گروه : مسجد در منابع
شماره : 15
تاریخ : سه شنبه, 30 اردیبهشت 1399
ساعت : 12:54:55
جایگاه مساجد در آیات و روایات

 اهیمت مسجد در قرآن

یکى از راه‌ هاى شناخت اهمیت موضوعات در اسلام، قرآن کریم است. این کتاب آسمانى با نگرشى جامع و کامل به هر موضوعى فراخور حال و اهمیت آن، پرداخته است. نوع عبارت و تأکید و مقدار مطالب پرداخته شده براى هر موضوع، بیان گر اهمیت و جایگاه آن در قرآن کریم است.

          «مسجد» و «مساجد» از جمله واژگانى است که در قرآن کریم به آن توجه شده و در 28 مورد به آن اشاره شده است.[1]

         نوع عبارات و تأکید بر جایگاه الهى مسجد و نفى هر آلودگى ظاهرى و باطنى از آن، اهمیت جایگاه مساجد را بیان مى  کند.

 

نفى شرک و نفاق از حریم مسجد

قرآن کریم در سوره توبه مباحث بسیار مهم و زیربنایى را در تأسیس و تعمیر مسجد بیان مى  کند؛ در آیه 17 نقش مشرکان را در بناى مسجد نفى کرده و نیت آنان را در تأسیس مسجد برملا مى   سازد و در آیه 107 نیز نیت منافقان را در بناى مسجد هویدا و مقاصد شوم آنان را براى مؤمنان روشن مى   کند. آنچه که در این دو آیه مورد توجه قرار مى  گیرد این است که شرک و نفاق دو لبه یک قیچى براى مبارزه با اسلام و پیامبر عظیم الشان اسلام مى  باشند. پیش از آنکه جایگاه مسجد و نقش مؤمنان در آن را بیان نماید، نقش شرک و نفاق را در تخریب وحدت و حقیقت مسجد گوشزد مى  کند.

          بسیار روشن است که بپا کردن بنایى به نام مسجد هدف و انگیزه نیست، بلکه مقاصدى که موجب پدید آمدن مسجد مى  شود حایز اهمیت است؛ یعنى اساساً مسجد از ابتدا باید بر محور توحید و اتحاد و همدلى مؤمنان باشد و اساس آن تقوا و ایمان به خدا و اقامه نماز قرار گیرد.

          در آیه 17 و 18 سوره توبه آمده است:

          « مَا کَانَ لِلْمُشْرِکِینَ أَن یَعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللّهِ شَاهِدِینَ عَلَى أَنْفُسِهِم بِالْکُفْرِ أُولئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ وَفِی النَّارِ هُمْ خَالِدُونَ إِنَّمَا  یَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلاَةَ وَآتَى الزَّکَاةَ وَلَمْ یَخْشَ إِلاَّ اللّهَ فَعَسَى أُولئِکَ أَن یَکُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِینَ»؛ مشرکان را نرسد که مساجد خدا را بنیاد کنند، با آنکه خود شاهد کفر خویشتن اند؛ چه ایشان اعمالشان بى اجر و باطل است و خود در جهنم جاودانند. مسجدهاى خدا را تنها کسى بنا مى  کند که به خدا و روز جزا ایمان داشته باشد. نماز بپا دارد، زکات بدهد، و جز از خدا نترسد، باشد که آنان از هدایت یافتگان باشند.

          آیات مزبور پس از نفى نقش مشرکان در ایجاد بناى مسجد، تعمیر مسجد را مخصوص اهل ایمان مى  داند و سپس صفاتى را که نشانه صلاحیت و لیاقت بناکننده مسجد است را ذکر کرده و مى  فرماید: اهل نماز و پرداخت زکات باشد و از کسى جز خدا نترسد. اگر اهل ایمان این سه شاخصه اساسى را دارا بود، اهل بنا و ساخت مسجد به شمار مى  آید. بیان این اوصاف براى بنا کننده مسجد، گویاى این است که مسجد به عنوان جایگاه عبادت و هدایت الهى ارزش و اعتبار فراوانى از دیدگاه قرآن دارد.

          همچنین در آیه 107 و 108 سوره توبه مى  خوانیم:

          « وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِرَاراً وَکُفْراً وَتَفْرِیقاً بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ وَإِرْصَاداً لِمَنْ حَارَبَ اللّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ الْحُسْنَى وَاللّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ لاَتَقُمْ فِیهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَن یَتَطَهَّرُوا وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ»؛ منافقان کسانى هستند که مسجدى ساختند به قصد زیان رساندن و کفر و تفرقه افکنى میان مؤمنان و کمینگاه براى کسى که از پیش با خدا و پیامبرش مبارزه کرده بود. آن ها سوگند یاد مى  کنند که «جز نیکى نظرى نداشته ایم» اما خداوند گواهى مى  دهد که آن ها دروغگو هستند. هرگز در آن نایست، آن مسجدى که از روز نخست بر پایه تقوى بنا شده شایسته تر است که در آن بایستى، در آن مردانى هستند که دوست مى  دارند پاکیزه باشند و خداوند پاکیزگان را دوست دارد.

