گروه : کارکردهای مسجد
شماره : 163
تاریخ : شنبه, 21 تیر 1399
ساعت : 15:45:41
نقش مسجد در فرهنگ و هویت محله اى

چکیده

در گذشته، فرهنگ صرفا به مجموعه اى از فعالیت هاى فکرى و هنرى محدود مى گردید، اما پس از مدتى، تعریف نسبتا دقیقى از آن با تأکید بر جنبه هاى معنوى آن ارایه شد. فرهنگ هر اجتماع داراى خصوصیات و ویژگى هاى خاص آن سرزمین است که تحت عناصر مذهبى، تاریخى، عقیدتى و جغرافیایى شکل مى گیرد. حال از آنجا که مسجد به عنوان نماد تأثیرگذار بر الگوهاى رفتارى افراد در زمینه مذهبى مطرح مى باشد، از این رو به صورت غیرمستقیم در شکل گیرى فرهنگ و هویت افراد چه در سطح فردى و چه در سطح اجتماعى نقش به سزایى ایفا مى نماید. مسجد به عنوان مرکز فرهنگ سازى دینى با برخوردارى پتانسیل برقرارى ارتباط هرچه نزدیک تر با توده مردم به ویژه جوانان در ابعاد خردتر جامعه مانند محلات، پاسخ گوى نیازهاى مردم بوده است، از این رو، نقش آن در شکل گیرى، انسجام تقویت فرهنگ و هویت اسلامى محله هاى شهرى حایز اهمیت بسیار است. ضرورت حضور پررنگ تر مساجد ـ وراى کارکرد مذهبى آنها ـ با بروز تغییرات فرهنگى در کلان شهرى چون تهران، به یکى از پدیده هاى ضرورى براى رویارویى با پدیده تأخر فرهنگى حداقل در سطح محله اى مبدل گردیده است. در این برهه از زمان، با توجه به مقابله با این پدیده نه چندان نوظهور، تعامل مسجد با فرهنگ سراها و خانه هاى فرهنگ محلات الزامى است چرا که بنا به نیازهاى جامعه امروز، کارکردهاى گسترده مسجد، فراتر از بناهاى کنونى آن مطرح است.

          هدف مقاله حاضر، تأکید بر بعد فرهنگى و فرهنگ سازى دینى مسجد در فرآیند برنامه هاى توسعه اى به دنبال شکست هاى متعدد برنامه ها و سیاست هاى پیشین، تأثیر و نقش  مسجد در بازیابى فرهنگ و هویت اسلامى محلات، توجه به رویکرد اخلاقى مسجد در شکل گیرى محلات و شهرهایى با هویت و فرهنگ اسلامى و عارى از فرهنگ مبتذل بیگانه، نقش مسجد در غناى فرهنگ و هویت محله اى به واسطه اطلاع رسانى صحیح و به موقع فرهنگى و آسیب شناسى و چالش هاى فراروى نقش آفرینى مساجد در غناى هویت و فرهنگ محله اى است. این مقاله، براین باور است که هویت و فرهنگ هر اجتماعى در ارتباط و تماس با سنت ها، باورها و ارزش هاى آرمانى و عقیدتى نو و غنى شده، و تعالى و شکوفایى فرد در وهله اول و شکوفایى و توسعه اجتماعى در وهله بعد را به دنبال دارد. از این رو توسعه و حفظ مساجد به عنوان کانون هاى فرهنگى منطقه اى و محله اى ضرورتى تام دارد چرا که چنین کانون هایى مطمئن ترین ضامن حفظ و توسعه فرهنگ و هویت منطقه اى و محله اى و تقویت هویت و فرهنگ شهرى مى باشند.

          مطالعه حاضر، پژوهشى توصیفى (descriptive) است که در آن علاوه بر مطالعه اسناد و مدارک و منابع کتابخانه اى، از شیوه مصاحبه با اساتید حوزه و دانشگاه بهره گیرى شده است.

          واژگان کلیدى: فرهنگ سازى دینى ـ تأخر فرهنگى ـ بازیابى فرهنگ ـ فرهنگ محله اى.

 

فرهنگ و ساختارهاى تشکیل دهنده آن

فرهنگ مفهوم پیچیده اى است که تعاریف متعدد و متنوعى از آن ارایه گردیده است.

