گروه : مقالات فروغ مسجد
شماره : 178
تاریخ : یک شنبه, 22 تیر 1399
ساعت : 13:57:43
اتحاد و انسجام رمز پیروزى

چکیده

اسلام دین وحدت و همبستگى است. یکى از پیام هاى اصلى قرآن نیز مسئله اتحاد میان مسلمانان و مبارزه با هر گونه عوامل تفرقه است.

     رمز پیروزى مسلمانان صدر اسلام به زعامت و رهبرى پیامبر عظیم الشأن اسلام بر مثلث شرک، یهود و نفاق، عامل وحدت و انسجام آنان بوده است.

     یکى از راهکارهاى اسلام براى تشکیل امت واحد، عرضه و ارائه خط مشى هماهنگ و سازگار در امور سیاسى، اجتماعى، فرهنگى و اقتصادى است؛ عبادت و نیایش در اسلام نیز بیشتر براى ایجاد وحدت به صورت گروهى و جمعى انجام مى گیرد. اصول و قواعد یاد شده مورد تأکید شدید قرآن، روایات و سیره عملى پیامبر صلى الله علیه و آله و دیگر معصومان است.

     اسلام براى تحکیم وحدت، ضمن طرد تفرقه با عوامل تفرقه افکن به شدت مبارزه مى کند. به نظر اسلام توحید و اطاعت از پیامبر صلى الله علیه و آلهعامل وحدت، و شرک و نفاق عامل تفرقه است.

     صلح خواهى هم که یکى از موضوعات پر سر و صدا و شعار عصر حاضر است، بدون وحدت و انسجام دینى حاصل نخواهد شد. صلح حق مدار و واقعى تنها با وحدت دینى و با قیام و ظهور حضرت مهدى «عج» ظهور خواهد یافت و این نیز مورد تأکید آیات و روایات است.

     همان گونه که وحدت آثار و برکات سودآور و شیرینى دارد، تفرقه نیز داراى آثار ویرانگر و مخربى است و باید از آنها اجتناب کرد.

     امروز وظیفه مسلمانان در کنار حفظ وحدت، مبارزه با درگیرى هاى ناشى از تفرقه است و جلوگیرى از سبّ و لعن بزرگان قوم و ناصبى و مشرک خواندن همدیگر ضرورى است و غفلت و اشتباه در این خصوص براى دین ما و نسل ما زیانبار خواهد بود.

     این مقاله تمام مباحث و اصول یاد شده را با تکیه بر قرآن و روایات مورد بررسى و تحلیل قرار مى دهد.

کلید واژگان: انسجام، وحدت، پیروزى ، تفرقه، شکست.

 

مقدمه

یکى از پیام هاى قرآن مسئله اتحاد میان مسلمانان و مبارزه با هرگونه عوامل تفرقه است. حبل خدا وسیله اتحاد و یگانگى است.

          قرآن با اشاره به اوضاع اندوهبار گذشته، مسلمانان را به نعمت بزرگ اتحاد و برادرى دعوت مى کند.

          خداوند در قرآن تألیف قلوب را از افعال خود مى داند و مؤمنان و عابدان واقعى باید از باب تخلق به صفات الهى ضمن پیوستن به صفوف مؤمنان و مسلمانان از عوامل تفرقه بپرهیزند:

      «و همگى  به ریسمان خدا[ قرآن و اسلام] چنگ زنید و پراکنده  نشوید و نعمت خدا را به یاد آورید که چگونه دشمن بودید و میان  دل هاى شما الفت ایجاد کرد و به برکت نعمت او، برادر شدید ...».[1]

 

 اهمیت وحدت در روایات

اهمیت و نقش وحدت در بقاى جامعه مؤمنان در روایات هم، مورد تأیید قرار گرفته است:

          پیامبر صلى الله علیه و آله مى فرماید:

      «افراد با ایمان نسبت به یکدیگر همانند اجزاى یک ساختمان اند  که هر جزئى از آن، جزء دیگر را محکم نگاه مى دارد».[2]

         همچنین فرمود:

      «مؤمنان همچون یک روحند».[3]

 

ضرورت وحدت و انسجام

از مهم ترین عوامل پیروزى در برابر دشمنان، انسجام و وحدتِ صفوف مسلمانان است. اهمیت این انسجام امروزه در نبردهاى اقتصادى، فرهنگى و سیاسى بر کسى پوشیده نیست.