          آیات فوق ابتدا خطر جریان نفاق را برملا مى  سازد و سپس نقشه شوم آنان را در بهره بردارى از عنوان مسجد براى ضربه زدن به پیامبر عظیم الشأن و وحدت مؤمنان بازگو مى  کند.

          این هشدار نشان مى  دهد کسانى که اهل طهارت درونى نیستند و قلوب آنان مالامال از نفاق و دورویى است از عناوین و اعتبارات مقدسى نظیر «مسجد» براى ضربه زدن به اسلام عزیز استفاده مى  کنند. از این رو، مسجد مورد توجه خداى متعال با معیار (1) اسس على التقوى و (2) اقامه نماز و علاقه به طهارت ظاهرى و باطنى آن سنجیده شده است.

           نکته حایز اهمیت اینکه، پرداختن شدن قرآن به جزئیات مطالب مربوط به مسجد، گواه دیگرى بر ارزش والا و گران بهاى مسجد است. همچنین تأکید قرآن کریم در آیات مختلف مانند:

          ـ « قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ وَأَقِیمُوا وُجُوهَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ»؛[2] بگو پروردگارم امر به عدالت کرده است و توجه خویش را در هر مسجدى به سوى او کنید.

          ـ «یَا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ»؛[3] اى فرزند آدم! زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود بردارید.

          ـ «وَ أَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلاَ تَدْعُوا مَعَ  اللَّهِ أَحَداً»؛[4] مساجد از آن خداست پس باید احدى جز او را نخوانید.

          همگى دال بر اهمیت جایگاه مسجد در قرآن کریم مى  باشد؛ زیرا تأکید و بیان قرآن کریم به عنوان حکمت مطلق بهترین مؤید ارزش و اعتبار الهى این پایگاه معنویت و هدایت مى  باشد.

 

اهمیت مسجد در روایات

در روایات از ائمه علیهم السلام پیرامون مساجد مطالب ارزشمند و گران بهایى نقل شده است که همگى بر ارزش و عظمت مسجد دلالت دارند. بعضى از روایات به طور صریح اهمیت جایگاه مساجد را بیان کرده اند که به آن ها اشاره مى  شود.

           پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: «المساجد انوار اللّه »؛[5] مساجد انوار الهى است. همچنین آن حضرت فرمود:

          «احب البلاد الى اللّه  مساجدها»؛[6] محبوب ترین جاى شهرها پیش خداى متعال مساجد آن شهرهاست. در حدیثى دیگر نیز فرمود: «المساجد مجالس الانبیاء»؛[7] مساجد محل جلوس پیامبران الهى است.

         آنچه که از کلام پیامبر عظیم الشأن اسلام بر مى  آید این است که بهترین مکان ها در روى زمین که همراه با انوار الهى و توجه و عنایت خداى بزرگ است، مساجد مى  باشد. تأکید بر جلوس پیامبران در مساجد مؤید این است که بهترین بندگان الهى و محبوب ترین و مقرب ترین بندگان خدا، یعنى پیامبران، به مساجد توجه داشتند و آنجا را محل جلوس خود قرار مى  دادند.

          همچنین از امام صادق  علیه السلام پرسیده شد: علت تعظیم و بزرگداشت مساجد چیست؟

          حضرت فرمود: خداوند امر فرموده به تعظیم مساجد؛ براى آنکه مساجد بیوت الهى در زمین است.[8] همچنین در روایت دیگرى فرمود: بر شما باد به رفتن مساجد؛ زیرا مساجد خانه هاى خدا در زمین هستند.[9]

         از این روایات به روشنى پیداست که مسجد مورد تأکید لطف و عنایت الهى است و همچنین محل توجه انبیا و اولیاى خدا مى  باشد. یعنى شخص با ایمان اگر دنبال مکان امن و باآرامش و محل نزول برکات و نورانیت است، با تأسى از پیامبران و ائمه علیهم السلام باید به سمت مسجد برود.

          پیامبر اکرم  صلى الله علیه و آله فرمود: «المسجد بیت کل تقى»؛[10] مسجد خانه هر پرهیزکار است و در روایتى دیگر مى  فرماید: «ان المومن مجلسه مسجده»؛[11] همانا مجلس مؤمن مسجد است. حضرت در واقع، وجه مشترک مؤمنان و انبیا و اولیاى الهى را در انتخاب مسجد به عنوان مکان جلوس و محل مورد عنایت خدا بیان مى  کند.