          به تعبیر عام، مجموعه اى به هم پیوسته از دانش ها، آگاهى ها، باورها، ارزش ها، هنجارها و مهارت هاى لازم و ضرورى براى زندگى اعضاى جامعه است.

          (فرهنگ ابتدایى)، فرهنگ را مجموعه پیچیده اى تعریف مى کند که متضمن دانش، اعتقادات، هنرها، اخلاق، قوانین، آداب و رسوم و کلیه توانایى ها و قابلیت ها و عادات مکتسبه است که انسان به عنوان عضوى از جامعه تحصیل مى نماید. مدت زمان زیادى، فرهنگ به مجموعه اى از فعالیت هاى فکرى و هنرى محدود مى شد، اما پس از مدت ها، تعریف نسبتا دقیق از آن با تأکید بر جنبه هاى معنوى آن ارایه شد. بنابه چنین تعریفى، فرهنگ مجموعه اى کامل از مشخصه هاى ممیزه روحى مادى، فکرى و عاطفى است که یک جامعه یا گروه اجتماعى را مشخص مى کند که نه تنها شامل هنرها بلکه شامل اشکال زندگى، نظام هاى ارزشى، سنت ها و اعتقادات و حقوق اساسى انسانى نیز مى گردد. به عبارت دیگر فرهنگ را باید در مفهوم گسترده و به منزله بافتى پیچیده و با روابط متقابل در نظر گرفت که بر مجموعه اى از سنت ها،  باورها، دانش ها و نیز اشکال متفاوت بیان و تحقق فرد در بطن جامعه استوار است. با ویژگى هایى که تعریف دقیق فوق براى فرهنگ جامعه یا گروه اجتماعى تعیین مى کند دیگر نمى توان فرهنگ را تنها بعد فرعى یا نیز سنتى توسعه تلقى نمود، بلکه فرهنگ عنصر ضروررى جامعه یا اجتماع به شمار آمده و در رابطه کلى با توسعه، نیروى درون جامعه یا اجتماع محسوب مى گردد. فرهنگ هر اجتماعى، داراى خصوصیات و ویژگى هاى خاص آن سرزمین است که تحت عناصر مذهبى، تاریخى، عقیدتى و جغرافیایى شکل مى یابد. حال از آن جایى که مساجد به عنوان مراکز تأثیرگذار بر الگوهاى رفتارى افراد در زمینه مذهبى مطرح مى باشد، از این رو به صورت غیرمستقیم در شکل گیرى فرهنگ و هویت افراد چه در سطح فردى و چه در سطح اجتماعى نقش به سزایى ایفا مى نمایند.

          افراد جامعه به وسیله روابط اجتماعى با یکدیگر پیوند خورده و در کنش متقابل اند. روابط اجتماعى، برخلاف روابط زیستى و طبیعى، به دلیل برخوردارى انسان از اراده و اختیار، امورى جزمى و تکوینى نیستند. هماهنگى و سازگارى روابط اجتماعى بر پایه الگوهاى رفتارى مقبول جامعه صورت مى گیرد. شکل و محتواى روابط اجتماعى توسط الگوهاى رفتارى توصیف مى گردد که افراد جامعه در رفتار با یکدیگر خود را با آن تطبیق مى دهند. با توجه به نامتعین بودن روابط اجتماعى از یک سو و اراده و اختیار انسان از سوى دیگر، افراد جامعه از امکان انتخاب الگوهاى رفتارى برخوردارند. آنچه امروزه به عنوان مراجعه به آراى عمومى مطرح مى باشد، در واقع انتخاب و تعیین روابط اجتماعى است. آنگاه که مسئله انتخاب پیش مى آید، ناگزیر از ملاک و معیار انتخاب، سخن به میان مى آید؛ یعنى سبک و سنگین کردن، سنجیدن و ارزیابى کردن گزینه هاى ممکن و متفاوت روابط اجتماعى.

