گروه : مسجد و مامومین
شماره : 113
تاریخ : چهار شنبه, 11 تیر 1399
ساعت : 11:33:58
عوامل و موانع جذب مردم به ویژه جوانان و نوجوانان به مسجد

 چکیده

مکتب تربیتى اسلام از امتیازى بس بزرگ بهره دارد و آن ساختن الگوهاى تربیتى مبتنى بر اصول مکتب است.

   در اسلام، هم انسان ایده آل و هم جامعه ى ایده آل هر دو مُحَقّق شده اند. در تاریخ اسلام، مساجد یگانه مکان عبادت نبود، بل نخستین مرکز تعلیم و تربیت مسلمانان نیز به شمار مى آمد.

   مساجد عبارت از محل هایى است که مسلمانان در آنجا به عبادت و پرستش خدا مى پردازند.

   لغت دیگر براى مسجد کلمه ى «جامع» است که از کلمه جمع شدن مشتق شده است، لذا مسجد علاوه بر محل عبادت، همیشه به صورت مرکزى براى اجتماعات تعبیه شده است.

   هم چنین مسجد فقط مکان عبادت نیست و به طور جامع محلى براى مقاصد آموزشى مطرح بوده است و به مرور زمان مرکز سازماندهى و برنامه ریزى امور مسلمین و به عنوان کانون فعالیت هاى فرهنگى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى، قضایى و غیره محسوب شده است.

   کارکردهاى پرفراز و نشیب طول تاریخ مسجد را مى توان این گونه دسته بندى کرد: کارکردهاى اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى، سیاسى
و عبادى.

   امروزه با توجه به تخصصى شدن جامعه، بخش اعظم این کارکردها از قبیل کارکردهاى اجتماعى، سیاسى و اقتصادى برعهده نهادهاى تخصصى گذاشته شده است.

   در تعریف جدید از کارکردهاى مسجد در باره ى جوانان مى توان به موارد زیر اشاره کرد:

   1 ـ کارکرد آموزشى که با راه اندازى کلاس هاى آموزشى در رشته هاى گوناگون درصدد تحقق آن هستند.

   2 ـ کارکرد تفریحى در چارچوب برگزارى اردوهاى سیاحتى و زیارتى.

   3 ـ کارکرد دینى با برگزارى مراسم گوناگون مذهبى.

   مساجد در کنار کارکردهاى معنوى، سیاسى و فرهنگى متناسب با شرایط هر دوره و در حد توان خود خدمات اقتصادى و رفاهى نیز داشته اند.

   بعضى از خدمات مذکور شکل دائمى و مستمر داشته اند.

   کارکردهایى را معمولاً کارکردهاى پنهان مى نامند. مثلاً مساجد در ارضاى نیاز به تعلق یا نیاز به مورد علاقه و تأیید و احترام دیگران بودن، کارکرد دارند.

   از همین روست که گفته مى شود مساجد در ارضاى نیاز تعلق، نقشى مهم ایفا مى کنند.

     1 ـ مقطعى بودن بعضى از نیازهایى که مسجد در دوره ى رونق خود پاسخ گوى آنها بوده است.

   2 ـ تغییر در تعادل نیازى یا ارزشى مردم به گونه اى که در برابر نیازهاى متعالى و جمعى که مسجد عهده دار پاسخ گویى به آنها بوده است، احساس کمبود نمى کرده اند.

   3 ـ ترجیح مردم به ارضاى نیازهاى فرهنگى، معنوى، سیاسى و رفاهى خود به طریقى غیر از حضور در مسجد به علت توانایى هاى مسجد یا پیدایى نهادها و سازمان هاى جانشین.

   در دوره هاى خاصى مساجد پاسخ گوى نیازهایى بوده اند که اکنون یا آن نیازها رفع شده اند، یا میزان آنها کاهش یافته است.

   بالا رفتن سطح انتظار اگر انگیزه هاى متعالى و جمعى را به سود انگیزه هاى رفاهى ضعیف مى نماید، فرقى با پدیده فقر ندارد.

   پدیده هاى دیگرى مانند هجوم فرهنگى بیگانگان و نارسایى هاى موجود در عملکرد نهادهاى فرهنگى و تبلیغى نیز در تغییر تعادل نیازى و ارزشى افراد مؤثر بوده.

   دگرگونى در شیوه ى ارضاى نیازهایى که مسجد عهده دار آنها بوده است، موجب کاهش حضور آنها در مسجد خواهد بود که منشأ ترجیح مذکور دو چیز است:

   ـ پیدایى سازمان هاى جاى گزین؛

   ـ کاهش توان کارکردى مسجد و رفع آن.

   کارگزاران بسیارى از مساجد و به ویژه ائمه جماعات از توانایى ها و شایستگى هایى که لازمه ایفاى مسؤولیت شان بوده است.

   آگاهى به مقتضیات زمان است.

   با اجراى سخنرانى ها و برنامه هاى یکنواخت و فاقد نوآورى، بى التفاتى به پاسخ گویى اصولى به پرستش ها و ابهامات، دخیل دانستن آنها در فعالیت ها و تصمیم گیرى ها، نبود سعه ى صدر، بلندنظرى و جامع نگرى در میان بسیارى از کارگزاران مساجد. رفتارى احترام آمیز و بزرگوارانه داشته باشند. کارگزاران مسجد باید از دامن زدن به اختلافاتى که میان گروه ها و جناح معتقد به اسلام و نظام وجود دارد پرهیز کند.

   با تنگ نظرى ها، گروه بازى ها و بى درایتى ها، رفتارهاى حاکى از فقدان صداقت، ناخالصى و بى تقوایى،

   مسجد نمونه

   ابعاد فرهنگى مسجد نمونه

   افزودن جاذبه ى مسجد و برگزارى اردوهاى سیاحتى مؤثرترین عامل در افزایش توان کارکردى مسجد، یارى خواستن از امامان جماعت شایسته،
کارآمد، با خلوص ارتباط صمیمى با گروه ها مردم و آشنا به شیوه هاى مؤثر تبلیغ است.

مکتب تربیتى اسلام از امتیازى بس بزرگ بهره مند است و آن ساختن الگوهاى تربیتى مبتنى بر اصول مکتب است. یعنى مکتب مجسمى که هم در بعد فردى و هم در بعد اجتماعى کمال پیدا کرده است. در اسلام هم انسان ایده آل و هم جامعه ى ایده آل هر دو محقَقَ شده اند. در تاریخ اسلام، مساجد فقط جاى عبادت نبود، بل نخستین مرکز تعلیم و تربیت مسلمانان نیز به شمار مى آمد، از این رو در زمان حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله قسمت هایى از قرآن که به صورت هاى متفرق نوشته مى شود در مسجد ضبط مى گردید تا همواره مورد استفاده مسلمانان و اهل علم قرار بگیرد.

