گروه : مقالات فروغ مسجد
شماره : 182
تاریخ : یک شنبه, 22 تیر 1399
ساعت : 14:36:18
نهادینه سازی آموزه‌های قرآنی، بهترین روش بهره‌مندی از مساجد

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اهداف

1. اجرای فرمان خداوند و محقّق ساختن توصیههای رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) و اهل بیت مطهرش دربارة اهتمام به قرآن کریم؛

2. زمینه سازی و فضا پردازی مناسب و لازم برای بهره مندی صحیح از مساجد؛

3. دادن آموزشهای لازم قرآنی و آماده ساختن مردم برای ادای وظایف و ایفای مسئولیت های اسلامی و شیعی و اصلاح امور فردی و اجتماعی آنان؛

4. ایجاد فضای انس با قرآن کریم و نهادینه سازی تلاوت روزانه، حدّاقل پنجاه آیه از آیات قرآن کریم در قالب نماد و نشانة شیعه؛

5. فرهنگ سازی آیات الهی در اندیشه، گفتار و زندگی مردم و آماده سازی آنان به منظور عمل به آموزههای قرآن کریم؛

6. تأسّی به رسول اکرم در تربیت و پرورش افراد قرآنی در جامعه و امّت اسلامی؛

7. اصلاح الگوی برگزاری مجالس مذهبی و تحقّق فرمان پیامبر مبنی بر تمسک به قرآن و اهلبیت در حدیث ثقلین.

 

آثار و برکات:

1. آشنایی با تلاوت و قرائت صحیح قرآن؛

2. آشنایی با معارف و آموزههای حیاتبخش قرآن و آماده شدن برای تحقّق مسئولیتهای فردی و اجتماعی براساس فرهنگ قرآنی و تبیین سیرة اهل بیت؛

3. بهره مند شدن از بهترین منبع برای خودسازی و آموختن مهارت های زندگی صحیح براساس کلام الهی.

 

پیشگفتار

بدون تردید مساجد، همواره مهد پرورش شخصیت های برجستة قرآنی، حدیثی و فقهی بوده است؛ افراد وارسته ای که مایة فخر اسلام و مسلمین بودند و ان شاءالله همچنان خواهد بود.

در دوران معاصر که از یک سو نیاز بشر به دریافت پیام قرآن و از سوی دیگر، هجوم فرهنگی دشمنان یا به عبارت بهتر، هجمة ناتوی فرهنگی به اسلام و تشیّع افزایش یافته است، آموزش قرآنکریم، حتّی محور قرار دادن قرآن در کلیة برنامههای مساجد در قالب متن اصلی و رسمی از ضرورتهای حتمی آموزشی، تربیتی و فرهنگی به شمار میرود؛ زیرا پاسخگویی به نیازهای هدایتی جامعه و مقابله با دشمنان اسلام و تشیّع، فقط از راه آموزش قرآن میسر است.

آری در سایة آموختن و فرهنگسازی قرآنی با تبیین سیرة اهل بیت است که جامعه و امت اسلامی از همه جهت تعالی مییابند و فقط در سایة تمسک و استناد به قرآن براساس تفسیر اهلبیت است، که دشمنان، ناچار به عقبنشینی هستند.

باید از ابتدا بر این نکته تأکید نمود که هرگز هدف از بیان مطالب یاد شده آن نیست که یگانه متن لازم برای آموزش در مساجد، آموزش قرآن است؛ بلکه براساس هدایت خداوند، حتّی در آموختن قرآن نیز باید تبیین و تفسیر پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) و اهلبیت مطهرش مورد التفات باشد؛ زیرا فقط آنان هستند که با حقایق قرآنی ارتباط دارند:

«لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ[1]؛

 (جز دست پاکان بدان نرسد).

بر این اساس، هرگز مباد که کسی به بهانة تعلیم قرآن از تبیین قرآن با بیانات پیامبر و اهل بیت و فرآوردههای علمی آن، همچون علم کلام و علم فقه و جز آن سر باز زند یا آنها را کوچک بشمارد، یا در صدد تضعیف و حذف آنها برآید، بلکه مقصود آن است که آموزش قرآن و معارف آن، محور برنامههای مساجد قرار بگیرد و به دیگر سخن، قرآن از مهجوریت درآید و آموزش آن جایگاه مناسب و شایستة خود را پیدا نماید. برای تبیین ضرورت قرآن و محور نمودن برنامههای مساجد به سه نکته باید توجّه نمود:

1.آموزش و تلاوت قرآن، از جمله اهداف اساسی احداث مسجد

از آنجا که در هر مرکز، همواره متن و روش آموزش براساس اهداف تشکیل آن مرکز تعیین میشود، نخست باید بدانیم که هدف از احداث مسجد چیست؟

در قرآن کریم دربارةمسجد و اقامةنماز چنین میخوانیم:

 

«إِنَّنِی أَنَا اللهُ لَآ اِلهَ الَّا أنَاْ فَاعْبُدنِی وَ أَقِمِ الصَّلَوهَ لِذِکْرِی» (طه، 14)

«وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَن یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ» (بقره، 114)

«وَ أَنَّ الْمَسَجدَ للَّهِ فَلَا تَدْعواْ مَعَ اللَّهِ أَحَداً» (جن، 18)

«وَ أَقیمُواْ وُجُوهَکُمْ عِندَ کُلِّ مسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصینَ لَهُ الّدِینَ» (اعراف، 29)

بر مبنای این آیات، هدف از تأسیس و احداث مسجد، شناخت توحید ناب و اقامة ذکر و یاد خداست و حتّی نیایش و عبادت و خواندن نماز نیز برای زنده کردن یاد خدا در دلهاست.

بدون شک بهترین متن یادآوری کننده و عالی ترین منبع ذکر خداوند و معرّفی آیات او، قرآن کریم است. بدون شک نقش قرآن کریم در اقامة ذکر خداوند در دلها، نقشی بی بدیل است که هیچ چیز دیگر جای آن را نمی گیرد:

«و کذلک أنزلناه قرءاناً عربیاً و صرفنا فیه من الوعید لعلهم یتقون أو یحدث لهم ذکراً»[2]؛ (و ما اینگونه قرآن عظیم را با فصاحت کامل عربی بر تو فرستادیم و در آن وعده ها و احوال قیامت را تذکر دادیم،باشد که مردم پرهیزکار شوند یا ذکر و یاد برای آنان اقامه شود.)

به همین علّت خداوند متعال، قرآن را ذکر و تذکره نامید و رسول گرامی خود را به آموزش دادن آن مأمور ساخت:

«أوَ عجبتمْ أَن جاءکم ذکر من ربکم علی رجل منکم لینذرکم و لتتّقوا و لعلکم ترحمون»[3]؛ (آیا تعجب میکنید و در نظر شما شگفت انگیز است که مردی از جانب خدا برای یادآوری شما فرستاده شده تا مگر شما را بیم دهد که پرهیزکار شوید، باشد که مورد لطف خدا قرار گیرید؟)

«إن هذه تذکره فمن شاءَ اتخذ الی ربه سبیلاً»[4]؛

(این قرآن برای تذکر و یادآوری فرستاده شد تا هر که بخواهد، راهی به سوی خدا پیش گیرد).

«کلا إنه تذکرة فمن شاءذکرهُ»[5]؛

 (چنین نیست که آنان پنداشتند، قرآن محقّقاً اندرز است. تا هر که خواهد متذکر حق شود).

به سیرة رسول خدا و ائمةاطهار (علیه السلام) بنگرید؛ ایشان در نمازهای خود، سورههای گوناگون قرآن را قرائت میفرمودند تا مردم قرآن را بیاموزند و در آن تدبّر کنند:

«انّ النبی کان یقرأ القران فی الصلوه جهرا رجاء آن یستمع الی قرائته انسان فیتدبر معانیه و یؤمن به»[6]؛

(رسول خدا همواره قرآن را در نماز (های جهریه)، بلند میخواندند، بدان امید که به قرائت قرآن گوش دهند و در معانی آن تدبر نمایند و به آن ایمان بیاورند).

«روی انّ مولانا الامام الصادق (علیه السلام) کان یتلوا القران فی صلوتهْ»[7]

(روایت شده که امام صادق همیشه در نماز خود قرآن، تلاوت میفرمود).