          ملاک و معیار انتخاب در واقع نظام ترجیحى افراد جامعه است که متأثر از ارزش ها و باورهاى آن جامعه است و از این رو ارزشى است. نخستین عنوانى که در ارتباط با مقوله ارزش به میان مى آید فرهنگ است. ارزش ها و باورها هسته اصلى فرهنگ را تشکیل مى دهند. از این رو، با توجه به اینکه روابط اجتماعى یک جامعه براساس الگوهاى رفتارى و منطبق و سازگار با ارزش ها و باورهاى آن صورت مى پذیرد، الگوهاى رفتارى بخشى از فرهنگ جامعه به شمار مى روند. فرهنگ در حقیقت مشتمل بر اصول عامى براى گزینش و مرتب نمودن الگوهاى رفتارى در زمینه هاى مذهبى، علمى، اقتصادى و... است.

          با توجه به اهمیت به سزاى عناصر مذهبى در ساختار فرهنگى یک اجتماع مى توان اذعان  داشت که توجه به مساجد به عنوان مراکز برخوردار از عناصر مذهبى و عقیدتى، همراه با شناخت فرهنگ غنى اسلام، در کنار دیگر الزامات نه تنها مایه تداوم تماس و تفاهم اجتماعى و تأمین و تحکیم هویت و فرهنگ اجتماع مى شود، بلکه درخت تناور فرهنگ و تمدن ایران را نیز پربارتر از همیشه خواهد کرد. ساختار تشکیل دهنده هر فرهنگى متأثر از عوامل زیادى است که از مهم ترین آن ها مى توان به سه عامل دین، جامعه و طبیعت (جغرافیا) اشاره نمود.

          این عوامل در عرض یکدیگر نیستند، بلکه به ترتیب خاص در ساختار شکل گیرى و تحول فرهنگى تأثیر مى گذارند. از میان عوامل فوق، طبیعت عامل ثابت و نسبتا پایدار است که روش بهره بردارى از آن متفاوت و متغیر است. عامل جامعه نیز تحت تأثیر خلاقیت و بستر فرهنگى از سویى و جغرافیا از سوى دیگر قرار گرفته و متحول مى شود، اما بنیاد دین همواره ثابت است و چون بر فطرت انسان منطبق است وجه تازگى و شادابى آن همواره محفوظ بوده و در هر شرایطى قادر به ایفاى نقش کلیدى خود مى باشد، این چنین فیزیکى سبب مى شود تا فرهنگ منتخب از دین، رابطه دایمى و حیاتى، چه به صورت آشکار و پنهان داشته باشد. این رابطه هنگامى که دین به عنوان عنصر شاخص اجتماعى، سیاسى، اقتصادى و... ایفاى نقش مى نماید، آشکار بوده و به وضوح قوانین و اصول مذهبى و حد و حدود تعاملات فرهنگى را نشان مى دهد.

 

جنبه معنوى فرهنگ

عملکرد مهم مساجد در به سازى محیط اجتماعى و نیاز معنوى میان انسان و معبود یکتا از دیرباز، بیانگر نقش به سزایى است که عبادت گاه ها در شکل گیرى شهرها داشته اند که این خود نشانه اى از احتیاج روحى انسان به مسایل عبادى است. لذا این ارتباط که خود بازگو کننده استضعاف آدمى است، همواره و همه جا تحت لواى مکانى امن درآمده و مدنظر قرار مى گیرد. طرح مسایل فرهنگى از طریق مساجد، از جمله روش هایى است که براى نخستین بار پیامبر وحى از طریق احداث مساجد به آن پرداخت. چنانکه مسایل فرهنگى و عبادى در کنار یکدیگر مورد توجه قرار گیرند، مسجد نقش تأثیرگذار خود بر جامعه را نمایان مى سازد.