 

مقدمه

کلمه ى مسجد در زبان عربى از سجده کردن گرفته شده است که در عبادت و نماز، از براى احترام به خدا سجده و تعظیم مى کنند. به این ترتیب مساجد عبارت از محل هایى است که مسلمانان در آنجا به عبادت و پرستش خدا مى پردازند، قرآن مى گوید:

    «مساجد محل هایى هستند که خدا به احداث آنها اجازه داده تا نام او در  آن مساجد بیان شود».

     عموما تمامى ادیان مکانى ویژه براى نیایش با خداى خود تعریف کرده اند، نظیر کلیسا در دین مسیح و آتشکده در دین زرتشت، معبد در آئین بودا و غیره واژه ى دیگر براى مسجد کلمه ى «جامع» است که از کلمه ى جمع شدن مشتق شده است، لذا مسجد علاوه بر محل عبادت، همیشه به عنوان مرکزى براى اجتماعات به کار رفته است که مسلمانان در آنجا براى منظورهایى غیر از عبادت نیز جمع آمده اند که حتى در زمان پیامبر صلى الله علیه و آله مساجد علاوه بر وظیفه مرکزیت مذهبى، محلى براى امور سیاسى نیز بود. علاوه براین، مساجد به صورت محلى براى قضاوت و دادخواهى، بحث هاى عمومى و استراحت مسافران و بینوایان نیز مورد استفاده قرار مى گرفت و به یک چهار دیوارى و محراب ختم نمى شد و نهایتا مسجد فقط جاى عبادت نبود، بل به طور جامع محلى براى مقاصد آموزشى مطرح بوده و به مرور زمان مرکز سازماندهى و برنامه ریزى امور مسلمین و بعنوان کانون فعالیت هاى فرهنگى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى، قضایى و نظایر آن محسوب شده است و چون مسجد یکى از نهادهاى اجتماعى است بر اثر مرور زمان و با توجه به تغییرات سریع اجتماعى و سیاسى و فرهنگى کارکردهاى این نهاد، تغییر و تحول پیدا کرده است.

     مخصوصا بعد از انقلاب اسلامى ایران مسجد مهم ترین نهاد براى سخنرانى هاى سیاسى و براى تجمع و هدایت و سازماندهى مردم و از میان نهادهاى اجتماعى، مسجد مهم ترین نقش را در پیروزى انقلاب اسلامى ایران داشت و پس از انقلاب هم مسجد در عین حال که نقش مذهبى و عبادى خود را حفظ کرده است، کارکرد سیاسى مانند برگزارى انتخابات، تشکیل جلسات شوراهاى محله و راى گیرى براى انتخابات گوناگون مانند انتخاب هیات امنا و شوراى محله که در کل، محل حضور مردم بوده است.

     پس از پیروزى انقلاب اسلامى و روى کار آمدن حکومت دینى توجه به این آموزه از اصلى ترین برنامه هاى حکومت بوده است. بخصوص که مسئولان جامعه مى خواستند جوانانى با هویت دینى قوى پرورش دهند. توجه به عمران مساجد دو چندان گردید و از نظر کمى توسعه ى مساجد روز افزون شد، هر چند تمامى محلات شهرها داراى مسجد بود.

 

کارکردهاى گوناگون مسجد در طول تاریخ

کارکردهاى پر فراز و نشیب مسجد را در طول تاریخ مى توان این گونه دسته بندى کرد: کاردهاى اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى، سیاسى و عبادى. هر یک از این کارکردها، ایفاگر نقش هاى گوناگون و متنوعى بوده است به طورى که در کارکرد فرهنگى مسجد مى توان به نقش آموزشى مسجد و نیز نقش آن در تعالى هنر و تمدن اسلامى اشاره کرد. همچنین در کارکرد اجتماعى مسجد مى توان به نقش مسجد در اجتماعى شدن افراد و توسعه ى ارتباطات میان فردى و نیز در بحث کارکرد سیاسى مى توان به نقش فعال مساجد در دوره انقلاب و جنگ تحمیلى اشاره کرد.

     امروزه با توجه به تخصصى شدن جامعه، بخش اعظم این کارکردها، از قبیل کارکردهاى اجتماعى، سیاسى و اقتصادى بر عهده نهادهاى تخصصى گذاشته شده است. با وجود این مسؤولان جامعه به منظور فعال و پویا نگه داشتن این نهاد مذهبى کارکردهاى جدیدى براى آن تعریف کرده اند، در این تعریف آنان جوانان که را در قالب طبقه اى به لحاظ شمار و کمیت،
جمعیت جامعه را تشکیل مى دهند، به عنوان آینده سازان جامعه هدف برنامه هاى خویش قرار داده اند. به این ترتیب در تعریف جدید از کارکردهاى مسجد در باره ى جوانان مى توان به موارد زیر اشاره کرد:

     1 ـ کارکرد آموزشى که با برگزارى کلاس هاى آموزشى در رشته هاى گوناگون درصدد تحقق آن هستند.

     2 ـ کارکرد تفریحى در چارچوب برگزارى اردوهاى سیاحتى و زیارتى.

     3 ـ کارکرد دینى با برگزارى مراسم گوناگون مذهبى.

     با توجه به این کارکردها و جایگاه و ارزش مسجد به عنوان نمادى از اسلام، به بررسى نگرش جوانان به مسجد مى پردازیم. البته در یک تعریف ساده نگرش عبارت است از حالات عاطفى مثبت یا منفى به یک موضوع[1] در تعریفى دیگر نگرش این گونه توصیف شده است: ما نسبت به اشیا و اندیشه ها نظریات خاصى داریم که ناشى از اطلاع ما از آنها درخصوص آنها و تمایل ما به اجراى عملى در باره ى آنهاست. این گونه نظر غالبا حتى تعیین کننده ى شیوه ى برخورد ما با آن اشیا، اماکن، افراد یا اندیشه هاست.

کارکردهاى مساجد در دوره ى رونق

دوره اى که با عنوان رونق مسجد از آن یاد مى شود، از دوره هاى درخشانى است که رابطه ى متقابل مذکور، در آن به شایستگى در خور تشخیص است. در این دوره با اشاعه ى بینش سیاسى و اجتماعى در میان روحانیون و گردانندگان مساجد و ورود آن ها به بعضى از فعالیت هاى سیاسى و فرهنگى، افراد جدیدى که عمدتا از طبقه ى جوان بودند، به سوى مسجد جذب و از فضاى معنوى مسجد، متأثر شدند. از سوى دیگر باورهاى عمیق مذهبى و انگیزه هاى پاک معنوى که در آن زمان روندى رو به رشد داشت، پشتوانه اى بزرگ براى شکل گیرى حرکتى عظیم و انقلابى بود.

 

1 ـ کارکرد معنوى

برگزارى نماز جماعت، جلسات وعظ و غیره.

     ایفاى کارکرد معنوى مسجد، ضمن این که جریانى مستقل و پایدار به شمار مى آید، با سایر تحولات و کارکردهاى مسجد در ارتباط متقابل بوده است. به این معنا که از یک سو، تقویت انگیزه هاى معنوى، پشتوانه و ذخیره ى عظیمى براى پیشبرد نهضت ها و انقلاب ها در مواقع مقتضى بوده است[2] و از سوى دیگر، همگام با افزایش فعالیت هاى سیاسى، اجتماعى و فرهنگى مسجد، کارکرد معنوى آن نیز تقویت مى شده است.

