گروه : کارکردهای مسجد
شماره : 131
تاریخ : شنبه, 14 تیر 1399
ساعت : 00:13:24
شگردها و ابزار جنگ نرم و نقش مسجد در مقابله با آن

چکیده

اصولاً جنگ‌هایی که از نوع نظامی است و از وسایل و ادوات نظامی در آن استفاده می‌شود، به‌عنوان جنگ سخت یا Hard War مشهور است. ولی اگر در این جنگ از وسایل و ادوات و کالاهای فکری و فرهنگی استفاده شود، اصطلاحاً به آن Soft War یا جنگ نرم اطلاق می‌کنند. بنابراین شاخصه‌ی جنگ نرم، استفاده از ابزارهای فکری و فرهنگی است.

در این نوشتار پس از بیان کوتاهی از تعریف جنگ نرم، به بیان شگردهای جنگ نرم اعم از شگردهای فرهنگی، دینی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پرداخته می شود. در بیان ابزارهای جنگ نرم نیز مواردی از قبیل رسانه ها، شبکه های رادیوئی و تلویونی، ادبیات، فیلم وسینما، نشریات، پویانمائی، اسباب بازی و ... بررسی می گردند و سپس بر اساس این شگردها وابزارها نقش مساجد در مقابله با جنگ نرم تبیین می گردد.

کلید واژه ها: جنگ نرم، شگردهای جنگ نرم، ابزار جنگ نرم، مسجد

مقدمه

پس از جنگ جهانی دوم که میان کشورها آتش‌بس برقرار شد، طبیعت جنگ و منازعه میان دو اردوگاه ایدئولوژیک شرق و غرب، آنچه به ظاهر پایان درگیری‌ها و آتش بس نامیده می‌شد را در یکی از ابعاد خود از جنگ و درگیری گرم به سوی آنچه جنگ سرد نامیده می‌شود، کشانید و در نهایت باعث گستردگی رسانه‌ها بخصوص در جهان غرب شد. از سوی دیگر، رواج دموکراسی و سهم‌خواهی‌های مردمی از قدرت و رشد سریع آن به سبب روشنگری‌های به وجود آمده در قرن 18 و 19، سبب شد اهمیت متغیر جدیدی به نام مردم در قالبی به نام افکار عمومی روزافزون شود.

خوی قدرت‌خواهی و افزایش دامنه آن در غرب باز هم نگاه ‌ها را به سوی مناطق استراتژیک جهان ازجمله خاورمیانه سوق داد و زمینه فرار از استعمار و استعمارگری در این منطقه که آمیخته به اندیشه‌های عمیق مذهبی و استقلال‌خواهی بود، جنگ دوم جهانی را برای به دست آوردن دوباره منطقه به سمت جنگ نرم با شگردها و ابزار های جدید هدایت کرد، در حالی که در کشور‌های منطقه خاورمیانه به دلیل شرایطی که استعمار گران پس از جنگ جهانی دوم در آنها به وجود آورده بودند، چندان صدای گام‌های جنگ نرم شنیده نشد و این کشور‌ها خاموش و بی‌هراس مشغول رتق و فتق درگیری ‌های داخلی خودشان شدند که با دستان ماهر همان استعمار در گام اول اجرای سناریوی جنگ نرم طراحی شده بود.

استعمارگران غربی ابتدا و با اتکا به شیوه‌ های کهن استعماری خود،  از حکومت ‌های دیکتاتوری حاکمان نظامی در منطقه حمایت کردند تا بتوانند روند استقلال ‌خواهی را در منطقه متوقف کنند و این در حالی بود که با مشاهده عدم امکان مهار نهضت‌ های مردمی در کشورهای مختلف و بویژه جهان سوم و منطقه خاورمیانه به این نتیجه رسیدند که نه‌ تنها با اتکا به قدرت نظامی، بلکه با تدوین نظام سرمایه‌داری به صورت یک ایدئولوژی جایگزین و جذاب برای اقشار مختلف می توانند خلاء فکری موجود در این جوامع را با آنچه برای خودشان مطلوب است، پر کنند.[2]

جمهوری اسلامی ایران به عنوان مهم‌ترین کشور منطقه خاورمیانه که موج عظیمی را با انقلاب سال 1357 تجربه کرده بود، به دلیل تغییرات بنیادین در سیاست خارجی و به کارگیری شعار استقلال کامل سیاسی، بیش از دیگر کشور‌های منطقه خاورمیانه، در مقابل این هجمه عظیم جنگی، اما نه با سلاح گرم قرار گرفت که طرف‌های مقابل آن دارای تجارب زیادی در زمینه تاثیر بر افکار عمومی دنیا و ادامه جنگ و استعمار با روش‌های نوین بودند.

در واقع رویارویی ایران با دو ابرقدرت شرق و غرب بویژه با ادبیاتی جدید، جایگاه ایران را در چارچوب دیپلماتیک جهان پیچیده‌تر کرد. در 30 سال پس از انقلاب اسلامی ایران به دلیل ماهیت جدیدی که در منطقه خاورمیانه تحت تاثیر ایران شکل گرفته بود، روند جنگ ‌نرم با رنگ و بوی پررنگ‌تری دنبال شد.

استعمارگران غربی به صراحت و وضوح میزان تاثیر‌گذاری ایران را روی افکار داخلی خود و بویژه روی دیگر ساکنان این منطقه استراتژیک که به گفته بسیاری از کارشناسان سیاسی، ژئوپلیتیک‌ترین منطقه در کل جهان برای تمامی اهداف استعماری به شمار می‌رود، لمس می‌کردند و با توجه به دورانی که موسوم به جنگ سرد بود و با وجود به راه‌انداختن جنگ‌های وسیع نظامی در منطقه نیز نتوانسته بودند از میزان این اثر‌گذاری بکاهند، کم کم به این نتیجه رسیدند که برای از دست نرفتن بیش از پیش اهداف استعماری‌شان در منطقه از طریق نقش ایران به عنوان مهم‌ترین کشور فارسی زبان، ابزار‌های جنگ نرم را بیش از قبل برای مقابله با این روند رو به رشد به کار بگیرند.[3]

با توجه به همین اهمیت موضوع شگردها و ابزارهای جنگ نرم، در این مقاله به مهم ترین این شگردها و ابزارها و نقش مساجد در مقابله با این شگردها و ابزارها، پرداخته می شود:

مبحث اول: اهمیت ومفهوم جنگ نرم

مقام معظم رهبری با هوشیاری، نسبت به تغییر موضع دشمن از تهاجم نظامی به تهاجم معنوی و فرهنگی که همان تهاجم نرم است، هشدار می دهند و چنین می فرمایند:

«ملت ما نباید احساس کنند که دوران مجاهدت به پایان رسید، خطری ما را تهدید نمی کند. ممکن است خطر نظامی ما را تهدید نکند، همین جور هم هست. امروز ملت ایران به آن رتبه ای از اقتدار رسیده که خطرپذیری دشمنان خود را بسیار بالا برده، جرات نمی کنند به این ملت تهاجم نظامی کنند؛ می دانند سرکوب خواهند شد؛ می دانند که این ملت مقاوم است؛ بنابراین خطر تهاجم نظامی بسیار پائین است، اما تهاجم فقط تهاجم نظامی نیست. دشمن به آن نقاطی متوجه می شود که پشتوانه استقامت ملی ماست. دشمن وحدت ملی و ایمان عمیق دینی را هدف قرار می دهد. دشمن روحیه‌ی صبر و استقامت مردان و زنان ما را هدف قرار می دهد؛ این تهاجم از تهاجم نظامی خطرناک تر است. در تهاجم نظامی شما طرفتان را می شناسید، دشمنتان را می بینید؛ اما در تهاجم معنوی، تهاجم فرهنگی، تهاجم نرم، شما دشمن را در مقابل چشمتان نمی بینید. هوشیاری لازم است.»[4]

پس از سخنان مهم رهبر معظم انقلاب در خصوص جنگ نرم دشمنان علیه نظام جمهوری اسلامی و با توجه به این که دانشجویان را افسران جوان این جنگ در جبهه خواندند و همچنین در دیدار با اساتید دانشگاهی ضمن تأکید بر این مهم اساتید را فرماندهان جنگ نرم معرفی کردند، به نظر می رسد که مهم ترین عوامل این مهم در دانشگاه شکل می گیرند و از این رو لازم به نظر می رسد تا در خصوص آن دقت نظر بیشتری صورت گیرد.

«مارک پالمر» یکی از استراتژیست های معروف آمریکایی است که از او به عنوان یکی از نوآوران سیاست خارجی ایالات متحده نام می برند. پالمر در دولت های نیکسون، کارتر، ریگان و بوش در وزارت خارجه مشغول بوده و اکنون علاوه بر این که مدیر دپارتمان تحقیقاتی « مرکز سیاست خارجی سابان»  در موسسه بروکینگز می باشد، عضو « کمیته خطر جاری»  است که اخیرا و در پی تحولات پیش آمده پس از یازده سپتامبر 2001 گزارشی تحت عنوان « ایران- آمریکا، رهیافت جدید»  را به نگارش درآورد.

لازم به توضیح است کمیته خطر جاری در اوج جنگ سرد و در دهه 1970 میلادی و با مشارکت اساتید برجسته علوم سیاسی و مدیران سابقه دار سازمان سیا و پنتاگون تاسیس شد و یکی از موفقیت آمیزترین اقدامات در جریان رقابت دو ابر قدرت شرق و غرب طراحی و اجرای مراحل مختلف سناریوی فروپاشی ابرقدرت شرق از طریق « جنگ نرم» (Soft War) در سال های پایانی دهه 1980 بود. در آن مقطع و در پی اصلاحات گورباچف مبنی بر ایجاد فضای باز سیاسی و تغییر در قوانین اقتصادی (پروسترویکا) این کمیته با منتفی دانستن جنگ سخت و رودر رو با اتحاد جماهیر شوروی تنها راه به زانو درآوردن بلوک شرق را جنگ نرم و فروپاشی از درون معرفی کرد. سیاستگذاران پنتاگون و سیا با سه راهبرد دکترین مهار، نبرد رسانه ای و ساماندهی نافرمانی مدنی اتحاد شوروی را به فروپاشی و شکست واداشتند.

مارک پالمر نویسنده گزارش «ایران- آمریکا، رهیافت جدید» در استدلال خود به صراحت با ایده تهاجم نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران نیز مخالفت کرده و اعلام نموده ایران به لحاظ وسعت سرزمینی، کمیت جمعیت، کیفیت نیروی انسانی، امکانات نظامی، منابع طبیعی سرشار و موقعیت جغرافیایی ممتاز در منطقه خاورمیانه و هارتلند نظام بین الملل به قدرتی کم نظیر تبدیل شده که دیگر نمی توان با یورش نظامی و جنگ (Hard War) آن را سرنگون کرد بلکه تنها راه سرنگون سازی نظام جمهوری اسلامی پیگیری مکانیسم های جنگ نرم و استفاده از تکنیک های عملیات روانی تبلیغاتی با استفاده از سه تاکتیک دکترین مهار، نبرد رسانه ای و ساماندهی و پشتیبانی از نافرمانی مدنی است.

در پایان این گزارش همچنین با منتفی دانستن هرگونه گفتگو و مذاکره مستقیم با مقامات ایرانی آمده است:

«گفتگو فقط حکومت ایران را تقویت و محکم می کند و باید از طریق انزوا و تقویت مخالفان داخل و خارج حکومت در جهت تغییر این رژیم تلاش کرد.»[5]

اما به راستی جنگ نرم چیست و تکنیک ها و روش های اجرایی آن کدامند؟ و چرا مقامات کاخ سفید برای اجرای آن علیه ایران وارد عمل شده اند؟ جنگ نرم در برابر جنگ سخت (Hard War) در حقیقت شامل هرگونه اقدام روانی و تبلیغات رسانه ای است که جامعه هدف یا گروه هدف را نشانه می گیرد و بدون درگیری نظامی و گشوده شدن آتش رقیب را به انفعال یا شکست وا می دارد. اصطلاح جنگ روانی خود مقوله مفصلی است و با شگردها و شیوه های متنوعی اجرا می شود و باید آن را یکی از اشکال و زیر مجموعه های جنگ نرم دانست. جنگ رایانه ای و اینترنتی و راه اندازی شبکه های رادیویی و تلویزیونی و ... نیز اشکال دیگر جنگ نرم هستند.[6]

کلید خوردن جنگ نرم علیه ایران در مقطع فعلی را باید ناشی از گسترش حس تنفر از آمریکا در جهان دانست که به نظر سران کاخ سفید، ایران مرکز اصلی ایجاد این تنفر و گسترش آن است و در آمریکا برای مقابله با این موج، « نیروی واکنش سریع» تشکیل شده تا اولاً به خنثی سازی نفوذ معنوی ایران در کشورهای اسلامی و منطقه خاورمیانه بپردازد و ثانیاً با القای خطرناک بودن ایران برای امنیت همسایگان اذهان عمومی از اقدامات و نقشه های ایالات متحده منحرف شود.

