گروه : فرهنگی
شماره : 1343
تاریخ : چهار شنبه, 06 اسفند 1399
ساعت : 13:26:21.7079328
نقش مسجد در مقابله با تهاجم فرهنگی

چکیده

   فرهنگ به مجموعه‌ای از آداب و رسوم، دین، مذهب و رفتار‌های اجتماعی، هنری و احساسی یک قوم گفته می‌شود و به عنوان مهم‌‌ترین شاخصه استقلال جوامع به شمار می‌آید. کشورها برای تعالی و پیشرفت با یکدیگر به تبادل فرهنگی می‌‌پردازند و در این راه از فرهنگی تأثیر می‌پذیرند و بر فرهنگی تأثیر می‌گذارند. اما تهاجم فرهنگی امری بسیار مخرب است و در اکثر مواقع موجب از بین رفتن فرهنگ مورد هجوم می‌شود.

    امروزه کشور‌‌های غربی به عنوان فرهنگ مهاجم با در دست داشتن تکنولوژی پیشرفته به جوامع دیگر و به ویژه به دنیای اسلام حمله کرده‌اند و سعی در از بین بردن بنیان‌های این فرهنگ غنی دارند که اگر کشورهای مسلمان با تدبیر و برنامه‌‌ریزی دقیق و مشخص در این راه عمل نکنند، دین اسلام با خطری جدی مواجه می‌گردد. بنابر‌این مساجد به عنوان پایگاهی قدرتمند به مقابله با این تهاجم برخاسته‌اند و نقش مهمی دارند. رهبران فرهنگی مساجد با در نظر داشتن مؤلفه‌هایی چون اعتماد، زمان‌شناسی، مخاطب‌شناسی، معرفی اسوه و تفسیر وتبیین مفاهیم دینی به هدایت مردم و به ویژه نسل جوان اقدام کرده‌اند و به منزله مرزبان‌های فرهنگی در مقابل تهاجمات بیگانگان به شمار می‌روند.  

در مقاله ‌حاضر به بحث درباره‌ تهاجم فرهنگی و نیز نقش مساجد به عنوان یکی از پایگاه‌های فرهنگی درمقابله با تهاجمات فرهنگی پرداخته می‌شود ما برای دست‌یابی به این هدف از روش توصیفی- تحلیلی استفاده کرده‌ایم.

کلید‌واژه: فرهنگ، فرهنگ اسلامی، تهاجم فرهنگی، مساجد، مدیران فرهنگی.

 

مقدمه

    فرهنگ در زندگی انسان‌ها نقش تعیین‌کننده‌ای دارد؛ در حقیقت یکی از وجوه تمایز انسان از سایر موجودات زنده «فرهنگ» است. فرهنگ هویت انسانی انسان را می‌سازد و ابعاد گوناگون زندگی افراد را شکل می‌دهد. انسان با فرهنگ خود زندگی می‌کند و می‌میرد و هرگز حتی لحظه‌ای از آن جدا نیست. رفتار‌ها و برخورد‌های مختلف افراد از فرهنگ‌های متفاوت آن‌ها ناشی می‌شود و هر قدر که مایه‌های فرهنگی با خواسته‌های فطری انسان هماهنگ باشد، نفوذ و تأثیر گسترده‌تری در فرد خواهد داشت. فرهنگ اسلامی آن است که بر اساس اسلام بنا شده باشد و در هر زمان و مکان و در هر موقعیت و شرایطی، همواره مضمون و محتوا و اهداف اسلامی را به نمایش بگذارد.

    در فرهنگ اسلامی هر عملکرد و برنامه‌ریزی چه در سطح فردی و چه در سطح اجتماعی جهتی الهی دارد. در این فرهنگ توکل به خدا ارزش است و کسی که خدا را داشته باشد هرگز دچار ترس و وحشت نمی‌شود. ﴿لا یَسْتُوحِشُ مَنْ کانَ اللهُ اَنیسَهُ﴾ (مشکاه الأنوار،۱۳۶۴: ۱۲۵). در این دین همه چون دندانه‌های شانه با یکدیگر برابرند. امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید: ﴿الناسُ سَواءٌ کَأَسْنانِ المِشْطِ﴾ (تحف العقول،۱۳۸۳: ۲۷۱). برتری انسان‌ها در اسلام بر اساس ملیت، زبان یا رنگ پوست نیست، در این آیین الهی همه یا از لحاظ دین یا از لحاظ نوع و خلقت برابر و یکسانند.﴿ إِمّا أخٌ لَکَ فی الدّینِ و إمّا نَظْیٌر لَکَ فی الخَلْقِ﴾ (نهج البلاغه، ۱۳۷۰: نامه۵۳).

بنابراین فرهنگ اسلامی فرهنگی جامع و انسان‌ساز است که در میان قومی جاهل ظهور کرد و از میان آن‌ها عالی‌ترین نمونه‌های تاریخ بشریت را به جامعه‌ تحویل داد. کسانی چون سلمان فارسی، ابوذر غفاری، عمار، بلال حبشی و ده‌ها نفر دیگر که پس از آن تاریخ مانند آنها را سراغ ندارد. فرهنگ اسلامی بر محورهایی چون عقلانیت، علم و آگاهی، جامعیت و واقع‌گرایی استوار است و همواره در تلاش است تا با تکیه بر این عناصر به آرمان مطلوب خود دست یابد.

   امروزه دنیای غرب با در دست داشتن امکانات فراوان و تجربه‌های بسیار در جهت ترویج فرهنگ و نفوذ اندیشه‌های خود در تلاش است. آنها تجارب خود را در قالب برنامه‌های دقیق فرهنگی، هنری، اقتصادی و سیاسی ریخته و با کمک تکنولوژی پیشرفته، تهاجم گسترده‌ای را علیه فرهنگ ملت‌ها به ویژه فرهنگ اسلامی آغاز کرده‌اند. در چنین شرایطی جهان اسلام باید برای حفظ و صیانت از مرزهای فرهنگی خود تلاشی مضاعف داشته باشد. در هر جامعه اسلامی نهادی وجود دارد که با برنامه‌ریزی دقیق خود، همواره نقطه اتکای جامعه محسوب می‌شود و همیشه تحول و انقلاب‌ها از این نهاد آغاز می‌شود و در حفظ ارزش‌های فرهنگی و هویتی یک ملت نقش تعیین کننده‌ای دارد. این پایگاه که در همان آغاز ظهور اسلام پایه‌ریزی شد مسجد نام دارد. نقش مساجد در بیداری و هوشیاری مردم غیر قابل انکار است و مسئولان فرهنگی مساجد در مقابل تهاجمات فرهنگی بیگانه رسالت سنگینی بر عهده دارند. ما در این پژوهش در پی پاسخگویی به سؤالات زیر می‌باشیم. فرهنگ به چه معناست؟ تهاجم فرهنگی چیست و چگونه رخ می‌دهد؟ مساجد به عنوان پایگاه مردمی چه نقشی در مقابله با تهاجم فرهنگی دارند؟

هم‌چنین در این مقاله اهداف زیر مورد بررسی قرارمی‌گیرد.

