گروه : کارکردهای مسجد
شماره : 101
تاریخ : دو شنبه, 26 خرداد 1399
ساعت : 15:07:23
مسجد و بهداشت روان

فهرست  

چکیده مقاله  4

کلیات و مفاهیم   4

مقدمه      4

مسایل تحقیق   5

فرضیه تحقیق   5

 اهمیت و ضرورت بهداشت روانی 5

پیشینه موضوع    6

مفهوم شناسی  6

تعریف بهداشت و بهداشت روانی   6

ارتباط مسجد با بهداشت روان   7

 

بخش اول     8

نقش مسجد در بهداشت روان  8

 ارتباطات سه گانه   9  

 ارتباط با خویشتن   9

ارتباط با خداوند    11

ارتباط با هم نوعان و جامعه   12

 

بخش دوم   17

مهمترین عوامل بهداشت روانی در مسجد   17

 

بخش سوم    28

آسیبهای بهداشت روانی در مسجد    28

نتایج  تحقیق 30

 

چکیده مقاله

در این تحقیق توصیفی کتابخانه ای، نگارنده به بررسی و تبیین رابطه کمی و کیفی بهداشت روان با مسجد و نقش مسجد در بهداشت روان در افراد از منظر روانشناسی با استفاده از آیات و روایات پرداخته است.

مباحث این تحقیق در یک مقدمه و سه بخش تنظیم شده است که در مقدمه، تعریف بهداشت عمومی و بهداشت روانی و نیز ضرورت آن در عصر حاضر برای فرد و جامعه و ارتباط مسجد با بهداشت روان بیان شده است،و در بخش اول، ارتباطات سه گانه؛ یعنی ارتباط با خویشتن، با خداوند، و با هم نوعان و جامعه، از دیدگاه آیات و روایات مورد بررسی قرار گرفته و تبیین شده است؛ در بخش دوم، پنج عامل مهم از عوامل و اصول بهداشت روانی که نسبت به عوامل دیگر بیشترین ارتباط را با مسجد دارند و موجب فراهم شدن و ایجاد زمینه بهداشت روانی می باشند، مطرح شده است؛ که عبارتند از مناجات با خداوند، دوست داشتن خود و دیگران، نظم و سازماندهی در زندگی فردی و اجتماعی، وحدت و تعاون و توکل، که همه این عوامل زیر مجموعه یکی از ارتباطات سه گانه و از مصادیق آن به شمار می روند.

بخش سوم مقاله، به آسیب  های بهداشت روانی در مسجد اختصاص داده شده و مهمترین مصادیق آن که در قرآن و روایات تحت عنوان مکروهات و محرمات مسجد آمده مورد بررسی قرار گرفته و در یک جمع بندی بیان شده است که همگی آنها در یک مفهوم کلی با هم مشترک می باشند و آن این که تمامی آنها موجب اختلال در یکی از ارتباطات سه گانه می شوند و بهداشت روانی را در مسجد در معرض آسیب قرار می دهند.

 

کلیات و مفاهیم

مقدمه

انسان موجودی اجتماعی است و از نظر فطری، نیازمند روابط با دیگران می باشد؛ این ارتباط از بدو تولد تا آخرین لحظات حیات آدمی ادامه می یابد، ارتباط با دیگران دارای آثار و فوائد بسیاری است از جمله آنکه موجب شکوفائی استعدادهای درونی و رشد و تکامل انسان می گردد و آرامش و نشاط روحی را برای انسان به ارمغان می آورد؛ از این رو نداشتن ارتباط با دیگران و یا مناسب نبودن ارتباطات در زندگی، اختلالات روحی و روانی و حتی بیماریهای جسمی را بدنبال دارد، چنانکه در عصر حاضر که روابط انسانی دچار اختلال شده؛ مشاهده می کنیم که اکثر افراد جامعه به نحوی دچار مشکلات و عدم تعادل روحی و روانی هستند و از اضطراب و نگرانی و افسردگی رنج می برند؛ در حالی که اگر این نیاز طبیعی و فطری انسان به نحو مطلوب و مناسب تأمین و تنظیم و اصلاح گردد موجب سلامت فکر و بهداشت روان در فرد و جامعه می شود.

در این نوشتار تلاش شده است که انواع ارتباطات انسانی از منظر آیات و روایات مورد بررسی قرار گیرد و نقش بسیار مهم مسجد را در تحقق مطلوب و صحیح این ارتباطات بیان گردد.

 

 مسائل تحقیق

سوال اصلی:

1- مسجد چه نقشی در بهداشت روانی فرد و جامعه دارد؟

سوالات فرعی:

2- مهمترین عوامل بهداشت روانی در مسجد کدامند؟

3- آسیب های بهداشت روانی در مسجد کدامند؟

 

فرضیه های تحقیق:

  1. مسجد مهمترین مرکز و پایگاه عبادی و اجتماعی مسلمین است، که با توجه به کارکردها و ابعاد مختلف آن می تواند بیشترین نقش را در ایجاد بهداشت روانی فرد و جامعه در عصر حاضر- که هویت انسان، گمگشته شده و با وجود پیشرفت عظیم تکنولوژی، برای آسایش و رفاه بشر، همچنان خود را فاقد آرامش روانی می بیند – بعهده داشته باشد.
  2. بنابر آنچه که از آیات و روایات بدست می آید، شرکت در اجتماعات مسجد، از جمله عوامل مهم آرامش روحی و بهداشت روان است، از این رو، تشویق افراد به حضور در مسجد؛ هر چند دائمی و مستمر هم نباشد در تأمین بهداشت روانی به خصوص قشر جوان و نوجوان جامعه بسیار موثر است.
  3. پرهیز از محرمات و مکروهات مسجد، از جمله عواملی هستند که می توانند زمینه ساز هرچه بهتر فراهم شدن بهداشت روانی در مسجد گردند؛ زیرا باعث انگیزش ترک مکروهات و محرمات در سایر امور زندگی می گردد؛ از این رو رعایت نمودن وپرهیز از آنچه که به عنوان مکروهات و محرمات مسجد و سایر ابعاد زندگی در منابع اسلامی آمده است در بهداشت روان انسان نقش مهمی دارد.
  4.  تشویق والدین و مربیان در رفت و آمد جوانان و نوجوانان به مسجد و ایجاد زمینه های جذاب در مسجد و نیز پرهیز نمودن اولیای مسجد از اعمال و رفتاری که موجب طرد و گریزان شدن افراد از مسجد می گردد، همگی زمینه ساز بهداشت روانی برای اهل مسجد می باشد.

 

اهمیت و ضرورت بهداشت روانی

بهداشت روان در زندگی فردی و اجتماعی انسان نقش بسیار مهمی دارد؛ زیرا اگر فرد و جامعه از سلامت فکر و روان برخوردار نباشند نمی توانند در روابط خود با دیگران و حتی با خویشتن، تعامل منطقی و مناسبی بر قرار نمایند و این مسأله موجب به هم خوردن تعادل روحی و روانی انسان و اختلال در زندگی و غوطه ور شدن آدمی در رنج و اضطراب و افسردگی می گردد. اگر ما در زندگی خود و یا دیگران کمی دقت کنیم در می یابیم که بیشتر مشکلات روحی و حتی جسمی ما، مربوط به دیدگاه و برداشت و تعاملی است که ما در ارتباطات، از زندگی خود و دیگران داریم؛ «برخی از روانشناسان معتقدند که بیماری روانی در اصل ناشی از مشکلات مربوط به ارتباط نامناسب است»[1]؛ از این روی اصلاح روابط انسانی با خود و دیگران، مهمترین عامل نشاط و سلامت فکر و روح روان انسان می باشد.

انسان اگر از نعمت روان و روحیه سالم و متعادل بهره مند نباشد در هیچ کاری موفق نمی شود و هیچگاه به رفاه و آسایش و سعادت انسانی نمی رسد؛ با برخوردار بودن از سلامت فکر و روان است که انسان طعم زندگی و لذت حیات را درک می کند و درمسیر هدفی که برای آن خلق شده یعنی آرامش روحی و نفس مطمئنه در دنیا و رسیدن تؤام با آرامش وجدان به دار القرار در آخرت، حرکت خواهد کرد[2]

بهداشت روانی در جامعه به مثابه خاک است برای بذر، از این روی هر چقدر شرایط برای بذر بیشتر و مناسبتر فراهم شود بهتر رشد نموده و شکوفاتر می گردد.

پیشینه موضوع

با بررسی و تتبع در کتب و مقالات و نوشتارهایی که در زمینه کارکرد های مسجد ارائه شده؛ ، تنها یکی دو مقاله کوتاه در این زمینه نوشته شده است که تا حدودی به این موضوع پرداخته اند و نقش مسجد را، در آرامش و سلامت روان جامعه مورد بحث قرار داده اند[3] ؛ از این روی، ضرورت پرداختن به این موضوع مهم احساس می شد، هر چند مشکلاتی  همچون کمبود منابع در این زمینه وجود داشت ؛ اما به لطف و عنایت خداوند، مقاله ای هر چند کوتاه تهیه شد که گامی است برای محققین دیگر که در این زمینه تلاش بیشتری نموده و مقالاتی جامع تر و بهتر ارائه دهند.

 

مفهوم شناسی( تعریف بهداشت و بهداشت روانی)

1- بهداشت در لغت

بهداشت در لغت به معنای «نیکو نگاهداشتن»،«نگاهداری تندرستی» است که در زبان عربی به آن «حفظ الصحه» می گویند. و«بهداشت روانی» بخشی از بهداشت عمومی است که درباره حفظ سلامت روانی انسان بحث می کند[4].