          قرآن دشمنان اسلام و مسلمین را در سوره صف، آیه 4 به سیل ویرانگر تشبیه مى کند که تنها با سدّ فولادین مى توان آن را مهار کرد. بنیان مرصوص، بنیان و ساختمانى است که در آن هیچ گونه رخنه و شکاف نباشد. جامعه اسلامى هم وقتى مى تواند به استقلال کامل برسد که در آن هیچ تفرقه، فاصله طبقاتى و عوامل رخنه نباشد. افراد این جامعه باید چنان متحد گردند که گویى یک واحد بیش نیستند، همگى باید تبدیل به یک دست و مشت عظیم و محکم شوند که یک جا فرق پراستکبار دشمن را درهم کوبیده و آن را متلاشى سازد.

          باید توجه داشت که وحدت و انسجام تنها با گفتار و شعار به دست نمى آید، بلکه نیاز به عمل و تلاش دسته جمعى دارد. رهبران فکرى و سیاسى جوامع اسلامى باید براى رسیدن به آن، به تفاهم برسند و با عوامل تفرقه و نفاق با قاطعیت مبارزه کنند.

          برپا دارندگان نماز و مُعطیان زکات به سخن قرآن[4] برادران دینى اند. تلاش و کوشش به هر نحو ممکن براى ایجاد و تحکیم آن لازم است و متقابلاً مبارزه با عوامل تخریب این وحدت و اخوت و انسجام دینى از احکام قرآن است. سردمداران کفر در رأس این عوامل اند:

       «... با پیشوایان کفر پیکار کنید که آنان به هیچ عهد و پیمانى پایبند  نیستند».[5]

 

اسلام دین وحدت و یگانگى

اسلام اصل واساس کلى حیات را در سایه وحدت و انسجام، همکارى و همگامى مى داند. براساس شواهد و مدارک تاریخى، اسلام روح ابتدایى و قبیله اى را طرد کرد و در جاى آن جامعه متحد اسلامى را مستقر ساخت. آن چنان که از سیاق قرآن و سنت پیامبر استفاده مى شود، طرز فکر اسلام ایجاد وحدت و الفت در سطح جهانى و بین المللى است.

          اسلام براى ایجاد وحدت و تشکیل امت واحد، خط مشى سیاسى، اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى هماهنگ را عرضه مى کند و حتى عبادت را هم به صورت هماهنگ و جمعى عرضه مى کند:

      «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ * اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ و ...».

          دستور به عبادت جمعى در آیات و روایات فراوان از این جهت است که اسلام راضى نیست که جهان و جوامع در آتش تفرقه بسوزند. لسان واحد، قبله واحد در عبادت راهى است براى به هم نزدیک کردن انسان ها.

 

توصیه ها به وحدت و انسجام

همچنان که اشاره رفت، اسلام دین وحدت و همبستگى است و همواره در تلاش براى ایجاد و تحکیم آن. آیات قرآن و روایات و نیز عمل پیامبر صلى الله علیه و آله و دیگر معصومان شاهد صدقى است بر آن. به چند مورد از آن ها اشاره شد، چند مورد دیگر را نیز به شرح زیر ارائه مى دهیم:

 

1 ـ از نظر قرآن

آیات متعددى در قرآن گویاى وحدت و همبستگى میان مردم و مسلمانان است از جمله آیه:

      «وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاتَّقُونِی».[6]

      «امت اسلام امت واحده است و باید از خدا بترسید (تفرقه نکنید)».

      «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِی».[7]

     «امت اسلام امت متحد است و باید به سوى یک معبود حرکت  کنید».