به راستی مگر براساس فقه شیعه، در دو رکعت اول همه نمازهای واجب، خواندن یک سوره کامل از قرآن واجب نشده است؟[8]همچنین مگر مستحب نیست و سفارش نشده است که در نمازهای گوناگون، به قرائت سورههای خاصی بپردازیم مثلاً در نماز جمعه و در نمازهای واجب شب جمعه، قرائت سورة جمعه و منافقون و غیره، استجابت دارد و به طور اکید سفارش شده است، چنانکه در برخی روایات آمده است:

«الواجب علی کل مؤمن ان کان لنا شیعه ان یقرا لیله الجمعه بالجمعه و سبح اسم ربک الاعلی و فی صلاه الظهر بالجمعه و المنافقین فاذا فعل ذلک فکانما یعمل بعمل رسول الله»[9].

کما اینکه قرائت سورة اعلی و شمس در نماز عید فطر، [10]استحباب دارد و سفارش شده است. پس چرا ما در نماز از قرائت سور گوناگون و آشنا ساختن مردم با قرآن غفلت ورزیم؟

شاید به علّت تذکار و ذکر بودن است که رسول خدا با صراحت و با کاربرد واژة «حصر» فرمودند:

«انما نصبت المساجد للقرآن»[11]؛

(همانا مساجد برای آموزش قرآن برپا شده است).

شهید ثانی در روض الجنان پس از نقل روایت فوق میگوید:

 « لم یقبل للعباده و...»[12].

بنابراین طبق آیات و برابر سیره و فرمودة رسول خدا و اهل بیت، وظیفه و مسئولیت مسجدیان، به اقامه نماز جماعت و قرائت دعای کمیل و توسل و آموزش احکام دین ختم نمیشود، بلکه مسئولیت اساسی علمای مساجد آن است که مراکز آموزش قرآن و معارف آن شوند و ما به عنوان روحانیون تشیّع، در آموزش دین، در درجة اول آموزش دادن قرآن و در مرحله بعد روایات و سیرة پیامبر و اهل بیت را دستور کار قرار دهیم، تا مسجدکانون تربیت و پرورش افراد قرآنی و ولایی باشد.

2. آموزش قرآن، مأموریت اساسی روحانیون و عالمان ربانی

بر اساس آیات کریمة قرآن و برابر روایاتی نظیر:

«العلماء ورثه الانبیاء»[13]

که عالمان دینی را به عنوان وارثان و رهروان انبیاء، به ویژه خاتم ایشان و اهلبیت مطهر آن حضرت،معرّفی میکند، روحانی و عالم ربانی به عنوان وارثان علوم انبیا و اولیای الهی،باید وظایف آنان را بر دوش گیرند و اهداف ایشان را تحقّق بخشند.

خداوند در قرآن وظایف اساسی پیامبر را چنین معرّفی کرده است:

الف) تلاوت آیات خداوند بر مردم:

«کذلک أرسلناک فی أمهٍ قدْ خلتْ من قبلها أُممٌ لتتلوا علیهم الذی أوحینا إلیک»[14]

(همچنین تو را به میان امتی که پیش از ایشان امتهای دیگر بودهاند، به رسالت فرستادهایم تا آنچه بر تو وحی کردهایم بر ایشان تلاوت کنی).

«... وَ أُمرت أن أکونَ من المسلمینَ» «و أن ْأتلوا القرءَانَ...»[15]؛

(و مأمورم که از تسلیم شدگان فرمان او باشم و نیز مأمور شده ام که قرآن را (به حکم وظیفة رسالت بر امت) تلاوت کنم).

ب) تزکیه و پاکیزه ساختن مردم:

«کما أرسلنا فیکم رسولاً منکم یتلوا علیکم آیاتنا و یزکیکم و یعلمُکمُ الکتب و الحکمهَ و یعلمکم ما لم تکونوا تعلمون»[16]،

(همچنان که پیامبری از خود شما را بر شما فرستادیم تا آیات ما را برایتان بخواند و شما را پاکیزه گرداند و کتاب وحکمت آموزد و آنچه نمی دانستید به شما یاد دهد).

ج) آموزش و تبیین کتاب و حکمت:

«لقد من الله علی المؤمنین إذْ بعث فیهم رسولاً من أنفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتب و الحکمه و إن کانوا من قبل لفی ضلالٍ مبین»[17]؛

(خدا بر مؤمنان اعلام فرمود، آن گاه که از خودشان به میان خودشان پیامبری مبعوث کرد تا آیاتش را بر ایشان بخواند و پاکشان سازد و کتاب و حکمتشان بیاموزد، هرچند بیش از آن در گمراهی آشکاری بودند).

«و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم»[18]؛

 (و بر تو نیز قرآن را نازل کردیم تا آنچه برای مردم نازل شده است، برایشان بیان کنی).

جالب توجّه آن است که خداوند متعال، متن و محتوای اصلی حکمت را، نیز آیات کریمة قرآن معرّفی فرموده است:

«الر تلک آیاتُ الکتابِ الحکیم»[19]؛

(الر این آیات حکیم است).

«والقرءان الحکیم»؛

(سوگند به قرآن حکمت آموز).[20]

«و إنه فی ام الکتاب لدینا لعلی حکیم»؛

(و همانا که آن در کتاب اصلی [= لوح محفوظ] به نزد ما سخت والا و پر حکمت است).[21]

د) تبلیغ ورساندن پیام خداوند به مردم:

«یا ایها الرسول بلغ ما انزل إلیک من ربک»[22]؛

 (ای پیامبر! آنچه از پروردگات بر تو نازل شده است،(به مردم) برسان!)

«فهل علی الرسول إلا البلاغ المبین»[23]؛

(آیا پیامبران را جز تبلیغ روشنگر، وظیفه دیگری است؟)

«فإنما علیک البلغ المبین»[24]؛

(جز این نیست که وظیفة تو تبلیغی روشنگر است).

5) بشارت و انذار: از جمله مأموریتهای پیامبر، بشارت و انذار [25]یا انذار و بیم دادن است:

«انما أنت منذر»[26]؛

 (همانا فقط تو بیم دهنده ای).

«قل إنما أنا منذر»[27]؛

(بگو من بیم دهنده هستم).

و) تذکر و یادآوری:

«فذکر إنما أنت مذکر[28]؛

 (پس تذکر ده که تو فقط تذکّر دهنده ای!)

«وذکر فإن الذکری تنفع المؤمنین»[29]؛

(و پیوسته تذکر ده، زیرا مؤمنان را سود میبخشد).

ز) اصلاح فرد و جامعه: حضرت شعیب هدف و وظیفه خود را- که بیان کنندة هدف و وظیفة ادامهدهندگان راه همة انبیا و اولیا نیز هست- چنین معرّفی کرده است:

«إن أرید إلا الإِصلاح ما استطعتُ و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و إلیه أُنیب»[30]؛

(یگانه مقصودم، تا بتوانم اصلاح امر شماست و از خدا در هر کاری توفیق میطلبم و بر او توکل میکنم و به درگاه او از شر پناه میبرم).

ح) حکم و داوری در اختلافات:

 «إنا أنزلنا إلیک الکتب بالحقّ لتحکم بین النّاسِ بما أرائکَ الله »[31]؛

(ما به سوی تو قرآن را به حق فرستادیم تا آنچه خدا به وحی خود بر تو پدید آرد، میان مردم حکم کنی).

آموزش قرآن کریم، راه تحقّق مأموریت های روحانیون

خداوند متعال،قرآن کریم را در قالب متن، محتوا و ابزار اصلی تلاوت، تعلیم کتاب و حکمت، انذار، دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح فرد و جامعه، تذکر و تبلیغ معرّفی نموده است و به ما فرمان داده که به تلاوت آیات و بیان آن به زبان مردم،به انذار و تذکر و جز آن بپردازیم:

وَرَتّل الْقرءانَ ترتیلاً[32]

هذا بلغٌ للنّاس ولینذروا بِهِ[33]

فَذکّرْ بالقرءانِ من یخافُ وَعیدِ[34]

«إن هذه تذْکرهٌ فمن شاءَ اتَّخَذَ إلی ربهِ سبیلاً»[35]؛

(این قرآن برای تذکر و یادآوری فرستاده شد تا هر که بخواهد، راهی به سوی خدا پیش گیرد).

«الر کِتبٌ أنزلناهُ إلیکَ لتخرجَ النّاس من الظُّلُماتِ إلی النّورِ بإذن ربهم إلی صراطِ العزیز الحمیدِ»[36]؛

(الر، کتابی است که بر تو نازل کردیم، تا مردم را از تاریکی ها به سوی روشنایی به فرمان پرودگارشان در آوری، به سوی راه خداوند عزیر و حمید).

«یا ایها النّاس قدْ جاءَتکم موَّعِظهٌ مِن ربّکم و شفآءٌ لمّا فی الصّدور وَ هدیً و رحمهٌ للمؤمنینَ»[37]؛

ای مردم، برای شما از پروردگارتان موعظه ای آمد و شفایی برای آن بیماریای که در دل دارید و راهنما و رحمتی برای مؤمنان).