 

2 ـ کارکرد سیاسى

به علت نفوذ گسترده ى اسلام در جامعه ى ما، بسیارى از حرکتى هاى سیاسى و اجتماعى در طول تاریخ، از طریق تشکل هاى غیررسمى در مساجد و سایر محافل مذهبى صورت مى گرفته است. مساجد در دوره هاى گوناگون همواره پایگاه هاى مطلوبى جهت انواع فعالیت هاى سیاسى محسوب مى شده اند. در دوره رونق، کارکرد و فعالیت سیاسى مساجد، در نقطه اوج خود قرار داشت.

     در دوره ى پس از پیروزى انقلاب، مساجد پایگاه سیاسى و سنگر مبارزه بودند. در مراحل مقدماتى یعنى تا قبل از 1365 ش فعالیت هاى سیاسى در مساجد غالبا به شکل غیرعلنى و مخفیانه صورت مى گرفت.

     پس از پیروزى انقلاب، فعالیت هاى سیاسى در مساجد، به دو شکل عمده صورت مى گرفت: نخست، دعوت از شخصیت هاى مبارز و سابقه دار سیاسى براى سخنرانى و برگزارى جلسات بحث و مناظره، و دیگرى، فعالیت هاى سیاسى و احیانا نظامى برضدّ گروهک ها و دشمنان انقلاب، مساجد در بسیارى از مواقع پایگاه حزبى غیررسمى و طبیعى در مقابل سایر حزب هاى و دسته ها بودند. در دوره ى جنگ هشت ساله نیز، مساجد با اعزام نیروهاى بسیجى و تهیه ى نیازمندى هاى جبهه ها مهم ترین پایگاه پشتیبانى جنگ محسوب مى شدند.

     برپایى جلسات سخنرانى و بحث و مناظره درباره ى مسائل انقلاب نیز، عده زیادى از مردم را به سوى مساجد جذب مى کرد. اغلب جوانان با شرکت در این گونه مجامع، هم وفادارى و پاى بندى خود را به انقلاب نشان مى دادند و هم از آخرین اطلاعات و تحلیل ها درباره گذشته، حال و آینده انقلاب مطلع مى شدند.

 

3 ـ کارکرد فرهنگى

مراد از کارکرد فرهنگى، نقشى است که مساجد در جهت افزایش آگاهى ها و بینش هاى مردم، در زمینه هاى گوناگون مذهبى ایفا مى کنند. این کارکرد به دو شیوه اجرا مى شود:

     نخست شیوه ى سنتى که ضمن برنامه هاى وعظ و خطابه و عزادارى، جلسات قرآن و نظایر آن معارف و احکام واخلاق اسلامى نیز تعلیم داده مى شود.

     دوم: شیوه ى جدید که ارتقاى بینش هاى مذهبى از طریق تشکیل کلاس هاى معارف و طرح سلسله مباحث منظم در باره ى موضوعات متنوع اسلامى، تشکیل گروه هاى پژوهشى، تأسیس کتابخانه و نوارخانه، برگزارى مسابقات و نمایشگاه هاى کتاب و جز آن صورت مى گیرد. در شیوه ى دوم مخاطبان عمدتا از قشر جوان هستند و اجراى آن در مقایسه با شیوه ى اول، مستلزم تلاش هاى بیشترى، هم از جانب مجریان و هم از جانب مخاطبان است و رواج شیوه ى دوم، به دوره اى مربوط مى شود که از یک سو عده اى چشم گیرى از جوانان متعلق به خانواده هاى مذهبى وارد دبیرستان ها و دانشگاه ها شدند و از سوى دیگر اشاعه ى بینش هاى سیاسى و اجتماعى در محافل مذهبى، موجب شده بود که متفکران مذهبى حوزه و دانشگاه، اسلام را دینى زنده و حیات بخش معرفى کنند.

     طبقه ى تحصیل کرده ى مسلمان در چنان شرایطى مى توانست با سربلندى و افتخار، خود را وابسته و معتقد به اسلام معرفى کند و پیوسته در جست و جوى زوایاى کم تر شناخته شده ى این مکتب باشد. این طبقه در چنین فضایى، مساجد و کتابخانه هاى آن را محیط مناسبى براى فعالیت هاى فرهنگى تشخیص داد. در این دوره علاقه و گرایش جوانان به مطالعه و پژوهش درباره مسائل عقیدتى، اخلاقى، تفسیر، سیره و تاریخ اسلام، مناظرات میان ادیان و مذاهب و مکاتب و به ویژه مسائل اقتصادى، سیاسى، حقوقى و اجتماعى از دیدگاه اسلام پیوسته رو به تزاید بود. این حرکت فرهنگى که حدودا از سال هاى آخر دهه ى چهل شمسى آغاز شد، در مساجدى که امامان جماعت آن ها از چهره هاى برجسته ى فرهنگى به شمار مى آمدند، نمایان تر بود این شور و اشتیاق در اوایل پیروزى انقلاب نیز به شکلى گسترده مشاهده مى شد.

 

4 ـ کارکرد اقتصادى و رفاهى

مساجد در کنار کارکردهاى معنوى، سیاسى و فرهنگى، متناسب با شرایط هر دوره و در حد توان خود، خدمات اقتصادى و رفاهى نیز داشته اند. این خدمات هم به علت آن که وظیفه اى دینى و اخلاقى در جهت حل مشکلات مردم محسوب مى شد و هم از آن رو که وسیله اى براى جذب بیشتر افراد از جمله جوانان و نوجوانان به مساجد به شمار مى آمده اند، صورت مى گرفته است. بعضى از خدمات مذکور شکل دائمى و مستمر داشته اند، مانند فعالیت صندوق هاى قرض الحسنه، تأسیس درمانگاه هاى خیریه، تأسیس شرکت هاى تعاونى محلى یا اجراى برنامه هاى تفریحى و ورزشى و تشکیل کلاس هاى هنرى براى جوانان، اما بعضى از این خدمات به سبب نیازهاى مقطعى به صورت موقت عرضه شده اند.

     در کنار خدمات و کارکردهاى رفاهى مذکور که گردانندگان مساجد آن را آگاهانه و برنامه ریزى شده عرضه مى کرده اند، مساجد، کارکردهاى رفاهى دیگرى نیز داشته اند که لزوما آگاهانه و برنامه ریزى شده نبوده اند. چنین کارکردهایى را معمولا کارکردهاى پنهان مى نامند. مثلاً مساجد در ارضاى نیاز تعلّق (relatedness need) یا نیاز به مورد علاقه و تأیید و احترام دیگران بودن، کارکرد نیکویى دارند. کسانى که در مساجد جمع مى شوند نوع خاص از گروه را تشکیل مى دهند که از جهت عقیده و مسلک و ارزش ها و گرایش ها با هم مشترک اند و میان آنها همبستگى وجود دارد، پس فردى که در مسجد حاضر مى شود خود را در میان جمعى مى بیند که «خودى» هستند؛ و رفتار و حرکات شان حاکى از علاقه، تأیید و احترام آنان به ایشان است؛ به همین جهت، نوعى رضاى خاطر در خود احساس مى کند و از همین روست که گفته مى شود مساجد در ارضاى نیاز تعلق، نقشى مهم ایفا مى کنند.

