گروه : ارکان مسجد
شماره : 128
تاریخ : چهار شنبه, 11 تیر 1399
ساعت : 23:58:34
خادم نمونه

فهرست مطالــب

مقدمه

تعریف خادم

پیشینه تاریخی خادمی در مساجد

خادم در قرآن کریم

بهترین مکان ـ بهترین خادم

وظایف خادم مسجد

ویژگی های خادم

ضرورت رعایت بهداشت و آراستگی

شیوه انتخاب خادم

آثار خدمت گزاری به مسجد

 

مسجد، خانه خدا، مجلس متقین، پایگاه انبیا و رسولان الهی، محبوب ترین مکان نزد خدا و رسولش و جایگاه انس و ارتباط بندگان با حضرت دوست و پایگاه عبادت و پرستش حق است؛ از این رو، لازم است برای آن که این مکان مقدس جایگاه رفیع و ارزش واقعی خود را در فرهنگ اسلامی پیدا کند، دارای تشکیلاتی خوب و پسندیده و مدیریتی صحیح و لایق قرار گیرد. لازمه این سخن آن است که:

  1. مسجد را بهترین شکل توسط بانیان صالح و مؤمن بنا کنیم.
  2. از آن به خوبی مراقبت و محافظت نمائیم.
  3. برنامه های زیبا، جذاب، منظم و پر محتوا پیدا کرده و در آن اجرا کنیم.
  4. امام جماعتی وارسته و عادل، اسلام شناس، روان شناس و مخاطب شناس، معتقد به انقلاب و لایت پذیر و با اخلاق، برای امامت آن انتخاب شود.
  5. از «خادم نمونه» برخوردار باشد.

یکی از نکاتی که در تشکیلات مساجد باید مورد دقت و توجه قرار گیرد، گزینش خادم مطلوب و مؤثر است. خادم مسجد، نقش مهم و تعییین کننده ای دارد که می تواند این نقش را هم در جذب نمازگزاران به مسجد و هم در معرفی آثار و فوائد فردی و اجتماعی مسجد به خوبی ایفا نماید. در این جزوه، تلاش شده است تا ابعاد گوناگون وجودی خادم در مسجد مورد بررسی قرار گیرد.

مهم ترین مباحث در این باره، عبارت است از:

  1. تعریف خادم
  2. پیشینه تاریخی کلیدداری عبادتگاه (خانه خدا)
  3. خادم در قرآن کریم
  4. بهترین مکان، بهترین خادم
  5. وظایف خادم
  6. ویژگی های خادم
  7. شیوه انتخاب خادم
  8. آثار خدمت در مسجد

 

تعریف خادم

در عرف جامعه، «خادم یا خدمت گزار مسجد»- به معنای خاص- به کسی گفته می شود که کلیددار و عهده دار امور مسجد، همچون باز و بسته نمودن درهای مسجد در مواقع نیاز و مواظبت و نگه داری از اموال و متعلقات مسجد باشد.

پیشینه تاریخی خادمی در مساجد

از تواریخ و کتب روایی شیعه و سنی به دست می آید که داشتن منصب کلیدداری و خدمت به خانه خدا و دیگر معابد، حتی پیش از ظهور اسلام مایه افتخار و مباهات افراد بوده و این موضوع به خصوص نسبت به مکه مکرمه وجود داشته است. در شأن نزول آیه شریفه (أَ جَعَلْتُمْ سِقایَة الْحاجِّ وَ عِمارَة الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فی­ سَبیلِ اللَّهِ لا یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ)[1] آن گونه که بسیاری از مفسران شیعه و سنی گفته اند: این آیه هنگامی نازل شد که عباس بن عبدالمطلب و شیبه هر کدام درباره شرافت و بزرگی منصب خویش به دیگران فخر می فروختند. در این میان حضرت (علیه السلام) بر آنان وارد شد و پرسید به چه افتخار می کنید؟ عباس گفت: «امتیازی به من داده شده است که احدی ندارد و آن «سقایت» (آب دادن به حجاج خانه خدا) است»، طلحة بن شیبه هم گفت: «من تعمیر کننده و کلیددار خانه کعبه هستم». (علیه السلام) فرمود: «با این که از شما حیا می کنم، باید بگویم با این سن کم، افتخاری دارم که شما ندارید». آنها پرسیدند: کدام افتخار؟! فرمود: من با شمشیر جهاد کردم تا شما ایمان به خدا و پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)آوردید...»[2]