معرفی فرهنگ به عنوان یکی از شاخصه‌های مهم استقلال جوامع.

تعریف تهاجم فرهنگی و روش‌ها و عواملی که باعث تهاجم فرهنگی می‌شود.

بررسی نقش مسجد در مقابله با تهاجم فرهنگی.

   تاکنون در زمینه‌ فرهنگ پژوهش‌های بسیاری انجام گرفته و کتاب‌ها و مقالات بسیاری انتشار یافته است که از جمله آنها می‌توان به تعریف‌ها و مفهوم فرهنگ از داریوش آشوری، مفهوم فرهنگ نوشته نعمت‌الله فاضلی، تأملات فرهنگی از سید‌رضا تقوی دامغانی، مفاهیم فرهنگ در ادب فارسی از رضا ثقفی، هویت فرهنگی تألیف جلال ستاری، رفتارشناسی ایرانیان«درآمدی بر شناخت روحیات، فرهنگ و رفتار مردمان ایران از دکتر کیومرث فلاحی و صدها کتاب دیگر در این زمینه اشاره کرد. هم‌چنین چندین کتاب و مقاله با موضوعات متفاوت پیرامون مسجد انتشار یافته است که از جمله‌ آنها می‌توان از مسجد و رسانه ملی تأملی بر چگونگی ارتباط میان نهاد‌های سنتی و نوین ارتباطی از محمد‌رضا امامی‌فر، بررسی الگو‌شناسی مکان‌یابی مساجد عصر نبوی از محمد‌رضا عطایی همدانی و دیگران، اهمیت مسجد در فرهنگ اسلام نوشته‌ محمد‌مهدی فخری،تاریخ کتابخانه‌های مسجد از محمد مکی سباعی با ترجمه‌ی عباسپور و مهدوی، سیمای مسجد از رحیم نوبهار و... نام برد. اما تا‌کنون به بررسی نقش مساجد در مقابله با تهاجم فرهنگی که از موضوع‌های اساسی و مهم دنیای امروز به شمار می‌رود پرداخته نشده است و ما به دلیل ضرورت این بحث و نیاز امروز جامعه اسلامی به آن، در این گفتار به بررسی تهاجم فرهنگی به عنوان عاملی مخرب و نیز نقش مساجد در مقابله با این تهاجم می‌پردازیم. امید است که این گفتار دریچه‌ کوچکی باشد برای روشن‌تر کردن نقش مساجد و عمل‌کردهای آن در دنیای امروز اسلام.

 

فرهنگ

   فرهنگ مفهومی مبهم دارد و سال‌هاست که در رشته‌های مختلف تلاش شده تا تعریفی روشن و جامع از آن ارائه دهند. یکی از روش‌ها برای شناخت مفهوم فرهنگ توجه به چگونگی کاربرد و رواج آن است. زیرا «یکی از رایج‌‌ترین راه‌های شناخت مفهوم یک کلمه آن است که ببینیم صاحبان زبانی که آن کلمه در میان ایشان رایج است آن را چگونه و کجا و با چه وضعی بکار برده‌اند.» (فاضلی،۱۳۷۲: ۵۳).

   فرهنگ همواره با مفاهیم بلندی چون ارزش و تعالی همراه می‌شود. در واقع فرهنگ، نمایان‌گر مجموعه‌ دریافت‌های علمی و عملی و عقلی و احساسی یک قوم است و گذشته را به حال و آینده پیوند می‌دهد. «فرهنگ یعنی از ژرفای وجود افراد ملتی یا از درون یک جامعه دانستنی‌ها و مکنونات و نیروهای نهفته و تراویده‌های مستقل ذهنی و استعدادهای درونی و ویژه‌ فردی را بیرون کشیدن و آشکار ساختن و در نتیجه، افزودن و پر‌بار کردن پدیده‌ها و خلاقیت‌های شناخته و ناشناخته آدمی». (بختیاری، بی‌تا : ۳۳). هم‌چنین فرهنگ درآثار ادبی به این معنا است: « مجموعه‌ای از فضایل و هنرها و آداب و دانش‌ها و معارف و کلیه نیروهای اخلاقی و روحی که بشر را از حالت بدوی خارج ساخته و به سوی کمال معنوی سوق می‌دهد». (ثقفی،۱۳۴۸: ۲۵).  نخستین تعریف علمی و صریح از فرهنگ را «ادوارد بارنت تایلور[1]» در سال ۱۸۷۱ در کتاب فرهنگ ابتدایی خود ارائه داد: «فرهنگ کلیت در‌هم تافته‌ای است شامل دانش، دین، هنر، قانون، اخلاقیات، آداب و رسوم و هرگونه توانایی و عادتی که آدمی هم‌چون عضوی از جامعه به دست می‌آورد.» (تایلور به نقل از فاضلی،۱۳۷۲: ۵۵). آشوری نیز در کتاب خود فرهنگ را این‌گونه معرفی می‌کند: «فرهنگ مجموعه پیچیده‌ای است که در بر گیرنده‌ دانستنی‌ها، اعتقادات، هنرها، اخلاقیات، قوانین، عادات و هرگونه توانایی دیگری است که به وسیله انسان به عنوان عضو جامعه کسب شده است.» (آشوری، ۱۳۸۰: ۴۷).

    بنابراین فرهنگ می‌تواند حافظه جامعه محسوب شود که بر روح جمعی جامعه تأثیر می‌گذارد. «فرهنگ‌ها متناسب با شیوه‌های زندگی مانند شهری، روستایی، ایلی و یکجا‌نشینی، کوچ‌روی، اندیشه‌ها و آموزه‌های مذهبی، اجتماعی، تاریخی و مسائل دیگر تفاوت‌های نمایان دارند و در رفتار قوم‌ها و ملت‌ها تأثیر می‌گذارند.» (فلاحی،۱۳۹۱: ۲۱ ).

   بنابراین انسان موجودی فرهنگی است و قابلیت و استعداد تولید فرهنگ را دارد. فرهنگ محصول زندگی اجتماعی انسان است و وجه معنوی تمدن بشری محسوب می‌شود.

تبادل و تهاجم فرهنگی‌

     فرهنگ‌ها در مسیر تاریخ با یکدیگر تلاقی و به هم برخورد می‌کنند و مبادلات فرهنگی در‌برخورد فرهنگ‌ها شکل می‌گیرد و از همین جاست که فرهنگ‌ها از فرهنگی تأثیر می‌پذیرند و بر فرهنگی دیگر تأثیر می‌گذارند. تبادل فرهنگی به این معنا است که «فرهنگ طبعی سیال و انعطاف‌پذیر دارد لذا آن‌چه را که موجب توانایی و بالندگی او می‌شود، می‌گیرد و در مقابل، مقداری از خود را به درون حوزه فرهنگ‌های دیگر وارد می‌کند.» (همان :21 ).