 

عوامل حفظ و پایدارى مساجد

وقتى شیى ء با اهمیت و گرانقدر شمرده مى  شود اولین چیزى که به ذهن انسان مى  آید چگونگى حفظ آن شى ء گران بها و نیز جلوگیرى از آسیب و آفت هایى است که آن را تهدید مى  کند. در مورد مسجد نیز چنین است؛ یعنى علاوه بر آنکه اهمیت و ارزش آن بیان شده، پیرامون حفظ و نگه دارى آن و همچنین نهى از چیزهایى که موجودیت مسجد و حقیقت آن را مورد تهدید قرار مى  دهد روایاتى نقل شده است.

 

اخـلاص

در قرآن کریم آمده است: «وَ اَنَّ المساجد للّه  فلا تدعوا مع اللّه  احدا»؛[12] مساجد از آن خداست، پس باید احدى جز او را نخوانید. آنچه که از ظاهر آیه شریفه روشن مى  شود این است که اخلاص در فکر و عمل مورد عنایت است؛ چرا که شخص با ایمان باید بداند مسجد خانه خداست و در آن فقط باید خدا خوانده شود و ذکر و عبادتى غیر الهى نباشد. به عبارت دیگر، هم ورود به خانه خدا باید براى خدا باشد، هم غیرخدا خوانده نشود و هم براى غیرخدا، خدا خوانده نشود، یعنى از ریا و تظاهر پرهیز شود.

          اما نکته اساسى تر آن است که در شکل و تأسیس مسجد باید خدا محور باشد؛ یعنى اساسا غیرخدا در نیت و اندیشه انسان جایى نداشته باشد و انگیزه تأسیس و بناى مسجد باید براى خدا باشد.

          پیامبر اکرم  صلى الله علیه و آله مى  فرماید: «من بنى للّه  مسجداً لایرید به ریاء ولا سمعه بنى اللّه  لَهُ بیتاً فى الجنه»؛[13] هرکه براى خدا مسجدى بسازد و در آن ریا و خودنمایى به کار نبرد، خداى تعالى در بهشت خانه اى براى او بنا مى  کند.

          نیت اساسى ترین نقش را در عمل انسان دارد و هیچ عملى نیست که همراه با نیت درونى نباشد. از این رو، چون اساس بناى مسجد باید براى خدا باشد، کسى که براى آن همت مى  گمارد باید ذهن خود را از ناخالصى پالایش کند؛ یعنى براى تظاهر، ریا و خودنمایى نباشد.

          تأکید بر رفتن به مسجد نیز پیرو همین اصل است؛ چنان که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آلهفرمود: «مَنْ اَتى مَسْجِدا لِشى ءٍ فهو حَظُّهُ»؛[14] هرکس به هر جهت که به مسجد آید بهره اش همان است؛ یعنى بر اساس نیت درونى خود پاداش مى  گیرد. هرکس براى خدا گام نهد قطعا خداى بزرگ پاداش او را خواهد داد.

 

 تشویق و ترغیب

یکى از نکاتى که در روایات ائمه  علیهم السلام بسیار مورد توجه قرار گرفته است تشویق و ترغیب مؤمنان در بنا، تعمیر، نگه دارى و رفتن و حضور در مسجد است. در ذیل به چند نمونه اشاره مى  شود.

ساختن مساجد: پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى  فرماید: هرکه مسجدى، هر چند به اندازه لانه یک پرنده، بسازد خداوند در بهشت برایش خانه اى بنا مى  کند.[15]

         امام صادق علیه السلام مى  فرماید: هر کس مسجد بسازد خداوند براى او در بهشت خانه اى مى  سازد.[16]

آباد کردن مسجد: «انما یعمر مساجد اللّه  من آمن باللّه ... فَعَسى اولئک ان یکونوا من المهتدین».

          پیامبر اکرم فرمود: کسى که این مسجد ما را توسعه بخشد خداوند خانه اى در بهشت برایش مى  سازد.[17]

رفتن به سوى مسجد: «من مشى الى مسجد یطلب فیه الجماعة کان له بکل خطوة سبعون الف حسنه»؛[18] هر کس براى شرکت در نماز جماعت به سوى مسجدى برود براى هر قدمى که برمى دارد هفتاد و هزار حسنه منظور شود.

          پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: بهترین مردم کسى است که هنگام ورود به مسجد اولین نفر باشد و به هنگام خروج از مسجد آخرین نفر باشد.[19]

         در روایت دیگرى از پیامبر اسلام  صلى الله علیه و آله آمده است: شب و روز به سوى مساجد شتافتن از اقسام جهاد کردن در راه خداست.[20]

         امام صادق  علیه السلام مى  فرماید: هر کس پیاده به سوى مسجدى روان شود پاى خود را به هیچ تر و خشکى نمى گذارد، مگر آنکه از آنجا تا زمین هفتم به جاى او پروردگار را تسبیح مى  نمایند.[21]

نشستن در مسجد: پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: نشستن در مسجد به انتظار نماز عبادت است، مادامى که حدثى سر نزند. عرض شد: اى رسول خدا، حدث چیست؟ فرمود: غیبت کردن.[22]

         همچنین پیامبر خدا فرمود: اى اباذر تا زمانى که در مسجد نشسته اى خداى تعالى به تعداد هر نفسى که مى  کشى یک درجه در بهشت به تو مى  دهد و براى هر نفسى که در مسجد مى  کشى ده حسنه برایت نوشته مى  شود و ده گناه از تو پاک مى  گردد.[23]

         با نگاه به این روایات این نتیجه حاصل مى  شود که هدف اسلام ترغیب و تشویق و کشاندن مؤمنان به سوى مساجد است. ذکر پاداش، بیان حسنات و نیز از بین رفتن گناهان براى آن است که مؤمنان به سوى مسجد هدایت شوند، آن را یک مکان عادى فرض نکنند و رفتن به سوى این مکان مقدس را و قدم برداشتن براى آن را براى خود غنیمت بشمارند.

 

عوامل جذب

مسجد یک مکان عمومى و جاى تجمع مؤمنان است. این مکان جاى ارتباط و راز و نیاز مؤمنان است؛ یعنى جاى صعود معنوى و رسیدن به کمال دینى است. این مکان باید به گونه اى آراسته و دل انگیز باشد که مؤمنان به سوى آن کشیده شوند. در روایات اهل بیت علیهم السلام به این نکات توجه شده است. یکى از عوامل توجه به هرمکانى تمیزى و نظافت آن مکان است. در خصوص مساجد تأکید بسیارى در تمیزى و نظافت آن شده است. حضرت على  علیه السلاممى فرماید: مساجد را هر هفته خوشبو و معطر کنید.[24]

         و در روایتى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله آمده است: مساجد را از نجاسات دور نگه دارید.[25]

         در تشویق نظافت مسجد پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى  فرماید: هر کس مسجد را خاکروبى کند خداوند پاداش آزاد کردن بنده اى را برایش مى  نویسد و اگر از این مسجد به اندازه خاشاکى که در چشم مى  رود غبار گیرد خداوند دو برابر آن رحمت خویش را به او عطا مى  فرماید.[26]

         چنانچه مؤمنان خاطره خوبى از حضور در مسجد داشته باشند، از آن به عنوان یک مکان پاک، تمیز، معطر و دل انگیز یاد مى  کنند. این تمیزى و نظافت عامل جذب مى  باشد.

          نکته دیگرى که قابل توجه و ذکر است تأکید بر طهارت و تمیزى شخصى است که به مسجد مى  رود. اسلام علاوه بر آنکه تأکید دارد مکان مسجد تمیز و خوشبو باشد، دستور مى  دهد هر کس که به سوى مسجد مى  رود اولاً باید پاک و طاهر باشد،[27] و ثانیا، ظاهرى آراسته و زینت شده داشته باشد. از امام صادق علیه السلامدر ذیل آیه شریفه «خذو زینتکم عند کل مسجد» روایت شده که فرمود: لباس هایى را که براى حضور در نمازهاى جمعه و عید، خود را با آن زینت مى  کنید، برگیرید.[28]

         بنابراین، اسلام به هم شخصى که وارد مسجد مى  شود نظر دارد ـ که پاک و طاهر باشد و با لباس هاى تمیز و خوشبو وارد مسجد شود و پیش از ورود از باب استحباب وضو بگیرد ـ [29] و هم تأکید مى  نماید فضاى مسجد پاک و مطهر باشد و لحظه اى نجاست در مسجد نباشد؛ یعنى علاوه بر اجتناب از نجاسات، باید تمیز، خوشبو و معطر باشد.

 

آسیب هاى حضور جماعت در مساجد

در آیین دینى ما بعضى از رفتارها و اعمال در درون مسجد مورد نهى قرار گرفته است. اگر به صورت دقیق و منصفانه آن ها را ارزیابى کنیم درمى یابیم که بهترین آسیب شناسى پیرامون مسجد، در روایات ائمه علیهم السلام نهفته است. با این توضیح که اصل در مسجد، حضور مؤمنان و تجمع آنان و تشکیل صفوف جماعت براى قرب به حق از راه راز و نیاز و دعا و عبادت است. هر چیزى که این تجمع و جایگاه را تهدید و تضعیف کند مورد نهى اسلام ـ بعضى به صورت حرام و بعضى به صورت کراهت ـ  قرار گرفته است. در اینجا به چند نمونه اشاره مى  شود.