به همین سبب خداوند متعال، عالم ربّانی را کسانی معرّفی کرده است که به تعلیم و تعلم قرآن میپردازند:

«ولکِن کونوا ربَّانیّینَ بما کُنتم تُعلّمون الْکتاب و بما کنتم تدرُسون»[38]؛

(ربانی- خداشناس و خداپرست- باشید به آنچه از کتاب به دیگران میآموزید و خود نیز درس میگیرید- میخوانید).

از سوی دیگر، خداوند میفرماید:

«إن الّذی فرضَ علیک القرءانَ لرآدُّک إلی معادٍ»[39]؛

(یقین بدان که آن خدایی که قرآن را بر تو فرض گردانید، البته تو را به جایگاه خود بازگرداند).

آیا خداوندی که قرآن را بر رسول اعظمش با آن جایگاه رفیع، فرض قرار داده، قرآن را بر وارثان پیامبر و کسانی که میخواهند پرچم بزرگ تبلیغ رسالات الهی و اصلاح اجتماعی را بر دوش بگیرند و به داوری در اختلافات اعتقادی، اخلاقی و عملی مردم بپردازند، فرض نکرده است؟

3. ضرورت و الزامات دینی، اجتماعی و جهانی دیگری نیز مطرح است، که آموزش قرآن، بلکه قرآن محور قرار دادن همة برنامههای مساجد را ضروری ساخته است که به مهمترین آنها اشاره میشود:

الف. قرائت و تدبر در قرآن، وظیفةهر روز و شب هر مسلمان: تلاوت، تدبر و عمل به قرآن کریم براساس تفسیر اهل بیت، وظیفة هر فرد مسلمان است؛ حتّی در صورت عذر، به علّت سفر یا جهاد یا کسب و کار اقتصادی، نباید تلاوت قرآن بهاندازة ممکن و میسور را فراموش کنند:

«علِمَ أن لّن تحصوهُ فَتابَ علیکم فاقْروا ما تیَسّر من القرءانِ عَلِمَ أن سیکون منکم مَّرضی وءاخرون یضربونَ فیالارضِ یبتغونَ من فضل اللهِ وءاخرونَ یقَتلونَ فی سبیل اللهِ فاقْرءُواْ ما تیسَّر منهُ»[40]؛

(خدا میداند که شما هرگز تمام ساعات شب را ضبط نخواهید کرد؛ لذا از شما درگذشت پس آنچه برای شما میسّر است قرآن بخوانید و خداوند بر احوال شما آگاه است که برخی مریض و ناتوانید و برخی به سفر برای کسب و تجارت از کرم خدا روزی میطلبید و برخی در راه خدا به جنگ و جهاد مشغولید، پس اکنون آنچه برای شما میسر است قرآن بخوانید).

اما تدبر:

«کتابٌأنزلناه إلیک مبارکٌ لّیَدَّبّرواْ آیاته و لیتذکّر أولواْ الْاَلْبابِ»[41]؛

(کتابی مبارک است که آن را بر تو نازل کرده ایم،تا در آیاتش بیندیشید و خردمندان از آن پند گیرند).

این وظیفه آن قدر مهم و اساسی است که خداوند، تدبّر نکردن در آیات قرآن را هدف توبیخ قرار داده میفرماید:

«أفلا یتدبّرون القرءان أم علی قلوبٍ أقفالُها»[42]؛

(آیا در قرآن نمی اندیشند یا بر دلهایشان قفلهاست)؟

امام علی (علیه السلام) نیز میفرماید:

 «الا لا خیر فی قرائته لیس فیها تدبّر»[43]؛

 (آگاه باشید در قرائتی که تدبر در آن نباشد،خیری نیست!!).

بر این اساس تدبّر در آیات قرآن، از جمله وظایف اساسی هر مسلمان و به ویژه هر مؤمن و شیعه است.

ب. انس و تلاوت مداوم قرآن، نماد و نشانه شیعه بودن: امام علی فرمودند:

«الا من سأل عن شیعه اهل البیت... فهم... تالون لا جزاء القرآن یرتلونه ترتیلا[44]...؛

(آگاه باشید هر کس از شیعه اهل بیت سؤال نماید،... پس آنان... کسانی اند که جزءهای قرآن را با دقّت و تأمل میخوانند).

امام باقر فرمودند:

«انما شیعه علیّ... کثیره تلاوتهم للقرآن»[45]؛

(همانا شیعیان علی (علیه السلام)... کسانی اند که قرآن را بسیار تلاوت میکنند).

در برخی از روایات اهل بیت، تلاوت پنجاه آیه در یک شبانه روز، توصیه شده است:

«القرآن عهدالله فقد ینبغی للمرء المسلم ان ینظر فی عهده و ان یقرأ منه فی کل یوم خمیسین آیه»[46]؛

(قرآن عهد و پیمان خداوند با بندگان است، سزاوار است که هر فرد مسلمان در هر روز به آن عهد بنگرد و از آن پنجاه آیه قرائت نماید).

آیا نباید مساجد این نماد و نشانة تشیّع را در میان شیعیان و مردم، احیا کند، به طوری که جزء برنامة عادی زندگی همگان گردد؟

ج. اهتمام پیامبر و اهل بیت در مورد قرآن: اهتمام پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) به تلاوت، حفظ و آموزش معارف قرآن، همچنین سفارش فراوان اهل بیت (علیه السلام) دربارة قرآن و اقدام امام زمان (عج) پس از ظهور در برپایی خیمه هایی برای آموزش قرآن در کوفه نشان میدهد که سربازان روحانی آن حضرت باید از هم اکنون در مساجد خدا به صورت علمی و عملی، زمینه ساز اقدامات آن حضرت باشند:

«اذا قام قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) ضرب فساطیط لمن یعلّم القران علی ما انزل الله»[47].

قرآن کتاب پرورش تعقل و خرد ورزی:خداوند که بیش از سیصد بار ما را به تعقل، تفکّر و غیره فراخوانده است[48]، قرآن را عامل برانگیختن تفکّر معرّفی میکند:

«بالْبیناتِ والزُبُر و أنزلْنا إلیک الذّکر لِتُبیّن للنّاس ما نُزّل إلیهم و لعلّهم یتفکّرونَ»[49]؛

(ما به هر رسولی معجزات و کتب و آیات وحی فرستادیم و بر تو قرآن را که جامع و کامل ترین کتاب الهی است نازل کردیم، تا بر امت آنچه فرستاده شده بیان کنی، باشد که عقل و فکرت به کار بندند).

«إنا أنزلْناه قرءَناً عربیّاً لّعلّکم تعقلونَ»[50]؛

(ما این قرآن را به عربی فرستادیم، باشد که شما به تعلیمات آن عقل و هوش یابید).

با عنایت به این آیات، مبادا خدا نکرده بگذاریم دیگران عملا قرآن را به بهانههای واهی به پشت سر انداختن و کتمان و فراموشی وادار سازند:

 «وَ إذْ أخَذَ اللهُ میثاقَ الّذین أُتواْ الکتبَ لتبیّنُنَّه للنّاسِ و لا تکْتمونَهُ فنبَذُوهُ وَراءَ ظهورهِم واشترَواْ بهِ ثمناً قلیلاً فبِئْسَ ما یشترونَ»[51]؛

 (و [یاد کن] هنگامی را که خداوند از کسانی که به آنان کتاب داده شده، پیمان گرفت که حتماً باید آن را [به وضوح] برای مردم بیان نمایید و کتمانش مکنید. پس، آن [عهد] را پشت سر خود انداختند و در برابر آن، بهایی ناچیز به دست آوردند و چه بد معاملهای کردند).

پیشنهادها و راهکارهای الگوی قرآن محور ساختن مساجد

اکنون که ضرورت قرآن محور کردن برنامههای مساجد معلوم گردید، باید از کجا شروع کنیم؟

به نظر میرسد که برای رفع مهجوریت از قرآن، روحانیون باید پیشقدم شوند، از خود شروع کنند؛ شهید مطهری میفرمود:

«قرآن در میان خود ما مهجور است و توقع داریم نسل جدید به قرآن بچسبد!!...» ما مشمول شکایت رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) هستیم که به خدا شکایت میکند:

«و قالَ الرّسولُ یا ربّ إنّ قومِی اتّخذواْ هذا الْقرءانَ مهجوراً»[52]؛

(پیامبر گفت:ای پروردگار من، قوم من ترک قرآن گفتند...».