از این گفتار می توان استفاده کرد که تلاش و خدمت گزاری مسجد، مقدس و محبوب درگاه خداست و کلیدداری خانه خدا و مسجدالحرام، که مقدس ترین و بزرگ ترین کانون مذهبی ـ حتی در زمان جاهلیت ـ بوده، احترام فوق العاده ای برای متصدی آن ایجاد می کرد،[3] به گونه ای که مقارن ظهور اسلام، شاخص ترین مناصب اجتماعی و سیاسی، همان مناصب مرتبط با این مکان مقدس بود. و مناصبی چون:

خادم در قرآن کریم

قرآن کریم به طهارت و پاگیزگی مساجد و خادمان آن ارج نهاده و به پیامبران بزرگی هم چون ابراهیم و اسماعیل علیهم السلام دستور داده تا مسجد را برای نمازگزاران پاکیزه کنند. در آیه شریفه قرآن، خطاب به این دو پیامبر الهی آمده است: (وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهیمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنا إِلى  إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْعاکِفینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ)و از ابراهیم و اسماعیلعلیهم السلام پیمان گرفتیم که خانه مرا برای طواف کنندگان و معتکفان و نمازگزاران پاکیزه کنند.[5] از این آیه و آیات دیگری که درباره مسجدالحرام و خانه خدا سخن می گویند،[6] می توان چند نکته و پیام به دست آورد:

الف) همه مساجد باید از متولیان، سرپرستان و خادمان متقی و با ایمان برخوردار باشند.

ب) با انتخاب خادمان مؤمن، مکان های مقدس باید پاک باشند و پاک بمانند.

ج) عبادت و نماز به قدری مهم است که حتی حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهم السلام برای برپایی و انجام آن مراسم، باید خادم و مراسم پاک سازی شوند.

د) معبد و مسجد مسلمانان باید پاکیزه و رغبت انگیز باشد.

و) مقام خادم مؤمن و واقعی در ردیف پیامبر الهی است.[7]

البته در این که منظور از «طهارت» و آماده کردن مسجد برای نمازگزاردن چیست؟، تفاسیر و روایات متعددی از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام وارد شده که به طور کلی، می توان گفت: منظور، پاک ساختن و نظافت ظاهری و معنوی خانه توحید از هرگونه آلودگی است.[8]

بهترین مکان ـ بهترین خادم

رسول اعظم(صلی الله علیه و آله وسلم) در بیانی فرمود: «أحب البلاد إلى الله مساجدها»[9] محبوبترین جای شهرها در پیشگاه خداوند مساجد آنهاست. مساجد، این رصدخانه های رؤیت جمال و جلال کبریائی و معیادگاه ملاقات با صاحب خانه و کاخ های رفیع عبودیت، از چنان محبوبتی در پیشگاه حضرت أحدیت برخوردارند که پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله وسلم)  از قول خداوند- تبارک و تعالی- فرمود: «أََنَّ بُیُوتِی فِی الْأَرْضِ الْمَسَاجِدُ»[10] مسجد، خانه های من در زمین است.

و در جایی دیگر فرمود: «تذهب الأرضون کلّها یوم القیمة إلا المساجد فانّها تنضّم بَعضُها الی بعض»[11] در روز رستاخیز، همه زمین ها از بین می روند، مگر مساجد که پیوسته به هم باقی می مانند.»

این شرافت و قداست سبب می شود که اسلام و شارع مقدس، بر پاسداری حرمت آن تأکید ورزیده، احکام و آدابی متناسب با شأن و عظمت آن، از بدو ورود تا هنگام خروج از آن برای نمازگزاران تبیین نماید. بدین روی، بر اساس چنین روایاتی، شایسته است کسی که بهترین ویژگی ها را داراست و موجب زینت بخشی به مسجد و رونق فعالیت های آن و اقبال عمومی مردم می گردد، برای منصب کلیدداری و خدمت در مسجد انتخاب گردد؛ زیرا بهترین مکان، بهترین خادم را می طلبد. (در ادامه، این ویژگی ها بیان خواهد شد.)

وظایف خادم مسجد

الف) باز کردن درهای مسجد پیش از وقت نماز در هر نوبت؛ خادم باید توجه داشته باشد که مسجد امروز علاوه بر نقش و کارکرد عبادی، دارای کارکرد فرهنگی، سیاسی و حتی نظامی است. بنابراین، لازم است مسجد از یک ساعت پیش از اذان تا ساعاتی پس از نماز باز باشد تا مردم بتوانند از این مکان مقدس برای برگزاری فعالیت های عبادی ـ فرهنگی نیز برای انجام امور خیریه به خوبی استفاده کنند. چنان چه برای خادم مسجد حادثه یا مسافرتی پیش آمد، لازم است، با ارائه کلید مسجد به فرد مورد اعتماد، وظایف را به او محول کند و در این امر با هیأت أمنای مسجد هماهنگی نماید.