 

2- بهداشت در اصطلاح

اما در اصطلاح دانشمندان علم روانشناسی، تعاریف متعددی برای بهداشت روانی ذکر شده است که نیازی به مطرح کردن همه آنها نمی باشد، از این روی تنها به ذکر چند مورد بسنده می شود:

کارشناسان سازمان بهداشت جهانی، سلامتی فکر و روان (بهداشت روانی) را اینچنین تعریف کرده اند:

«قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی بطور منطقی، عادلانه و مناسب»[5]

«بهداشت روانی علمی است که برای بهزیستی و رفاه اجتماعی که تمام زوایای زندگی از محیط خانه گرفته تا مدرسه، دانشگاه، محیط کار و مسجد و نظایر آن را در بر می گیرد» [6]

 

3- موضوع بهداشت روان

موضوع علم بهداشت روان، انسان است به لحاظ سلامت افکار، رفتار و کردار و نایل آمدن به ارزش ها و تکامل معنوی، مادی، فردی و اجتماعی که در خور یک انسان است.

 

ارتباط مسجد با بهداشت روان

رابطه مسجد با بهداشت روان را از دو جهت می توان تبیین نمود:

1- اساس بهداشت روان، به تنظیم و تعدیل و اصلاح ارتباطات است، ارتباط با دیگران و چگونگی آن، مهمترین نقش را در فراهم آوردن بهداشت روانی برای انسان ایفاء می کند؛ یعنی اگر ما بتوانیم ارتباطات انسانی را در فرد و جامعه اصلاح و تنظیم نمائیم؛ افراد آن جامعه از بالاترین درجه بهداشت روانی برخوردار خواهند بود.

 بنابر آنچه که از آیات و روایات بدست می آید؛ مساجد به عنوان پایگاه اجتماع و وحدت مسلمین، بهترین مکان و فضا برای تحقق ارتباطات سه گانه به نحو مطلوب می باشند، که در آینده به تبیین آن خواهیم پرداخت.

2- تمام روانشناسان معتقدند که یکی از عوامل مهم در آرامش و بهداشت روانِ انسان، محیط و فضائی است که در آن زندگی می کند و در آن حضور می یابد؛ یعنی محیط های مختلف از جهت جغرافیایی و شرایط آب و هوایی و مکانهای معنوی و عبادی مانند مسجد که برخوردار از سکون و سکوت و پاکی ظاهری و معنوی و زیبای های معماری و نقش ها و رنگهای آرامش بخش است در آرامش روحی و بهداشت روان انسان تأثیر به سزایی دارد؛ در این مقاله با بهره بردن از کلام وحی و گفتار معصومین (علیهم السلام) به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت.

 

بخش اول :

 نقش مسجد در بهداشت روان

ارتباط یکی از قدیمی ترین و در عین حال عالی ترین دستاورد ها ی بشر بوده است، ارتباط اساساً میان دو یا چند نفر اتفاق می افتد؛ و ما همه در طول روز با افراد مختلف و در مکانهای مختلف ارتباط بر قرار می کنیم، و این ارتباط به دلایل مختلفی می تواند تحقق پیدا کند؛ مانند ارتباطهای خانوادگی، شغلی و ارتباطات اجتماعی و طرح اختلاف عقاید و ایده ها و موارد مشابه دیگر که هر یک از انواع آن در سطوح مختلفی مانند سطح کلامی و غیر کلامی و یا ترکیبی از هر دو رخ می دهد؛ اما در هر حال، هیچ نوع ارتباطی جز به دلیل احساس نیاز شدید انسان، برای برقراری تعامل اجتماعی به وقوع نمی پیوندد؛ چرا که انسان موجودی اجتماعی است و از لوازم ضروری اجتماعی بودن انسان، ارتباط با دیگران است؛و رشد شخصیت و بهداشت روانی و جسمی ما با توانایی برقراری ارتباط، رابطه دارد؛ و یک فرد بدون تعامل با انسان های دیگر، انسان کاملی نخواهد بود؛ و هر شخصی از طریق ارتباط و گفتگوی خود با دیگران به بلوغ عقلانی و عاطفی و اجتماعی دست می یابد.

از منظر آیات و روایات برای انسان سه نوع ارتباط قابل تصور است:

  1. ارتباط با خویشتن، 2- ارتباط با خداوند، 3- ارتباط با هم نوع

«وَ قَالَ الصَّادِقُ(علیه السلام)أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى آدَمَ (علیه السلام):

 یَا آدَمُ إِنِّی أَجْمَعُ لَکَ الْخَیْرَ کُلَّهُ فِی أَرْبَعِ کَلِمَاتٍ وَاحِدَةٌ لِی وَ وَاحِدٌ لَکَ وَ وَاحِدَةٌ فِیمَا بَیْنِی وَ بَیْنَکَ وَ وَاحِدَةٌ فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ النَّاسِ فَأَمَّا الَّتِی لِی فَتَعْبُدُنِی وَ لَا تُشْرِکُ بِی شَیْئاً وَ أَمَّا الَّتِی لَکَ فَأُجَازِیکَ بِعَمَلِکَ أَحْوَجَ مَا تَکُونُ إِلَیْهِ وَ أَمَّا الَّتِی فِیمَا بَیْنِی وَ بَیْنَکَ فَعَلَیْکَ الدُّعَاءُ وَ عَلَیَّ الْإِجَابَةُ وَ أَمَّا الَّتِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَ النَّاسِ فَتَرْضَى لِلنَّاسِ مَا تَرْضَى لِنَفْسِکَ».[7]

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

«خداوند تبارک و تعالی به حضرت آدم (علیه السلام) وحی کرد، ای آدم، من تمام خوبیها را در چهار کلام برای تو جمع می کنم. یکی مربوط به من، یکی مربوط به تو و یکی در رابطه بین من و تو و دیگری در رابطه بین تو و مردم است؛ و اما آنچه که مربوط به من است این که مرا بپرستی و با من چیزی را شریک قرار ندهی و آن چه که مربوط به تو است این که ترا در مقابل رفتارت جزا می دهم در آن وقتی که بیشترین نیاز را به جزای عملت داری اما آنچه میان من و تو است، بر تو باد دعا و بر من اجابت کردن و آنچه بین تو و مردم است؛ برای مردم آنرا بخواه که برای خود می خواهی».

 در این روایت به طور کلی، سه نوع ارتباط مطرح شده است؛ که در اینجا به توضیح این ارتباطات سه گانه می پردازیم:

 

1. ارتباط با خویشتن

مقصود از رابطه انسان با خود چیست؟ مگر هر رابطه دو طرف ندارد؛ پس چگونه می توان از رابطه یک چیز با خودش سخن گفت؟ جواب این است که اگر ما بخواهیم به رابطه انسان با خودش قائل شویم باید نوعی تعدد وجوه و ابعاد را در انسان بپذیریم؛ در این صورت مقصود از رابطه انسان با خود روابطی است که میان ابعاد وجودی او بر قرار می شود؛ و از آشکارترین ابعاد وجودی انسان که از یکدیگر تمیز داده می شود نفس و بدن اوست. به عبارت دیگر رابطه انسان با خودش به این معنا است که خود را بشناسد، ارزش ها و استعدادهای بالقوه و خدادای خود را تشخیص دهد، هدف از خلقت و فلسفه وجودی خود را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد تا در نتیجه به قدر و قیمت واقعی گوهرِ وجود خویش، واقف گردد.

 

2. روابط انسان با خود در قرآن و روایات

هر کسی با تأمل در خویشتن می یابد که روابطی را در درون خود، با خود دارد، بنابر این، اصل وجود رابطه با خود، نیازمند اثبات نیست؛ ولی برای آن که، هم تصوری واضحتر از این رابطه پدید آید و هم تصدیق به وجود این رابطه از اطمینان بیشتری برخوردار باشد به ذکر چند نمونه از رابطه انسان با خود در آیات و روایات اشاره می کنیم:

روابط انسان با خود به طور کلی به دو دسته تقسیم می شود:

الف) روابط شناختی، ب) روابط عملی

«روابط شناختی»، مربوط به معرفت انسان به خویشتن و داوریهای او درباره خودش می باشد که در ادبیات گذشته از این رابطه به «معرفه النفس» یاد شده است.

قرآن کریم در این باره می فرماید:

(بَلِ الْإِنْسانُ عَلى‏ نَفْسِهِ بَصیرَةٌ ) [8]

بلکه انسان از وضع خود آگاه است.

و حضرت علی(علیه السلام) در روایتی می فرمایند:

«کَفَى بِالْمَرْءِ معرفه ان یَعْرِفُ نَفْسَه و کَفَى بِالْمَرْءِ جَهْلًا أَنْ یَجْهَلَ عُیُوبَ نَفْسِه‏»[9]

در دانش و آگاهی انسان، همین بس که خود را بشناسد و در نادانی انسان، همین بس که به عیوب خود جاهل باشد.

روابط عملی انسان با خویشتن، همه فعالیتهای او را در بر می گیرد، یعنی انسان در روابط خود با خویشتن، محیط و دیگران، در حقیقت به رابطه ی با خود تحقق می بخشد؛ هر چه با دیگران می کند در واقع با خود می کند.

قرآن کریم در این باره می فرماید:

 (فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ)[10]

انسان با آنچه که انجام می دهد با بر خود ستم می کند و یا بر خود احسان می ورزد.

ظلم بر خویشتن به هر طریقی که انجام گیرد به خسارت می انجامد و احسان به هر شیوه که باشد به سود و پیروزی که همان فلاح و رستگاری است منجر می شود. و در جای دیگر می فرماید:

 (إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها)[11]

اگر نیکی کنید به خود نیکی کرده اید و اگر بدی کنید به خود بدی کرده اید.