در رهبری نسل جوان، بیش از هر چیز دو کار باید انجام شود: یکی باید درد این نسل را شناخت و آنگاه در فکر درمان و چاره بود،... دیگر اینکه نسل کهن باید ابتدا خود را اصلاح کند؛ نسل کهن باید از بزرگترین گناه خود توبه کند و آن «مهجور قرار دادن قرآن» است؛ همه باید به قرآن بازگردیم و قرآن را پیشاپیش خود قرار دهیم و در سایة قرآن، به سوی سعادت و کمال حرکت کنیم.[53]

برای تحقّق این هدف، باید امامان معظّم جماعت کارهای مهم ذیل را در دستور کار خود قرار دهند:

1. برنامه ریزی برای مطالعة یک دورة کامل تفسیر:

بنابر آیات و روایات پیشین، بر همة کسانی که بخواهند پا جای انبیا بگذارند و در عرصههای پر فراز و نشیب زندگی پیامبرانه موفّق گردند، مطالعه و فراگیری یک دوره تفسیر مختصر قرآن، فرض و لازم است، زیرا لازمة توفیق آنان در مأموریت الهی خود، مطالعه و فهم قرآن و انس با کتاب خداست و بس. پیغمبر گرامی اسلام فرمودند:

«من ختم القران فکانما ادرجت النبوه بین جنبیه و لکنه لا یوحی الیه»[54]؛

(کسی که قرآن را ختم کند، پس گویا نبوت در میان وجودش مندرج شده است، با این تفاوت که به او وحی نمیشود).

شاید به همین علّت عارف واصل مرحوم آیت الله العظمیبهجت در تعبیری شگفت انگیز و دقیق فرمودهاند:

«قرآن کتابی است که پیغمبر ساز است؛ زیرا پیغمبران دو گونهاند: قسم اول، پیامبرانی هستند که از جانب خداوند به پیامبری تعیین شدهاند. قسم دوم، پیغمبران کمالی که بر اثر ایمان و عمل به دستورات قرآن، به کمالات پیامبر نایل میگردند. بنابراین قرآن، پیغمبران کمالی تربیت میکند و پیغمبرساز است»[55].

اگر این تعبیر تأمل انگیز را شخصیت دیگری ابراز میکرد، شاید محل تردید یا محل چالش قرار میگرفت، اما از سالک کامل و واصلی که شاگرد و تربیت یافتة اهل بیت و تالی تلو اولیای الهی بود و تجربة رهروی خود را به روحانیون عرضه فرموده است، راهی تام برای تعالی است و راه تحقّق روایات پیشین را به صراحت و وضوح تأیید میکند که تحقّق وراثت پیامبر، جز از راه تعلیم و تعلم قرآن کریم میسر نیست.

در سیرة پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم)، یکی از معیارهای اصلی انتخاب مبلّغ، امام جماعت و جمعه؛ انس و آشنایی هرچه بیشتر با قرائت و مفاهیم قرآن و به تعبیر روایات، «أقرا» بودن آن فرد بوده است:

«اولی الناس بالتقدم فی جماعه اقرؤهم للقران»[56]؛

(شایسته ترین مردم برای تقدم در صفوف جماعت، کسی است که بیش از دیگران با قرآن آشنا باشد).

گفتنی است از آنجا که امام جماعت هر مسجد، بر اساس روایت شریف نبوی مبنی بر «انما نصبت المساجد للقرآن» موظف است قرآن را به مردم آموزش دهد و با توجّه به اینکه بر اساس آیة شریفة قرآن که میفرماید:

«و ما أرسَلنا من رَّسولٍ إلَّا بِلِسان قومِهِ لِیُبیّنَ لُهمْ»[57]؛

آموزش قرائت قرآن به زبان عربی کافی نیست، بلکه لازم است هر آیه را روحانی به زبان مردم بیان کند و میدانیم که مطالعة یک دورة تفسیر قرآن، ائمه جماعات مسجد را برای این مسئولیت آماده و توانا میسازد، پس مطالعه یک دورة تفسیر برای روحانیون معظّم مساجد لازم است.

به تجربه روشن شده است که مطالعة یک جلد از تفسیر ساده و روان، با استفاده از اوقات فراغت، در طول یک یا دو هفته و حداکثر در سه هفته برای هر فرد به آسانی میسر است و هیچ مزاحمتی برای کار و زندگی فراهم نمی کند.

بر اساس ضرورت هایی که بیان شد، پیشنهاد میشود که مطالعة یک دورة کامل تفسیر نمونه (27 جلد) را در دستور کار قرار دهیم:

دلیل انتخاب تفسیر نمونه: به علّت سهولت، آسان و روان نویسی تفسیر نمونه و نیاز نداشتن به کلاس و استاد، همچنین به علّت اشارة این تفسیر به ریشة بسیاری از لغات و اشارة آن به آرای گوناگون مفسران و جمع بندی جامعنگر دیدگاه مفسران و در نهایت به علّت مختصر نویسی، طولانی نبودن و خسته نشدن خواننده، مطالعة تفسیر نمونه پیشنهاد شده است.

البته مطالعة دیگر تفاسیر نیز در جای خود مغتنم است.

مدت: دو سال (در صورت اختصاص دو هفته به یک جلد) الی سه سال (در صورت اختصاص سه هفته برای یک جلد)

زمان: با توجّه به اشتغالات علمی و اجرایی، میتوان از وقت هایی که به ظاهر استفاده آنچنانی نمیشود، برای مطالعه استفاده نمود. مثلاً میتوان با گذاشتن یک جلد از تفسیر در کیف به هنگام رفت و آمد، یا وقتهای انتظار به مطالعه کتاب تفسیری مشغول شد.

آیت الله خزعلی در 70 سالگی پس از انتصاب به عضویت فقهای شورای نگهبان و علی رغم مسئولیت های علمی، پژوهشی و اجرایی موفّق شدند در اتومبیل و به هنگام رفت و آمد، نخست کل آیات قرآن کریم و در مرحلة بعد سراسر نهج البلاغه را حفظ نمایند!!

2. حفظ جزء سی ام و برخی از آیات کلیدی با هدف انذار و تبلیغ:

بدون شک حفظ سورههایجزء سی ام برای تلاوت در نماز جماعت و حفظ برخی از آیات قرآن به صورت موضوعی، برای ادای وظایف دینی روحانیون محترم، همچون: تعلیم، تبیین، امر به معروف و انذار، لازم و ضروری است.

از این رو لازم است، برنامه ای مشخص و مدون را برای حفظ قرآن، حدّاقل حفظ جزء سی ام قرآن و برخی از آیات کلیدی قرآن، به صورت موضوعی تعیین و برای حفظ آنها برنامه ریزی کنیم.

3. معرّفی اهمّیت و جایگاه قرآن برای مردم

شناساندن اهمّیت و جایگاه قرآن و معرّفی محتوا و موضوعات مطرح شده در آن و بیان لزوم آشنایی با روخوانی و فهم معنای قرآن، از جمله اساسیترین آموزشهایی است که باید در مسجد مطرح شود.

به راستی اگر ائمة جماعت دربارة قرآن حرفی نزنند، بدون آموزش دادن به مردم، آنان از کجا بدانند که: قرآن یگانه کتاب حق، تردید ناپذیر، جامع و کامل، نوربخش، هدایتگر، شفابخش، بی همتا، ارجمند، عزت آفرین، جهانی، انسانی، بدیع و نو، حکمت آموز در قالب بهترین و زیباترین سخن، بدون هیچ کژی و بدآموزی، آسان و پیامی ژرف برای حال و آینده است؟

4. تلاش برای اصلاح مجالس مذهبی و لزوم توجّه و تمسک همزمان به ثقلین:

تصحیح مجالس توسل و ذکر اهل بیت: بر طبق حدیث شریف و متفق علیه ثقلین، پیامبر میان امت خود، قرآن و اهل بیت را به صورت دو یادگار جدایی ناپذیر باقی گذاشت که در صورت تمسک به آن دو یادگار هرگز امت اسلامی، دچار ضلالت و گمراهی نخواهد شد:

«انی تارک فیکم الثقلین ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا و هما کتاب الله و عترتی و انهما لن یفترقا (یفترقا) حتّی یردا علیّ الحوض فاتقوا الله وانظروا کیف تخلفونی فیهما»[58]

 

همچنین:

«انی تارک فیکم الثقلین احدهما اکبر من الاخ کتاب الله تبارک و تعالی حبل ممدود من السماء الی الارض و عترتی»[59]

«انی مخلف فیکم الثقلین، الثقل الاکبر، اللقران و الثقل الاصغر عترتی و اهل بیتی هما حبل الله ممدود بینکم و بین الله عز و جل ما ان تمسکتم به لم تضلوا سبب (طرف) بایدیکم»[60]

تعبیر رسول خدا که قرآن و عترت را دو گوهر گرانسنگ جدایی ناپذیر معرّفی فرمود؛ (لن یفترقاحتّی یردا علی الحوض) نشان دهندة آن است که هرگز از آغاز تا روز قیامت، علاقه به اهل بیت و آشنایی و پیروی از آن حضرات، علاقه، آشنایی و پیروی از قرآن کریم، جدایی نخواهد پذیرفت.