    هیچ فرهنگی نمی‌تواند بدون تبادل فرهنگی به پویایی و اقتدار و تعالی برسد و هیچ جامعه و ملتی یافت نمی‌شود که تنها با تکیه بر فرهنگ خود مسیر سعادت و پیشرفت را طی کرده باشد، بلکه فرهنگ زنده و پویا آن است که با تأثیرپذیری از جنبه‌های مثبت دیگر فرهنگ‌ها و نهادینه کردن آنها برای خود، به رشد و تعالی دست‌ یابد و امکان پیشرفت را فراهم آورد. بنابراین تبادل فرهنگی امری پسندیده و مثبت محسوب می‌شود.

   اما تهاجم فرهنگی به این معنی است که «یک مجموعه سیاسی یا اقتصادی برای اجرای مقاصد خاص خود و اسارت یک ملت، به بنیان‌های فرهنگی آن ملت هجوم می‌برد. در این هجوم باورهای تازه ای را به زور و به قصد جایگزینی با فرهنگ و باورهای ملی آن ملت وارد کشور می کند.» ( حضرت آیت‌الله خامنه ای، 1375: 3). تهاجم فرهنگی وقتی روی می دهد که فرهنگ قوی‌تر تمامی اصول، عقاید و آرمان‌های خود را به فرهنگ ضعیف‌تر تحمیل نماید. فرهنگ ضعیف در مواجهه با فرهنگ‌های دیگر قدرت انتخاب را از دست می‌دهد و به صورت فرهنگی منفعل در می‌آید و آن‌چه را که دیگران می‌ خواهند و ارزش می‌ دانند به او تحمیل می‌‌کنند. «معمولا فرهنگ‌ های غنی در صدد کنار زدن فرهنگ‌ های ضعیف برمی ‌آیند و هرگاه جنگی بین دو فرهنگ روی می‌ دهد فرهنگی شکست می‌ خورد که از مقابله با فرهنگ مهاجم عاجز باشد.» (تقوی دامغانی،1387: ۱۲). تهاجم فرهنگی به منظور ریشه‌کن کردن فرهنگ‌ها صورت می‌گیرد و همواره با تحقیر بنیان‌های فرهنگ مورد هجوم همراه است. تهاجم فرهنگی بسیار آرام و بدون سروصدا وارد جامعه شده و در رگ های افراد تزریق می شود و اثر خویش را بر افکار و اذهان آنها می گذارد. انسان‌ها به پاره‌ای اصول و آرمان‌ها معتقدند و بنای زندگی خود را بر اساس این اصول و آرمان‌ها می‌گذارند به ‌طوری‌که راه و روش و برنامه‌ زندگی خود را با توجه به این اصول و عقاید تنظیم می‌کنند؛ از عواملی که امنیت فرهنگی جامعه را با خطری جدی رو‌به‌رو می‌کند تردید در این اصول و آرمان‌ها و عقاید است. تقوی در این باره می‌نویسد‌: «هرگاه جامعه‌ای شاهد آن باشد که هویت انسانی، فضیلت اخلاقی، عظمت اجتماعی و ریشه‌های تاریخی خود را که برای پاسداری از آن فداکاری و از‌خود‌گذشتگی‌های فراوانی انجام گرفته مورد تردید قرار داده‌اند باید بداند که امنیت فرهنگی او در معرض آسیب جدی قرار گرفته است.» (همان : ص۱۸۵ ). بنابراین وقتی که آرمان‌ها و اصول و عقایدی که انسان را به بالا‌ترین درجات انسانیت سوق می‌دهد و سعادت بشر در گرو استواری این باور‌ها است، با آفت تردید مواجه گردد نظام فرهنگی جامعه را با تزلزلی رو‌به‌رو می‌سازد که به راحتی قابل ترمیم و جبران نیست؛ و هیچ جامعه‌ای بدون داشتن امنیت فکری و فرهنگی و یا آرامش ذهنی و روانی به امنیت سیاسی و اجتماعی پایداری نخواهد رسید.

    دشمنان آگاه برای اخلال در فرهنگ جامعه، سنن حسنه ملت ها را می شکنند و آداب و رسوم آن‌ ها را تغییر می‌ دهند، واژه های بیگانه و نامأنوس را به حوزه‌ی ادبیات آن‌ها نفوذ می دهند و حتی در نوع لباس پوشیدن، سخن گفتن و روابط اجتماعی آشفتگی ایجاد می کنند. درنتیجه، پریشانی فرهنگی به عنوان عاملی مخرب روح و روان، قدرت تصمیم‌گیری و در نهایت استقلال فکری را از یک جامعه سلب می‌کند. درچنین شرایطی دو قشر اجتماعی در جامعه به وجود می‌آید که یکی طرفدار سنت و ارزش‌های فرهنگی و دیگری مخالف آن است، در این صورت جنگ بین «سنت» و «مدرنیته» ایجاد می شود و در چنین شرایطی وحدت اجتماعی مورد تهدید جدی قرار می ‌گیرد.

    حال این سؤال مطرح می‌شود که چرا تهاجم فرهنگی روی می‌دهد؟ اسلام همواره در مقابل استکبار و زورگویی می ایستد و شعار اصلی او دفاع از مظلومان است به همین خاطر دشمنان که توانایی مقابله با اسلام را ندارند به تهاجم فرهنگی گسترده ای علیه این دین دست می زنند که بسیار حساس و خطرناک است. « اینها – دشمنان اسلام، ابر قدرتها و مستکبران – می‌خواستند اسلام را محو کنند و نام اسلام را از بین ببرند و اثری از آثار اسلام در عالم باقی نماند، چون اسلام با قلدری‌های آنان روبرو بود. آمریکا از اسلام می‌ترسید و می‌ترسد.» (همان : 46).

فرهنگ اسلامی

    فرهنگ اسلامی فرهنگی است که لباس اسلام به تن داشته باشد. بزرگ‌ترین رسالت اسلام آشنایی انسان با جهان بر محور توحید است؛ ‌یعنی آن‌چه را که در جهان اتفاق می‌افتد بداند که منشأیی خدایی دارد و خالق هستی به‌ وجود آورنده‌ی نظم و ترتیب جهان و تحولات و دگرگونی‌های موجود در آن است.

«اسلام انسان را با نظام کلی هستی -که نظام احسن است- بر محور توحید و اعتقاد به یگانگی خداوند آشنا می‌کند و با شناخت صحیح از این نظام، جهان‌بینی توحیدی را در حوزه اعتقادش به وجود می‌آورد». (همان: ۲۴). در این نظام تربیتی انسان به لحاظ شخصیت روحی و اخلاقی به نقطه‌ای می‌رسد که مظهر صفات جمال و جلال خداوند می‌گردد.