 

مباهات و مفاخره

در دین مبین اسلام هیچ وجه تمایزى بین انسان ها از هر قوم و قبیله و رنگ و نژاد که باشند مشاهده نمى شود. تنها عنصر امتیاز در اسلام داشتن تقوا، یعنى مهار نفس و بنده صالح بودن است: «ان اکرمکم عنداللّه  اتقیکم»[30] از این رو، هر نوع برتربینى و خودبزرگ بینى و توجه به امتیازات ظاهرى نهى شده است. خصوصا آنکه بعضى ویژگى هاى منفى نظیر مباهات و مفاخره از جمله عوامل رنجش مؤمنان و موجب جدایى و تفرقه است؛ چرا که مباهات موجب تحقیر و تحریک احساسات و عواطف دیگران است و آثار منفى و زیانبارى دارد. از این رو، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آلهفرمود: «نهى ان یتباهى الناس فى المساجد»؛[31] یعنى از مباهات و مفاخره مردم به یکدیگر در مساجد نهى شده است.

 

پرداختن به کارهاى دنیوى

چون مسجد مرکز توجه به خدا و معنویت است باید حریم آن از کارهاى دنیوى و نزاع برانگیز محفوظ بماند. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى  فرماید: صدایتان را در آن ها (مساجد) جز به ذکر خداى تعالى بلند نکنید، از خرید و فروش و حمل جنگ افزار در آن ها خوددارى نمایید.[32]

         آنچه مسلم است خرید و فروش علاوه بر آنکه امر دنیوى است، یکى از عوامل نزاع و اختلاف نیز محسوب مى  گردد و اشتغال به آن خودبه خود امر معنوى را به فراموشى مى  سپارد. همچنین کشیده شدن بازار به مسجد موجب تنزل جایگاه مسجد و ارزش آن خواهد شد. از این رو، هر نوع رفتارى که موجب فراموشى جایگاه مسجد و تنزل آن گردد، از جمله داد و فریاد و صداى بلند براى هر امرى غیر از ذکر الهى، مانند خرید و فروش، حمل جنگ افزار و تعمیر آن، مورد نهى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آلهقرار گرفته است.

 

عدم رعایت نظافت

یکى از عوامل حفظ مسجد رعایت نظافت و پرهیز از هر بى نظافتى در آن است. در روایتى پیامبر اکرم  صلى الله علیه و آله مى  فرماید: آب دهان ریختن در مسجد گناه است.[33] و نیز فرمود: در پیش درِ مسجد کفش هایتان را (نسبت به آلودگى) بررسى کنید.[34] همچنین آن حضرت فرمود: مساجد را از نجاسات دور نگه دارید.[35]

         محل تجمع مؤمنان باید پاک و تمیز و با رعایت نظافت و بهداشت باشد. تأکید بر نظافت در هر هفته و خوشبو کردن مساجد براى آن است که مسجد هیچ گاه جاذبه ظاهرى خود را از دست ندهد. البته ناگفته نماند پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله علاوه بر تأکید بر رعایت نظافت و طهارت ظاهرى، بر طهارت معنوى نیز تأکید مى  نماید. از امیرالمؤمنین على  علیه السلام نقل شده است که فرمود: رسول اکرم  صلى الله علیه و آله نشستن جنب درِ مسجد را نهى فرموده است.[36]

 

لحن ناروا

زبان ابزارى است  براى سخن گفتن؛ و سخن گفتن یا واجب است و یا لازم و در بعضى مواقع یا حرام است یا مکروه و یا غیر لازم. تردیدى از نهى سخنى که موجب حرمت مى  شود نیست، اما چون مسجد جایگاه خاص عبادت است از سخن هاى غیرلازم و مکروه نیز نهى شده است؛ چرا که پیامبر اکرم  صلى الله علیه و آله مى  فرماید: در مسجد گفت هر سخنى لغو و بیهوده است به جز خواندن قرآن و ذکر خدا کردن و در امور خیریه سؤال و پرسش نمودن و عطا کردن خیر.[37] از این رو، سخنى که خارج از این امور باشد لغو و بیهوده شمرده شده است. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله روایتى دیگر مى  فرماید: لحن ناروا در مسجد حسنات انسان را از بین مى  برد.[38] آن حضرت همچنین قسم خوردن در مسجد را یکى از آفت هاى مسجد نام بردند وفرمودند: هر چیزى آفتى دارد و آفت مسجد قسم خوردن در آن است.