در روایتی که از امام صادق(علیه السلام) نقل شد، مضمون این دو آیه شریفه به صورت دیگری بیان شده است که خداوند به حضرت آدم(علیه السلام) فرمودند:

«ترا در مقابل رفتارت جزا می دهم در آن وقتی که بیشترین نیاز را به جزای عملت داری».

اما شناخت خود و ارتباط با خویشتن در واقع مقدمه ای است برای شناخت و ارتباط با خداوند متعال، چنانکه در روایت آمده است که

 (مَنْ عَرَفَ نفسه فقد عرف رَبه)[12]

کسی که خود را بشناسد و قدر و منزلت خود را دریابد به تحقیق خدایش را شناخته و به مقدار شناخت خود از شناخت خداوند بهرمند می گردد.

به بیان دیگر، شناخت خود و شناخت خداوند در عرض هم هستند نه در طول هم؛ یعنی به هر مقدار که خود را بشناسد و به خودشناسی برسد به همان نسبت به شناخت خداوند دست یافته است.

 

3. ارتباط با خداوند

هر انسانی نیازمند ارتباط با خداوند است و بدون ارتباط با خداوند نمی تواند به یک زندگی مطلوب و همراه با آرامش ادامه دهد، بخشی از این ارتباط به صورت تکوینی برای انسان و همه موجودات وجود دارد؛ یعنی انسان و همه موجودات عالم با خداوند متعال یک نوع ارتباط خاص دارند و همواره از فیض وجود الهی برخوردار می باشند؛ اما علاوه بر این ارتباط یک ارتباط دیگری که انسان می تواند با خالق خود داشته باشد و از آن بهرمند گردد؛ توجه انسان به این ارتباط است یعنی ذکر و یاد خداوند را در دل و جان خود زنده کند به گونه ای که حضور خداوند را در قلب و وجود خود احساس نماید، در این صورت است که مورد توجه خاص و یاد خداوند قرار می گیرد؛ چنانکه قرآن کریم به آن توصیه و سفارش نموده است:

(فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُم‏)[13]

 مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم،

ذکر و یاد خداوند در حدی از درجه و مقام قرار دارد که بزرگترین و والاترین عبادت یعنی نماز برای رسیدن به آن اقامه می شود[14] (أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی‏)[15]

 نماز را به پای دارید.تا یاد مرا زنده کنید.

سر منشأ و استمرار همه خوبیها، خیرها، زیبای ها روشنایی ها خداست؛ و ریشه همه بدیها و زشتی ها و تاریکی ها. بخاطر غفلت و دوری و از خداست؛[16] هر شخص و قوم و ملتی، به اندازه ارتباط و اتصال به خدای متعال از او رحمت و برکت و خیر و روشنایی می گیرند و به اندازه دوری و قطع ارتباطش با او از مواهب و مراحم خدای تعالی محروم می گردند[17]؛ و همه کتب آسمانی و آمدن رسل الهی. برای توجه دادن و ارتباط برقرار نمودن بین خداوند و بندگان او می باشد و این توجه و ارتباط است که برای بندگان، رحمت و سعادت و رستگاری را به ارمغان می آورد و این ارتباط و توجه چیزی نیست جز ذکر و یاد خداوند که کتاب و سنت به آن اهتمام داشته و به آن سفارش نموده  است و نتیجه این ارتباط، رسیدن به آرامش حقیقی و بهداشت روانی است همانطوری که قرآن کریم می فرماید:

(أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب‏)[18]

فقط با ذکر و یاد خداوند است که دلها آرام می گیرد.

و مهم ترین فلسفه وجودی مسجد، طبق بیان قرآن و روایات ذکر و یاد خداوند است، در این باره به آیات و روایاتی چند اشاره می شود:

(فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ (36) رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ) [19].

در خانه‌هائی (مانند معابد و مساجد و منازل انبیاء و اولیاء) خدا رخصت داده که آنجا رفعت یابد و در آن ذکر نام خدا برده شود و صبح و شام تسبیح و تنزیه ذات پاک او کنند * پاک مردانی که هیچ کسب و تجارتی آنان را از یاد خدا غافل نگرداند.

یکی از ویژگی هایی مسجد که در این آیه مطرح شده این است که مساجد محل و مکان ذکر و تسبیح خداوند متعال است. و نیز قرآن کریم در جای دیگر می فرماید:

(وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیراً.)[20]

مساجد مکانهایی هستند که در آن یاد خداوند فراوان برده می شود.

«بنیت المساجد لذکرالله و الصلاه» [21]

همانا مساجد برای ذکر و یاد خداوند و نماز ساخته شده‌اند.

از آیات و روایات استفاده می شود که نقش اولیه و بنیادین مسجد در اسلام، آن است که جایگاه ذکر و یاد حق باشد؛ به همین جهت است که ذکر و یاد خداوند از مهمترین آداب ورود و حضور در مسجد می باشد و قرآن کریم کسانی را که مانع ذکر خدا در مسجد می شوند جز ستمکاران معرفی نموده است.[22]

 

4. ارتباط با هم نوعان و جامعه

مهمترین قسم از اقسام ارتباطات، ارتباط با دیگران است؛ که در مراحل مختلف زندگی وجود دارد، مثل ارتباط با افراد خانواده و فامیل و بستگان و ارتباط با مدرسه و دانشگاه و ارتباط با جامعه و اجتماع؛ اما آنچه که مهم است و باید به آن توجه داشت این است که چگونگی این ارتباط برآیند دو ارتباط قبلی است؛ یعنی اگر کسی اصول بهداشت روانی را بکار گیرد و به جایگاه ارزشی وجود خود پی برد و با خصوصیات مثبت و ضعفها و محدودیت های خودآشنا گردد، و در ارتباط با خود موفق باشد؛ می تواند در ارتباط با خدای خود نیز ارتباطی آگاهانه و عاشقانه داشته باشد و قطعاً چنین فردی در ارتباط با دیگران و جامعه نیز موفق بوده و از آرامش و بهداشت روانی مناسب و مطلوبی برخوردار خواهد بود؛ اما ارتباط با دیگران از چند جهت ضروری و لازم است:

الف)- بر اساس بینش اسلامی، از جمله وظایف انسان مؤمن، ارتباط و پیوند با مردم است؛

 امام صادق (علیه السلام) در روایتی می فرمایند:

«خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَةً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا بَکَوْا عَلَیْکُمْ وَ إِنْ غِبْتُمْ حَنُّوا إِلَیْکُمْ»[23]

با مردم بیامیزید، در اجتماعشان شرکت کنید و آنها را در کارها یاری نمائید و از جامعه منزوی نشوید و کناره نگیرید.

ب)- یک فرد مسلمان در رابطه با دیگران، مسؤلیت و وظیفه دارد:

 

(الا کلهم راع و کلکم مسؤول عن رعیته)[24]

همه شما برای یکدیگر نگهبان و مسؤول هستید و در انجام این مسؤولیت ها همه باید تلاش کرده و یکدیگر را پشتیبان باشید.

چرا که قرآن می فرماید:

(کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاس‏)[25]

شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدیدار شده اید.

در اسلام همه مردم و افراد یک ملت نسبت به یکدیگر دارای حق و حقوقی هستند که امام سجاد (علیه السلام) در رساله حقوق آنها را بیان فرموده است. از جمله آنکه در جنبه ارتباط و معاشرت با دیگران می  فرماید:

«کَبِیرَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْوَالِدِ وَ صَغِیرَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْوَلَدِ وَ أَوْسَطَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْأَخ»[26]

پیران را بمنزله پدر خود، کوچکتران را بمنزله فرزندان خود و میانسالان را بمنزله برادران خود تصور کن.

و یکی از بهترین و مناسبترین مکانها جهت ارتباط سالم و سازنده که در بهداشت روانی انسان نقش اساسی دارد، مساجد می باشند، با حضور منظم و مستمر افراد در مسجد،حداقل یک یا دو وعده، جهت اقامه فریضه نماز، بین افراد یک ارتباط صمیمی و قلبی بر قرار می شود؛ چرا که همه با هم به سوی یک معبود سر به سجده می گذارند و از او مدد و یاری می جویند. و این وحدت و همدلی موجب آرامش روح و روان آنان می گردد.

قرآن کریم می فرماید: (ارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعین‏)[27]

با رکوع کنندگان رکوع کنید.

دو نکته از این آیه بدست می آید:

 یکی اینکه امر به اقامه نماز، به صورت جماعت شده است که لازمه آن ارتباط با دیگران است.

 نکته دیگر آنکه بهترین مکان برای برگزاری نماز جماعت، مسجد است که نتیجه این عبادت دسته جمعی و ارتباط، همدلی و صمیمیت و صفا و محبت و فراهم شدن بهداشت روح و روان افراد می باشد.