    هر فرهنگ اصولی دارد که بر طبق آن نظام زندگی و اعتقاد افراد پایه‌ریزی می‌شود. فرهنگ اسلامی نیز بر اصول ایمان به مبدأ و معاد، نبوت، امامت، اعتقاد به وحی، عبودیت و بندگی خدا، عدالت، برابری و برادری استوار است. چنان‌که فرهنگ غرب بر اصولی چون: اومانیسم (اصالت انسان)، سکولاریسم (جدایی دین از سیاست)، لیبرالیسم (اباحی‌گری)، و غیره بنا شده است.

    امام خمینی(قدس سره) در کلام خود به خصوصیات برجسته‌ی فرهنگ اسلامی اشاره می‌کند و این فرهنگ را برای ساختن و تعالی انسان‌ها بهترین فرهنگ معرفی می‌کند‌: «اسلام دارای فرهنگی غنی و انسان‌ساز است که ملت‌ها را بی‌گرایش به راست و چپ و بدون در نظر گرفتن رنگ و زبان و منطقه به پیش می‌برد و انسان‌ها را در بعد اعتقادی و اخلاقی و علمی هدایت می‌کند و از گهواره تا گور به جست‌و‌جوی دانش سوق می‌دهد». (صحیفه نور،۱۳۷۴: ۲۰۴).

    با ظهور اسلام همه‌ی جوامع از یک نوع وحدت برخوردار شدند که بنیاد این وحدت را اندیشه و اعتقاد واحد آن‌ها رقم می‌زد. همه با هم برابر بودند و هیچ‌کس به خاطر نژاد یا هر خصوصیت دیگری نه امتیازی می‌گرفت و نه تحقیر می‌شد و تنها برتری انسان‌ها بر اساس درجه‌ی تقوای آن‌ها بود. مشخصه و مظهر اسلام در هر جامعه و ملتی وجود مساجد در آن جامعه است. دشمنان اسلام همواره در صدد نابود کردن فرهنگ اسلامی بوده اند تا بتوانند با نابودی آن به اهداف خود دست یابند و تهاجم خویش را آغاز کنند. بنابراین در چنین شرایط حساس و بحرانی و در دورانی که جوانان ایرانی با بحران هویت چهل تکه مواجه شده‌اند و در جست‌و‌جوی هویت و فرهنگی با اعتبار و آبرومند می‌باشند، باید نهاد و پایگاهی باشد تا پیشینه‌ی عظیم اسلام را به آنان یادآوری کند و غبار از این گنجینه‌ی گران‌سنگ برگیرد و با این تهاجم فرهنگی مقابله کند. مساجد پایگاهی اجتماعی است که برای نیل به این هدف در جوامع اسلامی روی آن‌ها سرمایه‌گذاری شده است. و در واقع چشم امید اسلام و امت‌های اسلامی به عملکرد‌های این نهاد است تا چون دژی محکم و استوار در مقابل تهاجمات فرهنگی غرب از جوانان و مردم خویش دفاع کند.

مسجد

    امروز در جامعه ما دو نهاد قدرتمند مسجد و دانشگاه وجود دارد که هر کدام در عرصه های علمی، اقتصادی، سیاسی، و فرهنگی نقش مؤثر و تعیین کننده‌ای دارند؛ به گونه‌ای که هیچ تحولی را نمی‌توان معرفی کرد که این دو نهاد به نوعی در آن نقش نداشته باشند.«از مهم‌ترین عناصر شهرهای اسلامی، بنای مسجد است. دست‌رسی‌های شهری به مسجد و سیمای آن از جمله عواملی است که هویت شهر اسلامی را تشکیل می‌دهد.» (عطایی‌همدانی و دیگران، ۱۳۹۰: ۸).

    مسجد نخستین نهادی است که در آغاز حکومت اسلامی آن هنگام که پیامبر اسلام بنا به دعوت مردمان یثرب به آن‌جا قدم گذاشت بنا شد. در آن هنگام مساجد علاوه بر جایگاهی برای برگزاری مراسم عبادی، نقش‌آفرینی بسیاری داشتند از سوی دیگر نیز یکی از مهم ترین پایگاه‌هایی بودند که در نشر و توسعه‌ فرهنگ و تمدن اسلامی نقش عمده‌ای ایفا می‌کردند. امروزه نیز تمام مسلمانان نام مسجد را با احترام ویژه‌ای بر زبان می‌آورند. در این دین ارزش مسجد به قدری بالاست که فقها بر رفت و آمد به مسجد تأکید ویژه‌ای دارند. فقهای اسلام می‌فرمایند:« زیاد رفتن به مسجد و رفتن در مسجدی که نمازگزار ندارد مستحب است و همسایۀ مسجد اگر عذری نداشته باشد، مکروه است در غیر مسجد نماز بخواند.» (امام خمینی به نقل از نوبهار،1372 : 21 ). مسجد جایگاه انسان‌های پاک است و افراد آلوده در مسجد جایی ندارند.

نقش مساجد در مقابله با تهاجم فرهنگی

    فرهنگ اسلامی، فرهنگی جامع و کامل برای تمام نسل‌های بشریت محسوب می‌شود. فرهنگ غرب که در درون خود نواقص بسیاری دارد برای نفوذ و سلطه‌ خویش بر جوامع مسلمان سعی در حذف این فرهنگ عمیق و ریشه‌دار دارد و چون پایه‌های بنای عظیم اسلام قوی‌تر از آن است که بتوانند به این هدف دست یابند، لذا به تمسخر ارزش‌های اسلام اقدام کرده‌ و سعی دارند با جلوه دادن ضد‌ ارزش‌ها به جای ارزش‌های اسلامی، مردم و به ویژه نسل جوان جامعه را به سمت خود جذب کرده و بنیان‌های اعتقادی و فرهنگی را در نظر آنان سست و بی‌اعتبار کنند و با کنار زدن فرهنگ اسلامی نفوذ فرهنگی خویش را آغاز نمایند.

    دشمنان و استعمار‌گران برای شروع یک تهاجم، وحدت و انسجام یک جامعه را تضعیف می‌کنند تا بتوانند از این گسستگی ایجاد شده قدرت خود را نفوذ دهند. آنها برای دستیابی به این هدف، آشفتگی و پریشانی را در حوزه‌ی فرهنگ ایجاد می‌کنند و در چنین شرایطی امنیت اجتماعی به خطر می‌افتد.