          افزایش بهاى زمین (نه تنها مادى بلکه معنوى) و جذب افراد سرشناس و متعهد شهرها و محلات در پیرامون مساجد نشان دهنده میزان تأثیرگذارى مهم مساجد بر هویت و فرهنگ شهرى و محله اى است. نقش تأثیرگذار مساجد بر هویت و فرهنگ اسلامى تا بدان جاست که  با دور شدن و فاصله گرفتن از مساجد نتیجه اى جز تخریب ظاهرى و باطنى و سقوط مبانى فرهنگ در وهله نخست و از میان رفتن وحدت اسلامى در وهله دوم در پى نخواهد داشت چرا که نخستین عنوانى که در ارتباط با مقوله ارزش به میان مى آید، فرهنگ است. ارزش ها و ایده هاى سنتى، هسته ضرورى فرهنگ را تشکیل مى دهند. (simsler. 528) همان گونه که ملاحظه مى شود، مقوله ارزش از سویى هسته و گوهر فرهنگ به شمار رفته و از سوى دیگر نقشى بس تعیین کننده در چگونگى شکل یابى و تعیین روابط و ساختار اجتماعى دارد. از این رو، ساختار اجتماعى و فرهنگ سخت به یکدیگر درآمیخته اند به نحوى که روابط اجتماعى در چارچوب رفتار فرهنگى شکل مى گیرند. رابطه متقابل میان ارزش ها و باورهاى سنتى و مذهبى، فرهنگ و روابط اجتماعى نشان مى دهد که مساجد به عنوان کانون هاى ارزش و فرهنگى دین مبین اسلام نقش تأثیرگذاى در شکل گیرى روابط اجتماعى مسلمانان داشته اند که این خود نشان دهنده نقش تأثیرگذار این مراکز اسلامى بر فرهنگ و هویت شهرهاى اسلامى و به ویژه محلات مى باشد.

 

کارکرد فرهنگى مساجد

پس از نقش هاى عبادى و آموزشى، نقش فرهنگى در میان دیگر نقش ها و کارکردهاى مسجد داراى بیشترین اهمیت مى باشد. در زمان حضرت رسول اکرم و ائمه اطهار، مسجد کانون بسط و توسعه فرهنگ غنى اسلام بوده و بسیارى از فعالیت هاى فرهنگى مسلمین در مسجد انجام مى گرفت. به طور کلى مى توان گفت که پایگاه فرهنگى اسلام از مساجد شکل گرفته و هسته اولیه فعالیت هاى فرهنگى اسلام در مساجد تشکیل شده است. اصلى ترین اشاعه دهندگان فعالیت هاى فرهنگى چه در دوران حضرت رسول اکرم و چه در دوران ائمه اطهار مساجد بوده اند. امروزه پس از گذشت 1400 سال، همواره مساجد کارکرد فرهنگى خود را از دست نداده اند؛ بلکه بر وسعت دامنه آن ها نیز افزوده شده است. پیامبر اکرم محیط مساجد را کاملاً یک محیط فرهنگى مى دانستند تا جایى که در حضور آن حضرت و با اجازه ایشان، مسابقات شعر و سخنرانى در مساجد برگزار مى گردید و پیامبر ضمن ابراز خرسندى از این کار، با حوصله و بردبارى کامل با چنین مسایل برخورد مى کردند. در مقابل در دنیاى امروز نیز جهانى شدن و تکنولوژى اطلاعات که چشم گیرترین نمود آن اینترنت است، قلمرو را به گستره جهانى و سرعت عمل را به حد غیرقابل تصورى افزایش داده است. گستردگى میزان عمل و افزایش  سرعت انتقال اطلاعات، جهان را به عرصه هماوردى سخت و جانکاه مبدل کرده است، که درنگ و کوتاهى در اقدام شایسته و بایسته، زیان ها و آسیب ها راه چاره ناپذیرى را موجب مى گردد. در عصر اینترنت و جهانى شدن، اقدام نکردن و در دست نداشتن ابتکار عمل بدین معنا نیست که ضمن حفظ مصونیت خود، تنها امکان تأثیرگذارى بر دیگران از دست رفته باشد، بلکه اقدام نکردن به معناى در معرض تأثیر و آسیب قرار دادن از سوى اقدامات دیگران است. دامنه این آسیب پذیرى به ویژه در حوزه فرهنگ که میدان عمل مساجد است، با توجه به امکانات دیدارى و شنیدارى اینترنت بسیار گسترده است، از این رو مساجد در برابر این تحدى بزرگ، از امکانات و قابلیت هاى حاصل آمده توسط اینترنت در جهت گسترش دامنه فرهنگ سازى دینى به ویژه در سطح محله کمال بهره بردارى را نمایند.