 

2 ـ از نظر روایات

روایات اسلامى که از پیامبر و حضرات ائمه در این باب وجود دارد آن چنان وسیع و پر دامنه است که جمع و تدوین آن در یک مقاله کوتاه ممکن نیست. آنچه از جمع روایات به دست مى آید، این است که اسلام اصرار دارد این اصل را به اثبات برساند که یکى از اهداف غایى رسالت اسلامى ایجاد برادرى و وحدت در میان جوامع و انسان ها مى باشد.

          این روایات ضمن ملامت ومذمت شدید تفرقه افکنان و اختلاف گرایان،به همبستگى، پرهیز از تجاوز به همدیگر، رعایت حقوق همدیگر، اجتناب از جدال و نزاع و به وحدت کلمه و توحید در عمل، توصیه مى نمایند.[8]

 

3 ـ از نظر عمل

از لحاظ عملى، پیامبر صلى الله علیه و آله را مى بینیم که براى ایجاد وحدت و همبستگى چگونه خود را به رنج افکند و چسان سختى هاى زندگى را حتى با گروه لجوج منافقان بر خود تحمیل نمود. پیامبر صلى الله علیه و آله مى کوشید که گروه هاى پراکنده و متعارض را در کنارهم جمع کند و آشتى شان دهد. برآن ها آیات وحدت بخواند و دشمنى شان را از میان بردارد. پیامبر در عمل رنج هاى طاقت فرسا را به جان مى خرید. اما پراکندگى امت را هرگز پذیرا نمى شد.[9]

          معصومان ما نیز مى کوشیدند عوامل تفرقه را از میان بردارند و همگان را به سوى یگانگى و وحدت سوق دهند. امیرالمؤمنین على علیه السلام به شهادت مدارک مسلم تاریخى 25 سال خلافت حقش را مغصوب دید و براى اینکه در سایه تفرقه ها وحدت اسلامى درهم نپاشد دم برنیاورد.[10]

         سیره و رویه دیگر معصومان هم مانند سیره پیامبر و على علیه السلام مى باشد.[11]

 

دستور اکید اسلام در باب اجتناب از تفرقه

اسلام طارد تفرقه و دشمن آن است از آن جهت که اختلاف و تفرقه نیروهاى سازنده جامعه را پراکنده کرده و زمینه سازندگى را از میان مى برد. در اثر تشتت و تفرقه و درگیرى و منازعات قومى و مذهبى، موجبات تسلط دشمنان اسلام بر جامعه مسلمانان فراهم مى گردد. به همین جهت اسلام اعتبارات قومى و نژادى را محکوم مى کند و همه را در زیر دین واحد، قرآن و قبله و پیامبر واحد حفظ مى کند.

          اسلام تفرقه را از عمل شیطان مى داند، همان شیطان که محرک عصیان ها، بیچارگى ها و درگیرى هاى قومى و نژادى و ملى گرایى است.

          قرآن کریم روحیه حزب بازى را به شدت منع مى کند:

      «کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ».[12]

         قرآن با دعوت به پرستش خداى یگانه، تفرقه، تحزب و تخاصم را از میان برمى دارد:

      «... وَإِلَهُنَا وَإِلَهُکُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ».[13]

     «خداى ما و خداى شما یکى است و ما همه تسلیم خدا و مسلمانیم».

       «وَالَّذِینَ آمَنُوا بِاللّه  وَرُسُلِهِ وَلَمْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ...».[14]

     «کسانى که ایمان به خدا و رسولان او دارند، جدایى و تمایزى بین  هیچ یک از آنان قائل نشده اند».

      «مِنْ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیَعا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا  لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ».[15]

     «آنها دچار منازعات دینى اند و دسته دسته اند، تو هرگز از آنها  نیستى».

      «قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللّه  عَلَى بَصِیرَةٍ أَنَا وَمَنْ اتَّبَعَنِی وَسُبْحَانَ  اللّه  وَمَا أَنَا مِنْ الْمُشْرِکِینَ».[16]

     «بگو چنین است راه من، با آگاهى و بینایى شما را به سوى خدا  دعوت مى کنم، من و هرکس پیرو من باشد از شرک و شریک سازان  متنفریم».