ایالات متحده با 444 میلیارد دلار سرمایه گذاری درزمینه اطلاعات (IT) در رتبه نخست این فناوری قرار دارد. بنابراین از بستر لازم برای راه اندازی جنگ مجازی (سایبر) علیه هر کشوری که در مغایرت با سیاست ها و منافع آن باشد برخوردار است.

جنگ نرم در پی از پای درآوردن اندیشه و تفکر جامعه هدف است تا حلقه‌های فکری و فرهنگی آن را سست کند و با بمباران خبری و تبلیغاتی در نظام سیاسی- اجتماعی حاکم تزلزل و بی ثباتی تزریق کند. پروژه ی « ناتوی فرهنگی»  که چندی پیش مقام معظم رهبری آن را مورد تاکید و توجه قرار دادند مشتمل بر خط تهاجمی دشمن و تلاش معاندان نظام برای ورود از عرصه های فرهنگی، هنری و رسانه ای است تا به سیاه نمایی علیه ایران بپردازند.

رویکرد اصلی ناتوی فرهنگی جنگ نرم و هدف اصلی آن فروپاشی علقه ها و پیوندهای همگرایانه ملتی است که حدود سه دهه با تمام فشارها و کاستی ها، صبر و مدارا پیشه کرده و راه پیشرفت و مقاومت در برابر زورگویی و انحصارطلبی دشمنان را برگزیده است.[7]

آمریکا و جریان صهیونیسم بین الملل برای عملیاتی ساختن جنگ نرم و ناتوی فرهنگی علیه جمهوری اسلامی ایران طی سال های گذشته و برای سال های آینده شگردها وابزارهایی را طراحی کرده اند، که در این نوشتار به برخی از آنها پرداخته می شود و سپس نقش مساجد در مقابله با این شگردها وابزارها بررسی می گردد.

مبحث دوم: مسجد و اهمیت آن

مسجد در لغت به معناى سجده گاه و پیشانى است. «ابن منظور» در لسان العرب درباره مسجد مى نویسد: «مسجَد و مسجِد جایى است که در آن سجده مى کنند و مفرد مسجدها است. » زجاج مى گوید: «هر جایگاهى که در آن عبادت کنند، مسجد است». ابن اعرابى مى گوید:

«مسجَد به فتح جیم، محراب و نمازگاه خانه ها است و مسجد به کسر جیم، نمازگاه جماعات است و جمع آن مسجدها است.» بنا به دیدگاهى مسجد معرب «مزکت» است که از زبان آرامى وارد زبان عربى شده است و به جاى سجده و محلى که مسلمانان در آن نماز مى گزارند، اطلاق مى شود. مسجد به عبادتگاه مسلمانان اطلاق مى شود. از آن جهت که عظیم ترین عبادتى که در آن برگزار مى شود، نماز است و شاخص ترین جزء نماز که سجده است به آن مکان، مسجد مى گویند.[8]

در مورد جایگاه و اهمیت مسجد در کلام نورانى خداوند در قرآن و سخنان پیامبر گرامى اسلام6 و امامان معصوم: به مواردى متعددى بر مى خوریم خداوند متعال درباره حرمت مسجد و آداب اخلاقى و فرهنگى آن مى فرماید:

«مسجدها ویژه خدا است، پس هیچ کس را با خدا مخوانید.»[9]

همچنین در مورد جایگاه مسجد در قرآن مى خوانیم:

«در خانه هایى که خدا رخصت داده که [قدر و منزلت] آن ها رفعت یابد و نامش در آن ها یاد شود. در آن [خانه]ها هر بامداد و شامگاه او را نیایش مى کنند.»[10]

خداوند متعال در مورد ویژگى کسانى که به آبادى مسجدها همت مى ورزند، چنین مى فرماید:

«مساجد خدا را تنها کسانى آباد مى کنند که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده و نماز برپا داشته و زکات داده و جز از خدا ترسیده اند، پس امید است که اینان از ره یافتگان باشند.»[11]

در مقابل، خداى توانا ستمکارترین و بیدادگرترین افراد را چنین معرفى مى کند:

«کیست بیدادگرتر از آن کسى که نگذارد در مساجد خدا، نام وى برده شود، و در ویرانى آن ها بکوشد؟ آنان حق ندارند جز ترسان و لرزان در آن (مسجد)ها در آیند. در این دنیا ایشان را خوارى، و در آخرت عذابى بزرگ است.»[12]

در مورد جایگاه اجتماعى مسجد در نهضت هاى دینى خداوند چنین فرموده است:

« اگر خدا بعضى از مردم را با بعض دیگر دفع نمى کرد، صومعه ها و کلیساها و کنیسه ها و مساجدى که نام خدا در آن ها بسیار برده مى شود، سخت ویران مى شد.»[13]

در سخنان گهربار پیشوایان دین نیز به اهمیت و فضیلت و جایگاه آن به موارد فراوان برمى خوریم که در این جا به گوشه کوتاهى از آن اشاره مى کنیم. پیامبر گرامى اسلامى6 در سخن والایى مى فرماید که خداوند متعال چنین فرموده است:

«بدانید که خانه هاى من بر روى زمین، مسجدها هستند. مسجدها براى اهل آسمان نور مى دهند، همان گونه که ستارگان براى اهل زمین، هان! خوشا به حال بنده اى که خانه اش مسجد باشد.»[14]

همچنین در کلام پیشوایان دین از مسجدها به عنوان مرکزهاى نور الهى، محل نشستن انبیاء، خانه هر مؤمن، خانه هاى خدا در زمین یاد شده است. قدم گذاشتن به مسجد با طهارت موجب محو خطاها و افزایش نیکى ها مى شود.

لازم به ذکر است که درخشان ترین بخش حیات مسجدها در طول تاریخ تمدن اسلامى، دوران صدر اسلام است؛ چراکه در این دوران، مسجدها جایگاه و همه کارکردهاى واقعى خود را به کامل ترین شکل دارا بودند و در همه عرصه هاى زندگى اجتماعى مردم نقشى به طور کامل برجسته و مطلوب داشتند. وقتى که مسجد مدینه توسط پیامبر گرامى اسلام6 بنا نهاده شد، این قلب تپنده امت اسلام به عنوان مرکز عبادت، مرکز سیاست، مرکز قضاوت و مرکز آموزش مورد توجه و مراجعه آحاد مسلمانان بود. این یگانگى گویاترین تجلى وحدت ابعاد مختلف معنوى و مادى زندگى فردى و جمعى مسلمانان بود. در مورد کارکردهاى گوناگون مسجد، حضرت على (علیه السلام) در روایتى چنین فرموده است:[15]

«هر که به مسجد رفت و آمد کند، یکى از هشت بهره را خواهد برد:

  1.  برادرى ـ دوستى ـ که در راه خدا مورد استفاده او باشد؛
  2.  دانش و علمى که از آن بهره خواهد گرفت؛
  3.  نشانه محکمى که در راه حق او را استوار کند؛
  4.  رحمتى ـ از طرف حق ـ که در انتظار او باشد؛
  5.  سخنى که او را از بدى باز دارد؛
  6.  شنیدن سخنى که او را به راه خوبى و نجات راهنمایى کند؛
  7.  گناهى که از ترس خدا ترک کند؛
  8.  گناهى که از سرشرم و حیا آن را ترک کند.»

همچنین در روایت دیگرى که امام حسین7 از قول پیامبر اسلام6 نقل مى کند، چنین آمده است:

کسى که پیوسته به مسجد برود به هشت چیز دست مى یابد؛ نشانه اى محکم و استوار یا فریضه اى به کار گرفته شده و یا سنتى جارى و یا دانشى تازه و یا برادرى سودمند و یا سخنى که او را هدایت کند و یا سخنى که او را از هلاکت برهاند و یا این که گناه را از سر ترس از خدا و یا شرم ترک کند. [16]

با توجه به کارکردهایى که در کلام پیشوایان دین در مورد مسجد آمده و با عنایت به روح «سادگى» و «اصالت» که از طرف پیامبر6 در ایجاد مسجد مشاهده مى کنیم، مى توان کارکردهاى متعدّد و مؤثرى را براى نهاد مسجد در نظر گرفت.

مسجد در عین این که معبد و جایگاه عبادت مسلمانان بود، همه کارکردهاى سیاسى، اجتماعى، اقتصادى، حقوقى، تبلیغى، ارتباطى و... را داشت. به عبارت دیگر مسجد النبى از همان بدو تأسیس نه تنها به عنوان جایگاه اصلى اجتماع مسلمانان براى اداى فرایض دینى مورد استفاده بود، بلکه نخستین کانون فعالیت هاى علمى، سیاسى و اجتماعى نهضت جهانى اسلام به شمار مى رفت. در واقع، پایه هاى اساسى حکومت اسلامى در زمان رسول خدا6در این مسجد بنیان گذارى شد و اصول و مبانى دین مبین اسلام از این پایگاه مقدس به مردم جهان عرضه شد.

به عبارت دیگر، مسجد الرسول براى جامعه اسلامى نوپا در حکم مسجد جامعى بود که ضمن آن که در آن نمازهاى جماعت و دیگر آداب دینى برگزار مى شد، پیامبر6 و اصحابش در آن گردهم مى آمدند. هر که مى خواست، پیامبر را در آن جا ملاقات مى کرد و پیامبر6 هر آنچه را که مى خواست، خود و یا به وسیله یکى از صحابه به امتش ابلاغ مى کرد. بدین ترتیب مسجد النبى مرکز روحى، فکرى و سیاسى امت و رمز وحدت آنان بود.[17]

با این وصف، «مسجد النبى» موجب ایجاد عنصر مادى امت اسلامى و مکانى براى تجمع و دیدار مسلمانان شد و مکملى براى عنصر قانونى و شرعى تشکیل امت شد.

با عنایت به مطالب بیان شده درمى یابیم که مسجد مدینه در صدر اسلام تنها براى اداى فریضه نماز نبود، بلکه مرکز جنب و جوش و فعالیت هاى دینى و اجتماعى مسلمانان، همان مسجد بود. هر وقت لازم مى شد تا اجتماعى صورت بگیرد، مردم را به حضور در مسجد دعوت مى کردند. مردم از هر خبر مهمى در آن جا آگاه مى شدند و هر تصمیم جدیدى که گرفته مى شد در آن جا به مردم اعلام مى شد.

یکى از کارکردهاى اساسى مسجد، «کارکرد دینى و تبلیغى» است. مسجدها در درجه اول، نهادهاى دینى جامعه اسلامى محسوب مى شوند که بایستى در آن شعایر دینى و آداب مذهبى اقامه شود و دین خدا در آن جا به صورت روزمره از سوى پیروان به نمایش گذارده شود. بدون تردید بزرگ ترین عبادتى که در مسجد بر پا مى شود نمازهاى جماعت پنج گانه است که نمادى از شکوه توحید و عزت بندگى و حیات امت واحده است.[18]

از دیگر کارکردهاى مسجد، «کارکرد علمى، آموزشى و فرهنگى» است. پیامبر گرامى اسلامى6 رسالت خود را با خواندن و قلم آغاز کرده بود. قرآن نیز به ایمان دعوت کرده بود؛ یعنى باور مبتنى بر آگاهى و شناخت.

پس هر مسلمانى مکلف بود که تحصیل ایمان کند. مى دانیم که مقدمه واجب نیز واجب است. از این رو در نظام تربیتى اسلامى، کسب آگاهى و شناخت بر هر فرد، به عنوان مقدمه ایمان شخصى و اجتهادى به اندازه توانایى عقلى، واجب است. از این جا بود که تحصیل دانش در میان مسلمانان، وجوب عینى پیدا کرد و این به جز رشته هاى تخصصى بود که گاه وجوب کفایى داشت و گاه وجوب عینى.[19]

علاوه بر آیات قرآن، سیره نبوى نیز عامل دیگرى در رویکرد علمى و آموزشى جامعه اسلامى محسوب مى شد. به طور نمونه روزى رسول اکرم 6 وارد مسجد مدینه شد. چشمش به دو اجتماع افتاد که از دو دسته تشکیل شده بود. هر دسته حلقه اى تشکیل داده و سرگرم کارى بودند؛ یک دسته مشغول عبادت و ذکر و دسته دیگر به تعلیم و تعلم و یاد دادن و یاد گرفتن سرگرم بودند. حضرت هر دو دسته را از نظر گذراند و از دیدن آنان مسرور و خرسند شد. به کسانى که همراهش بودند رو کرد و فرمود: « این دو دسته کار نیک مى کنند و بر خیر و سعادتند». آن گاه اضافه کرد: «لکن من براى تعلیم و دانا کردن فرستاده شده ام». پس خود حضرت به طرف همان دسته که به کار تعلیم و تعلّم اشتغال داشتند، رفت و در حلقه آن نشست.[20]

با نگاهى به فعالیت مسجدها در زمینه علم آموزى در زمان پیامبر6 مشاهده مى شود که امور آموزشى در مدینه منحصر به مسجد النبى نبوده و در مساجد دیگر، مانند «مسجد قبا» نیز فعالیت هاى علمى و آموزشى رواج داشته است.