          بدین ترتیب مساجد محلى با استفاده از ارتباطات شبکه اى از برنامه هاى مذهبى، امکانات تربیتى و تجارب تبلیغى یکدیگر اطلاع یافته و با تبادل این اطلاعات و همکارى و همیارى در اجراى برنامه هاى فرهنگى، ارشادى و تبلیغى، بر دامنه ژرفاى تأثیرگذارى خود مى افزایند. مساجد همچنین با طراحى سامانه ها (سایتهاى ویژه) و متناسب با شرایط فرهنگى و اجتماعى مخاطبین خود، ارتباطات فردى و تأمین نیازهاى روحى ـ معنوى و فرهنگى آنان را فراهم مى آورند. به طور کل مى توان گفت که با وجود شبکه جهانى اینترنت، این فرصت براى مساجد محلى به عنوان مراکز ارشادى، فرهنگى و تبلیغى فراهم آمده است تا ضمن هم فکرى و همکارى با یکدیگر، به تبیین مبانى، اصول و ارزشهاى دینى و فرهنگ سازى دینى بپردازند. در حال حاضر تأکید بر بعد فرهنگ و فرهنگ سازى دینى مساجد در فرآیند برنامه هاى توسعه اى به دنبال شکست هاى متعدد برنامه ها و سیاست هاى قبلى از اهمیت خاصى برخوردار گردیده است؛ چرا که کارکرد فرهنگى مساجد بر شناخت جهان بینى اقشار مختلف جوامع محلى و شهرى به ویژه جوانان تأکید دارد. از این رو، در عملکرد مساجد در راستاى انجام فعالیت هاى فرهنگى، شناخت مؤلفه هاى فرهنگى ـ اجتماعى تعیین کننده ساختارهاى جامعه از ضرورتى خاص برخوردار است.

 

مساجد و شکل گیرى فرهنگ و هویت اسلامى محلات شهرى

هنگامى که اسلام، جهان متمدن قرن هفتم میلادى را فرا گرفت، چهره بسیارى از کشورها دگرگون شد و با مسلمان شدن تدریجى این کشورها، نژادهاى گوناگون در ساختن هویت  جدیدى به نام اسلام، نزدیک شدند.[1]

         نژادهاى آریایى، هندى، سامى، قبطى، بربرى و سایر نژادها در بارور ساختن فرهنگ و هویت اسلامى با هم همکارى کرده اند.[2]

         پیداست که در این میان، سهم همه ملت ها یکسان نبوده، و آنها که با میراث هاى غنى پیش مى آمدند، در ساختن بناى فرهنگى جدید اثر بخش تر بوده اند، آن چه در این کشورها باعث گسترش سریع فرهنگ و هویت اسلامى مى شد، بى تردید عامل دین و از همه مهم تر وجود مراکز مذهبى مشترک با عنوان مساجد بود. مساجد مستقر در مناطق و محلات شهرى در حقیقت به عنوان مراکز فرهنگ سازى دینى فعالیت مى نمایند.

          این مراکز به عنوان پایگاه هاى مردمى نقش بسیار مهم و تعیین کننده اى در روشنگرى اذهان عمومى و تبیین و ترویج شعائر و مبانى و فرهنگ دینى دارند. پر واضح است که مساجد به عنوان مراکز فرهنگ سازى دینى با دارا بودن پتانسیل برقرارى ارتباط نزدیک تر با توده مردم به ویژه جوانان در ابعاد خردتر مانند محلات، پاسخ گوى نیازهاى مردم و به ویژه جوانان بوده اند. از این رو نقش مساجد در شکل گیرى، انسجام و تقویت فرهنگ و هویت اسلامى در محله هاى شهرى حایز اهمیت بسیار است. ضرورت حضور پررنگ تر مساجد، به یکى از پدیده هاى ضرورى ظهور براى رویارویى با بروز تأخر فرهنگى حداقل در سطح محله اى مبدل گردیده است. در این برهه از زمان با توجه به مقابله با این پدیده نه چندان نوظهور، تعامل مساجد با فرهنگ سراها و خانه هاى فرهنگى محلات الزامى و ضرورى است چرا که بنا به نیازهاى امروز جامعه، کارکردهاى گسترده مساجد، فراتر از نیازهاى کنونى مساجد است. مسجد به عنوان محل تجمع مسلمانان، مرکزى براى اطلاع رسانى است که مهم ترین تأثیرات را در فرهنگ و هویت بشر از زمان هاى گذشته تاکنون بر جاى گذارده است که مصداق بارز آن در جریان انقلاب اسلامى ایران دیده شد. دین مقدس اسلام از این جهت که به مناسبت هاى مختلف مردم را فرا مى خواند، در میان ادیان دیگر از برجستگى خاصى برخوردار است.