ب) پخش اذان در مواقع شرعی؛ شایسته است تا حد امکان، اذان به صورت زنده و مستقیم پخش شود. نظر به این که خادم مسجد پیش از اذان در مسجد حضور دارد، بجاست با آموزش قرائت صحیح اذان و ادعیه به خادمان خوش صدا، از آنان در این امر استفاده برد.

ج) همکاری با برگزار کنندگان مراسم و مجالس ترحیم و شادی، به ویژه در مناسبت ها و اعیاد مذهبی.

د) مراقبت و نگه داری از تمام اموال مسجد به ویژه دستگاه های صوتی؛ زیرا در برخی مساجد، مشاهده می شود که این وسیله مهم و کاربردی، توسط افراد نا آشنا دچار خسارت می شد و همین موجب ار رونق افتادن فعالیت های فرهنگی مسجد می گردد.

هـ) شناسایی تمام راه های احتمالی سرقت از مسجد و نیز سایر مشکلات مسجد و اطلاع آن به امام جماعت و هیأت امنا.

و) پاسخ گویی به مراجعات مسجد و یادداشت مطالب مهم مراجعان، تا بتواند به موقع، آنها را به مسئولان ذیربط ارجاع دهد.

ز) رعایت ادب و احترام در برخورد با مراجعان و نمازگزاران.

لازم است اهل مسجد، به ویژه متولیان و خادمان محترم، بدانند که بنابر احادیث رسیده، مومن در مسجد زائر و میهمان خداست[12] و تکریم او، تکریم ذات أحدیت است.

ح) رعایت بهداشت و نظافت حیاط، صحن و دیگر متعلقات مسجد.

با دیدن هر مکان و یا هر شخص، اول چیزی که نظر بیننده را به خود جلب می کند «نظافت» و آراستگی آن مکان یا آن شخص است. از این رو، دستور اسلام در خصوص رعایت بهداشت جنبه عمومی دارد و همه جا و همه چیز را در همه زمان ها و مکان ها شامل می گردد، ولی بر حفظ مسائل بهداشتی مساجد به لحاظ تقدس مکانی آن تأکید بیشتری شده و رعایت اصول بهداشتی مساجد به عنوان یکی از پر رفت و آمدترین اماکن عمومی جهان اسلام، کاملاً ضروری است تا نمازگزاران از حضور در آن جا، نه تنها خسته و دل زده نشوند، بلکه همواره دل تنگ این مکان ها گردند. بدین روی، نظافت مسجد و رعایت نکات بهداشتی در آن تکلیف عموم مسلمانان است که ابتدا باید خود به این مهم بپردازند، سپس مسئولی هم چون خادم مسجد را بر آن بگمارند.

با مراجعه مجدد به قرآن کریم و روایات رسیده، در می یابیم: خداوندی که نظیف است و دوستدار نظافت،[13] به طهارت و نظافت و پاکیزگی مساجد، توجه ویژه ای نموده و به پیامبران بزرگی هم چون ابراهیم و اسماعیل(علیهم السلام) دستور داده است مسجد را پاکیزه گردانند.[14] در روایتی از امام باقر(علیه السلام) آمده است: «أَنَّ اللَّهَ أَوْحَى إِلَى نَبِیِّهِ أَنْ طَهِّرْ مَسْجِدَکَ»[15] خداوند به پیامبر خویش فرمان داد که مسجد خویش را پاکیزه و آماده گردان.

هم چنین روایاتی درباره پاداش های تمیز کردن و جارو نمودن مسجد، وارد شده است که برای تشویق و ترغیب همگان، به ویژه خُدام محترم مساجد، به برخی از آن ها اشاره می شود. در حدیث آمده است: «مَنْ کَنَسَ الْمَسْجِدَ یَوْمَ الْخَمِیسِ وَ لَیْلَةَ الْجُمُعَةِ فَأَخْرَجَ مِنْهُ مِنَ التُّرَابِ مَا یُذَرُّ فِی الْعَیْنِ غَفَرَ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ»[16] کسی که مسجد را روز پنج شنبه و شبهای جمعه جارو نماید و به قدر سرمه چشمی، خاک از آن بیرون کُند، خداوند او را می آمرزد.