          چون زبان ابزار گزنده و از طرفى موجب شکاف و اختلاف است، حتى صحبت هاى معمولى که حاصلى جز غفلت ندارد در حریم مسجد نهى شده است؛ چرا که اصل در مسجد ذکر است. رسول اکرم  صلى الله علیه و آله در روایتى مى  فرماید: هر کسى که در مسجد شعرى مى  خواند بگویید: خدا دهانت را بشکند، مساجد را براى خواندن قرآن برپا کرده اند.[39]

         نباید حریم امن معنوى اسلام با سخنان بى حاصل و پوچ دستخوش ناملایمات قرار گیرد؛ چرا که این فضاى معنوى باید حفظ بماند تا همگان از آن بهره مند شوند.

 

دهان بدبو

با مطالعه روایات این نتیجه به دست مى  آید که اسلام عزیز با هر چیزى که موجب اختلاف و پراکندگى مؤمنان و یا رنجش خاطر و آزردگى آنان گردد مخالف است. شخصى با ایمانى که لسان خود را کنترل مى  کند و از تقواى الهى بهره مند است، اگر با بى دقتى یا به هر علت دیگرى دهانش بدبو باشد از حضور در مسجد که مکان جمعى است نهى شده است.

          پیامبر گرانقدر اسلام صلى الله علیه و آله مى  فرماید: هر کسى این سبزى بدبو (سیر) را بخورد به مجالس وارد نشود؛ زیرا فرشتگان از هر چه مسلمانان را بیازارد آزرده مى  شوند.[40]

         امام على  علیه السلام در این زمینه مى  فرماید: هر کس چیز بودارى (مثل سیر) بخورد که موجب آزار مردم گردد به مسجد وارد نشود.[41]

         ابوبصیر گوید از امام صادق  علیه السلام در مورد خوردن سیر، پیاز و تره سؤال کردم، امام فرمود: خوردن آن ها به صورت خام یا پخته اشکال ندارد، همچنین معالجه بیمارى با سیر اشکال ندارد، اما اگر کسى آن ها را خورد (قبل از برطرف کردن بوى آن) به مسجد نرود.[42]

 

رعایت شأن مسجد

در بعضى روایات بر حفظ احترام و حرمت مسجد شده تأکید است. نهى بعضى از رفتارها براى حفظ و تکریم جایگاه مساجد است. براى مثال، امام صادق علیه السلامفرمود: کراهت دارم که سواره وارد مسجد (کوفه) شوم.[43] این به جهت رعایت جایگاه رفیع مسجد است تا دیگران با تأسى بر ائمه علیهم السلام حفظ و حرمت مسجد را نگه دارند.

          در روایت دیگراز پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله آمده است: نمایاندن ناف، ران و زانو در مسجد مانند کشف عورت است.[44] این روایت مبیّن این نکته اساسى است که مسجد با خانه و مکان هاى دیگر اجتماعى فرق دارد حریم مسجد باید با آداب و رعایت اخلاق دینى حفظ شود و دستخوش بى حرمتى و رفتارهاى موهن قرار نگیرد.

          امام صادق  علیه السلام در زمینه احترام به مسجد مى  فرماید: از رحمت خدا به دور است کسى که به مسجد احترام نگذارد.[45] نکته دیگر، نهى از آوردن دیوانگان و کودکان به مسجد است. پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله مى  فرماید: مساجد خود را از دیوانگان و کودکان دور نگه دارید.[46] با توجه به جایگاه معنوى و اجتماعى مساجد پذیرش این نکته امرى بدیهى و ضرورى مى  نماید؛ چرا که دیوانگان وکودکان تسلطى بر خویش ندارند و هرگونه رفتار غیرطبیعى از آنان طبیعى است. از این رو، با توجه به جایگاه و منزلت مسجد و حفظ شأن و مراتب آن باید از آوردن دیوانگان و کودکان اجتناب کرد. با تصور این مطلب که اگر هر کسى کودک خود را به مسجد بیاورد فضایى حاکم مى  شود که در این فضا امکان بهره بردارى مناسب (با توجه به فلسفه وجودى مساجد) فراهم نمى شود، صحت، درستى، دوراندیشى و حکمت سخن پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله هویدا مى  شود. اگر اصول مطرح شده در کلام ائمه اطهار علیهم السلام در حفظ و نگه دارى مساجد عمل شود و جایگاه ذکر، عبادت و بهره گیرى از دانش در مساجد مورد توجه قرار گیرد، قطعا مساجد بهترین و قوى ترین پایگاه مسلمانان به شمار خواهند آمد.

 

مسجد و جماعت

آنچه تاکنون مورد بحث قرار گرفت پیرامون عظمت و جایگاه مساجد، تقویت این جایگاه و پرهیز از تخریب موقعیت مساجد بوده است. گرچه تاکنون بیان شده است که مسجد جاى عبادت و ذکر الهى است، اما با نگاهى به دیگر روایات در خصوص مسجد و اهمیت جماعت و نماز جماعت در مسجد، نکته با اهمیتى روشن مى  شود و آن اینکه گویا تمام این ها مقدمه تمرکز و وحدت و تجمع مؤمنان بوده است تا در کنار هم و با قلب هاى مملو از محبت نسبت به هم در مقابل خداى بزرگ به تسبیح و عبادت بپردازند.