     «مالینوفسکى» این گونه نیازها را که نتیجه ى تلاش ها، تجربه ها و آگاهى هاى فزاینده بشرى و توسعه ى زندگى اجتماعى است، «نیازهاى ثانوى فرهنگى» مى نامد، که برخلاف محدودیت نیازهاى اولیه، این دسته از نیازها بسیار متعدد و متنوع و پیوسته در حال رشد هستند. یعنى دقیقا به موازات تحولات اجتماعى در عرصه هاى علمى، فرهنگى، سیاسى، اقتصادى و غیره این گونه نیازها هم ایجاد مى شوند و توسعه مى یابند.

     تبیین پدیده ها براساس نیازها باید تحت ضوابط و شرایطى ویژه صورت گیرد. باید توجه کرد که پدیده هاى مورد تبیین ممکن است از نوع رفتار و شیوه عمل یا از نوع سازمان و مؤسسه باشد، در هر دو مورد باید ببینیم که آن شیوه عمل یا آن سازمان، به چه نیازهایى پاسخ مى دهد، به عبارت دیگر، وجود چه نیازهایى در رواج آن شیوه ى عمل یا در پیدایى و بقاى آن سازمان
یا جایگاه مؤثر بوده است.

     در این جا صراحتا مى توان گفت که ما منکر این نیستیم که بعضى از پدیده هاى اجتماعى، نیازهاى خاصى را پاسخ مى دهند، بدون این که عاملان و افراد مشارکت کنند. نیاز مذکور را احساس مى کنند، بدون آنکه به گونه اى آگاهانه در ایجاد یا بقاى آن پدیده مشارکت داشته باشند بر عکس، معتقدیم که بسیارى از پدیده هاى اجتماعى کارکردهاى مفیدى دارند که نمى توان کارکردها را به انگیزه ى آگاهانه ى مشارکت کنندگان نسبت داد.

 

علل کاهش حضور مردم در مساجد

در تبیین پدیده ى کاهش حضور مردم در مساجد، از یک سو با کارکردهاى مسجد به مثابه سازمانى اجتماعى مواجه ایم و از سوى دیگر با انسان هاى کنش گرى که با توجه به نیازهاى خود درباره ى حضور یا غیبت در مسجد تصمیم مى گیرند.

     بر این مبنا کاهش حضور مردم در مسجد را به سه عامل کلى مى توان مربوط دانست:

     1) مقطعى بودن بعضى از نیازهایى که مسجد در دوره ى رونق خود پاسخ گوى آن ها بوده است.

     2) تغییر در تعادل نیازى یا ارزشى مردم به گونه اى که در برابر نیازهاى متعالى و جمعى که مسجد عهده دار پاسخ گویى به آن ها بوده است، احساس کمبود نمى کرده اند.

     3) ترجیح مردم به ارضاى نیازهاى فرهنگى، معنوى، سیاسى و رفاهى خود به طریقى غیر از حضور در مسجد به علت. توانایى هاى مسجد یا پیدایى نهادها و سازمان هاى جایگزین.

     با توجه به جایگاه خطیر مسجد در طول تاریخ اسلام و نقش ویژه ى آن در انقلاب، کیفیت و کمیت حضور مردم در مساجد، از دیدگاه مسئولان نظام اسلامى و به طور کلى هر انسان متعهد و وفادار به اسلام و انقلاب، مسئله اى بسیار اساسى تلقى مى شود. آن چه انتظار مى رود این است که جوانان حضورى فعال، انبوه و متراکم در مساجد و فعالیت هاى متنوع آن داشته باشند. اما مشاهدات تجربى، اظهارات گردانندگان امور مساجد و مصاحبه هاى اکتشافى اولیه با تنى چند از مردم عادى و بعضى از افراد فعال در مساجد نشان داد که حضور مردم در مساجد، در قیاس با سال هاى شکل گیرى انقلاب (57 ـ 56) و نیز سال هاى پس از پیروزى انقلاب (60 ـ 58) کاهش یافته است.

     بنابراین فعال یا غیرفعال بودن مساجد، هم به کارکردهایى که این سازمان در روند فعالیت تاریخى خود بر عهده داشته بستگى دارد و هم به انتخاب ها و ترجیحات مردم و مبناى ارزشى آن انتخاب ها و ترجیحات.

     الگوى نظرى دیدگاه مالینوفسکى براین اساس استوار است که پدیده هاى اجتماعى باید به اعتبار نیازهاى زیستى فردى و نیازهاى ثانوى فرهنگى تبیین شوند.[3]

     منظور از نیازهاى زیستى فردى، نیازهاى اولیه اى است که خاستگاه آن ها، ویژگى هاى طبیعى انسان و ترکیبات خاص جسمى و روحى اوست. مانند نیاز به آب، غذا، امنیت، احترام، نیازهاى جنسى و غیره بشر براى تامین این نیازها از بدو خلقت تاکنون همواره تلاش کرده و با استفاده از نیروى فکر و تخیل، پیوسته در پى راه هایى براى ارضاى بهتر و آسان تر این نیازها بوده است اما خود این تلاش ها و تجربه هاى جمعى براى کشف ابزارها و شیوه هاى نوعى زندگى، به خلق نیازهاى جدید نیز منجر شده اند.

 

جامعه و تعادل نیازى

تعادل نیازى در هر فرد بر مبناى تجارب و رویدادهاى ویژه ى زندگى او و نیز متأثر از محیط اجتماعى و فرهنگى که در آن قرار دارد، شکل مى گیرد و متحول مى شود. تغییر در تعادل نیازى به آرامى صورت مى گیرد، به همین علت مى توان ثبات نسبى را در آن مشاهده نمود. آن چه در این بحث مورد نظر است، آن دسته از عوامل اجتماعى است که بر تعادل نیازى اثر مى گذارد و تغییراتى در آن پدید مى آورد.

     در هر جامعه نهادهاى اجتماعى کننده اى مانند خانواده، مدرسه محیط هاى شغلى رسانه هاى جمعى و نظر آن فعال اند وجود دارند که از طریق آگاه سازى و تبلیغ یا مجازات و تشویق، تعادل نیازى را تحت تاثیر قرار مى دهند و رتبه و جایگاه هر یک از نیازها یا ارزش ها را که در جهت آن از نظر این نهادها مطلوب است، دگرگون مى کنند. همچنین عملکرد نخبگان جامعه و گروه هاى مرجع در عرصه هاى گوناگون زندگى اجتماعى، نمایشى از تعادل نیازى آنهاست و از آن جا که سایر طبقات تا حد زیادى متأثر از این طبقه هستند، در این زمینه نیز تحت تأثیر واقع مى شوند. به علاوه ساخت عینى جامعه، یعنى شرایط و موقعیت هاى گوناگون اجتماعى نیز امکان دارد که بر تعادل نیازى مؤثر باشد پدیده هاى اجتماعى، به تحول در نیازها و تحول نیازها به ساخت عینى یا ذهنى جامعه ارجاع مى گردد.