          اهمیت مساجد به ویژه در زمان صدر اسلام که از جهت اطلاع رسانى فاقد رسانه هاى گروهى بود، اهمیت بسیارى داشت، زیرا در همین اجتماعات، رهبران دینى، فرصت را مغتنم  شمرده و با راهنمایى هاى لازم نقش اساسى در شکل گیرى فرهنگ و هویت اسلامى را ایفا مى نمودند. براى ارتقاى فرهنگ و هویت دینى در پیکره هویت و فرهنگ اجتماع به ویژه اجتماعات محله اى، مساجد از نقش به سزایى برخوردار مى باشند چرا که از مشارکت گسترده مردم در حفظ ارزش ها و تبلیغ آن ها و انتقال فرهنگ و مفاهیم ارزشى سود مى جویند در غیر این صورت چنانچه دولت به تنهایى عهده دار این مسئولیت گردد، کوچک ترین تخلف از سوى آن به حساب دین و فرهنگ دینى گذارده شده و این خود نقص دین تلقى مى گردد. از این روست که دولت باید با تدارک زیرساخت ها و آماده سازى نیروهاى انسانى کارآمد از یک سو و بهره گیرى از متفکرین، روحانیون، هنرمندان، فرهنگیان و فرهیختگان جامعه و استقرار آنها در مساجد به عنوان قائم مقام خود، به توسعه فرهنگ و هویت اسلامى و ارتقاى چنین فرهنگى در پیکره فرهنگ و هویت اجتماعى به ویژه محله اى بپردازد. با وجود مسئولیت خطیر مساجد در ایجاد هویت و فرهنگ اسلامى در جامعه، توجه بر رویکرد اخلاقى این پایگاه مقدس که به شکل دهى جامعه اى با هویت و فرهنگ اسلامى و عارى از فرهنگ مبتذل بیگانه مى انجامد، الزامى است. این سیکل که نهایتا بنیه فرهنگ داخلى را تقویت مى نماید، بخشى از نقش است که مساجد به عنوان جایگاه هاى خاص توسعه فرهنگ و هویت اسلامى در قالب برنامه هاى دراز مدت در تقویت و استحکام هویت و فرهنگ محله اى ایفا مى نمایند.

 

ضرورت حضور پررنگ مساجد در فرهنگ شهرها و محلات

در فرهنگ غنى و ریشه دار اسلام، مسجد از مرکزیت برخوردار است. در جغرافیاى فرهنگى اسلام و در سپهر فرهنگ دینى، مسجد اصلى ترین پایه و رکن است. در اسلام، مساجد محور فعالیت هاى فرهنگى هستند، از این رو اگر چنانچه خواهان تأثیرگذارى بر فرهنگ و هویت ساختار شهرى یا محله اى هستیم مى باید مساجد را توسعه داد. فرهنگ دینى اسلام مسجدمدار است و هر چیزى که رنگ و بوى این فرهنگ دینى را داشته باشد قطعا این محوریت را در خود نشان مى دهد، به طور کل مى توان اذعان داشت که مسجد محور اصلى جامعه فرهنگ و هویت اسلامى است. مسجد پایگاهى است فرهنگى که شهروند موحد و مسلمان در آن جا در ابعاد مختلف حیات فردى و اجتماعى، و در خصوص مسایل اجتماعى، اعتقادى، علمى، اقتصادى، سیاسى بشرى و... آموزش مى بینند، آن هم آموزش هاى اولیه و پایه اى که بر آن اساس پرورده شده، مى بالد و مجال ورود به عرصه پرجنجال زندگى را پیدا مى کند.