    هرگاه انسان عملی را انجام می‌دهد باید برای رسیدن به این هدف سرمایه‌گذاری کند و همواره آفت‌ها و آسیب‌های احتمالی در مسیر رسیدن به اهدافش را نیز پیش چشم داشته باشد و آنها را پیش‌بینی و شناسایی کند. به قول سعدی باید بداند که «هر جا گل است خار است و با خمر خمار است و بر سر گنج مار است و آن‌جا که درّ شاهوار است نهنگ مردم‌خوار است.» (گلستان، ۱۳۸۹: ۱۹۹).

    در ایران اسلامی مساجد یکی از فعال‌ترین حوزه‌ها در اشاعه‌ فرهنگ اسلامی می‌باشد. تشکیل گروهک‌های مختلف در این نهاد، ترویج دانش مذهبی و توسعه و نشر منابع اسلامی در میان مردم را در پی دارد. به جز عبادت و برگزاری نماز، مساجد نقش‌های بسیار مهم دیگری بر عهده دارد که از جمله‌ آنها تشکیل کلاس‌های آموزشی، مشاوره در زمینه‌های متفاوت، تشکیل شورا برای رفع مشکلی که به وجود می‌آید و مسائلی از این قبیل است. هم‌چنین مساجد از آغاز تأسیس پایگاهی قضایی بوده‌ است و قضاوت بین ظالم و مظلوم در آن‌جا صورت می‌گرفته است. فخری می‌نویسد: «با بررسی نقش مسجد در مبارزه علیه کفر و الحاد این نکته بدست می‌آید که چشمه‌ی زلال مبارزه و نهضت علیه باطل در طول تاریخ از مسجد جوشیده است و این مکان الهی بود که توانست به قیام مقدس مردم ایران که به برقراری حکومت اسلامی انجامید، نیرو و توان بخشد».(فخری،۱۳۸۳:۲).

    مساجد برای آن‌که بتوانند در مقابل تهاجم فرهنگی کشورهای بیگانه ایستادگی کنند باید مدیریت شوند مدیریتی آگاه با برنامه‌ریزی دقیق می‌تواند سدی استوار برای مقابله با تهاجم باشد. کسی که برای مدیریت مسجد انتخاب می شود باید به تمام معنا مدیر و مدبر باشد. قرآن کریم با بیانی موجز و مختصر، شرایط لازم برای متولیان مساجد را ذکر کرده است. ﴿و ما لّهُمْ اَلاّ یُعذَّبَهُمُ اللهُ و هُمْ یَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ و ما کانُوا اَوْلیائَهُ إِنْ اَولْیاؤُهُ إلاّ الْمُتّقُونَ وَ لَکنَّ اکْثرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ﴾. (سوره انفال: آیه 34). چرا خداوند کفار و مشرکین را عذاب نکند؟ در حالی که آنان با وجودی که سرپرست و متولی مسجد الحرام نیستند، راه آن را بر بندگان خدا بسته و مانع از ورود مؤمنین به مسجد الحرام می‌شوند. سرپرستی مسجد‌الحرام تنها از آن انسان‌های متقّی است؛ ولی بیشتر آنها این را نمی‌دانند. بنابراین متولیان مساجد برای مقابله با تهاجم فرهنگی باید اصول زیر را در نظر داشته باشند:

1- اعتماد

    نخستین گامی که برای مقابله با تهاجم باید صورت گیرد جلب اعتماد مردم است.«اعتماد بمثابه ارزشمند‌ترین و مهم‌ترین مؤلفه‌ سرمایه اجتماعی نیرویی شگرف و پایان ناپذیر برای پیوند دادن حکومت و مردم، مردم و نهادهای حکومتی دارد و امروزه یکی از مشخصات جامعه مدنی اعتماد متقابل بین مردم و دولت و اعتماد عمومی بالاست».(مؤذن جامی، 1382: 50). در یک رابطه دو طرفه فردی، اعتماد نوعی اطمینان و عدم تردید نسبت به طرف مقابل است.

   روحانیت با در اختیار داشتن سرمایه‌ عظیم اعتماد مردمی توانسته است در مقابل هجوم بیگانه محکم و استوار ایستادگی می‌کند. روحانیت به عنوان عاملی که تفسیر کننده آرمان‌های جامعه و مروج ارزش‌های فرهنگی ملت است تا حدود زیادی وفاق اجتماعی را در جامعه برقرار کرده است و این موضوع مهمی است که دشمنان همواره نسبت به آن حساسیت نشان داده‌اند و سعی بر آن دارند تا با شکستن حرمت روحانیت و بی‌اعتماد کردن حوزه‌های علمیه در نظر دیگران این وفاق اجتماعی را از میان بردارند. «امروز علاوه بر تبلیغات سوء استکبار جهانی و گروهک‌های ملحد و ضد انقلاب درونی، نغمه‌های شومی را از حلقوم‌های به ظاهر انقلابی و با آهنگ دلسوزی می‌شنویم که این نغمه‌ها در راستای سست کردن پایه‌های اعتبار و در هم شکستن باورهای اعتماد مردم نسبت به روحانیت انجام می گیرد». (تقوی، ۱۳۷۸: ۲۱۱).

امام علی(علیه السلام) نیزمی‌فرماید: ﴿مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلْنّاسِ اماماً فَعَلَیِه أنْ یَبْدأ بتَعْلیِم نَفْسِهِ قَبَلَ تَعْلِیم غَیْرِه﴾ (نهج البلاغه،۱۳۷۰:حکمت۷۰). یعنی ؛هر آن‌کس خود را پیشوا و الگوی مردم قرار داده پیش از تعلیم دیگری باید به تعلیم خود بپردازد. رهبر معظم انقلاب فرموده‌اند: « مراکز قانونی باید مورد اعتماد باشند، قوه قضاییه مورد اعتماد، دولت مورد اعتماد، شورای نگهبان و مجلس مورد اعتماد، مجمع تشخیص مصلحت مورد اعتماد، اینها مراکز قانونی‌اند، تبلیغات دشمن هر وقتی، برای هر دسته‌ای از مخاطبان سعی می‌کند یکی از این مراکز را بمباران تبلیغاتی کند. برای این که رابطه و امید و اطمینان مردم را از آنان سلب کند...». (رهبر معظم انقلاب به نقل از مؤذن جامی، 1382: 56). روحانیان و مبلغان دینی باید وقتی که بر منبر سخنرانی تکیه می‌زنند تمام تلاش خود را بکنند تا اعتماد مخاطبان را جلب کنند و مردم را در دستیابی به پاسخ پرسش‌های مختلف شرعی، دینی و مسایلی از این قبیل اقناع نمایند. «از پیامدهای عدم اقناع سازی، دست کم روی آوردن به پیام‌ها و امواج رادیوهای بیگانه می‌باشد که در نتیجه به بحران هویت منجر خواهد شد و به لحاظ روان شناختی، محیط را آماده هرگونه شایعه می‌نماید».(همان: 54 ).