          براساس این آیات و نظایر آنها، راه اسلام و مسلمانان وحدت و راه شرک و مشرکان تفرقه است و شیطان و شیاطین شرق و غرب از عوامل دعوت به شرک و تفرقه اند. قرآن به پیامبر صلى الله علیه و آله و مسلمانان دستور مى دهد که راه خود را از کسانى که مى خواهند آئین خود را جداى از دیگران بگیرند و دسته و شعبه بسازند، جدا سازند.

          قرآن اهل کتاب، یهود و نصارى را نیز به وحدت و دورى از شرک دعوت مى کند:

      «به اهل کتاب بگو بیایید در جهت کلمه اى که میان شما و ما  مشترک است، توافق کنیم و آن این که جز خدا کسى را عبادت نکنیم  و چیزى و کسى را با او شریک نسازیم و غیر از خدا هیچ کس را رب  و ارباب خود نسازیم».[17]

         به این صورت قرآن انحصارطلبى و عزیز بى جهت بودن، خواه اهل کتاب، خواه مسلمان را سخت مى کوبد و صریحا اعلام مى دارد که خدا و بهشت اختصاص به کسى ندارد و هرکس کار بد کند، کیفر خواهد دید و هر کسى کار خوب انجام دهد و مؤمن باشد وارد بهشت خواهد شد.[18]

         قرآن با هرگونه برترى جویى بى جهت در این دنیا مخالف است و خانه آخرت را تنها به کسانى مى دهد که در پى برترى جویى و فساد در روى زمین نباشند.[19]

         نکته دقیقى که در این آیات قرآن بر آن تأکید مى کند این است که نمى گوید زیر بیرق، مثلاً، پیامبر اسلام جمع شوید، بلکه تأکید قرآن آن است که اى اهل کتاب و مسلمانان زیر پرچم خدا جمع شوید و پیامبر صلى الله علیه و آله همانند پیامبران دیگر یک دعوت کننده به آن است. فقط و فقط خدا را بنده باشید و او را رب خود بدانید، از طریق هر پیامبرى که آن را فرا مى گیرید. تنها مواظب باشید که کلمه واحد پیامبران را پاره پاره و متفرق و اختصاصى نکنید. نشانه عظمت و حقانیت مکتب اسلام هم همین جاست. این بارزترین تفاوت میان پیامبران و سیاسیون و فلاسفه و رهبران این جهانى است. آنان همگى مى گویند زیر فرمان یا داخل مکتب و مرام من بیایید، در حالى که پیامبران و در رأس آنان، پیامبر اسلام همه را به سوى خداى  یگانه دعوت مى کنند. و براى خود دار و دسته مخصوصى که متمایز و مافوق سایرین باشد، درست نمى کنند. از این جهت قرآن مؤمنان صالح سایر پیامبران را مکرر مسلمان مى خواند.[20] اصلاً نامگذارى و تأسیس اسلام را از ابراهیم که پدر انبیاء است مى داند:

      «... مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمْ الْمُسْلِمینَ مِنْ قَبْلُ...».[21]

 

صلح متکى به وحدت دینى

یکى از موضوعاتى که در عصر حاضر روى آن بیشتر صحبت مى شود و سر و صداى زیاد کرده، مسئله «صلح» است. اما این صلح خواهى، که سر و صداى آن از اقصى نقاط جهان به صورت شعار بلند است و براى ایجاد آن مجامع پر طمطراق بین المللى را درست کرده اند، وابسته و منتهى به «امت واحد» یا مسئله حکومت جهانى واحد است که به صورت مصلح آخرالزمان در غالب ادیان وعده داده شده و در مکتب تشیع صراحت یافته است. صلح خواهى به صورت شعار، در برابر حملات کشورهاى مقتدر به ملل ضعیف، یک نوع درد دل کردن و مسکن طلبیدن است در حالى که حکومت واحد جهانى یک نوع ارائه راه حل عقلانى و چاره جویى نهایى است.

          به اعتقاد ما بدون تشکیل امت واحد، آن گونه که انبیاء خواسته اند و قرآن آن را تعریف کرده است، صلح پایدار در دنیا برقرار نخواهد شد.