آیا معنای حدیث آن نیست که به اندازه یک غبار هم نباید در مسجد خاک باشد؟! در روایت دیگری فرمودند: «مَنْ أَحَبَّ أَنْ لَا تَأْکُلَهُ الدِّیدَانُ تَحْتَ الْأَرْضِ فَلْیَکْنُسِ الْمَسَاجِد[17] هر کس دوست دارد پس از مرگ، طعمه حشرات زیر زمینی قرار نگیرد، مساجد را جارو کند. امام رضا(علیه السلام) می فرماید: «أَنَّ الْجَنَّةَ وَ الْحُورَ لَتَشْتَاقُ إِلَى مَنْ یَکْسَحُ الْمَسْجِدَ أَوْ یَأْخُذُ مِنْهُ الْقَذَى.[18] بهشت و حوریان بهشتی مشتاق کسی هستند که مسجد را تمیز کنند و یا آلودگی های آن را بگیرند. تاریخ از وجود زن مسلمان سیاه پوستی به نام محجنه (ام محجنه) خبر می دهد که مسئولیت نظافت مسجد پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)  را عهده دار بود. راوی (ابوسعید) می گوید: زنی سیاه چرده که مسجد را جارو می کرد، در شب وفات نمود. چون صبح شد، رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم)  را از مرگش با خبر نمودند؛ فرمود: چرا مرا (زودتر و همان دیشب) از مرگ او آگاه نکردید؟ آنگاه پیامبر با اصحاب شان سر قبر او رفتند و آن حضرت کنار قبرش ایستاد و تکبیر گفت و در حالی که مردم نیز پشت سر آن حضرت بودند، بر او نماز گزاردند و برایش عا کردند و فرمود: اینک او را در بهشت می بینم.[19] وجود چنین روایاتی موجب شده است فقها این عمل را از آداب مستحب مسجد بشمارند.[20]

ویژگی های خادم

با توجه به وظایف و نقش حساس کلیددار و خادم مسجد، لازم است در انتخاب او، صفات و ویژگی های ذیل مورد توجه قرار گیرد تا برای بهترین مکان، بهترین خادم گزینش شود:

الف) ایمان به خدا، راستگویی و تدین (التزام عملی در دین مداری)

در قرآن کریم و روایات رسیده از اهل بیت(علیهم السلام) برخی ویژگی ها و صفات برای اهل مسجد ذکر شده است. بدین روی، افرادی که به مسجد آمد و شد دارند باید تلاش کنند تا چنان چه واجد این صفات نیستند، آنها را تحصیل نمایند. یکی از آن ویژگی ها «ایمان به خدا» است. از آیات متعدد بر می آید که همه مساجد باید از متولیان و سرپرستان و خادمانی مؤمن و متقی برخوردار باشند؛ زیرا هر مسجدی خانه خداست (بَیْتِی)، خادم خانه خدا نیز باید از اولیای خدا باشد. (طَهِّرا بَیْتِی)­[21]

ب) برخورداری از سلامت جسمی و روحی و سلامت از امراض مُسری و بیماری های واگیردار.

ج) برخورداری از مقبولیت اجتماعی.

د) بهره مندی از سواد؛ و آشنایی اجمالی نسبت به احکام مسجد.

هـ) توانایی انجام امور محوله در زمینه خدمت به مسجد و به خصوص پاکیزگی آن.

و) رعایت مسائل شرعی و عرفی.

در حدیثی، امام صادق(علیه السلام) انسان های مسجدی را از برترین و برگزیدگان جامعه معرفی نمودند: «یَا فَضْلُ لَا یَأْتِی الْمَسْجِدَ مِنْ کُلِّ قَبِیلَةٍ إِلَّا وَافِدُهَا وَ مِنْ کُلِّ أَهْلِ بَیْتٍ إِلَّا نَجِیبُهَا»[22] ای فضل! از هر جمعی، تنها آنان که از همه برترند و به منزله الگو برای قوم و گروه خویش هستند به مسجد می آیند، و از اهل هر خانه ای تنها برگزیدگان آنها به مسجد می آیند. سخنان مزبور علاوه بر الگو معرفی کردن این دسته افراد به جامعه، به افراد مسجدی ـ که طبیعتاً خادم مسجد هم یکی از آنان است ـ بازگو می کند که باید مراقب اعمال، رفتار و حرکات خویش باشند تا مبادا شأن و عظمت مسجد و حوزه جذابیت دینی را با کردار و گفتار ناشایست و غیر شرعی و عرفی زیر سؤال ببرند.