یکى دیگر از کارکردهاى مهم مسجد، «کارکرد سیاسى» آن است. در کنار کارکرد دینى، وسیع ترین کارکرد مسجدها در صدر اسلام، کارکرد سیاسى آن ها بود به گونه اى که مسجد به طور رسمى نهاد سیاسى در جامعه به شمار مى رفت. شواهد تاریخى حاکى از آن است که در صدر اسلام، مسجد به عنوان نهادى حکومتى تلقى مى شد. از آن جا که ذات اسلام مخالف جدایى دین از سیاست بود، از این رو فرد واحد هم زمامدار و هم مدیر اجرایى بود و مسجد هم به عنوان ساختمان واحد، مرکز ثقل مسائل دینى و اجتماعى بود.[21]

از جمله کارکردهاى اساسى مسجد، «کارکرد اجتماعى» آن است. نخستین مسئله اى که در حوزه مسائل اجتماعى مطرح مى شود، شکسته شدن نظام هاى طبقاتى و اخلاق اشرافى گیرى و مرز بندى هاى کاذب خون و نسب و ثروت و جایگزین شدن فرهنگ برابرى و برادرى در محیط مسجدها است.

مسلمانان هنگامى که در مسجد نماز جماعت اقامه مى کنند و یا عبادات جمعى دیگر را انجام مى دهند با هم یکسانند و هیچ کس بر دیگرى امتیاز ندارد. پیامبر اکرم6 نیز در مسجد هرگاه با مؤمنان نشست و برخاست داشت، این امر را به دقت رعایت مى فرمود و حتى در نگاه کردن نیز مساوات را براى همه قایل بود. بر این اساس، مسلمانان با حضور مداوم در مسجد این برادرى و برابرى را به طور عملى تمرین مى کردند و سپس آن را در محیط جامعه تسرى مى دادند.

کارکرد اجتماعى دیگر، آن که مسجدها، خانه امید فقیران و محل سکونت موقت آنان و ملجأ غریبان و در راه ماندگان بود که خود موجب آثار و برکات فراوانى مى شد.[22]

در کنار کارکردهاى وسیع اجتماعى، مسجدها داراى «کارکرد قضایى» نیز بودند. در دوران پیامبر به طور تقریب تمامى مسایل حقوقى و اختلافات میان مردم که نیازمند رسیدگى بود در مسجد صورت مى گرفت و پیامبر اکرم6 میان مردم به عدالت قضاوت مى کرد.[23]

مبحث سوم: شگردهای جنگ نرم

مقام معظم رهبری فرمودند: «این که ما بتوانیم طرح کلی دشمن را در مورد خودمان بدانیم، بخشی از توان دفاعی ماست. ندانستن این که دشمن چه در سر دارد و چه می‌خواهد بکند، غفلتی است که ممکن است ما را از امکان برخورد و دفاع محروم کند.»[24]

مسلماً کشورهای مهاجم در جنگ نرم، از شگردهای مختلف در ابعاد متنوع و گوناگون اعم از شگردهای اجتماعی، دینی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی استفاده می نماید.نمودار(1)

 

شگردهای مهاجمان جنگ نرم در بعد اجتماعی را می توان در قالب الگوسازی، تغییر سبک زندگی، حقوق زنان و اقلیت ها، بهره برداری از آسیب های اجتماعی، قومیتگرائی و تقویت حس ملی گرائی مطرح نمود: (نمودار2)

 

در توضیح این شگردهای متنوع اجتماعی می توان به موارد زیر اشاره نمود:

الف- الگوسازی‌های فرهنگی و اجتماعی

نقش الگوها در جهت‌دهی به زندگی فرهنگی و اجتماعی جوانان و نوجوانان بر کسی پوشیده نیست. یکی از شگردهای غربیان برای تسخیر ذهن و جان جوانان، معرفی‌ الگوهای متناسب با فرهنگ غرب است. الگوی ورزشکاران، ورزشکاران غربی معرفی می‌شود. الگوی هنرمندان، هنرمندان هالیوودی معرفی می‌شوند. با این کار در حقیقت ناخودآگاه، تغییرات الگویی فرهنگی و ارزشی رخ می‌دهد. الگوی زندگی یک جوان مسلمان شیعه، یک غربی لیبرال بی دین معرفی می‌شود و تمام آرزوی این جوان آن است که مثل فلان هنرپیشة هالیوودی راه برود و حرف بزند و رفتار کند.[25]

ب- تغییر در سبک زندگی

فرماندهان جنگ نرم برای تغییر باورها و ارزش‌های جامعه هدف، سعی می‌کنند از راه دگرگون کردن شیوه زندگی افراد وارد شوند. تغییر در نوع پوشش، آرایش، (گرایش عجیب به آرایش‌های آشکار از سوی زنان در ایران نشان از تغییر در سبک زندگی است) طرز خوراک و نوع معماری و مد‌ها و مدل‌های مختلف، زمینه ی تغییر در باورها و ارزش‌ های افراد را هم فراهم می‌کنند. هر چند پذیرش این نوع تغییرات خود به یک معنی معلول تغییر در باورها و ارزش‌ها و ذهنیت‌ها هم هست. به تعبیر دقیق‌تر رابطة تأثیر متقابل دارند. ابزارهای رسانه‌ای و اطلاع‌رسانی و تبلیغی و ابزارهای مکتوب و تصویری همگی برای تغییر در سبک زندگی در خدمت گرفته می‌شوند. و به صورت آرام و غیر مستقیم اهداف پشت پرده را عملیاتی می‌کنند.[26]

ج- حقوق زنان و اقلیت‌های دینی

مهاجمان جنگ نرم معتقدند: « مسلمانان میانه‌رو نسبت به زنان مسلمان نظر مساعد دارند و پذیرای کثرت‌گرایی دینی و گفت‌وگوی بین دینی هستند. برای نمونه مسلمانان میانه‌رو استدلال می‌کنند که احکام تبعیض‌آمیز در قرآن و سنت در مورد جایگاه زنان در جامعه و خانواده (مثل نصف بودن ارث دختران) باید بر این اساس تفسیر گردد که شرایط امروزه با شرایط حاکم در زمان پیامبر9 یکسان نیست. مسلمانان میانه‌رو همچنین از حقوق زنان برای دسترسی به تحصیلات و بهداشت و حتی مشارکت کامل در فرایندهای سیاسی از جمله حق برخورداری از پست‌های سیاسی دفاع می‌کنند. به همین ترتیب مسلمانان میانه‌رو از شهروندی برابر و حقوق قانونی غیرمسلمانان طرفداری می‌کنند.»[27]

د- بهره‌برداری از آسیب ‌های اجتماعی

یکی از مهم‌ترین زمینه‌های موفقیت جنگ نرم دشمنان علیه جمهوری اسلامی، برجسته‌ کردن آسیب ها و نقاط آسیب خیز جامعه است: وجود مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی همگی بیشترین کمک را به دشمنان در جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی می‌کند. حتی سوء استفاده یک مقام مسئول از مقام خود و برخورد نامناسب یک کارمند جزء با ارباب رجوع می‌تواند به سهم و اندازه خود در خدمت اهداف دشمنان نظام در جنگ نرم علیه کشور تلقی شوند. فسادهای اداری و مشکلات شهری و ترافیکی و تأخیر در خدمت‌رسانی به مردم و رشوه‌ گرفتن یک مأمور دولتی همگی زمینه‌های روحی و روانی برای فعالیت‌های نرم دشمنان علیه کشور را فراهم می‌کنند.[28]

ﻫ- ترویج قومیت‌گرایی

تخریب وحدت ملی و از بین بردن و یا تضعیف همبستگی اجتماعی از شگردهای دشمنان در جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی است. و متأسفانه استعمار پیر در دوران گذشته زمینه ها و اسباب لازم برای اختلاف افکنی‌ میان کشورهای اسلامی را فراهم کرده ‌است. استعمارگران از قبل کوشیدند تا جغرافیای سیاسی کشورهای خاورمیانه و اسلامی را به گونه‌ای تقسیم کنند که زمینه ‌های بالقوة‌ نا آرامی و نا امنی به ویژه ناآرامی‌های قومی و نژادی و مذهبی را فراهم کنند. به عنوان مثال، کردها را بین کشورهای سوریه، ترکیه، عراق و ایران تقسیم کردند. و یا در لبنان قدرت سیاسی را به صورتی‌ ناهمگون میان اقوام و مذاهب مختلف تقسیم کردند که همواره زمینه تفرقه‌افکنی را داشته باشند. یکی از مسئولین امنیتی آمریکا (لدین) تأکید می‌کند که مهم‌ترین محور و مورد مصرف بودجه جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی باید کمک به گسترش فدرالیسم قومی در ایران باشد.[29]

و - تقویت حس ملی گرائی

ملی گرائی نیز در راستای ایجاد تفرقه بین افراد یک جامعه و یا در سطح بین المللی، تفرقه افکنی بین کشورهای مسلمان، قابل توجه می باشد.[30]

 

شگردهای مهاجمان جنگ نرم در بعد فرهنگی را می توان در قالب تخریب هدفمند فرهنگ اسلامی، آموزش و پرورش مهره ها، توجه به شرکای بالقوه و سخن گفتن از اصول متعالی بیان نمود. ( نمودار3)

 

نمودار3: ابعاد مختلف شگردهای فرهنگی جنگ نرم

الف- تخریب هدفمند فرهنگ و هویت اسلامی

استعمارگران از ابتدای مواجهه‌شان با عالم اسلام متوجه شدند تا زمانی که قرآن و معارف قرآنی بر قلب‌های مسلمانان حکومت کند، جایی برای غرب و فرهنگ غرب در عالم اسلام نیست. گروهی از کشیش‌های مذهبی آمریکا که در سال 1835 میلادی (1214ش) به رهبری شخصی به نام جان کینز به ایران آمدند در جمله پایانی گزارش مکتوبی که به عنوان حاصل مطالعات خود در ایران برای آمریکا فرستادند نوشتند: «باید اسلام و محمدگرایی در ایران، با درخشش فزاینده فرهنگ و تمدن غرب، به آرامی و بدون خطر، کم‌رنگ و بی‌فروغ گردد»[31]

یکی از شگردهای جنگ نرم این است که هویت اسلامی و فرهنگ اسلامی ما را به صورتی هنرمندانه و در بسیاری موارد نامحسوس، از میان بردارند. یا خرد و ناچیز جلوه دهند. آن را عامل عقب ماندگی و ایزوله شدن معرفی کنند. مترقی‌ترین تعالیم را به عنوان تعالیمی ضد بشریت معرفی کنند. اگر جهان‌بینی و نظام ارزشی یک جامعه دسخوش تحول و دگرگونی شود، در آن صورت آداب و رسوم و اخلاقیات و شیوه زندگی آنها نیز دگرگون خواهد شد. خیلی روشن است که با یک جهان‌بینی اومانیستی و لیبرالیستی و سکولاریستی نمی‌توان شیوه زندگی اسلامی را حفظ کرد.[32]

ب- سخن‌گفتن از اصول متعالی انسانی

یکی از شگردهای جنگ نرم این است که مهاجمان هرگز خود را مخالف قانون و عدالت و مردم ‌معرفی نمی‌کند. بلکه دائماً حاکمان وقت را متهم به بی‌قانونی و ظلم و مردم‌ستیزی می‌کنند. آنان همواره از اصول متعالی انسانی دم می‌زنند. از صلح و عدالت و آزادی و امنیت سخن می‌گویند، شعارهایی که همواره و همه جا خواسته همگان بوده است. در حالی از قانون‌گرایی و امنیت و عدالت سخن می‌گویند که مرتکب بدترین قانون‌شکنی‌ها می‌شوند. و در حالی خود را مدافع اصول اخلاقی معرفی می‌کنند که خود بدترین بی‌اخلاقی‌ها را مرتکب می‌شوند.[33]

ج- آموزش و پرورش مهره‌ های اثرگذار

یکی از شگردهای جنگ نرم آموزش و پرورش مزدورانی است که منافع غرب و اهداف آن را در جهان اسلام دنبال کنند. استعمارگران مدرن در زمینه تربیت روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس و نویسنده و هنرمند و فیلم‌ساز و امثال آن، سرمایه‌گذاری ‌های هنگفتی در جهان اسلام کرده‌اند. با استفاده از بورس‌های تحصیلی و برگزاری دوره‌های کوتاه مدت آموزشی و دعوت به سمینارهای به ظاهر علمی سعی می‌کنند مهره‌ های خود را شناسایی کرده و هدفمند بچینند. کمیته خطر جاری در این زمینه پیشنهاد می کند: « دعوت فعالان جوان ایرانی به خارج برای شرکت در سیمنارهای کوچک، اقدام مهمی است. این کار در صربستان، فیلیپین، اندونزی، و شیلی وکشورهای دیگر جواب داده است. این افراد باید از سوی مقامات آمریکایی انتخاب شوند نه نهادهای ایرانی.»[34]

د- توجه به شرکای بالقوه لیبرالیسم در جهان اسلام

ایجاد شبکه‌های مسلمانان میانه‌رو: سه گروه در عالم اسلام هستند که می‌توان آنها را شرکای بالقوه آمریکا نامید: «معتقدان به جدایی دین از سیاست»، «مسلمانان لیبرال» و «مسلمانان میانه‌رو »

معتقدان به جدایی دین از سیاست در جهان مسلمانان در سه طبقه جا می‌گیرند: «معتقدان به جدایی دین از سیاست لیبرال»، «ضد روحانیون»، و «معتقدان به جدایی دین از سیاست اقتدارگرا».