اکنون پرسش اساسی این است که آیا برای تحقّق این سخن گرانسنگ رسول خدا و در اجرا و عمل به آن، لازم نیست برنامه ریزی فرهنگی و اجرایی مناسبی صورت بپذیرد؟

نگاهی به وضع محافل مذهبی نشان میدهد که از یکسو، برای آموزش، تلاوت، استماع فهم معارف پیام الهی، تدبر و تحقّق و نهادینه سازی قرآن، مجالس فوقالعادهای تشکیل نمیشود.

از سوی دیگر، در مجالسی که برای گرامیداشت میلاد یا سالگرد شهادت اهل بیت تشکیل میشود، اولاً: تمسک به اهل بیت که همواره مورد توصیه حدیث ثقلین است، به توسل، تبدیل و تقلیل یافته و در توسل هم فقط به توسل لفظی یا بهتر بگوییم به ذکر توسل یا ذکر مصائب و خواندن اشعاری در مدح اهل بیت، بسنده میشود، غافل از آنکه حقیقت توسل آن است که اهلبیت، وسیلة عملی ارتباط ما و خداوند باشند، یعنی حقیقت بندگی را از آنان فرا بگیریم و در مقام عمل راه و روش و سیرة آنان را در بندگی برگزینیم و عملاً آنان را وسیله قرار دهیم، ولی متأسفانه از توسل عملی که توسل لفظی هم مقدمهای برای آن، و مورد توصیة قرآن و سنت و نیز توجّه بزرگانی همچون مرحوم آیت الله العظمیبهجت است، غفلت یا تغافل شده و میشود و برنامه ریزی لازم برای آموزش، چگونگی اقتدا به سیرة اهل بیت و پرورش روحیة پیروان تشیّع در میان ارادتمندان آن امامان حقیقی جامعة بشری نشده است، پس؛ هم اکنون در مجالس مذهبی، با سه چالش اساسی مواجه ایم:

الف.تفکیک میان قرآن و اهل بیت درتمسک و توسل:

ما برای اهل بیت جلسات جداگانه و برای قرآن جلسات مستقل دیگر برگزار میکنیم؛ با آنکه برابر حدیث ثقلین قرآن ثقل اکبر معرّفی شده است، در مجالس ما قبل از ذکر توسل به اهل بیت، قرائت آیات قرآن همراه با توجّه و شنیدن بیانات پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) و اهل بیت دربارة آن آیات، معمول نیست.

ب. نبودن تعادل و توازن در برگزاری مجالس قرآن و اهل بیت:

اکنون در ماههای محرم و صفر، ایام فاطمیه اول و دوم و همة ایام ولادت، همچون اعیاد شعبانیه، هفتة وحدت و در شهادت ائمة هدی و در مناسبتهایی همچون بعثت یا تخریب مراقد اهل بیت، در بقیع و غیره در هر روز جمعه به مناسبت برگزاری دعای ندبه، مجالسی برای اهل بیت برگزار میگردد و حتّی در شبهای قدر هم به مناسبت تقارن آن، با شهادت امام علی(علیه السلام)، بیشتر وقت مجلس به امام علی (علیه السلام) اختصاص مییابد و جز آن، اما برگزاری مجالس قرآن اغلب به ماه مبارک رمضان اختصاص یافته است، که در اکثر آن مجالس هم هدف، ختم قرائت قرآن و ثواب بردن از قرائت است. البته گاه نیز در پاره ای از مساجد محفل انس و در هفتة وحدت نیز مسابقات قرآنی برگزار میشود. اگر به امور وقفی و اطعام و پذیرایی ها نیز بنگریم، اکثر آنها مربوط به مجالس اهل بیت است.

ج. تغییر و تبدیل تمسک عملی به ذکر توسل لفظی:

با کمال تأسف از یکسو در حالی که خداوند میفرماید:

«خذوا مآ ءاتیناکم بقوّهٍ واذکرواْ ما فیه»

[و فرمودیم]: (آنچه را به شما داده ایم به جدّ و جهد بگیرید و آنچه را در آن است به خاطر داشته باشید...)[61]

و علی رغم توصیة حیات بخش پیامبر مبنی بر تمسک به قرآن و اهل بیت (علیه السلام)، گویا اصلاً تمسک به قرآن در دستور کار ما نیست!! از سوی دیگر، تمسک به اهل بیت به ذکر توسل لفظی یا (ذکر مصایب و مدایح)کاهش یافته و در عمل به آن بسنده شده است و ضرورت توسل عملی یا بهتر بگوییم حقیقت توسل مورد غفلت و خدشه واقع شده است. پس برای تحقّق آیة یاد شده و برای اجرای فرمان رسول خدا در حدیث ثقلین، میباید مجالس مذهبی اصلاح گردد:

1.کلیة مجالس مذهبی را با تلاوت چند آیه و بیان معنا و آموزه ها و تدّبر در قرآن آغاز کنیم و زینت بخشیم، و بیان آیات و معنای قرآن را با سخنان و سیرة اهل بیت همراه سازیم تا در مقام عمل، مشکل تفکیک و جدایی انداختن میان قرآن و اهل بیت تا حدودی برطرف شود.

2. لازم است یا تعداد مجالس انس با قرآن و تلاوت همراه با معنا را آنقدر افزایش دهیم که حدّاقل برابر مجالس اهل بیت شود، یا در هر جلسة مذهبی، به قرآن و اهل بیت توأماً توجّه کنیم تا در مسیر تحقّق و اجرای فرمان رسول خدا قرار گیریم؛ البته راه دوم میسرتر است.

3. با تبیین تمسک و لزوم و ضرورت آن، این هدف به همت خطیبان، اهل منبر و ذاکران با انتخاب مطالب و اشعار متناسب، نحوة بیان، شکل، سامانه، زمان، مکان و ساعات برگزاری پیگیری شود.

الف.در هر مجلسی، نخست یک تا ده آیه از آیات قرآن متناسب با آن ایام، و مکان و مخاطبان، انتخاب و همراه با توزیع قرآن و مقارن با نگاه و توجّه مخاطبان به قرآن و پس از آماده شدن جلسه، آیات تلاوت گردد و با صدایی متناسب با لحن آیات، ترجمه ای رسا و به زبان عمومی از آن آیات عرضه گردد تا مردم، پیام خداوند را به زبان فارسی خود بشنوند.

ب. سپس سخنران دربارة آن آیات، احادیث گوهر بار رسول خدا و اهل بیت او را ، که در حقیقت توضیح، بیان مصداق و تکنیک های اجرای آیات هستند، برای مردم بخواند و توضیح دهد.

ج. در پایان جلسه، ذکر توسل به اهل بیت مشتمل بر ذکرمصایب یا قرائت اشعار مربوط به مدایح، جایگاه و سخن اهل بیت عرضه شود.

د. در تزیین مراسم، از آیات با ذکر حدیثی از اهل بیت در ذیل آن، استفاده شود و به زدن تابلوهایی مثل «السلام علیک» و نظایر آن بسنده نشود و حتماً از تابلوها یا نقاشی های غیر مستندی که صرفاً موجب اشتغال ذهنی میگردد، خودداری شود و اساساً فضای فرهنگی مجالس مذهبی به گونهای شود که مردم را به تلاوت، قرائت، بیان، تدبر، تفسیر، تبلیغ و انس با قرآن و اطاعت و رهروی عملی اهل بیت، تشویق کند.

ه. تصحیح مجالس تلاوت قرآن کریم

قرآن کتابی است که از مبدأ هستی[62] برای هدایت مردم[63] و به سوی آنان[64] به منظور آموزش حکمت و تربیت بشر[65] نازل شده است و حتّی مشرکان به استماع و شنیدن کلام الهی دعوت شدهاند:

«وإن أحدٌ من المشرکینَ اسْتجارکَ فأجرْهُ حتّی یسْمعَ کلام اللهِ ثمَّ أبلِغْهُ مأْمنهُ:

(و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست پناهش ده تا کلام خدا را بشنود، سپس او را به مکان امنش برسان)[66].