مقطعى بودن بعضى از نیازها و کارکردها در دوره دوم

مى توان گفت که کاهش حضور مردم در مساجد تا اندازه اى به این علت بوده است که در دوره هاى خاصى، مساجد پاسخ گوى نیازهایى بوده اند که اکنون یا آن نیازها رفع شده اند یا میزان آن ها کاهش یافته است. وقتى یک پدیده معلول نیاز معینى باشد، با از میان رفتن آن علت پدیده ى منبعث از آن نیز از میان خواهد رفت.

     اندکى پس از پیروزى انقلاب توطئه هاى عظیمى به صورت فعالیت هاى سیاسى و گاه درگیرى هاى مسلحانه برضد انقلاب شکل گرفت. حساس ترین و پر خطرترین این دسیسه ها تجاوز عراق به ایران و اشغال بخشى از مناطق مرزى بود. این توطئه چینى ها که احتمال داشت اساس انقلاب را به خطر اندازد، براى مردم فداکارى که در راه پیشرد انقلاب ایثارگرى ها و جان فشانى ها کرده بودند ضرورتى مقطعى و نیاز جمعى فورى پدید آورد: دفع و سرکوبى این توطئه ها و پاسدارى از دست آوردهاى انقلاب» در این جا نیز مساجد، پایگاه بزرگ دینى و مردمى براى چنین تلاش مقدسى بودند.

     از جمله کارکردهاى مقطعى مساجد، برقرارى امنیت و آرامش روانى در مواقع خطیر و بحرانى بود. حضور مردم در مساجد در روزهاى اوج انقلاب و چه در دوره هاى بحرانى پس از آن[4] فقط به منظور پیشبرد یا حفظ انقلاب نبود، بل این حضور یا بخشى از انگیزه هاى این حضور با کارکرد مساجد در برقرارى تعادل روانى و ارضاى نیاز به امنیت نیز ارتباط داشت. افزایش حضور در مساجد به هنگام بحران ها و آشفتگى هاى سیاسى در کشورهاى دیگر نیز تجربه شده است؛ از جمله در باره ى پاکستان گفته شده است که «حضور مردم در مساجد براى برپایى نمازهاى روزانه در زمان جنگ با هند در سال 1965 م به دو برابر رسیده است».[5] با سپرى شدن دوره هاى خطر و بحران و بى ثباتى، این کارکرد مساجد و انگیزه هاى مرتبط با آن نیز منتفى شد.

 

تغییر در تعادل نیازى

اگر مساجد بتوانند پاسخ گوى بعضى از نیازهاى مردم باشند، اما آن نیازها در تعادل نیازى مردم جایگاهى مهم نداشته باشد، ایفاى آن کارکرد، اثر مهمى در استقبال و حضور مردم نخواهد داشت. به نظر مى رسد که بخشى از علل کاهش حضور مردم در مساجد را مى توان از این زاویه مشاهده کرد. پیش تر گفته شد که کارکردهاى معنوى، سیاسى، فرهنگى، اقتصادى و رفاهى مساجد، پاسخ گوى نیازهاى متعالى، جمعى و رفاهى بوده است. بحث کنونى ما به کارکردهاى معنوى، سیاسى و فرهنگى مساجد که پاسخ گوى نیازهاى متعادلى و جمعى هستند، اختصاص دارد.

     اگر در دوره ى رکود، شاهد کاهش نسبى حضور مردم در مساجد بوده ایم، بخشى از علل این پدیده را باید در کاهش اهمیت نسبى نیازهاى متعالى و جمعى در تعادل نیازى یا تعادل ارزشى عده اى از افراد جست وجو کنیم. از نظر این گونه افراد فعالیت هاى معطوف به اهداف رفاهى، نظیر اشتغال به کارى درآمدزا، رفتن به گردش و تفریح و شب نشینى، مشاهده ى برنامه هاى جذاب تلویزیون ویدئو و سینما در مقایسه با کنش هایى مانند شرکت در نماز جماعت، گوش دادن به سخنرانى با مضمون اخلاقى یا اعتقادى، مراودت با نیاکان یا شرکت در فعالیت هاى اجتماعى مساجد، با ارزش تر تلقى مى شده است.

     این عوامل به خارج از حیطه ى مسجد مربوط مى شود و در واقع، تأثیر جامعه ى کل را بر تعادل نیازى و ارزشى افراد و سپس بر میزان حضور آن ها در مساجد آشکار مى سازد.

 

فاصله واقعیت ها و آرمان ها

اگر پس از پیروزى اولیه انقلاب، جامعه همچنان به گونه اى محسوس به سوى هدف ها و آرمان هاى از قبل تعیین شده پیش مى رفت، نشان از دلبستگى و اشتیاق مردم به اهداف و آرمان هاى مذکور با همان شدت و قوت روزهاى نخستین داشت، اشتیاقى که موجب مى شد براى تحقق اهداف جمعى از اهداف رفاهى خود چشم بپوشند، اما به موازات دور شدن واقعیت هاى جامعه از آن اهداف و آرمان ها بدیهى است که علاقه و اعتقاد مردم نیز به آن اهداف وایده آل ها به تدریج کاهش خواهد یافت و علایق رفاهى به جاى آن ها تقویت گردد.

     انتظار مردم پس از آن همه تلاش ها و ایثارگرى ها این بود که با پیروزى انقلاب معیارها، ارزش ها، شعائر و سایر مظاهر اسلامى در کلمه ارکان و اجزاى حکومت و به طور کلى در سطح جامعه حاکم گردد. آن ها آرزو داشتند که در جامعه ى پس از انقلاب، مواردى از قبیل ظلم و حق
کشى و فساد اخلاقى و نظایر آن، ریشه کن شود یا به کم ترین حد ممکن تنزل یابد و جامعه ى انقلابى با مصون ماندن از آفت هاى مذکور، به سوى رشد و شکوفایى و توسعه ى همه جانبه حرکت کند و نمونه ى مطلوبى از جامعه ى سالم و مترقى را در معرض دید توده هاى مسلمان سراسر دنیا قرار دهد.

     اگرچه اقدامات اصلاحى بسیارى صورت گرفت، اما به تدریج مواردى از نابسامانى ها و انحرافات مذکور در جامعه ظاهر شد و نهایتا آن چه تحقق یافت با انتظارات مردم، فاصله ى چشم گیرى داشت.