  1. دانشگاه‌های مسلمان سکولار و لیبرال که در میان شبکه‌های موجود روشنفکران لیبرال و میانه‌رو در کل جهان اسلام این بخش اولین بلوک سازنده برای یک شبکه از مسلمانان میانه‌رو بین‌المللی است.
  2. روحانیون میانه‌رو جوان
  3. فعالان اجتماعی
  4. گروه‌های زنان
  5. روزنامه‌نگاران، نویسندگان و آدم‌های روشن‌بیان.[35]

 

شگردهای مهاجمان جنگ نرم در بعد دینی را می توان در قالب شبهه پراکنی، فرقه سازی، دین سازی و ترویج اسلام آمریکائی بیان نمود . ( نمودار4)

 

نمودار4: ابعاد مختلف شگردهای دینی جنگ نرم

الف- شبهه‌پراکنی‌های مذهبی و اعتقادی

مبارزه علنی با اسلام و تشیع و شبهه‌پراکنی‌های شیطانی علیه تشیع همیشه بوده است و هیچ زمانی هم متوقف نشده است هر چند در روزگار حاضر هم از نظر حجم و هم از نظر سطوح مخاطبان و جامعه هدف شبهه‌پراکنان قابل مقایسه با دوران گذشته نیست. اما حقیقت این است که این گونه شبهات هیچ خللی جدی به مذهب شیعه و دین اسلام وارد نکرده‌اند.[36]

ب- فرقه‌سازی های اسلامی

مانند وهابیت (در عربستان)، بهائیت (در ایران و مصر)، طالبانیسم (در پاکستان و افغانستان)، سلفی‌گری (در جهان اهل سنت). فرقه‌سازی در ایران به دلیل هشیاری مراجع و روحانیت آگاه به جایی نرسید؛ اما در کشورهای دیگر موفقیت آمیز بود.[37]

ج- دین‌سازی

یکی از شگردهای مبارزه با اسلام ایجاد رقبای دینی و معنوی برای آن است. به همین دلیل در دوران اخیر حجم عظیمی از ادیان و مذاهب نوظهور را در مقابل اسلام پدید آورده‌اند و با تمام توان در همه کشورهای دنیا به تبلیغ آنها می‌پردازند. و متأسفانه در این جهت موفقیت های زیادی هم به دست آورده‌اند و در این زمینه لازم است آگاه باشیم. نکته حایز اهمیت در این معنویت ‌های نوظهور آن است که اینان به صورت شبکه‌ای فعالیت می‌کنند و همگی آنان در خدمت اهداف و مبانی مدرنیته و لیبرال دموکراسی هستند. همه مبانی آنها را به خوبی می‌توان در معنویت ‌هایی چون معنویت دالایی‌لاما، سای‌بابا، اوشو، اکنکار، پائلو کوئلیو و امثال آنها دید. زمینه های اندیشه‌ای گرایش به این نوع ادیان و معنویت‌ها در دهه هفتاد و با تضعیف فقه و شریعت از سوی برخی به اصطلاح روشنفکران دینی فراهم شد. گرایش به تصوف و دراویش و معنویت ‌های نوظهور بر این بستر روییدند.[38]

د- ترویج اسلام میانه‌رو یا اسلام آمریکایی

در مقدمه کتاب «ساخت شبکه ‌های مسلمان میانه‌رو» چنین آمده است:

«برای هدفی که این کتاب دنبال می‌کند مسلمانان میانه‌رو کسانی هستند که در ابعاد کلیدی فرهنگ دموکراتیک اشتراک نظر دارند. این ابعاد عبارت است از حمایت از دموکراسی و حقوق بشر به رسمیت شناخته شده در سطح بین‌الملل، (شامل برابری نژادی و آزادی دین)، محترم شمردن تکثر، پذیرش منابع قانونی غیربخشی، و مخالفت با تروریسم و دیگر اشکال غیرقانونی خشونت»

همچنین در فصل پنجم این کتاب نیز چنین نگاشته شده است: «یک فلسفه سیاسی چه از منابع غربی گرفته شود و چه از قرآن برای این که دموکراتیک تلقی شود باید بدون قید و شرط از کثرت‌گرایی و حقوق بشر شناخته شده در سطح بین‌الملل حمایت کند.» و یا در فرازی دیگر از همین فصل می خوانیم: «خط فارق بین مسلمانان میانه‌رو و اسلام‌گرایان رادیکال در کشورهایی با نظام‌های حقوقی متکی بر نظام‌های غربی (اکثریت دولت‌های جهان مسلمانان) این است که آیا شریعت را باید به‌کار بست یا نه. تفاسیر محافظه‌کارانه از شریعت با دموکراسی و حقوق بشر به رسمیت شناخته شده در سطح بین‌الملل سازگاری ندارد ... هر نوع اجرای اصول شریعت به مثابه قانون معنایش ... محروم کردن مؤمنان و دیگران از آزادی انتخاب است.[39]»

شگردهای مهاجمان جنگ نرم در بعد سیاسی را می توان در قالب ایجاد نافرمانی مدنی، حمایت از معترضین، تاسیس و تقویت موسسه های مردم نهاد و خدشه در مشروعیت حکومت اسلامی بیان نمود. (نمودار5)

 

نمودار5: ابعاد مختلف شگردهای سیاسی جنگ نرم

الف- ایجاد نافرمانی مدنی

کمیته خطر جاری در بخشی از پیشنهادات خود چنین بیان می کند: «دامن زدن به نافرمانی مدنی در تشکل‌‌های دانشجویی و نهادهای غیر دولتی و صنفی از ابزارهای مهم فشار بر ایران است».

جین شارپ در کتاب از دیکتاتوری تا دموکراسی 198 دستورالعمل برای مبارزة خشونت‌پرهیز و ایجاد و تقویت نافرمانی مدنی در کشورهای هدف بیان می‌کند. افزون بر این در سال ‌های اخیر کتاب هایی هم از سوی برخی مراکز ترجمه و منتشر شد که به تبیین و آموزش چگونگی نافرمانی مدنی می‌پردازند. مثل کتاب «مهاتما گاندی و مارتین لوتر کینگ: قدرت مبارزه عاری از خشونت» نوشته مری کینگ، ترجمه شهرام نقش تبریزی و کتاب «گاندی و ریشه‌ های فلسفی عدم خشونت» نوشته رامین جهانبگلو، ترجمه هادی اسماعیل زاده.[40]

ب- حمایت از گروه‌ها و افراد معترض

یکی از دکترین‌های جنگ نرم غرب علیه ایران، تقویت گرو‌ه‌ های معارض و معترض در جمهوری اسلامی است و لذا می‌بینیم که علناً بودجه ‌های هنگفتی را نیز برای کمک به آنها اختصاص می‌دهند و از اعلام آن نیز هیچ ابایی ندارند. «استراتژی چندجانبه اِعمال فشارهای مدنی» یکی از استراتژی‌های غرب علیه جمهوری اسلامی است. که یکی از ارکان این استراتژی حمایت ‌های رسانه‌ای و قانونی و مالی از گروه ‌های معارض و معترض در ایران است.[41]

ج- تأسیس و تقویت سازمان‌های مردم ‌نهاد

در جهان اسلام و ایران مردم احساس تنفر شدید نسبت به امریکا و سیاست های امریکا دارند در نتیجه طرفداران امریکا نیز جایگاه چندانی در میان مردم ندارند. به همین دلیل یکی از معضلات امریکا این است که مدافعان او در صورت اثبات دریافت کمک از سوی امریکا جایگاه خود را از دست خواهند داد. امریکا برای حل این معضل به تأسیس سازمان های اجتماعی مردم نهاد، در کشورهای اسلامی و غربی روی آورده است. تأسیس سازما‌ن ‌هایی به اسم سازمان ‌های مردمی و سازمان ‌های بین المللی که صرفاً پوششی برای کمک به حامیان او در کشورهای اسلامی است.[42]

کمیته صلح جاری چنین پیشنهاد می کند: « باید فعالیت‌های NGOهای آمریکایی را در ایران تسهیل کنیم.» مایکل لدین هم معتقد است: «تغییر از درون تنها راه مقابله با نظام ایران است و تنها ابزار آن حمایت از NGOها می‌باشد. که با آنها می‌توان میلیون ‌ها نفر را در برابر حاکمان ایران قرار داد.»

این سازمان‌ها طیف وسیعی را در بر می‌گیرند از سازمان‌ های معنوی گرفته، تا سازمان های اقتصادی و فرهنگی، ورزشی، تجاری، دانش‌آموزی، گروه‌ های موسیقی، انجمن های ادبی و امثال آن. این سازمان ها زمینه ‌های شکل‌گیری مقاومت های سازمانی در برابر نظام حاکم را فراهم می‌کنند. دلایل توجه مخالفان جمهوری اسلامی به سازمان های غیر دولتی را می توان چنین برشمرد:[43]

- از طریق این سازمان ها می‌توان راحت‌تر در نظام جمهوری اسلامی نفوذ کرد.

- این سازمان ‌ها ابزاری مناسب برای اجرای طرح‌های سازمان‌ های جهانی و ایده های نظام سلطه هستند.

- ثبات و پایداری بیشتر: چون با تغییر دولت ‌ها، تغییر نمی‌کنند.

- هم‌سلیقه و همفکر بودن اعضای این سازمان ‌ها موجب می‌شود که با تأثیرگذاری بر یکی از آنها می‌توان امید فراوانی داشت که بقیه را نیز همفکر و همراه خود کرد.

در صورتی که این سازمان ‌ها دارای شبکه ارتباطی نیرومندی باشند به مراتب از احزاب سیاسی قوی‌تر و اثرگذارترند.

- آسیب‌پذیری این سازمان ‌ها به دلیل تکثر و فراوانی زیاد آنها به مراتب کمتر از احزاب است.

د- ایجاد خدشه در مبانی مشروعیت حکومت اسلامی:

تا مقبولیت مردمی حکومت دینی پا بر جا باشد، فرمول جنگ نرم در عرصه سیاسی، نه تنها کاربردی نخواهد داشت که نتیجه عکس می‌دهد. به همین دلیل تئوریسین‌ های جنگ نرم تلاش می‌کنند این ارتباط وثیق اعتقادی را از طریق ایجاد شبهه در مشروعیت دینی نظام اسلامی و عرفی و عادی جلوه دادن حکومت دینی، سست کرده و از میان بردارند. آنان سعی می‌کنند زمینه اعتقادی و دینی حکومت را از بین ببرند و در نتیجه ارتباط ایمانی و عمیق میان مردم و رهبری را به ارتباطی طبیعی و عادی تبدیل کنند.[44]

شگردهای مهاجمان جنگ نرم در بعد اقتصادی را می توان در قالب ایجاد نابسامانی های اقتصادی، جلوگیری از رشد اقتصادی و نامید کردن مردم بیان نمود. (نمودار6)

نمودار6: ابعاد مختلف شگردهای اقتصادی جنگ نرم

الف- ایجاد نابسامانی‌های اقتصادی

در حال حاضر  82 درصد سرمایه جهان، 95 درصد فناوری و تکنولوژی جهان و 91 درصد صنعت جهانی در اختیار 17 درصد از جمعیت جهان است که عمدتاً در هشت کشور صنعتی هستند. 83 درصد جمعیت جهان، فقط 18 درصد ثروت موجود در کره زمین و 9 درصد صنعت و 5 درصد تکنولوژی و علم جهان را در اختیار دارد.

از طریق ساختارهای بین المللی اقتصاد و انحصاری کردن تجارت جهانی، سعی می‌کنند اقتصادهای محلی و بومی را ناکارآمد کنند و اجازه فعالیت مستقل به هیچ کشوری بر اساس الگوهای بومی خودش نمی‌دهند. اینان می‌کوشند همه کشورها بر اساس برنامه‌ های آنان حرکت کنند و برنامه های اقتصادی خود را بر اساس برنامه ‌های تنظیم شده از سوی بانک جهانی و سازمان‌ های بین المللی طراحی نمایند.