          از کلام رسول خداست که مى  فرماید: «تحفة الملائکه تجمیر المساجد»؛[47] تحفه فرشتگان جماعت میان مساجد است. و نیز در کلامى دیگر در پرهیز از تفرقه و جدایى مى  فرماید: شیطان گرگ انسان است همانند گرگ گوسفندان، همیشه میش هاى دورافتاده و کنارگیر را مى  گیرند. پس، ازدسته بندى (گروه گرایى و دسته دسته شدن) پرهیز نمایید و بر شما باد به حضور در جماعت و مجالس عمومى و مسجد.[48]

         امام صادق  علیه السلام در جواب مردى که سؤال نمود: در منزل نماز طولانى همراه با مستحبات بخوانم بهتر است یا در مسجد و به جماعت و به طور مختصر فرمود: با جماعت نماز بخوان و از نماز فُراداى طویل بپرهیز.[49]

         امام موسى بن جعفر  علیه السلام از پدر بزرگوارش نقل فرمود: کسى که در منزل خود وضوى کامل بگیرد و مویش را شانه کند و خود را معطر نماید سپس از خانه اش بدون عجله و با آرامش و وقار بیرون بیاید و به طرف محل نماز برود در حالى که میل به جماعت مسلمین دارد، قدمى از زمین بر نمى دارد و نمى گذارد مگر آنکه یک حسنه برایش نوشته مى  شود و یک گناه از او محو گردد و یک درجه به خداوند نزدیک شود تا زمانى که داخل مسجد شود تا این که فرمود: سپس نماز را با امام جماعت شروع کند، از طرف خداوند مغفرت و بهشت بر او واجب مى  شود قبل از اینکه امام سلام نماز را بدهد.[50]

         پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله مى  فرماید: کسى که در پیوستن به نماز جماعت از دیگران پیشى گیرد چنان است که گویى در ایمان پیشى گرفته است.[51]

         پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در حدیثى دیگر مى  فرماید: آگاه باشید، کسى که براى اقامه نماز جماعت به سوى مسجد قدم بر مى  دارد براى هر یک قدمش هفتاد هزار حسنه منظور مى  شود.[52]

         همه این روایات در اهمیت نماز جماعت است. برتر دانستن نماز مختصر جماعت از نماز طولانى فرادا با مستحبات، حقیقتى را بیان مى  کند و آن وجود یک عنایت خاصه از سوى خداى بزرگ در جماعت است. جماعت قدرت اسلام است؛ در جماعت دست الهى همراهى دارد؛ در مسجد باید قدرت اسلام نمایان شود؛ جماعت مسلمانان قدرت اسلام است. پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى  فرماید: هر کس بدون عذر موجهى با مسلمین در مسجد نماز جماعت نمى خواند نمازش کامل نیست و کسى که در منزلش نماز مى  خواند و نسبت به جماعت مسلمین بى توجه است غیبتش جایز مى  باشد. و کسى که نسبت به جماعت مسلمین بى توجه است از عدالت ساقط است و دورى کردن از او واجب است.[53]

         این تهدیدات براى آن است که کسى قصد جدایى و تفرقه نکند و آهنگ اختلاف با جماعت مسلمین سر ندهد و راه و رسم خویش رااز جماعت مسلمانان جدا نکند؛ چرا که تفرقه و جدایى و بى توجهى به یکدیگر خواست دشمنان اسلام و دشمنان پیامبر گرامى اسلام است. مسلمان باید نسبت به افراد و جماعتش حساس باشد و در کنار آن ها آهنگ وحدت و عبودیت را به صدا درآورد که این مهم خواست خدا و رسول خدا صلى الله علیه و آله مى  باشد. در همین راستا امام صادق  علیه السلام در جواب جمیل بن صالح که سؤال کرد: کدام افضل است، اینکه انسان در اول وقت نماز بخواند یا مقدارى نماز را به تأخیر بیندازد تا با اهل مسجد به جماعت نماز بخواند، زمانى که مسجد امام جماعت دارد؛ امام فرمود: نماز را به تأخیر بیندازد و بااهل مسجد نماز بخواند زمانى که مسجد امام جماعت دارد.[54]

         ثواب نماز اول وقت و تأکید بر آن کم نیست، اما در جایى که جماعت است آهنگ فردى، هرچند براى کسب ثواب نماز اول وقت، مورد اشاره امام معصوم نیست، بلکه همراهى و هماهنگى با جماعت توصیه و تأکید مى  شود.