     در شرایطى که افراد به اهداف و نیازهاى جمعى علاقه و کششى ندارند، هیچ یک از فعالیت هاى مسجد که در جهت ایفاى کارکرد سیاسى خویش و حفاظت از انقلاب و پیشبرد اهداف نظام انجام مى دهد، نظیر برپایى جلسات سخنرانى، مناظره، میزگرد، پاسخ به پرسش هاى مردم با شرکت مسؤولان، تشکیل شوراهاى محلى جهت انعکاس معضلات مردم و پى گیرى روند آن فعالیت هاى عمرانى و فرهنگى، تأثیرى فراوان بر جلب آنها به سوى مسجد و حضور در آن نخواهد داشت.

 

فقر و افزایش سطح انتظار از زندگى

افرادى که در تهیه ى حداقل امکانات زندگى به هر علتى با مشکل مواجه هستند، معمولاً همه ى ظرفیت و توان خود را در امور معیشتى به کار مى گیرند و حتى گاه ناگزیرند دو یا سه شغل داشته باشند. از آن جا که بخش اعظم نگرانى و دل مشغولى این افراد معطوف به نیازهاى رفاهى است، اعتناى کمترى به نیازهاى متعالى و جمعى نشان مى دهند. البته این سخن هرگز به این معنا نیست که همه ى افرادى که در شرایط فقر و تنگدستى به سر مى برند، علاقه ى خود را به ارزش هاى متعالى و جمعى از دست مى دهند، بل تأکید بر این نکته است که حتى در شرایط فقر و تنگدستى نیز مى توان با تمهیدات اجرایى و تبلیغى خاص، تعادل نیازى افراد را به طور نسبى حفظ کرد و مانع از بى توجهى آنها به نیازهاى متعالى و جمعى شد.

     البته عامل دیگرى که مانع از دلبستگى به ارزش ها و نیازهاى متعالى و جمعى است، افزایش سطح انتظار مردم از زندگى است. به عبارت دیگر، گاه افراد به رغم نداشتن مشکلات معیشتى، صرفا به علت بالا بودن سطح انتظاراتشان از زندگى، همه ى نیرو و تلاش خود را براى دست یابى به سطح مطلوب زندگى از نظر خویش به کار مى برند.

     بالا رفتن سطح انتظار اگرچه با مسئله ى فقر متفاوت است، اما از این جهت که افکار، علایق و تلاش هاى انسان را عمدتا به نیازهاى رفاهى معطوف مى کند و انگیزه هاى متعالى و جمعى را به سود انگیزه هاى رفاهى ضعیف مى نماید، تفاوتى با پدیده ى فقر ندارد.

 

کم تحرکى نهادهاى فرهنگى و تبلیغى به موازات افزایش هجوم فرهنگى

پدیده هاى دیگرى مانند هجوم فرهنگى بیگانگان و نارسایى هاى موجود در عملکرد نهادهاى فرهنگى و تبلیغى نیز در تغییر تعادل نیازى و ارزشى افراد مؤثر بوده است. از جمله هدف هاى مهم هجوم فرهنگى که به شیوه هاى متنوع پى گیرى و اجرا مى شود، تضعیف ارزش هاى متعالى و جمعى و تقویت انگیزه ها و ارزش هاى رفاهى است؛ چرا که ارزش هاى متعالى و جمعى از عواملى اساسى شکل گیرى انقلاب اسلامى و استمرار آن تاکنون بوده است.

     انتظار این بوده است که نهادهاى تبلیغى و فرهنگى با به کارگیرى کارشناسان متخصص و متعهد و بهره گیرى از دست آوردهاى برخى از رشته هاى علمى مانند روان شناسى اجتماعى و جامعه شناسى ارتباطات و اتخاذ شیوه هاى علمى و کارآمد تبلیغى و فرهنگى، تعادل نیازى مردم را به سمتى هدایت کنند که نیازهاى متعادلى و جمعى تقویت گردد.

 

تغییر در شیوه ى ارضاى نیازها

دگرگونى در شیوه ى ارضاى نیازهایى که مسجد عهده دار آن بوده است و تمایل مردم به این که همه یا بخشى از آن نیازها را به طرق دیگرى تأمین کنند، موجب کاهش حضور آن ها در مسجد خواهد بود که منشأ ترجیح مذکور دو چیز است:

     ـ پیدایى سازمان هاى جایگزین

     اندکى پس از پیروزى انقلاب، در جامعه ى ما به تدریج نهادها، سازمان ها و مراکزى پدید آمدند که به تدریج جانشین مسجد در ایفاى بعضى از وظایف و کارکردهاى آن شدند. از آنجا که با ایجاد و شکل گیرى این سازمان ها و مراکز رفته رفته کارکردهاى مسجد، که خود عاملى مؤثر براى حضور جوانان در این مکان بود، کاهش یافت.

     تأسیس مراکزى مانند دفاتر و سازمان تبلیغات اسلامى و حوزه هاى جدید علوم دینى و راه اندازى نشریات مذهبى جدید، نهادها و مراکز فرهنگى دیگرى از قبیل مدارس، دانشگاه ها، صدا و سیما و مطبوعات نیز با تغییراتى که در اهداف، برنامه ها و شرح وظایف آن ها
پدید آمده بود، نقشى مؤثر در ارتقاى فرهنگ مذهبى برعهده گرفتند.این نهادها و مراکز که در سطح ملى یا منطقه اى فعالیت مى کردند، در قیاس با مساجد که قلمرو فعالیت شان عمدتا به یک محله محدود مى شد ـ از امکانات و مزایاى بیشتر و به ویژه از توان بالاترى جهت جذب نیروهاى فرهنگى کار آمد برخوردار بودند؛ لذا بسیارى از افرادى که به فراگیرى و پژوهش در معارف دینى علاقه داشتند و پیش از آن، عمدتا مسجد پاسخ گوى نیازهاى فرهنگى آن ها بود، ترجیح دادند که همه یا بخشى از نیازهاى خود را از طریق مراکز یاد شده تأمین نمایند.

     در مجموع مى توان گفت با توجه به این که کنش هاى انسان را غالبا انگیزه هاى متعددى حمایت مى کنند که از جهت اهمیت و قدرت برانگیزندگى با هم متفاوت اند، در صورت ضعیف شدن یک یا چند انگیزه، تمایل به اجراى آن کنش کاهش خواهد یافت. کنش حضور در مسجد نیز از همین قاعده پیروى مى کند، یعنى با سازمان هاى جانشین و انتقال کارکردهاى فرهنگى، سیاسى و رفاهى مساجد به آن ها تمایل افراد براى حضور در مسجد کاهش مى یابد.

 

علل کاهش توان کارکردى مسجد و رفع آن

کاهش توان کارکردى مساجد در جامعه ما عمدتا ناشى از این مسئله بوده است که مسؤولان و کارگزاران بسیارى از مساجد و به ویژه ائمه جماعات از توانایى ها و شایستگى هایى که لازمه ى ایفاى مسؤولیتشان بوده است، در حد مطلوب برخوردار نبوده اند.