ز) ضرورت رعایت بهداشت و آراستگی

یکی از نشانه های ایمان، نظافت و ظاهر آراسته است: «اَلنَّظَافَةُ مِنَ الْإِیمَانِ وَ الْإِیمَانُ مَعَ صَاحِبِهِ فِی الْجَنَّةِ»[23] خداوند،خود نظیف است و دوستدار نظافت و نظافت را جزء و پیکره ایمان معرفی نموده است. مؤمن در مسجد، زائر و میهمان خداوند است و ادب و احترام در هر مراسم و مجلسی اقتضا می کند که با ظاهری تمیز و پاکیزه در آن، حضور یابیم. در روایت آمده است: «عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ(علیهم السلام) أَنَّهُ کَانَ إِذَا قَامَ إِلَى الصَّلَاةِ لَبِسَ أَجْوَدَ ثِیَابِهِ فَقِیلَ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَ تَلْبَسُ أَجْوَدَ ثِیَابِکَ؟»  امام حسن(علیه السلام) برای نماز بهترین لباس هایش را می پوشید. علتش را پرسیدند، فرمود: «فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمَالَ فَأَتَجَمَّلُ لِرَبِّی وَ هُوَ یَقُولُ (خُذُوا زِینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ)[24] فَأُحِبُّ أَنْ أَلْبَسَ أَجْمَلَ ثِیَابِی»[25] خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد. پس خود را برای پروردگارم می آرایم؛ همان خدایی که می فرماید: (خودتان را برای هر نماز و مسجدی بیارائید). بنابراین، دوست دارم بهترین لباس هایم را بپوشم.

اگر می خواهیم نوجوانان و جوانان ما با خداوند انس بگیرند، یکی از عوامل جذب به مسجد آراستگی ظاهری ـ علاوه بر باطن ـ متولیان امور مسجد است؛. بنابراین، نمازگزاران و اهل مسجد، به خصوص افرادی هم چون خادمان مساجد، که جزئی از اعضاء و تشکیلات مسجد به شمار می روند و بیش تر توجه مسجدیان و جوانان را به خود جلب می کنند، باید در نظافت و آراستگی، در حرکات و رفتار و گفتار و در رعایت آداب و احکام مسجد، به معصومین(علیهم السلام) اقتدا کنند تا بدین مقصود نائل آییم. شایسته و بایسته است که سعی شود مرتب ترین و تمیزترین شخص به عنوان خادم مسجد انتخاب شود؛ زیرا متأسفانه تصور غالب مردم از خادم مسجد، فردی سالخورده و ناتوان و دارای لباس های مندرس و فرسوده است.

ح) برخورداری از اخلاق حسنه و سعه صدر

از آنجا که نمازگزاران ارتباط و تعامل زیادی با خادم مسجد دارند، بهتر است خادم مسجد خوش برخورد، خوش اخلاق، خوش منظر و آراسته باشد.

ط) جوان و میان سال بودن، به گونه ای که از وظیفه و خدمت نماند.

یکی از مشکلات مساجد، چگونگیِ بکارگیری خادم مناسب است. متأسفانه بیشتر خادمان مساجد، افرادی کهن سال و بازنشسته اند و به همین دلیل، روحیه و حوصله لازم برای برخورد با تمام طبقات اجتماع، به ویژه کودکان، نوجوانان و جوانان، را ندارند. به نظر می رسد. اگر خادمان از افراد جوان انتخاب شوند و مشکلات اقتصادی آنان تأمین گردد، در رونق گرفتن مساجد، نقش مهمی خواهد داشت. اکنون که بیش از ربع قرن از انقلاب اسلامی می گذرد، بجاست که ساز و کاری برای سر و سامان دادن به امور خدام مساجد کشور خصوصا تأمین حقوق و بیمه خدماتی ـ درمانی آنان، طراحی و تدوین و تصویب گردد که بتوانند عزتمندانه امرار معاش نمایند و به شغل دیگری نیندیشند تا از این رهگذر وظایف خویش را نسبت به مسجد به نحو مطلوبی انجام دهند.

ی) حتی الامکان متأهل بودن خادم.