۲- زمان‌شناسی

   زمان‌شناسی در عرصه فرهنگ، یکی از عوامل موفقیت به شمار می‌رود. زمان‌شناسی یعنی ما از لحاظ موقعیت تاریخی در کجا ایستاده‌ایم؟ پیشینه‌ی فکری و فرهنگی ما چیست؟ و چه ویژگی هایی دارد؟ انسان‌هایی که زمان‌شناس نیستند و گاهی حتی از زمان خود سال‌ها عقب هستند هرگز در  فعالیت‌های فرهنگی موفق نخواهند بود. از دیدگاه اسلام زمان اهمیت فراوانی دارد. پیامبر در این باره می‌فرمایند: ﴿الاُمورُ مرهُونٌ بِاوقاتِها﴾. (بحارالانوار، 1386: 165). کارها در گرو زمان‌هایشان هستند.

 «روحانیون اگر بخواهند تکلیف الهی و تاریخی خود را خداپسندانه انجام دهند، گریزی از شناخت شرایط و مقتضیات عصر خود ندارند. تاریخ اسلام و زندگانی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) و امامان معصوم الگوی صادقی برای انجام این رسالت‌اند». (خطیبی کوشکک،1387: 122 ).

    امام حسن(علیه السلام) با شناخت مقتضیات زمان خود، بزرگ‌ترین اقدام شجاعانه و فداکارانه را برای حفظ اسلام انجام داد و صلح تحمیلی را پذیرا شد. امام حسین(علیه السلام) نیز بر اساس شرایط زمانه‌ی خود نهضت بزرگ عاشورا را برای حمایت از دین جد خود برپا کرد و امام سجاد(علیه السلام) جهاد فرهنگی خود را در قالب دعا و مناجات در معرض دید جهانیان قرار داد. بنابراین «شناخت شرایط و اوضاع فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... زمانه‌ای که در آن به سر می‌بریم و شناخت نیازهای صادق و امکانات و ابزار تأمین این خواسته‌ها و داشتن برنامه‌ جامع و کارآمد در امر مدیریت فرهنگی جامعه اسلامی از وظایف و رسالت‌های سنگین روحانیان است».(همان: 128).

۳- مخاطب‌شناسی

    در همه زمان‌ها و اعصار، از بعثت نبی اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) تا دوره‌های حیات و امامت ائمه اطهارعلیهم السلام و پس از آن در رهبری فقهای جامع‌الشرایط، زمان‌شناس و علمای آزاد اندیش، نقش تحول‌زا و برتر تبلیغ دین و پیام‌های دینی مؤثر بوده و تداوم داشته است و شاید مهم‌ترین عامل در گسترش تفکر اسلامی و علت‌العلل محوری و مبنایی در تأثیرگذاری‌های خاص این تفکر، شیوه صحیح تبلیغ بوده و هست.(شاهچراغی،1390: 110).

   در تبلیغ، مخاطب شناسی از اهمیت بالایی برخوردار است به گونه‌ای که اگر مبلغان در تبلیغات خود به ویژه در تبلیغات دینی به این عنصر  مهم توجه نداشته باشند از اهداف خود که اصلی‌ترین آن روشن کردن و شناساندن مبانی اسلام به مردم و جذب جوانان به مکان‌های مذهبی است باز می‌مانند.

   بنابراین از دیگر ویژگی‌های مدیران و مسؤولان فرهنگی مساجد مخاطب‌شناسی است. آن‌ها با شناخت استعداد ذاتی، اعتقادات، توانایی‌ها و پشتوانه‌های فرهنگی مخاطبان، به ترویج فرهنگ اسلامی در میان آن‌ها اقدام می‌کنند و بنیان‌های فرهنگی خود را محکم‌تر می‌سازند. سعدی در این باره می‌گوید:

«حکایت بر مزاج مستمع گویاگر خواهی که دارد با تو میلی

هرآن عاقل که با مجنون نشیندنباید کردنش جز

 (گلستان، ۱۳۸۹: ۲۲۹).

4- معرفی اسوه

از دیگر کارهایی که در مسجد صورت می‌‎گیرد و در رشد تربیتی جوانان بسیار مؤثر است معرفی اسوه‌‌هایی است که می‌تواند شخصیت محبوب جوانان واقع شود تا برای ساختن بنیان‌های شخصیتی خود الگوی انسانی مورد نظر خود را برگزینند و برای رسیدن به آن اسوه‌ی انسانی تلاش کنند. قرآن کریم با توجه به نقش سازنده‌ی الگوها می‌فرماید: ﴿ لَقَد کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ الله اُسْوَةٌ حَسَنةٌ﴾ (احزاب، آیه ۲۱). «در وجود و زندگی رسول خدا برای شما اسوه نیکویی است.» و در مورد دیگری با صراحت حضرت ابراهیم خلیل را نیز به عنوان اسوه نام می‌برد: ﴿قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوةٌ حَسَنهٌ فی ابْراهیمَ و الذَّینَ مَعَه﴾ ( ممتحنه، آیه۴). «برای شما ابراهیم و اصحابش اسوه نیکو و پسندیده هستند.»

بنابراین معرفی اسوه‌ها یکی از روش‌های تربیتی مناسب برای جوانان محسوب می‌شود. اسوه‌ها از لحاظ تربیتی بر روح و روان افراد تأثیر بسیار بالایی دارند. اسوه‌ها با نفوذی که در افراد دارند آن‌ها را به پیروی از خود واداشته و دگرگونی فراوانی در اعمال و رفتارشان به وجود می‌آورند.

« گلی خوش بوی در حمام روزیرسید از دست محبوبی به دستم

بدو گفتم که مشکی یا عبیریکه از بوی دلاویز تو مستم

بگفتا من گلی ناچیز بودمو لیکن مدتی با گل نشستم

کمال همنشین در من اثر کردو گرنه من همان خاکم

(گلستان، ۱۳۸۹: ۱۱).

تفسیر و تبیین مفاهیم دین

   «تبیین یعنی فهم عمیق‌تر یک پدیده در پناه کشف روابط آن با پدیده‌ها‌ی دیگر. بین پدیده‌ها گونه‌های مختلفی از ربط و نسبت برقرار است.» (فنایی، 1379: 45).

     «اساس تعلیم و تربیت دینی این است که فرد متعلم، به منظر دینی مسلح شود». (همان: 91). یعنی بیاموزد که اصلا چگونه از این منظر به عالم و آدم نگاه کند و در فهم و تفسیر دینی پدیده ها از چه مفاهیم و مقولاتی استفاد کند و حوادث عالم را چگونه توجیه کند و رفتار خود و دیگران را چگونه در این چارچوب توجیه و ارزیابی نماید. و در واقع مفهوم شناس باشد.