 

تأثیر مساجد بر الگوهاى فرهنگى شهروندان

اگرچه در عصر حاضر به ویژه دهه هاى اخیر، ابزارهاى تبلیغاتى و پیام رسان تأثیرگذارى همچون فیلم، سینما، تلویزیون، تئاتر، رادیو، پوستر و عکس، نوار، ویدئو، روزنامه، مجله، نشریات دوره اى و... رو به تزاید گذارده است و به ظاهر درخشش و جذابیت بیشترى دارد، لیکن مسجد به لحاظ اصالت دینى و داشتن ریشه هاى عمیق تاریخى و به دلیل اهتمام فراوان رهبران مذهبى به این پایگاه عمومى، تأثیر بسیار حساس و تعیین کننده اى بر ارتقاى فرهنگ و هویت افراد دارد. مهم تر از همه آن که صحنه گردان مسجد، خود مردم اند و تا زمانى که مذهب و انگیزه هاى دینى در مردم رسوخ دارد، مسجد نیز به عنوان یک پایگاه دینى از توان تأثیرگذارى بر فرهنگ و هویت آنان برخوردار است، به نحوى که در جاى خود به اثبات رسیده است که اعتقادات دینى و انگیزه هاى ماورایى که مساجد مبلغ آن اند، محکم ترین و راسخ ترین انگیزه ها و محرک هاى فردى و اجتماعى به شمار مى آیند، تا آنجا که فرد در راه حفظ آرمان هاى خود از جان و مال و فرزندانش مى گذرد. مسجد نیز به طور ملموسى با چنین تمایلات و کشش هاى قدرتمندى سر و کار دارد، زیرا خود در متن دین حنیف بوده و جایگاه تسکین و تسلى خاطر مؤمنان است. بدین لحاظ مى توان بیشترین بهره بردارى ها را خصوصا در بعد فرهنگ و هویت سازى از مسجد نمود.

 

تعامل مساجد با فرهنگ سراها و خانه هاى فرهنگ

دوران حاضر را مى توان دوران حیات مساجد قلمداد نمود، چرا که با فعالیت کانون هاى فرهنگى و هنرى مساجد در پرورش و فرهنگ سازى دینى افراد، فرهنگ در کنار دین ارایه و عرضه مى گردد. از این رو، نقش مساجد به عنوان مقدمه فرهنگ و هنر به ویژه در سطح محله اى از اهمیت به سزایى برخوردار مى گردد. در مقام تشبیه مى توان از مساجد به عنوان کنفرانس هاى عبادى ـ فرهنگى یاد نمود که از شعباتى تا اعماق روستاها و اجتماعات محله اى برخوردارند. تفاوتى که مساجد به عنوان کانون هاى فرهنگى و دینى با فرهنگ سراها دارند در این است که مساجد از توان بالقوه اطلاع رسانى و فرهنگ سازى دینى به طور مستقیم برخوردار مى باشند و این در حالى است که فرهنگ سراها و دیگر مراکز فرهنگى به انجام فعالیت هاى زودگذر  و موقتى با کارکردى یک جانبه و یک سویه مبادرت مى نمایند. در نقطه مقابل، مساجد علاوه بر جنبه عبادتى ـ عقیدتى از جنبه هاى کارکردى همه جانبه نظیر کارکردهاى فرهنگى، فرهنگ سازى، اجتماعى، سیاسى و... برخوردارند.

 

توسعه و حفظ مساجد به عنوان کانون هاى فرهنگى منطقه اى

جامعه انسانى نیازمند حکومت و قانون است. قانون هنگامى معقول و مطلوب است که برخاسته از فرهنگ صحیح باشد. این فرهنگ صحیح تنها با وضع قانون ایجاد نمى شود بلکه ضرورى است نهادهاى فرهنگى جامعه مقدم بر وضع قانون آن را محقق سازند و الا جامعه دچار فقدان و خلاء فرهنگى خواهد شد. مساجد، راه حلى هستند که دین مبین اسلام براى حل این معضل فرهنگى برگزیده است. مسجد، مرکزى فرهنگى است که مردم را در طول شبانه روز پنج نوبت به سوى خود فرا مى خواند و فرهنگى ارایه مى دهد که به عوض تکیه بر امتیازها و اختلاف ها به جهات مشترک بشرى تکیه داشته و ارزش هاى اجتماعى مشترک افرادش را در قالب تعالیم فطرى و الهى ـ که منبع حق و حقیقت است ـ حیات مى بخشد:

      «الحق من ربک فلا تکونن من الممترین».