باید بدانیم قرآن فقط آوای مقدّس نیست که قرائت یا شنیدنش منحصراً برای ثواب بردن باشد، بلکه مقصود از تلاوت و استماع آن، آشنایی فهم، پیگیری و پیروی از پیام الهی و تنظیم امور زندگی بر اساس آن است:

 «و هذا کتابٌ مبارکٌ فاتبِعوهُ واتقُوا لعلّکم ترحمون»[67]؛

(واین، خجسته کتابی است که ما آن را نازل کردیم پس، از آن پیروی کنید و پرهیزکاری ورزید؛ باشد که مورد رحمت قرار گیرید.)

به همین لحاظ باید قرآن را چنانکه شایستة این کتاب مقدّس است، تلاوت نمود. خداوند میفرماید:

«الّذین ءاتیناهُمُ الکتبَ یتلونهُ حقَّ تلاوتهِ»؛

(کسانی که کتاب [آسمانی] به آنان دادهایم، [و] آن را چنانکه باید میخوانند...)[68]

شاید «حق تلاوت» اشاره به گونة خاصی از تلاوت است که در خور شأن قرآن است، و خداوند هم آن را در پنج محور بیان فرموده است: 1.قرائت باید به نحو ترتیل، شمرده و توأم با تفکّر باشد:

«وَرَتلّ القرءَان ترتیلاً»:

(و قرآن را شمرده بخوان) [69].

2. آیات قرائت شده، باید با سکوت و انصات حاضران، استماع گردد:

«و إذَا قرئَ القرءانُ فاسْتمعوا لهُ و أنصِتواْ لعلَّکم ترحَمونَ»:

 (و چون قرآن خوانده شود، گوش بدان فرا دارید و خاموش مانید، امید که بر شما رحمت آید)[70].

3. قاری و مستمعان باید دربارة آیاتی که تلاوت میشود، تدبر نمایند.

«أفلا یتَدبَّرُون القرءَان أمْ علی قُلُوبٍ أقفالُها»:

(آیا به آیات قرآن نمی اندیشید؟ یا [مگر] بر دلهایشان قفلهایی نهاده شده است)[71].

«کتابٌ أَنزلناهُ إلیکَ مُبارکٌ لِیدَّبَّرواْ ءایاتِهِ و لیَتَذَکّر أُوْلواْ الألْلباب»:

([این] کتابی مبارک است که آن را به سوی تو نازل کرده ایم تا [درباره] آیات آن بیندیشید، و خردمندان پند گیرند)[72].

تدبر یعنی مطالب آن پی گرفته شود تا به طور عمیق، آموزه ها فهمیده شود وگرنه برابر فرمودة امام علی (علیه السلام): «الا لا خیر فی قرائت لیس فیها تدبر» (قرائت بدون تدبر سودمند نیست)[73].

4. فضای لحن و صوت و کیفیت تلاوت و ترجمه و بیان آیات باید به گونهای باشد که موجب افزایش ایمان گردد و در آدمی، روحیة توکل پدید آورد:

«وإذَا تُلیَتْ علَیْهم ءایاتُهُ زَادَتْهُمْ إیماناً و علَی ربّهِمْ یَتَوکّلُونَ»:

(و چون آیات او بر آنان خوانده شود بر ایمانشان بیفزاید و بر پروردگار خود توکّل میکنند)[74].

5. تلاوت و قرائت و تبیین پیام الهی باید به گونه ای باشد که واکنش مناسب حاضران را در برابر آیات الهی برانگیزد:

 «إذا تُتلی علیهِم ء ایَاتُ الّرحمنِخرُّواْ سُجّداً و بُکیّاً»:

([و] هرگاه آیات [خدای] رحمان برایشان خوانده میشد، سجده کنان و گریان به خاک میافتادند) [75].

این واکنش ها خود، تولید کننده یا مظهر و نشان دهندة هدایت الهی حاضران و شرکت کنندگان است:

 

«اللهُ نزّلَ أحسنَ الحدیثِ کتاباً متشابهاً مثانی تقشعرُّ منهُجُلُود الّذین یخشوْن رَبّهم ثمّ تلینُ جلودُهمْ و قلوبُهُم إلی ذِکْرِ الله ذلک هْدی الله یهدی بِهِ من یشاءُ و من یضلِلِ اللهُ فمَا له مِن هادٍ»

(خدا زیباترین سخن را [به صورت] کتابی متشابه، متضمن وعده و وعید،[آورده که] از آن به لرزه میافتند، سپس پوستشان و دلشان به یاد خدا نرم میگردد، این است هدایت خدا، هر که را بخواهد،به آن راه مینماید، و هر که را خدا گمراه کند او را راهبری نیست)[76].

پس باید مجالس انس و برگزاری آن را به شرح ذیل اصلاح و تکمیل نمود:

1. خداوند میفرماید:

«و ما أرسَلنا من رّسولٍ إلَّا بِلِسان قوْمِهِ لیبیّن لهم فَیُضلّ اللهُ من یشاءُ و یهدی من یشاءُ و هو العزیزُ الحکیمُ»:

(و ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم، تا [حقایق را] برای آنان بیان کند. پس خدا هر که را بخواهد هدایت میکند، و اوست ارجمند حکیم)[77].

برابر این آیه، لازم است در محافل انس قرآن، همراه با هر تلاوت، ترجمهای رسا آورده شود و پیام الهی به زبان فارسی تبیین شود؛ زیرا هدف از تلاوت آیات الهی، فهم، تدبر و پیروی است، بنابراین لازم است حتماً تلاوت و قرائت آیات قرآنی با بیانی ساده و روان به زبان فارسی توأم شود تا امر و سنت الهی محقّق گردد.

همچنین باید تعریف جدیدی از تلاوت کنندة آیات و قاری عرضه شود و کسی، قاری معرّفی گردد که در انتقال معنا و مراد قرآن به مخاطبان تلاش مینماید. البته لازم نیست که بلافاصله پس از هر آیه، ترجمه قرائت شود، بلکه با حفظ پیوستگی آیات و با توجّه به سیاق، آیات مرتبط با هم به طور یکجا ترجمه گردد تا کلمات الهی تقطیع و پیام الهی ضایع نشود.

بستر سازی جلسات انس باید به گونه ای باشد که قاری و مستمع برای شنیدن کلمات خداوند[78] و فراگیری و عمل به آن، به محافل انس و مسابقات بیایند نه برای شنیدن یک آوای زیبا و مقدّس، یا نحوة مراعات قواعد تجویدی یا تفاوت آراء قرّاء در یک واژگان. بدینسان استماع نباید به گونه ای باشد که گویاآدمی آن را نشنیده است:

«یسمَعُ ءایاتِ الله تتلی علیهِ ثُم یُصِرُّ مستکبّراً کأن لَّم یسمعْهَا فبشِرهُ بعذابٍ ألیمٍ».

(آیات خدا را که بر او خوانده میشود،میشنود و باز به حال تکبّر- چنانکه گویی آن را نشنیده است- سماجت میورزد. پس او را از عذابی پر درد خبر ده)[79].

فضای لازم نیز برای افزایش ایمان و دادن روحیة توکل فراهم گردد،و در و دیوار و تزیینات و تابلوها، باید مردم را به توجّه و تدبر و عمل به قرآن و افزایش ایمان الهی فرا بخوانند.

زمینة لازم برای واکنش مردم در برابر آیات الهی فراهم گردد و شرایط مناسب برای سجده و گریه نمودن به هنگام قرائت آیات عذاب و جهنم، آن گونه که قرآن خود ترسیم فرموده، آماده شود تا به تدریج مردم نحوة واکنش های متناسب با آیات را بیاموزند و به تعبیر قرآن کریم، کر و لال از کنار استماع و قرائت آیات قرآن عبور نکنند:

«وَالّذین إذَا ذُکرواْ بأیَاتِ ربِّهم یخرُّواْ علیها صمّاً و عمْیاناً».

(و کسانی اند که چون به آیات پروردگارشان تذکر داده شوند، کر و کور، نمی افتند)[80].

به همین لحاظ مستحب است که هنگام روبه رو شدن با خطاب هایی همچون «یا ایها الّذین أمنوا» که خطاب پروردگار است لبیک بگوییم.

برای ساماندهی و بهره برداری حداکثری و تحقّق هدف برگزاری محافل انس و مسابقات پیشنهاد میشود برای هر جلسه و محفل انس، یکی از موضوعات قرآنی، انتخاب و آیات مربوط به آن موضوع در سور مختلف قرائت، ترجمه و معنا گردد و در صورت امکان از تواشیح و همخوانی عربی و فارسی متناسب با آن موضوع استفاده گردد.