    «انبیا و اولیای الهی آمدند که تبیین دینی به معنای درست کلمه را با به بشر بیاموزند و هدف اساسی انبیا این بوده که بشر را از شر تبیین خرافی نجات دهند و به او خاطر نشان کنند که تبیین علمی و فلسفی به تنهایی کافی نیست. چرا که حقایق عالم معنا فربه‌تر از آنند که با پرتو علم و فلسفه شکار شوند؛ تنها بخشی از حقایق عالم هستی با تور علم وفلسفه قابل کشف هستند و حقایق دیگری هم وجود دارد که تنها از رهگذر تجربه دینی قابل کشف است و تنها در قالب مفاهیم و مقولات دینی قابل فهم وتبیین است. هنگامی که به قران مراجعه می‌کنیم می‌بینیم  که موضوع اصلی و آهنگ کلی آیات قران ارائه و یادآوری چنین تبیینی است». (همان: 57 ).

    بنابراین، آن‌چه در درجه اول پدر و مادر یا مربی دینی باید بر روی آن تأکید کنند، این است که حس دینی جوان را بیدار کنند و به او بیاموزند که چگونه از منظر دینی به عالم نظر کند و حوادث و پدیده‌های اطراف خود را در قالب مفاهیم دینی تبیین نماید. این مقدمات شرایط و زمینه‌های لازم را برای پیدایش عواطف و احساسات دینی در روح جوان فراهم خواهد کرد و این عواطف و احساسات، خود به خود، به رفتار مناسب دینی خواهد انجامید. رفتار دینی باید از درون خود فرد سرچشمه بگیرد و به هیچ وجه بازور و تحمیل از بیرون همراه نباشد؛ یعنی در صورت اکراه و اجبار، ماهیت و خاصیت و تأثیر خود را از دست خواهد داد و به صورت جسدی بی روح و قالبی بی‌محتوا در خواهد آمد، که به جای نزدیک کردن انسان به خدا، او را از خدا دور خواهد کرد. « لا اکراه فی الدین». (بقره: 256).

     ارزش تولیدات علمی از دیدگاه اسلام چنان بالا است که پیامبر اکرم‌(صلی الله علیه و آله وسلم)  فرمودند: ﴿المؤْمِنُ اذْا ماتَ و ترَکَ وَرَقَةً واحدهً عَلْیها عِلمٌ تَکْونُ تلکَ الوَرَقةَ یَومَ القِیامةِ سِتْراً فیما بَیْنَه و بَیْنَ النّارِ و اعطاه الله تَبْارکَ و تَعْالی بِکُلِّ حَرْفٍ مَکْتُوبٍ عَلْیها مَدینةٌ اَوْسَعُ منَ الدُّنیا سَبْعَ مَرّاتٍ﴾ (بحار الأنوار،۱۳۸۶: ۱۴۴)؛ هرگاه انسان مؤمنی از دنیا برود و ورقی علمی از خود به یادگار گذارد آن ورق در روز قیامت میان او و آتش حائل و پوششی می‌شود و خداوند بزرگ و بلند مرتبه به تعداد حرفی که بر آن ورقه نوشته شده شهری در بهشت به او عطا خواهد کرد که وسعت آن هفت برابر دنیا است.»

   بنابراین مدیران و مسؤولان فرهنگی مساجد با آگاهی دادن به مردم و تقویت این باور که سرنوشت جمعی آنان با یکدیگر در ارتباط است و هیچ‌کس نمی‌تواند خود را مجزا و بی‌نیاز از دیگران بداند، موجب تقویت وفاق اجتماعی می‌شوند. هم‌چنین برپایی برنامه‌هایی از قبیل اقامه نماز‌های عید، جماعت، جمعه و مراسم و محافل عزاداری و میلاد، همه و همه در جهت بزرگداشت و تکریم شعائر اسلامی هستند و عاملی مهم در راستای تقویت روحیه‌ استقلال جامعه‌ی اسلامی بر اساس فرمان خداوند به شمار می‌روند: (و مَنْ یُعَظِّم شَعائرَ الله فَإنَّها مِنْ تَقْویَ الْقُلُوبَ ـ حج، آیه۳۹)

    تعظیم و تکریم شعائر موجب می‌شود تا افراد جامعه با باور به آرمان‌ها وشناخت اهداف فرهنگ خود تردید‌هایی که دشمن در حوزه‌ی اعتقادات‌شان ایجاد کرده را نادیده بگیرند و با ایمان به این آرمان‌ها در حفظ و تثبیت اصول فرهنگی خویش بکوشند.

جوانان به دلیل علایق مذهبی، در مساجد و محافل مذهبی‌ای شرکت می‌کنند که در آن بحث و گفت‌و‌گو باشد. به همین دلیل نقش سازمان‌های مذهبی و اجتماعات و به خصوص مساجد، در این زمینه، می‌تواند سرنوشت‌ساز باشد. در زیر به نکاتی که موجب جذب جوانان به مساجد و مکان‌های مذهبی می‌شود اشاره می‌کنیم.

نکات کاربردی و پیشنهادی

- توسعه و ارتقای فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی

- افزودن بر جاذبه‌های مسجد؛ مانند برگزاری کلاس‌های هنری و علمی در رشته‌های گوناگون،تأسیس مکان‌های مناسب ورزشی و دعوت از مربیان با تجربه برای آموزش، برگزاری اردوهای سیاحتی و زیارتی، نمایش فیلم و اجری تئاتر و مانند آن با رعایت موازین اسلامی.

- تقویت مساجد از نظر امکانات ظاهری؛ مانند رسیدگی به ساختمان مسجد، نظافت و امکانات گرمازا و سرمازا.

- یکی از عواملی که نقش تعیین‌کننده‌ای در جذب جوانان به مسجد دارد، امام جماعت مسجد است. بنابراین دقت در انتخاب امام جماعت با ویژگی‌های خاص(خوش رفتاری با جوانان و این‌که دارای تقوای کافی باشد) از نکات مهمی است که در انتخاب امام جماعت باید مد نظر داشت.

- طولانی بودن نماز جماعت از مسایل دیگری است که جوانان را از مسجد رویگردان می‌کند. بنابراین برای جذب آنها به این مکان با کوتاه‌تر کردن نماز جماعت به این هدف دست می‌یابیم در عوض امام جماعت می‌تواند با بیان کردن داستان‌های دینی جذاب و دلنشین در تربیت دینی جوانان مؤثر باشد و نهال ایمان را در دل‌های آماده‌ این نسل قوی‌تر گرداند.

-تشکیل و تقویت کتابخانه مناسب برای مساجد و در اختیار داشتن کتاب‌های مفید و متنوع یکی دیگر از راه‌کارهای جذب به مسجد است. هم‌چنین برای جذب و استفاده‌ بیشتر جوانان از کتابخانه‌های مساجد می‌توان به برگزاری مسابقات کتاب‌خوانی، قصه‌نویسی و خلاصه‌نویسی کتاب و مانند آن اقدام کرد.