     یکى از شرایط بسیار ضرورى جهت ایفاى مطلوب کارکردهاى معنوى، فرهنگى و سیاسى در مسجد، آگاهى به مقتضیات زمان است. کشف نیازها و مقتضیات هر زمان، فقط در پرتو هوشمندى و درگیرى نزدیک با واقعیت هاى زندگى و آشنایى با ویژگى هاى شخصیتى طبقات گوناگون به ویژه طبقه ى جوان و تحصیل کرده حاصل مى شود. با اجراى سخنرانى ها و برنامه هاى یکنواخت و فاقد نوآورى، نمى توان نیازهاى فرهنگى و فکرى مخاطبان را اشباع نمود، بل باید به نیازها و علایق متنوع مخاطبان و پرسش ها و ابهامات مذهبى که در اذهان آن ها جوانه مى زند به دقت توجه کرد. در دوره ى اخیر طبقات تحصیل کرده ى مذهبى بیش از سایر طبقات با پرسش هاى جدید رو به رو بوده اند که متأسفانه تاکنون مراکز دینى از جمله مساجد تلاش جدى و مناسبى براى پاسخ گویى اصولى به پرسش ها و ابهامات مذکور از خود نشان نداده اند. بسیارى از گردانندگان مساجد، توانایى و شرایط کافى براى ایفاى کارکرد سیاسى مسجد ندارند. در صورتى که مسجد مى تواند با آگاه ساختن جوانان در هر زمینه و دخیل کردن آنان در فعالیت ها و تصمیم گیرى ها و برقرارى پل ارتباطى میان مردم و مسؤولان، گام هایى مفید به منظور حل مشکلات مذکور بردارد، اما ایفاى چنین کارکردى مستلزم وجود افرادى است که مشکلات و اولویت هاى دوره خویش، موقعیت سیاسى و اجتماعى جامعه، شیوه هاى آگاه سازى مردم و جلب همکارى ایشان را به خوبى بشناسند. اما در حال حاضر شمار بسیار محدودى از کارگزاران مسجد چنین ویژگى هایى دارند.

     نبود سعه ى صدر، بلند نظرى و جامعه نگرى در میان بسیارى از کارگزاران مساجد از جمله دیگر عوامل موثر در کاهش توان کارکردى مسجد است. مسئولان مساجد به ویژه ائمه ى جماعت، جهت توفیق هر چه بیشتر باید با مخاطبان خود از جمله جوانان رفتارى احترام آمیز و بزرگوارانه داشته باشند و از هرگونه رفتار تند و تحقیرآمیز خصوصا با جوانان پرهیز کنند. همچنین مسجد باید پذیراى متدین و متعهد پویا و آشنا با سلیقه هاى فکرى و احیانا گرایش هاى سیاسى جوراجور باشد. کارگزاران مسجد باید از دامن زدن به اختلافاتى که میان گروه ها و جناح معتقد به اسلام و نظام بروز مى کند و ایجاد هرگونه درگیرى و تشنج به این علت که موجب هرز رفتن نیروها و امکانات و جلوگیرى از اقدامات سازنده مى شود، تا آن جا که امکان دارد پرهیز کنند. اما متأسفانه آنچه از ابتداى پیروزى انقلاب تاکنون شاهد بوده ایم، بعضى رفتارهاى خشونت بار و تحقیرآمیز همراه با تنگ نظرى ها، گروه بازى ها و بى درایتى ها بوده که سبب رانده شدن برخى از عوامل متعهد و ایجاد تنش و ستیزه و نهایتا تضعیف توان کارکردى مسجد شده است.

     به علاوه برخى عملکردهاى نامناسب و رفتارهاى حاکى از نداشتن صداقت، ناخالصى و بى تقوایى عده اى از گردانندگان مسجد و یا کسانى که مسجدى شناخته مى شوند، موجب شده تا به ارزش معنوى مسجد آسیب وارد آید و کفایت و صلاحیت آن نهاد در ایفاى مسؤولیت هایى که برعهده دارد؛ مورد تردید واقع شود و مردم از جمله جوانان حتى اگر انگیزه و علایق معنوى و فرهنگى داشته باشند، تمایلى به حضور در مسجد از خود نشان ندهند واین گونه نیازها را به طور انفرادى یا از طریق سازمان هاى جانشین ارضا کنند.

 

ویژگى هاى مسجد نمونه

     الف) ویژگى هاى عبادى مسجد نمونه برترین و اصیل ترین محفل براى عبادت و تقرب جستن به خداوند متعال.

     ب) ویژگى هاى تربیتى مسجد نمونه ـ مسجد گرد ملال و اندوه را از چهره ى جان بزداید ـ و شادمانى، نشاط و تکامل روحى را جانشین آن کند.

     ج) ویژگى هاى فرهنگى ـ آموزشى مسجد نمونه ـ پیش از پیدایش مدارس، مسجد یگانه مرکز مهم آموزش فرهنگ در کشورهاى اسلامى بوده است.

     د) ویژگى هاى اجتماعى، سیاسى مسجد نمونه مسجد در ارتباط با مسائل اساسى و بنیادین جامعه، نهادى مؤثر و داراى موضع است.

 

نکاتى چند در باره ى ابعاد فرهنگى مسجد نمونه

مسجد، کانون رایزنى و مشورت ـ مشورت و مراجعه به آراى عمومى در مسائل اجتماعى، نقشى به سزا در تکامل جامعه دارد و در جایگاه اصیل خویش محل رایزنى هاى سیاسى اجتماعى است.

    مسجد و تعاون اجتماعى: برپایى نماز جماعت در مساجد همکارى  وتعاون مسلمانان با تقوا برشمرده شده است.

    مسجد و احیاى ارزش ها: در مسجد منحصرا ارزش هاى حقیقى مطرح  است (ایثار، تقوا و جز آن).

    مسجد و وحدت اجتماعى: مسجد عامل اساسى سلامت و بقاى اصیل  وحدت و همدلى را در جامعه استوار مى کند.

    مسجد و پاسدارى از عدالت: مسجد اصیل ترین عاملى است که باید  به زیور عدالت آراسته باشد.

    مسجد و حکومت: مسجد همواره با حکومت هاى ناصالح و فاسد در  ستیز و مبارزه بوده است.

    مسجد و امر به معروف و نهى از منکر: مسجد پایگاه جوانمردى است  و در برابر تعرض به مقدسات دینى بر مى آشوبد و عرصه را بر متجاوزان به حریم دین تنگ مى کند.

 

نتیجه گیرى

عوامل مؤثر بر کاهش حضور در مساجد، تحت سه عنوان کلى: مقطعى بودن بعضى از نیازها، تغییر در تعادل نیازى و تغییر در شیوه ى ارضاى نیازها بررسى شد، عامل نخست یعنى مقطعى بودن نیازها اشاره به اختصاص آن ها به دوره اى معین دارد واین که نمى توان و نباید آن ها را به همان شکل سابق احیا کرد. همچنین بیانگر تأثیر نیازهاى ایجاد شده بر رونق مسجد به مثابه مناسب ترین سازمانى است که مى توانسته آن نیازها را پاسخگو باشد. بنابراین، بخشى از پدیده کاهش حضور مردم در مساجد عادى و بدیهى است و از آن گریزى نیست.