در رابطه با برقراری ارتباط با دیگران بیان این نکته ضروری است، که بسیاری از ما اطلاع کافی از روش برقراری یک ارتباط خوب، با دیگران را نداریم و در روابط خود با دیگران دچار مشکل می شویم. بسیاری از افراد همواره مشکل و مقصر اصلی در عدم موفقیت در ایجاد رابطه را، دیگران می دانند و حال آنکه برگشت نیمی از راز عدم موفقیت در یک ارتباط مؤثر و مطلوب، مربوط به خود ماست، نه دیگران. اگر ما هنر برقراری ارتباط با دیگران را بیاموزیم و از راز و رمز آن آگاهی یابیم، می توانیم بهترین ارتباط را با دیگران داشته باشیم و در نتیجه خود و دیگران از بهداشت روانی مطلوبی برخوردار باشیم

 در برقراری یک ارتباط موفق و مؤثر چهارعامل مهم در کنار عوامل دیگر نقش اساسی دا رند و زمینه را برای یک ارتباط خوب و موفق فراهم می کنند؛ که عبارتند از:

 

الف )- مدارا  و سازش با دیگران

یکی از خصوصیات مهم اخلاقی که در منابع اسلامی و سیره نبوی (صلی الله علیه و آله وسلم) و ائمه معصومین علیهم السلام بدان توصیه و سفارش شده است، و در برقراری ارتباط با دیگران نقش بسیار مهمی دارد مدارا و سازش با دیگران است ؛ یعنی انسان در رفتار و گفتار و اعمال خود، انعطاف پذیر و نرم خو باشد، در این زمینه به یک آیه و چند روایت اشاره می شود:

خداوند به پیامبرش حضرت موسی (علیه السلام) در برخورد با فرعون می فرماید:

(اذْهَبا إِلى‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‏ * فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى‏)[28]

ای موسی با برادرت به سوى فرعون بروید که طغیان کرده است. * و با او سخنى نرم گویید، شاید پند گیرد یا بترسد

در روایتی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) می فرمایند: «امرنی ربی بمداره الناس کما امرنی ربی باداء الفرائض»[29]

خداوند مرا به سازش با مردم توصیه نموده است؛ همان طور که به ادای واجبات سفارش کرده است.

و در روایت دیگر می فرماید: «مداره الناس نصف الایمان»[30]

نرمی و سازش با مردم نصف ایمان است.

 

ب)- تواضع و فروتنی

یکی دیگر از عوامل مهم در ایجاد یک رابطه موفق و موثر، داشتن صفت تواضع و فروتنی است، که در قرآن کریم، خداوند بهترین خلق خود را به تواضع امر نموده است و می فرماید:

(وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ)[31]

 ای پیامبر مومنینی که از تو پیروی می کنند دور خود جمع کن و پر و بال[محبت‏] لطف و رحمت و تواضع براى ایشان بگستران.

و همچنین در روایت آمده است که پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند:

هر گاه متواضعان امت مرا ببینید، شما هم در برابر آنان تواضع نمائید و در برابر متکبران، تکبر کنید تا باعث ذلت آنان شود.[32]

تواضع مومنین نسبت به یکدیگر، موجب اُنس و اُلفت بین آنان می گردد و نتیجه آن رسیدن به آرامش و ایجاد تعادل روحی و بهداشت روانی است؛ و یکی از بهترین مکانها برای تحقق این صفت پسندیده، مساجد می باشد که مومنین در هر شبانه روز، در آن حضور می یابند و با یکدیگر ارتباط بر قرار می کنند.

مسجد در پرورش خوی تواضع و فروتنی در افراد، دارای نقش بسزایی است؛ زیرا مسجد جایگاه حضور قشرهای گوناگون و به ویژه ضعیفان و مستمندان است و معمولاً آنان که با فقیران و قشرهای پایین جامعه همنشینی دارند از منش های تکبر آمیز بدور هستند.

 

ج)- احترام به شخصیت افراد

خود دوستی، ریشه در فطرت آدمی دارد و هر کس به مقتضای غریزه فطری، برای خودش احترام و شخصیت و ارزش ویژه ای قائل است از این روی در بر قراری یک ارتباط خوب و مطلوب، کسی موفق تر است که برای دیگران نیز، احترام و شخصیت قائل شود،که نتیجه آن چیزی نیست جز اینکه متقابلاً مورد احترام و توجه قرار خواهد گرفت و راحت تر می تواند با دیگران ارتباط صمیمی و دوستانه بر قرار نماید.

سیره معصومین (علیهم السلام) نیز چنین بوده است که در برخورد با افراد و اشخاص و حتی مخالفین خود، در گفتار و عمل، احترام و شخصیت آنان را حفظ می کردند و همین روش و برخورد آنان در بسیاری از موارد، موجب هدایت و آگاهی و حتی محبت عمیق آنان به اهل بیت علیهم السلام می گردید.

حال در مساجد، وقتی یک جوان یا نوجوان و یا کودکی، حضور پیدا می کند؛ اگر مورد احترام همه اهل مسجد اعم از امام جماعت، مومنین، خادم مسجد و سایر مجموعه های مسجد قرار گیرد، احساس بزرگی و شخصیت می کند و این برخورد، اولاً موجب جذب افراد به مسجد و ثانیاً زمینه ایجاد بهداشت روانی را برای افراد فراهم می آورد. در روایتی امام باقر(علیم السلام) می فرمایند:

کودکانی که در نماز جماعت شرکت می کنند از صفوف نماز جماعت خارج نکنید؛ بلکه آنان را (در میان بزرگسالان) پراکنده سازید.[33]

 

د- ابراز محبت  صادقانه

یکی از نیازهای روانی انسان، نیاز به محبت است؛ و این نیاز ابتدا، بوسیله پدر و مادر، سپس به وسیله برادر و خواهر و خویشان و بستگان و همسالان و همسر و فرزندان که با فرد در ارتباط هستند تأمین می گردد، در کنار این افراد هر کسی برای خود دوستانی دارد که با آنها در جامعه و محیطی که زندگی می کند در ارتباط است و نیازهای روحی و روانی خود را با معاشرت. و ارتباط با آنان تأمین می کند در منابع اسلامی سفارش زیادی به محبت و دوستی با برادران دینی شده است به حدی که دوست داشتن برادران دینی، جزء دینِ انسان شمرده شده است.[34] و همچنین سفارش شده است که دوستی و محبت خود را به برادر دینی خود ابراز نمائیم.[35]

اگر ابراز محبت و دوستی به دیگران، همراه با عمل انسان باشد تأثیر آن بیشتر خواهد بود، مثلاً با سلام و سبقت در آن، مصافحه و دست دادن، با چهره ای متبسم وگشاده با دیگران ملاقات کردن و جویای احوال یکدیگر بودن و مدد جویی و کمک رسانی در رفع مشکلات دیگران، همه موارد، از دوستی صادقانه در گفتار و رفتار حکایت می کنند.

یکی از مهمترین آثار محبت، ایجاد بهداشت روانی برای افراد است که سیره ائمه معصومین (علیهم السلام) به عنوان اُسوه و اُلگو[36]، نیز چنین بوده است؛ چنانکه در روایت آمده است که وقتی کودکان و نوجوانان به مسجد می آمدند پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) آنان را مورد استقبال و تکریم قرار می دادند تا جایی که روزی آن حضرت با اینکه بر بالای منبر برای مردم سخن می گفتند همین که دیدند امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) وارد مسجد شدند حضرت از منبر پایین آمدند و به استقبال آن دو کودک رفتند.[37]

اگر در مساجد، امام جماعت، خادم مسجد، و مؤمنین و نمازگزاران به گونه ای رفتار نمایند که چهار ویژگی بالا را داشته باشند یعنی در گفتار و عمل اهل مدارا و نرمی باشند و در برخورد با افراد مختلف از کودکان و نوجوانان تا جوانان و بزرگسالان و پیران، نهایت احترام و فروتنی را داشته باشند و برای آنها شخصیت و احترام ویژه قائل شوند و آنها را با اخلاق و محبت بسوی خود جذب کنند، می توان مساجد را به عنوان بهترین مکان آسایش روحی و روانی و فراهم کننده بهداشت روان انتخاب نمود.

 

بخش دوم

مهمترین عوامل بهداشت روانی در مسجد

برای تبیین تأثیر مسجد و نقش آن در فراهم شدن مناسب این ارتباطات که نتیجه آن تحقق بهداشت روانی است؛ لازم است که به توضیح مهمترین  عوامل بهداشت روانی در مسجد بپردازیم:

 

1- مناجات با خداوند

 یکی از مهمترین عوامل بهداشت روانی، راز و نیاز و نیایش با خداوند بی نیاز است؛ از دیدگاه بسیاری از روانشناسان و جامعه شناسان عبادت و نیایش موجب نگرش مثبت به زندگی و کاهش ناهنجاری ها می گردد.

هر کسی در دوران زندگانی اش و لو برای لحظاتی چند، در این جهان پر ازدحام، احساس غربت و تنهایی می کند و هیچ مونس و همدمی نمی تواند این غربت و وحشت زدگی را به اُنس و اُلفت مبدل سازد؛ مگر نیایش با آفریدگار مهربان.

و در هیچ یک از فعالیتهای روانی ما، پدیده ای را نمی توان نشان داد که از فعالیت روح به هنگام نیایش، عمیق تر و گسترده  تر باشد؛ درک و مشاعر ما و تحلیل و تفکر و وجدان ما همگی در حال نیایش درهم می آمیزد و اقیانوس جان را می شورانند، این هیجان و شورش آنچنان هماهنگ و با عظمت و جدی انجام می گیرد که نه تنها درون ما را از هر گونه آلودگی ها پاک می کند بلکه در این حال احساس می کنیم که روح ما، با گسترش بر همه هستی، روزگار هجرانش سر آمده و با ورود به جاذبیت کمال الهی به آرامش نهایی رسیده است.[38]

 

خداوند متعال در قرآن مجید با مهر آمیز ترین سخنان، آدمیان را به نیایش دعوت نموده است:

(وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی‏ وَ لْیُؤْمِنُوا بی‏ لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُون‏)[39]

و چون بندگان من از تو در باره‏ى من بپرسند، همانا من [به آنها] نزدیکم و دعاى دعا کننده را وقتى که مرا بخواند پاسخ مى‏دهم، پس آنها نیز دعوت مرا اجابت کنند و به من ایمان بیاورند، باشد که راه یابند.