- تشویق و تحسین جوانان و نوجوانان نمازگزار با اعطای جایزه‌های متنوع.

-تبلیغات گسترده در مورد نماز و توجیه فواید و ارزشمندی آن.

در پایان لازم است این نکته را یادآوری کنیم که مساجد آن‌گاه خواهند توانست نقش خود را در تربیت عبادی، اجتماعی،سیاسی و فرهنگی ایفا کنند که بتوانند مخاطبان خود، به خصوص نسل جوان را جذب و حفظ نمایند.  

نتیجه‌گیری

    با توجه به آن‌چه گفته شد فرهنگ به مجموعه‌ای از اصول، عقاید، باورها، سنن، مذهب و رفتارهای اجتماعی گفته می‌شود که تجلیات معنوی، هنری، تاریخی، ادبی و احساسی یک قوم است و در طول تاریخ شکلی مشخص به خود می‌گیرد. فرهنگ‌ها گاه در معرض تهاجم فرهنگ‌های غنی‌تر قرار می‌گیرند. تهاجم فرهنگی به منظور بی‌اعتقاد کردن نسل نو صورت می‌گیرد و دشمنان از راه‌های متفاوت و گوناگون حمله‌ فرهنگی خویش را آغاز می‌کنند. شایع‌ترین راه تهاجم تمسخر باورهای فرهنگی ملتی است که قرار است مورد تهاجم فرهنگی قرار گیرد. امروزه فرهنگ غرب با تکنولوژی پیشرفته‌ای که در اختیار دارد و با قدرت و سرعت چشم‌گیری، به عنوان فرهنگ تهاجم در میان جوامع مختلف، به ویژه در درون جوامع در حال توسعه، نفوذ نموده و اصرار بر تحمیل ارزش‌های خود دارد.

    بنابراین از نیازهای مهم ما در شرایط فعلی احیای هویت دینی و شناخت دقیق فرهنگ اسلامی و بنیان‌های آن است و این رسالت خطیر را مساجد و مدیران فرهنگی آن بر عهده دارند و با تمام قوا به نشر اسلام و فرهنگ اسلامی اقدام کرده‌اند به گونه‌ای که به جرأت می‌توان گفت اگر این پایگاه ضروری وجود نداشت و در آغاز ظهور اسلام بنا نمی‌شد، بی‌شک تاکنون اثری از فرهنگ اسلامی بر جای نمانده بود و دشمنان آگاه و با سیاست با داشتن امکانات فراوان این فرهنگ عظیم را از صحنه‌ی تاریخ حذف کرده بودند.

بنابراین وجود مساجد و مسؤولان آگاه فرهنگی آن، از ضروری‌ترین نیازهای جامعه‌ی امروز اسلام  به‌شمار می‌روند چرا‌ که  نقش پررنگ و غیر قابل انکاری در مقابله با تهاجم فرهنگی دارند.

فهرست منابع

  1. قرآن کریم.
  2. ابن شعبه، حسن بن علی (۱۳۸۳). تحف العقول عن آل الرسول، ترجمه پرویز اتابکی. قم: دار الحدیث.
  3. امامی‌فر، محمد رضا (۱۳۸۲). «مسجد و رسانه ملی تأملی بر چگونگی ارتباط میان نهادهای سنتی و نوین ارتباطی»، نشریه همشهری، ش۶ ، صص۱-۷.
  4. آشوری، داریوش (۱۳۸۰). تعریف‌ها و مفهوم فرهنگ . تهران: آگاه.
  5. تقوی دامغانی، سید رضا (۱۳۸۷). تأملات فرهنگی. تهران: نشر نخیل.
  6. ثقفی، رضا (۱۳۴۸). «مفاهیم فرهنگ در ادبیات فارسی»، مجله فرهنگ و زندگی، ش۱، ص ۲۵.
  7. خامنه ای، سید علی(1375). فرهنگ و تهاجم فرهنگی. تهران: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی.
  8. خطیبی کوشکک، محمد(1387). «جایگاه زمان شناسی در هدایت»، فصلنامه پیام، ش 88، صص 120-129.
  9. خمینی، روح الله (۱۳۷۴). صحیفه نور.ج۱۹. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
  10. سعدی شیرازی، مصلح بن عبدالله (۱۳۸۹). گلستان. به تصحیح و مقدمه محمد علی فروغی. تهران: انتشارات ارمغان طوبی.
  11. سید رضی (۱۳۷۰). نهج البلاغة امیر المؤمنین علی(علیه السلام)؛ ترجمه جعفر شهیدی. تهران: علمی و فرهنگی.
  12. شاهچراغی، سید مهدی(1390). «مخاطب شناسی در تبلیغ». نشریه علوم انسانی«منبر»، ش اول، صص108-115
  13. طبرسی، احمد بن علی( ۱۳۸۰). الاحتجاج، ج۲. قم: الشریف الرضی.
  14. عطایی همدانی، محمد رضا و دیگران (۱۳۹۰). «بررسی و الگو شناسی مکان‌یابی مساجد عصر نبوی در مدینه»، فصل‌نامه باغ نظر، ش ۱۶، صص ۳-۱۶.
  15. غزالی، محمدبن محمد(۱۳۶۴). مشکاة الأنوار. تهران: امیرکبیر.
  16. فاضلی، نعمت الله (۱۳۷۲). «مفهوم فرهنگ»، نشریه جامعه شناسی و علوم اجتماعی رشد آموزش علوم اجتماعی. ش۱۶، صص ۵۲-۶۱..
  17. فخری، محمد مهدی (۱۳۸۳). «اهمیت مسجد در فرهنگ اسلام» ، نشریه کیهان، صص۱-۱۰.
  18. فلاحی، کیومرث(۱۳۹۱). رفتار شناسی ایرانیان «درآمدی بر شناخت روحیات، فرهنگ و رفتار مردمان ایران». تهران: انقلاب.
  19. فنایی،ابوالقاسم(1379). «تبیین دین»، نشریه فلسفه، کلام و عرفان«نقد و نظر»، ش23-24، صص 44-111.
  20. مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی(۱۳۸۶). بحار الأنوار. ترجمه ابو الحسن موسوی همدانی، ج ۲و ۷۸. تهران: اصلاحی.
  21. محمود بختیاری، علیقلی(بی تا). زمینه فرهنگ وتمدن ایران، ج۱. ( بی جا): انتشارات پاژنگ.
  22. مؤذن جامی، محمد هادی(1382). «اعتماد پایه امنیت(بررسی معنا، ابعاد و مؤلفه‌های اعتماد)»، نشریه علوم انسانی«دانش انتظامی»، ش17،صص49-95.
  23. نوبهار، رحیم(1372). سیمای مسجد. ج1. نشر: مؤلف.

 

پی نوشت ها:


[1] . e.b. tylor