          در روایت از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نکته قابل توجهى ذکر شده است و اینکه «من مشى الى مسجد یطلب فیه الجماعة کان بکل خطوة سبعون الف حسنة»؛[55] حرکت به سوى مسجد براى کسى که طالب جماعت است، براى هر گامى که بردارد هفتاد هزار حسنه و پاداش در نظر گرفته مى  شود. نکته مهم «یطلب فیه الجماعة» است؛ یعنى به قصد نماز جماعت و رسیدن به جماعت حرکت کند. تمامى این روایات گواه بر این است که جماعت در مسجد هدف است؛ جماعتى که راه وحدانیت و وحدت و یکدلى را طى مى  کند. رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله براى ایجاد نظم و هماهنگى و ایجاد وحدت، شانه هاى نمازگزاران را در نماز جماعت مى  گرفت و منظم مى  کرد و مى  فرمود: مساوى و منظم باشید، نامنظم و جدا از هم نباشید که قلب هاى شما از همدیگر جدا مى  شود.[56]

 

پی نوشت ها:


[1]معجم المفهرس، ص 345 .

[2] .  سوره اعراف:  آیه 29 .

[3] .  سوره اعراف:  آیه 31 .

[4] .  سوره جن:  آیه 18 .

[5]مستدرک الوسائل،  ج 3 ، ص 447 .

[6]نهج الفصاحه،  حدیث 71 .

[7]مستدرک الوسائل،  ج 3 ، حدیث 363 .

[8]ترجمه علل الشرایع،  ج 2 ، ص 53 .

[9]ترجمه میزان الحکمه،  ج 5 ، ص 2361 .

[10]شهاب الاخبار،  ص 23 .

[11]وسائل الشیعه، ج 3 ، ص 509 .

[12] .  سوره جن:  آیه 18 .

[13]کنزالعمال،  ج 7 ، ص 655 .

[14]سنن ابى داود،  ج 1 ، ص 128 .

[15]بحار،  ج 77 ، ص 121 .

[16]کافى،  ج 3 ، ص 368 .

[17]کنزالعمال،  ج 7 ، ص 653 .

[18]ترجمه میزان الحکمه،  ص 2391 .

[19]مستدرک الوسائل،  ج 1 ، ص 227 .

[20]کنزالعمال،  ج 7 ، ص 648 .

[21]بحار،  ج 84 ، ص 13 .

[22]امالى صدوق، ص 342 .

[23]بحار،  86 ، ص 336 .

[24]بحارالانوار،  ج 18، ص 107 .

[25]وسائل الشیعه،  ج 3 ، ص 504 .

[26]امالى صدوق، ص 180 .

[27]مستدرک الوسائل،  ج 3 ، ص 252 .

[28]وسائل الشیعه،  ج 3 ، ص 333 .

[29]مستدرک الوسائل،  ج 3 ، ص 388 .

[30] .  حجرات:  13 .

[31]کنزالعمال،  ج 7 ، ص 669 .

[32]بحار،  ج 83 ، ص 349 .

[33]کنزالعمال،  ج 7 ، ص 664 .

[34]وسائل الشیعه،  ج 3 ، ص 504 .

[35]وسائل الشیعه،  ج 3 ، ص 504 .

[36]دعائم الاسلام،  ج 1 ، ص 149 .

[37]کنزالعمال،  ج 7 ، ص 671 .

[38]مستدرک الوسائل،  ج 3 ، ص 371 .

[39]وسائل الشیعه،  ج 3 ، ص 412 .

[40]جامع الاحادیث شیعه،  ج 4 ، ص 483 .

[41]وسائل الشیعه،  ج 3 ، ص 502 .

[42]صحیح بخارى،  ج 1 ، ص 402 .

[43]من لایحضره الفقیه،  ج 1 ، ص 230 .

[44]وسائل الشیعه،  ج 3 ، ص 515 .

[45] .  سفینه البحار،  ج 1 ، ص 600 .

[46]بحارالانوار،  ج 83 ، ص 349 .

[47]کنزالعمال،  ج 7 ، ص 658 .

[48]کنزالعمال،  ج 7 ، ص 581 .

[49]وسائل الشیعه،  ج 5 ، ص 477 .

[50] .  جامع الاحادیث الشیعه،  ج 6 ، ص 387 .

[51]کنزالعمال،  ج 7 ، ص 652 .

[52]جامع الاحادیث شیعه،  ج 4 ، ص 450 .

[53]وسائل الشیعه،  ج 5 ، ص 394 .

[54]وسائل الشیعه،  ج 5 ، ص 388 .

[55]وسائل الشیعه،  ج 5 ، ص 372 .

[56]جامع الاحادیث الشیعه،  ج 6 ، 470 .