 با تتبع در بررسی سیره عملی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) و معصومین (علیهم السلام) می بینیم که آنان به نیایش و راز و نیاز با خداوند اهتمام  ویژه ای داشته  اند و پیروان خود را نیز به ارتباط مستمر با خداوند سفارش می کردند؛ راز و نیاز با خداوند مصادیق متعددی دارد که از جمله آنها می توان به نماز، دعا، و اعتکاف و... اشاره نمود؛ در این زمینه به ذکر چند روایت می پردازیم:

 

- پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) در روایتی می فرمایند:

 هرگاه به مسجد وارد می‌شوید ننشینید، تا آنکه دو رکعت نماز بگزارید و در پی آن خداوند را بخوانید و بر پیامبر او و خاندانش درود بفرستید و به درگاه خداوند دعا کنید و نیاز خود را از او بخواهید.[40]

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) در هنگام برخورد با سختی ها به نماز پناه می برد[41].

- امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند:

«هرگاه حاجتی از خداوند دارم هنگام ظهر برای دعا به مسجد می‌روم.»[42]

- امام صادق(علیه السلام) در شبی از شبهای قدر با آنکه به سختی بیمار بود، دستور داد وی را با همان حال بیماری به مسجد ببرند تا در خانه خدا به دعا و عبادت بپردازد[43].

(وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ)[44]

از شکیبایی و نماز یاری بجوئید.

امام صادق(علیه السلام) هم به اصحابش توصیه و سفارش می فرمود که:

«چه چیز مانع می گردد که هر گاه بر یکی از شما غم و اندوهی از اندوه های دنیا عارض گردید، وضو بگیرد و به مسجد برود (به مکان نماز و سجدگاهش)، و دو رکعت نماز بخواند و برای رفع اندوه خود،خدا را بخواند، مگر نشنیده اید که خداوند فرموده است: «از شکیبایی و روزه و نماز یاری بجوئید»[45]

رابطه عاطفی که در حالت نماز و راز و نیاز بین انسان و خداوند بر قرار می شود روح و روان او را تقویت می بخشد و موجب آرامش وی می گردد.

مسجد، زیارتگاه انسان با خداست و کسی که به مسجد می رود زائر و مهمان خداست و خداوند از زائر خود به بهترین وجه پذیرایی می کند؛ امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند:

«بر شما باد که به مسجدها بیائید، آنها خانه‌های خدا در زمین هستند و هر کس پاکیزه به مسجد بیاید خداوند گناهانش را پاک گرداند و از جمله زائران خود بنویسد» [46]

و در روایت دیگری چنین آمده است که:

«خوشا به حال بنده ای که در خانه خود وضو می گیرد، آنگاه در خانه ام مرا زیارت کند، بی گمان زیارت شونده زائر خود را بزرگ می شمارد و او را مورد لطف قرار می دهد.»[47]

ارتباط با خداوند مهربان مناجات و راز و نیاز با او در هر مکان و زمانی، موجب آرامش و تعادل روحی و بهداشت روان انسان می گردد؛ اما بهترین و مؤثرترین مکان جهت ارتباطی صمیمی و عاشقانه و آگاهانه، ارتباطی است که در خانه دوست یعنی مسجد، صورت گیرد چرا که مسجد مرکز ویژه ارتباط انسان با خداست؛ و این ارتباط دارای مصادیق متعددی است که مهمترین آن اقامه نماز، تلاوت قرآن و دعا و.. می باشد.

 

2- دوست داشتن  خود و دیگران

یکی دیگر ازعوامل بهداشت روانی، دوست داشتن خود و نگرش مثبت به خود و دیگران است؛ کسی که خود را دوست نداشته باشد نمی تواند دیگران را دوست بدارد و نگرش مثبتی به خود و دیگران داشته باشد.

یکی از نیازهای روانی انسان، نیاز به محبت است؛ که در هر دوره ای از زندگی و تحول و رشد به آن نیازمند است و باید از آغازین لحظات ورود به این جهان تا آخرین زمان وداع از این دنیا متناسب با دوره رشد وی، این نیاز عالی و اساسی تأمین شود؛ این نیاز، ابتداء به وسیله پدر و مادر، سپس به وسیله برادر و خواهر و خویشان و بستگان و همسالان، فرزندان و تمام افرادی که با فرد در ارتباط هستند می توانند تأمین کننده این نیاز باشند، که نتیجه این ارتباط و ُانس آرامش روح و روان آدمی است.

در روایتی از پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) نقل شده که حضرت فرمودند:

«إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیَسْکُنُ إِلَى الْمُؤْمِنِ کَمَا یَسْکُنُ قَلْبُ الظَّمْآنِ إِلَى الْمَاءِ الْبَارِد»[48]

همانا انسان مؤمن، با برادر مؤمن خود آرامش می یابد، چنان که قلب تشنه، با آب سرد و خنک، آرامش می یابد.

در دین اسلام به مسأله دوستی و محبت سفارش و تأکید فراوان شده و دوستی و محبت نسبت به مؤمنین از لوازم ایمان شمرده شده است چنانکه نبی اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند:

«وارد بهشت نخواهید شد مگر اینکه ایمان بیاورید و ایمان نخواهید آورد مگر آنکه یکدیگر را دوست بدارید».[49]

و نیز حضرت فرمودند: خدای تبارک و تعالی می فرماید:

محبوبترین بندگانم نزد من کسانی هستند که برای من با یکدیگر دوستی می کنند، دلهایشان به مساجد پیوسته و سحرگاهان به استغفار مشغول اند.[50]

 

هر انسانی دوست دارد که مورد احترام و محبت قرار گیرد و دیگران او را دوست بدارند و بیشترین و مؤثرترین عاملی که موجب جلب محبت و دوستی می شود محبت به دیگران و هم نوعان است بخصوص که اگر این افراد انسانهای مؤمن و با ایمان باشند.

مسجد جایگاه تجمع انسانهای صالح و برگزیده است از این رو یک مسلمان باید دوستان صمیمی و برادران ایمانی خود را از میان مسجدیان برگزیند و این به دلیل صفات نیکی است که در قرآن و احادیث برای اهل مسجد ذکر شده است؛ و این نقش مسجد را نباید کم اهمیت شمرد؛ زیرا نقش دوست خوب در سعادت انسان، نقش ممتاز و ویژه ای است.

یکی از بهترین و مناسبترین مکانها برای دوستی ها و یافتن دوست سالم و مناسب از جهت اعتقادی و رفتاری، مساجد می باشد چنانکه در روایات یکی از آثار و فوائدی که برای رفت و آمد به مسجد ذکر شده است؛ یافتن دوست و برادر دینی است که در راه خدا از او سود می برد[51] و وقتی انسان در مسجد، دوستانی صمیمی و همدل و با ایمان پیدا کند نسبت به دیگران در زندگی خود از بهداشت روانی بهتر و مناسبتری برخوردار خواهد بود.

 

3- نظم و سازماندهی در زندگی

سومین عامل بهداشت روانی، که مساجد در ایجاد این عامل می تواند نقش آفرینی کند؛ نظم و هماهنگی در زندگی است؛ نظم و هماهنگی از نیازهای روانی انسان، محسوب می شود؛ یعنی هر انسانی میل دارد زندگی خصوصی و جمعی خود را بر اساس یک نظم و قاعده مشخصی تنظیم نماید و بی نظمی بر خلاف «طبیعت انسان» است. جهان هستی بر اساس نظم، استوار است و تمام موجودات عالم از نظم و هماهنگی خاصی بر خوردار می باشند و تخلف و انحراف از این نظم، موجب اختلال و آشفتگی در زندگی آنها می گردد و رعایت و پیروی از این نظم و هماهنگی، آرامش و سکون و اعتدال و سلامتِ در حیات موجودات را دنبال دارد، و انسان نیز از این قانون مستثنی نیست.

به همین جهت هر کسی از بی نظمی و آشفتگی رویگردان است؛ زیرا بی نظمی موجب پریشانی و به هم ریختگی، روح و روان انسان می گردد.

نظم در زندگی انسان دارای آثار و فوائد بسیاری است و در سلامت روح و جسم آدمی نقش اساسی دارد؛ رعایت نظم و انضباط موجب بهره وری بهتر از زندگی می گردد؛ انسان منظم دچار بسیاری از اضطرابها و نگرانی ها نمی شود، و همواره از آرامش و اعتدال برخوردار است؛ افراد منظم نسبت به دیگران از موفقیت بهتری برخوردارند، نظم و ترتیب، موجب هماهنگی انسان با نظام هستی و طبیعت و فطرت می گردد و به زندگی انسان رنگ و بوی خاصی می دهد.

در قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام) تأکیدی زیادی بر مسأله نظم در امور شده است در این رابطه به ذکر یک آیه چند و روایت می پردازیم:

خداوند متعال در قرآن به رعایت اقامه نماز در اوقات خاص آن سفارش فرموده است و می فرماید:

 (حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ)[52] بر اوقات نمازها مراقبت نمائید.

وحضرت علی (علیه السلام) در آخرین وصیت خود به فرزندانش بعد از امر به رعایت تقوا و پرهیزکاری، می  فرماید:

«أُوصِیکُمَا وَ جَمِیعَ وُلْدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ»[53].

شما و همه فرزندانم و هر کس که نامه ام به او می رسد را، به ترس از خدا و نظم در کارهایتان سفارش می کنم.

و در روایتی دیگر می فرماید انسان مؤمن باید اوقات خود در شبانه روز به سه قسمت تقسیم نماید:

بخشی را برای مناجات با خداوند، بخشی را برای تأمین معاش و اصلاح زندگی، و بخش سوم را برای بهره بردن از لذت های حلال قرار دهد[54].

ساعتی برای مناجات با خداوند متعال و ساعتی برای کار و معاش زندگی، و ساعتی را برای ارتباط و معاشرت با برادران و مردم مورد اعتماد که عیوبتان را به شما تذکر دهند و از دل به شما اخلاص دارند.