          زیرا وقتى که خداپرستى واقعى در کار نباشد، حتما خودپرستى در صورت ها و مقیاس هاى مختلف حکومت خواهد کرد و نتیجه خودپرستى به ناچار جنگ در غالب صلح خواهى است؛ کارى که امروز آمریکا و متحدان او انجام مى دهند. اگر هم به فرض خودپرستى به جنگ منتهى نشود و با تدابیر خاص و سر و صداى رسانه اى چند صباحى صلح و آرامش را در جایى برقرار سازند، مطمئنا آن چیزى جز دنیاپرستى و حفظ منافع دول قدرتمند نخواهد بود و از همین دنیامدارى جهت دار است که جهان امروز در بحران هاى فکرى، روانى و اخلاقى مى سوزد.

          صلح حق مدار و واقعى تنها با ظهور حضرت حجت، امام عصر «عج» در آینده نه چندان دور ظهور خواهد یافت و این همان چیزى است که از آیات و روایات مربوط به قیام مصلح بزرگ جهانى (حضرت مهدى «عج») استفاده مى گردد.[22]

 

دامنه وحدت در اسلام

همان گونه که دیدیم دامنه وحدت در اسلام وسیع و شامل همه مسائل انسانى در حوزه هاى اجتماعى، سیاسى و فرهنگى، امور دنیوى و اخروى مى گردد. وحدت در زندگى اسلامى یک اصل است نه شعار و در هر جا که امکان باشد، باید آن را مطرح کنیم. اسلام علاوه بر ارائه راهکارهایى براى رسیدن به وحدت، مبارزه با تفرقه و عوامل تفرقه افکن را در دستور کار خود دارد. اساس این است که هر جامعه اى که دچار تفرقه شود محکوم به فنا و نابودى خواهد بود. از نظر قرآن راز پیروزى مسلمانان صدر اسلام به رهبرى پیامبر عظیم الشأن بر مثلث شرک، یهود و نفاق، اتحاد و انسجام در میان سربازان اسلام و تفرقه و پراکندگى در میان سربازان دشمن بوده است.[23]

 

آثار زیانبار تفرقه

تفرقه در ذات و درون خود آثار مخرب و ویرانگرى دارد که ذکر و بررسى همه آنها در این مقاله ممکن نیست. به ناچار به برخى از آنها فهرست وار اشاره مى گردد:

          1 ـ موجب منازعات و تعارضات است.

          2 ـ نیروهاى سازنده را روبه روى هم قرار مى دهد و قواى آنان را از میان مى برد.

          3 ـ تفرقه، گروه هاى متخاصم را در برابر انظار دیگران خوار و ناچیز جلوه مى دهد.

          4 ـ با اختلاف و تفرقه نه تنها مشکلات حل نمى گردند، بلکه هر روز پیچیده تر و بحرانى تر مى شوند.

 

نتایج و وظیفه مسلمانان امروز

          1 ـ طرح مباحث درباره وحدت و تلاش براى آن در همه ادوار حیات اسلام براى مسلمانان ضرورى بود و امروز ضرورى تر است.

          2 ـ واجب است مسلمانان و در رأس آنان رهبران فکرى، مذهبى و فرهنگى در تمامى زمینه ها هشیارى و بیدارى خود را حفظ کرده و نگذارند درگیرى هاى ناشى از تفرقه دمار از روزگار ما برآورند. غفلت و اشتباه در این خصوص آثار زیانبارى براى خود ما و نسل هاى آینده ما خواهد داشت.

          3 ـ باید به هر شکل ممکن به طرد و لعن همدیگر، سبّ و نفرین بزرگان قوم و ناصبى و مشرک خواندن همدیگر خاتمه دهیم. این ها نقشه هاى دشمن براى ایجاد عداوت و شکستن وحدت میان مسلمانان است و از همین جهت بازار تهمت، افترا، تکفیر و نزاع بسیار گرم و داغ است. باید با تدبیر و درایت و هشیارى، ریشه این علل را خشکاند و از میان برد و به جاى آن درخت وحدت و حسن نیت و احترام متقابل کاشت.