طبیعتاً ‌وقتی نبض اقتصادی جهان در اختیار هشت کشور صنعتی باشد، اینان می‌توانند بدون نیاز به قطعنامه‌های شورای امنیت یا سازمان ملل هر کشور مخالفی را به هر انگیزه‌ای تحت فشار شدید اقتصادی قرار دهند و او را تسلیم خواسته‌ های خود نمایند. هم‌اکنون شاهد هستیم که از این حربه علیه کشور ما استفاده می‌کنند. از سال 2007 میلادی برخی از مؤسسات مالی و بانکی کشور، بانک‌ هایی همچون بانک ملی، ملت، صادرات و سپه، مورد تحریم یک جانبه ی امریکا قرار گرفتند

کار دیگری که استعمارگران انجام می‌دهند نابسامان وانمود کردن اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشورهای مورد هجوم است تا ریسک سرمایه‌گذاری های خارجی را در آن کشورها به شدت بالا ببرند. فعالیت های اقتصادی در آنها را ناامن جلوه دهند.[45]

ب- جلوگیری از رشد اقتصادی: تک محصولی کردن تولیدات

بانک جهانی تحت نظارت قدرت‌ های بزرگ و مستکبران و استعمارگران به گونه‌ای برنامه‌ریزی کرد که اقتصاد کشورهای دیگر، غیر از کشورهای صنعتی و پیشرفته را به اقتصادی تک محصولی تبدیل کند. اصولاً گره زدن اقتصاد کشورهای جهان سوم به اقتصاد کشورهای بزرگ و استعمارگر از اهداف اصلی و سیاست های کلان اقتصادی آنان است. به همین دلیل تلاش می‌کنند از روابط اقتصادی منطقه‌ای و خارج از سیستم های جهانی در میان کشورهای هم‌افق جلوگیری نمایند. به عنوان مثال، روابط اقتصادی کشورهای عربی (22 کشور عضو اتحادیه عرب) با یکدیگر روز به روز کاسته می‌شود؛ اما مبادلات تجاری آنان با کشورهای صنعتی به ویژه‌ کشورهای غربی روز به روز افزایش می‌یابد. حتی در مورد ایران نیز وضع به همین منوال است.[46]

ج- نا امید کردن مردم

همچنین در این راستا، یکی از شگردهای دشمنان در جنگ نرم، پراکندن یأس و ناامیدی در سطح جامعه است. ناامیدی از حاکمان و ناامیدی از اصلاح امور، و استفاده از این فضا برای تضعیف ارکان و پایه‌ های حکومت دینی. تلاش زیادی در ناکارآمد جلوه دادن نظام اسلامی می‌کنند. بدون تردید یکی از محوری‌ترین فعالیت ها علیه جمهوری اسلامی، ناکارآمد جلوه دادن آن در میان مردم است. در کنار ناکارآمد جلوه دادن نظام اسلامی و مردم‌سالاری دینی، به طرح و تقویت اندیشه ‌های لیبرالیستی و یگانه راه سعادت و رفاه تلقی کردن آنها می‌پردازند.[47]

شناخت ابزارها و ادوات دشمن در جنگ نرم شرط لازم و ضروری ورود به صحنه این مبارزه است. بدون شناخت دقیق امکانات و ابزارها و شگرد‌های دشمن هرگز نمی‌توان امیدی به مقابله ی درست و نتیجه‌ بخش با دشمن داشت. آنچه که مشهود است این است که در جنگ همه جانبه غرب علیه اسلام و جمهوری اسلامی:[48]

- برای همه مخاطبان در همه سطوح سنی و لایه های اجتماعی برنامه دارند.

- از همه شگردها و هنرهای تبلیغی مدرن برای این منظور استفاده می‌کنند.

- همه امکانات و توانمندی‌ های خود را در این راستا به کار گرفته‌اند. (نمودار 7 )

 

نمودار 7: انواع ابزارهای مورد استفاده مهاجمان جنگ نرم

نقش رسانه‌ها در جنگ نرم تا آنجا است که بعضی جنگ نرم را به جنگ رسانه‌ای (media war) تعریف کرده‌اند. ظهور اینترنت، ماهواره‌ها، بنگاه‌های بزرگ خبری، روزنامه ‌ها، شبکه‌ های رادیویی و تلویزیونی، ایمیل، موبایل زمینه ارتباط مستقیم، تأثیرگذار، سریع و تقریباً غیر قابل کنترل با عموم مخاطبان را فراهم کرده است.

این ابزار و ادوات به غربیان،‌ به عنوان مبتکران و طراحان آنها، اقتداری داده‌ است که بتوانند افکار عمومی مردم در سراسر دنیا را تحت تأثیر خود قرار دهند. از طریق تولید نرم‌افزارها و سخت‌افزارهای خاصی که فن‌آوری‌های بالای آنها را در اختیار دارند به راحتی می‌توانند در نهان خانه افکار و ارتباطات اجتماعی و نگاه‌های سیاسی تک تک افراد نفوذ کنند. به هر حال، مهمترین تاکتیک های رسانه های غربی در جنگ نرم عبارتند از:[49]

انواع رسانه های مورد استفاده غرب در جنگ نرم نیز عبارتند از:

الف- بنگاه های خبری

بنگاه‌های خبری رویترز، اسوشیتدپرس، یونایتدپرس و فرانس پرس بیش از 55 هزار دفتر در سراسر جهان دارند و روزانه بیش از 55 میلیون کلمه به 192 کشور جهان مخابره می‌کنند و بیش از 85 درصد اطلاعات و اخباری که در دنیا پخش می‌شود ساخته و پرداخته همین چهار غول خبری است و بیش از دوازده‌ هزار روزنامه و مجله در سراسر دنیا از همین چهار غول خبری تغذیه می‌شوند. (مارسل،1387، ص 120)

ب- شبکه های رادیوئی و تلویزیونی

بخش برون‌مرزی بی.بی.سی در حال حاضر به 38 زبان دنیا روزانه برنامه پخش می‌کند. بخش برون مرزی صدای آمریکا نیز در 175 کشور و به 45 زبان دنیا برنامه پخش می‌کند.در گزارش کمیته خطر جاری. چنین پیشنهاد شده است: « باید شبکه‌های متعدد رادیویی و تلویزیونی برای ایرانیان تدارک دید و پیام های خود را با پیشرفته‌ترین تکنولوژی روز دنیا به دست مردم ایران برسانیم.»

حدود 30 رادیوی فارسی زبان بیگانه بعضاً به صورت 24 ساعته در حال پخش برنامه به زبان فارسی هستند. مثل رادیو آزادی، برابری، بی‌بی‌سی، دویچه وله، صدای ایران، صدای زن، صدای زنان، فردا، قاصدک، هم‌صدا و امثال آن و 8 رادیوی اینترنتی به زبان فارسی و اکثراً به صورت 24 ساعته در حال پخش برنامه هستند. به عنوان مثال، رادیو افشا به ترویج الحاد و بی‌دینی می‌پردازد. رادیو زمانه به پخش انواع موسیقی و خبر می‌پردازد.[50]

شبکه‌های تلویزیونی فارسی زبان فراوانی از خارج از کشور (حدود 11 شبکه) در حال پخش برنامه علیه جمهوری اسلامی هستند. شبکه تلویزیونی اینترنتی بی.‌بی.سی فارسی از سال 2007 کار خود را آغاز کرد. این شبکه در انتخابات دهم ریاست جمهوری به حدی نقش آفرینی داشت که بعضی از صاحب ‌نظران معتقدند اساساً فلسفه وجودی و تأسیس آن همین مسأله بوده است. این شبکه از هفته‌ ها قبل از برگزاری انتخابات به صورت ملایمی مسأله تقلب در انتخابات را مطرح کرد و در اصل یک شبکه تمام عیار در اختیار غرب گرایان شده بود و بعد از انتخابات به صراحت به دفاع از آشوب گران پرداخت و اخبار این حوادث را به نحو گسترده‌ای پوشش می‌داد.

شبکه‌های متعددی (بیش از 17 شبکه) که در قالب برنامه‌های سرگرمی و تجاری و تبلیغات بازرگانی فعالیت می‌کنند. عموما به تبلیغ وسایل بدن‌سازی، انجام بهتر عمل جنسی، کالاهای آرایشی، و ابزارهای زیبایی می‌پردازند. و شبکه ‌هایی که به تبلیغات دینی می‌پردازند مثل: Mohabat TV و Nejat TV که هر دو به تبلیغ مسیحیت می‌پردازند.[51]

ج- اینترنت

در حال حاضر ایران با بیش از 41 میلیون کاربر اینترنتی در صدر کشورهای خاورمیانه از نظر تعداد و درصد استفاده از اینترنت قرار دارد و در اغتشاشات بعد از انتخابات  سال 1388، نقش بی‌بدیل ایمیل در ساماندهی اغتشاشگران نمایان شد. تنها راه جلوگیری از ایمیل قطع کامل اینترنت است. و الا در سرعتی چندثانیه‌ای و حداکثر چند دقیقه‌ای می‌توان یک مطلب و پیام را هر چند با حجم بالایی از مطالب باشد، برای افراد زیادی ارسال کرد. هیچ یک از سرویس‌های امنیتی و اطلاعاتی نیز نمی‌توانند محتوای ایمیل‌ها را کنترل نمایند.[52]

د- شبکه های ماهواره ای

استعمارگران فن‌آوری ساخت ماهواره را در اختیار خود دارند و با ترفندهای مختلفی از دست‌یابی سایر کشورها به این فن‌آوری جلوگیری می‌کنند. در نتیجه عملاً هم سودآوری بسیار بالایی از این راه دارند و هم سیاست‌های فرهنگی و استعماری خود را بر کشورها تحمیل می‌کنند و به هیچ وجه اجازه استفاده از این وسایل علیه غرب و فرهنگ غرب و منافع غرب را نمی‌دهند.

کنترل اطلاعاتی و ارتباطاتی جهان را در اختیار دارند. همانطور که می‌دانیم امروزه بسیاری از فعالیت‌های ارتباطاتی، تلفن همراه، تلویزیون، رادیو، اینترنت و امثال آن، وابسته به ماهواره است. و عمده ماهواره‌ها نیز ماهواره‌های اجاره‌ای با هزینه‌های بالا است.در حال حاضر در کشور ما امکان دریافت حدود 3000 شبکه تلویزیونی ماهواره‌ای و چندین هزار شبکه رادیویی ماهواره‌ای وجود دارد.

از آنجا که بخش عمده‌ای از استفاده‌کنندگان ماهواره در ایران به زبان‌های خارجی تسلط ندارند، بیش از 70 درصد استفاده کنندگان به دنبال دیدن فیلم‌های مستهجن و شوها و شبکه‌های ایرانیان ضد انقلاب هستند. در شهرهای بزرگ و شهرهای مرزی میانگین بین 30 تا 40 درصد مردم از ماهواره استفاده می‌کنند و نزدیک به 20 درصد استفاده کنندگان نوجوانان (12 تا 18 ساله) هستند و 55 درصد جوانانان (18 تا 45 ساله) و از نظر جنسیتی 60 درصد زنان و 40 درصد مردان.[53]

ﻫ- بهره‌برداری از رسانه‌های داخلی

نویسندگان کتاب « ساخت شبکه‌های مسلمان میانه‌رو» در مقدمه کتاب خود از تأسیس و حمایت از رسانه های داخلی و بومی به جای استفاده بیشتر از رسانه‌های آمریکایی، دفاع کرده و می‌‌نویسند: «رادیو ساوا (sawa) و شبکه تلویزیونی الحرا (از سال 2003 راه اندازی شد) به عنوان نمایندگان دولت آمریکا تلقی می‌گردند و با وجود هزینه‌ های زیادشان، در مثبت جلوه دادن برخوردها نسبت به آمریکا ناکام مانده‌اند. ما معتقدیم که هزینه هایی که روی این رسانه ها مصرف می‌شود، بهتر است که در حمایت از خروجی‌های رسانه محلی و روزنامه ‌نگارانی که به برنامه‌ های کثرت‌گرایانه و دموکراتیک وفادار هستند خرج شود.»[54]

و- ادبیات مکتوب: داستان کوتاه و رمان

یکی از اثرگذارترین قالب‌های ادبی داستان‌های کوتاه و رمان است. قرآن کریم نیز در بسیاری از موارد برای انتقال معارف خود از قالب داستان استفاده کرده است. در میان قالب‌های مختلف ادبی در ادبیات منثور می‌توان گفت قالب «داستان کوتاه»، «داستان بلند» و «رمان» از جمله بهترین قالب ها برای انتقال مفاهیم ارزشی و اعتقادی و دینی است. گذشتگان ما به این حوزه توجه ویژه داشتند. داستان ‌های کوتاه مثنوی معنوی؛ داستان ‌های گلستان سعدی؛ داستان ‌هایی که در کتاب ‌های حدیثی و اخلاقی مورد توجه بزرگان بوده است؛ داستان راستان شهید مطهری، همگی از داستان های کوتاه خیلی تأثیرگذار بودند.