          هویت و فرهنگ هر اجتماعى در ارتباط و تماس با سنت ها، باورها و ارزش هاى آرمانى و عقیدتى نو و غنى شده و امکان تعالى و شکوفایى فرد در وهله نخست و تعالى و شکوفایى و توسعه اجتماعى در وهله بعد را به دنبال دارد. از این رو، توسعه و حفظ مساجد به عنوان کانون هاى فرهنگى منطقه اى و محلى ضرورت تام دارد؛ چرا که چنین کانون هایى مطمئن ترین ضامن حفظ و توسعه فرهنگ و هویت منطقه اى و محله اى و تقویت هویت فرهنگ شهرى است. به طور کل مى توان از مسجد به عنوان طلیعه دار فرهنگ هاى محلى و منطقه اى نام برد، چرا که مساجد افراد را به یکدیگر نزدیک تر کرده و شرایط داد و ستد و ارتباطات اجتماعى و شکل گیرى مناسبات فرهنگى و هویت محله اى را فراهم مى آورند.

 

آسیب شناسى و چالش هاى فراروى فرهنگ دینى

از جمله عمده ترین آسیب هاى فراروى فرهنگ و هویت دینى ساختارهاى اجتماعى به ویژه در سطح محله اى مى توان از موارد ذیل نام برد:

          1 ـ روز آمد نبودن نهادها، مراکز دینى و مساجد و عدم معرفى مناسب و کارآمد دین  و فرهنگ با استفاده از روش هاى سنتى.

          2 ـ عدم برخوردارى نیروهاى انسانى نهادهاى دینى و مساجد به ویژه مساجد محله اى از کارآیى و دانش لازم.

          3 ـ خلاء وجود فرهنگ دانشگاهى به عنوان اتاق فکرى مختص فرهنگ دینى.

          4 ـ وجود نهادهاى متعدد دینى و عدم مرکزیت مساجد به عنوان اصلى ترین نهادها و کانون هاى بسط و تقویت فرهنگ و هویت اسلامى.

          5 ـ عدم برخوردارى مساجد به ویژه مساجد محله اى از مدیریت سازمانى منسجم.

          چالش عمده پیش روى فرهنگ و هویت دینى در ابزارهاى فعالیت فرهنگى یا تبلیغى نیست، بلکه چالش اساسى، زاییده آن است که نیروى انسانى ماهر، مدیر و خلاق وارد عرصه نشده و مجموعه امور فرهنگ دینى در اختیار نهادها و افرادى است که معدل تحصیلات آنان حتى از دیپلم متوسطه نیز پایین تر است. همین مسئله موجب به وجود آمدن معضل مدیریت شده است. به دلیل همین مسئله ناچارا نهادهاى دینى متعددى ایجاد شده و از آنجا که اتاق هاى فکرى نیز به وجود نیامده است، لذا افراد غیرمتخصص با سطح تحصیلات پایین، اقدام به ایجاد نهادهاى متعدد دینى با نیت تقویت و توسعه فرهنگ و هویت اسلامى نموده و در عوض به دنبال اعتبار و بودجه و مسایل جارى رفتند؛ از این رو ناچارا مى بایست در حوزه هاى فرهنگ دینى از حوزه هاى دانشگاهى بهره بیشترى برده و با همکارى روحانیون آگاه مستقر در مساجد محل و دانشگاهیان مطلع از تکنولوژى مدرن و صنعت ارتباطات و تحولات جهانى شدن در راستاى طراحى و ترسیم سیاست و استراتژى اساسى براى تقویت و توسعه فرهنگ و هویت اسلامى در جوامع شهرى که نهایتا به توسعه فرهنگ محله اى و شهرى منتهى مى گردد، تلاش نمود.

 

منابع و مأخذ

1 ـ آذرتاش، هنرها، ص 150 .

2 ـ شهیدى، رستاخیز، 632 ، 16 .

3 ـ رازى، فخرالدین، تفسیر کبیر.

4 ـ طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان.

5 ـ مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه.

6 ـ ضرابى، عبدالرضا، نقش و عملکرد مساجد در تربیت، معرفت، سال نهم، شماره اول، فروردین و اردیبهشت 1379 .

7 ـ رزاقى، ابوالقاسم، مسجد پایگاه توحید و فرهنگ اسلامى.

8 ـ لوبون، گوستاو، تمدن اسلام و عرب.

9 ـ سباعى، محمد مکى، نقش مساجد در فرهنگ و تمدن اسلامى.

 

پی نوشت ها:


[1] . آذرتاش، هنرها:  ص 150 .

[2] . شهیدى، رستاخیز: 632 ، 16 .