روایات دیگری به همین مضمون از اهل بیت علیهم السلام نقل شده که به ذکر همین دو مورد بسنده می شود

در رابطه با نظم در مسجد روایاتی وارده شده است که به یک مورد اشاره می شود:

امام صادق(علیه السلام) در روایتی به نقل از پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) می فرمایند:

«یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَقِیمُوا صُفُوفَکُمْ وَ امْسَحُوا بِمَنَاکِبِکُمْ لِئَلَّا یَکُونَ فِیکُمْ خَلَلٌ وَ لَا تُخَالِفُوا فَیُخَالِفَ اللَّهُ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ أَلَا وَ إِنِّی أَرَاکُمْ مِنْ خَلْفِی ...»[55]

صفهایتان را منظم کنید و شانه ها را بهم متصل نمایید تا میان شما فاصله ای نباشد، نامنظم نایستید، و گرنه خداوند دلهایتان را با هم ناهماهنگ خواهد نمود...»

شاید بتوان گفت که این سخن پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) که در احادیث فراوان دیگری نیز تکرار شده[56] به یک نکته روانی اشاره دارد و آن نکته، تأثیر نظم و انضباط در توافق و وحدت و هماهنگی است که .بپا داشتن نماز در صفهایی منظم و آراسته و با شانه های به هم پیوسته که غالباً در مساجد به جماعت برگزار می شود افزون بر آنکه شیطانها را افسرده و نومید می کند، دلهای مؤمنان نمازگزار را به یکدیگر مهربان و صمیمی می نماید و به آنان رنگ وحدت و همدلی می بخشد[57].

بنابر این حضور مؤمنان در مسجد به هنگام اوقات نماز، در واقع یک نوع تمرین و رعایت نظم در زندگی است و این نظم در ابعاد دیگر زندگی انسان تأثیر گذار است؛ چرا که موجب می شود انسان حداقل بخشی از برنامه های زندگی خود را با اوقات نماز تنظیم نماید؛ علاوه بر اینکه حضور در جمع و جماعت در مسجد، همدلی و همبستگی و صمیمیت و صفا را در میان افراد تقویت می کند و زمینه بهداشت روانی را برای همگان به ارمغان می آورد.

 

4- وحدت و همدلی

همدلی و وحدت نیز از مهمترین عوامل بهداشت روانی است، که با آن بسیاری از مشکلات را می توان حل نمود؛ زیرا یکی از پایه های اساسی در حل مشکلات روحی انسان همدلی و تعاون است اگر دو یا چند نفر با یکدیگر همدل و هم فکر شوند می توانند روحی آرام و از بهداشت روانی مطلوبی برخوردار باشند؛ پایه همه ادیان الهی بر وحدت و همبستگی است و در دین مقدس اسلام بیش از سایر ادیان به مسأله وحدت، تأکید و سفارش شده است چنانکه قرآن می فرماید:

 (وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا) [58]

 به ریسمان الهی چنگ زنید و متفرق نشوید.

مشکلات روحی و روانی انسان، به علت پراکندگی و عدم همدلی و همبستگی است و یکی از شرایط موفقیت در هر کاری تمرکز در آن کار است و وحدت و همدلی در افکار و رفتار انسان، موجب تمرکز و آرامش روح و روان انسان می گردد و پراکندگی فکر و تفرقه و جدایی پریشانی و اضطراب دل و جان را به دنبال دارد .

 حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: .(ان النفوس اذا تناسبت ایتلفت).[59]

افراد بشر در تناسب فکری با هم الفت پیدا می کنند.

و در روایت دیگر آمده است:

«عَلَیْکُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُلِ وَ إِیَّاکُمْ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّقَاطُعَ»[60]

با یکدیگر رفت و آمد کنید و نسبت به هم با سخاوت باشید و از جدایی و پشت کردن به یکدیگر  بپرهیزید.

و نیز می فرماید: «لْمُؤْمِنَانِ کَالْیَدَیْنِ یُغْسَلُ إِحْدَاهُمَا بِالْأُخْرَى‏»[61]

انسانهای مومن همانند دو دست هستند که در شستشوی، هر دو، نیازمند یکدیگر می باشند.

از جمله آثار و برکات حضور در مسجدهمکاری و تعاون است که از عوامل وحدت آفرین و استحکام بخش جامعه به شمار می رود که غالباً در نماز جماعت ، بیش از سایر اجتماعات و عبادات به چشم میخورد . مراعات حقوق دیگران و یاری رساندن آنها و رسیدگی به مشکلات برادران دینی در نماز جماعت مطرح شده است . امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: به هم بپیوندید و به هم نیکی و مهربانی نمائید.[62]

هر گاه مومنان در سه وعده، در مسجد حضور یابند و به امور برادران خود همت بگمارند، تنش روانی در جامعه، بسیار کم خواهد شد و چنان که می دانیم، خداوند سبحان، دعایی را قرین اجابت کرده که در جمع مسلمین دعا شده باشد که نوعی تعاون به شمار می آید.

 

5- توکل

یکی دیگر از عوامل بهداشت روانی در زندگی انسان مسأله توکل است، توکل یعنی اعتماد به خداوند و واگذاری کارها به او، در کنار تلاش و حرکت انسان،تکیه نمودن بر آنچه که ناپایدار است به انسان هم احساس ناپداری، می دهد؛ آنکه بر زمین سست ایستاده است نمی تواند گام های استوار داشته باشد، کسی که پشتوانه ای همچون خداوند دانا و توانا دارد به راحتی دچار خلأ روحی نمی شود و احساس بی پناهی نمی کند توصیه قرآن به مؤمنان این است که بر خداوند توکل کنند و از او یاری بخواهند تا همواره در آرامش به سر ببرند، توکل بر خداوند سبب افزایش مقاومت انسان در برابر مشکلات و پرورش روحیه خود باوری و اعتماد به نفس انسان می شود چنانکه خداوند می فرماید:

 (وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُه‏)[63]

 کسی که بر خداوند اعتماد کند خداوند برای او کافی است.

و در روایت آمده است که : «اصل القوه القلب التوکل علی الله»[64]

ریشه و اساس توانایی روحی انسان، توکل بر خداوند است.

خداوند متعال نصرت مومنان را حقی بر عهده ی خود قرار داده است؛[65] از این روی اگر ما به او توکل و اعتماد نمائیم، همواره ما را یاری و مدد خواهد نمود و این موجب آرامش روحی و روانی ما خواهد شد.

البته چنانکه اشاره شد توکلی مورد نظر ماست که اعتماد به خداوند، با تلاش و حرکت انسان همراه باشد؛ از این روی، توکل بدون حرکت و تلاش در روایات مورد مذمت واقع شده است، چنانکه در روایتی آمده است که حضرت علی علیه السلام از گروهی که در عین برخورداری از سلامت جسمی، به جای کار و تلاش و طلب معاش برای زندگی در گوشه ای از مسجد نشسته بودند؛ سوال نمود که شما چه کسانی هستید ؟ جواب دادند ما توکل کنندگان بر خدائیم؛ حضرت فرمودند: شما سربار اجتماع هستید، که از دست رنج دیگران روزی می خورید.[66]

روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) نقل شده است که حضرت فرمودند:

«.... مَیْمُونٌ أَهْلُهَا ... مَحْفُوظٌ أَهْلُهَا هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ وَ اللَّهُ فِی حَوَائِجِهِمْ هُمْ فِی مَسَاجِدِهِمْ وَ اللَّهُ مِنْ وَرَائِهِمْ»[67]

 اهالی مساجد فرخنده  و مبارکند و محفوظ (و از امنیت روحی و روانی) برخوردارند  و اهل مسجد هنوز در حال نماز خواندن هستند که خداوند حوایج آنان را برآورده می کند.

از این روایت به خوبی روشن می شود که مؤمنین و کسانی که اهل مسجد هستند یکی از ویژگیهای آنان این است که اهل توکل هستند؛ چرا که انسان مؤمن، همه امور خود را به دست خداوند می بیند و بر او توکل می کند، و نیازهای خود را از او درخواست می نماید و خداوند نیز، حوائج و نیازهای او را تأمین می کند و مهمترین نتیجه توکل که برای انسان حاصل می شود؛ بهداشت روح و روان آدمی است.

کسانی که اهل توکل نیستند معمولاً از آرامش و بهداشت روانی کمتری برخوردارهستند؛ و مسجد به عنوان یک پایگاه عبادی و اجتماعی و معنوی می تواند، تمرینی برای تحصیل و کسب توکل افراد باشدکه با حضور در مسجد و نماز جماعت، علاوه بر تلاش و حرکت در تأمین نیازهای مادی و معنوی خود، از خداوند یاری و مدد می جویند و به او اعتماد و توکل می کنند؛ چنانکه در روایت ذکر شد، خداوند به نمازگزاران در مسجد توجه دارد و وعده تأمین نیازمندیهای و حوائج آنان بیان فرموده است که: «هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ وَ اللَّهُ فِی حَوَائِجِهِمْ»، یعنی آنان مشغول به نماز و عبادت هستند و خداوند نیازهای مادی و معنوی آنان را برآورده می کند.