ارباب فرهنگ و هنر غرب در روزگار حاضر از این ابزار نیز استفاده فراوان می‌برند و با تولید رمان‌ و داستان‌های کودکان و نوجوانان متناسب با فرهنگ مدرن غرب و در تقابل با فرهنگ اسلامی، اهداف خود را دنبال می کنند.[55]

هر چند امروزه تعداد مخاطبان رمان‌ و به طور کلی کتاب نسبت به مخاطبان رسانه‌ های صوتی و تصویری ناچیز است اما نقش اجتماعی و فرهنگی رمان‌ها را نباید نادیده گرفت. بسیاری از همان برنامه های صوتی و تصویری بر اساس کتاب‌ ها و رمان‌ ها تدوین و تولید می‌شوند. بررسی کتابخانه‌ های کشور، نشان می‌دهد که پس از کتاب های درسی و کمک‌ درسی، مطالعه داستان‌ های کوتاه و رمان بیشترین آمار را در میان مراجعه کنندگان به کتابخانه را داشته است.[56]

ز- نشریات

نگاهی به نشریات عمومی در دکه های فروش نشریات نشان از استفاده بهینه فرهنگ غربی از این فضا در کشور دارد. متأسّفانه حسّاسیت مسؤولان فرهنگی کشور بر نشریات، صرفاً و یا در اغلب موارد حساسیت‌های سیاسی و امنیتی است. حساسیت فرهنگی و اجتماعی یا اصلا ندارند و یا بسیار نادر است. در سال‌های اخیر طیف وسیعی از نشریات در کشور تولید می‌شوند که رسالت خود را تبلیغ غرب و فرهنگ غرب می‌دانند. بخش زیادی از آنها به آگهی‌های تبلیغاتی آن هم از نوع تبلیغات لوازم مصرفی و آ‌رایشی و جراحی‌های زیبایی و امثال آن اختصاص داده اند. نشریاتی که «خوب» را به «لذت و شادی و رفاه» تفسیر می‌کنند و سعادت را در لذت حداکثری از مواهب دنیایی می‌بینند. ارزش را با رفاه و شادی یکسان تلقی می‌کنند. تجمل را تبلیغ می‌کنند. و غریزه تنوع طلبی افراد را تحریک می‌کنند.[57]

ح- فیلم و سینما

با توجه به این که حدود هشتاد درصد اطلاعات ما از طریق بینایی به دست می‌آید نقش رسانه‌های تصویری در فرهنگ جامعه به خوبی روشن می‌شود. از طرفی فقدان فرهنگ مطالعه مخصوصاً در کشور ما نقش و اثرگذاری رسانه ‌های صوتی و تصویری را چند برابر کرده است. هالیوود سالانه نزدیک به 700 فیلم سینمایی تولید می‌کند که افزون بر درآمد هنگفت، نزدیک به 15 میلیارد دلار سود خالص، 78 درصد سینماها و تلویزیون های دنیا را نیز تغذیه می‌کند. غرب با ساخت فیلم هائی مانند «بدون دخترم هرگز»، «سربازان آیت الله»، «مستند ترس مقدس»؛ «300»، «اسکندر» (2004)؛ «پرسپولیس»؛ «سنگسار ثریا»‌(2008) از ابزار رسانه علیه جمهوری اسلامی استفاده کرده است.[58]

ط- پویانمایی (انیمیشن سازی؛ کارتون‌سازی)

این هنر در میان کودکان و نوجوانان طرفداران فراوانی دارد. از طریق کارتون ‌ها مفاهیم بسیاری را به بچه‌ها می‌توان منتقل کرد. این که می‌بینیم بلافاصله بعد از پخش یک کارتون که مورد توجه کودکان قرار می‌گیرد، تصویر آن در جاهای مختلف در لباس‌ ها، دفترها، کیف ‌های مدرسه، و امثال آن حک می‌شود، نشان از جذابیت و الگودهی این نوع فعالیت‌ها است. یکی از مشهورترین شرکت‌های سرگرمی و انیمیشن در آمریکا شرکت والت دیسنی (Walt Disney Company) است که در سال 1923 توسط دو برادر به نام‌های والت و روی او. دیسنی تأسیس شد و در سال 2006،  137 هزار کارمند و 56 میلیارد و 600 میلیون دلار درآمد داشته است. جالب است بدانیم که پنتاگون از دهه پنجاه به بعد ارتباط نزدیکی با شرکت دیزنی دارد.[59]

ی- بازی های رایانه‌ای

غرب در جنگ نرم خود علیه کشورهای دیگر، به ویژه علیه اسلام و تشیع از تکنولوژی بازی‌ های رایانه‌ای استفاده‌های فراوانی می‌کند. از این طریق می‌کوشند تا ذهن و فکر کودکان و نوجوانان را به سوی اهداف خود سوق دهند. و همراه و سازگار با اندیشه های خود نمایند. ذائقه ارزشی و فرهنگی آنان را همسو با اهداف استعماری خود کنند. و در این عرصه بسیار هم موفق بوده‌اند. در بسیاری از بازی‌ های رایانه‌ای وارداتی سبک زندگی غیر اسلامی و غیر ایرانی تبلیغ می‌شود و از آنجا که این نوع بازی‌ ها می‌توانند مستقیماً با کودکان و نوجوانان ارتباط برقرار کنند، نقش تربیتی بسیار زیادی دارند. دنیای غرب از این فضا نهایت استفاده را در جهت ترویج ارزش‌های خود می‌برد.[60]

ک- اسباب بازی

اسباب‌بازی های تولید شده در کشورهای غربی اغلب مروج و مبلغ فرهنگ غرب‌ هستند و سعی می‌شود که کودکان از همان سنین با ظواهر و آداب فرهنگ غرب انس بگیرند. جالب است بدانیم که باربی از ابتدای پیدایش خود (در سال 1959) تاکنون بیش از 500 بار در نقش‌ های مختلف ظاهر شده است . تا به حال، بیش از یک میلیارد عروسک باربی در کشورهای مختلف جهان به فروش رفته است.[61]

ل-استفاده از ظرفیت مراکز علمی (آموزشی و پژوهشی)

بسیاری از دانشگاه‌ های معتبر جهانی در اختیار استعمارگران است و به طور حساب ‌شده و برنامه ریزی شده اهداف آنان را دنبال می‌کنند. متون درسی و غیر درسی سایر کشورها، همگی یا قریب به اتفاق آنها متونی ترجمه شده و معمولاً با فاصله زمانی قابل توجهی از دانشگاه‌ های غرب است. بسیاری از استادان و محققان کشورهای جهان سوم، تحصیل‌کرده‌های دانشگاه‌ های غرب هستند و فرصت ‌های مطالعاتی و سفرهای علمی بسیاری از آنها نیز در غرب و دانشگاه‌های غرب سپری می‌شود. یکی از شگردهای جنگ نرم و نیرو سازی و کادر سازی برای این جنگ دعوت از فعالان دانشجویی و دانشجویان فعال در عرصه‌های سیاسی برای شرکت در سمینارهای به ظاهر علمی در خارج از کشور و به دامن انداختن آنها است. در طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا بر مسأله تربیت مدیر و دوره‌های آموزش مدیریت در کشورهای خاورمیانه تأکید ویژه‌ای شده است. در این طرح آمده است: «با توجه به ضرورت آموزش رشته مدیریت در خاورمیانه، کشورهای صنعتی جهان باید دوره های آموزشی یکساله برای دانشجویان این رشته تدارک ببینند.»[62]

همان گونه که بیان شد تأسیس مسجد به عنوان نظام اجتماعى همراه با کارکردهاى متنوع و گسترده آن موجب ارتباط افراد جامعه و خانواده ها در صدر اسلام با مسجدها گردید و نیازهاى اساسى آنان از طریق این ارتباط ارضا مى شد که با سلب کارکردها و انحصار مسجد به امور عبادى محض، سبب فاصله گیرى خانواده ها و جوانان از مسجدها و در نتیجه کاهش عملکرد مساجد در جوامع شد.

مهم ترین آسیب زدایى در این جهت برنامه ریزى اصولى و دقیق به ویژه از سوى کارگزاران دینى و فرهنگى و مسئولان و رهبران جامعه و متولیان امور مسجدها است تا با الگو بردارى از مساجد صدر اسلام و بازگرداندن کارکردهاى آن و تطبیق آن با شرایط زمان و مکان، شاهد فعال شدن کانون مساجد و ارتباط مستمر آن با جامعه و خانواده ها و ایفای نقش فعال در زمینه ی مقابله با جنگ نرم باشیم. در نتیجه با بازگشت مسجدها به جایگاه واقعى و اصلى خویش و ارتباط دو سویه مسجد و جامعه، ارزش هاى دینى و اسلامى نهادینه شوند.

در مورد احیاى کارکردهاى مسجدها در صدر اسلام و بازگرداندن مسجدها به جایگاه اصلى خویش در ایفای نقش های خود در مقابله با جنگ نرم، نقش های زیر مطرح می شود که امید است با کارشناسى و تشکیل ستادى جهت پیگیرى و عمل به آن، شاهد فعالیت مساجد در این راستا باشیم.

در زمینه «فرهنگى و علمى و آموزشى» مى توان به ابتکارهایى دست زد تا کارکرد فرهنگى مسجد و علم آموزى در آن احیا شود و توطئه دشمنان در حیطه فرهنگی جنگ نرم عقیم بماند.

در حقیقت، بناى مسجدالنبى که مسجد نمونه اسلام است، تنها تأسیس یک عبادتگاه نبود که به شهادت مورخان و محققان و حتى خاورشناسان، پی ریزى مدرسه بزرگ اسلامى بود. پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) در مسجد خویش، آیه هاى قرآن، احکام و معارف دینى و حتى مسائل تاریخى را به مردم آموزش مى داد و مطالبى که در این جلسه ها ارایه مى شد، متناسب با میزان توان فکرى شنوندگان بود. همچنین این جلسه ها از نظر فاصله زمانى به گونه اى تنظیم شده بودکه موجب خستگى و ملال شنوندگان نشود. علاوه بر جلسه هاى رسمى سخنرانى، جلسه هاى آموزشى و پرسش و پاسخ نیز در مسجد تشکیل مى شد و گاه در حضور پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) مراسم مسابقه شعر و سخنرانى برپا مى شد و پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) جوایز برگزیدگان را به آنان اهدا مى فرمود.

همان گونه که به برکت انقلاب اسلامى و رهبرى خردمندانه امام خمینى (ره) تا حدودى مسجدها در زمینه هاى فرهنگى و آموزشى فعال شدند، اما این کفایت نمى کند و لازم است گام هاى اساسى و بلند در این باره برداشته شود. به طور نمونه براى جذب جوانان به مسجدها بایستى تلاش کرد تا ابتدا مشکلات آنان شناسایى شود و سپس در چهار چوب مسجدها حل شود.

در مورد کتاب هاى درسى و کمک درسى دانشگاهى، دبیرستانى، راهنمایى و دبستان مى توان از طریق کمک هاى مردمى و منبع زکات به صورت نقدى و غیرنقدى، و استفاده از کاغذ اهدایى یا خدمات نمازگزاران مومن و دایمى مسجدها، این کتاب ها را با عبارت «کتاب ارزان هدیه مساجد» چاپ کرد و آن ها را از طریق نمایشگاه هاى فصلى یا فروشگاه هاى دایمى کتاب مساجد به فروش رساند.

در این مورد مى توان کتاب هاى غیر درسى مفید ـ کتاب هاى داستان، رمان، زندگى نامه بزرگان و... ـ به ویژه کتاب هاى ویژه سطح کودکان و نوجوانان و حتى جوانان را به قیمت هاى مناسب و ارزان از بخش خصوصى تهیه کرد و با قیمت هاى مناسب و ارزان در اختیار مردم و خانواده ها قرار داد.

همچنین مى توان با برپایى نمایشگاه هاى فصلى، سالیانه و حتى فروشگاه هاى دایمى کتاب در مساجد، کتاب هاى ناشران بخش خصوصى را با تخفیف بالا خریدارى و با همان تخفیف بالا به مردم عرضه کرد. نکته بسیار مهم آن است که فعالیت هاى مسجدها نباید به هیچ وجه سودجویانه باشد.

این کار موجب برکاتى مى شود؛ از سویى مردم با کتاب هاى متنوع و جذاب آشنا مى شوند و از طرف دیگر موجب گرایش و ارتباط خانواده ها و افراد خانواده با مسجدها مى شود. همچنین ناشران از رکود کتاب خلاص مى شوند و رونق جایگزین آن مى شود. در ضمن ناشران تشویق مى شوند تا کتابهایى را نشر دهند که قشر مسجد تقاضا مى کنند و در مجموع این امر به ارتقاى فرهنگ عمومى جامعه کمک مى نماید.[63]

با تأسیس کتابخانه و عرضه کتاب هاى درسى و غیردرسى و تأسیس نوارخانه و عرضه نوارها و لوح هاى درسى و کمک درسى به صورت امانت مى توان زمینه جذب افراد خانواده در سنین مختلف را فراهم کرد. وجود کتابخانه و قرائت خانه موجب جذب نوجوانان و جوانان به مسجد و ارتباط مستمر و سالم آنان به این نهاد اجتماعى مى شود. در ضمن با دوستان خوب مسجدى آشنا مى شوند و جذب گروه هاى بهنجار مى شوند و از افتادن در دام گروه های ناهنجار که مصداق بارز جنگ نرم هستند، جلوگیری نمود.[64]

همچنین در زمینه فرهنگى مى توان در طول سال ـ به ویژه در ایام تابستان و اوقات فراغت ـ کلاس هاى متنوع آموزشى و غیر آموزشى تشکیل داد. در این جهت مى توان از استادان مجرب محل و حتى خود دانش آموزان و دانشجویان در زمینه هاى هنرى و غیرهنرى، مانند خط، نقاشى، طراحى، آشپزى، خیاطى و... استفاده کرد که علاوه بر پر کردن وقت هاى مرده، زمینه ارتباط و جذب به مسجد را ایجاد  کند و از جذب شدن به مراکز فسادانگیز جلوگیری نماید.