     عامل دوم یعنى تغییر در تعادل نیازى و تفوق نیازهاى رفاهى بر نیازهاى جمعى و متعالى خود متأثر از متغیرهاى کلان دیگرى است که به جامعه ى کل مربوط مى شود مانند فاصله ى واقعیت هاى جامعه با آرمان هاى پیشین مردم، فقر و افزایش سطح انتظار مردم از زندگى، و نهایتا کم تحرکى نهادهاى تبلیغى و ارشادى در تنظیم تعادل نیازى. این عامل نه فقط برکاهش حضور مردم در مساجد مؤثر بوده، بل بسیارى از جنبه هاى مهم حیات فرهنگى، سیاسى و اقتصادى آن ها را دستخوش تخریب کرده است؛ لذا ضرورى است با مداخله در متغیرهایى که موجب تغییر در تعادل نیازى و ارزشى مردم مى شوند، جهت گیرى این تعادل را به سوى برترى نسبى نیازها وارزش هاى جمعى و متعالى تغییر دهیم.

     عامل سوم یعنى تغییر در شیوه ى ارضاى نیازهاى ناشى از پیدایى سازمان هاى جانشین و کاهش توان کارکردى مسجد و در نتیجه افزایش تمایل مردم به تأمین نیازهاى جمعى و متعالى به شیوه اى غیر از حضور در مسجد است.

     آن بخش از کاهش حضور مردم در مساجد که به پیدایى سازمان هاى جانشین مربوط مى شود، بازتاب فرآیندى عادى است که همراه با پیچیده تر شدن جوامع بروز مى کند و موجبات هیچ گونه نگرانى را درباره ى این که چرا مردم نیازهاى غیررفاهى خود را از طریق دیگرى تأمین مى کنند، فراهم نمى آورد. لذا نباید به منظور افزایش حضور مردم در مساجد، سازمان هاى جانشین مانند مطبوعات، صدا و سیما، دانشگاه ها، حوزه هاى علمیه و نظایر آن را تضعیف نمود. اما بخشى از کاهش حضور مردم در مساجد که به کاهش توان کارکردى مساجد
ارتباط مى یابد، حاکى از خلاها و کاستى هایى است که باید در پى رفع آنها بود. بدیهى است براى نیل به هدف، مساجد باید فعالیت هاى فرهنگى و سیاسى خود را ارتقا دهند و بر جاذبه هاى آن بیفزایند. تشریح موضوعات فرهنگى مرتبط با نیازهاى عینى جامعه به کمک سخنرانان مذهبى، تمهید شرایط مناسب براى مطالعه، با برگزارى مناظره، میزگرد، سخنرانى و تشکیل کلاس هاى مناسب جهت بهره مندى مخاطبان عام و خاص و غیره فعالیت هایى است که برتوان کارکردى مسجد مى افزاید.

     افزودن جاذبه ى مسجد با توسل به شیوه هایى چون برگزارى کلاس هاى هنرى و علمى، تأسیس مکان هاى مناسب ورزشى، تنظیم برنامه هاى ویژه ى کوهنوردى و شنا، برگزارى اردوهاى سیاحتى و زیارتى، نمایش فیلم و تئاتر تأسیس مهد کودک در ساعات فعالیت مسجد، مراعات دقیق نظافت در مسجد و امثال آن ممکن خواهد بود، البته مؤثرترین عامل در افزایش توان کارکردى مسجد، یارى خواستن از امامان جماعت شایسته، کارآمد، با خلوص، فعال، خوش رفتار، متواضع، داراى سعه صدر و توانمند در برقرارى ارتباط صمیمى با طبقات جامعه و آشنا به شیوه هاى مؤثر تبلیغ است.

     نکته ى مهم در تقویت توان کارکردى مساجد، تمرکز بر ایفاى آن دسته از کارکردهایى است که از عهده ى سازمان هاى رقیب برنمى آید. براى مثال: رسانه هاى مکتوب و تصویرى به رغم پوشش فراگیرى که دارند، نمى توانند ارتباط چهره به چهره با مخاطبان خود برقرار کنند؛ اما مساجد با برخوردارى از این امتیاز مى توانند کار کردهاى منحصر به فرد و رقابت ناپذیر به ویژه در زمینه هاى تربیتى، داشته باشند.

     براى این که مسجد در قالب نهادى مهم و اجتماعى همیشه پایدار باشد باید از ابعاد گوناگون مانند امکانات کتابخانه اى و سالن مطالعه، سطح سواد و اطلاعات علمى امام جماعت و وضع بهداشت مسجد و امکاناتى مانند اینترنت و رایانه مجهز باشند تا بتوانند پاسخ گوى نسل جوان که حدودا 70 درصد جمعیت و زیر 30 سال هستند پاسخ گو باشد و در نتیجه موجب حفظ دوام و بقاى این نهاد گردد و نگرش مردم به ویژه جوانان و نوجوانان به مسجد را از ابعاد گوناگون افزایش دهد.

     در پایان باید گفت: مساجد بیش از پیش به نقش آفرینى و تحول سازى در سطوح جامعه، در ادوار گذشته پرداخته است که هر قدر این فعالیت ها و کارکردها از تنوع بیشترى برخوردار گردد، از زمینه ى جذابیت و اقبال بیشترى برخوردار خواهد بود و با استقبال گسترده ترى از سوى کلیه ى گروه هاى جامعه به ویژه جوان و نوجوان روبرو خواهد بود.

فهرست منابع

1 ـ نوبهار، رحیم، مسجد نمونه، انتشارات ستاد اقامه نماز 1375 ش .

2 ـ موظف رستمى، محمدعلى، آیین مسجد، جلد اول، انتشارات گویه 1381 ش .

3 ـ موظف رستمى، محمدعلى، آیین مسجد، جلد دوم انتشارات گویه 1381 ش .

4 ـ موظف رستمى، محمدعلى، آیین مسجد، جلد سوم، انتشارات گویه 1381 ش .

5 ـ مکى السباعى، محمد، «مترجم: شکوهى، على» نقش کتابخانه هاى مساجد در فرهنگ و تمدن اسلامى، گروه انتشارات: سازمان مدارک فرهنگى انقلاب اسلامى 1373 ش .

6 ـ «فصلنامه ى فرهنگى، اجتماعى و هنرى» دارالارشاد اردبیل، بهار 1384 ش .

7 ـ «فصلنامه ى فرهنگى، اجتماعى و هنرى» دارالارشاد اردبیل، تابستان 1383 ش .

8 ـ بهشتى، محمود سلامتى تن و روان، انتشارات پارسایان، 1379 ش .

 

پی نوشت ها:


[1]  .  گنجى: ص 92 ، 1380 ش .

[2]  .  در این حالت، کارکرد معنوى در خدمت کارکردهاى سیاسى و اجتماعى قرار مى گرفته است.

[3]  .  باتومور:  31 .

[4]  .  دوره جنگ و موشک باران و فعالیت تروریستى گروهک ها.

[5]  .  اطلاعات 2/9/1366 .