در پایان، یکی از قرآن پژوهان آشنا به آن مبحث، یک بحث قرآنی و تفسیری مناسب دربارة آن دسته از آیات مطرح کند تا محفل انس با قرآن، اسباب فهم بهتر یکی از رهنمودهای قرآن را فراهم سازد و موجب انس با آموزههای حیات بخش قرآن گردد.

4. فضاسازی قرآنی مساجد و محلات تحت پوشش: برای نشر قرآن و معارف آن و تربیت و پرورش نیروهای علمی- فکری قرآنی، لازم است در مساجد، فضایی قرآنی پدید آورد، تا اهداف اصلی ساخت مساجد محقّق گردد:

الف. تلاوت قرآن: پیشنهاد میشود که هر شب پس از اقامة نماز جماعت یک صفحه قرآن به صورت ترتیل و با صوت زیبا تلاوت شود و سپس تفسیر کوتاه، یا حدّاقل ترجمة مناسب و روانی پس از تلاوت بیان گردد.

ب. فضا سازی محیطی: آیات کوتاه که پیام همگانی دارد، انتخاب شود و همراه با ترجمه، به صورت بنر یا تابلو تولید و چاپ شود و در مسجد و بر در و دیوار مسجد و در محل، نصب گردد تا مردم نمازگزار و مردم اطراف مسجد به تدریج به صورت بصری و ذهنی با آیات قرآن ارتباط برقرار کنند.

ج. انتخاب یکی از آیات و پیام های قرآنی و نصب در درون مسجد در هر هفته: نامگذاری هر هفته با یک آیة قرآن در یک موضوع (مثلاً هفتة سخن نیک) و طرح آیة مربوط به آن و پیشنهاد حفظ آن آیه به مردم و برگزاری مسابقه پیرامون آن برای توجّه دادن نمازگزاران به آیات و معارف قرآن کریم و نهادینه سازی آن آموزهها در ذهن و قلب مردم.

د. تشکیل کلاسهای روخوانی و حفظ قرآن: بر اساس الگوی پیامبر اسلام، نیکوست در کلیة مساجد، روخوانی و حفظ قرآن مورد تشویق و اهتمام امامان جماعت قرار گیرد و کلاس های روان خوانی و حفظ تشکیل گردد و به گونه ای تبلیغ شود که اهل مسجد با همة وجود احساس کنند که با انس و حفظ آیات میتوانند به موفّقیتهای معنوی و اخلاقی دست یابند.

کلاس های حفظ باید به سه صورت ذیل طراحی شود: 1. حفظ کل قرآن کریم 2. حفظ جزء سیام 3. حفظ موضوعی،شامل حفظ چهارصد آیه در موضوعات اساسی و لازم زندگی.

تذکر: در این قسمت طرح مشوق هایی نظیر جوایز مطلوب و ارزشگذاری اجتماعی و گفتاری موجب استقبال بیشتر نمازگزاران میشود.

5. برگزاری مسابقات گوناگون قرآنی: برگزاری مسابقات سالانه و فصلی بین نمازگزاران به صورت مداوم دربارة تلاوت (قرائت و صوت و لحن)، حفظ، مفاهیم و تفسیر، نوشتن متون ادبی دربارة معارف قرآن (معارف قرآنی و نثر و شعر و جز آن، کارهای رایانه ای مثل نرم افزارها و برنامههای قرآنی رایانهای و تلفن همراه و غیره).

و. تخصیص خدمات نرم افزار قرآنی: تشکیل نوارخانه کاست و رایانه ای قرآنی در هر مسجد و در اختیار داشتن نوارهای قرائت و تلاوت و نوارهای تفسیر آیت الله جوادی آملی، آقای قرائتی، سید احمد خاتمی و دیگران و اطلاع رساندن ساعت پخش درسهای تفسیر برای شنیدن درسهای تفسیر از طریق رادیو معارف و رادیو قرآن.

5. برنامهریزی برای مطالعه یک دوره تفسیر ویژه بسیجیان و نمازگزاران مساجد

از آنجا که تولید زمینة لازم برای آشنایی با پیام و محتوای قرآن کریم و بستر سازی برای مطالعة یک دوره از تفسیر قرآن کریم برای تربیت بسیجیان و مسجدیان آگاه به معارف قرآن و تربیت یافتة تعالیم قرآن لازم است و با توجّه به ضرورت ترویج عملی کتابخوانی تفسیر در میان بسیجیان و مردم و با عنایت به ضرورت ساماندهی اوقات فراغت مردم و تشویق به استفاده بهینه از اوقات به ظاهر فراغت و در یک کلمه برای آموختن مدیریت زمان و فرصت سازی برای همة مردم بجا و نیکوست که برای مطالعه یک دوره تفسیر، برنامه ریزی کنیم.

متأسفانه با وضع رشد تکنولوژی (= فناوری) و گرفتاریهایی که زندگی ماشینی پدید آورده است، هیچ فردی نمی تواند با تخصیص وقت خاص و رفتن منظم و روان به کلاس درس، یک دوره تفسیر قرآن را بیاموزد، حتّی اگر برای آن برنامه ریزی کند و آن را پیگیری نماید، ولی میتوان مطالعة یک دوره از ترجمه و تفسیر آیات قرآن را به سهولت در دستور کار قرار داد، چون تجربه نشان داده است که مطالعة یک جلد از تفسیر ساده و روان، با استفاده از اوقات فراغت، در طول یک تا دو هفته و حداکثر در سه هفته برای هر فرد به آسانی میسّر است و هیچ مزاحمتی برای کار و زندگی پدید نمیآورد.

بر اساس نکات پیش گفته باید مسئولان با طراحی و اجرای یک طرح مطالعاتی که نیازمند کلاس و استاد و حضور در کلاس در ساعت مشخص نباشد و بتوان آن را در هر وقت و ساعت پیگیری نمود، به مسئولیت خود عمل کرده و مساجد را به محل آموزش قرآن تبدیلکنند

میزان مطالعه: در هر دو هفته یک بخش از تفسیر مطالعه شود و در پایان هفتة دوم یا سوم، از شرکت کنندگان در طرح، امتحان کتبی آن جلد برگزار شود و برای تلخیص نکات تفسیری و یادداشت شرکت کنندگان، جوایز ویژه در نظر گرفته شود.

برای این منظور پیش بینی یک دفتر دارالقرآن در مسجد و مسئول نمودن فردی پیگیر و دلسوز برای هماهنگی و تبلیغات و اطلاع رسانی گسترده با چاپ اطلاعیه و بنر و آماده سازی فضا برای حضور افراد، لازم است. همچنین باید این اقدامات را در دستور کار قرار داد:

اعلام ثبت نام عمومی و تعیین وقت امتحان هر جلد به طور دقیق و تبلیغات لازم و فراگیر و تشکیل یک جلسة توجیهی برای مردم؛

تدارک و پشتیبانی کافی از مشتاقان با تهیة کتب و پذیرایی به هنگام امتحان با تهیة مقدمات لازم، نظیر تهیة دورههای لازم تفسیر؛

ثبت نام وبرگزاری امتحانات هر جلد تفسیر و اعلام نتایج آن؛

تداوم و زنده نگاه داشتن طرح با تبلیغات مداوم، تا پایان مطالعة یک دوره تفسیر.

تذکر و هشدار

در پایان، تذکر چند نکته ضروری است:

1.بر اساس روایات، در قیامت ملاک ارتقا و مقامات معنوی و نیل به درجات بهشتی، بر اساس قرائت همراه با عمل به آن تعیین میگردد. در روایات میخوانیم که در روز قیامت به افراد گفته میشود

«اقرأ و ارق»[81]:(بخوان و بالا بیا.)

پس هر کس با قرآن بیشتر آشنا باشد و بهتر بدان عمل کند، مقامی والاتر خواهد داشت.

2. قرآن کتاب عزت است و قاریانِ خود را در دنیا و آخرت میبخشد؛ زیرا از جانب خدای عزیز نازل شده است:

«تنزیلُ الکِتابِ مِن اللهِ العزیزِ الْحکیمِ»[82]:

(فرو فرستادن این کتاب، از جانب خدای ارجمند حکیم است).