وجود جایگاه ویژه در مسجد براى عرضه فیلم هاى آموزنده و مفید ـ سینمایى، مستند و... ـ اجراى نمایش و تئاتر در مناسبت هاى مذهبى، برگزارى کلاس هاى ورزشى و دفاع شخصى هر کدام مى تواند زمینه جذب افراد جامعه را به مسجد و احیاى کارکرد فرهنگى و آموزشى آن فراهم کند.

5 ـ کار مفید دیگر تشکیل نشریه و روزنامه مساجد است که مى توان از قشرهاى گوناگون به ویژه نوجوانان و جوانان کمک گرفت و آن را در تابلوى اعلانات و در دید همگان قرار داد و حتى در شمارگان مناسب چاپ و توزیع کرد که خود انگیزه قوى براى جذب به مسجدها و ارتباط دایم و مستمر با مسجدها ودر نتیجه هوشیاری در مقابل شگردهای جنگ نرم دشمن مى شود.

6 ـ یکى دیگر از راه هاى مناسب جهت ایفای نقش مسجدها در مقابله با جنگ نرم، نفوذ مسجدها در خانواده ها با تأسیس واحدهاى ویژه براى افراد گوناگون خانواده است. تشکیل واحد یا کمیته ویژه جوانان، زنان، سالمندان، کودکان، نوجوانان و... موجب آشنایى افراد خانواده، با مسجد و تألیف قلوب و جذبشان به این نهاد اجتماعى مى شود و آنها را از تمایل به مصادیق جنگ نرم برحذر می دارد.

7 ـ تشکیل جلسه هاى مشاوره براى ارایه راهکار در زمینه  هاى مختلف، یکى دیگر از راه هاى ایفای نقش مساجد در مقابله با جنگ نرم است. در مشاوره مى توان از افراد کارشناس با تخصص هاى متفاوت در زمینه هاى گوناگون بهره برد تا مشکلات افراد در زمینه مسائل روحى، روانى، تحصیلى، شغلى، پزشکى و... مورد رفع و رجوع قرار گیرد.[65]

8 ـ تشکیل جلسه هاى بحث و گفت وگو و مناظره بین دانشمندان با گرایش هاى متفاوت در زمینه مسائل اجتماعى، سیاسى، اعتقادى، اقتصادى و... نه تنها به رشد آگاهى شرکت کنندگان کمک مى کند، بلکه موجب جذب خانواده ها و افراد با گرایش هاى گوناگون مى شود.

9 ـ در زمینه «اجتماعى» نیز مسجدها مى توانند نقش فعال در مقابله با جنگ نرم ایفا کنند. به طور نمونه با تشکیل کمیته حل اختلافات خانوادگى و محلى در مسجدها قبل از مراجعه به مراکز قضایى و حل وفصل آن توسط کارشناسان خبره در مسجد و یا تشکیل انجمن رفع گرفتارى هاى مردم به ویژه در زمینه مشکلات ادارى، تأسیس مرکز ازدواج جهت شناسایى افراد مناسب به یکدیگر و اعطاى وام مناسب، اجراى مسابقه هاى گوناگون و... مى توان زمینه ایفای نقش هر چه بیشتر مساجد در مقابله با جنگ نرم را فراهم ساخت.[66]

10 ـ در زمینه «اقتصادى» نیز مسجدها مى توانند با ایجاد تعاونى هاى مواد غذایى و کالاهاى ضرورى با قیمت مناسب، ایجاد فروشگاه هاى زنجیره اى ارزان قیمت، ایجاد.سالن هاى جشن عروسى و مراسم عزادارى با استفاده از منبع زکات، ایجاد واحد کاریابى جهت ارایه فرصت هاى شغلى به جوانان و بیکاران محل، ایجاد صندوق قرض الحسنه و اعطاى وام به افراد نیازمند، ایجاد تعاونى جهت رسیدگى به وضعیت افراد ورشکسته در محل، سرمایه گذارى در زمینه هاى گوناگون جهت حل معضل اقتصادى مردم و ... زمینه هاى مقابله با جنگ نرم دشمن در مقابله با جنگ نرم دشمن در ابعاد اقتصادی را فراهم نمایند و ارتباط قوى و مؤثرى ایجاد کنند.

11 ـ همچنین در زمینه سیاسى، مسجد مى تواند به عنوان پل رابط بین دولت (مسئولان) و ملت ایفاى نقش کند. مسجد مى تواند کانال انتقال پیشنهادها و انتقادهاى مردم و خانواده ها به صورت سریع و صریح به مسئولان مربوط باشد. این امر خود نقش مهمی را در مقابله با جنگ نرم دشمن در بعد سیاسی را فراهم مى کند.[67]

12 ـ یکى دیگر از راه هاى مؤثر در ایفای نقش مساجد در مقابله با جنگ نرم دشمن در سطح گسترده، ارتباط بین مسجدها مختلف در سطح شهر و حتى کشور با انجام مسابقه هاى فرهنگى، علمى، ورزشى و... است که زمینه آشنایى بیشترى را بین اقشار مرتبط با مسجد فراهم مى سازد.

بحث و نتیجه گیری

پدیده جنگ نرم که هم‌اکنون به عنوان پروژه‌ای عظیم علیه جمهوری اسلامی ایران در حال تدوین است در شاخص هایی مانند ایجاد نابسامانی اقتصادی، شکل دادن به نارضایتی در جامعه، تأسیس سازمان‌های غیردولتی در حجم گسترده، جنگ رسانه‌ای، عملیات روانی برای ناکارامد جلوه دادن دستگاه اداری و اجرایی دولت، تضعیف حاکمیت ایران از طریق روش‌های مدنی و ایجاد ناتوی فرهنگی متبلور می شود. در برایند جنگ نرم، عوامل براندازی یا از زمینه‌های موجود در جامعه برای پیشبرد اهداف خود بهره می برند یا به طور مجازی سعی در ایجاد نارضایتی در نزد افکارعمومی و سپس بهره‌برداری از آن دارند.

به طور کلی تهدیدات علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در برهه زمانی کنونی را می‌توان در گونه تهدیدات نظامی و تهدیدات نرم تقسیم بندی کرد.در همین راستا کمیته صلح جاری برای مقامات امریکایی، نیز تنها راه تغییر نظام جمهوری اسلامی ایران، را پیگیری جنگ نرم به جای جنگ سخت می‌داند. این استراتژی که دلتا نام دارد سه محور اصلی آن استفاده از تاکتیک‌های دکترین مهار، نبرد رسانه ای و ساماندهی نافرمانی مدنی می‌باشد.استفاده از مشکلات اقتصادی، تنوع کثرت قومی ایران، ایجاد و دامن زدن به نافرمانی مدنی در تشکل‌های دانشجویی و نهادهای غیردولتی و صنفی، تلاش در نزدیکی به مردم تحت پوشش حمایت از حقوق بشر و دمکراسی در ایران، ایجاد شبکه‌های متعدد رادیو ـ تلویزیونی فارسی زبان حمایت از اپوزیسیون (سفر فعالان جوان خارجی از کشورهای متحد با امریکا به ایران تحت عناوین جهانگرد که در صورت نیاز، به جنبش های مدنی و نافرمانی‌ها بپیوندند)، تسهیل فعالیت سازمان های مردم نهاد امریکایی در ایران، دعوت فعالان جوان ایرانی به خارج برای شرکت در سمینارهای کوچک (این افراد باید از سوی مقامات امریکایی انتخاب شوند نه نهادهای ایرانی)، استفاده از سفارتخانه‌های کشورهای دیگر و به طور کلی تضعیف ستون های حمایتی حکومت ایران از جمله راه کارهای اجرای استراتژی دلتا به شمار می‌آیند.[68]

به هر حال از یافته های این تحقیق چنین نتبجه می گیریم که در مرحله اول باید وجود جنگ را پذیرا باشیم. گمان نکنیم جنگ، فقط جنگ نظامی و سخت است. درک این‌که در شرایط جنگ نرم قرار داریم، کمک می‌کند تا موقعیت خود را بهتر بشناسیم و وظیفه خود را دقیق تر تعیین کنیم. بدانیم اگر هدف اصلی جنگ نرم تغییر باورها و ارزش های اسلامی است؛ بنابراین بهترین راه مبارزه با آن ترویج و تقویت فرهنگ اسلامی و الهی است، که این امر با استفاده از ظرفیت مساجد بسیار قابل توجه است. این جهاد و مبارزه نرم باید تا جایی ادامه یابد که توان مخالفان دین و نظام اسلامی به حداقل برسد به گونه‌ای که نتوانند هیچ ضربه‌ای به نظام اسلامی وارد سازند. در جنگ‌های نرم، هر یک از افراد در خط مقدم جبهه هستند، بنابراین باید هر کدام از آنان، در حد توان، تجهیزات لازم برای مبارزه و مقابله با دشمن را داشته باشد.[69]

آگاه باشیم، اگر یکی از اهداف اصلی جنگ نرم، تغییر ارزش‌های اسلامی و ترویج ارزش‌های غربی به جای ارزش‌های اسلامی است، بنابراین برای مقابله با آن چاره‌ای جز ترویج و تقویت ارزش‌های اسلامی در همه ‌سطوح و ساحت‌های زندگی مردم نداریم. لازم است نظام جامع اخلاقی و رفتاری انسان مسلمان تدوین گردد و با کمک گرفتن از امکانات و پتانسیل های اماکنی مانند مساجد، عملیاتی شود. اخلاق اجتماعی، اخلاق سیاسی، اخلاق علم‌اندوزی، اخلاق نقد، اخلاق جنسی، اخلاق خانواده، اخلاق معاشرت، اخلاق شهروندی و امثال آن همگی بر اساس مبانی اسلامی و به شیوه ای کاربردی برای سطوح مختلف، تدوین گردد و محور فعالیت‌های تربیتی و تعلیمی قرار گیرد.

بنا به فرموده مقام معظم رهبری، در مواجهه با جنگ نرم باید به همان شیوه های استفاده شده توسط مهاجمان، استفاده کنیم: « امروز دشمن جبهه وسیعی را با استفاده از ابزارهای مؤثر خطرناک و کارآمد و نیز با بهره‌گرفتن از علم و تکنولوژی تشکیل داده است تا جمهوری اسلامی را هدف یک یورش همه جانبه فرهنگی قرار دهد. مقابله با این تهاجمِ بسیار خطرناک و ویرانگر، نیازمند هوشیاری و استفاده از ابزار و روش های مشابه دشمن و یا شیوه های جایگزین آن است.»[70]

نکته ی دیگر در مقابله با جنگ نرم این است که متأسفانه ما هنوز نتوانسته ایم الگویی برای توسعه و پیشرفت همه جانبه کشور بر اساس مدل اسلامی و فرهنگ بومی و ایرانی خود طراحی کنیم و این یکی از بزرگترین ضعف های علمی و در نتیجه عملی ما است. به همین دلیل است که رهبر معظم انقلاب در سال‌های اخیر به طراحی و ارائه الگوی اسلامی ـ ایرانی توسعه تأکید کردند. و تا چنین الگویی در برابر الگوهای غربی و لیبرالی نداشته باشیم، از فعالیت‌های پراکنده و بعضاً متعارض و خنثی‌کننده اثر یکدیگر کاری ساخته نیست.[71]

همچنین باید آگاه باشیم، تا زمانی که در چارچوب برنامه‌ های جهانی و غربی حرکت کنیم به طور حتم همواره تابع آنان و زیر دست آنان خواهیم بود. سرنوشت جنگی که میدان آن را دشمن طراحی کرده و به تمام زوایای آشکار و نهان آن آگاهی دارد خیلی روشن است؛ ما برای آن که ابتکار عمل را در دست بگیریم باید به قوانین و مقررات اسلامی خود باز گردیم و آنان را محور حرکت خود قرار دهیم. در آن صورت با توجه به ظرفیت‌ هایی که جمهوری اسلامی دارد و با توجه به نیروهای انسانی کارآمد و منابع سرشار طبیعی  و توان بالقوه مساجد و مدارس و دانشگاه ها، قدرت های بزرگ چاره‌ای جز پذیرش قواعد بازی ما را ندارند. ما هرگز نباید تسلیم قوانین و مقررات جهانی که مخالف با ارزش‌های ماست، بشویم.[72]