شیوه انتخاب خادم

در بیشتر مساجد کشور ایران، خادم مسجد معمولاً با هماهنگی هیأت امنا و امام جماعت انتخاب می شود. بدین صورت که پس از شناسایی شخص، نامبرده به مدیریت مسجد معرفی می شود و مدیریت مسجد، سوابق نامبرده را جهت طرح در هیأت امنا مسجد به امام جماعت (رئیس هیأت أُمنا) تحویل می نماید. پس از تصویب هیأت أمنا حکم نامبرده توسط مدیریت مسجد صادر خواهد شد؛ و با توجیه نمودن او نسبت به وظایفش و واگذاری کلید مسجد به او، رسماً کار خود را شروع می کند و در قبال خدماتش، هزینه ای برایش در نظر گرفته می شود. این هزینه تاکنون از سوی مؤمنان و نمازگزاران تأمین می گردد؛ مثلاً به این صورت که یکی از هیأت امنا پس از نماز عشاء در میان صفوف نمازگراران اقدام به جمع آوری هدایا می نماید. اما بهتر است از محل درآمد موقوفات مسجد حقوق خادم تأمین شود؛ زیرا مساجد زیر نظر اداره اوقاف و امور خیریه قرار دارند. بدین روی، اگر حقوق خادمان مساجد نیز از آنجا تأمین گردد می توانند با ذوق و شوق بیشتری فعالیت نمایند. تقاضای حقوق و وجهی برای خادم از طریق کمک های مردم در بین نمازها یا پس از نماز عشاء ، کار پسندیده ای نیست و به شخصیت و جایگاه اجتماعی او و حتی خانواده اش لطمه و آسیب می رساند.

آثار خدمت گزاری به مسجد

برخی از پاداش ها و فضائل بی شماری که به یک خادم نمونه اعطا می شود، ذکر شد. اما به دلیل آن که خادم از پیش از اذان و برنامه های عبادی ـ  فرهنگی مسجد تا پایان آنها در مسجد حضور دارد، از بهره های فراوان دنیوی و اخروی که برای اهل مسجد در قرآن مجید و روایات وارد شده است، برخوردار خواهد شد.

برخی از آن فوائد و بهره های دنیوی و اخروی عبارتند از:

  1. ثواب گام برداشتن به سوی مسجد: خداوند در قرآن کریم می فرماید: «و آنچه را از پیش فرستاده اند، و تمام آثار آنها را می نویسیم».[26] در شأن نزول و تفسیر این آیه آمده است که : مراد، همان آثار و قدم هایی است که به سوی مسجد برداشته می شود.[27] پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)  در روایتی فرمود: «مَنْ مَشَى إِلَى مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدِ اللَّهِ فَلَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ خَطَاهَا حَتَّى یَرْجِعَ إِلَى مَنْزِلِهِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ مُحِیَ عَنْهُ عَشْرُ سَیِّئَاتٍ وَ رُفِعَ لَهُ عَشْرُ دَرَجَاتٍ»[28] هر کسی که به سوی مسجدی از مساجد خدا روانه شود، برای هرگامی که بر می دارد (تا وقتی که به منزلش برگردد) ده حسنه برای او نوشته شده و ده گناه از او آمرزیده و ده درجه بر درجاتش افزوده می شود. و اما اگر به قصد حضور در نماز جماعت قدم بردارد، می فرماید:«وَ مَنْ مَشَى إِلَى مَسْجِدٍ یَطْلُبُ فِیهِ الْجَمَاعَةَ کَانَ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ سَبْعُونَ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ یُرْفَعُ لَهُ مِنَ الدَّرَجَاتِ مِثْلُ ذَلِکَ فَإِنْ مَاتَ وَ هُوَ عَلَى ذَلِکَ وَکَّلَ اللَّهُ بِهِ سَبْعِینَ أَلْفَ مَلَکٍ یَعُودُونَهُ فِی قَبْرِهِ وَ یُبَشِّرُونَهُ وَ یُؤْنِسُونَهُ فِی وَحْدَتِهِ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ حَتَّى یُبْعَثَ.»
  2. خانه ای در بهشت: پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)  فرمود: «من اخرج أذی من المسجد بنی الله بیتاً فی الجنۀ»[29]

هر کس چیزی را که موجب آزار و اذیت مردم است، از مسجد بیرون ببرد، خداوند خانه ای در بهشت برایش بنا می کند.