3. هرگز نمی توان و نباید متون روایی، کلامی، اخلاقی، تاریخی، عرفانی، فقهی و غیره را جانشین قرآن نمود؛ بلکه علوم اسلامی میباید در تبیین و توضیح آیات به کار گرفته شود؛زیرا اساساً قرآن و مطالب آن قابل تبدیل و جانشینی نیست؛ خداوند به پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) دستور میدهد در برابر پیشنهاد جانشینی و تبدیل قرآن چنین پاسخ دهد:

«و إذا تتلی علیْهِم ءَایاتُنا بَیّناتٍ قال الّذِینَ لا یرجُونَ لِقاءنا ائْتِ بِقُرءَانٍ غیْرِ هذا أَوْ بّدِلْهُ قل مَا یکوُنُ لِی أن أُبدّلهُ مِن تِلقایِ نفسی إن أتّبِعُ إلّا ما یوحَی إلیَّ إنّی أخافُ إنْ عَصَیتُ ربّی عذابَ یوْمٍ عظیمٍ»[83]؛

 (و چون آیات روشن ما بر آنان خوانده شود، آنان که به دیدار ما امید ندارند، میگویند: «قرآن دیگری جز این بیاور، یا آن را عوض کن». بگو: مرا نرسد که آن را از پیش خود عوض کنم. جز آنچه به من وحی میشود، پیروی نمیکنم. اگر پروردگارم را نافرمانی کنم، از عذاب روزی بزرگ

3. هرگز مباد که به طور ناخودآگاه تحت تأثیر جوّ غالب یا درخواستهای دیگران قرار گیریم و یا بر اثر بی توجّهی، عملاً به کتمان، اعراض و فراموشی قرآن دچار شویم که بر اساس کلام خداوند، پیامدهای خطرناکی به این شرح در پی دارد:

الف)تحمل عذابی جاودانه در قیامت:

«و قَدْ ءَاتیناکَ من لَّدُنَّا ذکراً، مَّن أعرض عَنْه فإنَّهُ یحمِلُ یوْم القیَامَهِ وِزراً، خاَلدینَ فیهِوّسآءَ لهُم یوم القِیامَهِ حِملاً»[84]؛

(و از نزد خود برای یادآوری ذکر را به تو عطا کردیم. و هر کس از آن ذکر اعراض کند روز قیامت بار سنگینی از گناه را بر دوش خواهد داشت. او در عذاب آن اعمال زشت مخلّد است و بسی سخت است بار اعمال زشتی که در قیامت به دوش گرفته است).

ب) برخوردار نشدن از شفاعت: آنان که آیات قرآن را فراموش سازند، از شفاعت برخوردار نخواهند شد:

«هلْ ینظُرونَ إلَّا تأویلُهُ یقول الّذینَ نسُوهُ مِن قبْلُ قَد جآءَتْ رُسُلُ ربّنا بالحَقّ فهل لّنا مِن شُفعَآءَ فَیشْفعُوا لَنآ أوْ نردُّ فنعْمَلَ غیرالّذی کنَّا نعْمَلُ قدْ خسِرواْ أنفسَهُم و ضلّ عنهم مَّا کَانوا یفتَرونَ»[85]؛

[کافران که به آیات خدا و قیامت ایمان نمی آورند] (آیا در این انتظارند که تأویل آیات به آنان برسد و آن روز که خلائق تأویل آیات و عاقبت کار را مشاهده کنند، کسانی که این روز را فراموش کرده بودند، خواهند گفت که رسولان خدا حق را برای ما بیان کردند، پس آیا امروز کسی از شفیعان هست که برای ما شفاعت کند، یا بار دیگر به دنیا بازگردیم که غیر از اعمال زشتی که انجام داده ایم، انجام دهیم؟ آن کافران سخت خود را زیان رساندند و آنچه میبافتند همه نابود شده است).

ج) مورد لعنت خداوند قرار گرفتن: کتمان آیات قرآن، موجب لعنت خداوند خواهد بود:

«إن الّذین یکتمُون مآ أنْزلنَا من بَعد ما بیَّنَّه للنّاس فِی الکِتابِ أُوْلئکَ یلعَنُهُمُ اللهُ و یَلْعَنهمُ اللَّاعِنونَ»[86]؛

(آن گروه که آیات واضح را که برای راهنمایی خلق فرستادیم کتمان نمودند و بعد از آنکه برای هدایت مردم در کتاب بیان کردیم، پنهان داشتند، آنان را خدا و جن و انس و ملک لعنت میکنند).

خداوندا ما را توفیق بهره مندی از کلامت عطا فرما!

خداوندا ما را با تفسیر اهل بیت از کلامت آشنا کن!

خداوندا ما را از معلمان و مبلّغان و انذار کنندگان و تذکر دهندگان به قرآنت قرار ده!

خداوندا ما را از پیروان و تمسک جویان به قرآن و اهل بیت مقرر فرما!

خداوندا ما را قبول کن و اعمال ناقابل و ناقص ما را به لطف خود بپذیر!

 

           

پی نوشت ها:


[1] واقعه/ 79

[2]- طه/ 113

[3]- اعراف / 63

[4]- مزمل/ 19

[5]- مدثر/ 54 و 55

[6]-بحار، ج 5،ص 174

[7- بحار، ج 47، ص 57

[8]- ر. ک. کتاب الصلوة کلیه کتب فقهی

[9]- ثواب الاعمال، ص 146

[10]- ر. ک. توضیح المسائل کلیه فقها و مفاتیح الجنان

[11]- الکافی، ج 3،ص369، التهذیب، ج3، ص 258

[12]- روض الجنان، ص 237

[13]- الکافی، ج1، ص 32، بحار، ج 1، ص 164

[14]- رعد/ 30

[15]- نمل/ 90 و 91

[16]- بقره/ 151

[17]- ال عمران/ 164

[18] نحل/ 44

[19]یونس/ 1

[20].یس/ 2

[21] زخرف/ 4

[22] مائده/ 67

[23] نحل/ 35 علاوه بر آیات فوق، بنگرید به سورة نور/ 54، عنکبوت/ 18 و تغابن/ 12

[24] نحل/ 82

[25] مائده/ 19، اعراف/ 188، هود/ 2

[26] رعد/ 7، ص/ 65، نازعات/ 45

[27] ص/ 65

[28] غاشیه/ 21

[29] ذاریات/ 55

[30] هود/ 88

[31] نسا، 105

[32] مزمل، 4

[33] ابراهیم، 52

[34] ق، 45

[35] مزمل/ 19

[36] ابراهیم/ 1

[37] یونس/ 57

[38] آل عمران/ 79

[39] قصص/ 85

[40] مزمل/ 20

[41] ص/ 29

[42] محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) / 24

[43] بحار، ج 89، ص 211، معانی الاخبار، ص 226

[44] بحار، ج 65، ص 193 نیز نهج السعاده، ج 1، ص 656

[45] وسائل الشیعه، ج 6، ص 191

[46] الکافی، ج 2، ص 609

[47] تفسیر نورالثقلین، ج 5، ص 27/ بحارالانوار، ج 52، ص 339

[48] ر. ک. المیزان

[49] نحل/ 44

[50] یوسف/ 2

[51] آل عمران/ 187

[52] فرقان/ 30

[53] مطهری، مرتضی، ده گفتار، انتشارات صدرا،چاپ 24، آذر 1386، ص 224- 227

[54] وسائل الشیعه، ج 6، ص 181

[55] در محضر بهجت، نیز: مجله راه قرآن، ص 40

[56] بحار، ج 10، ص 397

[57] ابراهیم، 4

[58] ر. ک. حدیث ثقلین دو گوهر گرانبها، قوام الدین و شنوه ای، ص 37

[59] بحار، ج 86، ص 13؛ اثبات الهداه، ج 1، ص 735

[60] بحارالانوار/ ج 89/ ص 102- 107

[61] بقره/ 63

[62] الله الّّذی نزّل الکتب: اعراف/ 196

[63] و هدی و رحمه و بشری للمسلمیننحل/ 89

[64] و انزلنا إلیک الذکر لتبین للنّاس ما نزّل الیهِم و لعلّهمیتفکّرون:نحل/44

[65] و یزکیکم و یعلّمکم الکتاب و الحکمهَّ:بقره/ 151

[66] توبه/ 6

[67] انعام/ 155

[68] بقره/ 121

[69] مزمل/ 4

[70] اعراف/ 204

[71] محمد/ 24

[72] ص/ 29

[73] بحار، ج 89، ص 211، معانی الاخبار، ص 226

[74] انفال/ 2

[75] مریم/ 58

[76] زمر/ 23

[77] ابراهیم/ 4

[78] حتّی یسمعظ کلمَ اللهِ: توبه/ 

[79]جاثیه/ 8

[80] فرقان/ 73

[81]بحارالانوار، ج 8، ص 133

[82] احقاف/ 2

[83] یونس/ 15

[84] طه/ 99- 101

[85] اعراف/ 53

[86] بقره/ 159