در پایان این بخش ذکر این نکته لازم است که عوامل بهداشت روانی در مسجد مصادیق متعددی دارد که بخشی از مهمترین آنها بیان شد؛ اما به طور کلی می توان گفت بسیاری از مستحبات مسجد که در روایات ذکر شده است از عوامل بهداشت روانی است،که برخی از آنها مربوط به امام جماعت و برخی دیگر مربوط به مأمومین و کسانی است که به مسجد رفت و آمد دارند که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره نمود:

استحباب خواندن بعضی از ادعیه هنگام ورود و خروج از مسجد[68]، پوشیدن لباس پاکیزه و بهترین لباس[69] و خوش بو نمودن خود[70] و مسجد[71]،روشن نمودن چراغ در مسجد[72] ، نظافت مسجد[73] و رسیدگی به نظافت پاها و کفش ها قبل از ورود به مسجد[74] استحباب خواندن نمازهای یومیه در مسجد، فاصله نشدن بین کسانی که در صف نماز جماعت ایستاده اند، رعایت نظم در صفوف نماز جماعت، استحباب خواندن نماز جماعت برای کسی که قبل از برپایی نماز جماعت، نمازش را فرادا خوانده و... تمامی این موارد[75] و مانند آن که به عنوان مستحبات ذکر شده اند؛ در یک هدف با هم اشتراک دارند و آن اینکه همگی آنها بی شک در فراهم نمودن بهداشت روانی افراد در مسجد مؤثر می باشند؛ چرا که ذکر و یاد خدا در ادعیه ورود و خروج به مسجد که از مستحبات مسجد شمرده شده، موجب توجه و ارتباط و اُنس بیشتر انسان با خداوند و در نتیجه تأمین کننده بهداشت روان انسان است و همچنین پوشیدن لباس پاکیزه و خوش بو علاوه بر ایجاد جذابیت، آرامش روحی و روانی انسان را به دنبال دارد و شرکت در نماز جماعت و رعایت نظم در صفوف که موجب اتحاد و همبستگی افراد می شود زمینه ساز بهداشت روانی برای افراد در مسجد می گردد.

 

بخش سوم :

 آسیب های بهداشت روانی در مسجد

هدف از آسیب شناسی بهداشت روانی در مسجد دو چیز می باشد:

  1. شناخت آسیب ها و پیشگیری از وقوع آنها در مسجد
  2. راهکارهای برطرف نمودن آسیب ها

آنچه که در این بخش بیشتر مورد نظر ماست، بیان مهمترین آسیب های بهداشت روانی در مسجد است؛ گرچه در ضمن بحث از آسیب های بهداشت روانی در مسجد بسیاری از راهکارها نیز روشن می گردد؛ اما چون پرداختن به هر دو قسمت نیاز به تفصیل بیشتری دارد و مقاله و تحقیقی جدا و مستقل می طلبد؛ لذا تنها قسمت اول را مورد بررسی قرار می دهیم.

 چنانکه بیان شد، اساس و پایه بهداشت روانی در انسان، همانا به تنظیم و تعادل ارتباط و هماهنگی انسان با خود و خداوند و هم نوعان است؛ که این سه نوع ارتباط در بخش اول تبیین شد؛ اما آنچه بهداشت روانی در مسجد را در معرض آسیب و اختلال قرار می دهد متعدد است که در منابع اسلامی بیش از شصت مورد از مصادیق آن تحت عنوان مکروهات و محرمات مسجد ذکر شده است و تمام این موارد با تعدد موضوعاتی که دارند در یک مفهوم و نکته مشترکند و آن این که همگی آنها به نوعی، موجب اختلال در ارتباطات سه گانه و برهم زدن آرامش روحی و روانی انسان می شوند.

یکی از خصوصیات مهم مسجد، سکون و سکوت و فضای آرام بخشی است که در مسجد وجود دارد؛ این ویژگی ظاهری و معنوی را با ورود به مسجد و توجه به آن می توان احساس نمود. لذا هر امری که این سکوت و سکون و فضای آرامبخش مسجد را برهم زند، از مصادیق آسیب های بهداشت روانی  مسجد خواهد بود.

علاوه بر این ویژگی، بهداشت فردی و اجتماعی و حضور با طهارت که از جمله آداب ورود به مسجد است و در روایات تأکید زیادی بر آن شده است؛ ارتباط زیادی با بهداشت روان انسان دارد؛ لذا عدم رعایت آن مخل بهداشت روانی انسان است؛ چرا که اسلام برای حفظ و پیوند ناگسستنی طهارت ظاهر و باطن، به بهداشت مسجد توصیه و احکامی در این خصوص وضع نموده است.آدمی در محیط پاکیزه، قدرت و زیبایی الهی را نیکوتر می بیند و روح خویش را راحت تر به زلال طهارت باطنی می سپارد. مسجدی که همواره تمیز و معطر است برای انسان جذاب تر و میل انسان به حضور در آن بیشتر است و نمازگزار در چنین مکانی بهتر می تواند به عبادت با خدای خود بپردازد و ارتباط خوبی با خالق خود داشته باشد.

 یکی  از ویژگی های مهم مسجد، جذابیت ظاهری و معنوی مسجد است، که عوامل زیادی در آن دخالت دارند؛ حال هر چیزی که موجب تضعیف و کم رنگ شدن این جذابیت و گریزان شدن افراد از مسجد گردد از جمله آسیب های بهداشت روانی در مسجد خواهد.

 دریک جمع بندی کلی از آیات و روایات که درباره مکروهات و محرمات مسجد وارد شده، می توان فلسفه حرمت وکراهت این امور را در چند امر بیان نمود:

  1. ارتکاب برخی از این امور، موجب غفلت و فراموشی از یاد و ذکر خداوند است و این با هدف و فلسفه حضور در مسجد منافات دارد، چرا؛ که مسجد خانه و محل یاد و ذکر خداست[76]، به همین جهت است که در روایات از گفتگوی در مسجد درباره مسائل مادی و دنیوی[77]و خرید و فروش[78]  و... نهی شده است؛ که همه این موارد و مشابه آن، مانع از ذکر و یاد خداست و موجب سلب آرامش روحی و پریشان خاطری انسان و در نتیجه باعث اختلال درکارکرد مسجد، برای ایجاد بهداشت روانی انسان می گردد.
  1. انجام برخی از این امور موجب آزار و اذیت و ضایع نمودن حقوق دیگران است، مثلاً در روایات از بلند نمودن صدا[79]، حضور در مسجد با دهان بدبو[80]، غصب نمودن جای دیگران در مسجد[81] و اعلان گمشده[82] و امثال آن نهی شده است که تمام این امور و مانند، سبب آزار و اذیت و ظلم در حق دیگران است که علاوه بر دفع افراد، آرامش و بهداشت روانی را در مسجد دچار مشکل و اختلال می کند.
  1.  بعضی از این امور نهی شده، مواردی هستند که در ذهن افراد نسبت به مسجد یک تصویر ناخوشایند و نامطلوب همراه با غم و حزن و اندوه را ایجاد و تداعی می کنند، مثلاً در روایات از خواندن نماز بر میت[83] و همچنین غسل میت در مسجد و تکدی و.اجرای حدود و قصاص[84] و.. نهی شده است؛ گرفتن مجالس ترحیم در مساجد در عصر حاضر نیز یکی از مصادیق بارز آن است که به صورت یک سنت در جامعه ما رسم شده است که همه این ها باعث تنفر و دفع افراد،خصوصاً جوانان و نوجوانان از مسجد می گردد؛ علاوه بر اینکه، ترس و نگرانی و تصویر نامطلوبی که از مسجد در ذهن آنها ایجاد شده در بهداشت روحی و روانی افراد تأثیر می گذارد.
  1. برخی از این موارد که جزء محرمات مسجد شمرده شده است ؛ارتکاب آن با طهارت و قداست معنوی مسجد، ناسازگار است و موجب هتک حرمت و طهارت مسجد می گردد، مثلاً نهی از ورود مشرکان [85] و نجس نمودن مسجد[86] و یا اشیاء نجس را همراه خود به مسجد بردن[87] و یا حضور در مسجد با حالت جنابت و حیض و نفاس[88] و سایر مواردی که در روایات، حکم به حرمت آن شده است؛ بی شک رعایت نکردن آنها علاوه بر اینکه سبب هتک حرمت مسجد می گردد، در سلب آرامش روحی و بهداشت روانی انسان بی تأثیر نخواهد بود.

 

نتایج تحقیق

مسجد دارای کارکردها و ابعاد مختلفی است که یکی از مهمترین آنها، نقش مسجد در بهداشت روانی انسان است که دلایل زیر را می توان برای آن بیان نمود:

  1. مسجد اولین و پایگاه و مرکز عبادی مسلمانان و بهترین مکان برای ارتباط با خالق مهربان هستی است چرا که تمام شرایط مطلوب و زمینه ها برای برقراری یک ارتباط خوب و قوی در آن مهیا می باشد.
  2. مسجد مهمترین محل تجمع و اجتماعات مسلمین و سالم ترین مکان برای رفت و آمد و معاشرت با دیگران است. چرا که خانه خدا بر روی زمین[89] است و از قداست معنوی خاصی برخوردارمی باشد؛. لذا کسانی که به مسجد رفت آمد بیشتری دارند؛ مورد لطف و توجه خاص ویژه خداوند هستند که یکی از مهمترین آثار و برکات آن ،آرامش روح و بهداشت روان انسان است.
  3. یکی از عوامل مهم در تحقق بهداشت روانی انسان بنابر اتفاق روانشناسان، فضا و محیط می باشد و مسجد بدلیل دارا بودن سکون و سکوت خاص معنوی و برخوردار بودن از عوامل دیگری همچون معماری هدفمند و خطوط و نقوش به کار رفته و کاربرد رنگها ی آرامش بخش در آن، نقش و تأثیر به سزایی در بهداشت روان انسان دارد.
  4. بهداشت روح و روان انسان همچون بهداشت جسم انسان در معرض آسیب های زیادی است که مهمترین آنها در عصر حاضر عبارتند از:

الف) – عواملی که موجب غفلت انسان از یاد و توجه انسان به خداوند می گردد مانند: تزئیین غیر ضروری و  صرف هزینه های هنگفت، که تنها به زیبا سازی آن پرداخته شده اما در بسیاری از موارد از موجب کاهش معنویت و غفلت انسان از یاد خداوند و اختلال در ارتباط با خالق هستی شده اند و در نتیجه بهداشت روانی انسان در معرض آسیب قرار گرفته است.

