى از جاذبه مساجد براى بسیارى از افراد جامعه کاسته و حتى برخى متدینان را براى ذکر نمونه تاریخى آن مى توان از حسینیه ها و تکایا نام برد.

 

5 ـ امام جماعت

امام مسجد علاوه بر نقش عبادى از جایگاهى اجتماعى برخوردار بوده و نقش ایجاد ارتباط با گروه هاى مختلف جامعه را برعهده دارد. بنابراین نمى توان به حداقل شروط فقهى در انتخاب امام جماعت بسنده نمود و به ویژگى هاى اجتماعى و حتى شکل ظاهرى او توجه نداشت. امام مسجد باید از روحیه اى بانشاط و فعال و جاذبه هاى شخصیتى ویژه اى برخوردار باشد تا بتواند نقش ارتباطى خود را با مخاطبان متنوع حاضر در مسجد به خوبى ایفا نماید. گاه ویژگى هاى امام جماعت به اقتضاى محل مأموریت و نوع مخاطبان تغییر کرده و حالتى نسبى مى یابد؛ مثلاً در دانشگاه ها مناسب است که امام جماعت خود از تحصیلات دانشگاهى و تجربه دانشجویى برخوردار باشد و یا در اماکن ویژه بانوان مناسب است که امام جماعت خود نیز از میان خانم ها انتخاب شود و حتى گاه ممکن است تعیین یک شخصیت غیر معمم و یا حتى غیرروحانى مناسب تر باشد که در این گونه موارد نباید پاره اى تعصبات صنفى را بر مصالح اسلامى ترجیح داد.

 

6 ـ اداره شورایى

امروزه همه نهادهاى اجتماعى به سوى نوعى دموکراسى در شیوه اداره و تصمیم گیرى حرکت مى کنند. مساجد نیز از این قاعده مستثنى نبوده و لذا در بسیارى مساجد شاهد شکل گیرى هیئت مدیره به جاى متولى که در گذشته صاحب اختیار و همه کاره مسجد به شمار مى رفت، هستیم. اما نکته قابل توجه آن که در انتخاب هیئت مدیره بیشتر به جنبه هاى اقتصادى و یا سنى افراد توجه شده و معیارهاى مهم دیگر مورد غفلت قرار مى گیرند. به علاوه انتخاب هیئت مدیره معمولاً از سوى برخى افراد با نفوذ صورت گرفته و به ندرت از عموم مسجدیان اظهار نظر خواسته مى شود.  در واقع این مسئله نیز تا حد زیادى ناشى از نبود فرهنگ مشارکت عمومى و اهمیت ندادن افراد به نقش و جایگاه مسجد ناشى مى شود و لذا هرگاه تصمیم نابجایى از سوى متولیان مسجد دیده مى شود افراد ترجیح مى دهند به جاى دخالت در امور و اظهارنظر، خود را کنار کشیده و از شرکت در مراسم ها و گاه حتى حضور در نماز خوددارى ورزند.

          موارد مذکور در این مختصر تنها نمونه هایى بارز و روشن از چالش هاى فراورى نهاد مسجد در عصر حاضر مى باشند که امیدواریم بتواند زمینه این گونه مباحث را رد میان متولیان امور مساجد و به ویژه نشریه وزین مسجد باز نموده و رونقى تازه و تحرکى پویا به این نهاد مقدس دینى بخشد.

 

پی نوشت ها:


[1] .  زمر:  53 ـ 54 .