          4 ـ امروز دشمن ضربت خورده است. همه راه ها را براى سرکوبى اسلام آزمایش کرده و کمتر به نتیجه رسیده است. ضرورى است راه هاى دیگر تفرقه را شناسایى کرده و از ریشه بخشکانیم. اگر امروز این کار را نکنیم، فردا دیر خواهد بود.

          5 ـ هر روز آیه ذیل را بخش بخش بخوانیم و به مضمون آن عمل کنیم:

      ـ وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّه  جَمِیعا؛

      ـ وَلاَ تَفَرَّقُوا؛

      ـ وَاذْکُرُوا نِعْمَةَ اللّه  عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ  فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانا؛

      ـ وَکُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنْ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا.[24]

         آخر دعوانا ان الحمدللّه  رب العالمین.

 

منابع

1 ـ قرآن.

2 ـ نهج البلاغه، تحقیق الدکتور صبحى الصالح، بیروت، 1387 هـ ق.

3 ـ تفسیر ابوالفتوح رازى، ج 2 .

4 ـ تفسیر نمونه، ج 3 زیر نظر آیه اللّه  مکارم شیرازى.

5 ـ شرح و تفسیر نهج البلاغه، جعفرى، محمدتقى، چاپخانه صدرى، تهران، 1358 .

6 ـ الصحیح من سیره النبى، جعفر مرتضى عاملى، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1372 .

7 ـ تاریخ تحلیلى  صدر اسلام، نصیرى ، محمد، نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه ها، 1384 .

8 ـ سیرى در سیره ائمه اطهار علیهم السلام،مطهرى، مرتضى، قم، انتشارات صدرا، 1367 .

9 ـ قیام امام مهدى «عج» از نظر قرآن واخبار،حسن زاده، صالح، در مجله زبان وادب، دانشگاه علامه طباطبایى، سال دوم، 1377 ، شماره 6 .

 

پی نوشت ها:


[1] .  آل عمران:  103 .

[2]تفسیر ابوالفتوح رازى، ج 2 ، ص 45 به نقل از تفسیر نمونه، ج 3 ، ص 33 .

[3] .  همان.

[4] .  توبه:  11 .

[5] .  توبه:  12  .

[6] .  مؤمنون:  52  .

[7] .  انبیاء:  92  .

[8]  . ر.ک: نهج البلاغه، الدکتور صبحى الصالح، بیروت، 1378 هـ ق. صص 67 ، 70 ، 72 ، 99 ، 141 ، 142 ، 154 ، 155 ، 175 ، 176 ، 177 ، 180 ، 183 ، 188 و 258 .

[9]  .  ر.ک: الصحیح من سیره النبى، جعفر مرتضى عاملى، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1372 ؛ تاریخ تحلیلى صدر اسلام، محمد نصیرى، نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه ها، ج 5 ، 1384 .

[10] . ر.ک: ترجمه وتفسیرنهج البلاغه، جلد دوم، علامه محمد تقى جعفرى قدس سره، چاپخانه حیدرى، تهران، 1358 .

[11]  .  ر.ک: سیرى در سیره ائمه اطهار علیهم السلام، مرتضى مطهرى، انتشارات صدرا، 1367 .

[12] .  مؤمنون:  143  .

[13] .  عنکبوت:  46 .

[14] .  نساء:  152 .

[15] .  روم:  32  .

[16] .  یوسف:  108  .

[17] .  آل عمران:  57 .

[18]  .  نساء:  122 ـ 3 ؛  مائده:  73 .

[19] .  قصص:  83 .

[20]  .  بقره: 127 ـ 126 ؛  یونس:  74 ـ 72 ؛ آل عمران: 45 ؛  نمل: 45 .

[21] .  حج:  77  .

[22] .  ر.ک: قیام امام مهدى علیه السلام در قرآن و اخبار، نگارش صالح حسن زاده در مجله زبان و ادب، دانشگاه علامه طباطبایى، شماره 6 ، سال دوم 1377 .

[23]  .  ر. ک: قرآن: سوره هاى توبه، فتح، حشر و ...  . امروز نیز اگر مسلمانان جهان متحد باشند بر کفر و شرک و یهود پیروز مى گردند.

[24] .  آل عمران:  103  .