ب)- رعایت بهداشت ظاهری که مقدمه و زمینه ساز بهداشت معنوی و روحی در مسجد است از اهمیت خاصی برخوردار است و دارای آثار بسیاری از جمله آرامش روحی و روانی انسان می باشد. و عدم رعایت آن، بهداشت جسمی و روحی انسان را در معرض آسیب قرار می دهد.

ج)- برقراری مجالس ترحیم و عزا، که سبب ایجاد تصویری ناخوشایند و نامطلوب از مسجد می گردد و همیشه تداعی کننده غم و اندوه و مرگ و عزا در ذهن افراد است یکی از مهمترین عوامل آسیب زا در عصر حاضر می باشد. که باید برای اصلاح آن برنامه ریزی نمود. شاید یکی از راهکارها، ساخت حسینیه یا ساختمانی در کنار هر مسجد برای این گونه مراسمات باشد..

در پایان این نوشتار آنچه می توان گفت این است که مسجد در تقویت و اصلاح و تنظیم ارتباطات سه  گانه می تواند مهمترین نقش را داشته باشد که نتیجه آن تحقق بهداشت روان انسان است؛ مشروط بر شناخت آسیب ها و برطرف نمودن عوامل آسیب زا.

 

منابع تحقیق:

  1. قرآن کریم، ترجمه ابو الفضل بهرامپور، 1380.
  2. نهج البلاغه، مرحوم دشتی. مؤسسه تحقیقاتی امیر المؤمنین (علیه السلام)، 1380.
  3. صحیفه سجادیه، ترجمه جواد فاضل، انتشارات امیر کبیر، تهران 1370.
  4. اصول بهداشت روان، دکتر ابو القاسم حسینی، نشر آستان قدس رضوی، 1385.
  5. اصول کافی، یعقوب کلینی، ب ترجمه باقر کمره ای، انتشارات اسوه، 1378.
  6. بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، انتشارات دار التراث، 14030 ه ق.
  7. بهداشت روانی، دکتر بهروز میلانی فر، نشر قومس، چاپ هشتم، 1384.
  8. تفسیرالمیزان، علامه طباطبایی، سید محمد حسین، نشر جامعه مدرسین قم، 1380.
  9. تهذیب الاحکام، محمد بن حسن طوسی، 1378.
  10. جان عبادات، دکتر محمد باقر عبد اللهی، نشرفارس الحجاز، 1387.
  11. الخصال، شیخ صدوق، نشر جامعه مدرسین قم، 1361.
  12. روانشناسی روابط انسانی، رابرت بولتون، ترجمه حمید رضا سهرابی، 1386.
  13. سفینه البحار، انتشارات بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی  1378.
  14. سنن ابی داوود سجستانی، دار الاحیاء السنه النبوبه، بیروت، چاپ ششم، 1302. ه. ق.
  15. سیمای مسجد، عبد الرحیم نوبهار، قم، 1372.
  16. صحیح مسلم، نیشابوری، مسلم بن حجاج قشیری،1405 ه. ق.
  17. فرهنگ دهخدا، علی اکبر ، دهخدا، انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1377.
  18. فرهنگ عمید، حسن عمید، انتشارات امیر کبیر، 1360.
  19. فرهنگ مسجد، کاری گروهی از دفتر مطالعات و پژوهشها ی رسیدگی به امور مساجد، 1385.
  20. کوی دوست، عبد الرحیم نوبهار، قم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، 1376.
  21. قرآن و روانشناسی، عثمان نجاتی، ترجمه عباس عرب، انتشارات آستان قدس رضوی، 1380.
  22. علل الشرایع، محمد بن علی بن بابویه، شیخ صدوق، 1383.
  23. محجه البیضاء؛ ملا محسن فیض کاشانی، دفتر تبلیغات اسلامی، 1380،
  24. من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، دارالکتب الاسلامیه،1390.
  25. مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، موسسه آل البیت، 1408. ه. ق.
  26. مسجد و آرامش، جعفر حیدری، سایت مرکز تحقیقاتی جواد الائمه (علیه السلام)
  27. مکارم الاخلاق، رضی الدین طبرسی، انتشارات اعلمی، بیروت، چاپ ششم، 1302. ه. ق.
  28. غررالحکم، آمدی،عبد الواحد ، چاپ دانشگاه تهران، 1366.
  29. وسائل الشیعه فی تحصیل مسائل الشریعه، شیخ حر عاملی، 1407ه . ق.
  30. نقش مسجد در سلامت روانی جامعه، کبری حیدری، فروغ مسجد؛ ج5.
  31. نیایش در صحرای عرفان، علامه محمد تقی جعفری، نشر آثار علامه محمد تقی جعفری، 1387.G

 

پی نوشت ها:


[2] . شعراء، 89.

[3]  مسجد و آرامش، سایت مرکز تحقیقاتی جواد الائمه (علیه السلام)، نقش  مسجد در سلامت روانی جامعه، فروغ مسجد؛ ج5، ص 209

[4] . فرهنگ معین، ج1، ص392،  لغت نامه دهخدا، ج11، ص 493.

[5] . بهداشت روانی، ص 3.

[6] . همان، ص3.( مؤلف بعد از ذکر، ده تعریف از دانشمندان بنام روانشناسی در یک جمع بندی تعریف مذکور را برای بهداشت روانی ارائه نموده است).

[7] سفینه البحار، ج 1، ص15.

[8] . قیامه، 14

[9] غررالحکم، فصل 56.

[10] . فاطر، 32.

[11]. اسراء، 7.

[12] .بحار الانوار، ج 2، ص 23.

[13] .بقره ، 152.

[14] جان عبادات، ص 12.

[15] . طه، 14.

[16] .همان، 124.

[17] .نساء، 79

[18] . رعد، 28.

[19] . نور، ، 36 و 37.

[20]. حج، 39 و 40.

[21] من لا یحضره الفقیه، ج1، ص3.

[22] . بقره، 114.

[23] مستدرک الوسائل، ج8، ص 314.

[24]. نهج الفصاحه.

[25]. آل عمران، 110.

[26] وسائل الشیعه، ج2، ؟//

[27] . بقره، 43.

[28] . طه، 44.

[29] . وسائل، ج 12، ص 202

[30] .همان.

[31] . شعراء، 88 .

[32] . محجه البیضاء، ج3، ص346.

[33] . تهذیب الاحکام، ج2، ص 380.

[34] .خصال صدوق، ح1467،

[35] .نوادر راوندی،ص12، ح509.

[36]  ممتحنه، 4.

[37] . سن ابی داوود، باب 225.

[38] .نیایش امام حسین (علیه السلام) در صحرای عرفان، ص 70.

[39]. بقره، 186.

[40]. فرهنگ مسجد، ص144.

[41] . بحار الانوار، ج8، ص116.

[42]. همان ،ج47، ص347.

[43]. وسائل الشیعه،ج5، ص53،ح87.

[44] . بقره، 153.

[45] . بحار الانوار ، ج82، ص192.

[46] کافی، ج2، ص477،ح7.

[47]. وسائل الشیعه، ج1، ص268، باب 10 از ابواب وضو، ح5 .

[48] . بحار الانوار، ج76، ص280.

[49] .صحیح مسلم، 1/74/93، ح270

[50] . مکارم اخلاق،ج2،/ 375/2661،ح1161.

[51] . من لایحضره الفقیه، ج 1، باب فضل المساجد و حرمتها، ص 237، ح713.

[52] . بقره، 238.

[53] .نهج البلاغه، خطبه 157، ص499.

[54] نهج البلاغه، فیض الاسلام، ص1241).

[55] . وسائل الشیعه، ج5، ص472، از ابواب صلاه الجماعه، روایت 4.

[56] . همان، ابواب صلاه الجماعه.

[57] . سیمای مسجد،ج2، ص251.

[58] . آل عمران، 103.

[59] . غررالحکم، ص 434، ح 9714.

[60]. مستدرک الوسائل ، ج9، ص 49.

[61] .همان، ج9، ص49.

[62] . اصول کافی، ج3، ص 2690.

[63] .طلاق، 3.

[64] . غررالحکم، ج2، ص414.

[65]. طلاق، 3.

[66] . مستدرک الوسائل، ج11، ص 220، ح12798.

[67] . همان.

[68] . اصول کافی، ج3،ص 309.ح2.

[69] . همان، ج6، ص 489.،7.

[70] . همان، ج6، ص 517، ح5.

[71] . کنزل العمال، ج7، ص 658، ح 20781.

[72] .مستدرک الوسائل، ج3، ص 385.

[73] . وسائل الشیعه، ح5، ص239.

[74] .تهذیب الاحکام، ج3، ص 255، ح 29.

[75]  فرهنگ مسجد، ص 239

[76] بقره، 114.

[77] . وسائل الشیعه، ج5، ص 214..

[78] .همان، ص 233.

[79] .مصباح الفقیه، ج2، ص 707.

[80] .اصول کافی، ج6، ص 374.

[81] . العروه الوثقی، ج1، فصل فی مکان المصلی، ص 574- 575.

[82] . وسائل الشیعه، ج5، ص236.

[83]. اصول کافی، ج3، 182.

[84] . وسائل الشیعه، ج3، ص 507، باب 27.

[85] . مستدرک الوسائل، ج3، ص 378 و 381.

[86] . العروه الوثقی، ج1، ص85.

[87] . وسائل الشیعه، ج5، ص 229، ح 6410.

[88] . تهذیب، ج1، ص371،ح25.

[89]  علل الشرایع، ص 318، ح1