بومی سازی شبکه های اطلاعاتی نیز در این مبارزه به کمک های قابل توجهی خواهد کرد. در دنیای جدید، همه یا دست کم بیشتر فعالیت های اقتصادی، تجاری، مالی و پولی داخلی و خارجی به وسیله شبکه‌های الکترونیکی صورت می‌گیرد. فرودگاه‌ ها، رادارها، ماهواره ‌ها، شبکه‌ های رادیویی و تلویزیونی، ارتباطات تلفنی و حتی آرشیو‌ها و بایگانی‌ ها همگی به صورت دیجیتالی و الکترونیکی و با استفاده از نرم‌افزارها و سخت‌افزارهای الکترونیکی انجام می‌گیرند؛ بسیاری از اطلاعات نظامی و امنیتی و اقتصادی کشورها در رایانه‌ ها و آرشیوهای الکترونیکی نگه‌داری می‌شوند. بنابراین اگر سیستم ‌های بومی نداشته باشیم نه تنها همواره وابسته به بیگانگان خواهیم بود بلکه هیچ امنیتی در هیچ عرصه ای، اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی، برای کشور نمی‌توان تأمین کرد.[73]

توجه به جوانان در این مبارزه، حایز اهمیت است. با توجه به این که مخاطب اصلی در جنگ نرم دشمنان علیه جمهوری اسلامی، جوانان هستند؛ اینان بهتر از هر کس دیگری توانایی درک ابعاد مختلف این جنگ را دارند؛ باید در این زمینه مدیریت مبارزه با جنگ نرم در حوزه‌ های مختلف به ویژه در حوزه های فرهنگی را با استفاده از نهادهایی هم چون مساجد، به خود آنان واگذار کرد. خیل عظیم نوجوانان و جوانانی که بخش زیادی از عمر خود را در مدارس و دانشگاه‌ها می‌گذرانند، ایجاب می‌کند به آموزش و پرورش آنان به صورت جدی‌تری پرداخته شود. اگر به منابع درسی و آموزشی آنان توجه نشود و مدارس و دانشگاه‌ها، به ویژه در رشته‌های علوم انسانی، صرفاً جای جولان نظریه‌ های غربی و سکولار باشد، باید هر زمانی انتظار وقوع فتنه های بزرگی را داشت. حقیقت این است که باور و اعتقاد مقدمه لازم برای عمل است؛ اگر کسی در باورهای خود نسبت به یک موضوع دچار تردید شود، پای او به میدان عمل باز نمی‌شود و اگر ما نظام تعلیمی و تربیتی خود را مورد بازنگری جدی قرار ندهیم، دیری نمی‌پاید که جامعه ایمانی ما از درون تهی خواهد شد.

برای تقابل با جنگ نرم لازم است سیاست‌ها و برنامه های فرهنگی نظام جمهوری اسلامی در همه عرصه به صورت شفاف و صریح تبیین شود و مراحل قانونی خود را نیز طی کند تا هم میزانی برای بررسی عملکرد فرهنگی مسئولان باشد و هم راهنمایی برای حرکت ارباب فرهنگ و هم از برخوردها و سیاست های سلیقه ای جلوگیری شود. هنوز مشخص نیست که دقیقا درعرصه سینما، موسیقی، هنر، ماهواره، پوشش زنان، برخورد با بی حجابی، آزادی مطبوعات و امثال آن چه سیاستی را باید اجرا نمود. نمونه بارز این ناهماهنگی‌ها و در نتیجه ناکارآمدی‌ها را می توان در طرح مبارزه با مفاسد اجتماعی که در سال‌های 86 و 87 از سوی نیروی انتظامی به اجرا درآمد مشاهده کرد.[74]

 

منابع و ماخذ

1- ابراهیمى، پریچهر؛ تأملى بر فرهنگ، تفاوت فرهنگ شرق و غرب، تهران: انتشارات آموزشى رشد علوم اجتماعى.1367

2- آزاد ارمکى، تقى، «تحلیل جامعه شناختى از: راههاى نفوذ فرهنگى غرب در ایران معاصر»، کتاب سروش، (مجموعه مقالات، رویارویى فرهنگى ایران و غرب در دوره معاصر)، تهران: سروش. 1375

3- اسوالد، دریورو، افسانه‌ توسعه، ترجمه محمود عبدالله زاده، تهران: اختران . 1383

4ـ افتخارى، اصغر و کمالى على اکبر، رویکرد دینى در تهاجم فرهنگى،، چاپ اول، تهران: سازمان مدارک فرهنگى انقلاب اسلامى، گروه انتشارات. 1377

5- افروز، غلامعلی، روش های پرورش احساس مذهبی، تهران: انجمن اولیا ومربیان. 1371

6- تاتلر، کاوین، ویرانگری خلاق: تأثیر جهانی شدن بر فرهنگ ملل و اقوام، ترجمه محمدعلی حسین‌نژاد، تهران: دفتر نشر پژوهش های فرهنگی. 1387

7- رضائی، علی، جایگاه مسجد در فرهنگ دینی، قم: موسسه فرهنگی ثقلین. 1382

8- رضوی‌زاده، سید نورالدین، بررسی تأثیر مصرف رسانه ها بر سبک زندگی ساکنان تهران، تهران: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات. 1387

9- سامووار، لاری، ارتباط بین فرهنگ ها، ترجمه غلامرضا کیانی، تهران: باز1379

10- دانسی، مارسل، نشانه ‌شناسی رسانه‌ها، ترجمه گودرز میرانی، تهران: چاپار. 1387

11- مصباح یزدى، محمد تقى، تهاجم فرهنگى، تحقیق عبدالجواد ابراهیمى، قم: مؤسسه  آموزشى و پژوهشى امام خمینى1. 1376

12-نبوی، محمد حسن، فعالیت های فرهنگی مساجد، قم: فصلنامه مبلغان، شماره ی 58، 1383

13- نگارش، حمید، هویت دینى و انقطاع فرهنگى، چ اول، قم: نهاد نمایندگى ولى فقیه در سپاه، مرکز تحقیقات اسلامى. 1380

14- ولتون، دومینیک، جهانی‌سازی دیگر، ترجمه ی عبدالحسین نیک‌گهر، تهران: فرهنگ معاصر. 1387

15ـ هدایت خواه، ستار، تهاجم فرهنگى، چاپ اول، تهران: انتشارات معاونت پرورشى وزارت آموزش و پرورش. 1377

 

پی نوشت ها:


[1] - کارشناسی ارشد علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی

[2] - اصغر افتخاری و علی اکبر کمالی؛ رویکرد دینی در نهاجم فرهنگی، ص 50-48.

[3] - حمید نگارش؛ هویت دینی و انقطاع فرهنگی،

[4] - ستار هدیات خواه؛ تهاجم فرهنگی، ص 13.

[5] - دومینیک ولتون؛ جهانی سازی دیگر، ص 80-76.

[6] - دامنی مارسل؛ نشانه شناسی رسانه‌ها، ص 29.

[7] - سید نورالدین رضوی زاده؛ بررسی تأثیر مصرف رسانه‌ها در سبک زندگی ساکنان تهران، ص 80-77.

[8] - علی رضائی؛ جایگاه مسجد در فرهنگ دینی، ص 24-22.

[9] - محمد حسن نبوی؛ فعالیت‌های فرهنگی مساجد، ص 35.

[10] - همان، ص 36.

[11] - همان، ص 37.

[12] - همان، ص 38.

[13] - غلامعلی افروز؛ روش‌های پرورش‌ احساس مذهبی، ص 66.

[14] - علی رضائی؛ جایگاه مسجد در فرهنگ دینی، ص 28.

[15] - همان، ص 33-34.

[16] - محمد حسن نبوی؛ فعالیت‌های فرهنگی مساجد، ص 39.

[17] - علی رضائی، جایگاه مسجد در فرهنگ دینی، ص 56-54.

[18] - غلامعلی افروز؛ روش‌های پرورش احساس مذهبی؛ ص 81.

[19] - همان، ص 84.

[20] - علی رضائی؛ جایگاه مسجد در فرهنگ دینی، ص 138.

[21] - غلامعلی افروز؛ روش‌های پرورش احساس مذهبی، ص 93

[22] - همان، ص 97.

[23] - همان، ص 101.

[24] - ستار هدایت خواه، تهاجم فرهنگی، ص 13.

[25] - کاوین تائلر؛ ویرانگری خلاق، ص 56.

[26] - سید نورالدین رضوی زاده، بررسی تأثیر مصرف رسانه‌ها بر سبک زندگی ساکنان تهران، ص 70-68.

[27] - لاری ساموولر؛ ارتباط بین فرهنگ‌ها، ص 67.

[28]- محمد تقی مصباح یزدی؛ تهاجم فرهنگی، ص 89.

[29] - تقی آزاد ارمکی؛ راههای نفوذ فرهنگی غرب در ایران معاصر، ص 34-33.

[30] - حمید نگارش؛ هیت دینی و انقطاع فرهنگی، ص 112.

[31] - پریچهر ابراهیمی، تاملی بر فرهنگ، تفاوت فرهنگ شرق و غرب، ص 99.

[32] - حمید نگارش؛ هویت دینی و انقطاع فرهنگی، ص 113.

[33] - محمد تقی مصباح یزدی، تهاجم فرهنگی، ص 123.

[34] - مارسل دانی؛ نشانه شناسی رسانه‌ها ص 132-130.

[35] - ستار هدایت خواه، تهاجم فرهنگی، ص 56-54.

[36] - اصغر افتخاری و علی اکبر کمالی؛ رویکرد دینی در تهاجم فرهنگی، ص 120.

[37] - همان، ص 141.

[38] - همان، ص 133-130.

[39] - کاوین تانلر، ویرانگر خلاق، ص 154-150.

[40] - سید نورالدین رضوی زاده؛ بررسی تأثیر مصرف رسانه‌ها بر سبک زندگی ساکنان تهران، ص 78-76.

[41] - کاوین تاتلر، ویرانگوی خلاق، ص 160.

[42] - دریورو اسوالد، افسانه‌ی توسعه، ص 70.

[43] - سید نورالدین رضوی زاده، بررسی، ص 144.

[44] - محمد تقی مصباح یزدی؛ تهاجم فرهنگی، ص 154-153.

[45] - در یورو اسوالد، افسانه‌ی توسعه، ص 88-81.

[46] - دومینیک ولتون؛ جهانی سازی دیگر، ص 154-149.

[47] - اصغر افتخاری و علی اکبر کمالی؛ رویکرد دینی در تهاجم فرهنگی، ص 142.

[48] - حمید نگارشی؛ هویت دینی و انتطاع فرهنگی، ص 90.

[49] - مارسل رانسی؛ نشانه شناسی رسانه‌ها، ص 111-107.

[50] - سید نورالدین رضوی زاده، بررسی تأثیر مصرف رسانه‌ها بر سبک زندگی ساکنان تهران، ص 134-130.

[51] - همان، ص 141.

[52] - ستار هدایت خواه؛ تهاجم فرهنگی، ص 80.

[53] - سید نورالدین رضوی زاده؛ بررسی تأثیر مصرف، ص 154-148.

[54] - کاوین تاتلر، ویرانگوی خلاق، ص 160-156.

[55] - محمد تقی مصباح یزدی، تهاجم فرهنگی، ص 139-136.

[56] - حمید نگارش، هویت دینی و انقطاع فرهنگی، ص 110.

[57] - ستار هدایت خواه، نهاجم فرهنگی، ص 120-118.

[58] - سید نورالدین رضوی زاده، بررسی تأثیر مصرف، ص 160.

[59] - همان، ص 164-164

[60] - ستار هدایت خواه، تهاجم فرهنگی، ص 131.

[61] - کاوین تاتلر، ویرانگوی خلاق، ص 156.

[62] - تقی آزاد ارمکی، تحلیل جامعه شناختی از راههای نفوذ فرهنگی غرب در ایران معاصر، ص 67-65.

[63] - غلامعلی افروز، روش‌های پرورش احساس مذهبی، ص 154-148.

[64] - محمد حسن نبوی؛ فعالیت‌های فرهنگی مساجد، ص 40.

[65] - غلامعلی افروز، روش‌های پروش احساس مذهبی، ص 189-183.

[66] - علی رضائی، جایگاه مسجد در فرهنگ دینی، ص 144.

[67] - غلامعلی افروز، روش های پرورش احساس مذهبی، ص 213-207.

[68] - سید نورالدین رضوی زاده، بررسی تأثیر معرف...، ص 149-144.

[69] - محمد تقی مصباح یزدی، تهاجم فرهنگی، ص 90-88.

[70] - ستار هدایت خواه، تهاجم فرهنگی، ص 80.

[71] - سید نورالدین رضوی زاده، بررسی...، ص 171.

[72] - محمد تقی مصباح یزدی، تهاجم فرهنگی، ص 113.

[73] - سید نورالدین رضوی زاده؛ بررسی تأثیر مصرف رسانه‌ها بر سبک زندگی ساکنان تهران، ص 175.

[74] - همان، ص 182-178.