  1.  سلامت جسم در قبر و ممانعت از تاریکی قبر: رسول اعظم(صلی الله علیه و آله وسلم)  فرمود: «مَنْ أَحَبَّ أَنْ لَا تَأْکُلَهُ الدِّیدَانُ تَحْتَ الْأَرْضِ فَلْیَکْنُسِ الْمَسَاجِدَ وَ مَنْ أَحَبَّ أَنْ لَا یُظْلَمَ لَحْدُهُ فَلْیُنَوِّرِ الْمَسَاجِد»[30] هر که دوست دارد بدنش در قبر پوسیده  نشود و قبرش تاریک نباشد، مساجد را روشن نگه دارد.
  2. مؤمن بودن: پیامبر گرامی(صلی الله علیه و آله وسلم)  فرمود: «إِذَا رَأَیْتُمُ الرَّجُلَ یَعْتَادُ الْمَسَاجِدَ فَاشْهَدُوا لَهُ بِالْإِیمَانِ لِأَنَّ اللَّهَ یَقُولُ إِنَّما یَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّه­»[31] هنگامی که دیدید مردی بر رفت و آمد به مسجد مداومت دارد، او را مؤمن بگمارید.»
  3. نجات از آتش سوزان: رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم)  فرمود: «در قیامت دستور داده می شود برخی مردان را به سوی آتش ببرند. خداوند عزوجل، به مالک (نگهبان دوزخ) می فرماید: بگو به آتش که قدمهای آنان را نسوزان، زیرا آنان به سوی مساجد گام بر می داشتند.»[32]
  4. فوائد هشت گانه: امیرالمؤمنین (علیه السلام) در بیانی فرمود: کسی که همواره به مسجد (برای اقامه نماز و غیره) رفت و آمد می کند، یکی از این هشت فایده به او می رسد:

الف: یافتن رفیق نیک.

ب: فراگیری علم و دانش جدید و سودمند.

ج: عقاید خود را با دلیل و برهان، محکم و استوار می سازد.

د: شنیدن سخنی که او را به سوی نیکی رهنمون می سازد.

هـ: رحمتی از خداوند که منتظرش باشد.

و: سخنی که او را از بدی باز دارد.

ز: گناهی که در اثر خوف و خشیت آن را ترک کند.

ی: گناهی را از روی شرم و حیا ترک کند.[33]

 

کتابــــــنامه

قرآن کریم.

  1. اسدالغابة، ابن اثیر، انتشارت اسماعیلیان، تهران
  2. الامالی، شیخ صدوق(ره)، کتابخانه اسلامیه، 1362
  3. بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، چ دوم، 1403 هـ 1983م، موسسة الوفاء، بیروت، لبنان.
  4. تاریخ پیامبر اسلام، محمد ابراهیم آیتی، دانشگاه تهران، چ پنجم، 1366.
  5. تفسیرالقرآن العظیم (تفسیر ابن کثیر)، اسماعیل بن کثیر القرشی الدمشقی، 1412ق، دارالمعرفة، بیروت
  6. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعی از دانشمندان، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1361، چ اول، 1380.
  7. تفسیر نور، محسن قرائتی، چاپ اول، 1374، موسسه در راه حق.
  8. تفسیر نورالثقلین، الشیخ عبدعلی بن جمعه العروسی الحویزی، چ چهارم 1412 هـ، قم، موسسه اسماعیلیان، 1373.
  9. الجامع لاحکام القرآن (تفسیر القرطبی)، محمدبن احمد الانصاری القرطبی، چاپ 1405، موسسة التاریخ العربی، بیروت.
  10. رساله توضیح المسائل، امام خمینی(ره)
  11. السنن ابن ماجه، محمد بن یزید القزوینی، دارالفکر، بیروت
  12. سنن الکبری، احمد بن الحسین بن علی البیهقی، دارالفکر، بیروت.
  13. صحیح البخاری، محمد ابن اسماعیل البخاری، دارالفکر، بیروت.
  14. صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج النیسابوری، دارالفکر، بیروت
  15. العروة الوثقی، السید الیزدی(ره)، چاپ دوم، 1409هـ، مؤسسة الاعلمی، بیروت.
  16. علل الشرایع، شیخ صدوق(ره)، حیدریه نجف، 1386هـ، 1966م.
  17. الکافی، الشیخ الکلینی، چ دوم، 1388هـ. مطبعة حیدری، دارالکتب الاسلامیة آخوندی.
  18. کنزالعمال، المتقی الهندی، موسسة الرسالة، بیروت، لبنان.
  19. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن الحسن الطبرسی، چ اول 1415ق، موسسة الاعلمی، بیروت.
  20. مستدرک الوسائل ومستنبط المسائل، المحقق النوری الطبرسی، چ اول، 1048 هـ، موسسة آل البیت لاحیاء التراث.
  21. مسجد نهاد عبادت و ستاد ولایت، حسن رهبری، تبریز، 1382.
  22. مکارم الاخلاق، ابی نصرالحسن بن الفضل الطبرسی، دارالکتب الاسلامیه، 1376.
  23. من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق(ره)، چ دوم، 1404ه.ق، جامعة المدرسین.
  24. میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری، چ اول، دارالحدیث.
  25. المیزان فی تفسیرالقرآن، علامه سیدمحمدحسین طباطبائی(ره)، ، موسسةالنشرالاسلامی التابعة لجامعة المدرسین بقم المشرفه.
  26. ناسخ التواریخ زندگانی پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) محمد تقی لسان الملک سپهر، نشر اساطیر، چ اول، 1380.
  27. نهج الفصاحه، مجموعه کلمات قصار حضرت رسول(صلی الله علیه وآله وسلم) ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، جاویدان، چ هفدهم، 1362.
  28. وسائل الشیعة (تفصیل وسائل الشیعه، آل البیت)، الحر العاملی، چ دوم، 1414 هـ، موسسة آل البیت(علیهم السلام)، لاحیاء التراث، مهر، قم.
  29. وضعیت بهداشتی مسجد، ماهنامه دینی فرهنگی و اجتماعی مسجد، شماره 73، سال دوازدهم، دی 1382.

 

پی نوشت ها:


[1] - توبه: 19.

[2] - ر.ک: سید محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج9، ص 215/ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج7، ص 321/ تفسیر قرطبی، ج7، ص 91/ تفسیر ابن کثیر، ج2، ص 355.

[3] - ر.ک: ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج7، ص 321.

[4] - محمد ابراهیم آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، چ پنجم، تهران دانشگاه تهران، ص 26-27/ محمد تقی لسان الملک سپهر، ناسخ التواریخ زندگی پیامبر(ص)، اساطیر، 1380، ص 62-63.

[5] - بقره: 125.

[6] - انفال: 34/ حج 26.

[7] - ر.ک: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج1، ص 256-257.

[8] - ر.ک: سید محمد حسین طباطبائی، پیشین، ج1، ص 281/ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج1، ص 382/ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیشین، ج1، ص 449.

[9] - نهج الفصاحه، ح71، صحیح مسلم، ج2، ص 132/ السنن الکبری، ج3، ص 65.

[10] - شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج1، ص 239، ح 720/ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص 297.

[11] - کنزالعمال، ج7، ص 652، ح 20745.

[12] - شیخ صدوق، علل الشرائع، ج2، ص 47/ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج5، ص 199، ح 6324.

[13] - محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمة، ج 4، ص 33.

[14] - بقره، 125/ حج 26.

[15] - محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج5، ص 340/ شیخ حر عاملی، بپیشین، ج2، ص 205، ح 1931، باب 15.

[16] - من لایحضر الفقیه، ج1، ص 233، ح 700/ شیخ صدوق الامالی، ص 591.

[17] مستدرک الوسائل، ج3، ص 385، ح 3847، ب 24.

[18] - همان، ج 3، ص 385، ح 3846.

[19] - صحیح بخاری، ج1، ص 118/ سنن ابی داود، ج2، ص 80/ ابن اثیر، اسدالغابه، ج5، ص 617 و 640.

[20] - امام خمینی(ره)، توضیح المسائل، م 912.

[21] - بقره: 125/ حج: 26/ توبه: 107و 108.

[22] - شیخ صدوق، پیشین، ص 46-47.

[23] - نهج الفصاحه، ح 3161.

[24] - اعراف: 31.

[25] - مستدرک الوسائل، ج3، ص 226، ح 3438.

[26] - یس: 12.

[27] - ر.ک. تفسیر قرطبی، ج15، ص 12/ تفسیر المیزان، ج 17، ص 69- 70.

[28] - وسائل الشیعه، ج 5، ص 201، ح 6328، ب4/ صحیح مسلم، ج5، ص 168.

[29] - کنزالعمال، ج7، ص 649، ح 20726/ سنن ابن ماجه، ج 1، ص 248، ح 757.

[30] - مستدرک الوسائل، ج3، ص 385، ح 3847/ بحار الانوار، ج83، ص 377.

[31] - مستدرک الوسائل، ج3، ص 362، ح 3786.

[32] - شیخ صدوق، علل الشرائع، ج2، ص 466.

[33] - من لایحضره الفقیه، ج1، ص 237، ح 713.